گفتارى كوتاه در باب مرجعيت زنان

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
با تحليل كوتاه وگذرايى كه درباره قضاى زن به عمل آمد، جريان مرجعيت وى آسان‏تر خواهد بود، زيرا براى محذورهاى جنبى، علاج‏هاى جانبى نيز وجود دارد، البته اگر محذور شرعى بدون چاره، مرجعيت زن را همراه كند، در آن حال مرجعيت مزبور ممنوع خواهد بود. يكى از مراجع گذشته چنين گفت: مرجعيت زن مايه هتك اين مقام منيع است، گفتار مزبور ناشى از نشناختن هويت انسانى زن از يكسو، ومعرفى ظالمانه نظام طغيان وتعدى، از زن به عنوان كالاى غريزه و اقتصادى از سوى ديگر، و محروم نگه‏داشتن اين قشر عظيم بزرگوار از ورود در معارف والا و منيع عقلى ونقلى از سوى سوم، و ناباورى خود، براى خود زنان از جهت چهارم و نيز برخى از علل و عوامل مستور و مشهور ديگر بوده و مى‏باشد.
در هر صورت سرگذشت اجماع درباره اشتراط مرد بودن مرجع تقليد همتاى سرگذشت دعوى اجماع بر اعتبار ذكورت در قاضى است.
لازم است توجه شود كه جنبه عاطفى بودن زن ذاتا مانع تعديل قواى عقلى و فكرى او نخواهد بود و تمام بحث در صورتى است كه زن چون مرد از اعتدال عقل نظرى برخوردار بوده و جنبه خردورزى وفرزانگى معتبر در قضا ومرجعيت، مقهور عاطفه و احساس نگردد، زيرا گاهى خردورزى برخى از مردان نيز، مقهور بعضى از شؤون نفسانى او شده و جنبه فرزانگى آنها تحت پوشش ديگر جنبه‏اى نفسانى قرار مى‏گيرد، كه در اين حال چنين مردى واجد شرايط قضايا مرجعيت نمى‏باشد. ممكن است لزوم ارتياض و تمرين زنان براى تعديل عواطف بيشتر از مردان باشد، ليكن اگر در پرتو تمرين، شرايط مساوى پديد آيد دليلى بر محروميت زنان از سمت‌هاي ياد شده به سويه نسبت‏به جامعه زنان وجود ندارد.
ركن اصيل جامعه
مطالب مهمى كه حرمت آن بيش از هرگونه حقوق و مزاياى اجتماعى است آن است كه زن در عين فراگيرى علوم وفنون سودمند اسلامى، پرورش نسل آينده يعنى انسان‏هاى واقعى وامت اسلامى را به عهده دارد. به عبارت ديگر جامعه آينده بر زنان كنونى حق انسانى والهى دارند، مبادا ارزش‏هاى مادى و عادى، مقام والا و منيع مادرى را به دست نسيان بسپارند و آن را كمتر از سمت‏هاى ديگر وانمود كند، و خانه‏دارى و مديريت داخلى خانواده كه ركن اصيل جامعه اسلامى است كم‏رنگ گردد، يعنى نه اعضاى خانواده مجازند مقام شامخ مادرى را تنزل دهند ونه افراد جامعه ماذونند، منزلت رفيع مديريت داخلى خانه را سبك تلقى كنند، و نه نظام حكومتى وسيستم اداره جامعه حق دارد از بهاى لازم آن غفلت‏يا تغافل كند، و نه خود زنان ماذونند كه از شناخت چنين جايگاه رفيعى جاهل بوده يا تجاهل نمايند. نمونه سمو منزلت مادر و علو مرتبت زن در جريان انقلاب اسلامى و دفاع مقدس هشت‏ساله و دوران سازندگى پس از آن همچنان مبرهن و مشهود مى‏باشد.
پي نوشت :كتاب زن در آينه جلال و جمال صفحه 352( نويسنده: آية الله عبدالله جوادي آملي )


منبع:حق گستر دات کام
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
Persia1 بحثی حقوقی در باب مجازات اعدام حقوق 0

Similar threads

بالا