راستش نمی خوام نارخچه شهر زیر اب رفته سیراف شرح بدم چون که من هم مثل شما اطلاعات چندانی ندارم اما شنیدم که قدمت چند هزار ساله داره و جمعیت ان تا چهارصد هزار نفر (در عهذ باستان )میرسید.
اما امروز جمعه بعد از ظهر برای اینکه چند ساعتی از محیط صنعتی عسلویه فاصله بگیرم به یکی از باغ های اطراف رفتم هنگام برگشت از اتوبان به سمت بندر طاهری یا همان سیراف قذبم رفتم هدفم بازدید اثار تاریخی نبود اما...
صحنه های دیدم که شوکه شدم چندین اثر باستانی که ثبت ملی شده ولی تبدیل به زباله دونی شده بودند از جمله مسجدی بود متعلق بع دوره ساسانی که با دریا بیشتراز سه چهار متر فاصله نداشت سنگ ستون های تراشیده ان هنوز زیبای مدور گونه خود را حفظ کرده بودند اما این مساحت هشسد متری از دو طرف چسبیده به دو خانه واز بالا یک متری خیابان شهر از پایین سه چهار متری تا اب دریا...جایی برای ارام گرفتن سگ و گربه ها شده بود
از یکی از بومیان منطقه پرسیدم در مورد دیگر اثار گفتدو اینجا پر بوده از این اماکنی که توسط مردم ویران و یر روی ان ساخت و ساز شده
از این مسجد چند عکسی در تاریکی غروب گرفتم که روز های بعددر تالار عکس می گذارم
دوتا از انها واقعیت مهی را بیان کرده اند هنگامی که عکس اول را گرفتم درست روی ویرانه های مسجد و مشرف به دریا چهار شیار موازی در امتداد اتاق های مسجد تشکیل شدند و در عکس دوم چون نسیم باد خوابید شیار ها از بین رفتند دلیلش این است که تا فاصله جند کیلومتر از ساحل پر از خانه هایی است که زیر اب رفته و خانه ماهی ها و لاک پشت ها شده اندو در عکس اول اب ازبین انها حرکت می کرد.
چند ساعت پیش به اتاق برگشتم با ذهنی پراز چرا هایی که بی جواب ماند و یکی از انها این بود که چرا بایذ این شهر تاریخ اینچنین نابود شود....
مردم شهر این تمدن تاریخی فراموش شده در 15 کیلو متری بزرگترین تمدن صنعتی کشورمان با اندک امکانات زندگی مکنند به ظوری که در هر کوچه یک شیر اب شرب گذاشته شده و فقط لوله اب شسته شو به خانه ها کشیده شده ...
شما چه فکر می کنید
اما امروز جمعه بعد از ظهر برای اینکه چند ساعتی از محیط صنعتی عسلویه فاصله بگیرم به یکی از باغ های اطراف رفتم هنگام برگشت از اتوبان به سمت بندر طاهری یا همان سیراف قذبم رفتم هدفم بازدید اثار تاریخی نبود اما...
صحنه های دیدم که شوکه شدم چندین اثر باستانی که ثبت ملی شده ولی تبدیل به زباله دونی شده بودند از جمله مسجدی بود متعلق بع دوره ساسانی که با دریا بیشتراز سه چهار متر فاصله نداشت سنگ ستون های تراشیده ان هنوز زیبای مدور گونه خود را حفظ کرده بودند اما این مساحت هشسد متری از دو طرف چسبیده به دو خانه واز بالا یک متری خیابان شهر از پایین سه چهار متری تا اب دریا...جایی برای ارام گرفتن سگ و گربه ها شده بود
از یکی از بومیان منطقه پرسیدم در مورد دیگر اثار گفتدو اینجا پر بوده از این اماکنی که توسط مردم ویران و یر روی ان ساخت و ساز شده
از این مسجد چند عکسی در تاریکی غروب گرفتم که روز های بعددر تالار عکس می گذارم
دوتا از انها واقعیت مهی را بیان کرده اند هنگامی که عکس اول را گرفتم درست روی ویرانه های مسجد و مشرف به دریا چهار شیار موازی در امتداد اتاق های مسجد تشکیل شدند و در عکس دوم چون نسیم باد خوابید شیار ها از بین رفتند دلیلش این است که تا فاصله جند کیلومتر از ساحل پر از خانه هایی است که زیر اب رفته و خانه ماهی ها و لاک پشت ها شده اندو در عکس اول اب ازبین انها حرکت می کرد.
چند ساعت پیش به اتاق برگشتم با ذهنی پراز چرا هایی که بی جواب ماند و یکی از انها این بود که چرا بایذ این شهر تاریخ اینچنین نابود شود....
مردم شهر این تمدن تاریخی فراموش شده در 15 کیلو متری بزرگترین تمدن صنعتی کشورمان با اندک امکانات زندگی مکنند به ظوری که در هر کوچه یک شیر اب شرب گذاشته شده و فقط لوله اب شسته شو به خانه ها کشیده شده ...
شما چه فکر می کنید
آخرین ویرایش: