[h=2]کلمه بد حجاب از کجا آمد؟[/h]
با یاد خدا
سلام
چند وقت پیش که سوالی در مورد حجاب پیش اومده بود یکی از دوستان
به این اشاره کرد که این کلمه بد حجاب هم اومده که داره خیلی چیزا رو توجیه میکنه
و این کلمه اصلا مناسب نیست
منم با استدلاش موافق بودم که اصولا اگه حجاب (پوشش اسلامی) برای خانم ها پوشاندن به جز وجه و کفین هستش
خلاف اون میشه بی حجاب ولی گفتم باید یخورده بیشتر این رو باید در کلام بزرگان و اهلش جستجو کنم ببینم اونا از این کلمه استفاده کردند یا خیر
برای همین بیانات مختلف مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه مد ظله رو نگاه کردم در این مورد و جز کلمه حجاب و بی حجاب چیز دیگری ندیدم
مثلا در این جلسه پرسشو پاسخ نگاه کند با اینکه شخص دانشجو از این کلمه استفاده می کند ولی ایشان جز آن دو کلمه را به کار نبردند
4/12/77
من اوّل صميمانهترين احساس درونى خود را به شما تقديم مىكنم. سؤال دردمندانهاى وجود دارد كه مدّتى است مرا رنج مىدهد؛ گفتم شايد شما بتوانيد جوابى برايش پيدا كنيد. روزگارى بود كه در بحث نوع حجاب، سؤال مىشد كه «حجابِ برتر» چيست؛ ولى الان مدّت مديدى است كه معضل نوع حجاب و بدحجابى در حال كشانده شدن به بىحجابى است و يك سرى انديشههاى نويى كه مخلِّ مذهب هستند، خيلى زيركانه و آرام آرام در بين مردم رسوخ مىكنند و متأسّفانه اثرات خيلى پايدارى هم روى اذهان مردم برجاى مىگذارند. شايد من كه دانشجو باشم، شرايطى برايم فراهم شده باشد كه با اين لفظ شعارگونهى «تهاجم فرهنگى» بيشتر آشنا باشم؛ ولى به نظر من مردم عادى نمىتوانند عمق فاجعه را درك كنند، يعنى واقعاً به آنها آگاهى داده نمىشود. بهنظر حضرتعالى با اين مسأله چطور بايد برخورد جدّى كرد؟ اصلاً چرا هيچ برخورد جدّى در جامعه ديده نمىشود؟ آيا باورهاى سبزى را كه سالها بزرگترهاى ما سعى كردند به ما انتقال دهند، مىشود فقط به بهانهى ايجاد تنوّع و نشاط در روحيهى جوانان زير سؤال ببريم و همينطور خيلى راحت موجّه جلوه دهيم؟
حجابِ برتر كه شما اشاره كرديد - كه مراد همين چادر ايرانىِ خود ماست - حقيقتاً حجاب برتر است؛ هيچ ترديدى در اين نبايد داشت. البته من هيچ وقت نگفتم كه چادر را در جايى اجبارى كنند؛ اما هميشه گفتهام كه چادر يك حجاب ايرانى است و زن ايرانى اين را انتخاب كرده و خوب حجابى هم هست و مىتواند كاملاً حفاظ و حجاب داشته باشد. حالا بعضيها هستند كه از هرچه ايرانى و خودى است، ناراحتند و دلشان را مىزند؛ دلشان مىخواهد سراغ چيزهايى بروند كه از خودى بودن دورتر است! بههرحال اگر حجاب را حفظ كنند، باز هم خلاف شرعى انجام ندادهاند؛ منتها چيز بهترى را از دست دادهاند.
اما اينكه شما مىگوييد «ما چگونه برخورد كنيم؟» ببينيد؛ شما با تبليغات كار كنيد. يعنى همان حربهاى را كه افراد مورد نظر شما براى سست كردن اعتقاد به حجاب به كار مىبرند، شما هم به كار ببريد. يعنى شما دربارهى حجاب بنشينيد واقعاً تحقيق كنيد، فكر كنيد، از لحاظ دينى هم مثلاً دربارهاش بحث كنيد، يا از بحثهايى كه شده استفاده كنيد. از لحاظ اجتماعى هم روى همين مسألهى كيفيّت حجاب تكيه كنيد؛ به ترويج ديدگاه خودتان بپردازيد؛ آن چيزى كه به نظرتان درست است، آن را بگوييد؛ اين دغدغه را هم كه اينها مىآيند تمايل به حجاب را در دلِ مردم از بين مىبرند، نداشته باشيد؛ حجاب از بين نمىرود. البته اگر قدرتى مثل قدرت رضاخانى بالاى سرش باشد، يا آن طور كه شنيدم در بعضى از كشورها مثل تونس كسى حق ندارد در خيابان با حجاب باشد و اصلاً حقوق بشر هم در اينجا ديگر مطرح نيست كه چرا مردم را مجبور كرديد بىحجاب باشند - كسانى كه مسؤول اين چيزها هستند، همينطور تماشا مىكنند و حرفى هم نمىزنند! - بالاخره همان كشف حجاب دوران رضاخانى پيش مىآيد؛ اما به مجرّد آنكه اين زور برداشته شود، مردم به سمت حجاب برمىگردند.
حجاب، ارزشى است منطبق با طبيعت انسان. برهنگى و حركت به سمت اختلاطِ هرچه بيشتر دو جنس با يكديگر و افشاء شدن اينها در مقابل يكديگر، يك حركت خلاف طبيعى و خلاف خواست انسانى است. شرع مقدّس اسلام هم براى اين حدودى را معيّن و مشخّص كرده و كسانى كه معتقد و مؤمن هستند، نمىشود كه اينطورى با حجاب برخورد كنند. البته ممكن است كسانى بىخبر و بىاطّلاع باشند؛ بايستى اينها را با حجاب آشنا كرد. من در همين سالهاى اوّلِ انقلاب بهوضوح دريافتم كه بعضى از زنانى كه محجّب هستند و خيلى قدر حجاب را نمىدانند، اينها اصلاً از حكم حجاب و فلسفهى حجاب و فوايد حجاب اطّلاعى ندارند؛ يعنى با اينها كمتر صحبت شده است. البته بعضيها چيزهايى نوشتند؛ سفارش كرديم، كارهايى كردند. الان هم به نظر من همينطور است؛ بخصوص در محيط دانشگاه. الحمدللَّه شنيدم كه محيط دانشگاه شما، محيط خوبى است. مسؤولان دانشگاه هم، مسؤولان مواظب و مقيدى هستند؛اميدواريم كه هرچه هم مىگذرد، بهتر شود.
در محيط دانشگاه خودتان، در نشريات خودتان، با نشريات زن - كه الان در ايران چند نشريهى مربوط به زنان وجود دارد - با ديگر نشريات رايج صحبت كنيد، چيزهايى بنويسيد، پخش كنيد، در جامعه فكر را بپراكنيد؛ منتها با استدلال، با منطق. بهترين راه تأمين حجاب هم همين است كه با منطق برخورد شود. البته اگر چيزى جزو مقرّرات شد و كسى برخلاف آن مقرّرات رفتار كرد، ممكن است قوانينى وجود داشته باشد كه دولت برخورد كند؛ كه لابد هم مىكند. درعينحال آن چيزى كه در اساس لازم است و مهمتر از همه است، اين است كه شما ذهن اين دختر جوان، يا اين زن جوان را - كه عمده هم خانمهاى جوان هستند - با اهميت حجاب آشنا كنيد؛ يعنى به او تفهيم كنيد كه حجاب از لحاظ شرعى و از لحاظ منطقى اين است. در ذهن او، استدلال صحيح را در مورد رعايت حجاب راسخ كنيد. اميدواريم كه انشاءاللَّه روزبهروز بهتر شود. البته يكى از عواملى هم كه در اين زمينه تأثيرات منفى دارد، برخى از اين فيلمهايى است كه بعضى از زندگيهاى غربى را در دسترس همه مىگذارد. اينها در سُست كردن ذهنيّت مردم نسبت به مسألهى حجاب بىتأثير نيست. البته نسبت به پخش اين فيلمها هم بايد تذكّراتى داده شود.
سلام
چند وقت پیش که سوالی در مورد حجاب پیش اومده بود یکی از دوستان
به این اشاره کرد که این کلمه بد حجاب هم اومده که داره خیلی چیزا رو توجیه میکنه
و این کلمه اصلا مناسب نیست
منم با استدلاش موافق بودم که اصولا اگه حجاب (پوشش اسلامی) برای خانم ها پوشاندن به جز وجه و کفین هستش
خلاف اون میشه بی حجاب ولی گفتم باید یخورده بیشتر این رو باید در کلام بزرگان و اهلش جستجو کنم ببینم اونا از این کلمه استفاده کردند یا خیر
برای همین بیانات مختلف مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه مد ظله رو نگاه کردم در این مورد و جز کلمه حجاب و بی حجاب چیز دیگری ندیدم
مثلا در این جلسه پرسشو پاسخ نگاه کند با اینکه شخص دانشجو از این کلمه استفاده می کند ولی ایشان جز آن دو کلمه را به کار نبردند
4/12/77
من اوّل صميمانهترين احساس درونى خود را به شما تقديم مىكنم. سؤال دردمندانهاى وجود دارد كه مدّتى است مرا رنج مىدهد؛ گفتم شايد شما بتوانيد جوابى برايش پيدا كنيد. روزگارى بود كه در بحث نوع حجاب، سؤال مىشد كه «حجابِ برتر» چيست؛ ولى الان مدّت مديدى است كه معضل نوع حجاب و بدحجابى در حال كشانده شدن به بىحجابى است و يك سرى انديشههاى نويى كه مخلِّ مذهب هستند، خيلى زيركانه و آرام آرام در بين مردم رسوخ مىكنند و متأسّفانه اثرات خيلى پايدارى هم روى اذهان مردم برجاى مىگذارند. شايد من كه دانشجو باشم، شرايطى برايم فراهم شده باشد كه با اين لفظ شعارگونهى «تهاجم فرهنگى» بيشتر آشنا باشم؛ ولى به نظر من مردم عادى نمىتوانند عمق فاجعه را درك كنند، يعنى واقعاً به آنها آگاهى داده نمىشود. بهنظر حضرتعالى با اين مسأله چطور بايد برخورد جدّى كرد؟ اصلاً چرا هيچ برخورد جدّى در جامعه ديده نمىشود؟ آيا باورهاى سبزى را كه سالها بزرگترهاى ما سعى كردند به ما انتقال دهند، مىشود فقط به بهانهى ايجاد تنوّع و نشاط در روحيهى جوانان زير سؤال ببريم و همينطور خيلى راحت موجّه جلوه دهيم؟
حجابِ برتر كه شما اشاره كرديد - كه مراد همين چادر ايرانىِ خود ماست - حقيقتاً حجاب برتر است؛ هيچ ترديدى در اين نبايد داشت. البته من هيچ وقت نگفتم كه چادر را در جايى اجبارى كنند؛ اما هميشه گفتهام كه چادر يك حجاب ايرانى است و زن ايرانى اين را انتخاب كرده و خوب حجابى هم هست و مىتواند كاملاً حفاظ و حجاب داشته باشد. حالا بعضيها هستند كه از هرچه ايرانى و خودى است، ناراحتند و دلشان را مىزند؛ دلشان مىخواهد سراغ چيزهايى بروند كه از خودى بودن دورتر است! بههرحال اگر حجاب را حفظ كنند، باز هم خلاف شرعى انجام ندادهاند؛ منتها چيز بهترى را از دست دادهاند.
اما اينكه شما مىگوييد «ما چگونه برخورد كنيم؟» ببينيد؛ شما با تبليغات كار كنيد. يعنى همان حربهاى را كه افراد مورد نظر شما براى سست كردن اعتقاد به حجاب به كار مىبرند، شما هم به كار ببريد. يعنى شما دربارهى حجاب بنشينيد واقعاً تحقيق كنيد، فكر كنيد، از لحاظ دينى هم مثلاً دربارهاش بحث كنيد، يا از بحثهايى كه شده استفاده كنيد. از لحاظ اجتماعى هم روى همين مسألهى كيفيّت حجاب تكيه كنيد؛ به ترويج ديدگاه خودتان بپردازيد؛ آن چيزى كه به نظرتان درست است، آن را بگوييد؛ اين دغدغه را هم كه اينها مىآيند تمايل به حجاب را در دلِ مردم از بين مىبرند، نداشته باشيد؛ حجاب از بين نمىرود. البته اگر قدرتى مثل قدرت رضاخانى بالاى سرش باشد، يا آن طور كه شنيدم در بعضى از كشورها مثل تونس كسى حق ندارد در خيابان با حجاب باشد و اصلاً حقوق بشر هم در اينجا ديگر مطرح نيست كه چرا مردم را مجبور كرديد بىحجاب باشند - كسانى كه مسؤول اين چيزها هستند، همينطور تماشا مىكنند و حرفى هم نمىزنند! - بالاخره همان كشف حجاب دوران رضاخانى پيش مىآيد؛ اما به مجرّد آنكه اين زور برداشته شود، مردم به سمت حجاب برمىگردند.
حجاب، ارزشى است منطبق با طبيعت انسان. برهنگى و حركت به سمت اختلاطِ هرچه بيشتر دو جنس با يكديگر و افشاء شدن اينها در مقابل يكديگر، يك حركت خلاف طبيعى و خلاف خواست انسانى است. شرع مقدّس اسلام هم براى اين حدودى را معيّن و مشخّص كرده و كسانى كه معتقد و مؤمن هستند، نمىشود كه اينطورى با حجاب برخورد كنند. البته ممكن است كسانى بىخبر و بىاطّلاع باشند؛ بايستى اينها را با حجاب آشنا كرد. من در همين سالهاى اوّلِ انقلاب بهوضوح دريافتم كه بعضى از زنانى كه محجّب هستند و خيلى قدر حجاب را نمىدانند، اينها اصلاً از حكم حجاب و فلسفهى حجاب و فوايد حجاب اطّلاعى ندارند؛ يعنى با اينها كمتر صحبت شده است. البته بعضيها چيزهايى نوشتند؛ سفارش كرديم، كارهايى كردند. الان هم به نظر من همينطور است؛ بخصوص در محيط دانشگاه. الحمدللَّه شنيدم كه محيط دانشگاه شما، محيط خوبى است. مسؤولان دانشگاه هم، مسؤولان مواظب و مقيدى هستند؛اميدواريم كه هرچه هم مىگذرد، بهتر شود.
در محيط دانشگاه خودتان، در نشريات خودتان، با نشريات زن - كه الان در ايران چند نشريهى مربوط به زنان وجود دارد - با ديگر نشريات رايج صحبت كنيد، چيزهايى بنويسيد، پخش كنيد، در جامعه فكر را بپراكنيد؛ منتها با استدلال، با منطق. بهترين راه تأمين حجاب هم همين است كه با منطق برخورد شود. البته اگر چيزى جزو مقرّرات شد و كسى برخلاف آن مقرّرات رفتار كرد، ممكن است قوانينى وجود داشته باشد كه دولت برخورد كند؛ كه لابد هم مىكند. درعينحال آن چيزى كه در اساس لازم است و مهمتر از همه است، اين است كه شما ذهن اين دختر جوان، يا اين زن جوان را - كه عمده هم خانمهاى جوان هستند - با اهميت حجاب آشنا كنيد؛ يعنى به او تفهيم كنيد كه حجاب از لحاظ شرعى و از لحاظ منطقى اين است. در ذهن او، استدلال صحيح را در مورد رعايت حجاب راسخ كنيد. اميدواريم كه انشاءاللَّه روزبهروز بهتر شود. البته يكى از عواملى هم كه در اين زمينه تأثيرات منفى دارد، برخى از اين فيلمهايى است كه بعضى از زندگيهاى غربى را در دسترس همه مىگذارد. اينها در سُست كردن ذهنيّت مردم نسبت به مسألهى حجاب بىتأثير نيست. البته نسبت به پخش اين فيلمها هم بايد تذكّراتى داده شود.