mojtaba_81
عضو جدید
تا حالاشم صف کشیده بودند عزیزم
منم که همینو گفتم
فرزاد: من میدونستم باحالهخیلی هم بابابزرگه مهربونی بود، هی داد ما خوردیم
خودم: من که شیطون نبودم اصلا، کلی برای خودم مودب نشسته بودمبی سر وصدا
مجتبی: فکر میکردم خیلی تیپ و قیافه مردونه تری داشته باشه، برداشت بد نکنید الان توضیح میدم
از این لوساش، که بزرگ میزنند و خشانت دارندولی پسی خوبی بود
حالا بعدا توضیح میدم
مریم: دوس جون خودمه، شاد، آخر کل کلخومشگل خانوم
علی: قبلا هم گفتم، اصلا وابدا چنین تصوری ازش نداشتم ( ظاهر) ولی اخلاقی: اولش مثل تاپیکاش بود اروم و گزیده گو ولی ............. آخرش............. شوخی بودولی حالا....
سارا: خیلی دختر خوفیه، تازه شیرنی هم خرید برامون
با اینکه تعریفش رو شنیده بودم ، ولی تو تصورم یک قیافه دیگه بود
پسی...
آره خیلی آروم بودی... با اون چشات
بابا ما هم دلمون خواست 
