حسین را منتظرانش کشتند ! (دکتر خزعلی)

آری حسین را منتظرانش کشتند، همان ها که دعوتش کردند، آن روز هم من و تو در خانه نشستیم، نگوییم" یالیتنا کنا معک"،" ای کاش با تو بودیم" اگر آن روز هم بودیم، مصلحت اندیشی می کردیم و از تیغ ابن زیاد می هراسیدیم، مثل امروز در خانه می نشستیم تا اطوی لباسمان خراب نشود، مگر خون ما از خون روح الامینی رنگین تر است؟ آیا باید باز هم شاهد شهادت حسین و یاران باشیم؟ یا به زندگی ننگین ذلت بار خود ادامه دهیم،
ظلم و تجاوز و زورگویی برایمان عادی شده است،
کسانی که تاسوعا و عاشورا در خانه بمانند در خون عزیزان این مرز و بوم شریکند! باید راه حسین را ادامه داد، از امام حسین(ع) تا آزادی !

منبع
 

MmMali

عضو جدید
کاربر ممتاز
این كه حسین فریاد مى‏زند - پس از این كه همه عزیزانش را در خون مى‏بیند و جز دشمن كینه توز و غارتگر در برابرش نمى‏بیند - فریاد مى‏زند كه: «آیا كسى هست كه مرا یارى كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ینصرنى؟»؛ مگر نمى‏داند كه كسى نیست كه او را یارى كند و انتقام گیرد؟ این «سؤال»، سؤال از تاریخ فرداى بشرى است و این پرسش، از آینده است و از همه ماست و این سؤال، انتظار حسین را از عاشقانش بیان مى‏كند و دعوت شهادت او را به همه كسانى كه براى شهیدان حرمت و عظمت قائلند، اعلام مى‏نماید.....
 

spow

اخراجی موقت
ممنون کورش عزیز
جالب بود
نگفتن خیلی چیزا بهتر از مطرح کردنشونه
زنده باشی
 

kia112

عضو جدید
چه خنده داراست برکسی میگرییم که توبهشت درنازونعمت است عزیزخداوپیغمبراست آزاد آزاد است..... اما هیچ نمیبینیم که پس کی بایدبرای خودمان گریه کنیم عالم وآدم بحال ماگریه میکنندوعجباکه مابرای که گریه میکنیم ...حق دارندآنهایی که دردورنشسته ومسخرمان میکنند..
پس آی خداتاکیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

MmMali

عضو جدید
کاربر ممتاز
میرحسین کیست که عالم همه ی دیوانه ی اوست؟:surprised:
دوست خوب انقدر هم موسوی رو بزرگ نکن....
آدم ها از اشتباه مصون که نیستند..
موسوی هم یکی از اعضای جنبش سبزه....
ما هم هممون اعضای این جنبش و پیرو این تفکریم..
ما اشتباه اون وریها رو تکرار نکنیم و از کسی بت نسازیم..
 

mohammad 87 سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاشورا بود، عاشورای سال ۴۹.. گفتم به مجلس روضه ای از همین روضه ها که همه جا هست و صدایش از هر کوچه و خانه بلند است بروم.. دیدم ایمان و تعصب من به عظمت حسین و کار حسین بیش از آنست که بتوان آن همه تحقیرها را بشنوم و تحمل کنم.. منصرف شدم..
اما شب عاشورا بود شهر یکپارچه روضه بود و خانه یکپارچه سکوت و درد.. چه میتوانستم کرد؟ از خود توانستم منصرف شوم، از روضه توانستم منصرف شوم، اما چگونه میتوانستم خود را از عاشورا منصرف کنم..؟
حسین، آنکه عظمت رنج و شکوه شهادتش هر رنجی را در زندگی آسان میسازد و هر مصیبتی را حقیر..!
قسمتی از کتاب حسین، وارث آدم- دکتر علی شریعتی

 
بالا