آنچه بین علمای دینی مشهور است ، این است که از دیدگاه قرآن بین زن و مرد مساوات برقرار است. یعنی از نظر قرآن زن و مرد- هم از لحاظ تکوینی و هم از لحاظ تشریعی- باهم برابرند. اما برای بیان صحت و سقم این مسأله از خود قرآن استفاده کرده و هدف خلقت زن از دیدگاه قرآن را بررسی می کنیم
«و من آیاته أن خلقکم من تراب ثم إذا أنتم بشر تنتشرون»
« و من آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجاً لتسکنوا إلیها و جعل بینکم موده و رحمه»
در آیه دوم سه موضع محل بحث وجود دارد؛ اول کلمه «لکم»و دوم عبارت «من انفسکم» و سوم عبارت «لتسکنوا الیها». موضع اول این که همان طور که گفتیم و از خود آیه برداشت می شود ، ضمیر «لکم» خطاب به مردان است (به بیانی که گذشت و به قرینه آیه قبلش، آن گونه که در بحث اول بیان کردیم). اما آنچه مهم است ، «لام»ملکیتی است که بر ضمیر «کم» داخل شده است و مفید این مطلب است که أزواج برای شما خلق شده اند، نه اینکه از خود استقلال وجودی داشته باشند و نه برای خودشان ، آنگونه که شما به خاطر وجود خودتان خلق شده اید. این نوع ملکیت نظایر فراوانی دارد . از جمله:
«و انزل لکم من الانعام ثمانیه ازواج»که ضمیر «لکم» در صدد بیان ملکیت انعام برای انسانهاست.
«و الانعام خلقها لکم فیها دفء و منافع و منها تأکلون» که باز بیان می کند که حیوانات را خلق کردیم ، که برای شما منافعی در بر دارد و می توانید از آنها تغذیه کنید.
این مطلب با بیان علامه روشن می شود. آنجا که می گوید:«خلق لکم یعنی برای شما یا به نفع شما» که مدلول التزامی آن همان «برای استفاده شما» می باشد. بنابر این تا اینجا اثبات شد که أزواج برای مردان آفریده شده اند.
اماموضع دوم که عبارت «من انفسکم» می باشد در جای خود بیان شد و مطالبی نیز در مراحل بعد گفته خواهد شد.
موضع سوم عبارت «لتسکنوا الیها» است ، و منظور این است که «به واسطه آنها آرامش بگیرید.» پس اولین هدف خلقت زن عبارتست از «آرامش مردان».
علامه طباطبایی در ذیل این دو آیه چنین می گوید:« از عجایب این دو آیه این است که در یکی انسان را (که مردان هستند به قرینه آیه مقابلش)به صفت انتشار در جهان و سعی در طلب معاش توصیف می کند که لازمه اش دست زدن به هر سختی و زور است تا آنجا که به پیکارهاو یغماگریها نیز می رسد و اگر انسان تنها این گونه باشد (و به این صفت متصف باشد) آن گاه انسانها به دو دسته تقسیم می شوند که یک گروه حمله می کنند و گروه دیگر فرار می کنند. اما خداوند زن را آفرید و او را به چیزهایی مجهز نمود که به مردان آرامش بخشد و زنان ، مردان را به وسیله زیبایی، عشوه گری، دوستی و مهربانی جذب کنند.» و در جایی دیگر می گوید: «صفت سختی و تندی، از امتیازات مرد است (که نبودش نقصان به حساب می آید) و هر مردی به وسیله آن از زن متمایز می شود و در جوامع انسانی این صفات مرد، فوائدی در دفاع و نگه داری و تحمل سختیها و پافشاری و استقامت در پیکار و انجام کارهای طاقت فرسا دارد. لیکن زنان نیز در مقابل آن به احساسات لطیف و رقیقی مجهز هستند که افراد جامعه در زندگانی خود از آن بی نیاز نیستند. ... و تمام کار انسان با خشونت و سختی و غضب و دفع درست نمی شود اگر نرمی و رقت و شهوت و کششی نباشد.» جناب علامه با این بیان ، سکونت و آرامش مردان به وسیله زنان را هدف خلقت زنان معرفی می کند.
در اينجا ملا صدرا بحثی را در کتاب خود عنوان می کند و می گوید: آنچه در زمین خلق شده است برای انتفاع انسانها ست، به دلیل آیه «خلق لکم ما فی الارض جمیعا». در آنجا از آنچه روی زمین برای انتفاع انسانها خلق شده است بحث می کند تا به حیواناتی می رسد که قرار است مورد استفاده انسانها قرار گیرند، و بعد می گوید « بعضی حیوانات خلق شده اند تا انسانها با آنها ازدواج کنند» برای اثبات ادعای خود متوسل به این آیه می شود:«و الله جعل لکم من انفسکم أزواجاً» که عیناً شبیه آیه مورد بحث است اما با صراحت کمتر. او برای اثبات مطلب خود از عبارت «لکم» استفاده می کند که البته آیه مورد بحث ما صراحت بیشتری دارد و مطلب روشن تر است. البته حیوان بودن زنان از هیچ کجای این آیه و آیات دیگر استفاده نمی شود ، اما می توان این استفاده را کرد که زنان موجوداتی هستند که برای استفاده انسانها (مردان) خلق شده اند.
سبزواری برای تفسیر کلام ملاصدرا می گوید:« در این که ملاصدرا زنان را در زمره حیوانات داخل کرده است ، اشاره لطیفی است به این که زنان از آنجائیکه عقلشان ضعیف بوده و قدرت ادراک جزئیات را ندارند و رغبت به زینتهای دنیا دارند، تقریباً ملحق به حیوانات می شوند. ... سیرت اغلب زنان چهارپا بودن است ، اما آنان را صورت انسان پوشانیده اند تا انسان ها (مردان) از آنها مشمئز نشده و به نکاح با آنها راغب شوند.»البته باز هم سیرت حیوانی آنها ثابت نمی شود، اما این که آنها را صورت انسان پوشانیده اند تا انسانها از آنها مشمئز نشوند، از «من انفسکم» استننباط می گردد و می توان گفت دلیل این که زنان از جنس مردان آفریده شده اند به خاطر ترغیب مردان بوده است. عبارت «و جعل بینکم موده و رحمه» نیز مؤید همین مطلب است و منظور این است که بین زن و مرد مودت و رحمت قرار داده شده است تا مردان به زنان راغب شوند.
آیه دیگری که دلالت بر هدف اول خلقت زنان دارد این آیه است:
« هو الذی خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها لیسکن إلیها»
دلالت این آیه بسیار واضح و روشن است که هدف خلقت زنان را از همان ابتدای خلقت برای آدم ، همین سکونت و آرامش آدم می داند.
تا اینجا هدف اول خلقت زنان را بیان کردیم، و حال به هدف دوم خلقت زن از دیدگاه قرآن می رسیم.
« و الله جعل لکم من أنفسکم أزواجاً و جعل لکم من أزواجکم بنین و حفده»
« خداوند برای شما از جنس خودتان زوجهایی آفرید و به واسطه آن زوجها برایتان پسران و نوادگانی خلق کرد.»
«جعل لکم من أنفسکم أزواجاً و من الأنعام أزواجاً یذرؤکم فیه»
«خداوند از جنس خودتان برایتان زوج هایی آفرید و از حیوانات هم جفت هایی ، تا اینکه به واسطه جعل ازواج، شما را تکثیر کند.»
از این دو آیه چنین بر می آید که هدف دوم خلقت زنان تکثیر انسان ها و توالد و تناسل است. آیه اول همان طور که قبلاً گفتیم، بیان می کند که اولاً از جنس خود انسان ها زوجهایی آفریده شده ، و ثانیاً برای آنها به واسطه همین زوجها فرزندانی متولد شده اند، که در واقع ، زنان واسطه در ثبوت فرزندان برای انسان ها هستند. در آیه دوم «لام» علیت در «یذرؤکم فیه» محذوف است و در واقع بیان می کند که علت آفرینش زنان و علت جفت بودن حیوانات ، تکثیر است. (البته در آیه دوم جمله «و من الانعام ازواجا» عطف به «لکم» است نه به «من انفسکم» و «ازواج» اولی با «ازواج» دومی در معنا و مصداق متفاوت است زیرا منظور از «ازواج» اول قرینه ای برای انسانهاست، و منظور از «ازواج» دوم یک جفت است.) علامه طباطبایی در این رابطه می گوید:«خلق لکم یعنی برای شما یا به نفع شما از جنس شما قرینه ای قرار داد، بدان علت که هر یک از مرد و زن مجهز به یک نوع اندام تناسلی است که هر کدام با نزدیکی به دیگری کامل می شود و با مجموع هر دو جهاز تناسلی امر توالد و تناسل انجام می شود.» در تفسیر نمونه نیز چنین آمده است:« این خود یکی از نشانه های بزرگ پروردگار و ربوبیت و ولایت اوست که برای انسانها همسرانی از جنس خودشان آفریده ، که از یک سو مایه آرامش روح و جان او هستند و از سوی دیگر مایه بقاء نسل و تکثیر مثل و تداوم وجود او»
( در اینجا لازم می دانم متذکر شوم که در این جمله دقت شود مخصوصاً روی کلمه انسانها، تا کسی

زن جماعت باید بره بمیره راستی توصیه من به همه خانم ها روی این فکر کنید و دیگه به چیز سخت تر فکر نکنید که اول تخم مرغ به وجود امد یا اول مرغ باز خانم ها بیان روی این مسئله فکر کنند تا به نتیجه اخلاقی ان پی ببرند






