سوال: کمپین یک میلیون امضا چیه ؟

sara-afshar777

عضو جدید
مدتی بود که هر از چند گاهی وقتی در خبری می خونم فلان خانم یا آقا رو زندانی کردند یکی از اتهام هایش عضویت در کمپین یک میلیون امضا بوده؟
این کمپین یک میلیون امضا چیه ؟:surprised::que::que:
حزبه ؟
کارش سیاسیه ؟ اهدافش چیه ؟ تو ایران هست ؟ یا .........
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

کمپین یک میلیون امضا در واقع یک گردهم ایی برای جمع اوری 1 میلیون امضا برای اصلاح و تغییر قوانین مربوط به حوزه زنان بوده که در افراد عضو کمپین با ارتباط چهره به چهره با زنان و مردان اونها رو از خلاء های قانونی و تبعیضات علیه زنان اگاه میکردند و ازشون میخواستند در صورت تمایل با امضای یک فرم و نوشتن اطلاعات کلی مثل نام و نام خانوادگی و شهر محل سکونت و تحصیلات و سن و شغل و موارد مورد اعتراض در قانون اونرو امضا کنند.

این کمپین امسال جایزه سیمون دوبوار رو که یک جایزه مطرح در زمینه حقوق زنان محسوب میشه رو به خودش اختصاص داد.

سیمین بهبهانی شاعر کشورمون هم از اعضای این کمپین هست.

اگر فرصت شد در چند روز اینده متن این کمپین رو براتون میگذارم. بنابراین این کمپین سیاسی نیست در ایران هست و اهدافی اجتماعی در زمینه اصلاح شرایط زنان داره!
 

sara-afshar777

عضو جدید
سلام

کمپین یک میلیون امضا در واقع یک گردهم ایی برای جمع اوری 1 میلیون امضا برای اصلاح و تغییر قوانین مربوط به حوزه زنان بوده که در افراد عضو کمپین با ارتباط چهره به چهره با زنان و مردان اونها رو از خلاء های قانونی و تبعیضات علیه زنان اگاه میکردند و ازشون میخواستند در صورت تمایل با امضای یک فرم و نوشتن اطلاعات کلی مثل نام و نام خانوادگی و شهر محل سکونت و تحصیلات و سن و شغل و موارد مورد اعتراض در قانون اونرو امضا کنند.

این کمپین امسال جایزه سیمون دوبوار رو که یک جایزه مطرح در زمینه حقوق زنان محسوب میشه رو به خودش اختصاص داد.

سیمین بهبهانی شاعر کشورمون هم از اعضای این کمپین هست.

اگر فرصت شد در چند روز اینده متن این کمپین رو براتون میگذارم. بنابراین این کمپین سیاسی نیست در ایران هست و اهدافی اجتماعی در زمینه اصلاح شرایط زنان داره!
پس چرا اعضای اونارو می گیرن
سیمین بهبهانی شاعر مورد علاقه منه اما الان تو ایران که نیست ؟ هست
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیر ظاهراً نیست.

خوب به این دلیل اونها رو میگیرند که معتقدند زنان در جمهوری اسلامی از کرامتی برخوردار هستند که در تمام دنیا بی سابقه است و این افراد که به دنبال اصلاح حقوق زنان هستند میخواهند زن را به عروسکی بی ارزش در دست شیاطین غربی تبدیل کنند!
(چی شد!! رگه منبری دارم ها!!!)

در نهایت دوست عزیز اصلاح قوانین زنان در کشور اسلامی به شدت با مخالفت روحانیون و سران مواجه هست که معتقدند قوانین فعلی زنان خیلی هم خوب هست! خوب این کمپین هم داره دست روی نقطه حساس میگذاره دیگه؟! قوانین ناعادلانه!

این جریان منجر به برخورد بین این کمپین و حکومت شده!
 

sara-afshar777

عضو جدید
خیر ظاهراً نیست.

خوب به این دلیل اونها رو میگیرند که معتقدند زنان در جمهوری اسلامی از کرامتی برخوردار هستند که در تمام دنیا بی سابقه است و این افراد که به دنبال اصلاح حقوق زنان هستند میخواهند زن را به عروسکی بی ارزش در دست شیاطین غربی تبدیل کنند!
(چی شد!! رگه منبری دارم ها!!!)

در نهایت دوست عزیز اصلاح قوانین زنان در کشور اسلامی به شدت با مخالفت روحانیون و سران مواجه هست که معتقدند قوانین فعلی زنان خیلی هم خوب هست! خوب این کمپین هم داره دست روی نقطه حساس میگذاره دیگه؟! قوانین ناعادلانه!

این جریان منجر به برخورد بین این کمپین و حکومت شده!

ان چیز که عیان هست چه حاجت به بیان هست مگه من به عنوان یه دختر خودم نمی تونم تشخیص بدم که تو جامعه حق من ضایع میشه یا نه
مگه من نمی تونم بفهم وقتی فردی میاد لایحه - تبصره ( حالا هر چی ) به مجلس میده که مرد می تونه بدون اجازه همسرش زن دوم وسوم بگیره یعنی چی رو می خواد تو جامعه عادی کنه
مگه من خودم توجامعه حقارتهایی که به زنها میشه رو نمی بینم
این منم این تویی که داریم این حقارتها رو با تموم وجودمون لمس می کنیم
همین چند وقت پیش بود ( البته چن ماه قبل از انتخابات ) یکی از زنای فامیل ما خودش تعریف می کرد که دیگه جامعه برا زنا و دخترا امن نیست وقتی علت رو جویا شدیم گفت وقتی به من زن 54 ساله چادری تو کوچه خیابون دست درازی می کنن اون هم با موتور دیگه یه دختر مانتویی 14 -15 ساله چطور می تونه تو این جامعه رفت آمد کنه
مگه بحث مهریه و داستاهاش یه جوک اجتماعیه
مگه همین بحث اینکه زن موقع جداشدن از شوهرش باید از جگر گوشه اش هم جدا بشه حرف مفته
مگه همین شهادت یه مرد بی سواد و عامی بیشتر از شهادت یه زن باسواد و بافرهنگ ارزش داره تو قوانین کشور ما وجود نداره
مگه همین اجحافهایی که تو ادارات دولتی به زنا میشه به شخصیتشون به آبرو شون توهین میشه دورغه
هیچ کدومشون هم صداشون در نمیاد چرا چون مثلا کارمندن
مگه زنی که شاغل تو یه شرکت دولتی بزرگه با ماهی حقوق 5 میلیون تومن بخاطر اذیت آزار های مدیریت اونجا از شغلش صرفنظر می کنه و خونه نشین میشه دورغه
من نمی گم کشورهای غربی اتوپیا و آرمان شهر زنان هست
اصلا کاری به زنهایی که تو وجود خودشون کرم دارن و چراغ سبز به خودشون وصل کردن تا...
ندارم اما واقعا می گم دختران و زنایی رو دیدم که واقعا به خاطر آبروشون الان خونه نشین شدن از حقوق های عالی صرفنظر کردن تا غرورشون به باد نره
هرگز یادم نمیره حرف دختری که بهم گفت یاد باشه اگه یه جایی استخدام شدی چه دولتی چه خصوصی از تو کار و تخصص نمی خوان اونقدر کارای عجیب غریب حرفای جورواجور بهت نشون میدن اونقدر تو منگه ات می زارن که یا تسلیم بشی یا فرار کنی
وقتی بهش اعتراض کردم مگه این همه زنی که شاغلند همشون تسلیم شدن
گفت بچه نشو همه به یه اندازه بله نمی گن درصد داره و بستگی داره چقدر اونارو به خودت راه بدی
پس چرا بجای استخدام رسمی الان استخدام قرار دادی مد شده بخصوص برا زنا
این همه سریالهای آبکی تو تلویزیون وسینما که همشون هم دارن به شخصیت زن توهین می کنن کشکه ؟
خلاصه اگه به همه چیز تواین مملکت شک داشته باشم اما یقین دارم که حقوق زنا تو این مملکت رعایت نمیشه
یه خانم اگه واقعا بخواد هم آبروشو حفظ کنه هم تو جامعه فعالیت مطابق تخصص خودشو بکنه نمی زارن
این بهم ثابت شده
تو جامعه ما همیشه می خوان یه همچین خانومی رو خرد کنن
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم همینو میگم!



ولی خوب دختر خوب برای همین حرفهاست که بهمون میگن بیگانه پرست از خود بیگانه بازیچه دست غرب!!!

واجب شد حتماً متن کمپین رو جور کنم! البته نه الان! فردا مسافرم ! اگه ولایت نت داشتم میذارمش حتماً! اگر نه میره تا شنبه!
 

رز سیاه

عضو جدید
کاربر ممتاز
ان چیز که عیان هست چه حاجت به بیان هست مگه من به عنوان یه دختر خودم نمی تونم تشخیص بدم که تو جامعه حق من ضایع میشه یا نه
مگه من نمی تونم بفهم وقتی فردی میاد لایحه - تبصره ( حالا هر چی ) به مجلس میده که مرد می تونه بدون اجازه همسرش زن دوم وسوم بگیره یعنی چی رو می خواد تو جامعه عادی کنه
مگه من خودم توجامعه حقارتهایی که به زنها میشه رو نمی بینم
این منم این تویی که داریم این حقارتها رو با تموم وجودمون لمس می کنیم
همین چند وقت پیش بود ( البته چن ماه قبل از انتخابات ) یکی از زنای فامیل ما خودش تعریف می کرد که دیگه جامعه برا زنا و دخترا امن نیست وقتی علت رو جویا شدیم گفت وقتی به من زن 54 ساله چادری تو کوچه خیابون دست درازی می کنن اون هم با موتور دیگه یه دختر مانتویی 14 -15 ساله چطور می تونه تو این جامعه رفت آمد کنه
مگه بحث مهریه و داستاهاش یه جوک اجتماعیه
مگه همین بحث اینکه زن موقع جداشدن از شوهرش باید از جگر گوشه اش هم جدا بشه حرف مفته
مگه همین شهادت یه مرد بی سواد و عامی بیشتر از شهادت یه زن باسواد و بافرهنگ ارزش داره تو قوانین کشور ما وجود نداره
مگه همین اجحافهایی که تو ادارات دولتی به زنا میشه به شخصیتشون به آبرو شون توهین میشه دورغه
هیچ کدومشون هم صداشون در نمیاد چرا چون مثلا کارمندن
مگه زنی که شاغل تو یه شرکت دولتی بزرگه با ماهی حقوق 5 میلیون تومن بخاطر اذیت آزار های مدیریت اونجا از شغلش صرفنظر می کنه و خونه نشین میشه دورغه
من نمی گم کشورهای غربی اتوپیا و آرمان شهر زنان هست
اصلا کاری به زنهایی که تو وجود خودشون کرم دارن و چراغ سبز به خودشون وصل کردن تا...
ندارم اما واقعا می گم دختران و زنایی رو دیدم که واقعا به خاطر آبروشون الان خونه نشین شدن از حقوق های عالی صرفنظر کردن تا غرورشون به باد نره
هرگز یادم نمیره حرف دختری که بهم گفت یاد باشه اگه یه جایی استخدام شدی چه دولتی چه خصوصی از تو کار و تخصص نمی خوان اونقدر کارای عجیب غریب حرفای جورواجور بهت نشون میدن اونقدر تو منگه ات می زارن که یا تسلیم بشی یا فرار کنی
وقتی بهش اعتراض کردم مگه این همه زنی که شاغلند همشون تسلیم شدن
گفت بچه نشو همه به یه اندازه بله نمی گن درصد داره و بستگی داره چقدر اونارو به خودت راه بدی
پس چرا بجای استخدام رسمی الان استخدام قرار دادی مد شده بخصوص برا زنا
این همه سریالهای آبکی تو تلویزیون وسینما که همشون هم دارن به شخصیت زن توهین می کنن کشکه ؟
خلاصه اگه به همه چیز تواین مملکت شک داشته باشم اما یقین دارم که حقوق زنا تو این مملکت رعایت نمیشه
یه خانم اگه واقعا بخواد هم آبروشو حفظ کنه هم تو جامعه فعالیت مطابق تخصص خودشو بکنه نمی زارن
این بهم ثابت شده
تو جامعه ما همیشه می خوان یه همچین خانومی رو خرد کنن
اشتباه نکن دوست عزیز اسلام واقعا کرامت هایی برای زن داره که هیچ جای دنیا اینقدر به زن ارزش داده نشده منتهی اگه این اتفاقات می افته همش به خاطر یکسری ادم بی فرهنگه که سعی دارن باعث ازار و اذیت بشن مثلا اسلام یهچوقت نگفته کار کردن زن بیرون از خونه حرام و گناهه در حالی العان به خوبی میشه دید مردهایی هستن که همیشه باعث ازار و اذیت خانم های شاغل میشن و از کار کردن اونها بیزارند
 

sara-afshar777

عضو جدید
اشتباه نکن دوست عزیز اسلام واقعا کرامت هایی برای زن داره که هیچ جای دنیا اینقدر به زن ارزش داده نشده منتهی اگه این اتفاقات می افته همش به خاطر یکسری ادم بی فرهنگه که سعی دارن باعث ازار و اذیت بشن مثلا اسلام یهچوقت نگفته کار کردن زن بیرون از خونه حرام و گناهه در حالی العان به خوبی میشه دید مردهایی هستن که همیشه باعث ازار و اذیت خانم های شاغل میشن و از کار کردن اونها بیزارند

دوست عزیز چرا دوست دارید قوانین ناقص بشری رو به دین اسلام بچسبانیداسلام یه دین الهی هست با اصول محکم وتغییر ناپذیر
حرف آخرش رو همون اول زده :
اسلام برتری انسانها رو نه به نژاد ، نه به جنسیت و نه به مقام و ثروت بلکه به تقوا و ایمان انسانها به خدا دونسته که البته چون نیات انسانها نادیدنی است از روی اعمال او میشود فهمید که شخص چقدر به گفته های خود معتقد هست
اگه قوانین کشور ما مثل خیلی از قوانین کشورهای دیگه نقص داره اصلا ربطی به اسلام نداره
من می گم بنابرشعور و برداشت خودم وبا توجه به اینکه خودم یه دخترم حق کشی هایی نسبت به خانوما توی کشورم می بینم که البته این وظیفه انسانهای متعهد و تحصیل کرده آشنا به قوانین هست که این نقیصه ها را برطرف کنند
اما آگاه کردن خانومای جامعه نسبت به حقوق بحقه شان به نظر من اصلا کار غیر اخلاقی نیست اما هنوز جوابمو نگرفتم چرا این کمپین وکار اعضای اون رو یک کار واقدام علیه امنیت ملی می دونن اگه واقعا اعضای آن کار بدی می کنن پس باید با دلیل ومدرک بگن و اعلام کنن تا افراد وخانوم هایی که واقعا به دنبال فعالیتهای انسان دوستانه هستند گرفتار بازیهای سیاسی نشن واگر غیر از این هست ....................
 

ali.mehrkish

عضو جدید
سیاسی

سیاسی

خیر ظاهراً نیست.

خوب به این دلیل اونها رو میگیرند که معتقدند زنان در جمهوری اسلامی از کرامتی برخوردار هستند که در تمام دنیا بی سابقه است و این افراد که به دنبال اصلاح حقوق زنان هستند میخواهند زن را به عروسکی بی ارزش در دست شیاطین غربی تبدیل کنند!
(چی شد!! رگه منبری دارم ها!!!)

در نهایت دوست عزیز اصلاح قوانین زنان در کشور اسلامی به شدت با مخالفت روحانیون و سران مواجه هست که معتقدند قوانین فعلی زنان خیلی هم خوب هست! خوب این کمپین هم داره دست روی نقطه حساس میگذاره دیگه؟! قوانین ناعادلانه!

این جریان منجر به برخورد بین این کمپین و حکومت شده!

متاسفانه رویه های اجتماعی از جمله این موضوع وارد بازی های سیاسی می شوند...و دیگر به عنوان یک رویه ی اجتماعی تنها قابل دید نیستهند....
به ویژه علاقه ی بعضی سیاست مداران به مانور بر سر موضوعاتی از این دست بر سیاسی شدن این قضایا می افزاید.
منتظر متن این کمپین هستیم.
 

sara-afshar777

عضو جدید
متن زیر عینا از وبلاگ محمد مصطفایی وکیل دادگستری گرفته شده است

متنی که در ذیل از نظر گرامیتان می گذرد مفاد کنوانسیون رفع هر گونه اشکال تبعیض علیه زنان است که به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسیده ولی با مخالفت شورای نگهبان در حال حاضر برای اظهارنظر به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شده است:


[FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]مصوبه 18 دسامبر 1979(27آذر 1358)- قطعنامه شماره 180/34 [/FONT]
[FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]مجمع عمومی سازمان ملل متحد
قدرت اجرایی بنابر ماده 27(1) سوم سپتامبر 1981(12 شهریور1360)

دولتهای عضو کنوانسیون حاضر: [/FONT]​
[FONT=Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]- با توجه به منشور سازمان ملل مبنی بر اعتقاد راسخ به اصول پایه ای حقوق بشر و احترام به ارزش ذاتی و برابری خدشه ناپذیر حقوق مردان و زنان
- با توجه به اعلامیه جهانی حقوق بشرکه اصل قابل قبول نبودن تبعیض را تائید نموده است و اعلام داشته است که تمام افراد بشر آزاد و برابر بدنیا میآیند و همه از کلیه حقوق و آزادیهائی که در آن بیان شده است بدون هیچگونه تمایزی از جمله تمایز در جنسیت برخوردار میباشند.
- با توجه به اینکه دولتهای عضو میثاقهای بین المللی حقوق بشر، متعهد شده اند که حقوق برابر مردان و زنان را در بهره مندی از کلیه امور اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و سیاسی تضمین نمایند.
- با در نظر گرفتن میثاقهای بین المللی تحت نظر سازمان ملل و نمایندگی های تخصصی جهت ترویج و پیشرفت حقوق برابر مردان و زنان
- با توجه به قطعنامه ها، اعلامیه ها و توصیه هایی که بوسیله سازمان ملل و نمایندگی های تخصصی جهت ترویج و پیشرفت برابری حقوق مردان با زنان، تصویب شده است.
- با نگرانی از اینکه علیرغم اسناد گوناگون و فراوان، هنوز ادامه تبعیض ها علیه زنان وجود دارد.
- با تذکر و یادآوری به اینکه تبعیض علیه زنان، نقض اصول برابری حقوق و احترام به شخصیت انسانی میباشد و (این تبعیضها) مانعی است برای شرکت زنان در شرایط مساوی با مردان در زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای آنان و نیز از رشد سعادت جامعه و خانواده جلوگیری میکند و باعث بوجود آوردن مشکلات بیشتر برای توسعه و قابلیتهای زنان جهت خدمت به کشور خودشان و (جامعه) بشری میشود.
- با در نظر گرفتن اینکه زنان در مواقع فقر حداقل دسترسی را به مواد غذائی، بهداشت، تحصیل، آموزش، فرصتهای اشتغال و دیگر نیازمندی ها دارند.
- با اعتقاد به ایجاد نظم نوین اقتصاد بین المللی مبنی بر برابری و عدالت که کمک مهمی در جهت ترویج و پیشرفت برابری بین مردان و زنان است.
- با تاکید به ریشه کن کردن آپارتاید در اشکال گوناگون آن مانند نژاد پرستی، تبعیض نژادی، بهره برداری (استعمار) و بهره برداری جدید (استعمار نو)، تجاوز، اشغال، سلطه خارجی و دخالت در امور داخلی کشورها که لازمه تحقق کامل حقوق مردان و زنان میباشد.
- با تاکید بر تقویت صلح و امنیت بین المللی، تنش زدائی بین المللی، همکاری متقابل میان تمام دولتها، صرف نظر از نظامهای اجتماعی و اقتصادی آنها، خلع سلاح اتمی تحت نظارت مستقیم و موثر کنترل بین المللی، (همچنین) با تاکید بر اصول عدالت، برابری و منافع متقابل در روابط میان دولتها و درک حقوق مردم تحت سلطه استعمار و بیگانه و اشغال خارجی برای حق تعیین سرنوشت و استقلال و نیز احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی که باعث پیشبرد روند توسعه اجتماعی و در نتیجه کمک به دستیابی کامل برابری بین مردان و زنان خواهد بود.
- با اعتقاد به اینکه پیشرفت و توسعه تمام و کمال یک کشور، رفاه جهانی و علت (برقراری صلح)، لازمه حداکثر شرکت زنان در تمام زمینه ها و در شرایط مساوی آنها با مردان است.
· با یادآوری اینکه سهم عمده زنان در رفاه خانواده و پیشرفت جامعه تا به حال بطور کامل شناخته نشده است. اهمیت (نقش) اجتماعی مادر و نقش والدین در خانواده و تربیت و رشد کودکان و با توجه به اینکه نقش زنان در تولید مثل نباید بر اساس تبعیض قرار گیرد بلکه تربیت و رشد کودکان مستلزم یک توافق در مسئولیت بین مردان و زنان در (خانواده) و همین طور در جامعه است.
- با توجه به تغییر نقش سنتی مردان و زنان در جامعه و خانواده، دستیابی به برابری کامل بین مردان و زنان ضروری و لازم است.
- با تصمیم به اجرای اصولی که در اعلامیه رفع تبعیض علیه زنان آمده است و بخاطر آن اهداف و نیز جهت انجام اقدامات ضروری برای از میان برداشتن اینگونه تبعیضها در تمامی اشکال و مظاهر آن، دولتهای عضو مواد زیر را می پذیرند:

[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]قسمت اول
ماده اول

برای (درک) مفاهیم کنوانسیون حاضر، عبارت تبعیض علیه زنان، به معنی قائل شدن به هرگونه تمایز، استثناء یا محدودیت (محرومیت) بر اساس جنسیتی است که نتیجه یا بمنظور خدشه دار کردن و یا بی اثر نمودن رسمیت و شناسائی، بهره مندی یا اعمالی که بوسیله زنان انجام میگیرد، صرف نظر از وضعیت تاهل آنها و بر مبنای برابری حقوق انسانی مردان و زنان و آزادیهای اساسی در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و یا هر زمینه دیگر اطلاق میگردد.
ماده دوم
دولتهای عضو، تبعیض علیه زنان را در تمام اشکال آن، محکوم میکنند و بیدرنگ و با کلیه ابزارهای مناسب، با سیاست محو تبعیض علیه زنان موافقت میکنند و آنرا پی گیری مینمایند و بدین منظور امور زیر را تعهد میکنند:
الف- گنجاندن اصل برابری مردان و زنان در قوانین اساسی شان یا دیگر قانونگزاریهای متناسب در این مورد. (دولتهای عضو) اگر تاکنون چنین قانونی را وضع نکرده اند از طریق وضع قانون (قوانین عادی لازم الاجرا) یا دیگر ابزارهای مناسب از تحقق عملی این اصل اطمینان حاصل خواهند کرد.
ب- اتخاذ قوانین مناسب و دیگر اقدامات لازم که شامل تصویب مجازاتهای مناسبی است، بمنظور جلوگیری از اعمال تبعیض علیه زنان.
ج- ایجاد حمایت قانونی از حقوق زنان بر مبنای برابری با مردان و اطمینان از طریق دادگاههای صالح ملی و دیگر نهادهای عمومی در جهت حمایت موثر از زنان در مقابل هر نوع اقدام تبعیض آمیز.
د- خودداری از انجام هرگونه اقدام و عمل تبعیض آمیز علیه زنان و تضمین اینکه مقامات و موسسات عمومی طبق این تعهد عمل نمایند.
ه - اتخاذ هرگونه اقدام مناسب در جهت حذف تبعیض علیه زنان بوسیله هر فرد، سازمان یا موسسه.
و- اتخاذ اقدامات مناسب که شامل (تدابیر) قانونگذاری برای تغییر، اصلاح یا فسخ قوانین موجود، مقررات، عادات (عرف) و عملکرد هائی که باعث بوجود آمدن تبعیض علیه زنان میباشند.
ح- لغو کلیه مقررات کیفری داخلی (ملی) که باعث بوجود آمدن تبعیض علیه زنان میباشند.
[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده سوم
دولتهای عضو کلیه اقدامات لازم و مناسب را در تمام زمینه ها بویژه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و از جمله قانونگزاری، اعمال خواهندکرد تا بدینوسیله از توسعه و پیشرفت کامل (وضعیت) زنان اطمینان حاصل نمایند. ( این اقدامات) به منظور تضمین حقوق زنان جهت اعمال و بهره مندی آنان از حقوق بشر و آزادیهای اساسی بر پایه برابری با مردان انجام خواهد گرفت.
ماده چهارم
1- اتخاذ اقدامات موقت و ویژه که بوسیله دولتهای عضو و بمنظور سرعت بخشیدن بالفعل در برقراری برابری بین مردان و زنان انجام میگیرد نباید بعنوان (رفع) تبعیض بگونه ای که در این کنوانسیون تعریف شده است، تلقی گردد. اما (برعکس) این اقدامات موجب اعتبار بخشیدن و حمایت از نابرابری و (بکار بردن) معیارهای مجزا خواهد شد، (زیرا) در زمان رسیدن به اهداف مورد نظر که فرصتها و رفتارهای برابر است، (این اقدامات موقت) متوقف خواهد شد.
2- اتخاذ تدابیر ویژه دولتهای عضو که شامل اقداماتی است که در کنوانسیون حاضر جهت حمایت حق مادری منظور شده است، به عنوان تبعیض در نظر گرفته نخواهد شد.
[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده پنجم
دولتهای عضو اقدامات مقتضی زیر را به عمل خواهند آورد:
الف- اصلاح الگوهای رفتاری اجتماعی و فرهنگی مردان و زنان به منظور دستیابی به حذف تعصبات، عادات و دیگر عملکردها که بر پایه اعتقادی دون و زیر دست قرار دادن یا برتری (یک جنس نسبت به جنس دیگر) یا نقش های کلیشه ای برای مردان و زنان قرار دارد.
ب- مطمئن شدن از آموزش و پرورش خانواده که شامل درک مناسب و صحیح از (وضعیت) مادری بمثابه یک وظیفه اجتماعی و شناسائی مسئولیت مشترک مردان و زنان در رشد و تربیت کودکان میباشد. (همچنین) با درک این (موضوع) که منافع کودکان در همه موارد از اولویت برخوردار میباشند.
[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده ششم
دولتهای عضو اقدامات مقتضی راکه شامل وضع قانون بمنظور (جلوگیری از) تمام اشکال معامله بر روی زنان و بهره برداری از روسپیگری آنان است، بعمل خواهند آورد.

[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]قسمت دوم
ماده هفتم

دولتهای عضو اقدامات مقتضی برای حذف تبعیض علیه زنان در حیات سیاسی و اجتماعی کشور بعمل آورده و بویژه اطمینان حاصل نمایند که (در شرایط) مساوی با مردان، حقوق زیر برای آنها تامین گردد:
الف: (حق) رای در همه انتخابات و همه پرسی های عمومی و صلاحیت انتخاب شدن در تمام ارگانهای انتخاباتی عمومی
ب: (حق) شرکت در تعیین سیاست های حکومت (دولت) و اجرای آنها و به عهده داشتن پستهای دولتی و انجام وظائف عمومی در تمام سطوح حکومتی (دولتی)
ج: (حق) شرکت در سازمانها و انجمنهای غیر حکومتی (دولتی) که مربوط به حیات سیاسی و اجتماعی کشور است.
[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده هشتم
دولتهای عضو اقدامات مقتضی را (برای زنان) بدون هیچگونه تبعیض و در شرایط مساوی با مردان بعمل خواهند آورد تا آنها از این فرصت (استفاده کرده) و به عنوان نماینده دولت خود در سطح بین المللی و در فعالیت سازمانهای بین المللی مشارکت کنند.[/FONT]
 

sara-afshar777

عضو جدید
ادامه متن :
ماده نهم
1- دولتهای عضو به زنان حقوق مساوی با مردان در زمینه کسب، تغییر و یا حفظ تابعیت اعطاء خواهند کرد. دولتها بویژه تضمین و اطمینان خواهند داد که ازدواج (زن با مرد خارجی) تغییر تابعیت شوهر در طی دوران ازدواج، خودبخود موجب تغییر تابعیت، عدم تابعیت یا تحمیل تابعیت شوهر به زن نخواهد شد.
2- دولتهای عضو به زنان و مردان در مورد تابعیت فرزندانشان حقوق مساوی اعطا خواهند نمود.

قسمت سوم
ماده دهم
دولتهای عضو کلیه اقدامات مقتضی و لازم را برای حذف هرگونه تبعیض علیه زنان در جهت تضمین حقوق برابر آنان با مردان در زمینه آموزش بویژه در موارد زیر بعمل خواهند آورد:
الف- شرایط مساوی برای رهنمودهای شغلی و حرفه ای جهت راهیابی به تحصیل و دستیابی مدارک از موسسات آموزشی در تمام سطوح مختلف در مناطق شهری و روستایی. این برابری می بایست در دوره های پیش دبستانی، عمومی، فنی، حرفه ای و آموزش عالی فنی و نیز در تمام انواع دوره های کارآموزی حرفه ای تضمین گردد.
ب- (امکان) راهیابی به دوره های تحصیلی، امتحانات، کادر آموزش با کیفیتهای و معیارهای یکسان و تجهیزات آموزشی با کیفیت های مساوی با (مردان) تضمین گردد.
ج- حذف هر نوع مفهوم کلیشه ای از نقش زنان و مردان در تمام سطوح و تمام اشکال مختلف آموزشی بوسیله تشویق آموزش مختلط (پسران و دختران) و دیگر انواع آموزش که دستیابی به این اهداف را کمک خواهد نمود، بویژه در تجدید نظر متون کتابهای درسی و برنامه های مدارس و تعدیل روشهای آموزشی.
د- ( ایجاد) فرصتهای یکسان جهت استفاده و بهره مند شدن از بورسها و دیگر مزایای تحصیلی.
ه - ( ایجاد) فرصتهای یکسان برای راهیابی به برنامه های آموزشی مداوم (دراز مدت) که شامل برنامه های مواد آموزشی عملی بزگسالان بویژه برنامه هائی که هدف آنها کاهش هر چه سریعتر فاصله آموزشی است که بین زنان و مردان وجود دارد.
و- کاهش (درصد) تعداد دانش آموز دختر که ترک تحصیل میکنند و سازماندهی و برنامه ریزی برای دختران و زنانی که قبلا ترک تحصیل کرده اند.
ز- ( ایجاد) فرصتهای یکسان جهت شرکت فعال (زنان) در ورزش و تربیت بدنی.
ح- ( امکان) راهیابی به آموزشهای ویژه تربیتی (برای زنان) کمک و تضمین سلامت و تندرستی خانواده ها که شامل اطلاعات و مشورت های مربوط به تنظیم خانواده است.
ماده یازدهم
1- دولتهای عضو اقدامات لازم و مقتضی را در جهت حذف تبعیض علیه زنان در زمینه اشتغال بعمل خواهند آورد و اطمینان می دهند که بر پایه برابری مردان و زنان و حقوق یکسان ( آنها) بویژه در موارد زیر عمل نمایند:
الف- حق کار بمثابه حق جدا ناپذیری تمام افراد بشر
ب- حق (برخورداری از) فرصت ها و امکانات شغلی یکسان که شامل درخواست ضوابط (معیار) یکسان در مورد انتخاب شغل است.
ج- حق انتخاب آزادانه حرفه و شغل، حق ارتقاء (مقام)، امنیت شغلی و تمام مزایا و شرایط خدمتی و حق استفاده از (دوره های) آموزشی حرفه ای و بازآموزی که شامل کارآموزی ها، دوره های آموزشی پیشرفته حرفه ای و آموزشی مجدد میباشد.
د- حق (دریافت) پاداش یکسان (دستمزد مساوی) از جمله مزایا و (برخورداری از) رفتار برابر نسبت به ارزیابی کیفیت کار و کارهائی که ارزش یکسان دارند.
ه - حق (برخورداری از) امنیت اجتماعی، بویژه در موارد بازنشستگی، بیکاری، بیماری، ناتوانی، دوران پیری و دیگر موارد از کارافتادگی و همچنین حق (برخورداری از) مرخصی استحقاقی.
و- حق (برخورداری از) حفاظت ها و مراقبتهای بهداشتی و امنیت در شرایط کاری از جمله حمایت و تامین دوران بارداری (زایمان)
2- دولتهای عضو اقدامات مقتضی و لازم زیر را به منظور جلوگیری از تبعیض علیه زنان به دلیل ازدواج یا مادری (بارداری) و تضمین حق موثر آنان جهت کار، بعمل خواهند آورد:
الف: ممنوعیت (اخراج) تحت وضعیت تخلف کاری که مجازات قانونی در پی دارد، (ممنوعیت) اخراج بخاطر حاملگی یا مرخصی زایمان و تبعیض در اخراج بر مبنای وضعیت زناشوئی.
ب: دادن مرخصی دوران زایمان با پرداخت (حقوق) یا مزایای اجتماعی مشابه بدون از دست دادن شغل قبلی، رتبه یا مزایای اجتماعی.
ج: تشویق جهت ارائه خدمات اجتماعی و حمایت های لازم بنحوی که والدین را قادر سازد تا تعهدات خانوادگی را با مسئولیتهای شغلی و مشارکت در زندگی اجتماعی هماهنگ نمایند، بویژه از طریق تشویق به تاسیس و توسعه یک شبکه تسهیلاتی مراقبت از کودکان.
د: ارائه حمایتهای ویژه از زنان در دوران بارداری در انواع مشاغلی که اثبات شده است برای آنها زیان آور است.
3- (وضع) قوانین حمایت کننده در رابطه با موضوعاتی که در این ماده مطرح شده است و متناوبا در پرتو پیشرفتهای علمی و تکنیکی مورد بازنگری قرار میگیرد و در صورت ضرورت، تجدید نظر (اصلاح) یا لغو و یا تمدید میگردد.
ماده دوازدهم
1- دولتهای عضو کلیه اقدامات لازم و مقتضی را جهت حذف تبعیض علیه زنان در زمینه های مراقبتهای بهداشتی بعمل خواهند آورد. (این اقدامات) بر پایه تساوی (حقوق) مردان و زنان جهت دسترسی به خدمات بهداشتی و خدماتی که به تنظیم خانواده مربوط میشود، تضمین خواهد شد.
2- (دولتهای عضو) بنابر قوانین بند 1 این ماده، خدمات مقتضی و لازم را در ارتباط با بارداری و زایمان و پس از زایمان و اعطاء خدمات رایگان در صورت لزوم و همچنین تغذیه کافی در دوران بارداری و شیردهی را تضمین خواهند کرد.
ماده سیزدهم
دولتهای عضو اقدامات مقتضی و لازم را جهت حذف تبعیض علیه زنان در دیگر مراحل زندگی از نظر اقتصادی و اجتماعی بعمل خواهند آورد. همچنین بر مبنای تساوی (حقوق) مردان و زنان، حقوق یکسان را برای آنها (زنان) بویژه در موارد زیر تامین می نمایند:
الف- حق استفاده از مزایای خانوادگی
ب- حق استفاده از وامهای بانکی، رهن ها و دیگر اشکال اعتبارات مالی
ج- حق شرکت در فعالیتهای تفریحی، ورزشها و تمام زمینه های حیات فرهنگی
 

sara-afshar777

عضو جدید
ماده چهاردهم
1- دولتهای عضو، مشکلات ویژه ای که زنان روستائی با آن روبرو هستند را در نظر خواهند گرفت و به نقش مهمی که این زنان در حیات اقتصادی خانواده های خود که شامل کار در بخشهای اقتصادی غیر مالی است، توجه خواهند کرد و اقدامات لازم و مقتضی را جهت تضمین اجرای قوانین کنوانسیون حاضر در مورد زنان نواحی روستائی بعمل خواهند آورد.
2- دولتهای عضو، اقدامات لازم و مقتضی را جهت حذف تبعیض علیه زنان در مناطق روستائی بعمل خواهند آورد. (این اقدامات) به منظور و بر پایه تساوی (حقوق) مردان و زنان در شرکت و استفاده آنان از توسعه روستایی است. (همچنین دولتهای عضو) بویژه اطمینان حاصل خواهند کرد که زنان از حقوق زیر برخوردار باشند:
الف- شرکت در تدوین و اجرای برنامه های توسعه (عمرانی) در کلیه سطوح
ب- راهیابی و دسترسی به امکانات مراقبتهای بهداشتی مناسب و کافی از جمله اطلاعات، مشاوره و خدمات تنظیم خانواده
ج- ( حق ) استفاده مستقیم از برنامه های تامین اجتماعی
د- ( حق ) برخورداری از تمام دوره های کارآموزی و آموزشی، رسمی یا غیررسمی که شامل سوادآموزی عملی و موارد دیگر (مانند ) استفاده از تمام خدمات محلی و جامع بمنظور بالا بردن (کارآیی) فنی حرفه ای میباشد.
ه- ( حق ) سازماندهی گروههای خودیاری و تعاونیها بمنظور دستیابی به حق مساوی از فرصتهای اقتصادی از طریق اشتغال یا خود اشتغالی
و- ( حق ) شرکت در تمامی فعالیتهای محلی
ز- ( حق ) دستیابی به وامها و اعتبارات کشاورزی، تسهیلات بازاریابی، تکنولوژی مناسب و رفتار یکسان در (برخورداری) از زمین و اصلاحات ارضی همچنین حق (استفاده از) طرحهای مجدد استقرار در زمین
ح- ( حق ) بهرمندی از شرائط زندگی مناسب بویژه در ارتباط با مسکن، بهداشت، امکانات آب و برق، حمل و نقل و ارتباطات
قسمت چهارم
ماده پانزدهم
1- دولتهای عضو تساوی (حقوق) زنان با مردان را در برابر قانون خواهند پذیرفت.
2- دولتهای عضو امور مدنی، اختیارات قانونی که برای مردان وجود دارد و فرصتهای عملی این اختیارات را بطور یکسان برای زنان خواهند پذیرفت، بویژه آنها به زنان حقوق مساوی با مردان را در انعقاد قراردادها و اداره اموال در تمام مراحل دادرسی در دادگاهها و محاکم بطور یکسان اعطاء خواهند نمود.
3- دولتهای عضو خواهند پذیرفت که کلیه قراردادها و انواع اسناد خصوصی دیگر که به منظور محدود کردن اختیارات قانونی زنان تنظیم شده است را باطل و بلااثر تلقی نمایند.
4- دولتهای عضو، حقوق یکسان مردان و زنان را در برابر قانون و در مورد تردد (مسافرت) افراد، آزادی انتخاب مسکن و اقامتگاه خواهند پذیرفت.
ماده شانزدهم
1- دولتهای عضو، اقدامات لازم و مقتضی را در جهت حذف تبعیض علیه زنان در تمام مواردی که مربوط به ازدواج و روابط خانوادگی است، بعمل خواهند آورد و بویژه امور زیر را بر مبنای برابری حقوق مردان و زنان تضمین خواهند نمود:
الف- داشتن حق یکسان برای (انعقاد) ازدواج
ب- داشتن حق آزادانه و یکسان برای انتخاب همسر و (انعقاد) ازدواج بر پایه رضایت آزاد و کامل دو طرف
ج- داشتن حقوق و مسئولیتهای یکسان در دوران ازدواج و هنگام انحلال آن (جدایی)
د- داشتن حقوق و مسئولیتهای یکسان به عنوان والدین در موضوعات مربوط به فرزندان، صرفنظر از وضعیت زناشویی آنها. در کلیه موارد منافع کودکان از اولویت برخوردار است.
ه- داشتن حقوق یکسان جهت تصمیم گیری آزادانه و مسئولانه در زمینه تعداد فرزندان و فاصله زمانی بارداری و دستیابی به اطلاعات، آموزش و وسائلی که آنها را برای اجرای این حقوق قادر میسازد.
و- داشتن حقوق و مسئولیتهای یکسان در رابطه با حضانت (سرپرستی)، قیمومت کودکان و فرزند خواندگی یا رسم های مشابه با این مفاهیم که در قوانین داخلی وجود دارد. در کلیه موارد منافع کودکان از اولویت برخوردار است.
ز- داشتن حقوق فردی یکسان به عنوان شوهر و زن از جمله حق انتخاب نام خانوادگی، حرفه و شغل.
ح- داشتن حقوق یکسان برای هر یک از زوجها در رابطه با مالکیت، حق اکتساب، مدیریت، سرپرستی، بهره برداری و اختیار اموال خواه رایگان باشد و یا هزینه ای در برداشته باشد.
2- نامزدی و ازدواج کودکان غیر قانونی است و کلیه اقدامات از جمله وضع قانون جهت تعیین حداقل سن ازدواج و ثبت اجباری ازدواج در یک دفتر رسمی باید ضروری است.

[FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]قسمت پنجم
ماده هفدهم
[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]1- بمنظور بررسی پیشرفتهای حاصل از اجرای کنوانسیون حاضر کمیته رفع تبعیض علیه زنان (که از این به بعد کمیته خوانده میشود) تشکیل خواهد شد. این کمیته در هنگام لازم الاجرا شدن کنوانسیون از 18 (نفر کار شناس) و پس از تصویب یا پیوستن سی ا مین دولت عضو، از 23 نفر کارشناس که دارای شهرت اخلاقی و صلاحیت در زمینه مربوط به کنوانسیون هستند، تشکیل میگردد. کارشناسان بوسیله دولتهای عضو از میان اتباع کشورشان انتخاب خواهند شد. (انتخاب شدگان) با صلاحیت شخصی خود خدمت خواهند کرد (نه به عنوان نماینده دولت متبوعشان. مترجم). در انتخاب کارشناسان به توزیع عادلانه جغرافیائی و نمایندگی از شکلهای گوناگون تمدن و نظامهای عمده حقوقی، توجه میشود.
2- اعضاء کمیته از طریق رای مخفی و از فهرست افرادی که بوسیله دولتهای عضو نامزد شده اند، انتخاب خواهند شد. هر دولت عضو میتواند یک فرد را از میان اتباع خود نامزد نماید.
3- نخستین انتخابات 6 ماه پس از تاریخی که کنوانسیون حاضر قدرت اجرائی پیدا کرد، برگزار خواهد شد. حداقل 3 ماه قبل از تاریخ هر انتخاب، دبیر کل سازمان ملل متحد طی نامه ای به دولتهای عضو از آنها دعوت خواهد کرد که نامزدهای خودشانرا ظرف 2 ماه معرفی کنند. دبیر کل فهرست اسامی نامزدها را به ترتیب حروف الفبا و با ذکر دولتهای عضو نامزدکننده تهیه میکند و (آنرا) برای دولتهای عضو ارسال خواهد داشت.
4- انتخاب اعضای کمیته در جلسه دولتهای عضو مربوطه و به ریاست دبیر کل سازمان ملل متحد و در مقر سازمان ملل برگزار خواهد شد. در این جلسه که حد نصاب تشکیل آن حضور (نمایندگان) دولتهای عضو میباشد، افراد انتخاب شده برای (عضویت) در کمیته آن دسته از نامزدهائی خواهند بود که بیشترین تعداد آراء و اکثریت مطلق آرای نمایندگان دولتهای عضو حاضر و رای دهنده در جلسه را بدست آورند.
5- اعضای کمیته برای یک دوره چهارساله انتخاب خواهند شد. لیکن، دوره عضویت 9 نفر از اعضاء انتخاب شده در اولین انتخابات، در پایان دو سال به پایان می رسد. بیدرنگ پس از اولین انتخاب، نامهای این 9 نفر با قید قرعه و بوسیله رئیس کمیته انتخاب خواهند شد.
6- انتخاب پنج عضو اضافی کمیته، بنابر مقررات بند 2 و 3 و 4 این ماده و بدنبال سی و پنجمین تصویب یا الحاق صورت خواهد گرفت. دوره (عضویت) 2 نفر از اعضای اضافی در پایان دو سال پایان خواهد پذیرفت و نامهای این دو نفر به قید قرعه بوسیله رئیس کمیته انتخاب خواهند شد.
7- برای پر نمودن شغلهای خالی، دولت عضوی که مدت دوره وظیفه کارشناسی آن بمثابه عضو کمیته متوقف شده است، کارشناس دیگری از میان اتباع خود (برای عضویت) با تائید کمیته منصوب خواهد کرد.
8- اعضای کمیته با تائید مجمع عمومی، حقوق (مقرری) از صندوق مالی سازمان ملل با در نظر گرفتن شرایطی که مجمع تصمیم میگیرد و اهمیت مسئولیت کمیته، دریافت خواهند کرد.
9- دبیر کل سازمان ملل متحد تسهیلات و کارمندان لازم را به منظور انجام موثر وظائف (اعضاء) کمیته بنابر (مقررات) کنوانسیون حاضر، تامین خواهد کرد.

[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده هیجدهم
1- دولتهای عضو متعهد میشوند که گزارشی در مورد اقدامات قانونی، قضائی، اداری یا دیگر اقداماتی که پذیرفته اند تا مقررات کنوانسیون به نحو موثری انجام گیرد و (نیز) پیشرفتهای حاصل در این موارد را جهت رسیدگی در کمیته به دبیر کل سازمان ملل ارائه دهند.(این گزارش به ترتیب زیر است):
الف- (هر دولت ابتدا) یک سال پس از لازم الاجرا شدن (کنوانسیون) برای آن دولت (گزارش خود را تقدیم نماید).
ب- پس از آن، هر چهار سال یکبار و هر زمان که کمیته درخواست گزارش نماید (گزارش خود را تقدیم نماید)
2- گزارشات نشان دهنده عوامل و مشکلاتی است که بر میزان انجام تعهدات (دولتهای عضو) طبق کنوانسیون حاضر، اثر میگذارد.
[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده نوزدهم
1- کمیته آئین نامه داخلی و اجرائی را خود، تصویب خواهد کرد.
2- کمیته کارکنان خود را برای یک دوره دو ساله انتخاب خواهد کرد.
[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده بیستم
1- کمیته بمنظور بررسی گزارشات ارائه شده مطابق ماده 18 این کنوانسیون معمولا هر ساله به مدتی که از دو هفته تجاوز نکند، تشکیل جلسه خواهد داد.
2- جلسات کمیته بطور معمول در مقر سازمان ملل متحد یا در هر محل مناسبی که خود کمیته تعیین کند، برگزار خواهد شد.
[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده بیست و یکم
1- کمیته از طریق شورای اقتصادی و اجتماعی (سازمان ملل) گزارش سالانه فعالیتها و پیشنهادات و توصیه های کلی که بر مبنای رسیدگی به گزارش های دولتهای عضو بدست آورده است، ارائه خواهدکرد. این پیشنهادات و توصیه های کلی از جمله گزارش کمیته همراه با نظرات هر یک از دولتهای عضو منعکس میشود.
2- دبیر کل سازمان ملل گزارشهای کمیته را جهت اطلاع به کمیسیون (بررسی) وضعیت زنان ارسال خواهد داشت.

[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده بیست و دوم
موسسات تخصصی از طریق نمایندگانشان اجازه رسیدگی به اجرای بعضی از مقررات کنوانسیون حاضر که اهمیت آنها از بین رفته است را در حوزه فعالیتهای خود خواهند داشت. کمیته ممکن است از موسسات تخصصی دعوت نماید تا گزارشهائی را در مورد نحوه اجرا کنوانسیون و در ناحیه و مواردی که اهمیتش را از دست داده است و (مربوط) به حوزه فعالیت آنها میشود، ارائه دهند.

[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]قسمت ششم
ماده بیست و سوم
هیچ چیزی در کنوانسیون حاضر بر مقرراتی که بیشتر موجب دستیابی به تساوی (حقوق) بین مردان و زنان میشود، تاثیر نخواهد گذاشت (این مقررات) شامل موارد زیر است:
الف- در قوانین دولت عضو
ب- در هر کنوانسیون، پیمان نامه یا موافقت نامه بین المللی دیگری که برای آن دولت لازم الاجرا میباشد.
[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده بیست و چهارم
دولتهای عضو متعهد میشوند که اقدامات لازم را در سطح ملی بمنظور دستیابی و تحقق کامل حقوق شناخته شده در کنوانسیون حاضر بعمل آورند.
[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده بیست و پنجم
1- کنوانسیون حاضر برای امضاء تمام کشورها مفتوح خواهد بود.
2- دبیر کل سازمان ملل متحد بعنوان امانت دار کنوانسیون حاضر تعیین شده است.
3- کنوانسیون حاضر تابع تصویب است. ( تصویب در مقاوله نامه های بین المللی بمعنی آن است که مفاد کنوانسیون میبایست طبق قانون اساسی کشوری که آنرا امضاء کرده است به تصویب رسد. مترجم) اسناد تصویب نزد دبیر کل سازمان ملل متحد به امانت گذارده خواهد شد.
4- کنوانسیون حاضر جهت الحاق تمام دولتها مفتوح خواهد بود. الحاق (زمانی) موثر واقع خواهد شد که آن بعنوان سند الحاق نزد دبیر کل سازمان ملل متحد سپرده شود.



[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده بیست و ششم
1- تقاضا برای تجدید نظر کنوانسیون حاضر که ممکن است در هر زمان بوسیله دولت عضوی صورت گیرد (میبایست) بوسیله نامه و خطاب به دبیر کل سازمان ملل انجام پذیرد.
2- مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای اقدام نسبت به چنین درخواستی تصمیم خواهد گرفت.
[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده بیست و هفتم
1- کنوانسیون حاضر سی روز پس از تاریخی که بیستمین سند تصویب یا الحاق نزد دبیر کل سازمان ملل متحد به امانت گذارده شد، قدرت اجرایی پیدا خواهد کرد.
2- برای هر دولتی که کنوانسیون حاضر را تصویب میکند و یا به آن ملحق میشود، پس از سپردن بیستمین سند تصویب و یا الحاق، کنوانسیون از سی امین روز تاریخی که سند تصویب یا الحاق به امانت گذارده شده است، قدرت اجرایی پیدا خواهد کرد.
[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده بیست و هشتم
1- دبیر کل سازمان ملل متحد متن حق شرطی که توسط دولتها در زمان تصویب یا الحاق گذاشته شده است را دریافت خواهد کرد و آنرا به تمام دولتها توزیع خواهد نمود.
2- حق شرطی که ناسازگار با منظور و هدف کنوانسیون حاضر باشد، پذیرفته نخواهد شد.
3- حق شرط در هر زمان بوسیله نامه خطاب به دبیر کل سازمان ملل متحد قابل پس گرفتن است. (دبیر کل سازمان ملل) تمام دولتها را (از این موضوع) مطلع خواهد کرد. این نامه (پس گرفتن حق شرط) از روزی که دریافت شود، موثر واقع خواهد گردید.
ماده بیست و نهم
1- هر گونه اختلافی بین دو یا چند دولت عضو در ارتباط با تفسیر یا اجرای کنوانسیون حاضر پیش آید و (آن اختلاف) با مذاکره حل نشود، با درخواست یکی از آنها به داوری ارجاع داده میشود. اگر در ظرف شش ماه از درخواست داوری، طرفین قادر نشدند که یک داوری سازماندهی شده را بپذیرند، هر یک از طرفین میتواند مساله مورد اختلاف را به دیوان دادگستری بین المللی با درخواستی که مطابق اساسنامه دیوان است، ارجاع دهد.
2- هر دولت عضو میتواند در زمان امضاء کردن یا تصویب کنوانسیون حاضر و یا الحاق به آن اعلام کند که خود را موظف به (اجرای) بند یک این ماده نمیداند. دیگر کشورهای عضو در مورد آن بند که در ارتباط با دولت عضوی است که حق شرطی قائل شده است، ملزم به اجرای بند یک نخواهند بود.
3- هر دولت عضوی که حق شرطی طبق بند دوم این ماده قائل شده است، میتواند در هر زمان آن حق شرط را بوسیله نامه ای که به دبیر کل سازمان ملل مینویسد (اعلام کند)، پس بگیرد.
[/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]ماده سی ام
متنهای عربی، چینی، انگلیسی، فرانسه، روسی و اسپانیایی کنوانسیون حاضر از اعتبار [/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT][FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]یکسانی برخوردار بوده و در بایگانی سازمان ملل متحد به امانت سپرده خواهد شد[/FONT]
 

sara-afshar777

عضو جدید
این مطالب هم از سایت تغییر برای برابری گرفته شده :

به کدام قوانین معترضیم ؟
16 اردیبهشت 1387 - - نسخه قابل چاپ
تغییر برای برابری : کمپین یک میلیون امضا، خواهان تغییر تمامی قوانینی است که به خاطر جنسیت زنان آنان را مورد تبعیض قرار داده اند. مهمترین قوانینی که فعالان این کمپین به آن اعتراض دارند عبارت اند از قوانین مربوط به ازدواج، طلاق، سرپرستی فرزندان، سن مسئولیت کیفری، ارث، دیه، تابعیت ،شهادت و قوانین حامی قتلهای ناموسی.
1- ازدواج
سن ازدواج:
ماده 1041قانون مدنی : عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح.
اجازه ازدواج برای دختران و زنان
ماده 1043 قانون مدنی: نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدری او است و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده پس از اخذ اجازه دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.
ماده1044قانون مدنی: در صورتی که پدر یا جد پدری در محل حاضر نباشند و استیذان از آنها نیز عادتاً غیر ممکن بوده و دختر نیز احتیاج به ازدواح داشته باشد، وی می تواند اقدام به ازدواج نماید.
تبصره: ثبت این ازدواج در دفتر خانه منوط به احراز موارد فوق در دادگاه مدنی خاص می باشد.
ماده 1060 قانون مدني: ازدواج زن ايراني با تبعه خارجه درمواردي هم كه مانع قانوني ندارد موكول به اجازه خصوص از طرف دولت است.
مهریه:
ماده1082: به مجرّد عقد زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرّفی که بخواهد در آن بنماید
ریاست خانواده:
ماده 1105 قانون مدنی: در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است.
نفقه:
ماده 1106: در عقد دائم نفقه زن به عقده شوهر است
تمکین:
ماده 1108: هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت( رابطه جنسی) امتناع کند مستخق نفقه نخواهد بود.
اقامتگاه
ماده1005قانون مدنی: اقامتگاه زن شوهر دار همان اقامتگاه شوهر است معذلک زنی که شوهر او اقامتگاه معمولی ندارد و همچنین زنی که با رضایت شوهر خود و یا با اجازه محکمه مسکن علیحده اختیار کرده می تواند اقامتگاه شخصی علیحده نیز داشته باشد.»
ماده 1114: زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند سکنی نماید(اقامت کند) مگر آکه امکان تعیین منزل به زن داده شده باشد.
اشتغال
ماده 1117 قانون مدنی: شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.
ماده 1114 قانون مدنی:زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند سکنی نماید مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.
اجازه خروج از کشور:
بند 3 ماده 18 قانون گذرنامه: موافقت کتبی شوهر در مورد مسافرت.... تا پایان اعتبار گذرنامه معتبر است ماده 12 آیین نامه قانون گذر نامه شوهر در صورت پشیمانی از اجازه خروج همسرش باید کتباً درخواستش را همراه با مدارک مربوط به ازدواج به مسؤلان مربوطه تسلیم کند.
انحلال عقد ازدواج
الف- فسخ نکاح
ماده 1122قانونی مدنی: عیوب زیر در مرد که مانع از ایفای مظیفه زناشویی باشد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود:
1- خصاء(اختگی)
2- عنن(ناتوانی جنسی)
3- مقطوع بودن آلت تناسلی
ماده 1123قانونی مدنی: عیوب ذیل در زن موجب فسخ برای مرد خواهد بود:
1- قرن( وجود استخوان در واژن که مانع رابطه جنسی شود)
2- جذام
3- برص(بیماری پیسی)
4- افصا( یکی بودن مجرای اداری و واژن)
5- زمین گیری
6- نابینایی از هر دو چشم
2-طلاق
طلاق مرد:
ماده 1133 قانون مدنی:مرد می تواند با رعایت شرایط مقررات(پرداخت مهریه و اجرت المثل) در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید. لازم به ذکر است مرد می تواند با پرداخت مهریه هر موقع دلش خواست بدون نیاز به اثبات تقصیر زن در دادگاه او را طلاق دهد.
طلاق زن :
ماده 1129 قانون مدنی: در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه زن می تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر را اجبار به طلاق می نماید همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.
ماده 1130قانون مدنی: در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و هرج زوجه باشد، وی می تواند به حاکم مراجعه و تقاضای طلاق کند، چنانچه عسر و هرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود.
تبصره: عسر و هرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و هرج محسوب میگردد.
1- ترک زندگی حانوادگی توسط زوج حداقل به مدت 6 ماه متوالی یا 9 ماه متناوب در مدت یکسال بدون عذر موجه.
2- اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلا وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورده و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.
در صورتی که زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترک مجددا به مصرف موارد مذکور روی آورد بنا به در خواست زوجه، طلاق انجام خواهد شد.
3- محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.
4- ضرب و شتم یا هر گونه سورفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.
5- ابتلا زوج به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.
لازم به ذکر است زن باید تمامی موارد بالا را در دادگاه با مدرک یا شهود به اثبات برساند.
3- سرپرستی و حضانت فرزندان
ولایت:
ماده 1180 قانون مدنی: طفل صغیر،تحت ولایت قهری (سرپرستی) پدر و جد پدری خود می باشد و همچنین طفل غیررشید یا مجنون در صورتی که عدم رشد یا جنون او متصل به صفر باشد.
ماده1181قانون مدنی : هر یک از پدر و جدپدری، نسبت به اولاد خود ولایت دارند.
ماده1183قانون مدنی: در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی مولی علیه، ولی ، نماینده قانونی او می باشد.
ماده 16 قانون ثبت احوال مصوب 1355: اعلام و امضاء دفتر ثبت كل وقايع (براي صدور شناسنامه) به ترتيب به عهده اشخاص زير خواهد بود:1- پدر 2) جد پدري 3) مادر در صورت غيبت پدر و...
حضانت:
ماده 1169قانون مدنی: برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی می کنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است.
تبصره: بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف حضانت طفل با رعایت مصلخت کودک به تشخیص دادگاه می باشد.
ماده 1170قانون مدنی: اگر مادر در مدتی که حضانت طفل با اوست مبتلا به جنون شود یا به دیگری شوهر کند حق حضانت با پدر خواهد بود.
قیمومیت:
ماده 1218قانون مدنی: برای اشخاص زیر قیم تعیین می شود. برای صغار(کودکان نابالع) که ولی خاص(پدر و جد پدری) ندارند.
ماده 1233 قانون مدنی:زن نمی تواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمویت را قبول کند.
4-چندهمسری
ماده1048 قانون مدنی : جمع بین دو خواهر ممنوع است اگر چه به عقد منقطع باشد.
ماده 1049 قانون مدنی: هیچ کس نمی تواند دختر برادر زن یا دختر خنواهر زن خود را بگیرد مگر با اجازه زن خود.
ماده 900 قانون مدنی: فرض( سهم) دو وارث ربع ترکه( یک چهارم ترکه) است:
زوجه یا زوجه ها در صورت فوت شوهر بدون اولاد.
ماده 901 قانون مدنی: ثمن(یک هشتم)، فریضه زوجه یا زوجه هاست در صورت فوت شوهربا داشتن اولاد.
5. سن مسئولیت کیفری
تبصره1 ماده 1210 قانون مدنی: سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری(14 سال و 6 ماه شمسی) و در دختر 9 سال تمام قمری(8 سال و 9 ماه شمسی) ا
ماده 49 قانون مجازات اسلامی:اطفال در صورت ارتکاب جرم مبری از مسئولیت کیفری هستند و تربیت آنان با نظر دادگاه به عهده سرپرست اطفال و عندالقتضا کانون اصلاح و تربیت اطفال می باشد.
تبصره یک: منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد.
 

sara-afshar777

عضو جدید
ادامه مطالب سایت تغییر برای برابری
6- تابعیت
بند 2 ماده 976 قانون مدنی: اشخاص ذیل تبعه ایران محسوب می شوند: کسانی مه پدر آنها ایرانی است اعم از اینکه در ایران یا در خارجه باشند....5- کسانی که در ایران از پدری که تبعه خارج است بوجود آمده و بلافاصله پس از رسیدن به 18 سال تمام لااقل یکسال دیگر در ایران اقامت کرده باشند والا قبول شدن آنها به تابعیت ایران بر طبق مقرر خواهد بود که مطابق قانون برای تحصیل تابعیت ایران مقرر است. 6- هر زن تبعه خارجی که شوهر ایرانی اختیار کند...
ماده 986قانون مدنی : زن غیر ایرانی که در نتیجه ازدواج ایرانی می شود می تواند بعد از طلاق یا فوت شوهر ایرانی به تابعیت اول خود رجوع نماید مشروط بر اینکه وزارت امور خارجه را کتبا مطلع کند، ولی هر زن شوهر مرده که از شوهر سابق خود اولاد دارد نمی تواند مادام که اولا او به سن 18 سال تمام نرسیده باشد از این حق استفاده کند و در هر حال زنی که مطابق این ماده تبعه خارج می شود حق داشتن اموال غیر منقوله را نخواهد داشت مگر در حدودی که این حق به اتباع خارجه داده شده باشد...
تبصره 2 ماده 987: زنهای ایرانی که بر اثر ازدواج تابعیت خارجی را تحصیل می کنند حق داشتن اموال غیر منقول را در صورتی که موجب سلطه اقتصادی خارجی گردد ندارند.
7. دیه
ماده 294 قانون مجازات اسلامي:ديه مالي است كه به سبب جنايت بر نفس يا عضو به مجني عليه يا به ولي يا به اولياء دم او داده مي شود.
ماده 300قانون مجازات اسلامي:ديه قتل زن مسلمان خواه عمدي خواه غير عمدي نصف ديه مرد مسلمان است.
ماده 301قانون مجازات اسلامي:ديه زن و مرد يكسان است تا وقتي كه ديه به ثلث ديه كامل برسد در آن صورت ديه زن نصف ديه مرد است.
بند 6ماده 487قانون مجازات اسلامي: ديه جنين كه روح در آن پيدا شده است اگر پسر باشد ديه كامل و اگر دختر باشد نصف ديه كامل و اگر مشتبه باشد سه ربع ديه كامل خواهد بود.
8.ارث
ماده 899 قانون مدنی: فرض(سهم) سه وراث نصف ترکه است.
شوهر در صورت نبودن اولاد برای متوفی اگرچه از شوهر دیگر باشد
ماده 900 قانون مدنی: فرض( سهم) دو وارث ربع ترکه( یک چهارم ترکه) است:
1- شوهر در صورت فوت زن با داشتن اولاد
2- زوجه یا زوجه ها در صورت فوت شوهر بدون اولاد.
ماده 907 قانون مدنی: اگر متوفی ابوین نداشته و یک یا چند نفر اولاد داشته باشد ترکه به طیق ذیل تقسیم می شود:... اگر اولاد متعدد باشد و بعضی از آنها دختر و بعضی از آنها پسر، پسر دو برابر دختر می برد.
ماده 906قانون مدنی: .... اگر پدر و مادر میت هر دو زنده باشند مادر یک ثلث و پدر دو ثلث می برد.
ماده 949قانون مدنی: در صورت نبودن هیچ وارث دیگر بغیر از زوج یا زوجه، شوهر تمام ترکه زن متوفات خود را می برد لیکن زن فقط نصیب خود را و بقیه ترکه شوهر در حکم مال اشخاص بلاوارث و تابع ماده 866 خواهد بود.
ماده 946: زوج (شوهر) از تمام زوجه ارث می برد لیکن زوجه (زن) از اموال ذیل:
1-از اموال منقول از هر قبیل که باشد.
2-از ابنیه و اشجار
ماده 947قانون مدنی:زوجه از قیمت ابنیه و اشجار ارث می برد و نه از عین آنها و طریقه تقویم آن است که ابنیه و اشجاربا فرض استحقاق بقا در زمین بدون اجرت تقویم می گردد.
9. قوانینی که از قتل های ناموسی حمایت می کند
ماده 220 قانون مجازات اسلامي: پدر يا جد پدري كه فرزند خود را بكشد قصاص نمي شود و به پرداخت ديه قتل به ورثه مقتول و تعزير محكوم خواهد شد.
ماده 630 قانون مجازات اسلامی: هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد می تواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مکره باشد ( به اجبار تن به عمل جنسی داده باشد) فقط مرد را می تواند به قتل برساند. حکم ضرب و جرح نیز در این موارد مانند قتل است.
9.شهادت (گواهی دادن)
ماده 495 قانون مجازات اسلامی: دیه مربوط به بینایی در صورت اختلاف بین متخلف و کسی که تخلفی بر او روا شده است، با گواه دو کارشناس مرد یا یک کارشناس زن به این که بینایی از بین رفته و دیگر بر نمی گردد.... ثابت می شود.
ماده 230 قانون آیین دادرسی دادگاه عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1370، در دعاوی مدنی ( حقوقی) تعداد و جنسیت گواه، همچنین ترکیب شاهدان با سوگند به ترتیب ذیل است:
الف) اصل طلاق و اقسام آن و رجوع در طلاق و نیز دعاوی غیر مالی از قبیل مسلمان بودن، بلوغ، جرح تعدیل، عفو از قصاص، وکالت، وصیت یا گواهی: با حضور دو مرد قابل اثبات است. در واقع زنان در این امور نمی توانند شهادت دهند.
ب) دعاوی مالی یا آنچه که مقصود از آن مال است از قبیل دین، ثمن مبیع( خرید و فروش)، معاملات وقف، اجاره، وصیت به نفع مدعی، عصب، جنایات خطایی و شبه عمد که موجب دیه است با گواهی: دو مرد، یا یک مرد و دو زن قابل اثبات است.
ج) دعاوی که اطلاع از آن ها معمولا در اختیار زنان است از قبیل ولادت، رضاع، بکارت و عیوب درونی زنان با گواهی: چهار زن، یا دو مرد، یا یک مرد و دو زن قابل اثبات است.
د) اصل ازدواج با گواهی: دو مرد و یا یک مرد و دو زن قابل اثبات است.
ماده 74 قانون مجازات اسلامی: زنا چه موجب حد جلد باشد و چه موجب حد رجم با شهادت 4مرد عادل يا سه مرد عادل و2 زن عادل ثابت ميشود.
ماده 76قانون مجازات اسلامی : شهادت زنان به تنهايي يا به انضمام شهادت يك مرد عادل زنا را ثابت نمي كند بلكه در مورد شهود مذكور حد قذف طبق احكام قذف جاري مي شود (حد قذف يعني 80 ضربه شلاق در مرد زناني كه به تنهايي يا –به جاي سه مرد –تنها با يك مرد به دادگاه بيايند و در مورد زنا شهادت بدهند صادر مي شود) .
ماده قانون مجازات اسلامی119:شهادت زنان به تنهايي يا به ضميمه مرد لواط را ثابت نمي كند .
ماده 128:راه هاي ثبوت مساحقه (همجنس گرایی زنان) در دادگاه همان راه هاي ثبوت لواط است (يعني با شهادت 4 مرد)
ماده 137قانون مجازات اسلامی:قوادي با شهادت دو مرد عادل ثابت مي شود.
10- دیگر قوانین تبعیض آمیز
سنگسار:
ماده83 قانون مدنی: حد زنا در موارد زیر رجم(سنگسار) است.
زنای مرد محصن( متاهل) و زنای زن محصنه( متاهل) با مرد بالغ.
پوشش اجباری:
تبصره 638 قانون مجازات اسلامی:زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.
شرط رییس جمهور بودن در ایران:
اصل 115 قانون اساسی: رییس جمهور از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط باشند انتخاب گردد.....
 

sayna

عضو جدید
کاربر ممتاز
کسی امروز برنامه ی خانواده اون برنامه که بنفشه رافعی مجریش بود دیده؟؟؟
خیلی حال کردم...
برنامه راجع به بیمه کردن زنان خانه دار بود...
جسارت رافعی رو ستایش می کنم;)
اونایی که می گن این دولت به نفع خانوما قانون وضع می کنه,نظرشون رو راجع به این جمله بگن:
سجادی:"زنان مهندس باید در خانه کار کنند."
 

sara-afshar777

عضو جدید
کسی امروز برنامه ی خانواده اون برنامه که بنفشه رافعی مجریش بود دیده؟؟؟
خیلی حال کردم...
برنامه راجع به بیمه کردن زنان خانه دار بود...
جسارت رافعی رو ستایش می کنم;)
اونایی که می گن این دولت به نفع خانوما قانون وضع می کنه,نظرشون رو راجع به این جمله بگن:
سجادی:"زنان مهندس باید در خانه کار کنند."

خب من همون خانوم مهندسی هستم که دارم تو خونه کار می کنم :mad:
بلا فاصله بعد از فارغ التحصیل شدن رفتم توی یه کار دولتی !!!!!!!!!
موقع شروع بکار اومدن گفتن این خانمه نمی تونه از عهده کارای شبکه بربیاد
ازم امتحان چگونگی درست کردن سرسیم ( کابل شبکه ) گرفتن !!!!!!
دو سه ماهی کار نکرده بودم گفتن شما بدون آزمون اومدین در ضمن ما برا تحلیل گر سیستم مرد می خوایم
این درو اون در زدم تا بهم اجازه حضور در آزمون ورودی که مخصوص مردا بود دادن
البته موقعی که تو تهران وقتی پیش اون آقای مسوول رفتم چگونه رفتار کرد بماند
آزمون دادم بین آقایون
تو آزمون رتبه اول رو آوردم
گفتن باید بری برای مصاحبه تخصصی
رفتم بماند که کسی که گذاشته بودن برا آزمون گرفتن هیچی از کامپیوتر نمی دونست
بیشتر به وضع ظاهر و حجابم کار داشت تا به توضیحاتی که در مورد شبکه و کامپیوتر می دادم
خلاصه بعد از کلی دوندگی شدم کارمند قرار دادی :biggrin:
با یه رئیس مجرد عقده ای که هر روز یه بهانه ای برای اذیت کردم پیدا می کرد
بعد از اداره هم حق نداشتم اون طوری که دلم می خواد لباس بپوشم برام بپا گذاشته بودن
تا ببین من روسری سرم می کنم یا مقنعه
..........
خلاصه کار کردن من ماجراها داره
اون چیزی که من بدست آوردم توی این مدت کار بیرون کردن این بود که از زن جماعت همه چی می خوان غیر از کار
الان هم خونه شین شدم
 

sara-afshar777

عضو جدید
مامان که خیلی جوان بود
ــ هم سن حالای من شاید ــ
جرأت نداشت بگوید :سرخ
چون همه یادشان می افتاد
به "گل سرخی"
کرملین
چپ
حالا که من جوانم
ــ هم سن آن روزهای مامان شاید ــ
جرأت نمی کنم بگویم سبز
چون خیلیها یادشان می افتد
به "سیادت "
رویش
اصلاح
.
. . چند سال دیگر که تو بزرگ شدی
ــ هم سن جوانی من و مامان-
جرأت داشته باش وبگو سفید
شاید کسی تکانی خورد و یادش افتاد
به کبوتر
به صلح
به آزادی

شعر از مستانه سپهری
 

ali.mehrkish

عضو جدید
مامان که خیلی جوان بود
ــ هم سن حالای من شاید ــ
جرأت نداشت بگوید :سرخ
چون همه یادشان می افتاد
به "گل سرخی"
کرملین
چپ
حالا که من جوانم
ــ هم سن آن روزهای مامان شاید ــ
جرأت نمی کنم بگویم سبز
چون خیلیها یادشان می افتد
به "سیادت "
رویش
اصلاح
.
. . چند سال دیگر که تو بزرگ شدی
ــ هم سن جوانی من و مامان-
جرأت داشته باش وبگو سفید
شاید کسی تکانی خورد و یادش افتاد
به کبوتر
به صلح
به آزادی

شعر از مستانه سپهری
در مورد مطالبی که مجلس تصویب کرده اطلاعاتی ندارم.
اما در مورد کمپین :
ایرادی که مخالفین میگیرند در جمله ی زیر خلاصه می شود.:
برابری در قالب تساوی....
در حالی که اسلام برابری را در قالب عدالت مطرح میکند.
و دو واژه تساوی و عدالت متفاوتند.
از طرفی بعضی مطالب مخالف نثر صریح قران هستند ...
(امیدوارم متوجه بشید که مخالفت با کمپین به معنای حمایت از نقض حقوق زنان نیست....)
 

sayna

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
در آيه ي 60 سوره احزاب خداوند دولت اسلامي را موظف مي كنه كه در مقابل منافقان و بيماردلان و كساني كه واسه بانوان ايجاد مزاحمت مي كنند رو ساكت نموده و حتي بنا بر برخي تفاسير حداقل آنچه كه از اين سوره دريافت ميشه تبعيد اون ها از جامعه اسلامي است...ولي چند لحظه تفكر كنيم..در جامعه ما كه دم از اسلام ميزنه جز برخورد گشت ارشاد با بدترين نوع ادبيات و با خرد كردن غرور و شخصيت يك زن در مقابل ديدگان همه چيز ديگه اي در اين رابطه ديديم؟؟؟؟
مگه نه اينكه همه جا تو همون كتاب مقدس اول به آقايون توصيه ميشه كه مراقب رفتار و اعمال و نگاه هاي خودشون باشن ولي چرا اين وسط تنها متهمان موجود زن ها هستند؟؟؟
تو اين مملكت هر مردي هر غلطي دلش مي خواد مي كنه...يه ديوونه ي زنجيره اي بيست تا زن حالا حتي گناهكار رو مي كشه...هر روز به چند ده يا شايدم چند صد دختر بي گناه تجاوز ميشه هيچكي به فكر نيست اونوقت ماموران متعهد نيروي انتظامي سر هر چهار راه انجام وظيفه مي كنن؟؟؟
چرا بايد از سياست و سياسي بازي بترسيم؟؟؟؟
چون ممكنه كمپ سياسي باشه نبايد همراهيشون كنيم؟؟؟؟
كي مي خواد جز من و تو شرايط رو تغيير بده؟؟؟؟
چرا فكر مي كنيم هيچ وقت گير حتي يكي از اون قوانين تبعيض آميز نمي شيم؟؟؟
چرا هيچكس به شبه هاي موجود كه البته ازنظر عالمان ديني ما شبهه است و از نظر ما يه سوال كاملا به جا درست و منطقي جواب نميده؟؟؟
 

sara-afshar777

عضو جدید
تاثیر قوانین در زندگی زنان ( برگرفته از سایت مدرسه فمینیستی)
http://evadeitnow.info/browse.php?u=Oi8vZmVtc2Nob29sLmluZm8vY2FtcGFpZ24vc3BpcC5waHA%2FcGFnZT1wcmludCZpZF9hcnRpY2xlPTI5&b=61
چرا قوانين موجود را عادلانه نمي‎دانيم؟
خيلي چيزهاست که بايد بدانيم و نمي‎دانيم. خيلي چيزهاست که با وجود اين‌كه نمي‎دانيم، به آن‌ها فکر هم نمي‎کنيم. ”قانون“ يکي از آن چيزهايي است که تا وقتي به گرفتاري دچار نشده‎ايم به فکرش نمي‎افتيم. اما متاسفانه آن زمان چنان عصبي و درمانده‎ايم که فقط مي‎خواهيم از مهلکه بيرون بياييم. پس باز فقط به قوانيني فکر مي کنيم که به خاطر دردسرهايي که دچار شده‎ايم به ناچار آن‎ها را شناخته‎ايم.
مثلا فكر كنيد كه در خانواده‎اي دختري را به ”خانه‎ي‎ بخت“ مي‎فرستند. همه چيز درست و مطابق رسم و رسوم انجام شده و خانواده داماد با سلام و صلوات مي‎آيند و با کلي عزت و احترام دختر را مي‎برند. آن خانواده دخترش را به خانه‎ بخت مي‎فرستد، اما کدام بخت؟ سياه يا سفيد؟ اگر خداي ناکرده داماد، آدم خوبي از آب درنيامد چه مي‎شود؟ همان خانه‎اي که به‎خاطر عروسي دختر سراپا شور و هيجان بود، به جهنم تبديل مي‎شود. دختر روز و شب اشک مي‎ريزد. با زبان يا با نگاه‎هاي غمگين‎اش، خانواده‎ يا خودش را به خاطر اين‎که موقع شوهر دادنش درست فکر نکرده‎اند، مورد سرزنش قرار مي‎دهد. شايد آن‎ها به خودشان دل‌داري بدهند که: ”ازدواج هندوانه‎ سربسته است و هيچ‌کس نمي‎داند بعدا چه از آب در مي‎آيد“. اما بعد از مدتي که دختر و خانواده‎اش از پله‎هاي دادگاه بالا و پايين بروند، اگر پيش بقيه هم اعتراف نكنند؛ لااقل پيش خودشان اعتراف خواهند كرد كه اين‎طورها هم نيست. اگر خود دختر و خانواده‎اش موقع ازدواج دنبال انگشتر و مهر نبودند و به جاي اين‎ها پاي قانون را وسط مي‎کشيدند و نقص‎هاي آن را با شرط‎هايي که حق داشتند در عقدنامه ذکر كنند جبران مي‎کردند، امروز نه آن دختر و نه خانواده‎اش پريشان و سردرگم نبودند؛ يا اگر قوانين مربوط به خانواده طور ديگري ـ يعني عادلانه ـ نوشته شده بود و شروط ضمن عقد نه با امضاي داماد بلكه حق طبيعي عروس‎ خانم بود، اين همه مشكل پيش نمي‎آمد.
حالا مي‎بينيد كه قانون واقعا اهميت دارد. براي مردها و زن‎ها، براي بچه‎هايي که به دنيا آمده‎اند و براي آن‎هايي که ممکن است به دنيا بيايند. بله، قانون براي هر انساني که مي‎خواهد آسوده زندگي کند، اهميت دارد. فقط دو دسته از افراد به قانون علاقه‎مند نيستند: کساني که قانون مانع از کارهاي خلاف‎شان مي‎شود، و آن‎هايي که اصلا از ارزش قوانين آگاهي ندارند.
برگرديم به ماجراي دختري که شوهر داده بوديم و با چشم گريان به خانه پدر برگشته بود. اگر شما جزو خانواده‎ي دختر بوديد و براي حل مشكل دخترتان به دادگاه مراجعه مي‎كرديد، وقتي در دادگاه ‎مي‎گفتيد دامادم نمي‎گذارد دخترم کار کند، نمي‎گذارد از خانه بيرون برود، يا نمي‎گذارد حتي به ديدن ما بيايد، وقتي مي‎گفتيد جايي که دامادم براي محل زندگي دخترم در نظر گرفته براي او قابل تحمل نيست، وقتي مي‎گفتيد دامادم اجازه نمي‎دهد به پزشكان كه دختر بيمارم را در بيمارستان عمل جراحي كنند و از اين قبيل مشكلات، و بعد جواب مي‎شنيديد که: ”خوب اين حق مرد است“، حتما با تعجب مي‎پرسيديد: ”چه کسي به مرد چنين حق و حقوقي داده؟“ جواب ساده است: قانون. اين بلا را قانون به سرتان آورده است. اما گناه خودتان هم کم نيست. شما چشم بسته اختيار فرزندتان را به دست کس ديگري داده‎ايد. فردي که مي‎تواند او را در خانه زنداني کند. در صورت بيماري مانع از معالجه‎اش شود. فرزندانش را از او بگيرد و حتي اگر دلش خواست شکنجه کند و بکشد. اگر هم دچار بيماري رواني بود و خيال کرد زن‎اش به او خيانت کرده با خيال راحت مي‎تواند زن‎اش را به قتل برساند، بدون آن‎كه به‎طور عادلانه مجازات شود. يعني شما با فرستادن دخترتان به ”خانه بخت“ او را به بردگي کسي درآورده ايد که اختيار مرگ و زندگي‎اش را در دست دارد.
فکر مي کنيد مواردي که مثال زده‎ايم خيلي عجيب و غريب هستند و به‎ندرت اتفاق مي‎افتند؟ متاسفانه اين طور نيست. همه قتل‎هاي خانوادگي که هر روز در روزنامه‎ها مي‎خوانيم، ريشه در ضعف قوانين و ضعف خود ما در شناختن آن‌ها دارند. متاسفانه ما به جاي توجه به قانون، به آداب و رسوم پناه مي‎بريم و براي اطمينان از صداقت داماد و محکم بودن بنياد خانواده و آينده خود و فرزندان‎مان مهريه‎هاي سرسام آور طلب مي‎کنيم. اما اين را که در عقدنامه قيد شود زن حق طلاق دارد عيب مي‎دانيم. درحالي‎که اگر زندگي زن و شوهري با مشکلات جدي روبرو شود زن در نهايت براي نجات از جهنم زندگي خانوادگي، خيلي راحت مهريه‎اش را مي‎بخشد (يعني مجبور است). و تازه بايد براي گرفتن طلاق دوندگي کنيد و رنج ببريد و از زندگي‎تان سير شويد.
اما مي‎شود از اين همه مصيبت پرهيز کرد. کافيست همه ما، زن و مرد، مادرها و پدرها و خواهرها و برادرهايي که براي عزيزان‎مان ارزش قائليم به جاي در خواب و خيال زندگي کردن يک کمي روي زمين بياييم و به خودمان زحمت بدهيم و بفهميم اصلا قوانيني که بر زندگي زنان و دختران ما و در نهايت بر خانواده‎هاي ما حکومت مي‎کنند چه هستند. نقاط ضعف اين قوانين را بشناسيم و در درجه‎ي اول سعي کنيم با استفاده از راه‎هاي قانوني و شرط‌هايي که موقع ازدواج مي‎گذاريم با آن‎ها مبارزه کنيم و بعد تلاش کنيم تا با حذف قوانيني که غير انساني و تبعيض‎آميزند و پايه و اساس خانواده ها را به خطر مي اندازند، براي خودمان و براي همه ي انسان هاي ديگري که در کشورمان زندگي مي کنند، دنياي بهتر و آسوده‎تري خلق کنيم. دنيايي که در آن با آسودگي خيال در جشن عروسي دختران‎مان شرکت کنيم و بدانيم آن‎ها و همسران‎شان به سوي زندگي شاد و سالمي قدم برمي‎دارند نه به سوي يک جهنم مشترک.
برخي از قوانيني که ناعادلانه هستند:
1 ـ ازدواج: [1]
در كشور ما ايران مسئله‎ ازدواج امر مهمي است كه به‎خصوص در زندگي زنان تاثير بسياري مي‎گذارد. اما اگر كتاب قانون مدني ايران را ورق بزنيم مي‎بينيم ازدواجي كه قرار بوده ”شيريني“ زندگي باشد، گاهي چنان مشكلات روحي و جسمي را براي زنان به‎وجود مي‎آورد كه تا آخر عمرشان با طعم تلخ آن زندگي مي‎كنند. اولين قدم براي ازدواج يك دختر، طبق قانون موجود ”شرط اجازه‎ي پدر“ است، يعني اگر پدري نخواهد كه دخترش ازدواج كند، آن دختر حتي اگر استاد دانشگاه باشد و 40 ساله هم باشد جز از طريق دادگاه (آن هم به شرط قانع شدن دادگاه) تا آخر عمر نمي‎تواند ازدواج كند. در واقع دختران باکره براي ازدواج حتما بايد اجازه پدر يا جد پدري را داشته باشند در غير اين‎صورت پدر و پدربزرگ مي توانند حتي بعد از ازدواج، عقد نکاح دختر را از طريق دادگاه باطل اعلام كنند. عده ای فلسفه این امر را لزوم احترام به پدر دانسته‎اند اما سوال ما این است که آیا فقط دختران باید به پدران‎شان احترام بگذارند؟ و پسران مجبور به احترام گذاشتن به پدر نیستند؟ و از همه مهمتر چرا فقط پدر باید مورد تکریم و احترام قرار گیرد و چرا احترام مادر به فراموشی سپرده شده است و نیازی به کسب موافقت مادر نیست؟
اگر پدري دلش بخواهد، مي‎تواند با اجازه دادگاه، دختر خود را حتي قبل از 13 سالگي به عقد مردي 70 ساله درآورد. طبق اين قانون ناعادلانه ازدواج دختران كوچك در بسياري از مناطق كشور ما به‎خصوص در روستاها صورت مي‎گيرد، چون ”قانون“ به پدر اين حق را مي‎دهد.
سن ازدواج كه در قانون ما 13 سال براي دختران در نظر گرفته شده باعث مي‎شود كه مشكلات فراواني در جامعه ايجاد شود، براي نمونه تحقيقي كه در شهرستان بوشهر انجام شده نشان مي‎دهد كه زن و شوهرهايي كه در سنين پايين (15 الي 19) ازدواج كرده‎اند در 78 درصد موارد ازدواج‎شان به طلاق منجر شده است. [2].
متاسفانه در ايران،‌زن با ازدواج، يکسري از حقوق خود مانند تعيين محل زندگي، اجازه سفر و خروج از کشور را از دست مي‎دهد و كار او در بيرون از خانه مشروط به اجازه‎ي شوهر مي‎شود. در واقع زنان در عوض مهريه‎اي كه در سند ازدواج به صورت عدد و رقم نوشته شده از بسياري از حقوق خود محروم مي‎شوند. چون شوهر مي‎تواند زن را از كار كردن، ‌از زندگي در شهري خاص و از مسافرت به خارج از كشور محروم كند.
طبق قانون، محل زندگي زن بايد تابع محل زندگي شوهرش باشد. مثلا اگر شوهر در شهرستان كاري پيدا كند و زن نخواهد با او به آن شهر برود، مرد مي‎تواند حكم عدم تمكين زن را از دادگاه بگيرد و با زن ديگري ازدواج كند. اين بي‎عدالتي‎ها را مي‎توانيم هر روز در ميان زنان دور و اطراف‎مان ببينيم.
زن همچنين با ازدواج مجبور به تمکين از مرد مي شود به گونه اي که بر اساس قانون هرگاه مرد اراده کند زن بايد آماده برقراري رابطه جنسي باشد، حتي اگر ميل نداشته باشد. يعني اين قوانين تبعيض‎آميز مي‎تواند ترسي وحشتناک از ازدواج در دل دختران جوان ايجاد کند.
رياست خانواده نيز بر اساس قانون مدني به طور مطلق در اختيار مرد است. زنان ايراني نمي توانند بدون اجازه وزارت کشور با فرد خارجي ازدواج کنند، ولي اين محدوديت براي مردان وجود ندارد.
قوانين مربوط به ازدواج در زندگي زنان هزاران شكل و رنگ به خود مي‎گيرد و هيچ زني نمي‎تواند بگويد اگر در حال حاضر داراي زندگي خانوادگي خوبی است، هميشه اين روال ادامه خواهد داشت، چون ممكن است بر اثر شرايطي مثل بيماري يا پيري زن يا ثروتمند شدن شوهرش با اين قبيل مسائل دردناك روبرو شود.
2 ـ طلاق: [3]
طبق قانون، طلاق حق انحصاري مرد است و مرد مي‎تواند هر وقت که بخواهد زنش را طلاق بدهد. اما اگر تقاضاي طلاق از سوي زن مطرح شود او بايد مواردي هم‎چون: بدرفتاري همسر، ندادن نفقه، اعتياد و يا زنداني بودن شوهر و... را اثبات کند. بسياري مي‎دانند که اثبات اين موارد در دادگاه چقدر مشکل است. در اغلب اوقات زن پس از چند سال دوندگي موفق به اثبات آن مي شود. البته در اين موارد نيز زنان براي رهايي از ظلم و كتك‎هاي شوهر، اغلب مجبور مي‎شوند مهريه خود را ببخشند. تحقيقي كه در شهر قم انجام شده نشان مي‎دهد كه 91 درصد از زنان طلاق گرفته در قم مهريه خود را به صورت كامل دريافت نكرده‎اند [4]. در طلاق‎هايي هم كه با توافق زن و شوهر انجام مي‎شود، موارد بسياري را مي‎بينيم كه اين زن است كه تمام حقوق مالي خود را بخشيده تا توانسته به اصطلاح توافق شوهرش را بگيرد. در بسياري از موارد حتي هزينه‎هاي محضر و جاري شدن صيغه‎ طلاق را نيز زن پرداخت كرده است. اين درحالي است كه حتي در قوانين شرع هم به‎روشني ذكر شده است كه طلاق خلعي، طلاقي است كه اگر زن مهريه خود را ببخشد به‎راحتي مي‎تواند طلاق بگيرد، اما در قوانين موجود به‎دليل اين‎كه ”رضايت شوهر“ هم علاوه بر بخشيدن مهريه اضافه شده، طلاق را براي زنان بسيار مشكل كرده و در واقع مشاهده مي‎كنيم كه قانون طلاق، زنان را حتي از حقي كه در قوانين شرع به زنان داده شده، محروم كرده است و اگر زن مهريه‎ي خود را ببخشد باز هم براي طلاق نياز به ”رضايت شوهر“ دارد.
مراجعه به دادگاه‎هاي خانواده نشان مي‎دهد كه حتي وقتي مردان مي‎خواهند زن خود را طلاق بدهند براي اين‎كه مهريه و حقوق زنان را پرداخت نكنند، چنان زن را تحت فشار قرار مي‎دهند تا زن، به بن‎بست برسد و خود خواستار طلاق شود و از حقوق ناچيزش هم بگذرد.
3 ـ حق ولايت (سرپرستي) بر فرزندان: [5]
در قوانين ما، حضانت و ولايت فرزندان دو مفهوم جداگانه دارد. حضانت به معناي نگهداري فرزند است و ولايت به معناي: سرپرستي و اداره امور مالي، تصميم در مورد تحصيل، تعيين محل زندگي، اجازه خروج از کشور، اظهار نظر و اجازه در مورد مسائل درماني كودك و موارد ديگر است. بر اساس قانون مدني ايران مادر هيچ وقت نمي‎تواند سرپرست فرزندش باشد و در صورت نبودن پدر و جد پدري نيز سرپرستي فرزندان به او تعلق نمي گيرد و تنها مي تواند قيم فرزند خود باشد. البته در آن صورت هم اداره سرپرستي (زير نظر دادستان) بر کارهاي مادر نظارت دارد و حتي حق فروش اموال فرزندان نيز به عهده اداره سرپرستي است.
مادر به‎جز افتتاح حساب قرض‎الحسنه حتي نمي‎تواند براي فرزندش حسابي باز كند، يا بدون امضاء شوهرش براي كودكش خانه‎اي بخرد. اگر مادري با اجازه‎ پدر كودك و با پول خود براي فرزندش خانه‎اي بخرد، پدر مي‎تواند هر موقع دلش بخواهد آن خانه را بفروشد يا اجاره دهد و مادر در اين موارد هيچ حقي ندارد. يا مادري كه فرزندش به‎دليل بيماري در بيمارستان است و نياز به عمل جراحي داشته باشد، اين پدر است كه بايد اجازه‎ي عمل را بدهد و مادر نمي‎تواند بدون امضاي پدر، از پزشكان بخواهد كه كودكش را عمل حراحي كنند. اين درحالي‎ است كه طبق قانون، سرپرستي و ولايت پدر، ”قهري“ است. يعني حتي اگر خود پدر هم بخواهد نمي‎تواند سرپرستي كودك را به همسر خود واگذار كند!
4 ـ تعدد زوجات ( چند همسري): [6]
از ديگر موارد نابرابري در قانون فعلي ازدواج نيز بحث تعدد زوجات، يعني چندزني مردان است. به گونه‎اي که مرد مي‎تواند 4 زن عقدي و بي‎نهايت زن صيغه‎اي داشته باشد. بسياري از زنان تصور مي‎کنند که شوهرشان آنقدر مرد خوبي است که دست به چنين کاري نمي‎زند اما سر زدن به دادگاه هاي خانواده نشان مي دهد که بسياري از شوهران حتي به بهاي پنهان کردن آن از همسر اول خود از اين ”حق قانوني“ و ناعادلانه استفاده مي کنند. اين قانون و عدم امكان طلاق از سوي زنان و قدرتي كه در قانون به مرد داده شده، مشكلات بسياري را در روابط خانوادگي ايجاد كرده است كه اوج آن را مي‎توان در پديده‎ي همسركشي مشاهده كرد. تحقيقي كه در 15 استان كشور در مورد همسركشي شده است نشان مي‎دهد كه 67 درصد زناني كه شوهران‎شان را به‎قتل رسانده‎اند به‎خاطر خيانت شوهران‎شان، و 33 درصد نيز در برابر خشونت‎هايي كه شوهران‎شان اعمال مي‎كردند مرتكب جنايت شده‌اند [7]. چون قوانين موجود تبعيض‎آميز است و نمي‎تواند روابط بين زن و مرد را به‎طور انساني و عادلانه تنظيم كند بنابراين باعث بروز چنين روابط ناسالمي مي‎شود.
 

sara-afshar777

عضو جدید
ادامه متن تاثیر قوانین بر زندگی زنان

5 ـ سن مسئوليت کيفري: [8]
سن مسئوليت کيفري براي دختران 9 سال قمري(8 سال و 9 ماه شمسي) و براي پسران 15 سال قمري(14 سال و 6 ماه شمسي) است. به‎طوري که اگر دختري 9 ساله‎ مرتکب جرمي شود با او مثل يک انسان بزرگسال رفتار مي کنند و تمامي مجازاتي را که قانون در نظر گرفته است (حتي اگر اعدام باشد) براي او نيز صادر مي شود. تنها استثنا اين است که آن كودك را در زندان يا كانون اصلاح و تربيت نگه مي‎دارند تا به سن 18 سالگي برسد و بعد حكم اعدام را اجرا مي‎كنند. بايد از قانون‌گذاران پرسيد كه آيا كودكي كه 9 سال‎اش است آن‎قدر عاقل و بالغ است كه در مورد اعمالي كه انجام مي‎دهد بايد جان و زندگي‎اش را از او گرفت؟ حالا چه بعد از 9 سال باشد چه در همان سن!
6 ـ تابعيت: [9]
طبق قانون، تابعيت مسئله بسيار مهمي است. تابعيت با توجه به شرايط امروز جهان داراي اهميت زيادي شده است چراكه تابعيت، روابط فرد با دولت را مشخص مي‎كند و تابعيت افراد نشان مي‎دهد كه تحت قوانين كدام كشور بايد ازدواج كنند، مجازات شوند، مالكيت داشته باشند و...
طبق قوانين ما تابعيت زن ايراني به فرزندش منتقل نمي‎شود. اگر پدر شما ايراني باشد، شما هم ايراني محسوب مي‎شويد، اما داشتن مادر ايراني، شما را ايراني محسوب نمي‎كند. اين مسئله مشكلات زيادي را براي زناني كه براي نمونه با مردان افغاني ازدواج كرده‎اند، به‎وجود آورده است. چون بچه‎هاي آنان ايراني محسوب نمي‎شوند و براي همين هم حق زندگي در ايران را ندارند. طبق برآورد يكي از مسئولان، حدود 20 هزار كودك در ايران وجود دارند كه فاقد شناسنامه هستند. يعني اين كودكان حق زندگي و رفتن به مدرسه را در ايران ندارند. به اين دليل ساده كه مادران ايراني‎شان بدون اجازه وزارت کشور با مرد افغانی ازدواج کرده اند و لذا فرزندان آنان ایرانی محسوب نشده و ضمنا فاقد شناسنامه نیز هستند.
از طرفي زن ايراني كه با مرد خارجي ازدواج كند در بعضي موارد حتي تابعيت ايراني خود را نيز از دست مي‎دهد.
7 ـ ديه: [10]
”ديه“ ميزان پولي است كه به عنوان خسارت از سوي قاتل يا كسي كه مرتکب ضرب و شتم شده به كسي كه صدمه ديده يا خانواده‎ كسي كه كشته شده‎، پرداخت مي‎شود. در قوانين ايران ارزش جان زن نصف ارزش جان مرد در نظر گرفته شده است. براي مثال اگر خواهر و برادري در يك خيابان با ماشيني تصادف كنند و هر دو پاي‎شان بكشند خسارتي كه به برادر مي‎دهند دو برابر خسارتي است كه به خواهرش مي‎دهند. و اگر در اين تصادف هر دوي آن‎ها كشته شوند خسارتي كه براي پسر به خانواده‎‎اش داده مي‎شود، دو برابر خسارتي است كه براي خواهرش مي‎پردازند. يا اگر زني كه پنج ماهه حامله است تصادف كند و در آن تصادف كشته شود، ميزان خسارتي كه براي مرگ زن پرداخته مي‎شود نصف مبلغي است كه براي جنين پسري كه در شكم اوست مي‎پردازند.
8 ـ ارث: [11]
بر اساس قانون مدني بعد از مرگ پدر و مادر پسران دو برابر دختران ارث مي برند. اگر مردي فوت کند و زن و بچه داشته باشد زن يک هشتم از اموال شوهرش را ارث مي برد و اگر شوهر بچه نداشته باشد زن يک چهارم اموال شوهر را ارث مي‎برد. البته زن هيچ‎گاه از زمين ارثي نمي‎برد.
اگر مردي بميرد و چند همسر داشته باشد همان سهم يک هشتم يا يک چهارم بين تمام زنانش تقسيم مي شود. اما اگر زني بميرد و شوهر و بچه داشته باشد، شوهر يک چهارم از اموال زن را ارث مي‌برد و اگر زن بچه نداشته باشد، شوهر نصف اموال را ارث مي برد. پس عملا شوهر دو برابر زن ارث مي‎برد.
و دردناک‎تر آنکه که اگر زنی فوت کند و هیچ وارثی غیر از شوهرش نداشته باشد، تمام اموال او به شوهرش به ارث می‎رسد. اما اگر مردی فوت کند و غیر از زنش هیچ وارثی نداشته باشد فقط یک چهارم از قیمت ابنیه و اشجار و اموال منقول شوهر به او ارث می‎رسد و بقیه اموال شوهر متعلق به دولت خواهد بود یعنی دولت به آن مرد نزدیک‎تر است تا زنش که یک عمر با او به سر برده است.
9 ـ قوانيني که از قتل هاي ناموسي حمايت مي کند: [12]
از جمله قوانين تبعيض‎آميز ديگر مي‎توان به قانوني اشاره كرد كه به مرد اجازه مي‎دهد هرگاه زن‎اش را در هم بستري با مرد ديگري ببيند مي‎تواند زن را بكشد و قانون آن مرد را مجازات نمي‎كند اين قانون دست مردان را براي كشتن زنان باز گذاشته است. به عنوان مثال 20 درصد قتل‎ها در كشورمان قتل‎هايي با انگيزه‎ي ناموسي و جنسي مي‌باشد. تحقيقي در اين مورد نشان مي‎دهد كه 90 درصد از مرداني كه همسران خود را كشته‎اند به دليل بدگماني و توهم نسبت به همسران‎شان، آن‎ها را قتل رسانده‎اند. وقتي از اين مردان پرسيده شده است كه آيا به انحراف اخلاقي همسران خود اطمينان داشتند همگي جواب داده‎اند كه نه در اين مورد مطمئن نبوده‎اند و فقط به زنان‎شان شك كرده‎اند(3). اين مردان مي‎توانند در دادگاه مدعي شوند كه زنان‎شان به آن‎ها خيانت كرده‎ (و مهدورالدم بوده، پس حق داشته او را بكشد) و طبق قوانين موجود از شر مجازات‎هاي سنگين خلاص شوند. يعني مرداني كه فقط به همسران خود شك كرده بودند با وجود قوانين حمايت‎كننده مي‎توانند زنان‎شان را به قتل برسانند. در مورد قتل عمدی فرزندان نيز طبق قانون پدر و جد پدري (پدربزرگ پدری) قصاص نمي شوند، مثلا اگر پدري دخترش را به‎دليل شك به او، يا به هر دليل ديگر به قتل برساند طبق قانون از مجازات (قصاص) معاف مي‎شود و دادگاه می تواند او را به حداکثر ده سال حبس محکوم کند.
10 ـ شهادت: [13]
در بعضي موارد زنان، حق شهادت دادن ندارند، مانند جرم لواط یا مساحقه (هم‎جنس‎گرایی زنان) یا قوادی یا شرب خمر و ....
در مواردي هم که شهادت زن در دادگاه‎‎ها پذيرفته مي‎شود، 2 زن شاهد برابر با يك مرد شاهد به حساب مي‎آيد و معمولا در مورد واقعه‎اي که زنان شهادت مي‎دهند بايد حتما يک مرد نيز در آن مورد شهادت دهد تا براي دادگاه ملاك باشد..
چرا مي‎خواهيم براي تغيير قوانين تبعيض‎آميز ”يک ميليون امضاء“ جمع کنيم؟
در جهان و در زندگي انسان‎ها هيچ قانوني غيرقابل تغيير نيست. به نظر بسياري از حقوقدانان، قانون مثل لباس است و وقتي آدم چاق يا لاغر مي‎شود، لباس‎اش هم باید عوض شود. در بسياري از كشورهاي جهان، قانون‎دانان و قانون‌گذاران معتقدند كه قانون بايد يک قدم جلوتر ازفرهنگ حرکت کند تا بتواند نقش مثبتي در زندگي افراد يك جامعه داشته باشد و فرهنگ و زندگي مردمان را تعالي بخشد. يعني وقتي فرهنگ جامعه يک قدم به پیش رفت، قانون بايد عوض شود و يک قدم از فرهنگ جلوتر برود و به اين شکل است كه قانون، جنبه ارشادي پيدا مي‎کند. در واقع قانون‌گذاران در اكثر كشورهاي جهان يكي از نقش‎هاي قانون را فرهنگ‎سازي مي‎دانند و براي همين معتقدند كه قانون بايد نسبت به عرف و فرهنگ جامعه ديدگاه پيشرفته‎تري داشته باشد. اما متاسفانه اكنون قوانين ما با فرهنگ جامعه نسبت عکس دارد. يعني قوانين ايران چند قدم عقب‎تر از فرهنگ متوسط جامعه است. اين عقب‎افتادگي در رابطه با قوانين مربوط به زنان بيشتر است زيرا درحالي‎كه بيش از 60 درصد از پذيرفته‎شدگان دانشگاه‎ها را زنان تشكيل مي‎دهند و زنان در عرصه‎هاي مختلف اجتماعي، اقتصادي توانايي‎هاي خود را به اثبات رسانده‎اند، اما قوانين موجود به‎شدت تبعيض‎آميز و به ضرر زنان است.
با وجود آن‎كه زنان در زندگي شخصي خود سعي مي‎كنند از طريق طي كردن مدارج تحصيلي يا شغلي، زندگي خود و خانواده‎هاي‎شان را بهبود بخشند اما به دليل وجود قوانين تبعيض‎آميز، بسياري از اين تلاش‎هاي شخصي نيز دچار بن‎بست مي‎شود. شايد به اين خاطر كه زنان كمتر به قوانيني كه زندگي‎شان را تحت تاثير قرار مي‎دهد اعتراض كرده‎اند و اگر هم اعتراض كرده‎اند چون اين‎كار را به‎صورت فردي انجام داده‎اند، اعتراض‎شان به‎جايي نرسيده است. و شايد هم دليلش اين باشد كه ما توجه نكرده‌ايم كه منافع زنان از منافع مردان و کودکان جدا نيست. براي رفع اين نابرابري‎ها ما گروه‎هايي از زنان، طرح جمع‎آوري ”يك ميليون امضاء براي تغيير قوانين تبعيض‎آميز“ را در پيش گرفتيم تا به مسئولان نشان دهيم كه بسياري از زنان و مردان در ايران خواستار تغيير و بازنگري در قوانين تبعيض‎آميز موجود هستند و اين خواست تغيير قوانين، تنها خواست يك گروه كوچك از زنان ايراني نيست. طرح و درخواست گسترده براي تغيير و بازنگري در قوانين تبعيض‎آميز و جمع‎آوري اين امضاها به قانون‌گذاران نشان خواهد داد كه زنان ايران در مورد درخواست خود جدي و استوار هستند.
تقاضاي بازنگري در قوانين تبعيض‎آميز نه تنها درخواستي غيرمشروع و مخالف اسلام نيست بلكه با تعهدات بين‎المللي دولت ايران نيز هم‌خواني دارد چون دولت ايران به میثاق بین المللی حقوق مدنی-سیاسی و میثاق بین‎المللی حقوق اقتصادی- اجتماعی پیوسته و متعد اجرای آن شده است و اولين گام در اين کنوانسيون‎ها منع هرگونه تبعيض است. بنابراين تبعيض بايد از بين برود. چون منطبق با تعهدات بين المللي دولت ايران است.
از سوي ديگر درخواست تغيير و اصلاح قوانين تبعيض‎آميز هيچ‎گونه ضديتي با مباني اسلام ندارد و نقص کننده اصول دين نيست. زيرا قوانيني كه ما خواهان تغيير آن هستيم محل اختلاف بين مجتهدين و علماي دين است و بسياري از فقها از جمله آيت الله صانعي يا آيت‎آلله بجنوردي و ديگر مجتهدين سال‎هاست که اين درخواست‎ها براي بازنگري در قوانين تبعيض‎آميز را مورد تاييد قرار داده‎اند و آن را مغاير با اسلام ندانسته‎اند. زيرا آنان معتقدند كه قوانين با توجه به مقتضيات زمان و مكان بايد تغيير كند و با سطح فرهنگ و نقش و حضور زنان ايراني متناسب شود.
آنان معتقدند كه ما در اسلام مسئله‎اي به نام ”حکم ثانويه“ داريم. براساس حکم ثانويه حتي اگر دستوري به صراحت در قرآن آمده باشد اما مقتضيات زمان و مکان مغاير اجراي آن باشد، مي‎توان آن حكم را تغيير داد. اين مسئله در اسلام وجود دارد كه هرجا حکم اوليه بنابه مقتضيات زمان يا مکان قابل اجرا نبود مي‎توان با توجه به روح کلي حکم اوليه، قانوني نزديک به آن قانون صادر كرد.
آيت‎الله موسوي بجنوردي به صراحت اعلام كرده‎ است: ”اسلام هيچ‎گونه تفاوتي در حقوق بشر و حقوق انساني قايل نيست و نمي‎توان گفت يك جنسيت كرامت دارد و ديگري كرامت ندارد.“ به‎نظر ايشان:”حقوق بشر در جامعه‎ اسلامي معنا مي‎دهد. حقوق براي بشر است و خداوند اين حقوق را با حذف جنسيت براي انسان قايل شده“ [15]
اما اين قوانين تبعيض‎آميز تا ابد تغييري نخواهد كرد و زندگي بسياري از زنان را ويران خواهد كرد، مگر آن‎كه نه تنها تعداد زيادي از مردم خواهان تغيير آن باشند بلكه خواسته‎ي خود را به گوش مسئولان و قانونگذاران كشور برسانند. جمع‎آوري امضاء براي تغيير اين قوانين براي رساندن اين پيام است. شما نيز مي‎توانيد با امضا بيانيه ”يك ميليون امضاء براي تغيير قوانين تبعيض‎آميز“ از طريق افرادي كه براي جمع‎آوري امضاء به سراغ شما مي‎آيند يا ارسال فرمي كه در انتهاي اين جزوه آمده براي تغيير اين قوانين و بهبود زندگي زنان ايراني قدمي برداريد.
 

ali.mehrkish

عضو جدید
ادامه متن تاثیر قوانین بر زندگی زنان

5 ـ سن مسئوليت کيفري: [8]
سن مسئوليت کيفري براي دختران 9 سال قمري(8 سال و 9 ماه شمسي) و براي پسران 15 سال قمري(14 سال و 6 ماه شمسي) است. به‎طوري که اگر دختري 9 ساله‎ مرتکب جرمي شود با او مثل يک انسان بزرگسال رفتار مي کنند و تمامي مجازاتي را که قانون در نظر گرفته است (حتي اگر اعدام باشد) براي او نيز صادر مي شود. تنها استثنا اين است که آن كودك را در زندان يا كانون اصلاح و تربيت نگه مي‎دارند تا به سن 18 سالگي برسد و بعد حكم اعدام را اجرا مي‎كنند. بايد از قانون‌گذاران پرسيد كه آيا كودكي كه 9 سال‎اش است آن‎قدر عاقل و بالغ است كه در مورد اعمالي كه انجام مي‎دهد بايد جان و زندگي‎اش را از او گرفت؟ حالا چه بعد از 9 سال باشد چه در همان سن!
6 ـ تابعيت: [9]
طبق قانون، تابعيت مسئله بسيار مهمي است. تابعيت با توجه به شرايط امروز جهان داراي اهميت زيادي شده است چراكه تابعيت، روابط فرد با دولت را مشخص مي‎كند و تابعيت افراد نشان مي‎دهد كه تحت قوانين كدام كشور بايد ازدواج كنند، مجازات شوند، مالكيت داشته باشند و...
طبق قوانين ما تابعيت زن ايراني به فرزندش منتقل نمي‎شود. اگر پدر شما ايراني باشد، شما هم ايراني محسوب مي‎شويد، اما داشتن مادر ايراني، شما را ايراني محسوب نمي‎كند. اين مسئله مشكلات زيادي را براي زناني كه براي نمونه با مردان افغاني ازدواج كرده‎اند، به‎وجود آورده است. چون بچه‎هاي آنان ايراني محسوب نمي‎شوند و براي همين هم حق زندگي در ايران را ندارند. طبق برآورد يكي از مسئولان، حدود 20 هزار كودك در ايران وجود دارند كه فاقد شناسنامه هستند. يعني اين كودكان حق زندگي و رفتن به مدرسه را در ايران ندارند. به اين دليل ساده كه مادران ايراني‎شان بدون اجازه وزارت کشور با مرد افغانی ازدواج کرده اند و لذا فرزندان آنان ایرانی محسوب نشده و ضمنا فاقد شناسنامه نیز هستند.
از طرفي زن ايراني كه با مرد خارجي ازدواج كند در بعضي موارد حتي تابعيت ايراني خود را نيز از دست مي‎دهد.
7 ـ ديه: [10]
”ديه“ ميزان پولي است كه به عنوان خسارت از سوي قاتل يا كسي كه مرتکب ضرب و شتم شده به كسي كه صدمه ديده يا خانواده‎ كسي كه كشته شده‎، پرداخت مي‎شود. در قوانين ايران ارزش جان زن نصف ارزش جان مرد در نظر گرفته شده است. براي مثال اگر خواهر و برادري در يك خيابان با ماشيني تصادف كنند و هر دو پاي‎شان بكشند خسارتي كه به برادر مي‎دهند دو برابر خسارتي است كه به خواهرش مي‎دهند. و اگر در اين تصادف هر دوي آن‎ها كشته شوند خسارتي كه براي پسر به خانواده‎‎اش داده مي‎شود، دو برابر خسارتي است كه براي خواهرش مي‎پردازند. يا اگر زني كه پنج ماهه حامله است تصادف كند و در آن تصادف كشته شود، ميزان خسارتي كه براي مرگ زن پرداخته مي‎شود نصف مبلغي است كه براي جنين پسري كه در شكم اوست مي‎پردازند.
8 ـ ارث: [11]
بر اساس قانون مدني بعد از مرگ پدر و مادر پسران دو برابر دختران ارث مي برند. اگر مردي فوت کند و زن و بچه داشته باشد زن يک هشتم از اموال شوهرش را ارث مي برد و اگر شوهر بچه نداشته باشد زن يک چهارم اموال شوهر را ارث مي‎برد. البته زن هيچ‎گاه از زمين ارثي نمي‎برد.
اگر مردي بميرد و چند همسر داشته باشد همان سهم يک هشتم يا يک چهارم بين تمام زنانش تقسيم مي شود. اما اگر زني بميرد و شوهر و بچه داشته باشد، شوهر يک چهارم از اموال زن را ارث مي‌برد و اگر زن بچه نداشته باشد، شوهر نصف اموال را ارث مي برد. پس عملا شوهر دو برابر زن ارث مي‎برد.
و دردناک‎تر آنکه که اگر زنی فوت کند و هیچ وارثی غیر از شوهرش نداشته باشد، تمام اموال او به شوهرش به ارث می‎رسد. اما اگر مردی فوت کند و غیر از زنش هیچ وارثی نداشته باشد فقط یک چهارم از قیمت ابنیه و اشجار و اموال منقول شوهر به او ارث می‎رسد و بقیه اموال شوهر متعلق به دولت خواهد بود یعنی دولت به آن مرد نزدیک‎تر است تا زنش که یک عمر با او به سر برده است.
9 ـ قوانيني که از قتل هاي ناموسي حمايت مي کند: [12]
از جمله قوانين تبعيض‎آميز ديگر مي‎توان به قانوني اشاره كرد كه به مرد اجازه مي‎دهد هرگاه زن‎اش را در هم بستري با مرد ديگري ببيند مي‎تواند زن را بكشد و قانون آن مرد را مجازات نمي‎كند اين قانون دست مردان را براي كشتن زنان باز گذاشته است. به عنوان مثال 20 درصد قتل‎ها در كشورمان قتل‎هايي با انگيزه‎ي ناموسي و جنسي مي‌باشد. تحقيقي در اين مورد نشان مي‎دهد كه 90 درصد از مرداني كه همسران خود را كشته‎اند به دليل بدگماني و توهم نسبت به همسران‎شان، آن‎ها را قتل رسانده‎اند. وقتي از اين مردان پرسيده شده است كه آيا به انحراف اخلاقي همسران خود اطمينان داشتند همگي جواب داده‎اند كه نه در اين مورد مطمئن نبوده‎اند و فقط به زنان‎شان شك كرده‎اند(3). اين مردان مي‎توانند در دادگاه مدعي شوند كه زنان‎شان به آن‎ها خيانت كرده‎ (و مهدورالدم بوده، پس حق داشته او را بكشد) و طبق قوانين موجود از شر مجازات‎هاي سنگين خلاص شوند. يعني مرداني كه فقط به همسران خود شك كرده بودند با وجود قوانين حمايت‎كننده مي‎توانند زنان‎شان را به قتل برسانند. در مورد قتل عمدی فرزندان نيز طبق قانون پدر و جد پدري (پدربزرگ پدری) قصاص نمي شوند، مثلا اگر پدري دخترش را به‎دليل شك به او، يا به هر دليل ديگر به قتل برساند طبق قانون از مجازات (قصاص) معاف مي‎شود و دادگاه می تواند او را به حداکثر ده سال حبس محکوم کند.
10 ـ شهادت: [13]
در بعضي موارد زنان، حق شهادت دادن ندارند، مانند جرم لواط یا مساحقه (هم‎جنس‎گرایی زنان) یا قوادی یا شرب خمر و ....
در مواردي هم که شهادت زن در دادگاه‎‎ها پذيرفته مي‎شود، 2 زن شاهد برابر با يك مرد شاهد به حساب مي‎آيد و معمولا در مورد واقعه‎اي که زنان شهادت مي‎دهند بايد حتما يک مرد نيز در آن مورد شهادت دهد تا براي دادگاه ملاك باشد..
چرا مي‎خواهيم براي تغيير قوانين تبعيض‎آميز ”يک ميليون امضاء“ جمع کنيم؟
در جهان و در زندگي انسان‎ها هيچ قانوني غيرقابل تغيير نيست. به نظر بسياري از حقوقدانان، قانون مثل لباس است و وقتي آدم چاق يا لاغر مي‎شود، لباس‎اش هم باید عوض شود. در بسياري از كشورهاي جهان، قانون‎دانان و قانون‌گذاران معتقدند كه قانون بايد يک قدم جلوتر ازفرهنگ حرکت کند تا بتواند نقش مثبتي در زندگي افراد يك جامعه داشته باشد و فرهنگ و زندگي مردمان را تعالي بخشد. يعني وقتي فرهنگ جامعه يک قدم به پیش رفت، قانون بايد عوض شود و يک قدم از فرهنگ جلوتر برود و به اين شکل است كه قانون، جنبه ارشادي پيدا مي‎کند. در واقع قانون‌گذاران در اكثر كشورهاي جهان يكي از نقش‎هاي قانون را فرهنگ‎سازي مي‎دانند و براي همين معتقدند كه قانون بايد نسبت به عرف و فرهنگ جامعه ديدگاه پيشرفته‎تري داشته باشد. اما متاسفانه اكنون قوانين ما با فرهنگ جامعه نسبت عکس دارد. يعني قوانين ايران چند قدم عقب‎تر از فرهنگ متوسط جامعه است. اين عقب‎افتادگي در رابطه با قوانين مربوط به زنان بيشتر است زيرا درحالي‎كه بيش از 60 درصد از پذيرفته‎شدگان دانشگاه‎ها را زنان تشكيل مي‎دهند و زنان در عرصه‎هاي مختلف اجتماعي، اقتصادي توانايي‎هاي خود را به اثبات رسانده‎اند، اما قوانين موجود به‎شدت تبعيض‎آميز و به ضرر زنان است.
با وجود آن‎كه زنان در زندگي شخصي خود سعي مي‎كنند از طريق طي كردن مدارج تحصيلي يا شغلي، زندگي خود و خانواده‎هاي‎شان را بهبود بخشند اما به دليل وجود قوانين تبعيض‎آميز، بسياري از اين تلاش‎هاي شخصي نيز دچار بن‎بست مي‎شود. شايد به اين خاطر كه زنان كمتر به قوانيني كه زندگي‎شان را تحت تاثير قرار مي‎دهد اعتراض كرده‎اند و اگر هم اعتراض كرده‎اند چون اين‎كار را به‎صورت فردي انجام داده‎اند، اعتراض‎شان به‎جايي نرسيده است. و شايد هم دليلش اين باشد كه ما توجه نكرده‌ايم كه منافع زنان از منافع مردان و کودکان جدا نيست. براي رفع اين نابرابري‎ها ما گروه‎هايي از زنان، طرح جمع‎آوري ”يك ميليون امضاء براي تغيير قوانين تبعيض‎آميز“ را در پيش گرفتيم تا به مسئولان نشان دهيم كه بسياري از زنان و مردان در ايران خواستار تغيير و بازنگري در قوانين تبعيض‎آميز موجود هستند و اين خواست تغيير قوانين، تنها خواست يك گروه كوچك از زنان ايراني نيست. طرح و درخواست گسترده براي تغيير و بازنگري در قوانين تبعيض‎آميز و جمع‎آوري اين امضاها به قانون‌گذاران نشان خواهد داد كه زنان ايران در مورد درخواست خود جدي و استوار هستند.
تقاضاي بازنگري در قوانين تبعيض‎آميز نه تنها درخواستي غيرمشروع و مخالف اسلام نيست بلكه با تعهدات بين‎المللي دولت ايران نيز هم‌خواني دارد چون دولت ايران به میثاق بین المللی حقوق مدنی-سیاسی و میثاق بین‎المللی حقوق اقتصادی- اجتماعی پیوسته و متعد اجرای آن شده است و اولين گام در اين کنوانسيون‎ها منع هرگونه تبعيض است. بنابراين تبعيض بايد از بين برود. چون منطبق با تعهدات بين المللي دولت ايران است.
از سوي ديگر درخواست تغيير و اصلاح قوانين تبعيض‎آميز هيچ‎گونه ضديتي با مباني اسلام ندارد و نقص کننده اصول دين نيست. زيرا قوانيني كه ما خواهان تغيير آن هستيم محل اختلاف بين مجتهدين و علماي دين است و بسياري از فقها از جمله آيت الله صانعي يا آيت‎آلله بجنوردي و ديگر مجتهدين سال‎هاست که اين درخواست‎ها براي بازنگري در قوانين تبعيض‎آميز را مورد تاييد قرار داده‎اند و آن را مغاير با اسلام ندانسته‎اند. زيرا آنان معتقدند كه قوانين با توجه به مقتضيات زمان و مكان بايد تغيير كند و با سطح فرهنگ و نقش و حضور زنان ايراني متناسب شود.
آنان معتقدند كه ما در اسلام مسئله‎اي به نام ”حکم ثانويه“ داريم. براساس حکم ثانويه حتي اگر دستوري به صراحت در قرآن آمده باشد اما مقتضيات زمان و مکان مغاير اجراي آن باشد، مي‎توان آن حكم را تغيير داد. اين مسئله در اسلام وجود دارد كه هرجا حکم اوليه بنابه مقتضيات زمان يا مکان قابل اجرا نبود مي‎توان با توجه به روح کلي حکم اوليه، قانوني نزديک به آن قانون صادر كرد.
آيت‎الله موسوي بجنوردي به صراحت اعلام كرده‎ است: ”اسلام هيچ‎گونه تفاوتي در حقوق بشر و حقوق انساني قايل نيست و نمي‎توان گفت يك جنسيت كرامت دارد و ديگري كرامت ندارد.“ به‎نظر ايشان:”حقوق بشر در جامعه‎ اسلامي معنا مي‎دهد. حقوق براي بشر است و خداوند اين حقوق را با حذف جنسيت براي انسان قايل شده“ [15]
اما اين قوانين تبعيض‎آميز تا ابد تغييري نخواهد كرد و زندگي بسياري از زنان را ويران خواهد كرد، مگر آن‎كه نه تنها تعداد زيادي از مردم خواهان تغيير آن باشند بلكه خواسته‎ي خود را به گوش مسئولان و قانونگذاران كشور برسانند. جمع‎آوري امضاء براي تغيير اين قوانين براي رساندن اين پيام است. شما نيز مي‎توانيد با امضا بيانيه ”يك ميليون امضاء براي تغيير قوانين تبعيض‎آميز“ از طريق افرادي كه براي جمع‎آوري امضاء به سراغ شما مي‎آيند يا ارسال فرمي كه در انتهاي اين جزوه آمده براي تغيير اين قوانين و بهبود زندگي زنان ايراني قدمي برداريد.
[FONT=&quot]سارای عزیز[/FONT]...
[FONT=&quot]متاسفانه در جامعه ی ما با توجه به این که دم از اسلام می زنیم باز هم حقوق خانم ها نادیده گرفته میشه[/FONT]....[FONT=&quot]اما باید در مقام مقایسه ، مقایسه کرد[/FONT] .
[FONT=&quot]من یک زن نیستم و طبیعتا تنها میتونم از منظر منطق انسانی خودم و نهایتا اسلام به این رویه نگاه کنم[/FONT].
[FONT=&quot]شاید خواسته های خواهران گرامی در غالب های اجتماعی برای پر رنگ شدن نیاز به وجهه ی سیاسی داشته باشه ...اما سوئ استفاده ی تبلیغاتی طیف های سیاسی رو نمی شه فراموش کرد و لذا به 4چوبهای سیاسی تا حد مشخصی باید حق برخورد داد[/FONT].
[FONT=&quot]اما در مورد کمپین و مطالبی که شما در حال بیان هستید.....علاوه بر ایرادات سیاسی ...ایرادات اعتقادی نیز وارد است[/FONT].
[FONT=&quot]من در مورد چند مورد از مواردی که اشاره کردید دلایل احکام رو میدونم(این موارد از جمله ارث ایات11-12-13سوره ی نسائ... شهادت و...جنبه ی حقوقی خودشون رو از ایات قران میگیرند[/FONT]...)
[FONT=&quot]در سایر موارد اطلاعی ندارم[/FONT] .
[FONT=&quot]اما اگر این قوانین برگرفته از نثر احکام الهی باشند در کنار این که باید به دنبال دلیل این احکام بود باید انها رو هم پذیرفت...(مانند پذیرش خواندن 4 رکعت نماز یا روزه گرفتن یا[/FONT]...)
[FONT=&quot]البته مواردی که به قانون ایراد است رو جدا فرض کنید[/FONT].
[FONT=&quot]در حال حاضر در تاپیک دیگری در حال تبیین نظراتم هستند.اگر فرصتی شد به بحث پیرامون این دلایل هم میپردازیم[/FONT].
[FONT=&quot]رویه های اجتماعی نباید سریع صورت گیرند..... لذا نباید نتیجه گرا به این موضوع نگاه کرد.(شاید فضای فکری حال در مورد زنان رو با 25 سال قبل مقایسه کنیم خوب باشه[/FONT])







 

sara-afshar777

عضو جدید
[FONT=&quot]سارای عزیز[/FONT]...
[FONT=&quot]متاسفانه در جامعه ی ما با توجه به این که دم از اسلام می زنیم باز هم حقوق خانم ها نادیده گرفته میشه[/FONT]....[FONT=&quot]اما باید در مقام مقایسه ، مقایسه کرد[/FONT] .
[FONT=&quot]من یک زن نیستم و طبیعتا تنها میتونم از منظر منطق انسانی خودم و نهایتا اسلام به این رویه نگاه کنم[/FONT].
[FONT=&quot]شاید خواسته های خواهران گرامی در غالب های اجتماعی برای پر رنگ شدن نیاز به وجهه ی سیاسی داشته باشه ...اما سوئ استفاده ی تبلیغاتی طیف های سیاسی رو نمی شه فراموش کرد و لذا به 4چوبهای سیاسی تا حد مشخصی باید حق برخورد داد[/FONT].
[FONT=&quot]اما در مورد کمپین و مطالبی که شما در حال بیان هستید.....علاوه بر ایرادات سیاسی ...ایرادات اعتقادی نیز وارد است[/FONT].
[FONT=&quot]من در مورد چند مورد از مواردی که اشاره کردید دلایل احکام رو میدونم(این موارد از جمله ارث ایات11-12-13سوره ی نسائ... شهادت و...جنبه ی حقوقی خودشون رو از ایات قران میگیرند[/FONT]...)
[FONT=&quot]در سایر موارد اطلاعی ندارم[/FONT] .
[FONT=&quot]اما اگر این قوانین برگرفته از نثر احکام الهی باشند در کنار این که باید به دنبال دلیل این احکام بود باید انها رو هم پذیرفت...(مانند پذیرش خواندن 4 رکعت نماز یا روزه گرفتن یا[/FONT]...)
[FONT=&quot]البته مواردی که به قانون ایراد است رو جدا فرض کنید[/FONT].
[FONT=&quot]در حال حاضر در تاپیک دیگری در حال تبیین نظراتم هستند.اگر فرصتی شد به بحث پیرامون این دلایل هم میپردازیم[/FONT].
[FONT=&quot]رویه های اجتماعی نباید سریع صورت گیرند..... لذا نباید نتیجه گرا به این موضوع نگاه کرد.(شاید فضای فکری حال در مورد زنان رو با 25 سال قبل مقایسه کنیم خوب باشه[/FONT])






من یه سوال دارم
خب من تمام قوانینی که به اسلام نسبت می دهند البته در مورد حقوق خانومها را قبول کردم قبول کردم که قوانین اسلام برای برقرای عدالت بین زن و مرد تبیین شده
اما آیا این همه ستم و تحقیری که خانومهای ما در جامعه بدان مبتلا هستند رو نادیده بگیرم ؟
خب شاید بگید اسلام در جامعه به طور کامل اجرا نمی شود
من می پرسم پس کی اجرا خواهد شد ؟ ( نه قبلا که زنا توپستوخانه بودن وبه قول شما مردا با حجب وحیا بودن و نه حالا که زنای جامعه از پستوخانه ها در اومدن و تحصیلات بالایی دارن و باز به قول شما مردا زنا و دخترای امروزی اون حجب و حیای سابق رو ندارن این قوانین اجرا نشد البته غیر از چن همسری و مهریه و.... )
شما می گید در جوامع غربی هم به خانوم ها ستم می شود
من می گویم کاملا قبول دارم حتی می گویم آنها از زن عروسکی درست کردن تا بدین وسیله به اهداف خودشون در کشورهای توسعه نیافته وکمتر توسعه یافته برسن
اما لا اوقل اونها ناقص بودن قوانین خانواده و یا در ست اجرا نشدن آن قوانین را به دینشان نسبت نمی دهند
ببینید همه قرار نیست تحصیلات حوزوی یا حقوقی داشته باشد تاببیند فلسفه فلان دستور و قانون برگرفته از اسلام چیست ( چه بسا که حتی خود علما و طلاب و حقوقدانان نسبت به برخی از قوانین جزایی و خانوادگی ایراد می گیرند )
من نوعی وقتی تو خانواده ای بزرگ می شم و تربیت می شم که همه چیزش اصولی صحیح هست وقتی سعی می کنم توجامعه طوری رفتار کنم که مورد بازیچه بیمار دلان قرار نگیرم
منی که درس خوندم و سعی کردم منطقی فکر کنم ومنطقی رفتار کنم منی که تنها خواسته ام این بود که عدالت اسلامی شامل حال من هم قرار بگیره
منی که فکر می کردم در جامعه ای زندگی می کنم که اگر به من ظلم بشود جایی وپناهگاهی هست بتوانم بهش رجوع کنم و دادخواهی کنم
اما وقتی دیدم هر جا که رفتم همش سایه مرد سالارانه براون حاکم هست
( اشتباه نکنید من زن طلاق گرفته نیستم
من هنوز دختر خونه پدرم هستم در موراد دیگری مورد ظلم قرار گرفتم )
از من چه انتظاری دارید نسبت به این قوانین خوشبین باشم
این مسایل منو نسبت به دین حتی باید بیزار کند
اما می دونید من هرگز این نواقص رو به اسلام نسبت نمی دهم بلکه اسلام رو به عنوان یه سرچشمه ای برای خودم تصور کردم که هر چقدر آب این چشمه در طول قرون واعصار در زندگی مردم سرازیر شده وهر چقدر از منبع اصلی چشمه دور شدیم احتمال آلوده بودنش و شدنش بیشتر شده

عزیز دلم می دونید مشکل ما چیه ؟مشکل ما اینکه فکر می کنیم این آبی که الان تو مشتهای ما هست عین همان آبی که از سرچشمه جوشیده و مثل اون آب پاک و زلال و قابل خوردنه
اما یا نمی دونیم یا نمی خواهیم بدونیم که ممکن هست این آب موقع سرازیر شدن ودر مسیر رسیدن به ما توسط چند حیوان نجس آلوده شده باشد از کجا معلوم که این نجاست بر پاکی و اصل آب چشمه چربیده و اونو نجس کرده
همیشه تو گوش ما فرو کردن این همون آب اصل چشمه هست و ما حتی تو خلوت خودمون به ذهنمون اجازه ندادیم این سوال رو ازخودمون بپرسیم که آیا این همون اصله ؟
کلاس دوم دبیرستان بودم سرشار از یاد گرفتن بعضی از مسایل و سوالات خیلی زیادی تو ذهنم بود و صد البته پرسیدن بعضی از سوالات هم ممنوع
کتابی بدستم رسید خیلی تصادفی بازش کردم و با اینکه اصلا قصد خوندنشو رو نداشتم شروع به مطالعه اش کردم کتاب حیله المتقین
کتابی که خیلی از افراد اونو ونویسنده اش رو ارج می زارن
اما من هر چه خوندم بیشتر از دینم بیزار شدم هر جا بحث زن بود صحبت از نزدیکی و تمکین زن حتی روی اسب وشتر و اینجور مسایل بود اصلا این کتاب به زن به عنوان یک عالم به عنوان کسی که بلده فکر کنه استدلال کنه حق اعتراض داشته باشه حق نه گفتن داشته باشه
اشاره ای نکرده بود
اینکه زن هم انسانی هست درست عین همان نویسنده کتاب با تمام عواطف واحساسات و استعدادهای خدادادی که در وجودش هست
به قول دکتر شریعتی انگار زن آفریده شده تا تامین کننده شکم و زیر شکم آقا باشد این چه جور .... هست
در حالی که تحقیقات علمی نشون می ده بیش از نصف حیوانات و تمام حیوانات باهوش در تمام دوران زندگیشون فقط یک جفت برای خود اختیار می کنن چطوره انسان اشرف مخلوقات آنقدر غریزه اش حیوانی و مهار ناپذیر می شود که به صورت قانونی هم بهش اجازه می دهند همزمان چند همسر داشته باشد البته آن هم فقط به جنس نر!!!!
من از شما و هر کس که این تاپیک را پیگیری می کند یه چیز می خوام و اون اینکه بیان یه بار از خودتون بپرسین آیا تمام آن چیزهایی که به اسم اسلام و دین به خورد ما دادند همان گفته های محمد (ص) و امامان معصوم ما هست ؟ اینقدر با گاز و ویراژ دادن تو جاده دین حرکت نکنیم شاید حقیقت اصلا اینها نباشه شاید حقیقت چیز دیگر ودر جای دیگر باشه . به قول خیام
قومی متفکرند اندر ره دین ...........قومی به گمان فتاده در راه یقین
می ترسم از آنکه بانگ آید روزی.......... کای بی خبران راه نه آنست و نه این
 

ali.mehrkish

عضو جدید
؟

؟

خانم مهندس...
نوشته ی شما کاملا حاکی از احساسات عاری از غرض شما داره.
اما :
در مورد تحریف فروع و فرع فرع این امکان وجود داره.اما تحریف قران؟؟؟؟؟
ولی اصل بحث من سر این نبود.
اصلا اعتراض برای رسیدن به حقوق حقه و تغییر اوضاع نابسامان حق هر انسانی.
اما با رعایت شرایطی...
مفاد کم÷ین این روزها در مجلس و شورای مصلحت در حال بررسیه....بدون حاشیه سیاسی.
تا چند سال قبل دیه مسلمان و غیر مسلمان متفاوت بود.اما امروز برابره.
الان با 25سال قبل نگاه کنیم میبینید حرکت به سمت و سوییه که مد نظر ماست ...(شاید کند)
اما توجه داشته باشیم که:
این خواست با بازی های سیاسی تلاقی ÷یدا نکنه.
گاهی عده ای نیازهایی بی مورد رو جایگزین نیازهای اصلی خانمها میکنند.که چون قشنگ جلوه میکنه تبدیل به خواست عمومی میشه.(مانند بسیاری مسائل اجتماعی برای عموم مردم،)که مختص به این موضوع نمیشه.
در کنار باید باز هم به دنبال حق بود.
 
آخرین ویرایش:

sayna

عضو جدید
کاربر ممتاز
دكتر شريعتي

دكتر شريعتي

در جامعه ای که اصالت از آن « تولید ومصرف » و « مصرف و تولید » اقتصادی است و عقل نیز جز اقتصاد چیزی نمی فهمد ، زن نه به عنوان موجودی خیال انگیز ، مخاطب احساسات پاک ، معشوق عشقهای بسیار بزرگ ، پیوند تقدس ، مادر ، همدم ، کانون الهام ، آینه صادقی در برابر خویشتن راستین مرد ؛ بلکه به عنوان کالایی اقتصادی است که به میزان جاذبه جنسی اش ، خرید و فروش می شود.
سرمایه داری زن را چنان ساخت که به دو کار آید:
یکی اینکه جامعه هنگام فراغت به سرنوشت اجتماعی و به استثمار شدنش نیندیشد و نپرسد "چرا کار میکنم؟" ، "چرا زندگی میکنیم؟" ، "از طرف که و برای چه کسی اینهمه رنج میبریم؟"
زن ، به عنوان ابزار سرگرمی و به عنوان تنها موجودی که جنسیت و س ک سوالیته دارد ، به کار گرفته شد ، تا نگذارد کارگر و کارمند و روشنفکر در لحظات فراغت ، به اندیشه های ضد طبقاتی و سرمایه داری بپردازند ، و به کار گرفته شد تاکه تمامی خلاء و حفره های زندگی اجتماعی را پر کند. و هنر به شدت دست به کار شد تا بر اساس سفارش سرمایه داری ، سرمایه هنر را -که همیشه زیبایی و روح و احساس و عشق بود- به «س ک س» تبدیل کند . این است که میبینیم یکباره نقاشی ، شعر ، سینما ، تئاتر ، داستان ، نمایشنامه.....بر محور «س ک سوالیته» به گردش در می آیند.
دیگر اینکه ، سرمایه داری برای تشویق انسانها به مصرف بیشتر و برای اینکه خلق را به خود بیشتر نیازمند کند و مقدار مصرف و تولید را بالا ببرد ، زن را فقط به عنوان موجودی که س ک سوالیته دارد -و جز این هیچ ، یعنی موجودی یک بعدی- به کار گرفت. در آگهی ها و تبلیغاتش نشاند ، تا ارزشها و حساسیتهای تازه ای بیافریند و نظرها را به مصارف تازه جلب کند و احساسات مصنوعی که لازم دارد در مردم بوجود آورد.
س ک سوالیته به جای عشق نشست و زن این «اسیر محبوب» قرون وسطی ، به صورت یک «اسیر آزاد» قرون جدید درآمد.

 

sayna

عضو جدید
کاربر ممتاز
آيا زن از دنده ي چپ مرد آفريده شده؟؟؟؟

آيا زن از دنده ي چپ مرد آفريده شده؟؟؟؟

يَأَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمْ الَّذِى خَلَقَكُم مِّنْ نَّفْسٍ وَحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَنِسَآءً وَاتَّقُواْ
اللَّهَ الَّذِى تَسَآءَلُونَ بِهِ وَا لْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً ۱
اى مردم! از پروردگارتان پروا كنيد، آن كس كه شما را از يك نفس آفريد و همسرش را نيز از (جنس) او آفريد و از آن دو، مردان و زنان بسيارى را (در روى زمين) پراكنده ساخت واز خدايى كه (با سوگند) به او از يكديگر درخواست مى‏كنيد، پروا كنيد. و (نسبت) به ارحام نيز تقوا پيشه كنيد (وقطع رحم نكنيد) كه خداوند همواره مراقب شماست.

بعضي شبهه ايجاد ميكنند كه در قرآن به زن توهين شده و خداوند زن رو از دنده چپ مرد آفريده در حاليكه اينگونه نيست و انچه ذكر ميشود برگرفته از تورات تحريف شده است .
منظور از (نفس واحده) ، آدم و حوا است كه نسل جوامع انساني به آندو ميرسد . و معناي (خلق منها) اينست كه از جنس آن آفريد ، يعني از همان حقيقتي كه مرد آفريده شده ، زن نيز آفريده شد.
روايات غير معتبري هم كه در اين زمينه هست(خلقت زن از پهلوي مرد)برگرفته از تورات تحريف شده است.۲ اما از نظر بزرگان اين روايات از لحاظ سند و يا دلالت نارسا و ناتمام‏اند.۳

آيت اللّه جوادى آملى درباره اين آيه مى نويسد: منظور از نفس در اين آيه گوهر و ذات و ا صل و واقعيت عينى شىء است . مفاد آيه مزبور اوّلاً اين است كه همه انسان ها از هر صنف خواه زن و خواه مرد (زيرا كلمه ناس شامل همگان مى شود) از يك ذات و گوهر خلق شده اند و مبدأ آفرينش همه افراد يك چيز است . ثانياً اولين زن كه همسراولين مرد است , او هم از ذات و گوهر عينى آفريده شد, نه از گوهر ديگر و نه فرع بر مرد و زايد بر او و طفيلى وى .۴
در روايتي كه از امام صادق (ع) نقل شده، اين مطلب به صراحت رد شده است زراره مي‏گويد: از امام صادق‏عليه‏السلام سؤال كردم: مردمي هستند كه مي‏گويند خداوند حوا را از بخش نهايي ضلع چپ آدم آفريد. حضرت فرمود: "خداوند از چنين نسبت هم منزه است و هم برتر از آن است... آيا خداوند توان آن را نداشت كه همسر آدم را از غير دنده او خلق كند؟! خداوند بعد از آفرينش آدم، حوا را به طور نوظهور پديد آورده آدم‏عليه‏السلام بعد از آگاهي از خلقت وي از پروردگارش پرسيد: اين كيست كه قرب و نگاه او مايه انس من شده است؟ خداوند فرمود:اين حوا است. آيا دوست داري كه با تو بوده و مايه انس تو شده و با تو سخن بگويد؟". ۵
پس خلقت حوا از ضلع و دنده چپ آدم نيست.
۱-سوره نساء آیه۱. ۲-تفسیر نمونه ج ۳،ص ۲۴۵. ۳-جوادي آملي، زن در آينه جلال و جمال، ص 460.
۴-زن در آيينه جلال و جمال , ص 44با تلخيص ۵-علل الشرايع، ج 1، ص 29.
 

sara-afshar777

عضو جدید
خانم مهندس...
نوشته ی شما کاملا حاکی از احساسات عاری از غرض شما داره.
اما :
در مورد تحریف فروع و فرع فرع این امکان وجود داره.اما تحریف قران؟؟؟؟؟
ولی اصل بحث من سر این نبود.
اصلا اعتراض برای رسیدن به حقوق حقه و تغییر اوضاع نابسامان حق هر انسانی.
اما با رعایت شرایطی...
مفاد کم÷ین این روزها در مجلس و شورای مصلحت در حال بررسیه....بدون حاشیه سیاسی.
تا چند سال قبل دیه مسلمان و غیر مسلمان متفاوت بود.اما امروز برابره.
الان با 25سال قبل نگاه کنیم میبینید حرکت به سمت و سوییه که مد نظر ماست ...(شاید کند)
اما توجه داشته باشیم که:
این خواست با بازی های سیاسی تلاقی ÷یدا نکنه.
گاهی عده ای نیازهایی بی مورد رو جایگزین نیازهای اصلی خانمها میکنند.که چون قشنگ جلوه میکنه تبدیل به خواست عمومی میشه.(مانند بسیاری مسائل اجتماعی برای عموم مردم،)که مختص به این موضوع نمیشه.
در کنار باید باز هم به دنبال حق بود.

شما چرا گیر دادین به کمیپن و مسایل سیاسی
من فقط چن روزه با کمپین آشنا شدم
تازه فقط آشنا شدم نه اینکه عضوش بشم ( که اصلا از گروه بازی و حزب بازی و سیاست بازی بدم میاد )
امااینکه تو جامعه ما حقوق خانوما تضییع میشه چیزی نیست که تازه بفهم
تازه توی این چن سال وضع خیلی بدتر شده
اینها مسایل یا احساسات من نیست
اکثر خانوما حتی اونایی که سنی ازشون گذشته بهش اذعان می کنن
من به یه چیز کاملا ایمان دارم و در واقع اعتقاد راسخ منه و اون هم اینکه هر کس در هر جامعه ای که زندگی می کنه باید هوشیاری کامل نسبت به مسایل دولتمردان داشته باشه
اگه توی غرب فیلم سیصد می سازن تا تاریخ ایران رو تحریف کنن وایرانی رو وحشی جلوه بدن و از اون طریق انگ تروریست بهش بزنن
در خود کشور ما هم دارن یه جور دیگه ذهن جوونا رو شستشو می دن
من هرگز نگفتم قرآن تحریف شده
بحث من در مورد تفسیرها وبرداشت هایی هست که از قرآن می کنن ( در واقع قرآن همان سرچشمه ای هست که الان در دست ماست وصد البته تفسیرهای گوناگونی در مورد آیات و فلسفه نزولشون هست اما ما به عنوان انسان دارای عقل هستیم این ما هستیم که از بین تفسیرهای مختلف باید تشخیص بدیم کدامیک به منطق و انسانیت نزدیک تر هست )
ببینید اون آقایی که از بحث همین برده و کنیز که تو قرآن اومده چه برداشتی کرده می دونید این برداشت وتفسیری که اون آقا از آیه قران کرده چه جنایاتی تو جامعه ایجاد کرده
اون جوون چشم وگوش بسته ای که سر همین جلسات میشینه و اون تفسیرها رو در مورد غنایم جنگی و کفار می خونه اگ فردا قدرت دستش بیفته می دویند چه جنایاتی تو جامعه مرتکب میشه
شما برای من بگید کجای قرآن گفته که به شخصی که توخیابون دستگیر می کنی و دست وپاشو می بندی بیای به آن صورت تجاوز کنی .
تبعات همین تفسیر تو جامعه رو ببینید
حرف من اینه باید تفسیر درست رو از تفسیر نادرست تشخیص دهیم
من وشما باید نه تنها امروز بلکه ده سال صدسال بعدرو ببینیم اینجا وطن ماست و اسلام هم دین ماست اما اسلام نه اون دینی هست که طالبان دارن به دنیا معرفی اش می کنن ونه اون دینی که عده ای متحجر و متعصب ناآگاه و یا غرض ورز دارن معرفی می کنن
از دیروز تو شبکه 2 سریالی داره پخش میشه بنام دسیسه . در مورد تاریخچه و علل پیدایش قوم صهیون
صرفنظر از هدفی که رسانه میلی داره من خودم تصمیم گرفتم با دقت بشینم اونو ببینم
اتفاقا از همون قسمت اولش چیزهای زیادی فهمیدم
در فیلم جایی هست فرد صهیون به پسرانش نصحیت می کنه مردکه در حال استحضاره داره از ملت وجامعه بین المللی یهود می گه
اون می گه شما فرزندان من باید سعی کنید ریشه ملتها را بخشکونید وازبین ببرید تا ما بتوانیم به هدفممون نزدیک تر بشیم یکی از فرزندانش میگه
چطوری ؟
پدر میگه : از هر ابزاری که می تونید استفاده کنید خودتون رو در قالب دین آنها قرار دهید و دین آنها را به انحراف بکشید در قدرتها وبازیهای سیاسی اونها وارد شوید معادلات اونها رو بهم بریزید و...............

همون طور که می دونید قوم یهود ( منظورم صهیون هستش ) در تمام کشورها و اقوام و در تمام دوران تاریخ به هر شکل و دینی در اومدن تا به هدفشون برسن .........
اعتقاد راسخ دارم که قرآن تنها منجی بشریت هست چون اصل و منبع چشمه هست اما بازم می گم باید مواظب تفسیرها و تعابیری که از آیات میشود بود .
 

sayna

عضو جدید
کاربر ممتاز
در جواب حق شهادت

در جواب حق شهادت

اين جوابي در سوال حق شهادته كه به نظر من يه جورايي سمبل شده است:
اسلام در زماني كه اصولا براي زن چندان ارزشي قايل نبودند، شان انساني قايل شده وشهادت و گواهي زن عادل را پذيرفته است .
ثانيا اصولا شهادت ( حق ) نيست، تا آن جا كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد محسوب شده است او را محروم ازحق تلقي كنيم بلكه شهادت ( تكليف ) است . بنابراين در مواردي كه شهادت زن مسموع نيست ، او (معاف) از تكليف است و در نتيجه وظيفه اش نسبت به مرد سبك تر است.
ثالثا عدم استماع و ارزش شهادت ، درموارد بسيار محدود، اختصاص به زنان نداشته ، بلكه متقابلا در مواردي شهادت مردان مورد قبول نيست . به عنوان مثال در مورد اثبات زنده متولد شدن طفل ، شهادت مرد چيزي از ارث را براي طفل ثابت نمي كند ولي با شهادت هر زن يك چهارم از ارث ثابت مي شود و در اين مورد فقط شهادت زنان ارزش دارد .
رابعا زن موجودي است كه احساسات و عواطفش جنبه غالب شخصيتي او را تشكيل مي دهد. لازم به ذكر است كه اين موضوع هيچ نقصي براي زن نيست ; بلكه اگر چنين نبود آن گاه نظام خلقت دچار اشكال بود, چرا كه زن و مرد مكمل يكديگرند و جنبه هاي شخصيتي يكديگر را تكميل مي كنند. به دليل همين ويژگي و واقعيت - گرچه برخي آن را نمي خواهند بپذيرند - زن بيشتر از مرد تحت تاثير احساسات قرار مي گيرد و لذا ممكن است تحت تاثير احساسات و عواطف مختلف , شهادتي بدهد كه تنها موافق احساسات او باشد. اجتماع دو زن براي شهادت بر چيزي , ضريب اطمينان را در شهادت بالا مي برد. از سوي ديگر از آسيب پذيري يك زن نيز در جريان شهادت و خصومت ها و درگيري هاي پس از آن نيز تا حدودي مي كاهد.
اسلام به عنوان يك مكتب حقوقي واقع بين به اين حقيقت توجه كرده و از آن جهت كه اين احتمال - احتمال خطاي در تحمل شهادت و خطاي در اداي شهادت - نسبت به زنان بيش ازمردان است شهادت دو زن را برابر با شهادت يك مرد دانسته است .
منابع:
( فلسفه حقوق ، ص 171 - 173، موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني ). براي آگاهي بيشتر رجوع کنيد به : 1- نظام حقوق زن در اسلام ، شهيد مطهري 2-زن در آيينه جمال و جلال ، آيت الله جوادي آملي 3- قرآن و مقام زن ، سيدعلي كمالي 4- فلسفه حقوق ، قدرت الله خسروشاهي ، انتشارات موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني 5- قوانين فقه اسلامي ، ج 1، دكتر صبحي محمصاني ، ترجمه : جمال الدين جمالي محلاتي 6- روشنفكر و روشنفكرنما، داودالهامي 7- زن از ديدگاه اسلام ، رباني خلخالي 8- درآمدي بر نظام شخصيت زن در اسلام ، محمد رضا زيبايي نژاد - محمد تقي سبحاني

و اما نظر من:
اين كه ما بخوايم با اين نظر كه شهادت تكليفه و اسلام اينجوري خواسته يه تكليف رو از رو دوش زنا ورداره كلك خيلي قديمييه چرا؟چون الان ما كلي زن تحصيل كرده و با فرهنگ داريم الان زن ها از اداي تكليف نمي ترسن الان خانوما از پس خيلي كارا برميان..پس نبايد زن چند صد سال پيش رو با زن متجدد امروزي بدون مقايسه در يك زمره قرار داد و واسشون يك حكم صادر كرد..
در ضمن اگه احساسات زن به عنوان يك مساله اساسي واسه رد كردن شهادت محسوب ميشه پس طماعي و كينه جويي وحس انتقام يك مرد هم ميتونه در نوع شهادتش تاثير داشته باشه..چه بسا مردان بي وجدان زيادي كه واسه منفعت طلبي و پول پرستي دست به شهادت دروغ ميزنند...خيلي واضح و كاملا مبرهنه كه خانوم ها هميشه باوجدان تر از آقايون قوانين رو رعايت مي كنند پس صرف احساساتي بودن خانوم ها كه البته به نظر من شامل همه نميشه دليلي بر رد شهادت نيست..
آقايون دلايل منطقي تر و عقلاني تري واسه كنار كشيدن ما از ورطه اجتماع بيارن لطفا;)
 

Ali Samadi 2

اخراجی موقت
اين جوابي در سوال حق شهادته كه به نظر من يه جورايي سمبل شده است:
اسلام در زماني كه اصولا براي زن چندان ارزشي قايل نبودند، شان انساني قايل شده وشهادت و گواهي زن عادل را پذيرفته است .
ثانيا اصولا شهادت ( حق ) نيست، تا آن جا كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد محسوب شده است او را محروم ازحق تلقي كنيم بلكه شهادت ( تكليف ) است . بنابراين در مواردي كه شهادت زن مسموع نيست ، او (معاف) از تكليف است و در نتيجه وظيفه اش نسبت به مرد سبك تر است.

ثالثا عدم استماع و ارزش شهادت ، درموارد بسيار محدود، اختصاص به زنان نداشته ، بلكه متقابلا در مواردي شهادت مردان مورد قبول نيست . به عنوان مثال در مورد اثبات زنده متولد شدن طفل ، شهادت مرد چيزي از ارث را براي طفل ثابت نمي كند ولي با شهادت هر زن يك چهارم از ارث ثابت مي شود و در اين مورد فقط شهادت زنان ارزش دارد .
رابعا زن موجودي است كه احساسات و عواطفش جنبه غالب شخصيتي او را تشكيل مي دهد. لازم به ذكر است كه اين موضوع هيچ نقصي براي زن نيست ; بلكه اگر چنين نبود آن گاه نظام خلقت دچار اشكال بود, چرا كه زن و مرد مكمل يكديگرند و جنبه هاي شخصيتي يكديگر را تكميل مي كنند. به دليل همين ويژگي و واقعيت - گرچه برخي آن را نمي خواهند بپذيرند - زن بيشتر از مرد تحت تاثير احساسات قرار مي گيرد و لذا ممكن است تحت تاثير احساسات و عواطف مختلف , شهادتي بدهد كه تنها موافق احساسات او باشد. اجتماع دو زن براي شهادت بر چيزي , ضريب اطمينان را در شهادت بالا مي برد. از سوي ديگر از آسيب پذيري يك زن نيز در جريان شهادت و خصومت ها و درگيري هاي پس از آن نيز تا حدودي مي كاهد.
اسلام به عنوان يك مكتب حقوقي واقع بين به اين حقيقت توجه كرده و از آن جهت كه اين احتمال - احتمال خطاي در تحمل شهادت و خطاي در اداي شهادت - نسبت به زنان بيش ازمردان است شهادت دو زن را برابر با شهادت يك مرد دانسته است .
منابع:
( فلسفه حقوق ، ص 171 - 173، موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني ). براي آگاهي بيشتر رجوع کنيد به : 1- نظام حقوق زن در اسلام ، شهيد مطهري 2-زن در آيينه جمال و جلال ، آيت الله جوادي آملي 3- قرآن و مقام زن ، سيدعلي كمالي 4- فلسفه حقوق ، قدرت الله خسروشاهي ، انتشارات موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني 5- قوانين فقه اسلامي ، ج 1، دكتر صبحي محمصاني ، ترجمه : جمال الدين جمالي محلاتي 6- روشنفكر و روشنفكرنما، داودالهامي 7- زن از ديدگاه اسلام ، رباني خلخالي 8- درآمدي بر نظام شخصيت زن در اسلام ، محمد رضا زيبايي نژاد - محمد تقي سبحاني

و اما نظر من:
اين كه ما بخوايم با اين نظر كه شهادت تكليفه و اسلام اينجوري خواسته يه تكليف رو از رو دوش زنا ورداره كلك خيلي قديمييه چرا؟چون الان ما كلي زن تحصيل كرده و با فرهنگ داريم الان زن ها از اداي تكليف نمي ترسن الان خانوما از پس خيلي كارا برميان..پس نبايد زن چند صد سال پيش رو با زن متجدد امروزي بدون مقايسه در يك زمره قرار داد و واسشون يك حكم صادر كرد..
در ضمن اگه احساسات زن به عنوان يك مساله اساسي واسه رد كردن شهادت محسوب ميشه پس طماعي و كينه جويي وحس انتقام يك مرد هم ميتونه در نوع شهادتش تاثير داشته باشه..چه بسا مردان بي وجدان زيادي كه واسه منفعت طلبي و پول پرستي دست به شهادت دروغ ميزنند...خيلي واضح و كاملا مبرهنه كه خانوم ها هميشه باوجدان تر از آقايون قوانين رو رعايت مي كنند پس صرف احساساتي بودن خانوم ها كه البته به نظر من شامل همه نميشه دليلي بر رد شهادت نيست..
آقايون دلايل منطقي تر و عقلاني تري واسه كنار كشيدن ما از ورطه اجتماع بيارن لطفا;)
میدونی چیه ! قربون خدا برم که می دونست کیو باید زن کنه کیو مرد !!!!! شما زنا چی فکر کردین ، شما لیاقت همین قد توجهم ندارین !!! اسلام خیلی بیشتر از لیاقتتون در اختیارتون گذاشت !!! آدمو که گول زدید !!!! ابن ملجمو که وادار به قتل امیرش کردین !!!! شوهر امامتونم که با زهر کشتید !!!!!!!! شما دستیار شیطانید مگه چند مورد که تو جز اون چند مورد نیستی ! انقدر با اسلام مشکل داری غلط می کنی چادر میزاری !!!!!!! چادر حرمت داره سر فاطمه زهرا هم چادر بود سر شما هم هست !!!!!!! این شمایید که لیاقت اسلامو نداری !!!! اون زمان که به وطن حمله میکنن ! میشینین تو خونه و به فکر ارث و ضایع شدن حقوقتون و فمنیست بازیات نیستی ! مردا باید برن جون بدن !!!!!!!! اون زمان که شوهرت میاد پول میزاره کف دستت حال می کنی نمیدونی چه جونی کنده !!!!!!!!! شما لیاقت اسلامو ندارین !!!!!!!!!!!!!! حالمو مثل همیشه بهم زدی
 

Similar threads

بالا