mehrshad53
اخراجی موقت
توی یکی از تواپیک بحث تیرکمون سیمی شد و منم که رکورد دار المپیک توی این رشته بودم در سالهای 64 الی 69، یاد کلی خاطره افتادم که یکیش را میگم:
یه خیاطی بود نزدیک دفتر بابام و پسرش کلی التماس کرد و من یه تیر کمون براش درس کردم.
یه روز از بالا نگا میکردم که یه چیزی را با تیرکمون بزنم که دیدم این پسر اشکوله داره به با تیرکمون حال میکنه....
یه لحظه که حس کردم همه چی جوره، یه یارو که داشت رد میشد را طوری زدم(توی گوشش!) که فکر کرد کار این پسرس چون همون موقع یه تیر زده بود!
یک کتک دبشی خورد که نگو،منم از ترس اینکه قضیه لو بره،یه ربع رفتم توی یه کمد که یعنی نیستم!
جونوری بودیم.....
.....
خوبی آرچی جان؟

یه خیاطی بود نزدیک دفتر بابام و پسرش کلی التماس کرد و من یه تیر کمون براش درس کردم.
یه روز از بالا نگا میکردم که یه چیزی را با تیرکمون بزنم که دیدم این پسر اشکوله داره به با تیرکمون حال میکنه....
یه لحظه که حس کردم همه چی جوره، یه یارو که داشت رد میشد را طوری زدم(توی گوشش!) که فکر کرد کار این پسرس چون همون موقع یه تیر زده بود!
یک کتک دبشی خورد که نگو،منم از ترس اینکه قضیه لو بره،یه ربع رفتم توی یه کمد که یعنی نیستم!
جونوری بودیم.....
.....
خوبی آرچی جان؟

