بختك
بختك در افسانهها و باور عاميانه ايراني نام موجودي تخيلي است كه شبها قصد خفه كردن افراد در خواب را دارد.
برخي منابع نيز بختك را با كابوس هممعني دانسته اند. البته بختك با كابوس هم معنا نيست.
بختك موجودي نامريي است كه شب هنگام بر بدن انسان مسلط ميشود و تمام بدن را در اختيار گرفته و قفل ميكند، درين حالت انسان فقط نظاره گر ناتواني خود است. ترسي بدون دليل وجود انسان را در بر ميگيرد و انسان توان كوچكترين واكنشي نسبت به اين ترس ندارد .
در برخي باورهاي قديمي معتقدند كه بختك روي سينه افراد مينشيند و تمام وجود انها را فلج ميكند. شايد ترس انسان گرفتار اين موجود نيز بدليل اين است كه حضور انرا بر روي خود احساس ميكند ولي نميتواند انرا ببيند.
برخي ديگر بر اين باورند كه بختك در درون انسان نفوذ ميكند و بدن را در اختيار ميگيرد. اصطلاح " بختك روي زندگيش افتاده " نيز ازين جا وارد ادبيات فارسي شده است .
مشخصات علمي
اين پديده با نام Sleep Paralysis شناخته ميشود. در هنگام به خواب رفتن و در مرحله REM، بدن به طور طبيعي دچار فلجي موقت ميشود. بختك زماني رخ ميدهد كه مغز از وضعيت REM بيرون مي آيد (بيدار ميشود) اما فلج موقت بدن همچنان باقي مي ماند.
تفسير دانشنامهاي
حالت اختناق و سنگيني كه گاهي در خواب به انسان دست ميدهد، رؤياي وحشتناك توأم با احساس خفقان و سنگيني بدن كه انسان را از خواب ميپراند.
خفتك، خفتو، برفنجك، درفنجك و فرنجك و فدرنجك و برغفج و برخفج و خفج و فرهانج و كرنجو و سكاچه هم گفته شده به عربي كابوس ميگويند. «فرهنگ عميد»
بختك موجودي افسانه ئي است كه عوام، احساس سنگيني را كه گاه اوقات به شخصي كه طاقباز خوابيده دست ميدهد به وسيله او توجيه ميكنند.
بختك يا فرنجك، به عقيده عوام، كنيز اسكندر بود. هنگامي كه كلاغ به مشك محتوي آب حيات كه اسكندر با خود از ظلمات آورده بود منقار زد و آن را دريد و آب حيات بر زمين ريخت، اين كنيز بي درنگ مشتي از آن آب را برداشته نوشيد و اسكندر كه سخت خشمگين شده بود به ضرب شمشير بيني او را بينداخت، و فرنجك از گِل، و به قولي از خمير، بيني ئي براي خود ساخت.
فرنجك كه به سبب نوشيدن آن آب عمر جاودانه يافته است چون كسي را به پشت خفته ببيند بر سينه او ميجهد. اگر در آن حال خفته بيدار شده چنگ در بيني او اندازد فرنجك از بيم آن كه بينيش كنده شود گنجي از گنجهاي اسكندر را كه ميشناسد رشوت خواهد داد تا دست از بينيش بردارد. بختــك كه به سبب همين افسانه بيني گلي، دماغ گلي و خميري نيز خوانده ميشود به عقيده عوام در تاريكي و بخصوص زير درختها و در جنگلها و باغها ميگردد.
ظاهرأ اين اعتقاد از ناآگاهي عوام به گاز كربنيكي كه شبها از گياهان متصاعد ميشود و كسي را كه در جنـگل يا در زير درخت خفته باشد به خفقان ميافكند ناشي شده است.
برخي افراد معتقدند, در صورتي كه بتوان گلو يا دماغ بختك را گرفت, مي توان هر آرزويي كرد تا بختك آن را برآورده كند. «كتاب كوچه»
در زبان آلماني به اين نامها نيز معروف است:
Mahr – Schrنtel – Alb – Alf
آلمانيها نيز همانند فارسي زبانان مثلي مترادف دارند:
Es lag mir wie ein Alp auf der Brust
مثل بختك(با سنگيني جثه به روي كسي يا چيزي افتادن)
جستجو در چند فرهنگ و دانشنامه
آقاي علي باقري عضو هيئت علمي دانشگاه تهران در كتاب خود موضوع بختك را چنين بيانن ميكند ؛
بختك هم از جمله موجودات نامرئي براي انسان است كه توسط خداوند آفريده شده . اين موجود ميتواند بعضي انسانها را مورد حمله و تهاجم قرارداده و از نفس يا روح او تغذيه كرده و به تدريج اورا تضعيف نمايد.
معمولا افرادي كه داراي نيرو يا افكار منفي و اخلاق ناپسند و زشت هستند ، يا از تاراحتي شديد خانوادگي رنج ميبرند (مانند درگيري زن و شوهر يا اختلاف والدين و فرزند) وكساني كه به هر دليل دچار اختلال روحي و افسردگي شده اند ، بيشتر گرفتار بختك ميشوند.
آنها قادرند اندازه بدن خود را كاملا به اندازه بدن افراد كرده ، تمام جسم او را بپوشانند . سپس با گرفتن مجاري تنفسي و صوتي صداي او را قطع ميكنند و اجازه اعتراض يا صدا كردن و فرياد زدن به او نمي دهند آنگاه پس از تحت فشار قرار دادن شديد جسم فرد ، بخشي از انرژي و نيروي او را مي گيرند .
معمولا پس از تهاجم بختك به انسان ، او احساس خستگي و كوفتگي شديد در بدن و عضلات خود مينمايد ، به طوري كه كبودي و ساهي در آن مشاهده ميشود. بختك به افراد در سنين مختلف حمله ميكند . حتي مي تواند جنين انسان را مورد آزار و حمله قرار دهد .
مجموعا بختك با افراد مثبت و با روحيه قوي و شاد كاري ندارد بختك معمولا به تناوب حمله ميكند . در مراحل اوليه با فواصل طولاني به سوي فرد مي آيد . اما به تدريج با افسردگي و ناراحتي هر چه بيشتر او ، تعداد حملات بختك نيز بيشتر ميشود ، تا آن كه كاملا او را به ضعف و اختلال روحي رواني سوق دهد و سرانجام او را بكشد.
بهترين راه براي از بين بردن بختك و رفع تهاجم او آن است كه افراد مورد تهاجم ، افكار منفي، روحيه و اخلاق بد را از خود دور سازند ، غذاي مناسب و سالم خورده ، به شاد خواري ، تفريح ، ورزش و رگدش بپردازند . سپس افرادي كه داراي انرژي مثبت هستنداز طريق دادن انرژي به آنان كمك كنند تا به تدريج اين افراد انرژي از دست داده خود را باز يابند.
بختك گيري و جن گيري توسط عارفان قديم هم شناخته شده بود. بختك معمولا شكل سيال و نامحسوس دارد و تنها از روي فشار و اثر منفي آن روي انسان قابل شناسايي است.
نظر سايت جن درباره بختك
سايت جن در اين باره نظر خاصي ندارد چون هنوز تيم پژوهشي نتيجه اي اعلام نكرده است و تحقيقات ما در اين زمينه منحصر به شنيده هاي شاهدان عيني ميباشد .
اما يكي از مجربين علوم نامحسوس و محققين كه در امر پشتيباني سايت جن همكاري ميكنند به نام آقاي استاد جعفري تاكيد بر اين مسئله دارند كه بختك خود موجودي است كه در خارج وجود دارد و چون انسان از انرژيهاي خاص روحي برخوردار است براي كسب انرژي ، در مواقعي روي جسم انساني كه به پشت خوابيده (يعني پشتش كامل روي زمين باشد) ميافتد تا از انرژيهاي دروني او استفاده نمايد.
ايشان ميفرمايند علت اينكه شخص احساس خفگي ميكند به خاطر سنگيني جسمي بختك نيست علت احساس خفگي سرعت از دست دادن انرژي است كه فرد را دچار اين توهم ميكند كه بختك او را خفه ميكند .
خصوصيات ذكر شده توسط جناب استاد جعفري و شاهدان عيني در باره بختك چنين است :
قد بلند ، بدني پوشيده از موهاي چند سانتي بسيار لطيف و نرم كه كل بدن را پوشانده و قرار گرفتن كامل روي جسم انسان.
شيوه سايت جن در باره پذيرش موضوعاتي اين چنين نه انكار است و نه تائيد چون در اين عالم موجودات بسياري وجود دارد كه هنوز علم ناقص بشر حتي به شناخت آن دست نيافته است.
بختك در افسانهها و باور عاميانه ايراني نام موجودي تخيلي است كه شبها قصد خفه كردن افراد در خواب را دارد.
برخي منابع نيز بختك را با كابوس هممعني دانسته اند. البته بختك با كابوس هم معنا نيست.
بختك موجودي نامريي است كه شب هنگام بر بدن انسان مسلط ميشود و تمام بدن را در اختيار گرفته و قفل ميكند، درين حالت انسان فقط نظاره گر ناتواني خود است. ترسي بدون دليل وجود انسان را در بر ميگيرد و انسان توان كوچكترين واكنشي نسبت به اين ترس ندارد .
در برخي باورهاي قديمي معتقدند كه بختك روي سينه افراد مينشيند و تمام وجود انها را فلج ميكند. شايد ترس انسان گرفتار اين موجود نيز بدليل اين است كه حضور انرا بر روي خود احساس ميكند ولي نميتواند انرا ببيند.
برخي ديگر بر اين باورند كه بختك در درون انسان نفوذ ميكند و بدن را در اختيار ميگيرد. اصطلاح " بختك روي زندگيش افتاده " نيز ازين جا وارد ادبيات فارسي شده است .
مشخصات علمي
اين پديده با نام Sleep Paralysis شناخته ميشود. در هنگام به خواب رفتن و در مرحله REM، بدن به طور طبيعي دچار فلجي موقت ميشود. بختك زماني رخ ميدهد كه مغز از وضعيت REM بيرون مي آيد (بيدار ميشود) اما فلج موقت بدن همچنان باقي مي ماند.
تفسير دانشنامهاي
حالت اختناق و سنگيني كه گاهي در خواب به انسان دست ميدهد، رؤياي وحشتناك توأم با احساس خفقان و سنگيني بدن كه انسان را از خواب ميپراند.
خفتك، خفتو، برفنجك، درفنجك و فرنجك و فدرنجك و برغفج و برخفج و خفج و فرهانج و كرنجو و سكاچه هم گفته شده به عربي كابوس ميگويند. «فرهنگ عميد»
بختك موجودي افسانه ئي است كه عوام، احساس سنگيني را كه گاه اوقات به شخصي كه طاقباز خوابيده دست ميدهد به وسيله او توجيه ميكنند.
بختك يا فرنجك، به عقيده عوام، كنيز اسكندر بود. هنگامي كه كلاغ به مشك محتوي آب حيات كه اسكندر با خود از ظلمات آورده بود منقار زد و آن را دريد و آب حيات بر زمين ريخت، اين كنيز بي درنگ مشتي از آن آب را برداشته نوشيد و اسكندر كه سخت خشمگين شده بود به ضرب شمشير بيني او را بينداخت، و فرنجك از گِل، و به قولي از خمير، بيني ئي براي خود ساخت.
فرنجك كه به سبب نوشيدن آن آب عمر جاودانه يافته است چون كسي را به پشت خفته ببيند بر سينه او ميجهد. اگر در آن حال خفته بيدار شده چنگ در بيني او اندازد فرنجك از بيم آن كه بينيش كنده شود گنجي از گنجهاي اسكندر را كه ميشناسد رشوت خواهد داد تا دست از بينيش بردارد. بختــك كه به سبب همين افسانه بيني گلي، دماغ گلي و خميري نيز خوانده ميشود به عقيده عوام در تاريكي و بخصوص زير درختها و در جنگلها و باغها ميگردد.
ظاهرأ اين اعتقاد از ناآگاهي عوام به گاز كربنيكي كه شبها از گياهان متصاعد ميشود و كسي را كه در جنـگل يا در زير درخت خفته باشد به خفقان ميافكند ناشي شده است.
برخي افراد معتقدند, در صورتي كه بتوان گلو يا دماغ بختك را گرفت, مي توان هر آرزويي كرد تا بختك آن را برآورده كند. «كتاب كوچه»
در زبان آلماني به اين نامها نيز معروف است:
Mahr – Schrنtel – Alb – Alf
آلمانيها نيز همانند فارسي زبانان مثلي مترادف دارند:
Es lag mir wie ein Alp auf der Brust
مثل بختك(با سنگيني جثه به روي كسي يا چيزي افتادن)
جستجو در چند فرهنگ و دانشنامه
آقاي علي باقري عضو هيئت علمي دانشگاه تهران در كتاب خود موضوع بختك را چنين بيانن ميكند ؛
بختك هم از جمله موجودات نامرئي براي انسان است كه توسط خداوند آفريده شده . اين موجود ميتواند بعضي انسانها را مورد حمله و تهاجم قرارداده و از نفس يا روح او تغذيه كرده و به تدريج اورا تضعيف نمايد.
معمولا افرادي كه داراي نيرو يا افكار منفي و اخلاق ناپسند و زشت هستند ، يا از تاراحتي شديد خانوادگي رنج ميبرند (مانند درگيري زن و شوهر يا اختلاف والدين و فرزند) وكساني كه به هر دليل دچار اختلال روحي و افسردگي شده اند ، بيشتر گرفتار بختك ميشوند.
آنها قادرند اندازه بدن خود را كاملا به اندازه بدن افراد كرده ، تمام جسم او را بپوشانند . سپس با گرفتن مجاري تنفسي و صوتي صداي او را قطع ميكنند و اجازه اعتراض يا صدا كردن و فرياد زدن به او نمي دهند آنگاه پس از تحت فشار قرار دادن شديد جسم فرد ، بخشي از انرژي و نيروي او را مي گيرند .
معمولا پس از تهاجم بختك به انسان ، او احساس خستگي و كوفتگي شديد در بدن و عضلات خود مينمايد ، به طوري كه كبودي و ساهي در آن مشاهده ميشود. بختك به افراد در سنين مختلف حمله ميكند . حتي مي تواند جنين انسان را مورد آزار و حمله قرار دهد .
مجموعا بختك با افراد مثبت و با روحيه قوي و شاد كاري ندارد بختك معمولا به تناوب حمله ميكند . در مراحل اوليه با فواصل طولاني به سوي فرد مي آيد . اما به تدريج با افسردگي و ناراحتي هر چه بيشتر او ، تعداد حملات بختك نيز بيشتر ميشود ، تا آن كه كاملا او را به ضعف و اختلال روحي رواني سوق دهد و سرانجام او را بكشد.
بهترين راه براي از بين بردن بختك و رفع تهاجم او آن است كه افراد مورد تهاجم ، افكار منفي، روحيه و اخلاق بد را از خود دور سازند ، غذاي مناسب و سالم خورده ، به شاد خواري ، تفريح ، ورزش و رگدش بپردازند . سپس افرادي كه داراي انرژي مثبت هستنداز طريق دادن انرژي به آنان كمك كنند تا به تدريج اين افراد انرژي از دست داده خود را باز يابند.
بختك گيري و جن گيري توسط عارفان قديم هم شناخته شده بود. بختك معمولا شكل سيال و نامحسوس دارد و تنها از روي فشار و اثر منفي آن روي انسان قابل شناسايي است.
نظر سايت جن درباره بختك
سايت جن در اين باره نظر خاصي ندارد چون هنوز تيم پژوهشي نتيجه اي اعلام نكرده است و تحقيقات ما در اين زمينه منحصر به شنيده هاي شاهدان عيني ميباشد .
اما يكي از مجربين علوم نامحسوس و محققين كه در امر پشتيباني سايت جن همكاري ميكنند به نام آقاي استاد جعفري تاكيد بر اين مسئله دارند كه بختك خود موجودي است كه در خارج وجود دارد و چون انسان از انرژيهاي خاص روحي برخوردار است براي كسب انرژي ، در مواقعي روي جسم انساني كه به پشت خوابيده (يعني پشتش كامل روي زمين باشد) ميافتد تا از انرژيهاي دروني او استفاده نمايد.
ايشان ميفرمايند علت اينكه شخص احساس خفگي ميكند به خاطر سنگيني جسمي بختك نيست علت احساس خفگي سرعت از دست دادن انرژي است كه فرد را دچار اين توهم ميكند كه بختك او را خفه ميكند .
خصوصيات ذكر شده توسط جناب استاد جعفري و شاهدان عيني در باره بختك چنين است :
قد بلند ، بدني پوشيده از موهاي چند سانتي بسيار لطيف و نرم كه كل بدن را پوشانده و قرار گرفتن كامل روي جسم انسان.
شيوه سايت جن در باره پذيرش موضوعاتي اين چنين نه انكار است و نه تائيد چون در اين عالم موجودات بسياري وجود دارد كه هنوز علم ناقص بشر حتي به شناخت آن دست نيافته است.