تو اتاقم نشستم و دارم فکر می کنم.
به گذشته, به فرصتهایی که از دست دادم. به کارایی که می تونستم بکنم و نکردم!به چیزی که باید باشم و نیستم!
گریه ام می گیره. نمی خوام افسوس گذشته رو بخورم ولی دست خودم نیست!
داد می زنم: God!Put Me out of my fucking misery
جوابی نمیاد! دیگه عادت کردم! عادت کردم که جواب نگیرم, عادت کردم که به خودم یادآوری کنم که کسی اون بالا نیست!
نمی دونم چجوری به آینده لبخند بزنم! به آینده ای که اگه می تونستم نگهش می داشتم!
نمی دونم چجوری سرعتشو کم کنم؟ چجوری کاری کنم که نرم تو اون مستطیل خاکی !
جایی که همه چیز تمومه! تموم!........... وای می ترسم! می ترسم!
می ترسم که از ترس ترسی که دارم الان همه چیو تموم کنم!
می ترسم که اون چاقوی لعنتیو بیارم پایین! می ترسم ادامه بدم! میترسم که بر گردم! نمی تونم که بر گردم!
کجا برم؟ چی کار کنم؟
You may say I'm a dreamer, but I'm not the only one
به گذشته, به فرصتهایی که از دست دادم. به کارایی که می تونستم بکنم و نکردم!به چیزی که باید باشم و نیستم!
گریه ام می گیره. نمی خوام افسوس گذشته رو بخورم ولی دست خودم نیست!
داد می زنم: God!Put Me out of my fucking misery
جوابی نمیاد! دیگه عادت کردم! عادت کردم که جواب نگیرم, عادت کردم که به خودم یادآوری کنم که کسی اون بالا نیست!
نمی دونم چجوری به آینده لبخند بزنم! به آینده ای که اگه می تونستم نگهش می داشتم!
نمی دونم چجوری سرعتشو کم کنم؟ چجوری کاری کنم که نرم تو اون مستطیل خاکی !
جایی که همه چیز تمومه! تموم!........... وای می ترسم! می ترسم!
می ترسم که از ترس ترسی که دارم الان همه چیو تموم کنم!
می ترسم که اون چاقوی لعنتیو بیارم پایین! می ترسم ادامه بدم! میترسم که بر گردم! نمی تونم که بر گردم!
کجا برم؟ چی کار کنم؟
You may say I'm a dreamer, but I'm not the only one