آيا نجوم ايران شاهد شكوفايي دوباره خواهد بود؟
محل ساخت رصدخانه ملي ايران مشخص شد ...
جام جم آنلاين: سرانجام پس از سالها انتظار، ايران مكان ساخت رصدخانه ملي خود را شناخت، اگرچه پيش از اين از قله دينوا به عنوان محلي براي ساخت رصدخانه ملي ايران سخن گفته ميشد.
اما هفته گذشته رضا منصوري، استاد دانشگاه صنعتي شريف و مجري طرح رصدخانه ملي ايران در گفتوگويي با خبرگزاري ايسنا، محل نهايي ساخت رصدخانه ملي ايران را قله گرگش در حوالي كاشان اعلام كرد. قله 3600 متري گرگش در حوالي روستاي كامو در نزديكي كاشان جايي است كه قرار است ميزبان نخستين رصدخانه پژوهشي كشور باشد.
زماني كه اين طرح به بهرهبرداري برسد، پس از وقفهاي قريب به 10 قرن، ايران بار ديگر صاحب رصدخانهاي قابل استفاده در فعاليتهاي پژوهشي روز دنيا خواهد شد. خبري كه هفته گذشته در گفتوگوي دكتر رضا منصوري با خبرنگار ايسنا منتشر شد، خبري بود كه سالهاي سال جامعه علمي ايران در انتظار شنيدن آن بود.
داستان رصدخانه ملي ايران داستاني قديمي است، اما اگر بخواهيم براي داستاني كه با اعلام محل ساخت رصدخانه به فصل جديدي وارد شد، آغازي مشخص كنيم بايد به سال 1378 بازگرديم.
اولين گام براي ساخت رصدخانههاي بزرگ و قابل استفاده در پژوهشهاي نجومي و روز جهان كه بتوان از آنها دادههاي قابل استفاده به دست آورد، تعيين محل مناسب ساخت رصدخانه است.
اين مرحله برخلاف ظاهرش يكي از دشوارترين فعاليتها در فرآيند ساخت يك رصدخانه به شمار ميرود، چراكه براي منجمان تنها صافي ظاهري آسمان ملاك نيست.
جايي كه براي چشمان يك رصدگر آماتور يا يك فرد معمولي ممكن است آسمان بينظيري بهشمار آيد شايد به هيچ وجه جاي مناسبي براي ساخت يك رصدخانه نباشد و پارامترهاي مختلفي دست به دست هم ميدهند تا شرايط ايدهآل رصدي را تعيين كنند.
پايداري هوا در جايي كه قرار است رصد صورت بگيرد، آلودگي ذرات معلق در هوا، آلودگي نوري محيط، جريانهاي بادي و آب و هوايي در كنار هم ديگر پارامتري را تشكيل ميدهند كه به پارامتر ديد معروف است، اين پارامتر به اين معني است كه فاصله زاويهاي دو جسم در آسمان بايد چقدر باشد تا تلسكوپ بتواند آنها را از هم تفكيك كرده و به صورت دو نقطه مجزا نشان دهد. براي درك بهتر اين پارامتر تصور كنيد در شرايط هواي بسيار مهآلود در كنار جادهاي ايستادهايد.
نوري از ميان جاده ديده ميشود، اما تا زماني كه خودروي صاحب آن به نزديكي شما نرسد، شما نميتوانيد منبع نور را كه در حقيقت 2 چراغ ماشين هستند تشخيص دهيد، اما اگر هوا صاف باشد از فاصله دورتري ميتوانيد متوجه شويد كه با 2 چراغ يك خودرو سر و كار داريد و نه يك چراغ.
چنين اتفاقي درباره وضع جو موجود بالاي سر يك تلسكوپ هم ميافتد. اگر شرايط جوي به گونهاي باشد كه بتوان منابع نوري كه فاصله نزديكتري نسبت به هم دارند را ديد در اين صورت پارامتر ديد يا seeing محيط بهتر و شرايط براي ساخت رصدخانه بهتر است، اما از سوي ديگر اين پارامتري نيست كه با يك شب اندازه گرفتن به دست بيايد، بلكه بايد در طول سال و با انجام رصدهاي مختلف اين پارامتر را اندازه گرفت و همزمان با آن تعداد شبهاي صاف محل، شبهاي غبارآلود، آلودگي نور و از سوي ديگر وضعيت زمينشناسي و ژئوفيزيكي محل را نيز اندازه گرفت.
تجهيزات حساس تلسكوپهاي بزرگ در برابر لرزههاي زمين ميتواند بسيار آسيبپذير باشد و به همين دليل بايد همه عوامل را در نظر گرفت. به كل فرآيندي كه منجر به تعيين محل رصدخانه ميشود مكانيابي آن گفته ميشود.
طرح ملي مكانيابي رصدخانه ملي ايران در سال 1378 در شوراي پژوهشي علمي كشور تصويب شد. طرحي كه به گفته دكتر منصوري به دليل بودجه پايين تنها به مطالعات ميداني اختصاص پيدا كرد تا اينكه در سال 1381 با تخصيص بودجه، تيمي كه گروهي از مشاوران بينالمللي نيز آنها را ياري ميدادند به سرپرستي دكتر سعدالله نصيري قيداري، مسووليت مكانيابي را بر عهده گرفتند.
در طي سالهاي بعدي اين تيم 40 نقطه مختلف كشور را زير نظر گرفت و با نصب تجهيزات و مستقر كردن تيمهاي آموزش ديده در آن به بررسي شرايط ديد آنها پرداختند. نتيجه تحقيقات اين گروه در نهايت به دو گزينه قلههاي دينوا و كلاه برفي رسيد.
در سال 1387 طرح رصدخانه ملي ايران به عنوان يكي از طرحهاي كلان ملي فناوري به تصويب رسيد و كار شتاب بيشتري گرفت، در همين حال در حالي كه بحثها بر سر آينه تلسكوپ، اهداف علمي آن و توسعه فناوريهاي مورد نياز براي ساخت اين رصدخانه در جريان بود تيم مكانيابي در حال بررسي نهايي ميان 2 قله براي انتخاب نهايي بود كه اتفاقي مسير انتخاب قله نهايي را تغيير داد.
به گفته دكتر منصوري، در همين اوقات بود كه برخي از مشاوران طرح از سازمان رصدخانههاي جنوبي اروپا براي بازديد اين 2 قله به ايران آمدند و يكي از آنها به قله گرگش اشاره كرده و پرسيده بود چرا اين قله اندازهگيري نشده است. مسالهاي كه به دشواري صعود به آن باز ميگشت. سرانجام گروه توانست مسيري را براي صعود به قله اين كوه پيدا كند.
به مرور بيش از 70 تن تجهيزات را به آنجا منتقل كردند. بررسيهاي بعدي نشان داد كه قله گرگش نسبت به دينوا داراي مزيتهاي بيشتري است و اين قله ميزبان رصدخانه ملي ايران و تلسكوپ 3.5 متري آن خواهد بود؛ تلسكوپي كه به گفته مسوولان طرح، مجهز به سيستمهاي پيشرفته اپتيكي از جمله اپتيك سازگار است و با توجه به محل قرارگيري خود ميتواند نقش مهمي در همكاريهاي بينالمللي نجومي براي ايران بازي كند.
در حال حاضر بزرگترين تلسكوپ ايران اندكي بيش از نيم متر قطر دارد كه عملا امكان استفاده از آن براي فعاليتهاي پژوهشي وجود ندارد و ساخت رصدخانه كلاس 3 متر جهشي غولآسا براي نجوم رصدي در ايران به شمار ميرود.
اگرچه در حال حاضر دانشمندان جهان از رصدخانههاي كلاس 10 متري استفاده ميكنند و اندكي پس از زمان اعلامشده براي ساخت رصدخانه ملي ايران يعني نيمه دهه 90 خورشيدي تلسكوپهاي كلاس 30 متري و 40 متري اروپا به بهرهبرداري خواهند رسيد، اما اين شايد به معني پايان عمر رصدخانههاي كوچك پژوهشي نباشد.
دانشمندان ايراني اميدوارند در حالي كه وقت رصدخانههاي فضايي و رصدخانههاي بزرگ در آن هنگام بشدت كم و گران خواهد بود رصدخانههايي مانند رصدخانه ملي ايران بتوانند در بخشي از طيف پژوهشهاي مهم اخترشناسي مانند سيارات فراخورشيدي و امثال آن فعاليت كنند.
اگر رصدخانه ملي ايران به موقع افتتاح شود، ايرانيان شاهد تحقق يكي از روياهاي قديمي خود خواهند بود.
ايران يكي از كانونهاي توسعه دانش نجوم در جهان باستان و دوره اسلامي بوده است. مفهوم رصدخانه ـ البته رصدخانه غيراپتيكي ـ در اين كشور به اوج خود رسيد و به گوشه و كنار جهان فرستاده شد.
10 قرن پيش ايران ميزبان رصدخانههاي بزرگي همچون رصدخانه مراغه، سمرقند، شيراز و ري بوده است اما نجوم نيز مانند بسياري از علوم ديگر در دورهاي از تاريخ كشورمان رو به افول گذاشت و تلاشهاي بسياري هم كه براي بلندكردن دوباره آن صورت گرفت ناكام ماند، قديميترين پيشنهادي كه ميدانيم درباره ساخت رصدخانه ملي ايران وجود دارد، به زمان ناصرالدين شاه قاجار باز ميگردد، زماني كه يكي از تحصيلكردگان ايراني در فرانسه به نام مشاورالملك محمودي به ناصرالدين شاه پيشنهاد ساخت رصدخانه سلطنتي ايران را داده بود و وي در پاسخش گفته بود پول را نبايد خرج هوا كرد، اكنون آن دوران گذشته است و اهميت سرمايهگذاري در علم مشخص است.
قوانين بازي علم هم معلوم است و اگر طرح رصدخانه ملي ايران نيز اين قوانين را درست اجرا كند، ميتوان اميدوار بود بارديگر خورشيد دوران اوج ستارهشناسي از افق رصدخانه ملي ايران طلوع كند.
موفقيت اين طرح كه با خود دهها پيشرفت ريز و درشت مهندسي، فني و علمي در شاخههاي مختلف را به همراه خواهد داشت تضمينكننده سرمايهگذاريهاي بعدي و ساخت دومين رصدخانه ملي كشور در كلاسهاي بزرگتر و همچنين سرمايهگذاري جديتر روي پروژههاي ديگر علمي خواهد بود و به همين دليل همه علاقهمندان علم در اين كشور با چشماني نگران اما اميدوار به رصدخانه ملي ايران چشم دوختهاند.
نمايي از قله گرگش جايي كه رصدخانه ملي ايران قرار است پس از وقفه اي 1000 ساله ، ايران را به جمع كشورهاي پيشروي نجوم برساند/
محل ساخت رصدخانه ملي ايران مشخص شد ...
جام جم آنلاين: سرانجام پس از سالها انتظار، ايران مكان ساخت رصدخانه ملي خود را شناخت، اگرچه پيش از اين از قله دينوا به عنوان محلي براي ساخت رصدخانه ملي ايران سخن گفته ميشد.

اما هفته گذشته رضا منصوري، استاد دانشگاه صنعتي شريف و مجري طرح رصدخانه ملي ايران در گفتوگويي با خبرگزاري ايسنا، محل نهايي ساخت رصدخانه ملي ايران را قله گرگش در حوالي كاشان اعلام كرد. قله 3600 متري گرگش در حوالي روستاي كامو در نزديكي كاشان جايي است كه قرار است ميزبان نخستين رصدخانه پژوهشي كشور باشد.
زماني كه اين طرح به بهرهبرداري برسد، پس از وقفهاي قريب به 10 قرن، ايران بار ديگر صاحب رصدخانهاي قابل استفاده در فعاليتهاي پژوهشي روز دنيا خواهد شد. خبري كه هفته گذشته در گفتوگوي دكتر رضا منصوري با خبرنگار ايسنا منتشر شد، خبري بود كه سالهاي سال جامعه علمي ايران در انتظار شنيدن آن بود.
داستان رصدخانه ملي ايران داستاني قديمي است، اما اگر بخواهيم براي داستاني كه با اعلام محل ساخت رصدخانه به فصل جديدي وارد شد، آغازي مشخص كنيم بايد به سال 1378 بازگرديم.
اولين گام براي ساخت رصدخانههاي بزرگ و قابل استفاده در پژوهشهاي نجومي و روز جهان كه بتوان از آنها دادههاي قابل استفاده به دست آورد، تعيين محل مناسب ساخت رصدخانه است.
اين مرحله برخلاف ظاهرش يكي از دشوارترين فعاليتها در فرآيند ساخت يك رصدخانه به شمار ميرود، چراكه براي منجمان تنها صافي ظاهري آسمان ملاك نيست.
جايي كه براي چشمان يك رصدگر آماتور يا يك فرد معمولي ممكن است آسمان بينظيري بهشمار آيد شايد به هيچ وجه جاي مناسبي براي ساخت يك رصدخانه نباشد و پارامترهاي مختلفي دست به دست هم ميدهند تا شرايط ايدهآل رصدي را تعيين كنند.
پايداري هوا در جايي كه قرار است رصد صورت بگيرد، آلودگي ذرات معلق در هوا، آلودگي نوري محيط، جريانهاي بادي و آب و هوايي در كنار هم ديگر پارامتري را تشكيل ميدهند كه به پارامتر ديد معروف است، اين پارامتر به اين معني است كه فاصله زاويهاي دو جسم در آسمان بايد چقدر باشد تا تلسكوپ بتواند آنها را از هم تفكيك كرده و به صورت دو نقطه مجزا نشان دهد. براي درك بهتر اين پارامتر تصور كنيد در شرايط هواي بسيار مهآلود در كنار جادهاي ايستادهايد.
نوري از ميان جاده ديده ميشود، اما تا زماني كه خودروي صاحب آن به نزديكي شما نرسد، شما نميتوانيد منبع نور را كه در حقيقت 2 چراغ ماشين هستند تشخيص دهيد، اما اگر هوا صاف باشد از فاصله دورتري ميتوانيد متوجه شويد كه با 2 چراغ يك خودرو سر و كار داريد و نه يك چراغ.
چنين اتفاقي درباره وضع جو موجود بالاي سر يك تلسكوپ هم ميافتد. اگر شرايط جوي به گونهاي باشد كه بتوان منابع نوري كه فاصله نزديكتري نسبت به هم دارند را ديد در اين صورت پارامتر ديد يا seeing محيط بهتر و شرايط براي ساخت رصدخانه بهتر است، اما از سوي ديگر اين پارامتري نيست كه با يك شب اندازه گرفتن به دست بيايد، بلكه بايد در طول سال و با انجام رصدهاي مختلف اين پارامتر را اندازه گرفت و همزمان با آن تعداد شبهاي صاف محل، شبهاي غبارآلود، آلودگي نور و از سوي ديگر وضعيت زمينشناسي و ژئوفيزيكي محل را نيز اندازه گرفت.
تجهيزات حساس تلسكوپهاي بزرگ در برابر لرزههاي زمين ميتواند بسيار آسيبپذير باشد و به همين دليل بايد همه عوامل را در نظر گرفت. به كل فرآيندي كه منجر به تعيين محل رصدخانه ميشود مكانيابي آن گفته ميشود.
طرح ملي مكانيابي رصدخانه ملي ايران در سال 1378 در شوراي پژوهشي علمي كشور تصويب شد. طرحي كه به گفته دكتر منصوري به دليل بودجه پايين تنها به مطالعات ميداني اختصاص پيدا كرد تا اينكه در سال 1381 با تخصيص بودجه، تيمي كه گروهي از مشاوران بينالمللي نيز آنها را ياري ميدادند به سرپرستي دكتر سعدالله نصيري قيداري، مسووليت مكانيابي را بر عهده گرفتند.
در طي سالهاي بعدي اين تيم 40 نقطه مختلف كشور را زير نظر گرفت و با نصب تجهيزات و مستقر كردن تيمهاي آموزش ديده در آن به بررسي شرايط ديد آنها پرداختند. نتيجه تحقيقات اين گروه در نهايت به دو گزينه قلههاي دينوا و كلاه برفي رسيد.
در سال 1387 طرح رصدخانه ملي ايران به عنوان يكي از طرحهاي كلان ملي فناوري به تصويب رسيد و كار شتاب بيشتري گرفت، در همين حال در حالي كه بحثها بر سر آينه تلسكوپ، اهداف علمي آن و توسعه فناوريهاي مورد نياز براي ساخت اين رصدخانه در جريان بود تيم مكانيابي در حال بررسي نهايي ميان 2 قله براي انتخاب نهايي بود كه اتفاقي مسير انتخاب قله نهايي را تغيير داد.
به گفته دكتر منصوري، در همين اوقات بود كه برخي از مشاوران طرح از سازمان رصدخانههاي جنوبي اروپا براي بازديد اين 2 قله به ايران آمدند و يكي از آنها به قله گرگش اشاره كرده و پرسيده بود چرا اين قله اندازهگيري نشده است. مسالهاي كه به دشواري صعود به آن باز ميگشت. سرانجام گروه توانست مسيري را براي صعود به قله اين كوه پيدا كند.
به مرور بيش از 70 تن تجهيزات را به آنجا منتقل كردند. بررسيهاي بعدي نشان داد كه قله گرگش نسبت به دينوا داراي مزيتهاي بيشتري است و اين قله ميزبان رصدخانه ملي ايران و تلسكوپ 3.5 متري آن خواهد بود؛ تلسكوپي كه به گفته مسوولان طرح، مجهز به سيستمهاي پيشرفته اپتيكي از جمله اپتيك سازگار است و با توجه به محل قرارگيري خود ميتواند نقش مهمي در همكاريهاي بينالمللي نجومي براي ايران بازي كند.
در حال حاضر بزرگترين تلسكوپ ايران اندكي بيش از نيم متر قطر دارد كه عملا امكان استفاده از آن براي فعاليتهاي پژوهشي وجود ندارد و ساخت رصدخانه كلاس 3 متر جهشي غولآسا براي نجوم رصدي در ايران به شمار ميرود.
اگرچه در حال حاضر دانشمندان جهان از رصدخانههاي كلاس 10 متري استفاده ميكنند و اندكي پس از زمان اعلامشده براي ساخت رصدخانه ملي ايران يعني نيمه دهه 90 خورشيدي تلسكوپهاي كلاس 30 متري و 40 متري اروپا به بهرهبرداري خواهند رسيد، اما اين شايد به معني پايان عمر رصدخانههاي كوچك پژوهشي نباشد.
دانشمندان ايراني اميدوارند در حالي كه وقت رصدخانههاي فضايي و رصدخانههاي بزرگ در آن هنگام بشدت كم و گران خواهد بود رصدخانههايي مانند رصدخانه ملي ايران بتوانند در بخشي از طيف پژوهشهاي مهم اخترشناسي مانند سيارات فراخورشيدي و امثال آن فعاليت كنند.
اگر رصدخانه ملي ايران به موقع افتتاح شود، ايرانيان شاهد تحقق يكي از روياهاي قديمي خود خواهند بود.
ايران يكي از كانونهاي توسعه دانش نجوم در جهان باستان و دوره اسلامي بوده است. مفهوم رصدخانه ـ البته رصدخانه غيراپتيكي ـ در اين كشور به اوج خود رسيد و به گوشه و كنار جهان فرستاده شد.
10 قرن پيش ايران ميزبان رصدخانههاي بزرگي همچون رصدخانه مراغه، سمرقند، شيراز و ري بوده است اما نجوم نيز مانند بسياري از علوم ديگر در دورهاي از تاريخ كشورمان رو به افول گذاشت و تلاشهاي بسياري هم كه براي بلندكردن دوباره آن صورت گرفت ناكام ماند، قديميترين پيشنهادي كه ميدانيم درباره ساخت رصدخانه ملي ايران وجود دارد، به زمان ناصرالدين شاه قاجار باز ميگردد، زماني كه يكي از تحصيلكردگان ايراني در فرانسه به نام مشاورالملك محمودي به ناصرالدين شاه پيشنهاد ساخت رصدخانه سلطنتي ايران را داده بود و وي در پاسخش گفته بود پول را نبايد خرج هوا كرد، اكنون آن دوران گذشته است و اهميت سرمايهگذاري در علم مشخص است.
قوانين بازي علم هم معلوم است و اگر طرح رصدخانه ملي ايران نيز اين قوانين را درست اجرا كند، ميتوان اميدوار بود بارديگر خورشيد دوران اوج ستارهشناسي از افق رصدخانه ملي ايران طلوع كند.
موفقيت اين طرح كه با خود دهها پيشرفت ريز و درشت مهندسي، فني و علمي در شاخههاي مختلف را به همراه خواهد داشت تضمينكننده سرمايهگذاريهاي بعدي و ساخت دومين رصدخانه ملي كشور در كلاسهاي بزرگتر و همچنين سرمايهگذاري جديتر روي پروژههاي ديگر علمي خواهد بود و به همين دليل همه علاقهمندان علم در اين كشور با چشماني نگران اما اميدوار به رصدخانه ملي ايران چشم دوختهاند.
قله رصدخانه

نمايي از قله گرگش جايي كه رصدخانه ملي ايران قرار است پس از وقفه اي 1000 ساله ، ايران را به جمع كشورهاي پيشروي نجوم برساند/