یک جمله یا یک تکه شعر درمورد وطن جاوید ایران بگو

عیدی امین

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خودم : وطن نام تو نام نامداران همه فصل تو بادا نوبهاران
وطن سبزی سپیدی سرخگونی مبادا دشمنت راجززبونی:heart::gol:
 

koobagher

عضو جدید
تقدیم به تمامی سلحشوران و فداکاران وطن :
ترسم این نیست که بی غسل و کفن دفن شوم .......... ترسم این است که مدیون وطن دفن شوم
(ک.م)
بهار 1389​
 

Belle Fille

عضو جدید
آفتابت ، که فروغ رخ « زرتشت» در آن گل کرده ست
آسمانت ، که زخمخانه « حافظ» قدحی آوردست
کوهسارانت ، که بر آن همت « فردوسی» پر گسترده ست
بوستانت ، کز نسیم نفس « سعدی» جان پرورده ست
همزبانان من اند
مردم خوب تو این دل به تو پرداختگان
سر و جان باختگان ، غیر تو نشناختگان
پیش شمشیر بلا ، قد برفراختگان ، سینه سپر ساختگان
مهربانان من اند
نفسم را پر پرواز از توست
به دماوند تو سوگند که گر بگشایند
بندم از بند ، ببینند که آواز از توست
همه اجزایم با مهر تو آمیخته است
همه ذراتم با جان تو آمیخته باد
خون پاکم که در آن عشق تو می جوشد و بس
تا تو آزاد بمانی به زمین ریخته باد:gol::gol::gol:


 

Similar threads

بالا