شاد شاد شاد

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
شادی حقیقتی دست نیافتنی؟!


شاید نتوان هیچ هیجانی چون شادی را سراغ گرفت كه انسان چنین مشتاق رسیدن به آن باشد و هرچه بیشتر به دنبالش برود آن را دست نایافتنی‌تر و دورتر ببیند. به راستی، چرا چنین است؟ ما سراغ تحصیل و درآمد عالی و موقعیت اجتماعی می‌رویم تا شاید اندكی خود را شادتر بیابیم، ‌ولی به محض رسیدن به این موارد، ‌می‌پنداریم كه شادی را باید در موارد دیگری جست. آیا واقعاً شادی به همین میزان دیریاب است و به سختی می‌توان به آن دست یافت؟
اصلاً آیا منظور ما از شادی تعریفی درست است؟ چرا برخی از افراد در بحبوحه مشكلات و سختی‌های زندگی شادند و برخی دیگر در رفاه و آسایش احساس شادی نمی‌كنند؟ برای یافتن پاسخ برخی از این سؤالات سراغ دكتر عاطف وحید، ‌استاد روان‌شناسی انستیتو روان‌پزشكی تهران، رفتیم.
تعریف شما از شادی و شادكامی چیست؟
شادمانی را از سه جنبه می‌توانیم بررسی كنیم:‌ گذشته، حال و آینده . وقتی به گذشته افراد شاد نگاه می‌كنیم، ‌می‌بینیم این افراد آرامشی توأم با رضایت از زندگی دارند. آنها وقتی به مسیر زندگی‌شان نگاه می‌كنند، فكر می‌كنند كارهای لازم را انجام داده‌اند و طبعاً به آینده هم امیدوار و خوشبین هستند و این امیدواری باعث می‌شود كه هیچ‌وقت از حركت باز نایستند. در مورد حال هم، باید گفت كه افراد شاد بهتر می‌توانند محیط و رخدادهای زندگی‌شان را مدیریت كنند و به اصطلاح،‌ سرنخ زندگی دستشان است.
عمیق‌ترین حس شادكامی از طریق زندگی با معنا به دست می‌آید، یعنی زندگی‌ای كه در آن هدف و معنا وجود دارد و شخص می‌داند برای چه دارد زندگی می‌كند.



شادی ذاتی است یا اكتسابی؟

ببینید، نظرهای متفاوتی در این زمینه مطرح است. برخی بر ارثی بودن شادی تأكید می‌كنند و برخی دیگر بر محیط و یادگیری. بعضی‌ها هم هر دو را در ایجاد شادی مؤثر می‌دانند. اما می‌توان گفت كه شادی استعداد یا توان بالقوه‌ای است كه اگر شرایط اجتماعی فراهم باشد، می‌تواند بالفعل شود.
ایمان و اعتقادات مذهبی افراد چه كمكی به شادبودن آنها می‌كند؟
یكی از مسائلی كه در مورد افراد شاد بارز و شاخص است ایمان و اعتقادی است كه دارند، یعنی اعتقاد به نیروی بی پایان خداوند و امید به رحمت الهی به آنها در مواقع بروز مشكل كمك می‌كند.
چطور می‌توان به افرادی كه شاد نیستند شادی را یاد داد؟
ابتدا باید ویژگی‌های افراد شاد را كه قابل انتقال و آموزش هم باشد استخراج كنیم. اما این ویژگی‌ها چیست؟ اولاً افراد شاد برون‌گرایند. یعنی تمایل دارند كه با پیرامونشان ارتباط برقرار كنند و عاطفه مثبت بیشتری را تجربه كنند. ثانیاً این افراد عزت نفس بالایی دارند و تصوری كه از خود دارند مثبت و توأم با ارزش و احترام است، چیزی كه در مورد افراد افسرده كم می‌بینیم. ویژگی سوم افراد شاد كنترلی است كه آنها بر محیط خود دارند. خب، اگر ما اینها را در نظر بگیریم، می‌توانیم برنامه‌ریزی‌هایی داشته باشیم كه به افرادی كه شاد نیستند كمك كنیم تا احساس شادی بیشتری داشته باشند. مثلاً ما می‌توانیم كمك كنیم كه آنها عزت نفس بالایی داشته باشند، اهدافی را برای خودشان طراحی كنند و در مجموع،‌ موقعیت‌هایی را فراهم كنیم كه بتوانند در آن موقعیت‌ها موفق شوند و همین موفقیت‌ها باعث شادی آنها هم خواهدشد.
عامل اصلی و زیربنایی بهداشت روانی افراد است و اینكه نگاه فرد به خود و زندگی‌اش چطور است.

بین شادی‌های حسی و گذرا و شادكامی چه تفاوتی وجود دارد؟
شادی لحظه‌ای همان‌طور كه از نام آن پیداست لحظه‌ای، گذرا و وابسته به موقعیت است و وقتی آن موقعیت تمام می‌شود، ‌شادی هم به اتمام می‌رسد. در برخی مواقع، ما می‌خندیم، پایكوبی می‌كنیم و احساس شاد بودن می‌كنیم، اما به محض اتمام آن لحظات به غم و اندوه گرفتار می‌شویم. در حالی كه وقتی صحبت از شادكامی می‌كنیم، منظورمان تجربه یك عاطفه مثبت پایدار است. به اعتقاد من، عمیق‌ترین حس شادكامی از طریق زندگی با معنا به دست می‌آید، یعنی زندگی‌ای كه در آن هدف و معنا وجود دارد و شخص می‌داند برای چه دارد زندگی می‌كند. بنابراین، شادمانی اصیل باید از نظر شناختی و هیجانی دارای ثبات و پایداری باشد.
آیا شما به این معتقد نیستند افرادی كه در زندگی‌شان شادی‌های گذرای متعددی را تجربه می‌كنند در نهایت شادكامی را تجربه می‌كنند و شادكام می‌شوند؟
فكر نمی‌كنم این‌طور باشد، چون این افراد از شادی‌های لحظه‌ای خود برای رشد فردی‌شان استفاده نمی‌كنند. آنها شادی را فقط منحصر به یك موقعیت می‌كنند و آن را به دیگر بخش‌های زندگی خود تعمیم نمی‌دهند. به همین خاطر است كه وقتی این افراد با دوستان خودشان هستند، شادند و وقتی از آنها جدا می‌شوند، دچار غم و اندوه می‌شوند. برخی از این افراد همیشه حسرت گذشته را می‌خورند، در حالی كه همان‌طور كه گفتم، شادی واقعی زمانی است كه فرد بتواند به نحو احسن از توانایی‌هایش استفاده كند.

دكتر، به نظر شما، بین نبود شادی در جامعه و گرایش افراد به انحرافات اجتماعی مانند اعتیاد رابطه وجود دارد؟
مسلماً رابطه تنگاتنگی بین میزان پایین شادكامی و معضلات اجتماعی وجود دارد،‌ چون گفته می‌شود در جوامعی كه عواطف منفی بیشتری وجود دارد گرایش به پرخاشگری و خشونت هم بالاست. افراد برای فرار از استرس‌ها به راهبردهای مقابله‌ای كوتاه‌مدت و خطرناكی چون اعتیاد رو می‌آورند. وقتی فرد مواد مخدر مصرف می‌كند، برای لحظاتی احساس لذت و از خودبیگانگی می‌كند، ولی چون راه‌حل مناسبی نیست،‌ وقتی اثر آن از بین رفت، فرد به افسردگی مبتلا می‌شود و برای فرار از آن دوباره مجبور است مواد مخدر بیشتری را مصرف كند.
سؤال مهمی كه مطرح است این است كه چرا نسل تحصیل‌كرده جامعه ما،‌به خصوص دانشجویان آن‌طور كه باید شاد نیستند؟
به نظر اكثر افراد تحصیل‌كرده از دو منبع مهم زندگی، یعنی قدرت و پول، محرومند.
اینكه شما می‌گویید افراد تحصیل‌كرده بیشتر افسرده‌اند به خاطر تحصیلاتشان نیست، بلكه برای این است كه این افراد توانمندی‌های زیادی دارند، ‌اما امكان بروز آنها را پیدا نمی‌كنند. به عبارتی،‌ جامعه امكانات لازم را در اختیار این افراد نمی‌گذارد تا خودشان و توانایی‌هایشان را به اثبات برسانند. بنابراین، نبود عدالت اجتماعی باعث سرخوردگی آنها می‌شود. چون نه می‌توانند به منابع مالی دست پیدا كنند، نه می‌توانند از منابع قدرت بهره‌ای ببرند تا خودشان را فردی تأثیرگذار و مفید در جامعه بدانند.
 
آخرین ویرایش:

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
چگونه شاد باشيم؟
اگر خواهان یك ساعت شادی هستید، چرت بزنید! اگر خواهان یك روز شاد هستید، به مسافرت بروید! اگر خواهان شادی یك هفته‏ای هستید، به مرخصی بروید! اگر خواهان شادی یك ماهه هستید، ازدواج كنید! اگر خواهان شادی یك ساله هستید، ثروتی به ارث ببرید! اما اگر خواهان شادی برای همه عمر هستید، از كاری كه می‏كنید لذت ببرید.
 

atish pare

عضو جدید
کاربر ممتاز
چگونه شاد باشيم؟
اگر خواهان یك ساعت شادی هستید، چرت بزنید! اگر خواهان یك روز شاد هستید، به مسافرت بروید! اگر خواهان شادی یك هفته‏ای هستید، به مرخصی بروید! اگر خواهان شادی یك ماهه هستید، ازدواج كنید! اگر خواهان شادی یك ساله هستید، ثروتی به ارث ببرید! اما اگر خواهان شادی برای همه عمر هستید، از كاری كه می‏كنید لذت ببرید.
خودت میخوای چقد شاد باشی؟؟؟
 

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
خانم الیزابت هارلِك، روان شناس، معتقد است شادكامی مثلثی است با سه عامل محبوبیّت، مقبولیّت و موفقیت.

یعنی انسان شاد انسانی است كه اولاً روحش پر از دوستی دیگران باشد. مطمئن باشد كه دیگران دوستش دارند و او نیز به دیگران علاقه‏مند است. از طرف دیگر، انسان برای شاد بودنش باید مقبولیّت نیز داشته باشد و این مقبولیت چیزی غیر از محبوبیت است؛ برای مثال ممكن است شما كسی را دوست داشته باشید، امّا مسئولیتی اجتماعی به او ندهید. مقبولیّت بیش‏تر در ارتباط اجتماعی و در پذیرفتن مشاركت‏های اجتماعی مطرح می‏شود. بُعد دیگر هم موفقیّت در كار است. در مجموع این سه عنصر شادكامی به همراه می‏آورند، و در عین حال، خود این عوامل نیز بر یكدیگر اثر می‏گذارند.:gol:
http://fa.parsiteb.com/news.php?nid=10128&keys=شاد%20+%20شادی%20+%20زندگی
 

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
در جامعه‏ای كه قانون حاكم نباشد و برنامه ریزی دقیق در كار نباشد، افراد دچار افسردگی می‏شوند.:cry: علاوه بر این، همزمان با این سیستم جمعی، خود فرد هم باید برای خودش نظم و برنامه داشته باشد.

فرض كنید جوانی از لحاظ جسمی در وضعیت مناسبی قرار دارد، امّا همین جوان احساس می‏كند كه دیگران او را دوست ندارند. چنین شخصی نمی‏تواند به طور پایداری شاد باشد و از زندگی و ارتباطات خود با دیگران لذت ببرد. برخورداری از حمایت عاطفی دیگران یك نیاز درونی است كه به سطح بالاتری از شادی در انسان منتهی می‏شود.
 

joliet_arch

عضو جدید
منم همیشه شادم.خوب متولد تیریم دیگه(البته تو شناسنامه دی)
تیری ها اگر در یک مجلس باشند تمام مجلس را به خنده می آورند. :gol:
 

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز

منتظر خوشبختی نمونید تا لبخند بزنید . شاید خوشبختی منتظر لبخند شماست

همونطور که احساس ما می تونه رو ظاهر ما اثر بزاره برعکسش هم درسته
.

اگ
ه شاد باشید لبخند می زنید . وقتی احساس اعتماد به نفس می کنید موقع راه رفتن سرتون رو بالا میگیرید و روبرو رو نگاه میکنید.

وقتی خودتون رو دوست داشته باشید با خودتون و لباستون و چهره خودتون جلو آینه احساس راحتی می کنید
.

وقتی پول دار باشید نسبت به پول احساس بی نیازی می کنید
.

و خیلی چیزای دیگه

حالا همین ها رو برعکس کنید

سعی کنید همیشه لبخند بزنید حتی وقتی که زندگی اونطور که می خوایدنیست
.

این لبخند نیزوی بسیار قدرتمندی رو در درون شما به حرکت در میاره و کم کم روی احساس شما اثر می زاره و بعد از اینکه احساستون عوض شد زندگیتون هم عوض می شه
.

امتحان کنید . امتحان کردنش هیچ هزینه ای نداره
 

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز

چنگالهای بسیار بلند بهشت و جهنم
پیر مردی فرزانه که تقریبا تمام عمر خود را با تقوا و پاکی زندگی کرده بود به خاطر بعضی اعمال ناشایست که در طول حیات خود بر زمین مرتکب شده بود باید دوره ای کوتا ه را در جهنم سپری می کرد ....او با ورود به جهنم از آنچه که در آنجا می دید شگفت زده شد .وسایل مدرن هوای خوب و خیابانهای پر از درخت و همه جا میز های پر از غذا به چشم می خورد .اما آدمها در جهنم به شدت گرسنه و لاغر بودند همه به نطر ترسناک می آمدند و این با وجود آن همه نعمت و امکانات عجیب می نمود ....او هنگامی که سر میز غذا نشست متوجه موضوع شد .
تمام چنگال ها 180 سانتیمتر درازا داشتند و قانون چهنم این بود که هر کس باید غذا ی خود را با چنگالی که از دسته گرفته است میل کند .کار مشکلی بود با اینکه چنگال از غذا پر می شد اما بر گرداندن آن به دهان تقریبا غیر ممکن بود .
با گذشت زمان پیر مرد دوره ی خود را سپری کرد و محکومیتش به آخر رسید و با حال نزار روانه ی بهشت شد .
او از دیدن وضعیت بهشت بسیار شگفت زده شد ......همه چیز مانند جهنم نو و مدرن بود حتی چنگالهای غذا خوری 180 سانتیمتری . تنها تفاوت در آدمها بود آنها همه سالم و شاداب بودند و همه با شادمانی می خندیدند .........او از خود پرسید چطور ممکن است ......در بهشت همه چیز مثل جهنم است پس چرا آدمها تفاوت دارند . حتی قانون غذا خوردن هم مانند جهنم بود .
هنگامی که زنگ غذا به صدا درامد و همه سر میزها نشستند او پاسخ خود را دریافت .........هر کس یک چنگال بلند برداشت آنرا از غذا پر کرد و با آن به شخص مقابل خود غذا داد...................... ;)آنها داشتند اصل عشق ورزیدن را می آموختند اصلی که ساکنان چهنم از آن بی خبرند .;)
 

sepideh65

عضو جدید
مرسی

مرسی

مرسی خیلی جالب بود.من همیشه وقتی کنار کسانی هستم که دوسشون دارم شادم.حتی وقتی ازشون دورمم شادم.به نظر من اگه کسی تو زندگیش احساس دوست داشتنو درک کرده باشه شاده.:smile::gol:
 

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی خیلی جالب بود.من همیشه وقتی کنار کسانی هستم که دوسشون دارم شادم.حتی وقتی ازشون دورمم شادم.به نظر من اگه کسی تو زندگیش احساس دوست داشتنو درک کرده باشه شاده.:smile::gol:
مرسی دوست خوبم همین حسو داشته باشی همیشه شادی ;):gol:
 

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
راه شاد زیستن

راه شاد زیستن

مشکلات و کاستی ها و انسانها و رویداد های منفی واقعیتی انکار نا پذیر در زندگی روز مره ما هستند و برای کسانی که قدم در راه شاد زیستن گذاشته اند کنار آمدن با روی منفی سکه زندگی گاهی مشکل است .

برای شاد بودن لزوما نباید تمام چیز های منفی و زشت را حذف کرد بلکه باید شادی را در همین جا و در همین لحظه پیدا کرد .
برخی فکر می کنند و یا منتظرند که تمام مشکلاتشان حل شود و به همه آرزوهایشان برسند و بعد احساس کنند که خوشبخت هستند . اما در حقیقت تغییر از درون شروع می شود نه از بیرون .
به جای اینکه سعی کنیم دیگران را عوض کنیم و با بدی ها مبارزه کنیم باید از درون خودمان شروع کنیم.
اگر موفق شویم شادی و خوشبختی و احساس رضایت از خویشتن و زندگی را در خود به وجود آوریم شاید آنگاه بتوانیم در زندگی بیرونی خود و دیگران ر ا نیز تحت تاثیر قرار دهیم و تغییری مثبت در جامعه و جهان ایجاد کنیم .
 

emi.zx2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی جالب بود اما یادمان باشد

شاد بودن هنریست شاد کرذن هنری والا تر
لیک هرگز نپسندیم به خویش همچو یک شکلک بیجان شب و روز
بی خبر از همه خندان باشیم
(با اینکه آخرشو قبول ندارم ولی چون جزء شعره مجبورم بنویسم)
بی غمی عیب بزرگیست که دور از ما باد
 

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی جالب بود اما یادمان باشد

شاد بودن هنریست شاد کرذن هنری والا تر
لیک هرگز نپسندیم به خویش همچو یک شکلک بیجان شب و روز
بی خبر از همه خندان باشیم
(با اینکه آخرشو قبول ندارم ولی چون جزء شعره مجبورم بنویسم)
بی غمی عیب بزرگیست که دور از ما باد
کاملن درسته ولی اون می شه سرخوش نه شاد شادی با باهم بودن معنی پیدا می کنه;):heart:
 

Similar threads

بالا