# تجربه گاه #

[kar20]

وقتی دانشگاه رو داریم که از علم همدیگه بهره میبریم دیدم چقدر خوبه قبل از اینکه خودمون یه چیزایی رو تجربه کنیم(چه خوب چه بد) از تجربه ی دوستامون استفاده کنیم و تجربه رو تجربه نکنیم .
هرکس در هر زمینه ای حرفی داره بگه بیی شک به کار دوستانون میخوره.
اگر دلمون برای دوستامون میتپه این یه وظیفس


​

 

[Abolfazl_r]

تجربه داشتن خیلی خوبه ولی تجربه کردن خوب نیست. پس واسه اینکه تجربه داشته باشید از تجربیات دیگران استفاده کنید. تجربه کردن معمولا مساوی با پرداخت خسارته. پس واسه اینکه خسارت پرداخت نکنید بازم میگم از تجربیات دیگران استفاده کنید.
گاهی اوقات تاوان کسب تجربه اینقدر بزرگه که اصلا به کسب اون تجربه نمی ارزه. بعضی کارا هم هستن که تجربه کردنشون راه بازگشت نداره که بدترین نوع تجربه همینه. پس بازم بهتره که از تجربه دیگران استفاده کرد.

 

[Abolfazl_r]

حالا راجع به هر چیزی میتونیم تجربیاتمونو بگیم؟

 

[sacred]

من میزارم به عهده خوده دوستان تا تجربه کنند!

 

[kar20]

من میزارم به عهده خوده دوستان تا تجربه کنند!

اینم نظر شماست اما اینطور نیست
چون ما اومدیم که به هم کمک کنیم نه هم رو رها کنیم
بعضی تجربیات به قیمت عمر آدمی تمام میشه

​

 

[Abolfazl_r]

من راجع به سیگار کشیدن تجربمو میگم. امیدوارم به درد پسرای گل باشگاه بخوره.

تا حالا از خودتون سوال کردید چه اتفاقی میفته که یه نفر سیگاری میشه. یا به این درجه رفیع نائل میگردد؟

بحثش خیلی مفصله و عوامل زیادی داره و شرایطش باید باشه و به خود طرف بستگی داره و اینکه چقدر بستگی داره و اینارو بزاریم کنار. من با شرایط و عوامل و زمینه ها کاری ندارم. طرف صحبتم با کسایی هست که سیگار نمیکشن ولی تو جمع آدمای سیگاری رفت و آمد میکنن.

شما به هر دلیلی کشیدن سیگارو امتحان میکنی. 1 بار. اولین بار. دو حالت داره:

1 - همون بار اول دود سیگارو کاملا تو سینه ات حبس میکنی ( با کشیدن قلیون فرق داره)
2 - فقط پک سطحی به سیگار میزنی و دودشو بدون اینکه وارد سینه ات بکنی میدی بیرون.

توجه داشته باشید که تو هیچ کدوم از حالت های فوق خودتون متوجه نمیشید که کدوم کارو دارید انجام میدید.

حالا اگر حالت اول اتفاق افتاد که احتمالش کمتره شما توی سینه تون احساس شدید سوزش میکنید و به سرفه میفتید و به احتمال زیاد حالتون از هرچی سیگاره به هم میخوره.

ولی اگر حالت دوم اتفاق افتاد شما هیچ حس خاص فیزیولوژیکی نسبت به دود سیگاری که دارید میکشید پیدا نمیکنید. بعضی ها از اینکه سیگارو تو دستشون گرفتن و به طرز ناشیانه ای میکشن احساس بزرگی، جدیت، غرور، مردانگی و خیلی چرت و پرتای دیگه میکنن. این حالت ادامه پیدا میکنه. شما عموما خودتون برای خرید سیگار اونم به تنهایی اقدام نمیکنید. مسافرتی باشه تفریحی یا با دوستای سیگاریتون که هستید هوس میکنید و سیگار به طرز ناشینانه (حالت دوم) میکشید. همونطور که گفتم شما هیچ تعلق جسمی یا اعتیادی به سیگار تو این حالت ندارید و با کشیدن سیگار هیچ حس و تعلقی نسبت به این کار پیدا نمیکنید و واضح تر بگم اصلا سیگاری نیستید و سیگارو نمیفهمید و حتی ممکن دودش چشمتونو اذیت کنه و مزه ی دهنتونو تلخ کنه. خوب مسلمه که واسه آدم معمولی حس خوشایندی نیست. ولی با گذشت زمان و با کمک دوستان اینقدر روی اینکاری که هیچی ازش نمیفهمید اصرار میورزید تا یه حسی پیدا کنید. یعنی احساس نیازو در خودتون ایجاد میکنید و دیگه سیگاری شدید. وقتی سیگاری شدید ازتون سوال میکنن این سیگار چه لذتی داره. جواب میدید تا سیگاری نباشی نمیفهمی. دریغ از اینکه خودتونم یه روزی نمیفهمیدید و چه قدر لذتبخشه که آدم نسبت به سیگار هیچ حسی نداشته باشه. یعنی ندونه که سیگار کی و کجا به قول معروف حال میده. خلاصه اینطوریه که آدم خودش خودشو به زور و اصرار به یه لذتی میرسونه که از چشیدن اون لذت یا بهتر بگم فهمیدن اون لذت پشیمون میشه. ای کاش هیچ وقت نمیدونستم سیگار چه لذتی داره. اونوقت هیچ تعلق خاطری نسبت بهش نداشتم. ای کسانی که نسبت به سیگار حسی ندارید خطاب به شما میگم این حسو پیدا نکینید. سعی نکنید به زور خودتونو به این لذت برسونید که مثل من از چشیدن این لذت پشیمون بشید.

حالا یه سری افراد ممکنه بیان بگن چرا اینقدر گفتی لذت و اینا که بچه ها تحریک بشن. من واقعیت و تجربه شخصی خودمو گفتم. البته اینم بگم تا سیگاری نشید ممکنه حرفای منو نفهمید. ولی امیدوارم حتی اگه یه نفر از کسایی که این متنو میخونه و تو هر کدوم از مراحلی که گفتم قرار داره حرف این بنده حقیرو انجام بده.

نسبت به کاری که هیچ حسی بهش ندارید اصرار نکنید. اگر حس ایجاد بشه دیگه راه بازگشتی نیست. ممکنه بگید ترک میکنید. من میگم عمرا. آدم سیگاری اگه 30 سالم سیگارو ترک بکنه بازم یه وقتایی تحریک میشه. چون طعمشو چشیده و در خاطرش ثبت شده. کاش هیچوقت نمیچشید.


الانم خسته شدم اینهمه تایپ کردم. میرم یه سیگار بکشم.

 

[kar20]

متشکر دوست عزیز

​

 

[Abolfazl_r]

متشکر دوست عزیز

​

خواهش میشود.


یه تجربه دیگه:

با زن خیلی باهوش و کاراگاه ازدواج نکنید!

 

[Abolfazl_r]

نبود؟ هیچ کس تجربه نداره بده ما بخونیم عبرت بگیریم؟

 

[zzahra]

[FONT=&quot]هیچ وقت از روی ظاهر آدما نمیشه هیچ چیز و،هیچ چیزو قضاوت کرد. قبلا این جوری فک نمی کردم،ولی الان مطمئنم[/FONT]

 

[ozra.m]

اما من تجربه كردنو ترجيح ميدم...
وقتي ادم خودش سرش به سنگ بخوره بهتر ياد ميگيره و زندگيشم از يكنواختي در مياد..
همه تجربه ها خوبن فقط بايد از فرصتايي كه تجربه در اختيارت ميذاره بايد استفاده كني...كه بعد برات به خاطره يا تحربه تلخي نشه

 

[vergilangleos]

فقط و فقط با دیدن باور کن نه شنیدن( اینو همه میدونیم اما گاهی فراموش میکنیم)

 

[kar20]

نمیخواستم بگم اما لازم شد
فقط بخاطر دوستایی که گفتن ادم خودش تجربه کنه بهتره،دقیقا منم مثل شما فکر میکردم و در باره یه بنده خدایی هرکی هرچی میگفت اهمیت نمیدادم و راه خودم رو رفتم و بعد از 5 سال به حرف اون عزیزان رسیدم اما به چه قیمتی؟
از دست دادن 5 سال عمرم ای کاش با آرامش و شادی همواره پر استرس
و در باره رفتن به خدمت سربازی از تجربه دوستان استفاده کردم و قبل از دانشگاه رفتم خدمت و الان دارم از فوایدش استفاده میکنم حتما میگید فوایدش چیه؟
هم کلاسی های من تود پیشدانشگاهی ترم 4 و 5 بودن که من برگشتم و قبول شدم و همزمان با درس هم بخاطر داشتن پایان خدمت تونستم توی آزمون استخدامی شرکت نفت شرکت کنم و با کمک خداوند قبول بشم
حالا کدوم بهتره؟

 

[kar20]

[FONT=&quot]هیچ وقت از روی ظاهر آدما نمیشه هیچ چیز و،هیچ چیزو قضاوت کرد. قبلا این جوری فک نمی کردم،ولی الان مطمئنم[/FONT]

ممنون دوست عزیز که این تجربتون رو در اختیار بنده و دیگر دوستان قرار دادید

​

 

[kar20]

آخرین تجربه ام

آخرین تجربه ام

هر وقت کسی رو دوست داشتی و مهر کسی به دلت نشست صبور باش به اونم اجازه بده تا دوستت داشته باشه و مهرت به دلش بشینه

صبر کلید موفقیت
​

 

[Maryam.Silent]

hichvaght fekr nakonid aslan khub nist mofid nist
in tajrobeye mane hala behesh miresid