زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

elahe.elahe2

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان تا آخرش بخونن! ;)

علت فوت امیر مسعود ح :

امیر دیشب درگیر مسابقات گل کوچیک دانشگاه بود و نتونست غذای سلف رو بریزه تو شیکمش!
.
امروز صبح تا منو دید شروع کرد به متصدیه سلف سرویس فحش دادن!
گفتم چه مرگته؟
گفت:
دیشب 2تا تخم مرغ به من دادن تا شام بخورم ... حمید تخم مرغاش بوش گند میدادن ... یه ذره خوردم بقیشو ریختم آشغال!
....
علت چی بود؟
امیر میاد تخم مرغارو بپزه ... روغن مایع شون تموم شده بوده ... مجبور میشه از اتاق بغلی ... داداش میلادمون روغن بگیره! ... از اونجایی که میلاد هم عاشقه ... اشتباها بجای روغن مایع، مایع دستشویی به امیر میده که از نظر بطری و رنگ شباهت به مایع ظرف شویی داره!
امیرم که عاشقه!
مایع ظرف شویی رو میریزه ... تخم مرغم تنگش ...
موقع پختنش بچه ها بهش میگن این بوی ناجوری میده و کفم کرده ... اما امیر نمیفهمه! :w25:
خلاصه میپزه ... چندتا لقمه میزنه ... وقتی میبینه به مزاجش سازگار نیست ... بقیشو نمیخوره!
تا اینکه چند ساعت پیش قبل از اینکه راهیه یزد بشه!
میره تا اون به اصطلاح روغنو بده صاحابش!
میلاد میگه:
این که مایع ظرف شوییمونه! اینو کجا بردی؟
...
دیگه خندم گرفت نمیتونم ادامه بدم! :w15::w15::w15:
:biggrin: :biggrin: :biggrin: :biggrin: :biggrin:
 

Sorin Z

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان تا آخرش بخونن! ;)

علت فوت امیر مسعود ح :

امیر دیشب درگیر مسابقات گل کوچیک دانشگاه بود و نتونست غذای سلف رو بریزه تو شیکمش!
.
امروز صبح تا منو دید شروع کرد به متصدیه سلف سرویس فحش دادن!
گفتم چه مرگته؟
گفت:
دیشب 2تا تخم مرغ به من دادن تا شام بخورم ... حمید تخم مرغاش بوش گند میدادن ... یه ذره خوردم بقیشو ریختم آشغال!
....
علت چی بود؟
امیر میاد تخم مرغارو بپزه ... روغن مایع شون تموم شده بوده ... مجبور میشه از اتاق بغلی ... داداش میلادمون روغن بگیره! ... از اونجایی که میلاد هم عاشقه ... اشتباها بجای روغن مایع، مایع دستشویی به امیر میده که از نظر بطری و رنگ شباهت به مایع ظرف شویی داره!
امیرم که عاشقه!
مایع ظرف شویی رو میریزه ... تخم مرغم تنگش ...
موقع پختنش بچه ها بهش میگن این بوی ناجوری میده و کفم کرده ... اما امیر نمیفهمه! :w25:
خلاصه میپزه ... چندتا لقمه میزنه ... وقتی میبینه به مزاجش سازگار نیست ... بقیشو نمیخوره!
تا اینکه چند ساعت پیش قبل از اینکه راهیه یزد بشه!
میره تا اون به اصطلاح روغنو بده صاحابش!
میلاد میگه:
این که مایع ظرف شوییمونه! اینو کجا بردی؟
...
دیگه خندم گرفت نمیتونم ادامه بدم! :w15::w15::w15:
گویا این داداش امیر شما هم عین دادش میلادتون عاشقه!!!
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان تا آخرش بخونن! ;)

علت فوت امیر مسعود ح :

امیر دیشب درگیر مسابقات گل کوچیک دانشگاه بود و نتونست غذای سلف رو بریزه تو شیکمش!
.
امروز صبح تا منو دید شروع کرد به متصدیه سلف سرویس فحش دادن!
گفتم چه مرگته؟
گفت:
دیشب 2تا تخم مرغ به من دادن تا شام بخورم ... حمید تخم مرغاش بوش گند میدادن ... یه ذره خوردم بقیشو ریختم آشغال!
....
علت چی بود؟
امیر میاد تخم مرغارو بپزه ... روغن مایع شون تموم شده بوده ... مجبور میشه از اتاق بغلی ... داداش میلادمون روغن بگیره! ... از اونجایی که میلاد هم عاشقه ... اشتباها بجای روغن مایع، مایع دستشویی به امیر میده که از نظر بطری و رنگ شباهت به مایع ظرف شویی داره!
امیرم که عاشقه!
مایع ظرف شویی رو میریزه ... تخم مرغم تنگش ...
موقع پختنش بچه ها بهش میگن این بوی ناجوری میده و کفم کرده ... اما امیر نمیفهمه! :w25:
خلاصه میپزه ... چندتا لقمه میزنه ... وقتی میبینه به مزاجش سازگار نیست ... بقیشو نمیخوره!
تا اینکه چند ساعت پیش قبل از اینکه راهیه یزد بشه!
میره تا اون به اصطلاح روغنو بده صاحابش!
میلاد میگه:
این که مایع ظرف شوییمونه! اینو کجا بردی؟
...
دیگه خندم گرفت نمیتونم ادامه بدم! :w15::w15::w15:
:w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15:

:w20:

چرا ميگريي ؟؟
:crying2::crying:
سلام منم اومدم بچه ها ازين شوخيا نكنين خواهشا يه چيز ديگرو سوژه كنين داش حميدم اينجوري شوخي نكن:w27:
از این شوخیا؟
خیلی باحال بود که...
 

Hamid Ghobadi

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام منم اومدم بچه ها ازين شوخيا نكنين خواهشا يه چيز ديگرو سوژه كنين داش حميدم اينجوري شوخي نكن:w27:

سلام نیلوفر جان!

شوخی نمیکنم که!
امیر درحال حاضر یک فوت شده ای بیشتر نیست!
.
من شوخی میکنم تا شما عزیزان رو بخندونم ... فقط همین :w25:
 

Hamid Ghobadi

عضو جدید
کاربر ممتاز

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدم كه با مردن شوخي نميكنه

:w15:
اتفاقا شوخی با این کارا حال میده...
بذارین منم یه چیزی بگم...
دانشگاهمون چنتایی درخت توت داره...جاتون خالی امروز با 2تا از بچه ها رفتیم بالاو یه شکمه سیر توت خوردیم...اینقده حال داد...:cowboy::rambo:
 

elahe.elahe2

عضو جدید
کاربر ممتاز
:w15:
اتفاقا شوخی با این کارا حال میده...
بذارین منم یه چیزی بگم...
دانشگاهمون چنتایی درخت توت داره...جاتون خالی امروز با 2تا از بچه ها رفتیم بالاو یه شکمه سیر توت خوردیم...اینقده حال داد...:cowboy::rambo:
دانشگاه ؟؟؟؟ بالاي درخت ؟؟؟:surprised: چه جوري رفتي ؟؟ خجالت نكشيدي ؟:surprised:
 

Hamid Ghobadi

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدم كه با مردن شوخي نميكنه

مرگ تنها آرزوی من است!

:w15:
اتفاقا شوخی با این کارا حال میده...
بذارین منم یه چیزی بگم...
دانشگاهمون چنتایی درخت توت داره...جاتون خالی امروز با 2تا از بچه ها رفتیم بالاو یه شکمه سیر توت خوردیم...اینقده حال داد...:cowboy::rambo:

:surprised::surprised::surprised:
 

Sorin Z

عضو جدید
کاربر ممتاز
:w15:
اتفاقا شوخی با این کارا حال میده...
بذارین منم یه چیزی بگم...
دانشگاهمون چنتایی درخت توت داره...جاتون خالی امروز با 2تا از بچه ها رفتیم بالاو یه شکمه سیر توت خوردیم...اینقده حال داد...:cowboy::rambo:
ولی توت های درخت توت دانشگاه ما هنوز نرسید!!!!
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
دانشگاه ؟؟؟؟ بالاي درخت ؟؟؟:surprised: چه جوري رفتي ؟؟ خجالت نكشيدي ؟:surprised:
دانشگاه؟؟؟بالایه درخت؟؟؟؟
خب آره دیگه...
چه جوری رفتی؟؟؟؟
هیچی با یه دستم یه طرفه شاخشو گرفتم با اون دسته دیگم شاخه دیگش...
چون پاراستم پایه راستو بردم بالاو رفتم بالا...(پایه تکیه گاهم پا راستم بود...)
خجالت نکشیدی؟؟؟؟
نه...:cowboy:
 

elahe.elahe2

عضو جدید
کاربر ممتاز
salam
na baba on moghe 10 salam bod :smile: ama kheyli hal dad ye jemato masmom kardam:D
:surprised: :biggrin::biggrin:
مرگ تنها آرزوی من است!
چرا داداشي ؟:cry:
ولی توت های درخت توت دانشگاه ما هنوز نرسید!!!!
به به چقدر تو تالار شكمو داريم :biggrin: آقا امين كم بود فائزه هم اضافه شد .
 

Hamid Ghobadi

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان من باید برم ...

امیدوارم خنده همیشه رو لباتون باشه!
.
برای امیرمسعودم فاتحه بخونید خوبه!

.
اجماعا فاتحه مع الصلوات ...
:w18:
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
:eek::eek::eek:

ولی توت های درخت توت دانشگاه ما هنوز نرسید!!!!
اینا رسیده بدجور...
خب حیفه بریزه رو زمین مردم لهشون کنن....
میخاستیم چادر از چنتا از خواهرانه گرام بگیریم که دیگه رومون نشد...:redface::redface:
............................
اینجا واسه الهست...
جاشم بغله دانشکده مهندسیه...
اینجا از فردوسی کسی نیست؟؟؟فردا باهم بریم توت بزنیم...
 

Sorin Z

عضو جدید
کاربر ممتاز
:surprised: :biggrin::biggrin:

چرا داداشي ؟:cry:

به به چقدر تو تالار شكمو داريم :biggrin: آقا امين كم بود فائزه هم اضافه شد .
ای بابا.... الهه آخه نمی دونی توت خوردن تو دانشگاه، اونم توتی که از درختای دانشگاه بچینی چه مزززززه ای داره!!!!
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان من باید برم ...


امیدوارم خنده همیشه رو لباتون باشه!
.
برای امیرمسعودم فاتحه بخونید خوبه!

.
اجماعا فاتحه مع الصلوات ...

:w18:
بسم الله...
شبت خوش...
خوب بخابی...(رفتی جومونگ نگاه کنی؟؟؟:rambo:)
بازم تشکرام تموم شد:wallbash:
آخ عیبی نداره...
از هر کی خواستی تشکر کنی بگو بجات تشکر کنم...
:w15::w15::w15:;)
 

elahe.elahe2

عضو جدید
کاربر ممتاز
دانشگاه؟؟؟بالایه درخت؟؟؟؟
خب آره دیگه...
چه جوری رفتی؟؟؟؟
هیچی با یه دستم یه طرفه شاخشو گرفتم با اون دسته دیگم شاخه دیگش...
چون پاراستم پایه راستو بردم بالاو رفتم بالا...(پایه تکیه گاهم پا راستم بود...)
خجالت نکشیدی؟؟؟؟
نه...:cowboy:
آموزش كاملي بود منم يه امتحاني ميكنم .فرض كن الهه بالاي درخت :biggrin: :biggrin:
دوستان من باید برم ...

امیدوارم خنده همیشه رو لباتون باشه!
.
برای امیرمسعودم فاتحه بخونید خوبه!

.
اجماعا فاتحه مع الصلوات ...
:w18:
خداحافظ.با اين كه داشتي در موردامير شوخي ميكردي :mad:ولي خوش گذشت مرسي:biggrin:
:eek::eek::eek:


اینا رسیده بدجور...
خب حیفه بریزه رو زمین مردم لهشون کنن....
میخاستیم چادر از چنتا از خواهرانه گرام بگیریم که دیگه رومون نشد...:redface::redface:
............................
اینجا واسه الهست...
جاشم بغله دانشکده مهندسیه...
اینجا از فردوسی کسی نیست؟؟؟فردا باهم بریم توت بزنیم...
:surprised:
ای بابا.... الهه آخه نمی دونی توت خوردن تو دانشگاه، اونم توتی که از درختای دانشگاه بچینی چه مزززززه ای داره!!!!
منم كه اخفال كردين .:redface:
 

Sorin Z

عضو جدید
کاربر ممتاز
:eek::eek::eek:


اینا رسیده بدجور...
خب حیفه بریزه رو زمین مردم لهشون کنن....
میخاستیم چادر از چنتا از خواهرانه گرام بگیریم که دیگه رومون نشد...:redface::redface:
............................
اینجا واسه الهست...
جاشم بغله دانشکده مهندسیه...
اینجا از فردوسی کسی نیست؟؟؟فردا باهم بریم توت بزنیم...
جاتون خالی... دو ترم پیش برای بازدید رفته بودیم یکی از شهرکای گلخونه ای... صاحب گلخونه نمیدونست با چندتا دانشجوی شکمو طرفه...
خلاصه ...
دعوتمون کرد بریم باغش..........
چشمتون روز بد نبینه!!!!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا