ژیلتی برای شکافتن مغز!!!

k.m.r.c

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی پیرمردی رو میبینم که جلوی پاساز نشسته چند اسباب بازی کوچولو و ارزان قیمت گذاشته جلوش که بفروشه و تازه فروش هم نمیره دلم به درد میاد.
تا مدتها تو فکر جوونی بودم که تو خیابون.... نشسته بود و یه ترازو جلوش گذاشته و از هر نفر به خاطر کشیدن وزنشون 25 تومان میگیره. با چند تا از این 25 تومانی ها میتونه یه نون بگیره؟؟
وقتی جوونی رو میبینم که از زور اعتیاد نمیتونه راه بره .جوونی که مطمئنم 25 سال هم نداره. اعصابم خورد میشه.
اون همکلاسیم که وقتی میاد سر کلاس چشای سرخش از حدقه بیرون زده و معلومه که کشیده و اومده. دلمو به درد میاره. چرا باید یه دانشجوی فنی که قطعا از هوش و استعداد خوبی هم برخوردار بوده که تونسته توی رشته فنی دانشگاه دولتی قبول بشه به همچین روزی بیفته. یادمه یکی از دوستام میگفت حاضرم باهاش دوست بشم تا بتونم ترکش بدم.
یا اون یکی همکلاسیم که حس میکنم افسردگی حاد گرفته وقتی میرم سر کلاس میبینم که اول از همه اومده و آخر از همه میره دلم به درد میاد.به خودم میگم خدایا یعنی مشکلش چیه که اینطوری شده.
خدایا هر روز که پامو از خونه میزارم بیرون تا وقتی که برمیگردم کلی چیزای بد میبینم که حسابی حالمو میگیره و بعضیهاشون که تا مدتها فکرمو مشغول میکنه.
پس کی این همه بدبختی این همه فلاکت تموم میشه.
فلق جان قلب رئوفی دارید!

به قول بابا بزرگم:هر روز چیزهایی رو میبینم که سفیدی موهامو درخشتده تر می کنه!
 

Similar threads

بالا