چه كسى «امير» را كشت؟

enteha

عضو جدید
کاربر ممتاز
افراد به اندازه گناه و اشتباهى كه مرتكب مى شوند، تاوان پس مى دهند و مجازات مى گردند. اين اصل مهم كه يك «بايد» در خود نهفته دارد، مبناى محاكمه است و قضاوت، اما هستند كسانى كه بيش از آنچه بايد، به پايشان نوشته مى شود و حكمشان، خطاهاى ديگرانى كه قابل دسترسى نيستند را نيز در برمى گيرد، به اين ترتيب كه به عنوان آخرين نفر در صفى بس طولانى و پرجمعيت قرار مى گيرند و در نتيجه، اولين و آخرين فردى به حساب مى آيند كه به عنوان متهم رديف اول، مقابل قاضى مى نشينند و جواب پس مى دهند، آن هم به سؤالاتى كه با هيچ ارتباط دهنده اى نمى توان به آنها ربطشان داد. دنبال نمونه مى گرديد؟ خيلى به خودتان سختى ندهيد، امير قلعه نويى همين دوروبر است. محاكمه او از تابستان ۸۶ آغاز شد و تا همين چند هفته قبل نيز ادامه داشت. جرمش چه بود؟ ناكامى با تيم ملى در جام ملت هاى آسيا .۲۰۰۷ حكمش چه بود؟ روى كاغذ نيامد اما سنگين ترين بود و ناعادلانه ترين. آخر در صدور حكم امير، خيلى از مسائل دخيل بود و حذف از جام ملت ها به عاملى بدل گشته بود تا زخم هاى كهنه سر باز كند و داغ دل ها تازه شود. بغضى كه محصول سال ها ناكامى، انتظار و بلاتكليفى بود و در اين دوره مديد گلوها را مى فشرد، بعد از بازى ايران و كره جنوبى تركيد و سيل اشك هايش قلعه نويى را برد، آن هم در شرايطى كه امير دست و پا مى زد و هر وقت سرش را از زير آب بيرون مى آورد، فرياد مى زد اين حق من نيست، مرا به اندازه گناهم تازيانه بزنيد اما صداى او را كسى نشنيد يا بهتر بگوييم، هق هق هواداران فوتبال اين سرزمين اجازه نداد نداى «اين رسم عدالت نيست» امير به گوش برسد، گرچه كسانى بودند كه در اين هياهو و شلوغى هم شنيدند اما خود را به آن راه زدند و دم برنياوردند. نوع برخورد با قلعه نويى به گونه اى بود كه انگار وى ترمز قطار سريع السير فوتبال ايران را كشيده و مانع از تكرار موفقيت هاى متوالى و بدون وقفه اش شده است. گويى امير بعد از چند دوره قهرمانى ايران در جام ملت ها و حضور پى درپى و آبرومندانه در جام جهانى، چهره قابل احترام فوتبال سرزمين مادرى اش را لكه دار و مخدوش كرده و در آرمانى ترين روزهاى تاريخ مهيج ترين و پرطرفدارترين رشته ورزشى كشور، ناكامى را برايش به ارمغان آورده است. جماعت احساسى ايران هر چه دق دلى از اتفاقات و جريانات سال هاى اخير داشت، بر سر قلعه نويى خالى كرد. البته اعضاى پرشمار اين اجتماع حق داشتند مراتب ناراحتى و اعتراضشان را به شديدترين شكل ممكن ابراز دارند اما متأسفانه در اين ميان هر چه فرياد داشتند، متوجه امير كردند و به اشتباه مى خواستند حقشان را از او بگيرند. شكايات آنان به چند سال قبل تا آن روز بر مى گشت، يعنى از اوايل قرن ۲۱؛ زمانى را مى گوييم كه براى طرفداران فوتبال ايران اين چند چيز را همراه خود آورده بود: انتظار، زندگى در فضايى مبهم، ناكامى و شادى هايى كه زودگذر بود و تلخى انتهايش به مراتب بيشتر از حلاوت اوليه آن. خودزنى با «بلاژ» و نرسيدن به جام جهانى ،۲۰۰۲ همراه با تصوير اشك ريختن «يحيى» در ورزشگاه آزادى، چند سالى بود كه اذهان را آزار مى داد. مردم شكايت داشتند كه چرا صدرنشين دور رفت مرحله مقدماتى به راحتى جايش را به عربستان داده و كارش به پلى آف كشيده بود؟ آنان مى گفتند اين كروات حراف چرا ملتى را سر كار گذاشت و در نهايت نيز همه را ناكام؟ حق هم داشتند چرا كه در يك قدمى كره و ژاپن قرار داشتيم و مى توانستيم سومين جام جهانى را تجربه كنيم اما بلاژويچ تمام آرزوهاى «دست يافتنى» را نقش بر آب كرده بود. اين كينه در دل ها ماند و به آتش زير خاكسترى مبدل گشت كه دنبال فرصت بود براى شعله ور شدن و همه چيز را به كام خود كشيدن. بازى هاى ۲۰۰۲ را مى ديديم و حسرت مى خورديم كه چرا ايران نيست و اين آه كشيدن ها شد نمكى بر زخم هايمان و جرى ترمان مى كرد براى گرفتن انتقام. جام ملت هاى ۲۰۰۴ هم چيزى برايمان نداشت جز يك سومى كه در كارنامه تيم ملى به دفعات ثبت شده بود. تازه در گير و دار اين مسابقات، نگران بازى با اردنى بوديم كه برانكو را در تهران برده بود و نبردنش در «امان» به منزله نرسيدن به مرحله نهايى رقابت هاى مقدماتى جام جهانى ۲۰۰۶ بود. كرى خواندن هاى «الجوهرى» در چين بدجورى آزارمان مى داد و شبهايى كه تا به صبح از شدت نگرانى بيدار بوديم تا شهريور برسد نيز خسته ترمان مى كرد اما كارى جز انتظار از دستمان ساخته نبود. از «امان» جان سالم به در برديم اما دوحه مانده بود. مقابل قطر مرديم و زنده شديم تا در واپسين لحظات بجهيم. فشارى كه در اين مدت متحمل شده بوديم، شمشيرهايمان را تيزتر كرده بود تا به وقتش بيرون بكشيم و انتقام اين همه استرس، چشم انتظارى و بعضاً مأيوس شدن هاى پايان راه را بگيريم. صعود به جام جهانى ۲۰۰۶ هم راضى مان نكرد چون با برانكويى طرف شديم كه توقع داشت همه ايرانى ها به واسطه افتخارى كه برايشان آورده، مقابلش زانو بزنند . لجبازى ها و سربالا حرف زدن هايش تا شروع مسابقات آلمان، حسابى عرصه را بر هواداران فوتبال اين آب و خاك تنگ كرده بود و وقتى هم انتهاى ماجرا با اين كروات از خود بيخود شده، آن طور رقم خورد كه نبايد، كينه ها به بالاترين حد ممكن رسيد و همه پشت خط ايستادند تا گلوله شليك شود و به آنها اجازه انتقام جويى بدهد. قلعه نويى بخت برگشته، در بدترين روزهاى فوتبال ايران كه نه رئيسى بود و انگيزه اى در بين بازيكنان و نه ديگر هوادارى دل و دماغ داشت براى همراهى تيم ملى، مشتى بازيكن در حال بدنسازى و دور از شرايط مسابقه را تحويل گرفت و در تاريكى مطلق در سئول و دمشق كارى كرد كارستان اما اتفاقات تلخ گذشته، زبان تشكرى براى اهالى فوتبال باقى نگذاشته بود تا حداقل يك خسته نباشيد به وى گفته شود. بعد از آن نيز ماجراى تعليق و تنظيم اساسنامه جديد و ايضاً اختلافات سازمان و كميته انتقالى، ديگر فرصتى نگذاشت براى فكر كردن به تيم ملى و برنامه ريزى برايش. اينچنين تيم را به مالزى بدرقه كردند و دست و پا بسته راهى شرق دورش نمودند، آن هم با اين انتظار و توقع كه حداقل سوغاتش در برگشت به ايران بايد قهرمانى باشد. نمى دانيم آن روزها كه فدراسيون رئيس داشت و تهديدى به نام تعليق و تعطيلى هم بى معنى بود يا به زبان ساده تر، همه چيز سر جاى خودش قرار داشت، كدام افتخار در كتاب پربرگ فوتبال اين مملكت به ثبت رسيده بود كه حالا در روزهاى بلاتكليفى و بى صاحب بودن فدراسيون، منتظر ايستادن ايران روى سكوى نخست بوديم؟ به هر روى، تيم ملى حذف شد تا آتشفشان كينه و خشم فوران كند و قلعه نويى را به جاى برانكو، دادكان، على آبادى و صفايى فراهانى كه جنگ و جدلشان زمان را هدر داده بود و خيلى هاى ديگر از جمله لژيونرهاى بعضاً از دماغ فيل افتاده و نيز آنهايى كه از آب گل آلود ماهى گرفته و مى گرفتند، ببلعد و نابودش كند. آرى، قلعه نويى را در عوض تمام ناكامى ها و مقصرانش محاكمه و بازخواست كرديم و سرزنش، در حالى كه اگر نخواهيم بى گناه محض لقبش دهيم و از صف خارجش كنيم، او را تنها مى توان در انتهاى اين صف تصور نمود و حكمى منصفانه در موردش، آن هم با در نظر گرفتن تمام جوانب، نواقص و معضلات صادر كرد اما در عمل هرگز چنين نشد. امير را كشتند اما او كسى نبود كه تسليم شود. به هر سختى و مشقتى كه بود، بلند شد و ايستاد. به كارش ايمان داشت. بنابراين كم نياورد و همه چيز را به گذر زمان واگذار كرد و الحق كه در اين مورد هم به خوبى نقشش را ايفا نمود و حالا قلعه نويى در مس بحران زده در حال آقايى كردن است. گذر زمان ثابت كرد امير قلعه نويى تمام مشكل فوتبال ايران نبوده و نيست و علت اين همه ناكامى را بايد در جاى ديگر جست وجو كرد. امير بازگشت پرشكوهى به فوتبال ايران يعنى قتلگاهش در همين چند ماه قبل داشته اما اى كاش اين درس عبرتى باشد براى آنكه از دفعات بعد، دم دسترس ترين فرد را به جاى تمام بانيان و مقصران جريان يا اتفاق، به عنوان متهم رديف اول و آخر، پاى ميز محاكمه ننشانيم. واقعيات تلخ فوتبال اين آب و خاك كه يكى و دو تا هم نيست، نبايد پنهان و انكار گردد و سبب شود احساسات بر عقل چيره گردد و فردى چون امير قلعه نويى را قربانى كند. او توانست بلند شود و روى پايش بايستد چون اراده داشت و اعتقاد اما اگر در شرايط مشابه، فرد ديگرى نتوانست به اين مهم نائل گردد، تكليف چيست؟
 

Matrix

عضو جدید
امير از تو بعيده !

يه مقاله بود كه نوشته بود با چه باند بازي و نامردي هاي امير قلعه نوعي خودشو به سطح اول رسوند ...

بريد خجالت بكشيد كه از اين آدم طرفداري ميكنيد !
 

enteha

عضو جدید
کاربر ممتاز
سروش جان اين چه حرفيه ميزني؟ با كدوم دليل و مدرك اين ادعا رو ميكني؟
تا جائيكه يادمه زماني كه قلعه نوعي به مربيگري انتخاب شد فدراسيون توسط دو گروه به اصطلاح دولتي ها و نمايندگان فيفا اداره ميشد. اگه بخواي بگي دولتي ها اونو با باند بازي و نامردي انتخاب كردن كه بايد دليل بياري و اگه بخواي بگي نمايندگان فيفا شامل آقاياني چون فراهاني اين كار رو كردن كه بايد بگم اونا از اولش هم با قلعه نوعي مخالفت داشتن.
تازه مگه قلعه نوعي صاحب كدوم ثروت يا فاميل كدوم جناحه كه بگيم از اين ابزار استفاده كرده؟؟؟

درسته شما طرفدار پ پ هستي و نظرات شخصيت ميتونه در اين ادعا دخيل باشه اما عزيزم اين حرف حرف كمي نيست و بايد با دلايل متقن گفته بشه.

قلعه نوعي - دائي - مجيد جلالي و دهها نفر مثل اين مردان داشته هاي ما هستن و به دور از انصافه كه بخوايم با يه پيروزي تا اوج آسمون ببريمشون و با يه تساوي و يه شكست از همون اوج پرتشون كرد پايين تا هم كمر خودشون و هم كمر كسايي كه فكر مربيگري تيم ملي به سرشون ميزنه با هم بشكنه تا بريم و دست به دامان كساني بشيم كه ميان و كرور كرور پول ميگيرن و سر مرخصي رفتنشون قهر ميكنن و ميرن.
 

Matrix

عضو جدید
سروش جان اين چه حرفيه ميزني؟ با كدوم دليل و مدرك اين ادعا رو ميكني؟
تا جائيكه يادمه زماني كه قلعه نوعي به مربيگري انتخاب شد فدراسيون توسط دو گروه به اصطلاح دولتي ها و نمايندگان فيفا اداره ميشد. اگه بخواي بگي دولتي ها اونو با باند بازي و نامردي انتخاب كردن كه بايد دليل بياري و اگه بخواي بگي نمايندگان فيفا شامل آقاياني چون فراهاني اين كار رو كردن كه بايد بگم اونا از اولش هم با قلعه نوعي مخالفت داشتن.
تازه مگه قلعه نوعي صاحب كدوم ثروت يا فاميل كدوم جناحه كه بگيم از اين ابزار استفاده كرده؟؟؟

درسته شما طرفدار پ پ هستي و نظرات شخصيت ميتونه در اين ادعا دخيل باشه اما عزيزم اين حرف حرف كمي نيست و بايد با دلايل متقن گفته بشه.

قلعه نوعي - دائي - مجيد جلالي و دهها نفر مثل اين مردان داشته هاي ما هستن و به دور از انصافه كه بخوايم با يه پيروزي تا اوج آسمون ببريمشون و با يه تساوي و يه شكست از همون اوج پرتشون كرد پايين تا هم كمر خودشون و هم كمر كسايي كه فكر مربيگري تيم ملي به سرشون ميزنه با هم بشكنه تا بريم و دست به دامان كساني بشيم كه ميان و كرور كرور پول ميگيرن و سر مرخصي رفتنشون قهر ميكنن و ميرن.


اولا" دائي و ... رو با قلعه نوعي مقايسه نكن خواهشا" !

در ثاني... نه نگفتم پارتي بازي ... ! نه داداش ! اگر اون مقاله ي پارس فوتبال رو پيدا كنم ، يه روز نشونت ميدمش ! تا بفهمي قلعه نوعي با چه زير آب زني هايي و چطوري اومد سركار !
 

enteha

عضو جدید
کاربر ممتاز
سروش جان اگه بخوايم جزئيات ريز انسانها رو هم در نظر بگيريم نميشه هيچ احدالناسي رو با يكي ديگه مقايسه كرد. در ثاني من اصلا هدفم مقايسه نبود و نيست لپ كلام مطلب اينه كه اين افراد داشته هاي ما هستن و در رشته خودشون نسبت به سن و سالشون مجرب. پس اگه بخوايم خودمون برا خودمون و آينده فوتبال كاري كنيم بايد راه رو به اينا باز كرد و صد البته نبايد از شكست يه كوه ساخت بلكه بايد بررسي كارشناسي شد و راه حل مشكلات و ابزار و امكانات و حمايت كرد تا اونا هم از ناكاميهاي گذشته درس بگيرن و با همه توان و امكانات داده شده در آينده اشتباه قبل رو تكرار نكنن تا به موفقيت برسن كه افسوس و صد افسوس و هزاران افسوس كه تاريخ و سوابق گذشته ورزش ما اين رو نشون نميده. هميشه تا يه مربي داخلي شكست خورده يه خارجي آورديم و بعد يه جند سال علافي و شكست حكم به مربي خارجي داده شده و بعد از چند سنه شكست مجدداً يه چند نفري جمع شدن و حكم به مربي داخلي دادن و باز اين دور تسلسل گرديد و گرديد و هنوز كه هنوزه ميگرده ...
 

Matrix

عضو جدید
سروش جان اگه بخوايم جزئيات ريز انسانها رو هم در نظر بگيريم نميشه هيچ احدالناسي رو با يكي ديگه مقايسه كرد. در ثاني من اصلا هدفم مقايسه نبود و نيست لپ كلام مطلب اينه كه اين افراد داشته هاي ما هستن و در رشته خودشون نسبت به سن و سالشون مجرب. پس اگه بخوايم خودمون برا خودمون و آينده فوتبال كاري كنيم بايد راه رو به اينا باز كرد و صد البته نبايد از شكست يه كوه ساخت بلكه بايد بررسي كارشناسي شد و راه حل مشكلات و ابزار و امكانات و حمايت كرد تا اونا هم از ناكاميهاي گذشته درس بگيرن و با همه توان و امكانات داده شده در آينده اشتباه قبل رو تكرار نكنن تا به موفقيت برسن كه افسوس و صد افسوس و هزاران افسوس كه تاريخ و سوابق گذشته ورزش ما اين رو نشون نميده. هميشه تا يه مربي داخلي شكست خورده يه خارجي آورديم و بعد يه جند سال علافي و شكست حكم به مربي خارجي داده شده و بعد از چند سنه شكست مجدداً يه چند نفري جمع شدن و حكم به مربي داخلي دادن و باز اين دور تسلسل گرديد و گرديد و هنوز كه هنوزه ميگرده ...


اينا رو كه همه رو باهات موافقم ! منتها بحث من رو شخص امير قلعه نوعي بود!
 

enteha

عضو جدید
کاربر ممتاز
سروش بالاغيرتاً راست بگو ببينم با همه اميرها اينطوري لجي؟؟؟ :w20:


ولي از شوخي گذشته برام خيلي جالب و در عين حال مهمه كه بدونم از كجا به اين نتيجه رسيدي كه قلعه نوعي با باندبازي به مربي گري رسيده اگه در اين خصوص اطلاعات بدي ممنون ميشم.

حالا يه اسپم هم ميدم تو اين تاپيك كه حالت جا بياد. تو هم ميتوني با من اين دعا رو زمزمه كني : :d


خدايا خداوندا
همه استقلالي ها چه بازيكن چه مربي چه مدير چه طرفدار چه توپ جمع كن همشونو از شر بلايا و بديهاي دشمنان مصون دار
آمين ... :w17:
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم با تمام صحبتاي جناب محسني موافقم.......
امير قلعه نويي بدون هيچ پارتي بازي شد سرمربي تيم ملي ...اولا
و ثانيا ما تا وقتي نتونيم از مربي و داوران خودمون استفاده كنيم و بهشون اعتماد نداشته باشيم وضعيت فوتبال درست نمي شه.........
همين دربي چه دليلي داره داور از فلان كشور بيارن؟؟:(
 

Matrix

عضو جدید
منم با تمام صحبتاي جناب محسني موافقم.......
امير قلعه نويي بدون هيچ پارتي بازي شد سرمربي تيم ملي ...اولا
و ثانيا ما تا وقتي نتونيم از مربي و داوران خودمون استفاده كنيم و بهشون اعتماد نداشته باشيم وضعيت فوتبال درست نمي شه.........
همين دربي چه دليلي داره داور از فلان كشور بيارن؟؟:(


از اين نظرت خيلي خوشم اومد !!!

بزنند داور ايروني رو بدبخت كنند !؟ يكم قبلش فكر كن بابا !

اگر داور ايراني خدا باشه تو داوري ! تو بازي اشتباه هم نكنه ... اگر يك تيم ببازه ، يه مشت هوادار نفهم هستند كه تا آخر عمر پدر داور رو در بيارن!!! اوكي؟؟؟؟

اين موضوع هيچ ربطي به اعتماد و اين حرفها نداره ! و مربي اي مثل قلعه نوعي هم صد مرتبه از تيم ملي ايران كوچكتره !

حالا باز دايي با اون همه افتخارات يه چيزي ...

فكر كنم اعتماد رو با تعصب اشتباه گرفتيد !!
 

Matrix

عضو جدید
آقا امير سعي ميكنم اون مقاله رو واست پيدا كنم كه پارس فوتبال نوشته بود !
 

enteha

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا باز دايي با اون همه افتخارات يه چيزي ...

فكر كنم اعتماد رو با تعصب اشتباه گرفتيد !!


سروش تو داري افتخارات فوتبالي دائي رو دليل بر موفقيت در مربيگريش ميكني؟؟؟ و قلعه نوعي رو به خاطر استقلالي بودنش و همچنين آقاي گل نشدنش كوچيكتر از تيم ملي ميدوني ...
اي ول به اين استناد بابا... :w20:
 

Matrix

عضو جدید
سروش تو داري افتخارات فوتبالي دائي رو دليل بر موفقيت در مربيگريش ميكني؟؟؟ و قلعه نوعي رو به خاطر استقلالي بودنش و همچنين آقاي گل نشدنش كوچيكتر از تيم ملي ميدوني ...
اي ول به اين استناد بابا... :w20:


قلعه نوعي يه قهرماني ليگ داره ! دايي هم يه قهرماني ليگ داره !

قلعه نوعي سه سال طول كشيد تا قهرمان شد ! دايي سال اول قهرمان شد !

اين از اين! كه حتي تو مربيگري هم دايي بالاتره !

-----

درمورد اينكه زمان بازيگريش.... /كه شك نداري؟

آلمان با كلينزمن و هلند با فن باستن بازيهاي عالي اي انجام ميدادن ! يعني افتخارات مربيگري اينا زياد بوده !؟ خير ، چون بازيكنهاي تمام عياري بودند بهشون اعتماد كردند و بهشون فرصت دادند !!!

----

1- احدالناسي حق دخالت تو كار دايي رو نداره! چون دايي به اندازه كافي و حتي بيشتر از اون علي آبادي تو فوتبال ايران قدرت داره !

2- دايي به جاي آوردن افشين پيرواني و ابراهيمي! محمودزاده و يه مربي خارجي كاركشته رو آورده !

3- يك مربي بدنساز كاركشته داره !

4- تجربه ي بين المللي'ش صد برابره قلعه نوعي !

5- ...

بازم بگم !؟
 

enteha

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه نويي : براي دايي دعا ميكنم , اين بنده خدا كمبود اطلاعات دارد

قلعه نويي : براي دايي دعا ميكنم , اين بنده خدا كمبود اطلاعات دارد

امير قلعه‌نويي موفق شد در كوتاه‌ترين زمان پس از انتخاب دايي به‌عنوان سرمربي سايپا را شكست دهد؛ اما وقتي با او تماس گرفتيم در كمال فروتني معتقد بود كه سايپا هم مي‌توانست برنده ميدان باشد. او مي‌گويد: «از نظر من اين بازي مثل بقيه ديدارهاي ليگ سه امتياز داشت و تنها مساله با اهميت بازي با سايپا بهبود شرايط جدولي ما بود. من خدا را گواه مي‌گيرم كه به غير از اين سه امتياز اين بازي براي من تفاوتي با ساير ديدارهاي ليگ نداشت. ما در اين بازي دو بدشانسي آورديم. در مقابل پيروزي مس، علي دايي در پايان بازي باخت تيمش را به قضاوت نامطلوب داور ارتباط داد با شنيدن اظهارنظر دايي امير قلعه‌نويي هم سر درددلش باز شد: «والله هميشه بدترين داوري‌ها كه براي مس بوده. ما بيشترين ضرر را هم داديم. من با مدرك به شما ثابت مي‌‌‌كنم. بازي با ذوب‌آهن كارشناس داوري معتقد بود كه داور صددرصد يك پنالتي را براي مس نگرفت. بازي با پاس هم همين‌طور بود. در ديدار با صنعت‌نفت هم داور گل سالم ما را در دقيقه 10 مردود اعلام كرد در صورتي كه برنامه 90 هم نشان داد كه اين گل صحيح بود. در همين بازي با سايپا هم در دقيقه 45 مجيد خدابنده در شرايط تك‌به‌تك قرار گرفته بود كه داور به اشتباه آفسايد اعلام كرد. حتي در صحنه گل دوم ما هم داور بايد به‌خاطر خطاي گلر او را اخراج مي‌‌‌كند و پنالتي به سود ما اعلام مي‌‌‌كرد كه اين كار را نكرد اما خدا را شكر ما گل را زديم. حالا هم فقط به‌خاطر بردمان خوشحالم چون بعد از 10،‌ 11 سال تجربه مربيگري دليلي نمي‌بينم كه بخواهم بيشتر از اين به اين نتيجه فكر كنم. سال‌هاي اول و دوم مربيگري‌ام نيست كه بردوباخت را بزرگ كنم.» پس از بحث در مورد بازي نوبت به صحبت پيرامون مصاحبه علي دايي در روزنامه ايران رسيد. در طول مدتي كه صحبت‌هاي دايي را براي امير قلعه‌نويي بازگو مي‌كرديم، او در كمال آرامش تمام نظريات دايي را گوش داد و بدون اينكه حتي ذره‌اي صدايش تغيير كند، پاسخ داد: «من هميشه گفتم كه هيچ رقابتي با علي دايي يا كانديداي ديگر سرمربيگري تيم ملي ندارم. حالا هم كه او به اين سمت برگزيده شده، اميدوارم كه موفق شود. در مورد حرف‌هاي ايشان هم فكر مي‌كنم كه اين بنده‌خدا به‌دليل كمبود اطلاعاتش چنين اظهارنظري انجام داده. در مراسمي كه بحث عكس مطرح مي‌شود، اين برنامه به‌دعوت رسمي FIFA بود كه من و برانكو به آن دعوت شديم. ضمن اينكه فكر مي‌كنم بهترين قاضي در مورد حرف‌هاي او خود مردم باشند و صحيح نيست كه من بخواهم براي كسي توضيح بدهم كه آيا كلاس مربيگري رفته‌ام يا خير؟ چون كسي كه مربي است بايد حرفش را در زمين بزند. براي همين لطفا زياد به اين مسائل نپردازيد. هرچي علي دايي گفته اشكال نداره. ايشان مربي تيم ملي ما است و من برايش دعا مي‌كنم.»






منبع
 

mdokhanchi

عضو جدید
محسنی

محسنی

سلام
من هم با محسنی موافقم.
قلعه نوئی ترسو نبود و تجربه تلخ در جام ملتها میتونست به تیم ملی کمک کنه. من نگران علی دائی هستم که این بلا سر او نیاد.
 

melika62

عضو جدید
اولا امير زندست
امير از تيم ملي رفت چون خيلي ها تاب ديدنش و نداشتن
چون دشمن زياد داشت
هم لنگي ها هم استقلالي ها
امير رو خيلي ها دوست نداشتن:cry:
چون نمي تونستن اون و بالاتر از خودشون ببينن
ولي اون ثابت كرد كه هست
ولي دايي با اين خبرنگارا و فردوسي پور و بقيه همون رفتاري رو مي كنه كه لياقتشونه
اون اجازه نميده كسي از روي غرض ازش انتقاد كنه واين كار رو تحمل نمي كنه
كاري كه امير نكرد
 

Matrix

عضو جدید
اولا امير زندست
امير از تيم ملي رفت چون خيلي ها تاب ديدنش و نداشتن
چون دشمن زياد داشت
هم لنگي ها هم استقلالي ها
امير رو خيلي ها دوست نداشتن:cry:
چون نمي تونستن اون و بالاتر از خودشون ببينن
ولي اون ثابت كرد كه هست
ولي دايي با اين خبرنگارا و فردوسي پور و بقيه همون رفتاري رو مي كنه كه لياقتشونه
اون اجازه نميده كسي از روي غرض ازش انتقاد كنه واين كار رو تحمل نمي كنه
كاري كه امير نكرد


:w15:

مصاحبه هاي امير بعد جام ملتها هنوز يادمه! خواهشا" چيز نگيد ديگه!
 

melika62

عضو جدید
:w15:

مصاحبه هاي امير بعد جام ملتها هنوز يادمه! خواهشا" چيز نگيد ديگه!
به كي توهين كرده؟
ببين رو هوا حرف نزن
در ضمن رو يخ بخندي:w00:اصلا شما لنگي ها حسوديد چشم نداشتيد امير و تو تيم ملي ببينيد
اگه امير تو تيم ملي موفق ميشد براي شما درداورتر بود
از خدا تون بود موفق نشه
حسودااااااااا
 

Matrix

عضو جدید
به كي توهين كرده؟
ببين رو هوا حرف نزن
در ضمن رو يخ بخندي:w00:اصلا شما لنگي ها حسوديد چشم نداشتيد امير و تو تيم ملي ببينيد
اگه امير تو تيم ملي موفق ميشد براي شما درداورتر بود
از خدا تون بود موفق نشه
حسودااااااااا



خوبه كه داري ميگي كه موفق نبوده !

آدم ناموفق رو هم بايد با اردنگي انداخت بيرون !

در ضمن من رو هوا حرف ميزنم؟ بعد اون قضيه قول من موندم چطوري روت ميشه اين حرف رو به من بزني !

كجاش رو هوا بود تا واست دليل بيارم !
 

تورج پوربهرام

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوبه كه داري ميگي كه موفق نبوده !

آدم ناموفق رو هم بايد با اردنگي انداخت بيرون !

در ضمن من رو هوا حرف ميزنم؟ بعد اون قضيه قول من موندم چطوري روت ميشه اين حرف رو به من بزني !

كجاش رو هوا بود تا واست دليل بيارم !

سروش تو اخر دغ مرگش دادي كشتي:mad:
 
بالا