سپری شدن بیش از دو ماه از آغاز طرح سهمیه بندی بنزین، مشکلات تازه ای را پیش روی دولت به عنوان مجری این طرح قرار داده است، به طوری که هر روز یک مشکل تازه بر مشکلات قبلی اجرای طرح سهمیه بندی بنزین اضافه می شود. هرچند تدوین طرحی برای صرفه جویی در مصرف سوخت، کاملا ضروری است و حتی رهبر معظم انقلا ب هم از انجام آن به درستی، به عنوان اقدامی شجاعانه یاد کرده اند، اما بروز برخی اشکالا ت موجب شده که این طرح از اهداف اولیه خود اندکی دور بماند. در حالی که دولت در ابتدا مدت استفاده از سهمیه خودروها را چهار ماه اعلام کرد و این امکان را برای مردم فراهم کرد تا از سهمیه بنزین چهار ماه آتی خود، پیشاپیش استفاده کنند و پس از گذشت مدتی، این موقعیت را دو ماه دیگر افزایش داد و به شش ماه رساند، اما هم اکنون برخی از شهروندان، از بخش اعظم سهمیه ۶ ماهه خود استفاده کرده اند و به نظر می رسد سهمیه اغلب خودروها، پیش از پایان شش ماهه مشخص شده پایان یابد و به همین دلیل هم دولت، صد لیتر سهمیه اضافه به عنوان سهمیه سفر و مهر در اختیار همه خودروها قرار داده است. این در حالیست که خودروهای دولتی و خدماتی که از سهمیه ای بیش از خودروهای شخصی- که صد لیتر در ماه است- برخوردارند نیز با مشکل کمبود بنزین مواجه شده بودند; به طوری که اورژانس تهران، سازمان بهشت زهرا، آتش نشانی و... خواستار دریافت بنزین اضافه شدند که البته به این جمع باید خودروهای مسافرکش شهری و بین شهری را هم اضافه کرد. اگر مشکلات ایجاد شده بر اثر سهمیه بندی بنزین را مرور کنیم، دید جامع تری نسبت به فضای فعلی اجرای طرح و چشم انداز آتی آن در آستانه ماه مهر که شاهد افزایش تردد شهروندان خواهیم بود پیدا می کنیم.
۱) ساکنان شهرهای بزرگ و از جمله تهران در شرایطی شاهد آغاز طرح سهمیه بندی بنزین بودند که مسوولان راهکار جایگزین را برای صرفه جویی در مصرف سوخت، ترغیب شهروندان به استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومی می دانند. این در حالیست که ناوگان حمل ونقل عمومی در تهران و اغلب شهرهای بزرگ دچار ضعف مفرطی است و به زحمت پاسخگوی نیاز فعلی شهروندان است و در چنین شرایطی، تحمیل بار اضافی بر ناوگان حمل و نقل عمومی بدون توسعه ناوگان، غیرممکن است. البته شاید در ساعات میانی روز، تحمیل این بار اضافه تردد شهروندان، مشکل چندانی ایجاد نکند، اما در ساعات ابتدایی و پایانی روز که شهروندان در حال رفتن به محل کار یا مراجعت به منزل هستند، تقاضا برای استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی در شهر افزایش می یابد. مترو، اتوبوسها و تاکسیها با حداکثر ظرفیت در ساعات ابتدایی روز فعالیت می کنند اما پاسخگوی نیاز شهروندان نیستند و دیدن ازدحام در مترو و اتوبوس و صفهای طویل در مقابل ایستگاه های اتوبوس و تاکسی در ساعات ابتدایی و پایانی یک روز کاری، به موضوعی عادی تبدیل شده است. حال، وقتی جمعی از دارندگان خودروهای شخصی هم به جمعیت معمول استفاده کننده از وسایل حمل و نقل عمومی اضافه شود، طبیعتا ناوگان حمل و نقل عمومی توان پاسخگویی به این تقاضای جدید را بدون افزایش ظرفیت نخواهد داشت. در هفته نخست آغاز طرح سهمیه بندی بنزین، شاهد کاهش ۳۰ درصدی ترافیک در شهر بودیم اما در هفته پایانی یک ماهه اول اجرای این طرح، ترافیک تهران تنها ۸ درصد کاهش یافت که یکی از دلایل آن، افزایش مجدد استفاده از وسایل نقلیه شخصی به دلیل کمبود ظرفیت ناوگان حمل و نقل عمومی است. وقتی شهروندان برای استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومی شاهد مشکلات فراوان باشند، طبیعی است که ترجیح می دهند از خودروی شخصی استفاده کنند. دولت پیش از آغاز سهمیه بندی بنزین، باید چاره ای برای توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی پیدا می کرد.
۲) طی سالهای اخیر به دلیل افزایش اجاره بها و قیمت مسکن در تهران، در اطراف تهران، شهرهای مختلفی ایجاد شده که نقش شهرهای خوابگاهی را ایفا می کنند، به طوری که ساکنان آن برای کار روزانه به تهران می روند و از محل زندگی خود در شهرهای حاشیه تهران صرفا برای استراحت استفاده می کنند. علاوه بر کرج که از کلان شهرهای ایران محسوب می شود، هشتگرد، شهر قدس، شهریار، رباط کریم، ورامین، اسلامشهر، پرند، پردیس و ... از جمله شهرهای خوابگاهی اطراف تهران هستند که ساکنان آن برای کار، اغلب به تهران مراجعه می کنند. اغلب ساکنان این شهرها هم برای مراجعه به تهران از خودروی شخصی استفاده می کنند; چرا که با توجه به فاصله نسبتا زیاد این شهرها با تهران، اگر قصد استفاده از سواری های خطی داشته باشند باید مبلغ کرایه بالایی در طول یکماه برای رفت وآمد پرداخت کنند و اگر خواهان استفاده از اتوبوس یا مینی بوس باشند به دلیل ضعف موجود در این شبکه- از جمله کمبود ظرفیت و فرسودگی ناوگان- مجبور می شوند در مدت بیشتری مسیر مورد نظر را طی کنند و به همین دلیل ترجیح می د هند از خودروی شخصی استفاده کنند. اما پس از آغاز سهمیه بندی بنزین، از آنجا که سهمیه در نظر گرفته شده کفاف رفت وآمد روزانه از شهرهای حاشیه ای به تهران را نمی دهد، چاره ای جز استفاده از سواری های خطی با کرایه بالا یا اتوبوس و مینی بوس های فرسوده و پر ازدحام باقی نمی ماند. اما با سهمیه بندی بنزین و افزایش تقاضای سفر با این خودروها، در شرایطی که ظرفیت آنها ثابت مانده است، مشکلات تازه ای ایجاد می شود که حداقل آن افزایش طول صفهای انتظار برای استفاده از اتوبوس، مینی بوس و سواری و افزایش ازدحام در اتوبوس و مینی بوس است.در بین شهرهای اطراف تهران تنها کرج از مترو برخوردار است که با توجه به جمعیت بسیار زیاد این شهر و حجم بالای رفت و آمد ساکنان این شهر به تهران برای کار و تحصیل، متروی کرج- تهران پیش از سهمیه بندی بنزین هم به سختی در ساعات پر رفت و آمد، پاسخگوی نیاز شهروندان بود و اکنون با افزایش حجم سفرها، این مشکلات دو چندان شده است. دولت پیش از آغاز طرح سهمیه بندی بنزین، باید برای افزایش توان متروی کرج و ایجاد خطوط مترو برای سایر شهرهای حاشیه تهران چاره ای می اندیشید.
۳) کسانی که از شهرهای حاشیه تهران به پایتخت مراجعه کنند حتی اگر از خودروی شخصی استفاده نکنند- که به دلیل کمبود سهمیه و بعد مسافت نسبت به ساکنان تهران با مشکلات بیشتری مواجه هستند- برای استفاده از سواریهای خطی با مشکلات تازه ای مواجه می شوند. چرا که کمبود سهمیه بنزین سواری های خطی برای طی مسیرهای ارتباطی شهرهای حاشیه ای به تهران موجب افزایش کرایه ها شده است و رانندگان این خودروها در توجیه اقدام خود در بالا بردن کرایه ها، کمبود سهمیه بنزین و ناچار بودن خود برای خرید بنزین آزاد- که به طور قاچاق عرضه می شود- را مطرح می کنند و این اجحاف دیگری بر حق شهروندان اطراف تهران است; چه آنهایی که خودروی شخصی ندارند و پیش از سهمیه بندی هم از سواریهای خطی استفاده می کردند و چه آنهایی که خودروی شخصی خود را به دلیل کمبود سوخت در منزل گذاشته اند و مشتریان تازه سواریهای خطی هستند. این نشان می دهد که دولت برای اختصاص سهمیه سوخت به خودروهای مسافربر، کار کارشناسی دقیقی انجام نداده است.
۴) مشکل مسافربرهای خطی تنها به شهرهای حاشیه تهران منحصر نمی شود. در تهران نیز بخش مهمی از نقل و انتقال شهروندان توسط مسافربرهای شخصی انجام می شود که تنها بخشی از این مسافربرهای شخصی در طرح ساماندهی ثبت نام کرده اند. این بدین معناست که تعدادی از خودروهای شخصی مسافربر به دلیل عدم ثبت نام در طرح ساماندهی مسافربرهای شخصی و کمبود سوخت، از چرخه حمل و نقل عمومی خارج می شوند و خودروهای مسافربری که در طرح ساماندهی ثبت نام کرده اند هم به دلیل صدور دیر هنگام کارت سوخت خود دچار مشکل شده بودند; به طوری که در فاصله یک ماه پس از آغاز سهمیه بندی، بسیاری از خودروهای مسافربر شخصی، کارت سوخت خود را تحویل نگرفته بودند که نشان دهنده تاخیر دولت در شناسایی و ساماندهی مسافربرهای شخصی است.
۵) مسافربرهای خطی بین شهری نیز با آغاز سهمیه بندی بنزین با مشکلات فراوانی مواجه شدند. پیش بینی سهمیه ۸۰۰ لیتر در ماه که ۳۵ روز پس از آغاز طرح سهمیه بندی به ۱۲۰۰ لیتر افزایش یافت، از یک سو نشاندهنده عدم توجه به بدیهی ترین نیازهای مسافربرهای خطی بین شهری است. حتی با وجود افزایش سهمیه سوخت هم به عنوان مثال مسافربرهای خطی مسیر تهران- مشهد، در طول ماه، شاید حداکثر هفت یا هشت بار می توانند در این مسیر تردد کنند که این امر پاسخگوی نیاز آنان نیست. در سایر مسیرها هم چنین وضعیتی حاکم است و از آنجا که رانندگان این خودروها نمی توانند از تعداد تردد خود در طول ماه در مسیر مشخص شده بکاهند- به دلیل نیاز مالی- چاره ای جز خرید بنزین از بازار سیاه ندارند که پیامد آن افزایش کرایه ها است.
۱) ساکنان شهرهای بزرگ و از جمله تهران در شرایطی شاهد آغاز طرح سهمیه بندی بنزین بودند که مسوولان راهکار جایگزین را برای صرفه جویی در مصرف سوخت، ترغیب شهروندان به استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومی می دانند. این در حالیست که ناوگان حمل ونقل عمومی در تهران و اغلب شهرهای بزرگ دچار ضعف مفرطی است و به زحمت پاسخگوی نیاز فعلی شهروندان است و در چنین شرایطی، تحمیل بار اضافی بر ناوگان حمل و نقل عمومی بدون توسعه ناوگان، غیرممکن است. البته شاید در ساعات میانی روز، تحمیل این بار اضافه تردد شهروندان، مشکل چندانی ایجاد نکند، اما در ساعات ابتدایی و پایانی روز که شهروندان در حال رفتن به محل کار یا مراجعت به منزل هستند، تقاضا برای استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی در شهر افزایش می یابد. مترو، اتوبوسها و تاکسیها با حداکثر ظرفیت در ساعات ابتدایی روز فعالیت می کنند اما پاسخگوی نیاز شهروندان نیستند و دیدن ازدحام در مترو و اتوبوس و صفهای طویل در مقابل ایستگاه های اتوبوس و تاکسی در ساعات ابتدایی و پایانی یک روز کاری، به موضوعی عادی تبدیل شده است. حال، وقتی جمعی از دارندگان خودروهای شخصی هم به جمعیت معمول استفاده کننده از وسایل حمل و نقل عمومی اضافه شود، طبیعتا ناوگان حمل و نقل عمومی توان پاسخگویی به این تقاضای جدید را بدون افزایش ظرفیت نخواهد داشت. در هفته نخست آغاز طرح سهمیه بندی بنزین، شاهد کاهش ۳۰ درصدی ترافیک در شهر بودیم اما در هفته پایانی یک ماهه اول اجرای این طرح، ترافیک تهران تنها ۸ درصد کاهش یافت که یکی از دلایل آن، افزایش مجدد استفاده از وسایل نقلیه شخصی به دلیل کمبود ظرفیت ناوگان حمل و نقل عمومی است. وقتی شهروندان برای استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومی شاهد مشکلات فراوان باشند، طبیعی است که ترجیح می دهند از خودروی شخصی استفاده کنند. دولت پیش از آغاز سهمیه بندی بنزین، باید چاره ای برای توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی پیدا می کرد.
۲) طی سالهای اخیر به دلیل افزایش اجاره بها و قیمت مسکن در تهران، در اطراف تهران، شهرهای مختلفی ایجاد شده که نقش شهرهای خوابگاهی را ایفا می کنند، به طوری که ساکنان آن برای کار روزانه به تهران می روند و از محل زندگی خود در شهرهای حاشیه تهران صرفا برای استراحت استفاده می کنند. علاوه بر کرج که از کلان شهرهای ایران محسوب می شود، هشتگرد، شهر قدس، شهریار، رباط کریم، ورامین، اسلامشهر، پرند، پردیس و ... از جمله شهرهای خوابگاهی اطراف تهران هستند که ساکنان آن برای کار، اغلب به تهران مراجعه می کنند. اغلب ساکنان این شهرها هم برای مراجعه به تهران از خودروی شخصی استفاده می کنند; چرا که با توجه به فاصله نسبتا زیاد این شهرها با تهران، اگر قصد استفاده از سواری های خطی داشته باشند باید مبلغ کرایه بالایی در طول یکماه برای رفت وآمد پرداخت کنند و اگر خواهان استفاده از اتوبوس یا مینی بوس باشند به دلیل ضعف موجود در این شبکه- از جمله کمبود ظرفیت و فرسودگی ناوگان- مجبور می شوند در مدت بیشتری مسیر مورد نظر را طی کنند و به همین دلیل ترجیح می د هند از خودروی شخصی استفاده کنند. اما پس از آغاز سهمیه بندی بنزین، از آنجا که سهمیه در نظر گرفته شده کفاف رفت وآمد روزانه از شهرهای حاشیه ای به تهران را نمی دهد، چاره ای جز استفاده از سواری های خطی با کرایه بالا یا اتوبوس و مینی بوس های فرسوده و پر ازدحام باقی نمی ماند. اما با سهمیه بندی بنزین و افزایش تقاضای سفر با این خودروها، در شرایطی که ظرفیت آنها ثابت مانده است، مشکلات تازه ای ایجاد می شود که حداقل آن افزایش طول صفهای انتظار برای استفاده از اتوبوس، مینی بوس و سواری و افزایش ازدحام در اتوبوس و مینی بوس است.در بین شهرهای اطراف تهران تنها کرج از مترو برخوردار است که با توجه به جمعیت بسیار زیاد این شهر و حجم بالای رفت و آمد ساکنان این شهر به تهران برای کار و تحصیل، متروی کرج- تهران پیش از سهمیه بندی بنزین هم به سختی در ساعات پر رفت و آمد، پاسخگوی نیاز شهروندان بود و اکنون با افزایش حجم سفرها، این مشکلات دو چندان شده است. دولت پیش از آغاز طرح سهمیه بندی بنزین، باید برای افزایش توان متروی کرج و ایجاد خطوط مترو برای سایر شهرهای حاشیه تهران چاره ای می اندیشید.
۳) کسانی که از شهرهای حاشیه تهران به پایتخت مراجعه کنند حتی اگر از خودروی شخصی استفاده نکنند- که به دلیل کمبود سهمیه و بعد مسافت نسبت به ساکنان تهران با مشکلات بیشتری مواجه هستند- برای استفاده از سواریهای خطی با مشکلات تازه ای مواجه می شوند. چرا که کمبود سهمیه بنزین سواری های خطی برای طی مسیرهای ارتباطی شهرهای حاشیه ای به تهران موجب افزایش کرایه ها شده است و رانندگان این خودروها در توجیه اقدام خود در بالا بردن کرایه ها، کمبود سهمیه بنزین و ناچار بودن خود برای خرید بنزین آزاد- که به طور قاچاق عرضه می شود- را مطرح می کنند و این اجحاف دیگری بر حق شهروندان اطراف تهران است; چه آنهایی که خودروی شخصی ندارند و پیش از سهمیه بندی هم از سواریهای خطی استفاده می کردند و چه آنهایی که خودروی شخصی خود را به دلیل کمبود سوخت در منزل گذاشته اند و مشتریان تازه سواریهای خطی هستند. این نشان می دهد که دولت برای اختصاص سهمیه سوخت به خودروهای مسافربر، کار کارشناسی دقیقی انجام نداده است.
۴) مشکل مسافربرهای خطی تنها به شهرهای حاشیه تهران منحصر نمی شود. در تهران نیز بخش مهمی از نقل و انتقال شهروندان توسط مسافربرهای شخصی انجام می شود که تنها بخشی از این مسافربرهای شخصی در طرح ساماندهی ثبت نام کرده اند. این بدین معناست که تعدادی از خودروهای شخصی مسافربر به دلیل عدم ثبت نام در طرح ساماندهی مسافربرهای شخصی و کمبود سوخت، از چرخه حمل و نقل عمومی خارج می شوند و خودروهای مسافربری که در طرح ساماندهی ثبت نام کرده اند هم به دلیل صدور دیر هنگام کارت سوخت خود دچار مشکل شده بودند; به طوری که در فاصله یک ماه پس از آغاز سهمیه بندی، بسیاری از خودروهای مسافربر شخصی، کارت سوخت خود را تحویل نگرفته بودند که نشان دهنده تاخیر دولت در شناسایی و ساماندهی مسافربرهای شخصی است.
۵) مسافربرهای خطی بین شهری نیز با آغاز سهمیه بندی بنزین با مشکلات فراوانی مواجه شدند. پیش بینی سهمیه ۸۰۰ لیتر در ماه که ۳۵ روز پس از آغاز طرح سهمیه بندی به ۱۲۰۰ لیتر افزایش یافت، از یک سو نشاندهنده عدم توجه به بدیهی ترین نیازهای مسافربرهای خطی بین شهری است. حتی با وجود افزایش سهمیه سوخت هم به عنوان مثال مسافربرهای خطی مسیر تهران- مشهد، در طول ماه، شاید حداکثر هفت یا هشت بار می توانند در این مسیر تردد کنند که این امر پاسخگوی نیاز آنان نیست. در سایر مسیرها هم چنین وضعیتی حاکم است و از آنجا که رانندگان این خودروها نمی توانند از تعداد تردد خود در طول ماه در مسیر مشخص شده بکاهند- به دلیل نیاز مالی- چاره ای جز خرید بنزین از بازار سیاه ندارند که پیامد آن افزایش کرایه ها است.