دانشگاه علم و صنعت ایران

وضعیت
موضوع بسته شده است.

(sara_h)

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با کمال میل . البته اگه آقا فرزاد ما رو تو جمع دو ماهه خودشون راه بدنو نگن....:biggrin:
چییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کی جرات داره تو رو راه نده ...........؟؟؟؟؟؟؟؟:mad::mad:
نه نترس ..............بابابزرگ من مهربونتر از این حرفهاست :heart:.........:D:D
منم مرامم به بابابزرگم رفته دیگه;);) .....انقده مهربونه :gol:...خیالت راحت ..........:smile:
اگر کسی نخواست تو رو راه بده:surprised: ...........خبرم کن .......:mad:
 

mojtaba_81

عضو جدید
چه کنیم دیگه ........:smile:
یه داش مجتبی که بیشتر نداریم ..........گفتیم یه ذره دلش شاد کنیم ........
قربون داداش;)
شب همتون خوش :gol:

ما کوچیکتیم ;)


سلام........
بله عزیزم خیلی هم مهم هستی.........;)
دفعه دیگه هم مهمونی خونه اقا فرزاد دعوتیم :surprised:........شما هم حتما باید باشی:D

البته طیبه :biggrin: یه چیزی گفت که ...


چییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کی جرات داره تو رو راه نده ...........؟؟؟؟؟؟؟؟:mad::mad:
نه نترس ..............بابابزرگ من مهربونتر از این حرفهاست :heart:.........:D:D
منم مرامم به بابابزرگم رفته دیگه;);) .....انقده مهربونه :gol:...خیالت راحت ..........:smile:
اگر کسی نخواست تو رو راه بده:surprised: ...........خبرم کن .......:mad:

:D
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما کوچیکتیم ;)

البته طیبه :biggrin: یه چیزی گفت که ...

:D

چی گفتم؟!

من پرسیدم میای یا نه ... همین :D
پیامت جوری بود که انگاری میخوای نیای...:surprised:
اگه تو نیای کی برامون شیرینی بخره آخه :gol:
طیبه هم باید باشه که شیرینی ها رو بخوره... :D

البته من اندازه تو که نمیتونم بخورم;):D
 

(sara_h)

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چی گفتم؟!



البته من اندازه تو که نمیتونم بخورم;):D
طیبه جان می بینی ملت چه رویی دارن ؟؟؟؟؟؟؟؟:smile:
شانس دارن دیگه .........این همه می خورن چاق نمیشن ..........:mad:
اونوقت گناه زیاد خوردن میفته تقصیر........:mad:
 

mojtaba_81

عضو جدید
چی گفتم؟!



البته من اندازه تو که نمیتونم بخورم;):D

قضیه ی اینکه فرزاد خونش کجاست و ...
فکر نکنم دیگه رامون بده :D

طیبه خدایی تو بیشتر خوردی... :biggrin:;)

طیبه جان می بینی ملت چه رویی دارن ؟؟؟؟؟؟؟؟:smile:
شانس دارن دیگه .........این همه می خورن چاق نمیشن ..........:mad:
اونوقت گناه زیاد خوردن میفته تقصیر........:mad:

بابا طیبه بود که دنباله شکلاتیاش می گشت
من که یه دونه برداشتم
بعدشم تعارف کردی گفتم مرسی صرف شد
یادت نیست؟ :surprised: :D
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
قضیه ی اینکه فرزاد خونش کجاست و ...
فکر نکنم دیگه رامون بده :D
طیبه خدایی تو بیشتر خوردی... :biggrin:;)

بدجنس
حالا اونم یادش رفته باشه، تو یادش بنداز:surprised:;)


بابا طیبه بود که دنباله شکلاتیاش می گشت
من که یه دونه برداشتم
بعدشم تعارف کردی گفتم مرسی صرف شد
یادت نیست؟ :surprised: :D


تو گفتی صرف شد؟!!!!!!!!!!!!!!!!!! به حق چیز های نشنیده!:surprised::biggrin::biggrin:
ته جعبه رو هم دراوردی
نگفتی شاید 2 نفر دیگه هم بخوان شیرنی بخورند:D
 
آخرین ویرایش:

(sara_h)

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قضیه ی اینکه فرزاد خونش کجاست و ...
فکر نکنم دیگه رامون بده :D
نه نترس .......
من همین دوماه پیش برا پروژه پایانی داشتم با یکی از بچه های ارشد که کارشناسیشم دانشکده خودمون خونده بود مشورت میکردم .........بنده خدا گفت با فلان استاد پروژه بردار......
منم که اصلا از اون استاده خوشم نمیومد گفتم نه بابا .اون که خودش بیخوده ..پروژه هایشم بیخود و مزخرف و بی ارزشه .......:surprised:
دیدم بنده خدا یه لحظه ساکت شد گفت من پروژه پایانیم با همون استاد برداشتم :eek: :surprised:
فکر کن ...........
ولی الان هم وقتی اون دانشجو می بینم با اینکه از من بزرگتره زودتر به من سلام می کنه ;)
حالا فرزاد هم به دل نمیگیره:D
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز

به نظر من زیاد به هم نمیان


خوب نظر سنجی راه انداختید؟این درسته؟



اتفاقاً من دیروز یاد شما کردم.[/QUOTE]


به به!یاد ما هم باشی خوبه ها!


هیچی سارا جان
میخواستیم این دفعه مجتبی رو نبریم بعد...
من رو که میدونی دلم کوچیکه، گفتم اشکال نداره بازم ببریمش

علی رو منم نمیدونم چش شده.:surprised:
ولی حله

علی چش نباشه؟منم یه چیزیم هست.دست مجتبی درد نکنه.

نه میبریمش:smile:

الان دیدم بیداره، باز مریم فردا میاد میگه 3تا شب زنده دار;)


بازم شب زنده داری؟باید یه تصمیمی واستون بگیرم اینطوری نمیشه!بذار به admin بگم.کم خوابی مشکلات زیادی داره ها.:w05:

چییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کی جرات داره تو رو راه نده ...........؟؟؟؟؟؟؟؟
نه نترس ..............بابابزرگ من مهربونتر از این حرفهاست :heart:.........
منم مرامم به بابابزرگم رفته دیگه .....انقده مهربونه :gol:...خیالت راحت ..........:smile:
اگر کسی نخواست تو رو راه بده ...........خبرم کن .......:mad:

ای بابا سارا جون!جاتو با مجتبی عوض کردی؟پهلوون محل قبلا اون بود.کمک خواستی منم هستم به ظاهر نحییفم نگاه نکن همه رو حریفم!!!
:neutral::neutral:
 

(sara_h)

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای بابا سارا جون!جاتو با مجتبی عوض کردی؟پهلوون محل قبلا اون بود.کمک خواستی منم هستم به ظاهر نحییفم نگاه نکن همه رو حریفم!!!:neutral::neutral:
نه ..........من خودم يه پا پهلوونم ..........:mad:
كلي نوچه دارم ............كي جامو با مجتبي عوض كردم ...........:D
ميدونم كارت درسته ...........:D
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
از دست شماها!

از دست شماها!

بابا من شوخی کردم... چرا به دل میگیری رفیق...
:gol:

باشه!علی بیا ببخشیمش!اما یه تنبیه برات داریما!خودت یه جریمه انتخاب کن.

موافقم ;)



هیچی سارا
اینا قرار منو نبرن... علی هم شاکی شده میگه اگه مجتبی رو نبرین منم نمیام...:D

علی راست میگه؟از دست این مجتبی!


کجایی جوون؟
کم پیدایی :smile:

آخه نه اینکه خودش بابابزرگه.اگه تو بابابزرگی فرزاد جد بزرگوار!

مرسی :D :smile::gol:
این علی که تو دلش حرف میزد آخه...
بعد شماها انقدر پ.خ (به قول علی) به هم داده بودین که ما بی خبر بودیم از نصفه حرفا...

اااا پس علی به خاطر تو میخواد نیاد؟!!!

ای بابا علی بیا، مجتبی رو هم میبریم. دیگه مجبور شدم الان:surprised::biggrin::biggrin::biggrin:

بابا مرام!گناه داره.یا همه یا هیچ کس.اینه مرام ما!

ایول.......
طیبه حال کن........
ببین چقدر اند مرام داریم خبر نداشتیم...............
این حسودی نیستا .........
طیبه اگر یهه دفعه اقایون علیه مثلا من خواستن همچین کاری بکنن منو نبرن تو حاضر میشی مثل علی به عنوان اعتراض نیای ؟؟؟؟؟؟؟؟؟:surprised:( البته اگر اقایون جرات همچین کاری پیدا بکنن :biggrin:)


من که با تو ام عزیزم.تو نیای همه چی cancel!

یه همچین چیزایی...;)



سارا هم مگه میخواد دفعه بعد بیاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:D
چه جراتی که اینو نوشتی!یه حلوا افتادیم.

بچه ها من رفتم
شبتون بخیر
:gol::gol::gol:

چه عجب!رضایت دادید برید بخوابید.امیدم به تو بود که بزرگتری!به به!


بفرمایید بخوابید.همینه دیگه تا نصف شب بیدارید و مینویسید بعد من تا میام ببینم یه عالمه صفحه جلو رفته.
 

mojtaba_81

عضو جدید
تو گفتی صرف شد؟!!!!!!!!!!!!!!!!!! به حق چیز های نشنیده!:surprised::biggrin::biggrin:
ته جعبه رو هم دراوردی
نگفتی شاید 2 نفر دیگه هم بخوان شیرنی بخورند:D

اگه من کمکت نمیکردم که میترکیدی...:D;)


نه نترس .......
من همین دوماه پیش برا پروژه پایانی داشتم با یکی از بچه های ارشد که کارشناسیشم دانشکده خودمون خونده بود مشورت میکردم .........بنده خدا گفت با فلان استاد پروژه بردار......
منم که اصلا از اون استاده خوشم نمیومد گفتم نه بابا .اون که خودش بیخوده ..پروژه هایشم بیخود و مزخرف و بی ارزشه .......:surprised:
دیدم بنده خدا یه لحظه ساکت شد گفت من پروژه پایانیم با همون استاد برداشتم :eek: :surprised:
فکر کن ...........
ولی الان هم وقتی اون دانشجو می بینم با اینکه از من بزرگتره زودتر به من سلام می کنه ;)
حالا فرزاد هم به دل نمیگیره:D

من هی خواستم سربسته قضیه رو یاد طیبه بیارم
سارا اومد ... دمت گرم :biggrin:


آخه نه اینکه خودش بابابزرگه.اگه تو بابابزرگی فرزاد جد بزرگوار!





بابا مرام!گناه داره.یا همه یا هیچ کس.اینه مرام ما!




من که با تو ام عزیزم.تو نیای همه چی cancel!

چه جراتی که اینو نوشتی!یه حلوا افتادیم.



چه عجب!رضایت دادید برید بخوابید.امیدم به تو بود که بزرگتری!به به!



بفرمایید بخوابید.همینه دیگه تا نصف شب بیدارید و مینویسید بعد من تا میام ببینم یه عالمه صفحه جلو رفته.

چطوری مریم خانوم؟
کم پیدا تشریف دارین...
شایدم ما خیلی زیاد پیداییم...:smile:
 

(sara_h)

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ميگم بچه ها به چه دليلي اقا فرزاد چند روزه نيست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:surprised:
نكنه چيزي شده ..........ماموريتي .......كاري.........:eek::cry:
نكنه به دليل خونه تكوني عيده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:biggrin:
نظر شما چيه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟;)
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
شیرینی

شیرینی

اگه من کمکت نمیکردم که میترکیدی...:D;)

کمک نمی خوای؟شیرینی سهم من بود!دلت اومد همه رو بخوری؟آبمیوه رو هم که علی خورد طی یک عملیات یهویی!



چطوری مریم خانوم؟
کم پیدا تشریف دارین...
شایدم ما خیلی زیاد پیداییم...:smile:


سلام خوبم.اون که آره شما شب نشینا نمیذارید که...قرار بود یه چیزایی بگی!

ميگم بچه ها به چه دليلي اقا فرزاد چند روزه نيست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:surprised:
نكنه چيزي شده ..........ماموريتي .......كاري.........:eek::cry:
نكنه به دليل خونه تكوني عيده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:biggrin:
نظر شما چيه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟;)

تو گفتی صرف شد؟!!!!!!!!!!!!!!!!!! به حق چیز های نشنیده!:surprised::biggrin::biggrin:
ته جعبه رو هم دراوردی
نگفتی شاید 2 نفر دیگه هم بخوان شیرنی بخورند:D

آره ها.شیرینی رو خوردند یه آبش روش.منم شکلات اوردم اما اشتهاتونو که دیدم گفتم اونم بخورید میترکید.
سلام........
بله عزیزم خیلی هم مهم هستی.........;)
دفعه دیگه هم مهمونی خونه اقا فرزاد دعوتیم :surprised:........شما هم حتما باید باشی:D

من که گفتم اون یه روزی که با ما اومد دانشگاه به شرطها و شروطها بود.می دونید که!دانشگاه در ازای خونه تکونی!!!
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
شعر

شعر



خواهرم!:w35:



خواهرم در کوچه آرايش مکن!
از جوانان سلب آسايش مکن
گيسوان از روسري بيرون مريز
بر مسير ديدگان افسون مريز
خواهرم ديگر تو کودک نيستی
فاش مي گويم عروسک نيستی
خواهرم ، اين لباس تنگ چيست؟
پوشش چسبان رنگارنگ چيست؟
خواهرم اينقدر طنازي نکن!
با امور شرع لجبازي نکن
در امور خويش سرگردان مشو
لايق چشمان نامردان مشو
خواهرم ، پاچه ت چرا اينقد شده؟
راست راستي، اين تريپت بد شده !
خواهرم ، اين خط چشم، ايراني است؟
امتدادش يک کمي طولاني است!
زير ابروي تو اي خواهر ! کجاست؟
زير ابروي تو ، رکن دين ماست!
خواهرم ، تاتوي ابرو ميکني؟
ابرو هشتي ، شينيون مو ميکني؟
خواهرم ، مو را چرا مش مي کني؟
توي مويت هي چرا کش ميکني؟
خواهرم ، رنگ برنزه ، رنگ توست؟
اين دو چشمم ، يک دو ساعت ، منگ توست !
خواهرم من ديده ام چت ميکني
توي چت ، جلب محبت ميکني!
اين دماغ سر بالا ، از بهر کيست ؟
بهتر از من ، از برايت ، مرد نيست!
خواهرم ، اين ريش و پشمم ، مهر تو !
برده از من ، دين و دل ، اين چهر تو !
جون من، صيغه ميشي ، با مهر کم ؟
گر بخواهي ، کل ريشم مي زنم!!!
ازدواج ، از سنت پيغمبر است
هر که اين سنت نيابد ، بس خر است !
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
فوايد داشتن يك خواهر

فوايد داشتن يك خواهر

[FONT=tahoma, sans-serif]فوايد داشتن يك خواهر:

[/FONT]

[FONT=tahoma, sans-serif]



[/FONT]
[FONT=tahoma, sans-serif]

[/FONT]
[FONT=tahoma, sans-serif]
[/FONT]

[FONT=tahoma, sans-serif]خدایی این خواهر ها همه جوره هوای داداششونو دارند!!!:biggrin::biggrin::biggrin:
[/FONT]
 
آخرین ویرایش:

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
چقدر اینجا سوت و کوره:surprised:
نتونستیم بدون من اینجا بگردونید؟:surprised::D

اگه من کمکت نمیکردم که میترکیدی...

من رو میگه؟!!!!!!!!!:surprised::surprised::surprised:

ميگم بچه ها به چه دليلي اقا فرزاد چند روزه نيست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نكنه چيزي شده ..........ماموريتي .......كاري.........
نكنه به دليل خونه تكوني عيده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نظر شما چيه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به نظر من که رفته خونه تکونی;)
ولی کجائه جدا؟!
میگم مجتبی تو که شمارش رو یواشکا گرفتی زنگ بزن ببین کجاست.;)
دلمون برای بابابزرگمون تنگ شده خوب
:redface:

سلام خوبم.اون که آره شما شب نشینا نمیذارید که...قرار بود یه چیزایی بگی!


آره ها.شیرینی رو خوردند یه آبش روش.منم شکلات اوردم اما اشتهاتونو که دیدم گفتم اونم بخورید میترکید.

ای خسیس !!!!!!!!!!!!!1:surprised::biggrin:
حالا اگه میدادی چی میشد؟
نگفتی وقتی همه شیرنی ها رو مجتبی میخوره این دومست گشنه میمونه;)
تازه بچه یک چیزی رو الان رو کنم.:cool:
از اون جا که همه شیرنی هارو مجتبی خورد و من گشنه مونده بودن رفتم برای خودم ساقه طلایی خریدم، جاتون خالی 2 تاش رو خودم خوردم بقیه اش رو این پسره!!!:D ازم گرفت:surprised::cry:

من که گفتم اون یه روزی که با ما اومد دانشگاه به شرطها و شروطها بود.می دونید که!دانشگاه در ازای خونه تکونی!!!

[FONT=tahoma, sans-serif]فوايد داشتن يك خواهر:



[/FONT]
[FONT=tahoma, sans-serif]

[/FONT]
[FONT=tahoma, sans-serif]
[/FONT]

[FONT=tahoma, sans-serif]خدایی این خواهر ها همه جوره هوای داداششونو دارند!!!
[/FONT]

مریم جون هیچی باز نمیشه که!!
 
آخرین ویرایش:

(sara_h)

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چقدر اینجا سوت و کوره:surprised:
نتونستیم بدون من اینجا بگردونید؟:surprised::D
من كه پست دادم همينطور ........فكر كنم همه در حال خونه تكوني هستن:D


به نظر من که رفته خونه تکونی;)
ولی کجائه جدا؟!
میگم تو که شمارش رو یواشکا گرفتی زنگ بزن ببین کجاست.;)
دلمون برای بابابزرگمون تنگ شده خوب:redface:
من كي شمارش گرفتم .........؟؟؟؟؟؟؟؟؟.
نه ول كن بذار يه ذره كمك كنه ........
اره .دلمون تنگ شده............
تو چه كار مي كني الان؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

mojtaba_81

عضو جدید
ميگم بچه ها به چه دليلي اقا فرزاد چند روزه نيست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:surprised:
نكنه چيزي شده ..........ماموريتي .......كاري.........:eek::cry:
نكنه به دليل خونه تكوني عيده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:biggrin:
نظر شما چيه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟;)

اون بنده خدا زن و بچه داره مثل ما که از هفت دولت آزاد نیست ر به ر بیاد اینجا...


سلام خوبم.اون که آره شما شب نشینا نمیذارید که...قرار بود یه چیزایی بگی!


آره ها.شیرینی رو خوردند یه آبش روش.منم شکلات اوردم اما اشتهاتونو که دیدم گفتم اونم بخورید میترکید.


من که گفتم اون یه روزی که با ما اومد دانشگاه به شرطها و شروطها بود.می دونید که!دانشگاه در ازای خونه تکونی!!!

مریم خانوم من راجع به چی قرار بود یه چیزایی بگم؟ ... :surprised:

که شکلات میاری و قایم میکنی... طیبه میبینی چه آبرو ریزی کردی ...

چقدر اینجا سوت و کوره:surprised:
نتونستیم بدون من اینجا بگردونید؟:surprised::D


به نظر من که رفته خونه تکونی;)
ولی کجائه جدا؟!
میگم مجتبی تو که شمارش رو یواشکا گرفتی زنگ بزن ببین کجاست.;)
دلمون برای بابابزرگمون تنگ شده خوب:redface:


مریم جون هیچی باز نمیشه که!!

خودتون مگه شمارشو ندارین؟... ایرانسلشو که داد به همه...

این همه شیرینی خوردی... ساقه طلایی هم خریدی؟:surprised: شکلاتم میخواستی؟:surprised:
حالا ساقه طلاییاتو کی خورد؟... :eek:
 

(sara_h)

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این همه شیرینی خوردی... ساقه طلایی هم خریدی؟:surprised: شکلاتم میخواستی؟:surprised:
حالا ساقه طلاییاتو کی خورد؟... :eek:
داداش وايست با هم بريم ............:(
اين ساقه طلايي ها انرژيش زياده :D............تو هم چون همش خوردي اينطوري انقدر انرژي گرفتي تند تند حرف ميزني .........;):biggrin::biggrin:
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
اون بنده خدا زن و بچه داره مثل ما که از هفت دولت آزاد نیست ر به ر بیاد اینجا...

راست میگه ها;)

که شکلات میاری و قایم میکنی... طیبه میبینی چه آبرو ریزی کردی ...

من ابروریزی میکنم؟ !!! خیلی ..................... حالا نمیگم :D

خودتون مگه شمارشو ندارین؟... ایرانسلشو که داد به همه...

این همه شیرینی خوردی... ساقه طلایی هم خریدی؟ شکلاتم میخواستی؟
حالا ساقه طلاییاتو کی خورد؟...

من همین جا شهادت میدم که تمام ساقه طلایی ها رو فردی به نام مجتبی خورد. :cool:تازه شاهد هم دارم;)

من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نه پس من!!!!!!!!!!!:surprised::eek:

چی بگم
مظلوم تر از من پیدا نکردین ... همه چی رو گردن من میندازین...

ای جان، مظلوم ما رو!!!!!!!!!!!!!!!:smile:
کی؟ تو؟ به حق چیزای نشنیده:eek::biggrin::biggrin::biggrin:;)
 

mojtaba_81

عضو جدید
من همین جا شهادت میدم که تمام ساقه طلایی ها رو فردی به نام مجتبی خورد. :cool:تازه شاهد هم دارم;)



نه پس من!!!!!!!!!!!:surprised::eek:



ای جان، مظلوم ما رو!!!!!!!!!!!!!!!:smile:
کی؟ تو؟ به حق چیزای نشنیده:eek::biggrin::biggrin::biggrin:;)


چی رو نمیگی؟...
حالا یهو نگی...
اول هماهنگ کن بعد بگو... ;)

یه چیزی رو تو نخوای بگیری... زوری بهت بدن... بعد بیان بگن که ........
این یعنی چی اونوقت؟
ساقه طلایی رو نمیگما ... اونارو که روحمم ازش خبر نداره... :razz:


راستی مریم خانوم اون کار خیریه که میگفتی چی شد؟
قرار بود راجع بهش حرف بزنیم...
البته این طیبه انقده حرف زد که ... :D;)
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوبه دیگه!

خوبه دیگه!

سلام
بازم بخور بخور.نترکیدید شماها؟بازم که بیخواب شدید.نه دیگه لازم شد راپورتتونو به ادمین بدم.:mad:
در ضمن ساقه طلایی لاغر می کنه ها!:w15::w15::w15:
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
بابابزرگ

بابابزرگ


ب
چه ها نبود بابابزرگ یه ذره عجیبه ها!نکنه رفته واسمون کادو بیاره شب عیدی؟خدا این بابابزرگ هارو زیاد کنه.:gol::gol::gol::gol:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا