دوستان تا آخرش بخونن!
علت فوت امیر مسعود ح :
امیر دیشب درگیر مسابقات گل کوچیک دانشگاه بود و نتونست غذای سلف رو بریزه تو شیکمش!
.
امروز صبح تا منو دید شروع کرد به متصدیه سلف سرویس فحش دادن!
گفتم چه مرگته؟
گفت:
دیشب 2تا تخم مرغ به من دادن تا شام بخورم ... حمید تخم مرغاش بوش گند میدادن ... یه ذره خوردم بقیشو ریختم آشغال!
....
علت چی بود؟
امیر میاد تخم مرغارو بپزه ... روغن مایع شون تموم شده بوده ... مجبور میشه از اتاق بغلی ... داداش میلادمون روغن بگیره! ... از اونجایی که میلاد هم عاشقه ... اشتباها بجای روغن مایع، مایع دستشویی به امیر میده که از نظر بطری و رنگ شباهت به مایع ظرف شویی داره!
امیرم که عاشقه!
مایع ظرف شویی رو میریزه ... تخم مرغم تنگش ...
موقع پختنش بچه ها بهش میگن این بوی ناجوری میده و کفم کرده ... اما امیر نمیفهمه!
خلاصه میپزه ... چندتا لقمه میزنه ... وقتی میبینه به مزاجش سازگار نیست ... بقیشو نمیخوره!
تا اینکه چند ساعت پیش قبل از اینکه راهیه یزد بشه!
میره تا اون به اصطلاح روغنو بده صاحابش!
میلاد میگه:
این که مایع ظرف شوییمونه! اینو کجا بردی؟
...
دیگه خندم گرفت نمیتونم ادامه بدم!![]()




