تک بیتی های ناب وپرمعنا

[naghmeirani]

به حسنِ زود گذر بیش از این مناز ای دوست
که دورِ گل به سر آید ،بهار می گذرد.

​

 

[nazanin jamshidi]

تیغ دو ابرو کشیده ای بقتل جان من

تیری نگاهی بس است باین دلی پرخون​

 

[nazanin jamshidi]

از جرم عشق، پيش کسم گر چه راه نيست


يارب تو آگهي که محبت گناه نيست ​

 

[nazanin jamshidi]

اشک در چشمان من طوفان غم داردبه دل
خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز دل

 

[naghmeirani]

شب کوته و تو ملول و افسانه دراز
شمعی و رخِ خوبِ تو ،پروانه نواز

 

["Baran"]

رشته پیوند یاران را بریدن سهل نیست

چهره برگ خزان زرد از جدایی می شود

 

[*زهره*]

غافل مشو ز مرگ، که در چشم اهل هوش

موی سفید رشته به انگشت بستن است​

 

[naghmeirani]

گرفتم سهل سوز عشق را اول، ندانستم
که صد دریای آتش از شراری می‌شود پیدا​

 

[*زهره*]

بر زمین ناید ز شادی پای ما چون گردباد

تا لباس خاکساری در بر ما کرده‌اند​

 

[naghmeirani]

صائب

صائب

یافت در بی بصری گمشدۀ خود یعقوب
دیده از هر که گرفتند بصیرت دادند

 

[Mitra_Galaxy]

مكن تعجيل در تحصيل مقصود
بسا ديري كه باشد خوشتر از زود ...

 

[Mitra_Galaxy]

از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست
سخت کار ما بود کز ما خدا برگشته است ...
​

 

[naghmeirani]

نشاط دهر به زخم ندامت آغشته است

شراب خوردن ما شیشه خوردن است اینجا

 

[naghmeirani]

پردهٔ شرم است مانع در میان ما و دوست

شمع را فانوس از پروانه می‌سازد جدا

 

[عجله]

یه چند خط رو مینویسم نمیدونم ماله کیه خیلی وقته حفظم
دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره ...
دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره ...
ای دل به گیسوی پریشون میرسی خودتو نگهدار ...
به چشمای غزل خون میرسی خودتو نگهدار...
ای دل دیگه بالو پری نداری داری پرپر میشیو خبر نداری ....
ای دل دیگه بسه عاشق شدن اندازه داره این دل دیونه صد دروازه داره صد بار اگه عاشق بشی بازم اسیری صیاد غم هر روزصیدی تازه داره

 

[naghmeirani]

ز هم جدا نبود نوش و نیش این گلشن

که وقت چیدن گل، باغبان شود پیدا

 

[*زهره*]

بود تا در بزم یک هشیار، ساقی می‌نخورد

باغبان آبی ننوشد تا گلستان تشنه است​

 

[Mitra_Galaxy]

چو بشنوي سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نه اي جان من خطااينجاست .
حافظ.

 

[بشارت]

خنک آن قمار بازی که ببازد آنچه بودش
ونماند هیچش الا ،هوس قمار دیگر

 

[maryam_22]

از سينه تنگم دل ديوانه گريزد ديوانه عجب نيست كه از خانه گريزد

من از دل و دل از من ديوانه گريزان ديوانه نديدم كه ز ديوانه گريزد

 

[eksir]

دلم فرياد مي خواهد ولي در انزواي خويش
چه بي آزار با ديوار ، نجوا مي كنم هر شب

 

[eksir]

تو سؤال و حاجتی , دلبر جواب هر سؤال
چون جواب آید , فنا گردد سؤال اندر جواب​

 

[naghmeirani]

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif اوحدی​

از من مدار چشم خموشی، که وقت گل
مشکل کسی خموش کند عندلیب را ​

 

[eksir]

گــرچــه از آتش دل چون خم می در جوشــم
مهر بر لب زده ،خون می خورم و خاموشــم

 

[eksir]

آدمی در عالم خاکی نمی آید بدست
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی

 

[EVER GREEN]

اوحدی

اوحدی

بیگانه گشتم از همه خوبان به مهر تو
وآن ماه شوخ دیده نگشت آشنا هنوز



​

 

[eksir]

می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

 

[eksir]

زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت
کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد

 

[*** s.mahdi ***]

در جستجوي اهل دلي عمر ما گذشت
جان در هواي گوهر ناياب داده ايم.

 

[eksir]

بیا ساقی آن می که حال آورد
کرامت فزاید کمال آورد
​