یک تصمیم گیری درست برای مجرد موندن یا متاهل شدن ؟

sh.taj313

عضو جدید
سلام به همه دوستان عزیز

خواستم موضوعی رو در جمع این سایت به مشاوره بذارم. واقعیتش تنها دلیل عضویت من هم همین بود.
می خوام طرز فکر یه مهندس رو بدونم.

در حالیکه سرم بسیار شلوغ بوده فرصتی رو بالاجبار کنار گذاشتم تا درین موضوع تحقیق کنم. مشاوره کنم .با خود متاهلین مرد و زن حرف بزنم. تعچب نکن عزیزم. من جز دسته افرادی بودم که شدیدا با ازدواج مخالف بودم. اما احساس می کنم یه باز نگری در افکارم باید داشته باشم.اگر بهترین شرایط زندگی هم جور بشه باز من توش می مونم. از چه بابت؟ نمی دونم مجرد بمونم یا ازدواج کنم. دوست ندارم فرصت هارو از دست بدم و در عین حال زندگی ها رو می بینم.
هم شما بفرمائین .. هم من عرض می کنم.
بسم الله..
 

sh.taj313

عضو جدید
پدر مادری دارم که بدون من قادر به زندگی آرومی در کنار هم نیستند. مطمئنم بعد رفتن من از هم جدا می شند که الان هم سوری به خاطر بودن من در یک خانه هستند. تاسف باره اما ازین داستان ها هم هست تو این شهر.
خواستگار می آد و میره. شرایط ها خوب اند اما ملاک های اصلی منو به طور کامل ندارند نمی دونم بعد ازدواج می شه اونها رو باب میل کرد یا نه. این مشکل در خیلی ها باید وجود داشته باشه . برخی تغییر پذیرند و برخی نه. و چقدر تمایز دادن اونها از هم سخت می شه.
عده ای هستند که برای ارتباط دوستی قصد می کنند به رابطه نزدیک تری هجوم بیارند در خلوت. بعضی از مشاورین گفتند که این علائم نشون دهنده اینه که فرد قصد ازدواج نداره اما درک این مشکل با تمام تلاشهایی که در جهت اثبات حقانیت خود می کنند سخته. مطمئنا این موضوع هم بین خیلی از عزیزان هست.
عده ای هستند که خوب حرف می زنند و کم در عمل اونو نشون می دن یا شاید برای خاطر بدقولی هاشون توجیه های قانع کننده خوبی می آرند. جالب که هر کدوم کاملن به منفعت احوال خودشون باشه درون بد قولی کردن جدا از مردونگی تلقی می شه اما باقی حرف ها بسته به شرایط می تونه اجتناب ناپذیر باشه . "الان شرایط خیلی بدی دارم"
سریعا انتظار داشتن ظاهری باب میل خود رو در لیست خواسته ها قرار می دند. زمانی که اون تو رو بخواد باید در کنارشون باشی چه در خلوت چه در اجتماع . علاقه دارند وابستگی عاطفی ایجاد کنند . علاقه دارند هنوز اول ارتباط وفاداری شهره عام و خاص رو از تو ببینند.
گاهی توهین می کنند گاهی عشق می ورزند در اختلاف ساعتی چند ساعت. گاهی تهدید می کنند گاهی می خواهند با خرج دختر کردن خود رو نزدیک تر کنند.
در مورد مسائل مالی که پشتوانه آینده هست دقیق نمی شند . این موضوعات نمی دونم تا چه حد همگانی باشه اما بد نیست همدیگرو در مسیر آگاهی بیشتر یاری بدیم. گاهی نیاز به مشورت با کسی داریم که در کنار ما نیست..
 

sh.taj313

عضو جدید
[FONT=&quot]مدتی هست که در باب ازدواج تحقیق می کنم. سابقه فکریم این بود که شدیدا مخالف ازدواج بودم. و هیچ وقت به طور جدی با کسی درین موضوع صحبت نمی کردم. می اومد و می رفت اگر پیشنهادی بود و من در دنیای زندگی از دور همراه با یارم خوش بین بودم.(دوستی های زیباتر) [/FONT]​
[FONT=&quot]تحقیقات خوبی کردم اعتراف می کنم با سن 28 سالگی م اینگونه به ازدواج نگاه نکرده بودم در حالیکه بسیاری از دوستان کم سن تر از من زندگی داشتند. واقعن به تمام دوستان پیشنهاد می کنم که اگر روزی اومد و پیشنهادی از کسی داده شدحتمن حتمن راجع به این موضوع تحقیق کنند و مشاوره بگیرند. مشاوره گاهی می تونه ورق باخته رو به روی بردش برگردونه. الان دیگه احساس می کنم چقدر اشتباه کردم که تمام دوران جوونی مو با رفیق هام گذروندم. رفیق هایی که به قصد اشنایی بیشتر برای ازدواج بخشی از زندگی منو پر می کردند. چه دوستی هایی که هستند و می تونن مسیر زندگی رو عوض کنند فقط به خاطر سادگی که به خرج دادیم و فریب هایی که خوردیم. دوستی برای دوستی ست نه برای ازدواج. بعد از سالها تجربه این اعتراف تلخی برای من به حساب می ره. اما خوب شکر می کنم ازونچه هستم و بوده ام. چه خوب یا چه بد. گذشته های ما جزئی از وجود واقعی ماست . و چه خوب است که تمام اشتباهات خود را دوست بداریم. چه بسا راه هایی را پیمودیم که به موفقیت نمی رسند. زین پس راه اصلی پررنگ تر می شود. [/FONT]​
 

aaj6551

عضو جدید
سلام
کلام اول
تو صحبت های شما خواندم که گفتین خواستگار ها میان ومیرن و هیچ کدوم ایده آل من را ندارند .میشه بگین ایده ال های شما اصلا چی هستند که اونا ندارند؟
شما از ازدواج کردن میخاین به چه چیزی برسین؟
اینکه میگین با ازدواج مخالفم دلیل تون چیه؟
چی شده که الان موافق شدین؟
این تجربه زندگی منه که میخام همه بدونین.......تمام ویژگی های مادی طرف مقابل چه پسر و چه دختر در کمتر از 6 ماه عادی شده و اصلا برای طرف جذابیتی ندارند....مانند زیبایی.......مکنت و مال.......خانه و ماشین بالای پسر و ........
این سنت خداوند است که ازدواجی که بر مبنای مادیات باشه آخرش خوشبختی نیست.
خدا زن و مرد را از جنش خودشان برای هم دیگر افریده است تا در کنار هم به ارامش برسند.پس چیزی که زندگی را جاودانه می سازند معیار های آرامش بخشی همسر است که به هیچ وجه مادی نیستند.
حال سوال است که این معیار ها چه چیز هایی هستند؟
جواب این سوال تا حدود زیادی با خود شماست .
برخی از این معیار ها برای برخی این است
1)حس اطمینان به طرف
2)تکیه گاه بودن (البته برای زنها)
3)خوب گوش دادن به درد دل های همدیگر
4)درک کردن همدیگر در شرایط سخت...البته این مورد در ایران بسیار ضعیف است و طرفین در شرایط حاد اصلا از مواضع غلط یا درست خود کوتاه نمی آیند
 

Similar threads

بالا