spow
اخراجی موقت
سلام دوستان عزیز
حتما خیلیاتون داستان اون توصیفی که درمورد"من" به کاررفته رو شنیدی یا خوندید
منی که یکی از میلیونها کهکشان...من یکی از میلیاردها ستاره...من یکی هزاران دانشمند مفید وبی ادعا ووو....
ولی منیت خیلیا تمامی نداره
با این که شاید به درد هیچ کاری هم نخورن اما کماکان بر ادعای خود مصرند
حالا ریشه این منیت رو درغرور جاهلانه وگاه اگاهانه جستجو میکنیم...
حتما خیلیاتون داستان اون توصیفی که درمورد"من" به کاررفته رو شنیدی یا خوندید
منی که یکی از میلیونها کهکشان...من یکی از میلیاردها ستاره...من یکی هزاران دانشمند مفید وبی ادعا ووو....
ولی منیت خیلیا تمامی نداره
با این که شاید به درد هیچ کاری هم نخورن اما کماکان بر ادعای خود مصرند
حالا ریشه این منیت رو درغرور جاهلانه وگاه اگاهانه جستجو میکنیم...
اسم من غرور است. من سر تو کلاه مىگذارم.
من تو را از مقصدى که خدا برايت قرار داده گمراه مىکنم ...
زيرا تو بايد به راه خودت بروى.
من تو را از مقصدى که خدا برايت قرار داده گمراه مىکنم ...
زيرا تو بايد به راه خودت بروى.
من تو را از اين که از زندگى خود رضايت خاطر داشته باشى باز مىدارم ...
زيرا تو استحقاق بيشترى در زندگى دارى.
زيرا تو استحقاق بيشترى در زندگى دارى.
من تو را از اين که آرامش درونى داشته باشى باز مىدارم ...
زيرا آنقدر وجود تو را تسخير کردهام که هرگز نمىتوانى ديگران را ببخشى.
زيرا آنقدر وجود تو را تسخير کردهام که هرگز نمىتوانى ديگران را ببخشى.
من تو را از پارسايى و پرهيزکارى باز مىدارم ...
زيرا تو از پذيرش خطاهايت سر باز مىزنى.
زيرا تو از پذيرش خطاهايت سر باز مىزنى.
من تو را در ديدن واقعيتها گمراه مىکنم ...
زيرا تو به جاى آن که از پنجره به بيرون نگاه کنى بيشتر در آينه نگاه مىکنى.
زيرا تو به جاى آن که از پنجره به بيرون نگاه کنى بيشتر در آينه نگاه مىکنى.
من تو را از داشتن دوستان واقعى محروم مىکنم ...
زيرا هيچکس خودِ واقعى تو را نخواهد شناخت.
زيرا هيچکس خودِ واقعى تو را نخواهد شناخت.
من تو را از داشتن عشق حقيقى محروم مىکنم ...
زيرا عشق حقيقى نيازمند فداکارى و از خود گذشتگى است.
زيرا عشق حقيقى نيازمند فداکارى و از خود گذشتگى است.
من تو را از شکر کردن به درگاه خدا باز مىدارم ...
زيرا تو را متقاعد مىکنم که بايد همه چيز را در خودت جستجو کنى.
زيرا تو را متقاعد مىکنم که بايد همه چيز را در خودت جستجو کنى.
اسم من غرور است. من سر تو کلاه مىگذارم.
تو مرا دوست دارى ...
زيرا فکر مىکنى که من هميشه مراقب تو هستم.
زيرا فکر مىکنى که من هميشه مراقب تو هستم.
امّا اينها واقعيت ندارد.
من در صدد هستم که تو را گمراه کنم و از تو آدم نادانى بسازم.
خدا چيزهاى بسيارى را در اين دنيا براى تو قرار داده است، من هم قبول دارم، ولى نگران نباش...
اگر به من اعتماد داشته باشى و به من بچسبى
هرگز نخواهى فهميد
خدا چيزهاى بسيارى را در اين دنيا براى تو قرار داده است، من هم قبول دارم، ولى نگران نباش...
اگر به من اعتماد داشته باشى و به من بچسبى
هرگز نخواهى فهميد
قابل توجه خیلیا وخیلیا
