گر چه بابا غم نان میخورد و ما نان را

abbas67set

عضو جدید
بچه ها دیکته دارید​
قبولی سخت است​
هر کسی درس نخواتد به خدا بد بخت است​
حرف ها مثل هم اند از همه جا می آیند​
گاه چسبیده بهم گاه جدا می آیند​
جمله ها اکثرشان سخت ودو پهلو هستند​
جمله ها مثل دو تا دوست بهم وابستند​
بچه ها روز مهمی است !​
بخوانید که من….​
سر قولی که ندادید بمانید !​
که من….​
دوست دارم جلوی چشم کسی بد نشوید​
از خیابان خدا با عجله رد نشوید…..​
روز ها از پس هم رد شد و موعود رسید​
روز مقبولی و تجدیدی و مردودی رسید​
دست من بید شد از ترس….​
معلم :​
سر خط بچه ها حرف نباشد ،​
بنویسید فقط​
بنویسید خدا
بعد​
….​
..​

بخوانید هوس​
بنویسید قناری و​
بخوانید قفس​
بنویسید که طوفان و تلاطم شده است​
هی بچرخید !​
خدا پشت خدا گم شده است​
بنویسید زمین سخت غریب است غریب​
وقت افتادن از این تخت قریب است قریب​
بچه ها گوش کنید این دو سه خط سنگین است​
بنویسید شعف دخترکی غمگین است​
روزگاری است تزلزل به تنش زل زده است​
چشم های هوس از دور به او پل زده است​
بنویسید شعف دخترکی کم پیداست​
این همه گم شده اما همه جاغم پیداست​
گر چه بابا غم نان میخورد و ما نان را​
آخرین خط بنویسید بزرگ است خدا​
بچه ها خسته نباشد ورق ها بالا​
 

abdola_farzad

عضو جدید
خیلی قشنگ بود میخواستم ارت اجازه بگیرم ببینم مبتونم تو وبلاگ دانشگاهمون این مطلب رو بذارم ؟

خیلی قشنگ بود میخواستم ارت اجازه بگیرم ببینم مبتونم تو وبلاگ دانشگاهمون این مطلب رو بذارم ؟

پدر ایران کوروش کبیر در کتیبه پاساگاد فرمود :
هر آنکه میراث من وسرزمینم را نابود کند اهورا مزدا او را نابود کند .
 
بالا