تقدیم به همه شب زنده داران . چه توی انجمن و چه تو دنیای درونشان. 
يه شب مهتاب  ~ ماه مياد تو خواب
منو میبره  ~ کوچه به کوچه
باغ انگوری  ~ باغ آلوچه
دره به دره  ~ صحرا به صحرا
اون جا که شبا  ~ پشت بيشهها
يه پری مياد  ~ ترسون و لرزون
پاشو ميذاره  ~ تو آب چشمه
شونهمیکنه  ~ موی پريشون… 
۲
يه شب مهتاب  ~ ماه مياد تو خواب
منو میبره  ~ ته اون دره
اونجا که شبا  ~ يکه و تنها
تکدرخت بيد  ~ شاد و پراميد
میکنه بهناز  ~ دسشو دراز
که يه ستاره  ~ بچکه مث
يه چيکه بارون  ~ به جای ميوهش
نوک يه شاخهش  ~ بشه آويزون… 
۳
يه شب مهتاب  ~ ماه مياد تو خواب
منو میبره  ~ از توی زندون
مث شبپره  ~ با خودش بيرون،
میبره اونجا  ~ که شب سيا
تا دم سحر  ~ شهيدای شهر
با فانوس خون  ~ جار میکشن
تو خيابونا  ~ سر ميدونا:
«ــ عمو يادگار!  ~ مرد کينهدار!
مستی يا هشيار  ~ خوابی يا بيدار؟»
مستيم و هشيار  ~ شهيدای شهر!
خوابيم و بيدار  ~ شهيدای شهر!
آخرش يه شب  ~ ماه مياد بيرون،
از سر اون کوه  ~ بالای دره
روی اين ميدون  ~ رد میشه خندون
يه شب ماه مياد