آیا قرآن زن ستیز است؟زنان کشتزار مردان؟؟

كربلايي حسام

اخراجی موقت
زنان، کشتزار مردانند!

سوره بقره آیه ۲۲۳
نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ.
زنانتان کشتزار شما هستند. هرجا که خواهید به کشتزار خود درآیید. و برای خویش از پیش چیزی فرستید و از خدا بترسید و بدانید که به نزد او خواهید شد. و مومنات را بشارت ده.
شبهه: کشتزار نامیده شدن زنان مسئله ای کاملاً جنسی بوده است، یهودیان معتقد بودند برقراری تماس جنسی از پشت با زن باعث چپ شدن چشم کودک وی میشود، محمد وقتی این آیه را سراییده است که در مدینه مسلمانان در مورد صحت این قضیه از او پرسش کرده اند. در این آیه به مرد مسلمان اجازه داده میشود تا در هر کجا و در هر زمان و از هر طریق با زن خود رابطه جنسی برقرار کند.
پاسخ:
شبهۀ فوق عملا یکی از مهمترین شبهات در مورد حقوق زنان در اسلام است.آشکار است که شبهه چهار بخش دارد که در چهار بخش بدان میپردازیم:
۱)نگاه جنسی به زن:
این بخش از شبهه بیشتر به یک جک شباهت دارد. اسلامستیزانی که همیشه جار میزنند که اسلام مانع جلوۀ جنسی زن است، حالا ادعا میکنند که نگاه این آیه به زن جنسی است!!
اگر در این آیه قصد آن وجود داشت، که سخنی با دید جنسی گفته شود، این سخن آشکارا گفته میشد و دیگر از تشبیهات استفاده نمیشد. آیا وقتی در کتابهای علمی برای تشریح بحثهای جنسی از لغات مؤدبانه استفاده شود، مثلا در مورد "آلت تناسلی" بحث شود، میتوان نویسندۀ کتاب را سرزنش کرد؟ حال آنکه قران تا این حد هم پیش نرفته است و با تشبیه و اشارۀ غیر مستقیم، سخن خود را بیان میکند.
در ضمن بحث این آیه، به هیچ وجه شامل سخنان جنسی نیست. خاصیت کشتزار اینستکه از آن محصولی به دست میاید. همانگونه که نسل آینده نیز از دامان بانوان بیرون میایند.

۲) کشتزار نامیدن زن توهین است:
این بخش از شبهه، آنقدر ضایع بوده که شبهه‌افکن، از گفتن آن خودداری کرده و فقط به صورت غیر مستقیم سعی در تلقین آن داشته است. راستش بعد از مدتها من هنوز هم متوجه نمیشوم که کجای این سخن توهین است. اسلامستیزان فقط با تکرار اینکه این سخن توهین است سعی میکنند، در ذهن مخاطب این مسئله را طوری جلوه دهند که گویی از آنجا که این ادعا مدام تکرار میشود پس صحیح است! و در علم منطق به این عمل "سفسطۀ تکرار" گفته میشود.
همانگونه که در بالا توضیح دادیم، این آیه هیچ سخن بدی را در مورد زنان مطرح نمیکند و فقط با تشبیه به کشتزار، اشاره به این میکند که زنان، خواستگاه نسلهای بشرند. تشبیه خیلی ساده است: کشاورز باید به کشتزار خود بذر بدهد و آنرا از لحاظ کود و آب تغذیه کند تا محصول نیکویی حاصل شود. این رابطه همان نظام خانوادگی اسلام است: شوهر باید زن خود را تأمین کند تا او کودکان را به دنیا بیاورد و آنها را پرورش دهد و کودکان نیکویی را به جامعه تحویل دهد. همانطور که در بالا آمد بحث آیه بحثی اجتماعی است و نه جنسی.
"حرث" مصدر و به معناى زراعت و به زمینى که در آن کشت و زرع مى شود، گفته مى شود. از مقدم داشتن جملۀ "نساء کم حرث لکم" بر امر به آمیزش و مجدداً تعبیر به حرث معلوم مى شود منظور توسعه در موضوع آمیزش از نظر زمان یا مکان است، نه از نظر اعضا و اندام زنان. بر اساس این آیه جامعه انسانى براى دوام نوع و بقاى نسل محتاج زنان است، زیرا خدا شکلگیرى انسان را در طبیعت رحم قرار داده، طبیعت مردان را راغب به زنان فرموده و میان مردان و زنان دوستى و مهربانى بر قرار کرده است. از این رو غرض تکوینى این است که وسیله اى براى بقاى نوع فراهم شود.(تفسیر المیزان، ج۲)

۳)نزدیکی از عقب:
شبهه‌افکن ادعا میکند که این آیه حق نزدیکی از عقب با زنان را مطرح کرده است! البته این مسئله را از برخی روایات برداشت کرده است که صحتشان جای بحث دارد.
نکتۀ مهم اینستکه استخراج احکام کار هر کسی نیست، استخراج احکام کار کسی است که به اجتهاد رسیده باشد و به تمام اصول استخراج احکام واقف باشد. با هم اجتهاد چند تن از مجتهدین را میبینیم:
وطي در دبر (عقب) زن به فتواي برخي از مراجع حرام است(آيات عظام: خويي،‌ اراكي و سيستاني؛ توضيح المسائل مراجع، مسئلة ۴۵۰ و ذيل آن.) و به فتواي بعضي كراهت شديده دارد.(امام خميني،همان) برخي فرموده اند: اگر زن راضي نباشد، حرام است و اگر راضي باشد، كراهت شديده دارد.(آيت الله فاضلTهمان.) و بنا بر فتوای آیت الله خامنه ای این عمل کراهت شدیده دارد و احتیاط در ترک آن است .مخصوصا اگر زن راضی نباشد و در صورتی که موجب اذیت او شود حرام است.(آیت الله خامنه ای ، پاسخ سوال های مورد ابتلا س ۶۵) بنابر فتواي آيت الله تبريزي آميزش با همسر از عقب جائز نيست، بنابر احتياط واجب.(آيت الله تبريزي،استفتائات جديد،س۱۴۶۳) به فتواي كساني كه اين كار را جايز نميدانند، اگر كسي مرتكب شد، بايد استغفار و توبه نمايد. اگر در حال حيض اين كار صورت گرفت، ‌خوب است كفّاره بدهد. كفّاره آن اگر در ابتداي ايام حيض باشد، هجده نخود طلاي سكّه دارو اگر در وسط عادت باشد، نُه نخود و قسمت آخرت حيض ۵/۴ نخود طلاي سكه دار بايد به فقير بدهد.
پس میبینید که نمیتوان اینقدر راحت از این آیه چنین برداشتی کرد.

۴)نزدیکی با زن هرگاه که شوهر بخواهد:
هر چند این آیه چنین منظوری را نمیرساند، ولی زن به لحاظ شرعی موظف است اگر شوهرش قصد نزدیکی با او را داشت، اگر عذر موجهی نداشته باشد، به شوهر پاسخ مثبت بدهد. البته شوهر حق ندارد به زور با او نزدیکی کند.
امّا چرا زن باید به این درخواست شوهر در صورت نداشتن عذر موجه پاسخ مثبت بدهد؟ احکام با توجه به نیازهای بشر گذاشته میشوند، میل جنسی در مرد تهاجمی و در زن تحریکی است، پس خیلی عادی است که مرد با نگاه حلال به زنش به سوی او جلب میشود ولی زن به یک محرّک اولیه برای بیدار شدن میل جنسی نیاز دارد، پس با این حکم نیازهای هر دو جنسیت براورده میشود.
امّا اگر سؤال شود که این زورگویی است. پاسخ اینستکه اینطور نیست زیرا مرد بنابراین حکم حق ندارد که زنش مجبور کند و حداکثر میتواند طلاقش بدهد. در مقابل مرد هم مجبور است که برای کسب خرجی زن و فرزند کار کند حتی اگر میلی به کار کردن نداشته باشد و اگر چنین کاری نکند نه تنها زن میتواند طلاق بگیرد بلکه به زندان هم میفتد.
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
زنان، کشتزار مردانند!

سوره بقره آیه ۲۲۳
نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ.
زنانتان کشتزار شما هستند. هرجا که خواهید به کشتزار خود درآیید. و برای خویش از پیش چیزی فرستید و از خدا بترسید و بدانید که به نزد او خواهید شد. و مومنات را بشارت ده.
شبهه: کشتزار نامیده شدن زنان مسئله ای کاملاً جنسی بوده است، یهودیان معتقد بودند برقراری تماس جنسی از پشت با زن باعث چپ شدن چشم کودک وی میشود، محمد وقتی این آیه را سراییده است که در مدینه مسلمانان در مورد صحت این قضیه از او پرسش کرده اند. در این آیه به مرد مسلمان اجازه داده میشود تا در هر کجا و در هر زمان و از هر طریق با زن خود رابطه جنسی برقرار کند.
پاسخ:
شبهۀ فوق عملا یکی از مهمترین شبهات در مورد حقوق زنان در اسلام است.آشکار است که شبهه چهار بخش دارد که در چهار بخش بدان میپردازیم:
۱)نگاه جنسی به زن:
این بخش از شبهه بیشتر به یک جک شباهت دارد. اسلامستیزانی که همیشه جار میزنند که اسلام مانع جلوۀ جنسی زن است، حالا ادعا میکنند که نگاه این آیه به زن جنسی است!!
اگر در این آیه قصد آن وجود داشت، که سخنی با دید جنسی گفته شود، این سخن آشکارا گفته میشد و دیگر از تشبیهات استفاده نمیشد. آیا وقتی در کتابهای علمی برای تشریح بحثهای جنسی از لغات مؤدبانه استفاده شود، مثلا در مورد "آلت تناسلی" بحث شود، میتوان نویسندۀ کتاب را سرزنش کرد؟ حال آنکه قران تا این حد هم پیش نرفته است و با تشبیه و اشارۀ غیر مستقیم، سخن خود را بیان میکند.
در ضمن بحث این آیه، به هیچ وجه شامل سخنان جنسی نیست. خاصیت کشتزار اینستکه از آن محصولی به دست میاید. همانگونه که نسل آینده نیز از دامان بانوان بیرون میایند.

۲) کشتزار نامیدن زن توهین است:
این بخش از شبهه، آنقدر ضایع بوده که شبهه‌افکن، از گفتن آن خودداری کرده و فقط به صورت غیر مستقیم سعی در تلقین آن داشته است. راستش بعد از مدتها من هنوز هم متوجه نمیشوم که کجای این سخن توهین است. اسلامستیزان فقط با تکرار اینکه این سخن توهین است سعی میکنند، در ذهن مخاطب این مسئله را طوری جلوه دهند که گویی از آنجا که این ادعا مدام تکرار میشود پس صحیح است! و در علم منطق به این عمل "سفسطۀ تکرار" گفته میشود.
همانگونه که در بالا توضیح دادیم، این آیه هیچ سخن بدی را در مورد زنان مطرح نمیکند و فقط با تشبیه به کشتزار، اشاره به این میکند که زنان، خواستگاه نسلهای بشرند. تشبیه خیلی ساده است: کشاورز باید به کشتزار خود بذر بدهد و آنرا از لحاظ کود و آب تغذیه کند تا محصول نیکویی حاصل شود. این رابطه همان نظام خانوادگی اسلام است: شوهر باید زن خود را تأمین کند تا او کودکان را به دنیا بیاورد و آنها را پرورش دهد و کودکان نیکویی را به جامعه تحویل دهد. همانطور که در بالا آمد بحث آیه بحثی اجتماعی است و نه جنسی.
"حرث" مصدر و به معناى زراعت و به زمینى که در آن کشت و زرع مى شود، گفته مى شود. از مقدم داشتن جملۀ "نساء کم حرث لکم" بر امر به آمیزش و مجدداً تعبیر به حرث معلوم مى شود منظور توسعه در موضوع آمیزش از نظر زمان یا مکان است، نه از نظر اعضا و اندام زنان. بر اساس این آیه جامعه انسانى براى دوام نوع و بقاى نسل محتاج زنان است، زیرا خدا شکلگیرى انسان را در طبیعت رحم قرار داده، طبیعت مردان را راغب به زنان فرموده و میان مردان و زنان دوستى و مهربانى بر قرار کرده است. از این رو غرض تکوینى این است که وسیله اى براى بقاى نوع فراهم شود.(تفسیر المیزان، ج۲)

۳)نزدیکی از عقب:
شبهه‌افکن ادعا میکند که این آیه حق نزدیکی از عقب با زنان را مطرح کرده است! البته این مسئله را از برخی روایات برداشت کرده است که صحتشان جای بحث دارد.
نکتۀ مهم اینستکه استخراج احکام کار هر کسی نیست، استخراج احکام کار کسی است که به اجتهاد رسیده باشد و به تمام اصول استخراج احکام واقف باشد. با هم اجتهاد چند تن از مجتهدین را میبینیم:
وطي در دبر (عقب) زن به فتواي برخي از مراجع حرام است(آيات عظام: خويي،‌ اراكي و سيستاني؛ توضيح المسائل مراجع، مسئلة ۴۵۰ و ذيل آن.) و به فتواي بعضي كراهت شديده دارد.(امام خميني،همان) برخي فرموده اند: اگر زن راضي نباشد، حرام است و اگر راضي باشد، كراهت شديده دارد.(آيت الله فاضلTهمان.) و بنا بر فتوای آیت الله خامنه ای این عمل کراهت شدیده دارد و احتیاط در ترک آن است .مخصوصا اگر زن راضی نباشد و در صورتی که موجب اذیت او شود حرام است.(آیت الله خامنه ای ، پاسخ سوال های مورد ابتلا س ۶۵) بنابر فتواي آيت الله تبريزي آميزش با همسر از عقب جائز نيست، بنابر احتياط واجب.(آيت الله تبريزي،استفتائات جديد،س۱۴۶۳) به فتواي كساني كه اين كار را جايز نميدانند، اگر كسي مرتكب شد، بايد استغفار و توبه نمايد. اگر در حال حيض اين كار صورت گرفت، ‌خوب است كفّاره بدهد. كفّاره آن اگر در ابتداي ايام حيض باشد، هجده نخود طلاي سكّه دارو اگر در وسط عادت باشد، نُه نخود و قسمت آخرت حيض ۵/۴ نخود طلاي سكه دار بايد به فقير بدهد.
پس میبینید که نمیتوان اینقدر راحت از این آیه چنین برداشتی کرد.

۴)نزدیکی با زن هرگاه که شوهر بخواهد:
هر چند این آیه چنین منظوری را نمیرساند، ولی زن به لحاظ شرعی موظف است اگر شوهرش قصد نزدیکی با او را داشت، اگر عذر موجهی نداشته باشد، به شوهر پاسخ مثبت بدهد. البته شوهر حق ندارد به زور با او نزدیکی کند.
امّا چرا زن باید به این درخواست شوهر در صورت نداشتن عذر موجه پاسخ مثبت بدهد؟ احکام با توجه به نیازهای بشر گذاشته میشوند، میل جنسی در مرد تهاجمی و در زن تحریکی است، پس خیلی عادی است که مرد با نگاه حلال به زنش به سوی او جلب میشود ولی زن به یک محرّک اولیه برای بیدار شدن میل جنسی نیاز دارد، پس با این حکم نیازهای هر دو جنسیت براورده میشود.
امّا اگر سؤال شود که این زورگویی است. پاسخ اینستکه اینطور نیست زیرا مرد بنابراین حکم حق ندارد که زنش مجبور کند و حداکثر میتواند طلاقش بدهد. در مقابل مرد هم مجبور است که برای کسب خرجی زن و فرزند کار کند حتی اگر میلی به کار کردن نداشته باشد و اگر چنین کاری نکند نه تنها زن میتواند طلاق بگیرد بلکه به زندان هم میفتد.
:gol::gol:
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه تاپیک درباره همین زدی
اونجا کم اوردی دوباره همونا رو اینجا نوشتی؟
که چی ؟:surprised:


ما هم حرفای اونجا رو میگیم


اون یه تفسیر
اینم یه تفسیر:


در آیه 223 سوره بقره خدای محمد اینگونه میگوید که:
" زنان شما کشتزار شمایند پس برای کشت بدانها نزدیک

شوید هرگاه مباشرت آنان خواهید و برای ثواب ابدی

چیزی پیش فرستید و خدا ترس باشید و بدانید که محققا
نزد خدا خواهید رفت و ای رسول تو بشارت ده اهل ایمان را."

" سوره بقره آیه 223 "
آنچه از این آیات با توجه به تفسیر ها و شان نزول آنها درباب روابط زناشویی استنباط میشود ، این است که تنها نیازی که مرد و زن از نظر اسلام برای ادامه زندگی در قالب زناشویی نسبت به هم احساس میکنند نیازهای مادی است که در صورت ارضا نشدن آنها ، رابطه قطع میشود برای مثال با توجه به آیات مذکور مردان هر زمان که بخواهند میتوانند با زنان خود نزدیکی کنند و زن در این رابطه که کاملا رابطه ای دو جانبه است به هیچ وجه حق تصمیم گیری ندارد و در صورت مخالفت و عدم تمکین همان طور که در سوره نساء بیان شده است مرد میتواند شخصا اقدام کند و زن را به زدن تنبیه کند و یا با شکایت نزد حاکم شرع او را به تمکین وادار کند.
__________________


می شه اسم تفسیر که استفاده کردید ذکر کنید ؟

به نظرم من تفسیر که آقا حسام آورده منطقی تره ، درباره نحوه نزدیکی که شان زن حفظ می شه و تشبیه لطیفی که قرآن به کار برده... نه به خاطر اینکه ایشون هم عقیده من هستن بلکه با توجه به موارد دیگه ای از جمله اینکه 1) زن وظیفه ای در قبال کار منزل و حتی شیر دادن کودک نداره و می تونه در قبال اونها مزد دریافت کنه
2) زن می تونه از مال شوهرش برای خودش تجارتی مجزا راه بندازه و لزومی نداره که درآمدش رو در اختیار همسرش قرار بدهللرجال نصيب ممااكتسبوا وللنسا ء نصيب مما اكتسبن» ( مردان از آنچه كسب مى كنند وبه دست مياورندبهره اى است وزنان را از آنچه كسب مى كنند وبه دست مياورند بهره اى است . )33 سوره نسا




دين مقدس اسلام نمیخواهد که زن را از صحنه زندگى اجتماعى دور نګاه دارد ، همه کوشش و تلاش دين اسلام بر اين فلسفه وحكمت بنا ء يافته است كه زنان باید مقام رفيع وبر جسته انسانى خويش را در جامعه داشته باشند.




در نظام اسلامى ، زن همان حقوق را كه مرد دارد زن هم آنرا دارا ميباشد ، كه از جمله ميتوان زن میتواند از حق تحصيل ، حق كار ، حق ماليكيت ، حق راى دادن ، وحق راى گرفتن .حق بعيت وغيره ... برخوردار باشد.


آزادى را كه دين مقدس اسلام به زنان در تعين سر نوشت وفعاليت های شان اعطا نموده است ، نميتوان آنرا در هيچ يك از قوانين بشرى و در هيچ يك از مكاتب بشرى ملاحظه نمود .

 مرد نميتواند نسبت به زن حق هيچگونه تحكم وتعدى وظلم نمايد .




در نظام اسلامى ، زن به عنوان يك انسان مى تواند مشاركت فعال با مردان ، در بناى جامعه داشته باشد. دين اسلام در حقوق انسانى هيچگونه تفاوتى را بين زن ومرد نمى بيند ، هر دو انان انسان اند ، زن مانند مرد حق دارد در سر نوشت خويش را خودش تصميم بگيرد .


زن تا آن اندازيكه عفت وشرف اش بخطر مواجه نشود آزاد است. دين مقدس اسلام به زن اجازه داده است كه به عنوان يك انسان دروظايف دولتى اشتراك فعالى داشته باشد ، ودر بناى جامعه نقش خويش را بجا آورد. ولى بايد در نظر داشت كه نه مرد ها ونه زنها حق دارند كه مقام ومنزلت زن را به حدى تنزيل دهند كه مقام انسانى شان مورد سوال قرار گيرد.




دين مقدس اسلام ميخواهد نقش زنان را تا حدى ارتقاء دهد كه بتواند مقام انسانى خود را در جامعه باز يابد .
 
آخرین ویرایش:

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
همون طور که خدای حکیم توی کتاب قرآن نحوه زندگی رو ذکر کرده نمونه عملی اش رو با اهل بیتش در اختیار مردم قرار داده که نشون بده قوانین و موارد بیان شده دور از ذهن نیست و قابل اجراست ، این نمونه عملی درباره زنان فاطمه زهراست که پیشنهاد می کنم درباره سیره و نحوه زندگی ایشون مطالعه کنید ، من یه کتاب روی دستگاهم بود که براتون می ذارم


اگه کسی از دوستان کتاب دیگه ای درباره زندگی خانوم فاطمه زهرا داشت قرار بده که متوجه بشیم دقیقا نظر اسلام درباره زن و حقوق و وظایفش چیه..


کتاب زهرا فصلی از کتاب رسالت
 

پیوست ها

  • zahra_ketaberesalat.pdf
    209.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0

morteza.t

عضو جدید
محمدیان

وقتی چشمه نزدیک هست آدم عاقل از کوزه آب نمی نوشه.:cool:
تو واسه آیه خود قرآن منبع می خوای؟؟؟!!!!!!
 

atousa_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
محمدیان

وقتی چشمه نزدیک هست آدم عاقل از کوزه آب نمی نوشه.:cool:
تو واسه آیه خود قرآن منبع می خوای؟؟؟!!!!!!
مرتضی جان ، اینا گوششون به حرف هیگشی بدهکار نیست


خوبی شما؟
چه خبرا؟
 

Nima_r

عضو جدید
بابا این تفاسیر مسخره رو جم کنید
کسی که این تفاسیر رو مینویسه تمام عمرش این مزخرفات رو کرده تو مخ خودش بعد اونم کرده تو مخ دیگران و حاضر نیست چیزی بگه که تمام عمرش بره زیره سوال
وقتی که قرآن صراحتاً یک چیز رو بیان میکنه دیگر جای بحث و تفسیر نداره
اصلاً با این تفاسیر به چندگانگی قرآن میرسیم. وقتی هرکی یه تفسیری میکنه
اگه واقعا ما نمیتونیم قرآن رو بفهمیم و این کار فقط از عهده ی مفسران بر میاد پس قرآن بماند برای مفسران
 

ne_sh67

عضو جدید
کاربر ممتاز
زنانی را که نافرمانی میکنند ابتدا پند دهید. اگر نپذیرفتند آنان را کتک بزنید. (سوره نسا آیه ٣۴)

ای پیامبر! ما همسران تو را که مهرشان را با پرداختهایی برای تو حلال کردیم، و همچنین کنیزانی که از طریق غنایمی که خدا به تو بخشیده است مالک شده ای و دختران عموی تو و دختران عمه ها و دختران دایی تو و دختران خاله ها که با تو مهاجرت کردند (ازدواج با آنها برای تو حلال است) و هر گاه زن با ایمانی، خود را به پیامبر بخشید (و مهری برای خود نخواهد) چنانچه پیامبر بخواهد می تواند او را به همسری برگزیند، اما چنین ازدواجی تنها برای تو مجاز است نه دیگر مؤمنان (جزء ٢٢ سوره الاحزاب آیه ۵٠)

و زنان شوهردار(برشما حرام است) مگر آنها را که از راه اسارت مالک شده اید (زنان شوهردار اسیر شده بر مسلمانان حلال است). اینها احکامی است که خداوند برشما مقرر داشته است.(جزء ۵ سوره النساء آیه ٢۴)

خداوند درباره فرزندانتان به شما سفارش می کند که سهم ارث پسر به اندازه سهم دو دختر باشد، و اگر فرزندان شما(دو دختر و) بیش از دو دختر باشند، دو سوم میراث از آن آنهاست، و اگر یکی باشد، نیمی (از میراث) از آن اوست. و برای هر یک از پدر و مادر او یک ششم میراث است، اگر (میت) فرزندی داشته باشد، و اگر فرزندی نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، برای مادر او یک سوم و بقیه از آن پدر است، و اگر او برادری داشته باشد، مادرش یک ششم می برد و پنج ششم باقیمانده برای پدر است. همه اینها بعد از وصیتی است که او کرده، و بعد از ادای دین است. شما نمی دانید پدران و مادران و فرزندانتان، کدامیک برای شما سودمندترند! (جزء ۴ سوره النساء آیه ١١)

و اگر می ترسید که با دختران یتیم عدالت را رعایت نکنید، از ازدواج با آنان چشمپوشی کنید و با زنان پاک دیگر ازدواج نمائید. دو یا سه یا چهار همسر و اگر می ترسید عدالت را رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید، و یا به کنیزکی اکتفا کنید. (جزء ۴سوره نساء آیه٣)
 

ne_sh67

عضو جدید
کاربر ممتاز
با این وضعی که داره پیش میره تعداد شبهات دارن کم کم زیاد میشن!!!!!!
 
آخرین ویرایش:

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جواب شما در داستان امام صادق و متصوفه (کتاب داستان راستان شهید مطهری اومده)
امام به صوفیا می فرماید: آیات قران دو نوع است. یک ی آنهاییر که محکمند و روشن و واضح یه چیز بیان شده و دوم اونایی که متشابه هستند و نیاز به استدلال براساس دیگر آیات و احادیث دارند
این آیه هم جز< دسته دومه
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه تاپیک درباره همین زدی
اونجا کم اوردی دوباره همونا رو اینجا نوشتی؟
که چی ؟:surprised:


ما هم حرفای اونجا رو میگیم


اون یه تفسیر
اینم یه تفسیر:


در آیه 223 سوره بقره خدای محمد اینگونه میگوید که:
" زنان شما کشتزار شمایند پس برای کشت بدانها نزدیک

شوید هرگاه مباشرت آنان خواهید و برای ثواب ابدی

چیزی پیش فرستید و خدا ترس باشید و بدانید که محققا
نزد خدا خواهید رفت و ای رسول تو بشارت ده اهل ایمان را."

" سوره بقره آیه 223 "
آنچه از این آیات با توجه به تفسیر ها و شان نزول آنها درباب روابط زناشویی استنباط میشود ، این است که تنها نیازی که مرد و زن از نظر اسلام برای ادامه زندگی در قالب زناشویی نسبت به هم احساس میکنند نیازهای مادی است که در صورت ارضا نشدن آنها ، رابطه قطع میشود برای مثال با توجه به آیات مذکور مردان هر زمان که بخواهند میتوانند با زنان خود نزدیکی کنند و زن در این رابطه که کاملا رابطه ای دو جانبه است به هیچ وجه حق تصمیم گیری ندارد و در صورت مخالفت و عدم تمکین همان طور که در سوره نساء بیان شده است مرد میتواند شخصا اقدام کند و زن را به زدن تنبیه کند و یا با شکایت نزد حاکم شرع او را به تمکین وادار کند.
__________________
این نشون میده که شما با این تفسیر موافقی.
ما میگیم که این تفسیر اشتباهه و خود شما هم میگی که درست نیست و در حق زن جفا شده.پس به نظرت بهتر نیست تفسیری رو که کربلایی آورده بپذیری؟به دلیل این که حقوق زن رو محترم شمرده.
شما خودت به این تفسیر علاقه داری و از اون حمایت میکنی،با اینکه میدونی اشتباهه و دلیل این هم معلومه.
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
زنانی را که نافرمانی میکنند ابتدا پند دهید. اگر نپذیرفتند آنان را کتک بزنید. (سوره نسا آیه ٣۴)

ای پیامبر! ما همسران تو را که مهرشان را با پرداختهایی برای تو حلال کردیم، و همچنین کنیزانی که از طریق غنایمی که خدا به تو بخشیده است مالک شده ای و دختران عموی تو و دختران عمه ها و دختران دایی تو و دختران خاله ها که با تو مهاجرت کردند (ازدواج با آنها برای تو حلال است) و هر گاه زن با ایمانی، خود را به پیامبر بخشید (و مهری برای خود نخواهد) چنانچه پیامبر بخواهد می تواند او را به همسری برگزیند، اما چنین ازدواجی تنها برای تو مجاز است نه دیگر مؤمنان (جزء ٢٢ سوره الاحزاب آیه ۵٠)

و زنان شوهردار(برشما حرام است) مگر آنها را که از راه اسارت مالک شده اید (زنان شوهردار اسیر شده بر مسلمانان حلال است). اینها احکامی است که خداوند برشما مقرر داشته است.(جزء ۵ سوره النساء آیه ٢۴)

خداوند درباره فرزندانتان به شما سفارش می کند که سهم ارث پسر به اندازه سهم دو دختر باشد، و اگر فرزندان شما(دو دختر و) بیش از دو دختر باشند، دو سوم میراث از آن آنهاست، و اگر یکی باشد، نیمی (از میراث) از آن اوست. و برای هر یک از پدر و مادر او یک ششم میراث است، اگر (میت) فرزندی داشته باشد، و اگر فرزندی نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، برای مادر او یک سوم و بقیه از آن پدر است، و اگر او برادری داشته باشد، مادرش یک ششم می برد و پنج ششم باقیمانده برای پدر است. همه اینها بعد از وصیتی است که او کرده، و بعد از ادای دین است. شما نمی دانید پدران و مادران و فرزندانتان، کدامیک برای شما سودمندترند! (جزء ۴ سوره النساء آیه ١١)

و اگر می ترسید که با دختران یتیم عدالت را رعایت نکنید، از ازدواج با آنان چشمپوشی کنید و با زنان پاک دیگر ازدواج نمائید. دو یا سه یا چهار همسر و اگر می ترسید عدالت را رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید، و یا به کنیزکی اکتفا کنید. (جزء ۴سوره نساء آیه٣)

می شه بگین چرا همه ی دوستان شما آیه ی 50 رو می بینن ولی آیه ی 52 همون سوره ی الاحزاب رو نمی بین؟ :

از اين پس ديگر [گرفتن] زنان و نيز اينكه به جاى آنان زنان ديگرى بر تو حلال نيست هر چند زيبايى آنها براى تو مورد پسند افتد جز آنکه دارا شود دستت ( به غنیمت) و خدا همواره بر هر چيزى مراقب است.

که با توجه به فرهنگ اعراب دوران جاهلی، اگر زنی که اسیر شده بود و در واقع تنها بود در معرض خطر مردان بولهوس بود، خداوند اجازه می دهد تا پیامبر این زنان را ناموس خود معرفی کنند، تا از دستمال کاغذی شدن ایشان برای مردان، جلوگیری شود.:confused: و درست به همین دلیل مراقبت از دست مردان که پیامبر خودشون هم یکی از مردان بودند، خداوند اجازه می دهد که عدالت در نزدیکی را راعایت نکنند. چرا که این کار هم پیامبر رو به چنان سختی ای می انداخت که دیگر نمی توانست سرپرستی آنان را به عهده بگیرد و احتمال اینکه از این کار سرباز بزنند زیاد بود و دیگر این که اگر عدالت در نزدیکی را رعایت می کردند، هم در همان عصر و هم در عصر ما متهم به ......... می شدند.

و نکته بعدی در اجازه ی عدم عدالت در نزدیکی مخصوصا برای زنان شوهر داری که از شوهرانشان بنابر اسارت و ... دور مانده اند این است که به خدا ایشان راضی به عدم نزدیکی هستند. فکرش رو بکن! شوهر داشته باشی و تو یه شهر اسیر شده باشی و از شوهرت دور مونده باشی و همه مردای چندش بهت به عنوان دستمال کاغذی یه بار مصرف نگاه کنن. اون وقت یه جوون مردی بخواد ازت محافظت کنه تا وقتی که به شوهرت برسی. اما تو فرهنگ اونا نتونه این کار و کنه چون متهم به هزار و یک کار میشه. خوب نقشه این میشه که تو بهش محرم میشی تا دهن آدم های اون فرهنگ رو ببندی و بعد اون جوون مرد بهت می گه نترس، من بهت نزدیکی نمی کنم. و خدا هم که می دونسته این فرهنگ پا بر جا نیست این حکم رو همه گیر نمی کنه.
فکر کنم خانوما بتونن این موضوع رو حس کنن.

البته همه ی اینا مربوط به سخن شما نمیشه و پاسخ دیگر دوستان در تاپیک های دیگر هم هست. همه رو اینجا نوشتم چون نمی شد این حرفا رو نصفه بزنم.
 

Shokatabadi

عضو جدید
یه چیز برای من جالبه اون هم اینکه بعضی ها هر جور شده می خوان بگن که عدالت الهی رعایت نشده یا چه می دونم هر جور شده شبهه ایجاد کنن نه خیالتون راحت باشه این قران از طرف کسی اومده که یه ذره کوچیکی هم در حق هیچ کس ظلم نکرده هم حق خانوما طبق دستوراتش رعایت میشه هم حق اقایون.............
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه چیز برای من جالبه اون هم اینکه بعضی ها هر جور شده می خوان بگن که عدالت الهی رعایت نشده یا چه می دونم هر جور شده شبهه ایجاد کنن نه خیالتون راحت باشه این قران از طرف کسی اومده که یه ذره کوچیکی هم در حق هیچ کس ظلم نکرده هم حق خانوما طبق دستوراتش رعایت میشه هم حق اقایون.............

دمت گرم بابا. خیلی خوب گفتی.
چه قدر اینجا پر از دوستان جدید شده. خوب شد این بحثا اومد تو بخش آزاد.
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه زن کشتزار باشه لابد زن نازا هم میشه مزرعه لم یزرع!

والله من بهم برمیخوره اگر بهم بگویند فلسفه وجودی من به عنوان یک زن اینه که بشم منبع تولید مثل!

میخوام بدونم به نظر شما هویت زنان مبتنی بر مادر شدن شکل میگیره؟ (ادعا کردید کشتزار بودن نشانه ایه از نظام تولید مثل)


من به شما حق میدم نفهمید کجای این عبارات توهین هست! کاملاً طبیعیه و سرزنشی متوجه شما نیست!
این شما نیستید که مورد خطاب این ایه هستید و این شما نیستید که باید نه با یک هویت انسانی بلکه با یک هویت جنسی در جامعه زندگی کنید!


زایش ویژگی زنان هست ولی سرنوشت و هویت اونها نیست! فرق این نکته رو با اون تفسیر مورد نظرتون درک میکنید؟


زن کشتزاری نیست که کسی به او دراید! انسانی است که همسر شدنش و مادر شدنش همه نقش های فرعی هویت وجودی اون رو تشکیل میدهند!

زنان با مادر شدن تعریف نمیشوند که لازم باشه اونها رو به کشتزار تشبیه کنیم!

و در مورد اون جریان رابطه زناشویی!

اگر زنی بدون عذر موجه از ارتباط با همسرش پرهیز کند ناشزه محسوب شده و از نفقه محروم میشود.

بنابراین زن در مواقعی که عذر شرعی ندارد موظف است ( و نه مختار) در اختیار همسرش قرار گیرد که از این نظر تفاوتی بین همسر و کنیز مرد مسلمان وجود ندارد!


حالا بازم بگید در اسلام زن تعریف جنسی ندارد! زن موظف نیست خانه داری انجام دهد ولی موظف است همواره در اختیار همسر باشد!

خوب قضاوت با شما!
 

ne_sh67

عضو جدید
کاربر ممتاز
می شه بگین چرا همه ی دوستان شما آیه ی 50 رو می بینن ولی آیه ی 52 همون سوره ی الاحزاب رو نمی بین؟ :

از اين پس ديگر [گرفتن] زنان و نيز اينكه به جاى آنان زنان ديگرى بر تو حلال نيست هر چند زيبايى آنها براى تو مورد پسند افتد جز آنکه دارا شود دستت ( به غنیمت) و خدا همواره بر هر چيزى مراقب است.

که با توجه به فرهنگ اعراب دوران جاهلی، اگر زنی که اسیر شده بود و در واقع تنها بود در معرض خطر مردان بولهوس بود، خداوند اجازه می دهد تا پیامبر این زنان را ناموس خود معرفی کنند، تا از دستمال کاغذی شدن ایشان برای مردان، جلوگیری شود.:confused: و درست به همین دلیل مراقبت از دست مردان که پیامبر خودشون هم یکی از مردان بودند، خداوند اجازه می دهد که عدالت در نزدیکی را راعایت نکنند. چرا که این کار هم پیامبر رو به چنان سختی ای می انداخت که دیگر نمی توانست سرپرستی آنان را به عهده بگیرد و احتمال اینکه از این کار سرباز بزنند زیاد بود و دیگر این که اگر عدالت در نزدیکی را رعایت می کردند، هم در همان عصر و هم در عصر ما متهم به ......... می شدند.

و نکته بعدی در اجازه ی عدم عدالت در نزدیکی مخصوصا برای زنان شوهر داری که از شوهرانشان بنابر اسارت و ... دور مانده اند این است که به خدا ایشان راضی به عدم نزدیکی هستند. فکرش رو بکن! شوهر داشته باشی و تو یه شهر اسیر شده باشی و از شوهرت دور مونده باشی و همه مردای چندش بهت به عنوان دستمال کاغذی یه بار مصرف نگاه کنن. اون وقت یه جوون مردی بخواد ازت محافظت کنه تا وقتی که به شوهرت برسی. اما تو فرهنگ اونا نتونه این کار و کنه چون متهم به هزار و یک کار میشه. خوب نقشه این میشه که تو بهش محرم میشی تا دهن آدم های اون فرهنگ رو ببندی و بعد اون جوون مرد بهت می گه نترس، من بهت نزدیکی نمی کنم. و خدا هم که می دونسته این فرهنگ پا بر جا نیست این حکم رو همه گیر نمی کنه.
فکر کنم خانوما بتونن این موضوع رو حس کنن.

البته همه ی اینا مربوط به سخن شما نمیشه و پاسخ دیگر دوستان در تاپیک های دیگر هم هست. همه رو اینجا نوشتم چون نمی شد این حرفا رو نصفه بزنم.


:gol::gol::gol:
من همه حرفاتون و قبول دارم البته یه جاهایی هم با منطقم سازگار نیست اما برای متشنج نشدن جو بعدا و خصوصی باهاتون بحث میکنم..اما یه سوال برام ایجاد میشه..پس این احکامی که از آیات استخراج میشه برای زمان ما کاربرد داره!؟!؟!
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
می شه بگین چرا همه ی دوستان شما آیه ی 50 رو می بینن ولی آیه ی 52 همون سوره ی الاحزاب رو نمی بین؟ :

از اين پس ديگر [گرفتن] زنان و نيز اينكه به جاى آنان زنان ديگرى بر تو حلال نيست هر چند زيبايى آنها براى تو مورد پسند افتد جز آنکه دارا شود دستت ( به غنیمت) و خدا همواره بر هر چيزى مراقب است.

که با توجه به فرهنگ اعراب دوران جاهلی، اگر زنی که اسیر شده بود و در واقع تنها بود در معرض خطر مردان بولهوس بود، خداوند اجازه می دهد تا پیامبر این زنان را ناموس خود معرفی کنند، تا از دستمال کاغذی شدن ایشان برای مردان، جلوگیری شود.:confused: و درست به همین دلیل مراقبت از دست مردان که پیامبر خودشون هم یکی از مردان بودند، خداوند اجازه می دهد که عدالت در نزدیکی را راعایت نکنند. چرا که این کار هم پیامبر رو به چنان سختی ای می انداخت که دیگر نمی توانست سرپرستی آنان را به عهده بگیرد و احتمال اینکه از این کار سرباز بزنند زیاد بود و دیگر این که اگر عدالت در نزدیکی را رعایت می کردند، هم در همان عصر و هم در عصر ما متهم به ......... می شدند.

و نکته بعدی در اجازه ی عدم عدالت در نزدیکی مخصوصا برای زنان شوهر داری که از شوهرانشان بنابر اسارت و ... دور مانده اند این است که به خدا ایشان راضی به عدم نزدیکی هستند. فکرش رو بکن! شوهر داشته باشی و تو یه شهر اسیر شده باشی و از شوهرت دور مونده باشی و همه مردای چندش بهت به عنوان دستمال کاغذی یه بار مصرف نگاه کنن. اون وقت یه جوون مردی بخواد ازت محافظت کنه تا وقتی که به شوهرت برسی. اما تو فرهنگ اونا نتونه این کار و کنه چون متهم به هزار و یک کار میشه. خوب نقشه این میشه که تو بهش محرم میشی تا دهن آدم های اون فرهنگ رو ببندی و بعد اون جوون مرد بهت می گه نترس، من بهت نزدیکی نمی کنم. و خدا هم که می دونسته این فرهنگ پا بر جا نیست این حکم رو همه گیر نمی کنه.
فکر کنم خانوما بتونن این موضوع رو حس کنن.

البته همه ی اینا مربوط به سخن شما نمیشه و پاسخ دیگر دوستان در تاپیک های دیگر هم هست. همه رو اینجا نوشتم چون نمی شد این حرفا رو نصفه بزنم.


مطالعه مطالعه مطالعه!

دوست عزیز!

چقدر در مورد شرایط زندگی کنیزان در صدر اسلام و بعد از اون مطالعه دارید؟


کنیزان و مردان بوالهوس؟

اولاً پیامبر همه کنیزان رو در کنف حمایت خودش نداشت و بنا بر برخی روایات تنها یک همسر کنیز داشت!


دوماً کنیز ملک اربابش محسوب میشه! نه اینکه جوانمردی پیدا بشه تا ازش محافظت کنه!

لابد فکر میکنید تو بازار برده فروشی کنیز میشینه تا جوانمرد پیدا بشه بعد برده دار کنیز رو فقط به حوانمرد بفروشه!

ببینید ! جریان از این قراره ! زنانی به عنوان کنیز به بازار برده فروشی برده میشوند! خریدار کسیه که مبل) که به اربابش خدمات جنسی ارائه بده!


و اما نکته مهم جریان! مدتی پیش (خیلی پیش) تاپیکی گذاشتم در پاسخ به یک تاپیک سراسر توهم در مورد حجاب!

در تاپیک من مدارک تاریخی اورده شده بود در مورد شرایط فروش کنیز و برده در بازارهای مسلمانان! اینکه کنیزان کاملاً برهنه معاینه میشدند و به فروش میرسیدند!

اینم کپی پیست همون منابع تاریخی!



"تاب تاریخ برده داری ، نوشته نورمن ال. ماخت / مری هال
ترجمه : سهیل سُمّی از انتشارات ققنوس

در قسمت اول شرحی از بازار برده فروشی کافا در شمال مصر در زمان سلطنت ممالیک ارائه میشه! این بخش از سفرنامه پرو تافو نویسنده اسپانیایی ذکر شده که در اواسط قرن 15 به کافا رفته بود.


ص 36 :
در این شهر {کافا} تعداد بردگان فروشی اعم از زن و مرد ، بیش تر از مابقی اماکن جهان است... . من در انجا دو برده مونث و یک برده مذکر خریدم که هنوز در قرطبه { اسپانیا} به همراه فرزندانشان به من تعلق دارند. روند فروش از این قرار است: فروشندگان بردگان را کاملاً برهنه میکنند، چه مرد و چه زن، و بعد ردایی نمادین بر انها میاندازند. و بعد قیمت اعلام میشود. سپس پوشش های انان را پس میزنند و مجبورشان میکنند راه بروند تا اگر ضعف جسمانی دارند، مشخص شود.


در اینجا قسمتی از شرح گزارش کاپیتان اسمی انگلیسی که در سال 1811 از جانب دولت بریتانیایی هند به سوی سواحل شرقی افریقا اعزام شده بود را ذکر میکنم. این گزارشات از بازار زنگبار ارائه شده که مهمترین بازار تجارت بردگان متعلق به تجار عرب تا پیش از ورود کشورهای اروپایی به افریقا بوده.


ص 56 :
خریدار چنان برده را وارسی و معاینه میکند که در هیچ یک از بازار های فروش گله در اروپا نظیر ندارد. خریدار احتمالی پس از حصول اطمینان از اینکه در بیان، شنوایی و دیگر حواس برده هیچ نقصانی وجود ندارد یا برده به هیچ بیماری مبتلا نیست و برده در خواب خر خر نمیکند – که ایراد بزرگی محسوب میشود- تازه شروع به معاینه جسمی او میکند، دهان و دندانها اول معاینه میشوند و بعد به ترتیب دیگر اجزای بدن، حتی سینه ها و غیره در بدن دختران و زنان، که به چشم خود دیده ام در بازارهای برده فروشی، خریداران به غیر اخلاقی ترین شکل ممکن با انها رفتار میکنند. در واقع مشهور است که صاحبان برده پیش از فروش انها از این دختران سوء استفاده جنسی میکنند. بعد برده را مجبور میکنند کمی راه برود تا ثابت شود که پاهایش هیچ ایرادی ندارند. سپس اگر بر سر قیمت توافق شود، لباس برده ها را در می اورند و انها را به اربابان جدیدشان واگذار میکنند .




عزیز ! این وضع یک سیستم برده داری بوده و نه اون شکل ترو تمیز و شیکی که شما توی ذهنت داری!

برده یعنی کالا که مالکیتی بر بدن خودش و اختیاری برای تعیین سرنوشت خودش نداره!

بیشتر تاریخ بخون!

اگه هم منابع من رو قبول نداری (کتابهای چاپ شده در همین انقلاب) برو سراغ حلیه المتقین مجلسی (متفکر بزرگ شیعه) ببین در مورد اداب همخوابی با کنیز چی گفته!

اون قبوله؟
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol::gol::gol:
من همه حرفاتون و قبول دارم البته یه جاهایی هم با منطقم سازگار نیست اما برای متشنج نشدن جو بعدا و خصوصی باهاتون بحث میکنم..اما یه سوال برام ایجاد میشه..پس این احکامی که از آیات استخراج میشه برای زمان ما کاربرد داره!؟!؟!

کار خوبی می کنی دوست من. من منتظرتم. حتما بیا. اگر پسر باشی که به عنوان یه هم صحبت، از صحبت باهات استفاده ی علمی می کنم. ولی اگر دختر باشی، از اعماق وجودم خوشحال می شم که با هم گفتگویی کنیم.

این سوال شما حکم قطعی نداره. در بعضی از موارد هنوز باید اون احکام اجرا بشه و در بعضی از موارد نه دیگه کاربردی ندارن و این موارد هم علما مشخص کردن که البته همواره باید احکام رو مورد بررسی قرار بدن و به روز کنن.
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
مطالعه مطالعه مطالعه!

دوست عزیز!

چقدر در مورد شرایط زندگی کنیزان در صدر اسلام و بعد از اون مطالعه دارید؟


کنیزان و مردان بوالهوس؟

اولاً پیامبر همه کنیزان رو در کنف حمایت خودش نداشت و بنا بر برخی روایات تنها یک همسر کنیز داشت!


دوماً کنیز ملک اربابش محسوب میشه! نه اینکه جوانمردی پیدا بشه تا ازش محافظت کنه!

لابد فکر میکنید تو بازار برده فروشی کنیز میشینه تا جوانمرد پیدا بشه بعد برده دار کنیز رو فقط به حوانمرد بفروشه!

ببینید ! جریان از این قراره ! زنانی به عنوان کنیز به بازار برده فروشی برده میشوند! خریدار کسیه که مبل) که به اربابش خدمات جنسی ارائه بده!


و اما نکته مهم جریان! مدتی پیش (خیلی پیش) تاپیکی گذاشتم در پاسخ به یک تاپیک سراسر توهم در مورد حجاب!

در تاپیک من مدارک تاریخی اورده شده بود در مورد شرایط فروش کنیز و برده در بازارهای مسلمانان! اینکه کنیزان کاملاً برهنه معاینه میشدند و به فروش میرسیدند!

اینم کپی پیست همون منابع تاریخی!




"تاب تاریخ برده داری ، نوشته نورمن ال. ماخت / مری هال
ترجمه : سهیل سُمّی از انتشارات ققنوس


در قسمت اول شرحی از بازار برده فروشی کافا در شمال مصر در زمان سلطنت ممالیک ارائه میشه! این بخش از سفرنامه پرو تافو نویسنده اسپانیایی ذکر شده که در اواسط قرن 15 به کافا رفته بود.


ص 36 :

در این شهر {کافا} تعداد بردگان فروشی اعم از زن و مرد ، بیش تر از مابقی اماکن جهان است... . من در انجا دو برده مونث و یک برده مذکر خریدم که هنوز در قرطبه { اسپانیا} به همراه فرزندانشان به من تعلق دارند. روند فروش از این قرار است: فروشندگان بردگان را کاملاً برهنه میکنند، چه مرد و چه زن، و بعد ردایی نمادین بر انها میاندازند. و بعد قیمت اعلام میشود. سپس پوشش های انان را پس میزنند و مجبورشان میکنند راه بروند تا اگر ضعف جسمانی دارند، مشخص شود.



در اینجا قسمتی از شرح گزارش کاپیتان اسمی انگلیسی که در سال 1811 از جانب دولت بریتانیایی هند به سوی سواحل شرقی افریقا اعزام شده بود را ذکر میکنم. این گزارشات از بازار زنگبار ارائه شده که مهمترین بازار تجارت بردگان متعلق به تجار عرب تا پیش از ورود کشورهای اروپایی به افریقا بوده.


ص 56 :

خریدار چنان برده را وارسی و معاینه میکند که در هیچ یک از بازار های فروش گله در اروپا نظیر ندارد. خریدار احتمالی پس از حصول اطمینان از اینکه در بیان، شنوایی و دیگر حواس برده هیچ نقصانی وجود ندارد یا برده به هیچ بیماری مبتلا نیست و برده در خواب خر خر نمیکند – که ایراد بزرگی محسوب میشود- تازه شروع به معاینه جسمی او میکند، دهان و دندانها اول معاینه میشوند و بعد به ترتیب دیگر اجزای بدن، حتی سینه ها و غیره در بدن دختران و زنان، که به چشم خود دیده ام در بازارهای برده فروشی، خریداران به غیر اخلاقی ترین شکل ممکن با انها رفتار میکنند. در واقع مشهور است که صاحبان برده پیش از فروش انها از این دختران سوء استفاده جنسی میکنند. بعد برده را مجبور میکنند کمی راه برود تا ثابت شود که پاهایش هیچ ایرادی ندارند. سپس اگر بر سر قیمت توافق شود، لباس برده ها را در می اورند و انها را به اربابان جدیدشان واگذار میکنند .


"







عزیز ! این وضع یک سیستم برده داری بوده و نه اون شکل ترو تمیز و شیکی که شما توی ذهنت داری!

برده یعنی کالا که مالکیتی بر بدن خودش و اختیاری برای تعیین سرنوشت خودش نداره!

بیشتر تاریخ بخون!

اگه هم منابع من رو قبول نداری (کتابهای چاپ شده در همین انقلاب) برو سراغ حلیه المتقین مجلسی (متفکر بزرگ شیعه) ببین در مورد اداب همخوابی با کنیز چی گفته!

اون قبوله؟

اینایی که فرمودید منافاتی با عرایض بنده مبنی بر جوانمردی حضرت رسول(ص) داشت؟
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینایی که فرمودید منافاتی با عرایض بنده مبنی بر جوانمردی حضرت رسول(ص) داشت؟

بله منافاتش در این مورد بود که رسول جوانمردی رو تنها در حق نهایتاً 1 کنیز انجام دادند و هیچ کسی از راه جوانمردی کنیز نمیخرد و قانون قرانی و اسلامی رو بر اساس جوانمردی رسول نازل نمیدارند!


و همچنین شما بفرمایید 1 کنیز رو رسول محافظت فرمودند قبول!

تکلیف میلیونها کنیزی که مورد حمایت قرار نگرفتند (بعد و قبل از رسول) و مورد تعدی همان مدران هوس باز بودند و جوانمرد هم گیرشون نیومد رو کی تعیین میکنه؟

عرایض شما باید مستند باشه یا نه؟
 

ne_sh67

عضو جدید
کاربر ممتاز
کار خوبی می کنی دوست من. من منتظرتم. حتما بیا. اگر پسر باشی که به عنوان یه هم صحبت، از صحبت باهات استفاده ی علمی می کنم. ولی اگر دختر باشی، از اعماق وجودم خوشحال می شم که با هم گفتگویی کنیم.

این سوال شما حکم قطعی نداره. در بعضی از موارد هنوز باید اون احکام اجرا بشه و در بعضی از موارد نه دیگه کاربردی ندارن و این موارد هم علما مشخص کردن که البته همواره باید احکام رو مورد بررسی قرار بدن و به روز کنن.

مرسی دوست خوبم...
این با نص صریح قرآن در تناقضه..چون عینا در ایات داریم که این کتاب برای همه زمان ها است که چنانچه قرار بود غیر این باشد باید ذکر میشد..
اما در مورد فقها...من متأسفانه به این نتیجه رسیدم که فقهای ما هم سطح با پیشرفت جامعه بشری پیشرفت نمیکنن...
و باز متأسفانه هیچکدام از فقهای صاحب نظر نتوانسته اند توجیهی عقلانی برای تعدد زوجین پیامبر گرامی اسلام ارائه بدهند و این موضوع همیشه دستاویزی بوده برای زیر سوال بردن اصول اسلام در مورد خانواده و ...
و اینکه چرا اینگونه است همیشه برای من سوال بوده!!!!
و باز هم متأسفانه این جامعه متخصصین علوم دینی از در اختیار گذاشتن اطلاعات به مردم واهمه دارند..مثال این نمونه ، موردی بود که در سریال یوسف پیامبر مورد غضب این گروه قرار گرفت مبنی بر اینکه در زمان حضرت یعقوب یک نفر می توانست با دو خواهر ازدواج کند!!!!
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه زن کشتزار باشه لابد زن نازا هم میشه مزرعه لم یزرع!

والله من بهم برمیخوره اگر بهم بگویند فلسفه وجودی من به عنوان یک زن اینه که بشم منبع تولید مثل!

میخوام بدونم به نظر شما هویت زنان مبتنی بر مادر شدن شکل میگیره؟ (ادعا کردید کشتزار بودن نشانه ایه از نظام تولید مثل)


من به شما حق میدم نفهمید کجای این عبارات توهین هست! کاملاً طبیعیه و سرزنشی متوجه شما نیست!
این شما نیستید که مورد خطاب این ایه هستید و این شما نیستید که باید نه با یک هویت انسانی بلکه با یک هویت جنسی در جامعه زندگی کنید!


زایش ویژگی زنان هست ولی سرنوشت و هویت اونها نیست! فرق این نکته رو با اون تفسیر مورد نظرتون درک میکنید؟


زن کشتزاری نیست که کسی به او دراید! انسانی است که همسر شدنش و مادر شدنش همه نقش های فرعی هویت وجودی اون رو تشکیل میدهند!

زنان با مادر شدن تعریف نمیشوند که لازم باشه اونها رو به کشتزار تشبیه کنیم!

و در مورد اون جریان رابطه زناشویی!

اگر زنی بدون عذر موجه از ارتباط با همسرش پرهیز کند ناشزه محسوب شده و از نفقه محروم میشود.

بنابراین زن در مواقعی که عذر شرعی ندارد موظف است ( و نه مختار) در اختیار همسرش قرار گیرد که از این نظر تفاوتی بین همسر و کنیز مرد مسلمان وجود ندارد!


حالا بازم بگید در اسلام زن تعریف جنسی ندارد! زن موظف نیست خانه داری انجام دهد ولی موظف است همواره در اختیار همسر باشد!

خوب قضاوت با شما!

این که شما از این تشبیه عصبانی شدید، نشان از عفاف شماست. منم دخترم و از این تشبیه ناراحت شدم. دلیلش اینه که این تشبیه برای من و تو و هر خواننده ای یادآور هنگامی هست که من و تو ازش شرم داریم. و این عصبانی شدن ما نشانه ی عفت ماست.
مثلا اگر یه پسری بدون این که ما انتظارش رو داشته باشیم یهو بیاد و ازمون خواستگاری کنه، بهش می پریم و عصبانی میشیم. :smile:
اینم همون جوریه.


خوب نگاه کن. خداوندم چه قدر هوشیارانه احترام من رو حفظ کرده.
اگر شوهری از همسرش بخواد که بیاد، یکی از این دو حالت پیش میاد:

1. زن بنا بر شرم و عفت از این اقدام حالش بهم می خوره و نمی خواد تن به این کار بده که در این صورت هیچ وقت این اتفاق نمی افته. در اینجا خداوند به او امر فرموده که بابا باید بری. در اینجا مرد رو به اون برتری میده تا مرد بتونه اون رو وادار به این کار کنه ( البته خیلی جاها زن رو برتری می ده ولی تو موارد دیگه. )

2. زن اشتیاق زیادی به این کار داره. اگر این حکم که تو مجبوری رو بهش نمی دادن و شوهر از او دعوت می کرد و اونم زودی می دویید و می رفت، شأن او نزد شوهرش زیر سوال می رفت.:razz: خداوند یک دستور ظاهری به این زنان داده تا همه بگویند این زن بنا بر اجبار خالق این دعوت رو پذیرفته و إلا اون که اصلا نمی خواست! :D
 

jonny depp

عضو جدید
کاربر ممتاز
این که شما از این تشبیه عصبانی شدید، نشان از عفاف شماست. منم دخترم و از این تشبیه ناراحت شدم. دلیلش اینه که این تشبیه برای من و تو و هر خواننده ای یادآور هنگامی هست که من و تو ازش شرم داریم. و این عصبانی شدن ما نشانه ی عفت ماست.
مثلا اگر یه پسری بدون این که ما انتظارش رو داشته باشیم یهو بیاد و ازمون خواستگاری کنه، بهش می پریم و عصبانی میشیم. :smile:
اینم همون جوریه.


خوب نگاه کن. خداوندم چه قدر هوشیارانه احترام من رو حفظ کرده.
اگر شوهری از همسرش بخواد که بیاد، یکی از این دو حالت پیش میاد:

1. زن بنا بر شرم و عفت از این اقدام حالش بهم می خوره و نمی خواد تن به این کار بده که در این صورت هیچ وقت این اتفاق نمی افته. در اینجا خداوند به او امر فرموده که بابا باید بری. در اینجا مرد رو به اون برتری میده تا مرد بتونه اون رو وادار به این کار کنه ( البته خیلی جاها زن رو برتری می ده ولی تو موارد دیگه. )

2. زن اشتیاق زیادی به این کار داره. اگر این حکم که تو مجبوری رو بهش نمی دادن و شوهر از او دعوت می کرد و اونم زودی می دویید و می رفت، شأن او نزد شوهرش زیر سوال می رفت.:razz: خداوند یک دستور ظاهری به این زنان داده تا همه بگویند این زن بنا بر اجبار خالق این دعوت رو پذیرفته و إلا اون که اصلا نمی خواست! :D
حالا شرایط زن میانه رو این وسط چیه؟
یه وقت هایی آمادگیشو داره و به همسرش اوکی میده و یه وقت هایی به خاطر شرایط روحی که برای هم زن و هم مرد پیش میاد قادر به انجامش نیست باید چی کنه؟
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی دوست خوبم...
این با نص صریح قرآن در تناقضه..چون عینا در ایات داریم که این کتاب برای همه زمان ها است که چنانچه قرار بود غیر این باشد باید ذکر میشد..
اما در مورد فقها...من متأسفانه به این نتیجه رسیدم که فقهای ما هم سطح با پیشرفت جامعه بشری پیشرفت نمیکنن...
و باز متأسفانه هیچکدام از فقهای صاحب نظر نتوانسته اند توجیهی عقلانی برای تعدد زوجین پیامبر گرامی اسلام ارائه بدهند و این موضوع همیشه دستاویزی بوده برای زیر سوال بردن اصول اسلام در مورد خانواده و ...
و اینکه چرا اینگونه است همیشه برای من سوال بوده!!!!
و باز هم متأسفانه این جامعه متخصصین علوم دینی از در اختیار گذاشتن اطلاعات به مردم واهمه دارند..مثال این نمونه ، موردی بود که در سریال یوسف پیامبر مورد غضب این گروه قرار گرفت مبنی بر اینکه در زمان حضرت یعقوب یک نفر می توانست با دو خواهر ازدواج کند!!!!


با همه ی حرفات موافقم. بجز اینکه گفتی این حکم با قرآن در تضاد هست! تقریبا مطمئنم که در قرآن درباره ی احکام ثانویه صحبت شده. ولی بازم جستجو می کنم و مستدل،خدمتتون عرض می کنم. :gol:

راستی اگر شبهه ای داشتی می تونی از اینجا سوال کنی. البته خودمم دیشب کشفش کردم. هنوز امتحانش نکردم: http://hoghoghy.parsiblog.com/-47628.htm
 
آخرین ویرایش:

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا شرایط زن میانه رو این وسط چیه؟
یه وقت هایی آمادگیشو داره و به همسرش اوکی میده و یه وقت هایی به خاطر شرایط روحی که برای هم زن و هم مرد پیش میاد قادر به انجامش نیست باید چی کنه؟

خوب می گه الان حال ندارم. بعد شوهره قبول می کنه اگرم قبول نکرد :D دیگه ببخشید دیگه بهش خوش نمی گذره. کی از حتی هم صحبتی با آدمی که حوصله نداره کیف کرده که بعد ایشون بخوان تو ........ ، کیف کنن! :surprised:

ایجاست که من می گم اون دیگه بستگی به تعقل شوهره داره!!
 

farzan001

عضو جدید
تفسير يک برداشت شخصيه و هر کسي مي تونه قبولش نکنه.چون هر لغت عربي به کلي کلمه هاي مختلف فارسي ترجمه ميشه.
من اين تفاسير رو قبول ندارم حتي اگه کلي منبع به قول شما معتبر داشته باشه.
 

EECi

مدیر بازنشسته
زنانی را که نافرمانی میکنند ابتدا پند دهید. اگر نپذیرفتند آنان را کتک بزنید. (سوره نسا آیه ٣۴)

ای پیامبر! ما همسران تو را که مهرشان را با پرداختهایی برای تو حلال کردیم، و همچنین کنیزانی که از طریق غنایمی که خدا به تو بخشیده است مالک شده ای و دختران عموی تو و دختران عمه ها و دختران دایی تو و دختران خاله ها که با تو مهاجرت کردند (ازدواج با آنها برای تو حلال است) و هر گاه زن با ایمانی، خود را به پیامبر بخشید (و مهری برای خود نخواهد) چنانچه پیامبر بخواهد می تواند او را به همسری برگزیند، اما چنین ازدواجی تنها برای تو مجاز است نه دیگر مؤمنان

و زنان شوهردار(برشما حرام است) مگر آنها را که از راه اسارت مالک شده اید (زنان شوهردار اسیر شده بر مسلمانان حلال است). اینها احکامی است که خداوند برشما مقرر داشته است.(جزء ۵ سوره النساء آیه ٢۴)

خداوند درباره فرزندانتان به شما سفارش می کند که سهم ارث پسر به اندازه سهم دو دختر باشد، و اگر فرزندان شما(دو دختر و) بیش از دو دختر باشند، دو سوم میراث از آن آنهاست، و اگر یکی باشد، نیمی (از میراث) از آن اوست. و برای هر یک از پدر و مادر او یک ششم میراث است، اگر (میت) فرزندی داشته باشد، و اگر فرزندی نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، برای مادر او یک سوم و بقیه از آن پدر است، و اگر او برادری داشته باشد، مادرش یک ششم می برد و پنج ششم باقیمانده برای پدر است. همه اینها بعد از وصیتی است که او کرده، و بعد از ادای دین است. شما نمی دانید پدران و مادران و فرزندانتان، کدامیک برای شما سودمندترند! (جزء ۴ سوره النساء آیه ١١)

و اگر می ترسید که با دختران یتیم عدالت را رعایت نکنید، از ازدواج با آنان چشمپوشی کنید و با زنان پاک دیگر ازدواج نمائید. دو یا سه یا چهار همسر و اگر می ترسید عدالت را رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید، و یا به کنیزکی اکتفا کنید. (جزء ۴سوره نساء آیه٣)

دوست خوبم. برای من جالب هست که چرا ترجمه هایی که قرار دادید یکم با اصل قران فرق دارند.
این ترجمه های فولاد وند هست که برای روشن شدنه دوستان قرار می دم.
(سوره نسا آیه ٣۴)
مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‏كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مى‏كنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را ترك كنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ است

(جزء ٢٢ سوره الاحزاب آیه ۵٠)
اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‏اى حلال كرديم و [كنيزانى] را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه‏هايت و دختران دايى تو و دختران خاله‏هايت كه با تو مهاجرت كرده‏اند و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه] به پيامبر ببخشددر صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد [اين ازدواج از روى بخشش] ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است

(جزء ۵ سوره النساء آیه ٢۴)
و زنان شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‏ايد [اين] فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين [زنان نامبرده] براى شما حلال است كه [زنان ديگر را] به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتى كه پاكدامن باشيد و زناكار نباشيد و زنانى را كه متعه كرده‏ايد مهرشان را به عنوان فريضه‏اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از مقرر با يكديگر توافق كنيد مسلما خداوند داناى حكيم است

(جزء ۴ سوره النساء آیه ١١)
خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش مى‏كند سهم پسر چون سهم دو دختر است و اگر [همه ورثه] دختر [و] از دو تن بيشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترك است و اگر [دخترى كه ارث مى‏برد] يكى باشد نيمى از ميراث از آن اوست و براى هر يك از پدر و مادر وى [=متوفى] يك ششم از ماترك [مقرر شده] است اين در صورتى است كه [متوفى] فرزندى داشته باشد ولى اگر فرزندى نداشته باشد و [تنها] پدر و مادرش از او ارث برند براى مادرش يك سوم است [و بقيه را پدر مى‏برد] و اگر او برادرانى داشته باشد مادرش يك ششم مى‏برد [البته همه اينها] پس از انجام وصيتى است كه او بدان سفارش كرده يا د ينى [كه بايد استثنا شود] شما نمى دانيد پدران و فرزندانتان كدام يك براى شما سودمندترند [اين] فرضى است از جانب خدا زيرا خداوند داناى حكيم است

(جزء ۴سوره نساء آیه٣)
و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شده‏ايد [اكتفا كنيد] اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيال‏وار گرديد]

http://www.parsquran.com
 

mezak

کاربر فعال
برداشت آزاد!

برداشت آزاد!

من موندم اگه اين تفاسير و پرانتزها نبود چقدر قرآن باعث گمراهي ميشد!
 

*Essi*

اخراجی موقت
طرف آمد ابروهایش را درست کند،زد چشمهایش را هم کور کرد.
با این شبه افکنی های شما،تعداد سوالات مبهم افزایش یافت.
شما آگاهانه یا نا آگاهانه داری اوضاع را خرابتر میکنی.
 

Similar threads

بالا