1. مدیر قبل از دیگران باید به اصلاح خویش بپردازد.
2. امور و کارها در گرو نتایج خود هستند.
3. پشتکار و جدیت در کار موجب پوشاندن عیبها می شود.
4. شخصیت آدمی از خلال کارش متجلی می شود.
5. در کار ناگزیر باید از کتمان و رازداري کمک جست.
6. در درگیریها و اختلافها ، مدیر باید خود را مقصر بداند.
7. طمع ، شکایت بردن به مردم و بدون توجه لب به سخن گشودن از عوامل ضعف مدیر است.
8. باید در پی به دست آوردن دوستان و ماندگاري بر دوستی و تباه نساختن آن بود.
9. آرزوي دروغین که مایه فریب انسان می گردد ، خیال را لباس واقعیت می پوشاند.
10 . غنیمت شمردن فرصت ، اساس موفقیت در هر کاري است.
11 . آدمی به زبانش شناخته می شود.
12 . ارزش آدمی از خلال مهارتها و شایستگیهاي او نمایان می شود.
13 . براي سنجیده از تلاش نافرجام بهتر است.
14 . کوتاهی در عمل موجب غم و اندوه می گردد.
15 . آدمی باید توانمندیها و شایستگیهاي خود را بشناسد.
16 . صبر و شکیبائی یکی از ارکان موفقیت است.
17 . استبداد راه شکست است.
18 . هدف وسیله را توجیه نمی کند.
19 . سعه صدر، نشانه موفقیت مدیر است.
20 . بهترین راه، بستن راههاي بدي و گشودن راه نیکوکاران است.
21 . نمی توانی بدي را از محیط خود دور کنی مگر این که آن را در خودت از بین ببري.
22 . کوتاهی در کارها موجب پشیمانی و حسرت است.
23 . حق باید معیار در هر کاري باشد.
24 . باید برنامه روزانه اي داشت که در بردارنده ساعاتی براي استراحت و بیرون کردن غم و اندوه از دل باشد.
25 . نرمی و مدارا، راه کسب محبت دیگران است.
26 . آدمی در شرایط سخت ، شناخته خواهد شد.
27 . اختلاف بین مسئولان موجب از بین رفتن تصمیمها می گردد.
28 . صفات رهبر عبارت است : هیبت ، انصاف ، بخشش بر دیگران و تواضع .
29 . باید با نفست مبارزه کنی تا به کار مناسب و در خور برسی .
30 . با پدیدار شدن ظلم، مدیر عزل می شود.
31 . معیار کارها به ماندگاري آنهاست نه کثرت آنها .
32 . کارها را به موقع خودش انجام ده ، نه زودتر و نه دیرتر .
33 . مشورت کردن ، الزام آور نیست.
34 . خوشرویی و شادابی موجب راه یافتن به قلب دیگران می شود.
35 . خواندن باید مقرون به عمل باشد.
36 . در هنگام مدح و ذم متعادل باش.
37 . اطاعت نکردن از مافوق ، ظلم است و تکبر بر زیردستان هم ظلم.
38 . معیار اطاعت ، مسئولیت پذیري است.
39 . کارها باید مطابق اصول علمی صورت گیرد.
40 . معیار رهبري ، پاسخگویی به نیازهاي مردم است.
41 . هنگام سخن گفتن ، سخنت باید از سرآگاهی باشد و گرنه سکوت بهتر است.
42 . ضرورتی ندارد که همه اهدافت در یک زمان تحقق یابد.
43 . روزرا باید به سه بخش تقسیم کرد : ساعاتی براي عبادت ، ساعاتی براي کار و ساعاتی براي استراحت .
44 . زشتیهاي دنیا را می توان با زهد ورزیدن نسبت به دنیا کشف نمود.
45 . همه چیز را براي خود مخواه .
46 . شرایط زندگی یکسان نیست.
47 . بردباري، عیبهاي آدمی را می پوشاند.
48 . فرمانده در میدان شناخته می شود.
49 . هرگاه در کسی صفتی نیکو یافت شد، باید منتظر صفات خوب دیگر بود.
50 . مدیر باید در امور ضروري مربوط به کارش ، از فقه آگاه باشد.
51 . با کاستن شوخی ، احترام می بینی .
52 . قناعت ، سرمایه افزوده است.
53 . با تسامح و ارج گذاري به امور، مدیر می تواند با سخت ترین مشکلات مواجه شود.
54 . مدیر باید خود را فردي عادي فرض کند. آن گاه بپرسد از یک مدیر چه انتظاري دارد اگر از زیردستان او باشد.
هر آنچه را که انتظار داري، دیگران از تو انتظار دارند.
55 . نسبت به راي مردم در باره افراد غافل مباش، کسی که مردم او را صالح می شناسند، پس صالح است.
56 . مردم برادران تو هستند، پس باید به چشم برادري به آنها بنگري .
57 . سلسله مراتب اداري باید رعایت شود.
58 . حق و عدل ، معیار و رضایت مردم ، هدف است.
59 . در پی کشف عیبهاي زیردستان نباید بود.
60 . راه سخن چینان را در فتنه ها ببند.
61 . با بخیل و ترسو و حریصنباید مشورت کرد.
62 . اجازه مدح و ثنا در کاري که مدیر انجام نداده است، نباید داده شود
63. نیکوکار و بدکار نباید مساوي باشند.
64 . قانون یا طرح پیشین را نباید لغو نمود.
65 . تشکیل هیات مشاوران با ترکیبی از متخصصان و افراد با تجربه ضروري است.
66 . شرایط به کارگیري افراد : داراي گوهري نیک ، از خاندان پارسا ، داراي سابقه نیکو ، دلیران و رزم آوران و
بخشندگان و جوانمردان
67 . مدیر باید همچون پدري باشد و بر کارکنان همچون پدر نظارت نماید.
68 . نگاه به کارکنان باید از سر عدالت و انصاف باشد.
69 . آگاهی از امنیت شغلی از امور ضروري مدیریت است.
70 . سلسله مراتب اداري باید بر آزمایش و امتحان افراد مبتنی باشد.
71 . رعایت ضوابط نه روابط .
72 . نیازهاي حیاتی کارمند، میزان حقوق او را تعیین می کند.
73 . گماردن بازرسان مخفی بر کارکنان لازم است.
74 . طمع مدیران موجب فقر دیگران می شود.
75 . بیش از آنچه که گرفته می شود، باید بخشیده شود.
76 . مدیر نباید فریب ظواهر را بخورد.
77 . ازوظایف مدیر آن است که جلسه عمومی تشکیل دهد تا کارکنان با آزادي کامل حرفهاي خود را بزنند.
78 . برخی از کارها را مدیر خود باید انجام دهد.
79 . کار امروز را به فردا میفکن.
80 . مدیر براي تقویت اراده باید ساعتی از وقت خود را به عبادت بپردازد.
81 . اشراف مستمر ناشی از احاطه کامل است و این یکی از ضرورتهاي مدیریت می باشد.
82 . در موقعیتهاي پیچیده، مدیر باید دور اندیش باشد.
83 . خود بینی و اعتماد به نفس کاذب و علاقه مندي به مدح و ثنا موجب از هم پاشیدگی نظام مدیریتی می گردد.
84 . نیکی کردن به دیگران بدون منت گذاري.
85 . براي هر کس کاري مناسب و مطابق با توانمندیهاي او در نظر گرفته شود.
86 . هر کاري را در جاي خود انجام ده.
87 . باید به مدیران مسئولیت به کارگیري افراد را داد.
88 . هنگام خشم و عصبانیت تصمیم مگیر .
89 . هر عقوبتی باید بعد از یادآوري معاد باشد.
90 . مدیر هم باید الگویی نیکو از یک مدیر موفق داشته باشد.
91 . همه کارکنان را یکسان نگریستن .
92 . مطابقت درون با بیرون.
93 . دادن حق دیگران قبل از گرفتن حق خود.
94 . نیکی به انسانهاي فتنه جو ، علاج آن است.
95 . نسبت به متمردان و قانون شکنان باید سیاست نرمی و زشتی را با هم به کار بست.
96 . پاداش مدیر باید به قدر ضرورت باشد.
97 . تواضع ویژگی مدیران است.
98 . از لغزش و خطاهاي جوانمردان درگذرید.
99 . به بخشش عادت کردن هر چند که کم باشد.
100 . یاري جستن و توکل بر خدا راز موفقیت می باشد
2. امور و کارها در گرو نتایج خود هستند.
3. پشتکار و جدیت در کار موجب پوشاندن عیبها می شود.
4. شخصیت آدمی از خلال کارش متجلی می شود.
5. در کار ناگزیر باید از کتمان و رازداري کمک جست.
6. در درگیریها و اختلافها ، مدیر باید خود را مقصر بداند.
7. طمع ، شکایت بردن به مردم و بدون توجه لب به سخن گشودن از عوامل ضعف مدیر است.
8. باید در پی به دست آوردن دوستان و ماندگاري بر دوستی و تباه نساختن آن بود.
9. آرزوي دروغین که مایه فریب انسان می گردد ، خیال را لباس واقعیت می پوشاند.
10 . غنیمت شمردن فرصت ، اساس موفقیت در هر کاري است.
11 . آدمی به زبانش شناخته می شود.
12 . ارزش آدمی از خلال مهارتها و شایستگیهاي او نمایان می شود.
13 . براي سنجیده از تلاش نافرجام بهتر است.
14 . کوتاهی در عمل موجب غم و اندوه می گردد.
15 . آدمی باید توانمندیها و شایستگیهاي خود را بشناسد.
16 . صبر و شکیبائی یکی از ارکان موفقیت است.
17 . استبداد راه شکست است.
18 . هدف وسیله را توجیه نمی کند.
19 . سعه صدر، نشانه موفقیت مدیر است.
20 . بهترین راه، بستن راههاي بدي و گشودن راه نیکوکاران است.
21 . نمی توانی بدي را از محیط خود دور کنی مگر این که آن را در خودت از بین ببري.
22 . کوتاهی در کارها موجب پشیمانی و حسرت است.
23 . حق باید معیار در هر کاري باشد.
24 . باید برنامه روزانه اي داشت که در بردارنده ساعاتی براي استراحت و بیرون کردن غم و اندوه از دل باشد.
25 . نرمی و مدارا، راه کسب محبت دیگران است.
26 . آدمی در شرایط سخت ، شناخته خواهد شد.
27 . اختلاف بین مسئولان موجب از بین رفتن تصمیمها می گردد.
28 . صفات رهبر عبارت است : هیبت ، انصاف ، بخشش بر دیگران و تواضع .
29 . باید با نفست مبارزه کنی تا به کار مناسب و در خور برسی .
30 . با پدیدار شدن ظلم، مدیر عزل می شود.
31 . معیار کارها به ماندگاري آنهاست نه کثرت آنها .
32 . کارها را به موقع خودش انجام ده ، نه زودتر و نه دیرتر .
33 . مشورت کردن ، الزام آور نیست.
34 . خوشرویی و شادابی موجب راه یافتن به قلب دیگران می شود.
35 . خواندن باید مقرون به عمل باشد.
36 . در هنگام مدح و ذم متعادل باش.
37 . اطاعت نکردن از مافوق ، ظلم است و تکبر بر زیردستان هم ظلم.
38 . معیار اطاعت ، مسئولیت پذیري است.
39 . کارها باید مطابق اصول علمی صورت گیرد.
40 . معیار رهبري ، پاسخگویی به نیازهاي مردم است.
41 . هنگام سخن گفتن ، سخنت باید از سرآگاهی باشد و گرنه سکوت بهتر است.
42 . ضرورتی ندارد که همه اهدافت در یک زمان تحقق یابد.
43 . روزرا باید به سه بخش تقسیم کرد : ساعاتی براي عبادت ، ساعاتی براي کار و ساعاتی براي استراحت .
44 . زشتیهاي دنیا را می توان با زهد ورزیدن نسبت به دنیا کشف نمود.
45 . همه چیز را براي خود مخواه .
46 . شرایط زندگی یکسان نیست.
47 . بردباري، عیبهاي آدمی را می پوشاند.
48 . فرمانده در میدان شناخته می شود.
49 . هرگاه در کسی صفتی نیکو یافت شد، باید منتظر صفات خوب دیگر بود.
50 . مدیر باید در امور ضروري مربوط به کارش ، از فقه آگاه باشد.
51 . با کاستن شوخی ، احترام می بینی .
52 . قناعت ، سرمایه افزوده است.
53 . با تسامح و ارج گذاري به امور، مدیر می تواند با سخت ترین مشکلات مواجه شود.
54 . مدیر باید خود را فردي عادي فرض کند. آن گاه بپرسد از یک مدیر چه انتظاري دارد اگر از زیردستان او باشد.
هر آنچه را که انتظار داري، دیگران از تو انتظار دارند.
55 . نسبت به راي مردم در باره افراد غافل مباش، کسی که مردم او را صالح می شناسند، پس صالح است.
56 . مردم برادران تو هستند، پس باید به چشم برادري به آنها بنگري .
57 . سلسله مراتب اداري باید رعایت شود.
58 . حق و عدل ، معیار و رضایت مردم ، هدف است.
59 . در پی کشف عیبهاي زیردستان نباید بود.
60 . راه سخن چینان را در فتنه ها ببند.
61 . با بخیل و ترسو و حریصنباید مشورت کرد.
62 . اجازه مدح و ثنا در کاري که مدیر انجام نداده است، نباید داده شود
63. نیکوکار و بدکار نباید مساوي باشند.
64 . قانون یا طرح پیشین را نباید لغو نمود.
65 . تشکیل هیات مشاوران با ترکیبی از متخصصان و افراد با تجربه ضروري است.
66 . شرایط به کارگیري افراد : داراي گوهري نیک ، از خاندان پارسا ، داراي سابقه نیکو ، دلیران و رزم آوران و
بخشندگان و جوانمردان
67 . مدیر باید همچون پدري باشد و بر کارکنان همچون پدر نظارت نماید.
68 . نگاه به کارکنان باید از سر عدالت و انصاف باشد.
69 . آگاهی از امنیت شغلی از امور ضروري مدیریت است.
70 . سلسله مراتب اداري باید بر آزمایش و امتحان افراد مبتنی باشد.
71 . رعایت ضوابط نه روابط .
72 . نیازهاي حیاتی کارمند، میزان حقوق او را تعیین می کند.
73 . گماردن بازرسان مخفی بر کارکنان لازم است.
74 . طمع مدیران موجب فقر دیگران می شود.
75 . بیش از آنچه که گرفته می شود، باید بخشیده شود.
76 . مدیر نباید فریب ظواهر را بخورد.
77 . ازوظایف مدیر آن است که جلسه عمومی تشکیل دهد تا کارکنان با آزادي کامل حرفهاي خود را بزنند.
78 . برخی از کارها را مدیر خود باید انجام دهد.
79 . کار امروز را به فردا میفکن.
80 . مدیر براي تقویت اراده باید ساعتی از وقت خود را به عبادت بپردازد.
81 . اشراف مستمر ناشی از احاطه کامل است و این یکی از ضرورتهاي مدیریت می باشد.
82 . در موقعیتهاي پیچیده، مدیر باید دور اندیش باشد.
83 . خود بینی و اعتماد به نفس کاذب و علاقه مندي به مدح و ثنا موجب از هم پاشیدگی نظام مدیریتی می گردد.
84 . نیکی کردن به دیگران بدون منت گذاري.
85 . براي هر کس کاري مناسب و مطابق با توانمندیهاي او در نظر گرفته شود.
86 . هر کاري را در جاي خود انجام ده.
87 . باید به مدیران مسئولیت به کارگیري افراد را داد.
88 . هنگام خشم و عصبانیت تصمیم مگیر .
89 . هر عقوبتی باید بعد از یادآوري معاد باشد.
90 . مدیر هم باید الگویی نیکو از یک مدیر موفق داشته باشد.
91 . همه کارکنان را یکسان نگریستن .
92 . مطابقت درون با بیرون.
93 . دادن حق دیگران قبل از گرفتن حق خود.
94 . نیکی به انسانهاي فتنه جو ، علاج آن است.
95 . نسبت به متمردان و قانون شکنان باید سیاست نرمی و زشتی را با هم به کار بست.
96 . پاداش مدیر باید به قدر ضرورت باشد.
97 . تواضع ویژگی مدیران است.
98 . از لغزش و خطاهاي جوانمردان درگذرید.
99 . به بخشش عادت کردن هر چند که کم باشد.
100 . یاري جستن و توکل بر خدا راز موفقیت می باشد
