همیشه وقتی می شنیدم که یه عده ای میگن چوب خدا صدا نداره پیش خودم نمی تونستم هضم کنم ولی الان کاملا ایمان آوردم که همه چیز اون روالی رو که ما فکر می کنیم درسته رو طی نمی کنه و بعضی وقتها که ما فکر می کنیم و به خودمون القا می کنیم که نیتمون درسته و اعمال بدون شعوری رو در قالب شعور و خردمندی به خورد دوست خودبدهدباز خدایی هست که به موقش از چوب مخفیش استفاده کنه.البته اگه عاقل نباشیم و احساس محور باشیم برای همه چیز توجیه داریم وگرنه خواهیم فهمید که اعمال ما سر منشا کدام مشکلات ماست.همدردی نیاز به این چوب مخفی خدا داشت تا بیدار شود البته به بیداری برخی از افراد نمی شه اسم خودشان را ادم یا نامرد این روزگار گذاشته اند.ولی خیلی ها هم می تونند متافیزیکی تربه مسائل نگاه کنند و درس عبرت خوبی از امور پیرامونشون بگیرند.این دور ویها بدونند که ان بالا خدایی هست.وتمام این رفتار های ما را زیر زربین می برد