ی جریان جالب !

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سال آخر دبيرستان بودم وخيلي آدم خجالتي تا به اون سن كه رسيده بودم نتوسته بودم دوستي براي خودم پيدا كنم ولي اين اواخر تو راه مدرسه يه دختره نظرمو به خودش جلب كرده بود . اون هر روز از مسيري كه من ميرفتم عبور مي كرد ! اون با دوست اش كه دختر زشتي هم بود باهم بودند ولي خودش دختر زيباي بود ، جالب اينكه تا به من مي رسيدند دوست اون دختره محل نمي گذاشت ولي خودش به من چشمك ميزد من اوايل بي تفاوت بودم ولي بعدا'' ديدم نميشه بي تفاوت بود آخه چشمك زدن كار هر روزاش شده بود .
اين اوخر گاهي وقت ها هم ميخنديد من كه تا اون روز آدم خجالتي بودم داشتم كم كم پر رو ميشدم و دنبال موقعيتي بودم تا طرح دوستي بريزم يه روز گويي كه شانس بهم روكرده باشه اونو تنها ديدم به خودم جرات دادم و گفتم كه هر جوري باشه بايد بهش پيشنهاد دوستي بدم خيلي به هيجان آمده بودم صدام رو صاف كردم و گفتم خانم افتخار آشنايي ميديد محل نذاشت من شوكه شدم ولي خودمو نباختم دوباره گفتم ميتونم باهاتون دوست بشم برگشت و باخشم بهم نگاه كرد بهش گفتم (البته باترس) مگه خودتون هر روز بمن چشمك نميزديد؟ مگه چراغ سبز بهم نشون نداديد اومد بسمتم و محكم خوابوند در گوشم و با صداي لرزون ولي با فرياد گفت :
ديوونه من مريض ام پلكم خودبخود ميپره حاليته يا بازم بگم

:D;)
 

solar flare

مدیر بازنشسته
دوست عزيز به گمونم اين مطلبو ديروز هم گذاشته بوديد ولي خداييش كلي خنديدم:D
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
خیلی با حال بود
خوب مب رفتی بش می گفتی زشته رو می خوام ضایع نشی:biggrin:


نه دیگه اون موقع زشته باهاش نبود ;)

بعدم این تجربه ی من نبود (راس میگم بابا باز که گیر دادین):(
 

icy

عضو جدید
پسر در حد کسی که میخواد بره دستشویی و کمربندش باز نمیشه بدشانسی:دی

ولی خب ایشالا یک میاد هر چی داری که اسمش قلبه ازت میگیره واسه خودش;)
 

noosh_l

عضو جدید
ميگن مار گزيده از ريسمان سياه و سفيد ميترسه
همه اينجوري نيستن ها
اگه يكي ديگه بهت چشمك زد نگي تيك داره
با كمال خونسردي برو پيشش و پيشنهاد بده
ولي واي به روزي كه اينم تيك داشته باشه:w02:
:w13:
:w24:
ايندفعه با دسته گل برو:w27:
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ميگن مار گزيده از ريسمان سياه و سفيد ميترسه
همه اينجوري نيستن ها
اگه يكي ديگه بهت چشمك زد نگي تيك داره
با كمال خونسردي برو پيشش و پيشنهاد بده
ولي واي به روزي كه اينم تيك داشته باشه:w02:
:w13:
:w24:
ايندفعه با دسته گل برو:w27:



نه دیگه می ترسم نمیرم ولی ممنون :smile::gol::gol:
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
پسر در حد کسی که میخواد بره دستشویی و کمربندش باز نمیشه بدشانسی:دی

ولی خب ایشالا یک میاد هر چی داری که اسمش قلبه ازت میگیره واسه خودش;)



آره واقعا طرف بد شانس بوده ;)
 
بالا