Arash_Sn
عضو جدید
بعضی از دوستان دراین تاپیک در توصیف قدرت ایالات متحده آمریکا به توان نظامی آمریکا اشاره داشتند ولی این تمام موضوع نیست.
در علوم سیاسی Political Science چهار مولفه را برای ارزیابی قدرت کشورها در نظر میگیرند که عبارتند از سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و نظامی . ایالات متحده از نظر سیاسی با داشتن حق وتو و نفوذ در مجامع بین المللی و ارتباط با سایر دول قویترین کشور از لحاظ سیاسی است در مورد اقتصادی با داشتن 14 تریلیون دلار در رتبه اول اقتصادی دنیا قرار دارد و تقریباً یک پنجم تولید ناخالص جهانی در اختیار آمریکا میباشد ( هرچند این سهم زمانی حدود 40 درصد بوده و هم اکنون کاهش پیدا کرده است ) ، از نظر فرهنگی نیز آمریکا با صنعت قدرتمند سینما و موسیقی خود بر قله قدرت فرهنگی جهان قرار دارد و تقریباً هیچکس در دنیا وجود ندارد که فیلمهای ساخته شده در هالیوود را نبیند و آمریکائیها توانسته اند با کمک همین ابزار فرهنگی چهره بسیار زشتی از دشمنان خودشان در جهان ایجاد نمایند از نظر نظامی هم که سایر دوستان به توانائیهای آمریکا اشاره کرده اند و فقط بطور اشاره عرض میکنم که C4ISR در حال حاضر انحصاراً در اختیار آمریکا قرار دارد . پس باید اذعان داشت که عنوان تنها ابرقدرت جهان به حق متعلق به آمریکاست !
پس در ارزیابی قدرت آمریکا ما ایرانیان نباید دچار اشتباه شویم که من فکر میکنم در اتاق فکرهای ما نیز این مسئله مورد توجه قرار دارد.
حالا باید دید که در ذهن این اژدهای هفت سر چه میگذرد
در دوران بیل کلینتون سند استراتژی امنیت ملی آمریکا تدوین شد که آخرین نسخه آن در ژانویه 2001 منتشر شده است این سند به گزارش Hart-Rudman Commission و یا به USCNS/21 معروف میباشد . در این سند چشم اندازهای استراتژیک آمریکا مشخص گردیده و احتمالات مختلف در عرصه امنیتی جهان و داخل آمریکا دیده شده است و در مقابل رفتار آمریکا در مقابل تهدیدها مشخص گردیده است بطور مثال حمله به خاک آمریکا توسط دیگران با احتمال بالا در نظر گرفته شده است و پیشنهاد شده که سازمان NSA هرچه سریعتر شکل بگیرد ( البته چند ماه بعد و با عملیات 11 سپتامبر NSA ایجاد شد ) در این سند چشم اندازهای خاورمیانه نیز دیده شده است و نفت خاورمیانه برای آمریکا حیاتی شمرده شده و واژه خاورمیانه بزرگ در این سند بارهای به چشم میخورد و با مطالعه این سند میتوان دریافت که آمریکا به هیچ وجه حاضر نیست از منافع خود چشم پوشی کند و جالب این جاست که در این سند به منافع ملتهای خاورمیانه اشاره نشده است و مشخصاً استفاده از زور در آن پیش بینی شده است پس میتوان فهمید که آمریکائی ها از منطقه خاورمیانه چه میخواهند و به هر شکل خواسته های خود را عملی خواهند کرد . پس علی رغم نظر بسیاری از دوستان سیر تحولات آینده در دست آمریکا ست و نه در دست ایران . پس برخورد منافع ما با آمریکا قطعی است و چه بخواهیم و چه نخواهیم با این وضعیت روبرو خواهیم بود.
خوب مسلماً برای هر ایرانی صرفنظر کردن از منافع ملی بسیار مشکل است ولی در مقابل جنگ با آمریکا بسیار پر هزینه خواهد بود . توجه داشته باشید که در صورت جنگ، هدف با اولویت اول برای آمریکائیها نیروگاه های برق خواهد بود و سپس پالایشگاه ها و در آخر تاسیسات هسته ای ما را هدف قرار خواهند داد . به نظر من با توجه به توانائی ایران در ایجاد اختلال در سیگنالهای ماهواره ای حمله آمریکا توسط بمب افکن های آنان انجام میشود و نه با موشکهای کروز که توسط ماهوارها و سیستم ناوبری جهانی هدایت میشوند.
پس حالا باید چه کرد آیا باید به قرار دادی مثل ترکمنچای تن داد و یا مقاومت کرد ؟
هر دو انتخاب بالا برای ایران با هزینه روبرو خواهد شد.
//
در علوم سیاسی Political Science چهار مولفه را برای ارزیابی قدرت کشورها در نظر میگیرند که عبارتند از سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و نظامی . ایالات متحده از نظر سیاسی با داشتن حق وتو و نفوذ در مجامع بین المللی و ارتباط با سایر دول قویترین کشور از لحاظ سیاسی است در مورد اقتصادی با داشتن 14 تریلیون دلار در رتبه اول اقتصادی دنیا قرار دارد و تقریباً یک پنجم تولید ناخالص جهانی در اختیار آمریکا میباشد ( هرچند این سهم زمانی حدود 40 درصد بوده و هم اکنون کاهش پیدا کرده است ) ، از نظر فرهنگی نیز آمریکا با صنعت قدرتمند سینما و موسیقی خود بر قله قدرت فرهنگی جهان قرار دارد و تقریباً هیچکس در دنیا وجود ندارد که فیلمهای ساخته شده در هالیوود را نبیند و آمریکائیها توانسته اند با کمک همین ابزار فرهنگی چهره بسیار زشتی از دشمنان خودشان در جهان ایجاد نمایند از نظر نظامی هم که سایر دوستان به توانائیهای آمریکا اشاره کرده اند و فقط بطور اشاره عرض میکنم که C4ISR در حال حاضر انحصاراً در اختیار آمریکا قرار دارد . پس باید اذعان داشت که عنوان تنها ابرقدرت جهان به حق متعلق به آمریکاست !
پس در ارزیابی قدرت آمریکا ما ایرانیان نباید دچار اشتباه شویم که من فکر میکنم در اتاق فکرهای ما نیز این مسئله مورد توجه قرار دارد.
حالا باید دید که در ذهن این اژدهای هفت سر چه میگذرد
در دوران بیل کلینتون سند استراتژی امنیت ملی آمریکا تدوین شد که آخرین نسخه آن در ژانویه 2001 منتشر شده است این سند به گزارش Hart-Rudman Commission و یا به USCNS/21 معروف میباشد . در این سند چشم اندازهای استراتژیک آمریکا مشخص گردیده و احتمالات مختلف در عرصه امنیتی جهان و داخل آمریکا دیده شده است و در مقابل رفتار آمریکا در مقابل تهدیدها مشخص گردیده است بطور مثال حمله به خاک آمریکا توسط دیگران با احتمال بالا در نظر گرفته شده است و پیشنهاد شده که سازمان NSA هرچه سریعتر شکل بگیرد ( البته چند ماه بعد و با عملیات 11 سپتامبر NSA ایجاد شد ) در این سند چشم اندازهای خاورمیانه نیز دیده شده است و نفت خاورمیانه برای آمریکا حیاتی شمرده شده و واژه خاورمیانه بزرگ در این سند بارهای به چشم میخورد و با مطالعه این سند میتوان دریافت که آمریکا به هیچ وجه حاضر نیست از منافع خود چشم پوشی کند و جالب این جاست که در این سند به منافع ملتهای خاورمیانه اشاره نشده است و مشخصاً استفاده از زور در آن پیش بینی شده است پس میتوان فهمید که آمریکائی ها از منطقه خاورمیانه چه میخواهند و به هر شکل خواسته های خود را عملی خواهند کرد . پس علی رغم نظر بسیاری از دوستان سیر تحولات آینده در دست آمریکا ست و نه در دست ایران . پس برخورد منافع ما با آمریکا قطعی است و چه بخواهیم و چه نخواهیم با این وضعیت روبرو خواهیم بود.
خوب مسلماً برای هر ایرانی صرفنظر کردن از منافع ملی بسیار مشکل است ولی در مقابل جنگ با آمریکا بسیار پر هزینه خواهد بود . توجه داشته باشید که در صورت جنگ، هدف با اولویت اول برای آمریکائیها نیروگاه های برق خواهد بود و سپس پالایشگاه ها و در آخر تاسیسات هسته ای ما را هدف قرار خواهند داد . به نظر من با توجه به توانائی ایران در ایجاد اختلال در سیگنالهای ماهواره ای حمله آمریکا توسط بمب افکن های آنان انجام میشود و نه با موشکهای کروز که توسط ماهوارها و سیستم ناوبری جهانی هدایت میشوند.
پس حالا باید چه کرد آیا باید به قرار دادی مثل ترکمنچای تن داد و یا مقاومت کرد ؟
هر دو انتخاب بالا برای ایران با هزینه روبرو خواهد شد.
//