چرخه ازدواج دخترها - طنز
- شروع کننده موضوع ملیسا
- تاریخ شروع
venus4164
عضو جدید
دانشگاه از نگاه يک عاشق
دانشگاه از نگاه يک عاشق
دانشگاه از نگاه يک عاشق
شنبه:
همون لحظه که وارد دانشگاه شدم منوجه نگاه سنگينش شدم.
هر جا که مي رفتم اونو مي ديدم. يکبار که از جلوي هم در اومديم نزديک بود به هم بخوريم صداشو نازک کرد و گفت:? ببخشيد? من که مي دونستم
منظورش چي بود. تازه ساعت ?:?? هم که داشتم برد را مي خوندم آمد و پشت سرم شروع به خوندن بُرد کرد.
آره دقيقآ مي دونم منظورش چيه اون مي خواد زن من بشه. بچه ها مي گفتن اسمش مريمه. از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون، تصميم گرفتم باهاش ازدواج کنم
هر جا که مي رفتم اونو مي ديدم. يکبار که از جلوي هم در اومديم نزديک بود به هم بخوريم صداشو نازک کرد و گفت:? ببخشيد? من که مي دونستم
منظورش چي بود. تازه ساعت ?:?? هم که داشتم برد را مي خوندم آمد و پشت سرم شروع به خوندن بُرد کرد.
آره دقيقآ مي دونم منظورش چيه اون مي خواد زن من بشه. بچه ها مي گفتن اسمش مريمه. از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون، تصميم گرفتم باهاش ازدواج کنم
يکشنبه:
امروز ساعت ? به دانشگاه رفتم. موقع رفتن تو سرويس يه خانمي پشت سرم نشسته بود
و با رفيقش مي گفتن و مي خنديدن. تازه به من گفت:? ببخشيد آفا مي شه شيشه ي پنجرتونو ببندين.
من که مي دونستم منظورش چي بود. اسمش رو مي دونستم اسمش نرگسه.? مثه روز معلوم بود که با اين خنديدن مي خواد دل منو نرم کنه که بگيرمش.
راستيتش منم از اون بدم نمي آد از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون، تصميم گرفتم با نرگسم ازدواج کنم
و با رفيقش مي گفتن و مي خنديدن. تازه به من گفت:? ببخشيد آفا مي شه شيشه ي پنجرتونو ببندين.
من که مي دونستم منظورش چي بود. اسمش رو مي دونستم اسمش نرگسه.? مثه روز معلوم بود که با اين خنديدن مي خواد دل منو نرم کنه که بگيرمش.
راستيتش منم از اون بدم نمي آد از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون، تصميم گرفتم با نرگسم ازدواج کنم
دوشنبه:
امروز به محض اينکه وارد دانشگاه شدم سر کلاس رفتم.
بعد از کلاس، مينا يکي از هم کلاسيهام جزوه ي منو ازم خواست. من که مي دونم منظورش چي بود.
حتمآ مينا هم علاقه داره با من ازدواج کنه.
راستيتش منم از مينا بدم نمي آد. از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون، تصميم گرفتم با مينا هم ازدواج کنم
بعد از کلاس، مينا يکي از هم کلاسيهام جزوه ي منو ازم خواست. من که مي دونم منظورش چي بود.
حتمآ مينا هم علاقه داره با من ازدواج کنه.
راستيتش منم از مينا بدم نمي آد. از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون، تصميم گرفتم با مينا هم ازدواج کنم
سه شنبه:
امروز روز خوبي نبود نه از مريم خبري بود نه از نرگس نه از مينا.
فقط يکي از من پرسيد:? آقا ببخشيد امور دانشجويي کجاست؟.? من که مي دونم منظورش چيه. ولي تصميم نگرفتم باهاش ازدواج کنم چون کيفش آبي رنگ بود احتمالا استقلاليه وقتي جريانو به دوستم گفتم به من گفت:? اي بابا بدبخت منظوري نداشته. ?
ولي من مي دونم رفيقم به ارتباط بالاي من با دخترا حسوديش مي شه. حالا به کوري چشم دوستم
هم هر جور که شده با اين يکي هم ازدواج مي کنم.
فقط يکي از من پرسيد:? آقا ببخشيد امور دانشجويي کجاست؟.? من که مي دونم منظورش چيه. ولي تصميم نگرفتم باهاش ازدواج کنم چون کيفش آبي رنگ بود احتمالا استقلاليه وقتي جريانو به دوستم گفتم به من گفت:? اي بابا بدبخت منظوري نداشته. ?
ولي من مي دونم رفيقم به ارتباط بالاي من با دخترا حسوديش مي شه. حالا به کوري چشم دوستم
هم هر جور که شده با اين يکي هم ازدواج مي کنم.
چهارشنبه:
امروز وقتب که داشتم وارد سلف مي شدم يه مرتبه متوجه شدم که از دانشگاه آزاد ساوه به دانشگاه
ما اردو اومدن. يکي از دختراي اردو از من پرسيد:? ببخشيد آفا! دانشگاه پرستاري کجاست؟?
من که مي دونستم منظورش چيه. اما تو کار درستيه خودم موندم که چه طور دختر ساوجي هم منو شناخته
و به من علاقه پيدا کرده. حيف اسمش رو نفهميدم. از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون.
تصميم گرفتم هر طور شده پيداش کنم و باهاش ازدواج کنم. طفلکي گناه داره که از عشق من پير بشه
ما اردو اومدن. يکي از دختراي اردو از من پرسيد:? ببخشيد آفا! دانشگاه پرستاري کجاست؟?
من که مي دونستم منظورش چيه. اما تو کار درستيه خودم موندم که چه طور دختر ساوجي هم منو شناخته
و به من علاقه پيدا کرده. حيف اسمش رو نفهميدم. از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون.
تصميم گرفتم هر طور شده پيداش کنم و باهاش ازدواج کنم. طفلکي گناه داره که از عشق من پير بشه
پنج شنبه:
يکي از دوستاي هم دانشگاهيم به نام احمد منو به تريا دعوت کرد.
من که مي دونستم از اين نوشابه گرفتن منظورش چيه! مي خواد که من بي خيال مينا بشم. راستيتش از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون عمرآ قبول کنم.
من که مي دونستم از اين نوشابه گرفتن منظورش چيه! مي خواد که من بي خيال مينا بشم. راستيتش از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون عمرآ قبول کنم.
جمعه:
امروز صبح در خواب شيريني بودم که داشتم خواب عروسيه بزرگ خودمو مي ديدم.
عجب شکوه و عظمتي بود داشتم انگشتمو تو کاسه ي عسل فرو مي بردم که ... مادرم يهو از خواب بيدارم
کرد و بهم گفت که برم چند تا نون بگيرم. وقتي تو صف نونوايي بودم دخترخانمي ازم پرسيد:
?ببخشيد آقا صف ? تايي ها کدومه؟? من که مي دونم منظورش چي بود اما عمرآ باهاش ازدواج کنم.
راستش از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون من از دختري که به نونوايي بياد خيلي خوشم نمي آد.
عجب شکوه و عظمتي بود داشتم انگشتمو تو کاسه ي عسل فرو مي بردم که ... مادرم يهو از خواب بيدارم
کرد و بهم گفت که برم چند تا نون بگيرم. وقتي تو صف نونوايي بودم دخترخانمي ازم پرسيد:
?ببخشيد آقا صف ? تايي ها کدومه؟? من که مي دونم منظورش چي بود اما عمرآ باهاش ازدواج کنم.
راستش از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون من از دختري که به نونوايي بياد خيلي خوشم نمي آد.
شنبه:
امروز صبح زود از خواب بيدار شدم صبحانه را خوردم و اومدم که راه بيافتم که مادرم گفت:
? نميخواد دانشگاهبري. امروز جواب نوار مغزت آمادست. برو از بيمارستان بگير.?... وقتي به آزمايشگاه رسيدم
از خانم مسئول آزمايشگاه جواب نوار مغزم رو خواستم. به من گفت: ?آقا لطفآ چند دقيقه صبر کنيد.?
من که مي دونستم منظورش چيه .... حتما ميذونه ميرم دانشگاه واز من خوشش اومده...
? نميخواد دانشگاهبري. امروز جواب نوار مغزت آمادست. برو از بيمارستان بگير.?... وقتي به آزمايشگاه رسيدم
از خانم مسئول آزمايشگاه جواب نوار مغزم رو خواستم. به من گفت: ?آقا لطفآ چند دقيقه صبر کنيد.?
من که مي دونستم منظورش چيه .... حتما ميذونه ميرم دانشگاه واز من خوشش اومده...
باران 60
عضو جدید
ضعیفه هم خودتیراست میگه جومونگ رو عشقه
خانم باران (ضعیفه)من بعدا خدمت میرسم
کم آوردید
خانم ها شاهد باشند
که این دو نفر کنیزاتون چی جوری کم اوردن
البته می دونید.....شما خودت حقوق بگیر مایی... میخوای به من حقوق بدی....
قبلا یه کنیز داشتم عین تو بود..اسمش سحر بود...
محقق میشناستش...
بالا بیای پایین بیای خامها تاج سرن.....
ولی کلا یه سری موزیگری ها دارن که سیستم مغزی آدم رو بهم میزنن....
اینو گفتم که بگم همچین کل بزارید ولی کنیز آخه یه جورایی تابلو.....
_باران خانم اینو اومدم فقط بخاطر اینکه هم رشته هستید ها!!!)
sinatra6
عضو جدید
بیشین بینیم بابا...........
تازه من اومدم کجا میری با اجازه ی کی اون وقت............
هنوز مرخصت نکردم..........
sinatra6
عضو جدید
من باید به پای سیناترا جان بمیرم...
اندرونیییییییییی........
من باید به پای سیناترا جان بمیرم...
اندرونیییییییییی........
برده داریه؟؟؟
حتما جناب Erfan_K خوشبخت میشن....
مبارکه
sinatra6
عضو جدید
من خودم هم حاجیم،هم سید
واسه ما بلوف نیا!!!
اگه راست میگی آستین بزن بالا......
می خوای حاجی من خودم واست زن بگیرم......
sinatra6
عضو جدید
هنوز تن به این وصلت شوم ندادم
آقا من به چه زبونی بگم اینو نمیخوام
نمیخوام واسه خودت
من با سیناترا صحبت میکنم اون منطقیه قبول میکنه که هوو دار بشه
مبارکه
یه بارم گفتم شما سیگارتو بکش به شو........مردم چیکار داری........
sinatra6
عضو جدید
برده داریه؟؟؟
حتما جناب Erfan_K خوشبخت میشن....
مبارکه
مرسی...........شما حتما عروسی تشریف بیارین........
آخ دستت درد نکنه.....
خواهری میکنی
باز شما انسانهای بی منطق بگید آبجی ها بد هستند......
من از الان حامی هرچی آبجی و خواهر مثل شمام
sinatra6
عضو جدید
آخ دستت درد نکنه.....
خواهری میکنی
باز شما انسانهای بی منطق بگید آبجی ها بد هستند......
من از الان حامی هرچی آبجی و خواهر مثل شمام
قدر ما نازنینارو نمیدونین که..............میدونستین حالا وضعتون این نبود...........
ببین همین بارانه خوبه خوشت میاد................
ما مخلصیم پسر عمه.........
آخرین ویرایش:
قدر ما نازنینارو نمیدونین که..............میدونستین حالا وضعتون این نبود...........
ببین همین بارانه خوبه خوشت میاد................
ما مخلصیم پسر عمه.........
من قدر آبجیامو میدونم....
حالا هرجور صلاح میدونی.....
فقط من یه شرط دارما!!!
خدا یکی،زن یکی،سکه هم یکی
گرفتی منظورمو دختر دایی؟؟؟
sinatra6
عضو جدید
من قدر آبجیامو میدونم....
حالا هرجور صلاح میدونی.....
فقط من یه شرط دارما!!!
خدا یکی،زن یکی،سکه هم یکی
گرفتی منظورمو دختر دایی؟؟؟
اونم دیگه خودت با باران جون حل کن........
دیگه مسائل خصوصی به من ربطی نداره پسر عمه.......
شما خودت حقوق بگیر مایی... میخوای به من حقوق بدی....
قبلا یه کنیز داشتم عین تو بود..
قبل از اينكه خفت كنم خودت لطف كن ..................
بیا ببین دیر اومدی سحرم پرید ..........حالا بترش ...........
من عمرا ب÷رم خیالتون راحت
شما گلی
سلام از ماست
خوبی دختر خاله آقاتون چطورند ؟
به سلامتی
مبارکه سحر خانم انشالله به پای هم پیر شید
حالا اینجوری شده داداش آخر باید بفمند
عجب زمونه ای شده
شایعه است
یه بارم گفتم شما سیگارتو بکش به شو........مردم چیکار داری........
تو ترکم عزیزم
مبارکه ...هنوز تن به این وصلت شوم ندادم
آقا من به چه زبونی بگم اینو نمیخوام
نمیخوام واسه خودت
من با سیناترا صحبت میکنم اون منطقیه قبول میکنه که هوو دار بشه
مبارکه
به پای هم پیرشین....
بیچاره میشیمن قدر آبجیامو میدونم....
حالا هرجور صلاح میدونی.....
فقط من یه شرط دارما!!!
خدا یکی،زن یکی،سکه هم یکی
گرفتی منظورمو دختر دایی؟؟؟
حالا از ما گفتن پسر عمه ی دختر خاله
این باران بد زبون درازه
پس تو فقط بلدی آتیشبندازی تو جون جوونه مردم
آخه این چه لقمه ای واسش گرفتی
هییی ؟؟
چشم ما به جماله آبجی خانم رووووشن . حاله شما .شایعه است
نجه سن
من هم میدونستم شایعه است خواستم مطمئن شم
موش بخرتت.....
جیگرمی شوهر دختر دایی
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
چرخه زیر شلواری در اصفهان | گفتگوی آزاد | 14 | |
|
چرخه ی زندگی بعضی ها | گفتگوی آزاد | 3 | |
|
علت تاخیر افتادن در امر ازدواج جوانان چیست ؟ | گفتگوی آزاد | 0 | |
| A | ازدواج و اوضاع زمانه | گفتگوی آزاد | 51 | |
| D | چطور هزینه های ازدواج را کاهش دهیم؟ | گفتگوی آزاد | 43 |