ساده! خیلی ساده ...
کجا را دنبال چه میگردی؟!
ساده ام !
به سادگی باران ...
به سادگی درست کردن یک فنجان قهوه تلخ !
به سادگی دم کردن یک قوری چای ...
ساده ام من !
به سادگی
پشت پنجره ایستادن ها و زل زدن ها به یك نقطه ی دور ...
.
.
.
به سادگی لبخند هایت ...
درهیاهوی زندگی دریافتم... چه دویدن هایی که فقط پاهایم راازمن گرفت٬ حال دانستم تاکنون ایستاده بودم...! چه غصه هایی که فقط سپیدی مویم راحاصل شد٬ حال دانستم قصه ای کودکانه بیش نبود...! دریافتم کسی هست که گر بخواهد میشود٬وگرنه ...نمیشود.. به همین سادگی... کاش نه می دویدم ونه غصه می خوردم... بجایش فقط اورا نگه میداشتم... او خودش بجایم می دویدوغصه می خورد...
تو مقصری، اگر من دیگر " منِ سابق " نیستم
پـس
من را به "مـن" نبودن محکوم نکن !
من
همـانم که درگیـر عشقش بودی
یـادت نمی آید؟
من همانـم
حتی اگر این روزها بویِ بی تفاوتی بدهم ...