پرسشنامه تعیین تناسب در ازدواج

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
ماشین شیک و شاسی بلند، ویلای دوبلکس در شمال، آپارتمان مجهز به سونا و جکوزی، شغل پر درآمد، مسافرت خارج، ... یک پسر ایده آل!
چهره و اندامی زیبا، قدی بلند، کمری باریک، موهای فشن، بینی عمل کرده، آرایشی غلیط، لباسی چسبان، خالکوبی روی بدن،... یک دختر ایده آل!
در اين زمانه که اخلاقیات حرف زیادی برای گفتن ندارند تجملات و ظاهرسازی ها بازاری گرم پیدا کرده اند. صداقت و وفاداری نشانه ضعف است و دروغ و ریا مظهر ذکاوت. پسرانی که تا دندان خود را مجهز به ادواتی همچون اتومبیلهای گران قیمت و مدل بالا می کنند و دخترانی که با شور و اشتیاق به چنین پسرانی چراغ سبز نشان می دهند.اما اگر مي خواهيد ازدواج موفقي داشته باشيد بايد چيزهاي ديگري را در نظر بگيريد.
جذابیت ظاهری یکی از موارد قابل توجه مردان است؛ به همین دلیل گاهی اوقات آقایون فراموش می کنند که مسائل مهم دیگری نیز وجود دارند. از آنجایی که آقایون تعلق به سرزمین ” تصویرگرایی” دارند، قضاوت اولیه شان بیشتر از روی شمای کلی خانم ها شکل می گیرد. پس از اینکه از نظر ظاهری به خانمی علاقمند شدند، آنوقت تازه به فکر مسائل عمیق تر می افتند سعي كنيد هیچ گاه مسائل مهمی مانند: احساس متقابل، میزان سازگاری، و تفهیم دو جانبه را فراموش نکنید.
آقايان اگر در برخوردي که با شخص مورد نظر دارید ظاهر او مورد توجه شما قرار نگرفت و ظاهرش براي شما دلنشين نبود هرگز به دنبال توصیه دیگران برای دلنشین جلوه دادن ظاهر او نباشيد. شما خود باید تصمیم بگیرید.به قول معروف علف به دهن بزي بايد شيرين بيايد.پس اگر از ظاهر فردی خوشتان نیامد هرگز به اجبار یا از روی ترحم با او وارد رابطه نشوید.
پس اولين و مهمترين سوال: ظاهر طرف مقابل برايم دلنشين است؟
اگر پاسخ مثبت بود حال به سراغ تعيين ميزان تناسب طرفين مي رويم.
حال بايد ببينیم آیا فردمقابل در سایر معیارها نمره خوبی می گیرد یا نه؟
پرسشنامه ذيل براي تعيين ميزان تناسب در ازدواج ارائه شده است.
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
خانواده:
از شما خواسته شده كه عبارات را بخوانيد و سپس سريع پاسخ دهيد «درست» يا «غلط» اولين پاسخ شما بايد جوابتان باشد . هركدام از شما بايد جداگانه به سؤالات پاسخ دهيد و سپس بعد از تكميل مقايسه كنيد
1. سخت‌ترین موضوعی که می‌شود در خانواده ما درباره آن صحبت کرد *** است .
2. در خانوده من وقتی والدینم عصبانی می‌شوند ممکن است به هم صدمه بزنند .
3. من در خانواده معمولا جمله «دوستت دارم» را می‌شنوم که میان افراد خانواده گفته می‌شود.
4. در خانواده من احساسات هر فرد مهم است و ما تشویق می‌شویم درباره آنها صحبت کنیم .
5. پدر من ممکن است چیزی بگوید و متفاوت عمل کند .
6. در خانواده من فریاد زدن یکی از راههای به دست آوردن چیزی است که می‌خواهیم .
7. در خانواده من بحث و جدل و دعوا زیاد است .
8. والدین من به حرفهایم گوش می‌دهند و سعی می‌کنند مرا بفهمند .
9. مادر من مسؤول خانه است و چیزی که می‌گوید قانون است .
10. پدر من حرف آخر را در همه موضوعها می‌زند .
11. در خانواده من احترام گذاشتن به حقوق و عقاید دیگران مهم است .
12. در خانواده من خدا و پيامبر(ص) مرکز همه چیز است .
13. والدین من ممکن است ساعتها در حالی که عصبانی هستند صحبت نکنند.
14. در خانواده من افراد تشویق می‌شوند که آزادانه صحبت کنند .
15. صداقت و هماهنگی مهمترین چیزها در زندگی ما است .
16. خانواده من از بازی کزدن با هم لذت می‌برند .
17. مادر من همیشه از پدرم تعریف می‌کند .
18. پدر من همیشه از مادرم تعریف می‌کند .
19. من زیاد می‌بینم که پدر و مادرم بعد از جدال، یکدیگر را می‌بوسند .
20. فریاد زدن در برابر یکدیگر در خانواده من عادی است .
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
چگونه با هم ارتباط برقرار كنيد؟
در سؤالات بعدي بايد پاسخ دهيد كه مي‌خواهيد چگونه با يكديگر ارتباط برقرار كنيد .
هركدام از شما بايد جداگانه به سؤالات پاسخ دهيد تا او نیز درمورد شما بیشتر بداند
1. خیلی مهم است که تو احساسات مرا بپذیری .
2. من فکر می‌کنم که ما باید بتوانیم بدون درگیری با یکدیگر مخالفت کنیم .
3. بعضی اوقات من نمی‌توانم آنچه را که واقعا فکر می‌کنم به تو بگویم .
4. من معتقدم که مجادله برای زندگی خانوادگی مضر است .
5. من معتقدم که هردوی مرد و زن باید بتوانند احساسات خود را بیان کنند .
6. من فکر می‌کنم می‌توانم با توجه بشنوم .
7. من فکر می‌کنم اشکالی ندارد درباره زندگی خانوادگیمان با هرکس می‌خواهم صحبت کنم .
8. بعضی اوقات من به فضا احتیاج دارم تا بتوانم در مورد چیزی که درباره‌اش آشفته‌ام صحبت کنم .
9. برای من مشکل است که در احساساتم شریک شوم .
10. وقتی مشکلی دارم مطمئنم تو آنجا خواهی بود تا به من کمک کنی .
11. بلند فریاد زدن مرا ناراحت می‌کند و وقتی اتفاق می‌افتد عقب نشینی می‌کنم .
12. فکر می‌کنم مشکل است بدون عصبانی کردن تو از تو انتقاد کنم .
13. بعضی اوقات من نیارمند زمانی برای خودم هستم ولی این به این معنی نیست که تورا دوست ندارم .
14. من فکر می‌کنم باید بتوانیم حرف همدیگر را قطع کنیم .
15. مشکلترین مسأله بین ما برای حرف زدن مذهب است .
16. من فکر می‌کنم تو مرتبا حرف مرا قطع می‌کنی .
17. من علاقه‌مند به میانه‌روی برای حفظ صلح در روابطمان هستم .
18. من دوست دارم درست قبل از زمان خواب درباره موضوعات مهم صحبت کنیم .
19. گاهی اوقات ممکن است من خیلی زورگو و یکدنده باشم .
20. عدم توافق در خانواده می‌تواند عادی باشد به شرطی که افراد منصفانه بحث کنند و به تحلیل آن بپردازند .
21. برای من خیلی مهم است که بدانم تو چه احساس می‌کنی یا چگونه فکر می‌کنی .
22. من خیلی نسبت به انتقاد کردن حساسم .
23. من معتقدم که برای تو خیلی مهم است که همیشه راستگو باشی .
24. من وقتی عصبانی هستم و تو می‌پرسی اشکال کجاست جواب خواهم داد: هیچی .
25. من فکر می‌کنم مرد باید رئیس خانه باشد .
26. برای من خیلی مشکل است وقتی تصمیمی گرفته‌ام آن را عوض کنم .
27. من فکر می‌کنم اشکالی ندارد اسراری را از هم مخفی کنیم .
28. من معتقدم که تو همیشه حرف مرا قطع می‌کنی و سعی می‌کنی بر من فرمان برانی .
29. من فکر می‌کنم اگر نتوانی راه خود را بروی ،عصبانیت را به من ابراز خواهی کرد .
30. وقتی به من اجازه می‌دهی به تو کمک کنم به تو احساس نزدیکی می‌کنم.
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
حال که به هر دو بخش سؤالات ارتباط پاسخ داده‌اید وقت آن است که مقایسه کنید . وقت آن نیست که اشکالات یکدیگر را بگیرید بلکه وقت آن است که ببینید چه وجوه اشتراکی دارید و نقاط قوتی را که می‌توانید بسازید پیدا کنید .
چه کسی چه کار کند؟
این بخش به این موضوع که «چه کسی چه کار کند؟» می‌پردازد . به این موضوع می‌پردازد که به نظر شما چگونه مسؤولیتهای زندگی تقسیم می‌شوند . حتی این کارهای کوچک هم مهم است . به یکدیگر اجازه دهید که بدانید چه کارهایی از دیگری انتظار دارید که انجام بدهد . بعد از جواب دادن به این سؤالات و مقایسه جوابها باید به دلایل بپردازید و سپس تصمیم بگیرید که چه کسی چه کار کند . کلید سوالات این خواهد بود هِِ:همسر، ش: شوهر، هر: هردو، هیچ: هیچکدام .
1. خرید خواروبار .
2. نگهداری از فرزندان وقتی مریضند .
3. انتخاب بیمه .
4. انتخاب برنامه تلویزیونی .
5. مرتب کردن باغچه .
6. کمک به بچه‌ها در تکالیف مدرسه .
7. تعمیر وسائل خانه .
8. كي رئیس است .
9. انجام در آغوش گرفتن د رخانواده(؟)
10. انتخاب مسجد
11. بیرون گذاشتن زباله‌ها .
12. آماده کردن رختخوابها .
13. انتخاب خانه .
14. انجام فعالیتهای اجتماعی .
15. اتو کردن .
16. انتخاب محل مسافرت .
17. کار برای درآمد خانه .
18. جارو کردن خانه .
19. سالم نگهداشتن ماشین.
20. شستن ماشین.
21. چیدن اساسیه منزل .
22. خریدن لباس .
23. غذا پختن .
24. لباس خریدن.
25. انتخاب فعالیتی برای سرگرمی .
26. تنظیم بودجه و پرداخت صورتحسابها .
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
گرایشهای مذهبی:
وقتی شما خدا را وارد روابط خود می‌کنید میثاقی خواهید داشت که به راحتی متزلزل نمی‌شود و به آسانی نمی‌شکند.
شما دو نفر تا چه اندازه در اعتقادات مذهبی هماهنگ هستید ؟ خدا را چگونه می‌بینید ؟ خدا کیست ؟ و معنی آن در نظر شما چیست ؟
آیا شما دو نفری به مسجد می‌روید ؟ معمولا کی ؟
تفاوتهای ابتدایی شما در اعتقادات مذهبی چگونه بر روابط شما و روابطتان با خانواده‌تان تأثیر می‌گذارد ؟ آموخته‌های مذهبی و عقاید مذهبی شما می‌تواند آنقدر متفاوت باشد که فهم یک زوج ا زخدا و زندگی، و بنا براین هماهنگی‌شان تحت تأپیر قرار بگیرد . و این تفاوتهای اعتقادی می‌تواند تمام زندگی خانوادگی شما را شامل شود .
در زیر مجموعه سؤالات دیگری است که به شما کمک می‌کند که بفهمید چه مشترکاتی در اعتقادات دارید و چگونه از عهده تفاوتهایتان بر آیید. البته بهترین حالت این است که هردوی شما به فهم درستی از خدا برسید . هرکدام از شما بهتر است که جداگانه به سؤالات پاسخ دهبد و سپس برای مقایسه و مباحثه گرد هم آیید .
1. خانواده من فعالانه در تدریس ونمازدر مسجد شرکت دارند.
۲.صرفا رفتن به مسجد مهم نيست.
3. والدین ما هر شب فبل از خواب برایمان دعا می‌کنند .
4. خانواده من معتقدند که قران تنها معنی درست خدا است .
5. خانواده من فقط در هنگام غذا دعا می‌خوانند .
6. خانواده من رفتن به مسجد را مهم می‌دانند .
7. خانواده من ازدواج را دائمی میدانند .
8. خانواده من فرزند را هدیه‌‌ای ارزشمند از جانب خدا می‌دانند .
9.اگر بچه دار نشديم ،مهم نيست چون خدا نخواسته.
10. خانواده من مرا مجبور می‌کنند به مسجد بروم چه خواسته باشم یا نه .
11. خانواده من معتقدند خدا و پيامبر باید مرکز زندگی فرد و خانواده باشند .
12. خانواده من در زمانهایی غیر از زمان غذا با هم دعا می‌خوانند .
13. خانواده من در مطالعه قران شرکت می‌کنند .
14. من معتقدم که والدینم مسلمانند .
15. من معتقدم که محمد(ص)پيامبر خدا است .
16. والدین من معتقدند که بهشتی برای راستگویان وجود دارد که بعد از مرگ به آن می‌روند و جهنمی سوزان که بدکاران بعد از مرگ به آن می‌روند .
17. والدین من اعتقادات مذهبی قوی دارند .
18.برا والدينم مهم نيست با هر كسي وهر مذهبي كه دارد ازدواج كنم.
19. والدین من به دعا کردن برای مردگان اعتقاد دارند .
20. والدین من روزهای مقدس خدا را گرامی می‌دارند .
21. برای من مهم است که اعتقادات مذهبی والدینم را دنبال کنم زیرا به درستی آنها ایمان دارم.
22. من معتقدم که فقط مردان باید درمراسمات مسجد شركت كنند.
23. من معتقدم چون خدا ما را می‌بخشد ما هم باید یکدیگر را ببخشیم .
24. من فکر می‌کنم که دعا خواندن همسران با یکدیگر مهم است .
25. من فکر می‌کنم که مطالعه قران مهم است .
26. من فکر می‌کنم که برای ما مهم است که همراه همدیگر به مسجد برویم .
27. برای من مهم است که همسرم یک مسلمان باشد .
28. من واقعا خود را شخصی زیاد مذهبی نمی‌دانم .
29. من فکر می‌کنم ازدواجی که خدا در آن نقش داشته باشد قوی‌تر است .
30. من فکر نمی‌کنم باید عضو فرقه خاصی باشم تا یک مسلمان خوب شوم .
31. من معتقدم که خدا فقط دوست داردکه ما آدم خوبی باشیم .
32. من معتقدم که خیلی مهم است زوجین اعتقادات مذهبی مشابهی داشته باشند .
33. من معتقدم مهم نیست فرد چه مذهبی داشته باشد زیرا همه ما در مسیر مشابهی به سوی خدا می‌رویم و دنبال کردن خدا در هرمسیری، مهم است .
34. من فکر می‌کنم مذهب زمینه‌ای است که باید بیشتر درباره آن بحث کنیم .
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
اهمیت پول:
یکی دیگر از زمینه‌هایی که باعث مشکلات زیادی در ازدواجها می‌شود پول است – خیلی زیاد است، خیلی کم است، چگونه خرج شود و چه کسی آن را خرج کند، احساس ما درباره آن چیست؟ چه‌قدر مهم است ؟ طرز برخورد شما با پول به تعالیم مذهبی و مبدأ خانوادگیتان بستگی دارد . میثافهای جدید مسأله پول را بیشتر از دیگر مسائل – به استثنای فرمانروایی خدا – مورد بحث قرار می‌دهد . پیام قران درباره مسائل مالی شفاف است . ما باید به مردم عشق بورزیم و از اشیاء استفاده کنیم نه اینکه به اشیاء عشق بورزیم و از مردم استفاده کنیم . قران به ما می‌اموزد که باید مباشران خوبی برای پولمان باشیم و آن را خردمندانه خرج کنیم . ما نباید اشیاء را بیش از ارتباطها بیاندوزیم زیرا دل ما جایی است که اندوخته‌هایمان باشد . بزرگترین گنجینه‌ای که شما می‌توانید داشته باشید رابطه‌تان با خدا و همراهی است که انتخاب کرده‌اید.
شبیه همه دیگر زمینه‌ها در رابطه زناشویی، ارتباط شما در زمینه‌های مالی اساسی است . پول چیزی جز وسیله‌ای برای مبادله نیست اما استفاده از آن باعث پیچیدگیهای احساسی زیادی مثل عشق، قدرت،‌ روابط خانوادگی و ثروت شخصی می‌شود . برای برخی افراد کنترل کردن پول در خانواده به معنی قدرت داشتن او در خانواده است، پول برای شما به چه معنا است؟
بسیاری از ما چیزهای کمی درباره مدیریت پول آموخته‌ایم . اما بسیاری از مشکلات مالی ما با شناخت از آموخته‌های قران درباره مدیریت پول قابل جلوگیری است . به خدا اجازه دهید که استانداردهای زندگی شما را در زمینه عشق و روش استفاده از پول تعیین کند . طرحی ساده و انعطاف پذیر برای برنامه‌های مالی خود بریزید تا به کمک آن به اهداف و اولویتهایی که با همدیگر تعیین کرده‌اید برسید . به خاطر داشته باشید که این طرحی مشترک است .
روش ساده‌ای برای ثبت محلهای خرج درآمد ابداع کنید . با یکدیگر طوری ارتباط برقرار کنید که احساس کنید با هم دارید برای یک هدف مشترک کار می‌کنید، ارتباط برقرار کردن اساسی است . تصمیم بگیرید که چگونه از کارتهای اعتباری استفاده خواهید کرد . حدها را تعیین کنید و یک فرد بد استفاده کننده از کارتهای اعتباری نباشید . به طور شفاف بودجه‌تان را بین اهداف، اولویتها و ایجاد تغییر در خانواده تقسیم کنید .
اشنايي با احساسات واولويتهاي همديگر:
1. من فکر می‌کنم اعلام کردن ورشکستگی اشکالی ندارد .
2. به نظر من مهم است که برنامه‌ای یرای هزینه‌ها داشته و سعی کنیم آن را رعایت نماییم .
3. من دقیقا می‌دانم که چه دارایی‌هایی را باید بخرم .
4. من معتقدم که باید روزنامه‌ و دیگر چیزها را بازیافت کنیم .
5. به نظر من مهم است که همسر، اعتباری به نام خودش داشته باشد .
6. کارتهای اعتباری باید هرماه تسویه حساب شوند .
7. همه پول ما باید یک جا جمع شود و مشترکا خرج گردد .
8. به نظر من مهم است که ما حسابهای بانکی شخصی داشته باشیم .
9. به نظر من ما باید لیستی مرتب از خواسته‌هایمان داشته باشیم .
10. مسافرت از پس انداز کردن پول مهمتر است .
11. من برای خریدن خانه حاضرم قرض کنم .
12. من فکر می‌کنم باید کسی باشم که پول را کنترل می‌کند .
13. من همه حسابهایم را تا ریال آخر تسویه می‌کنم .
14. من فکر می‌کنم پس‌انداز کردن برای آینده مهم است .
15. به نظر من قمار اشکال ندارد .
16. برای من مهم است که پولی داشته باشم که برای خرج آن لازم نباشد به تو حساب پس بدهم .
17. من از دوستانم پول قرض نمی‌کنم .
18. مردان همیشه باید درآمدی بیشتر از زنان داشته باشند .
19. مرتب پول خواستن از تو، مرا ناراحت می‌کند .
20. من فکر می‌کنم باید بتوانم به دوست یا خویشاوندی پول قرض بدهم بدون اینکه از تو سؤال کنم .
21. وقتی ما به اندازه کافی پول برای رفع نیازهایمان داریم با تو بودن برای من از به دست آوردن پول بیشتر مهمتر است .
22. به نظر من مهم است که حداقل ده درصد درآمدمان را به کلیسا هدیه کنیم .
23. به نظر من مردان نقش اصلی را در برآورده کردن نیازهای خانواده دارند .
24. من می‌خواهم حداقل هر هفته یک بار در رستوران غذا بخورم .
25. من می‌خواهم که ما همیشه مطابق آخرین مدی باشیم که می‌توانیم به دست آوریم .
26. من فکر می‌کنم در صورت نیاز، ما باید به والدینمان در سنین بالا کمک کنیم.
27. من فکر می‌کنم تمام سرمایه‌گذاریهای خانواده را باید شوهر انجام دهد .
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
روابط جنسی:
لمس کردن یا در آغوش گرفتن چیزهایی نیستند که شما باید انجام بدهید آنها کارهایی هستند که باید انجام بدهید تا عشقتان را به یکدیگر نشان دهید . با توجه به اینکه ما می‌دانیم که روابط خوب برای ازدواج خوب لازم است، چیزی که به نظر می‌رسد حداقل زمینه ارتباط ما باشد روابط جنسی ما است .
هیچ کس چه زن و چه مرد نمی‌تواند ذهنها را بخواند . برای برآورده کردن نیازهای یکدیگر هر کدام از شما باید بتوانید خود را راحت و صادقانه در تمام زمینه‌های ارتباطتان توضیح دهید .
سالها جامعه ما *** را چیزی فرض می‌کرده که نباید درباره آن صحبت شود . اگر از *** صحبت می‌شده همیشه د رحالتی همراه با خجالت، فکاهی یا خشن بوده است، یا به عنوان یک وظیفه از آن صحبت شده، چیزی فقط مجبورید که آن را انجام دهید.
ارتباط جنسی شما چیزی فراتر از آمیزش ساده است آمیزش بدون آزادی برای مشارکت و بدون لذت بردن هنوز رابطه جنسی نیست . آنگاه است که یک وظیفه میِ‌شود .
مهم است که بدانید خدا دیدگاه بسیار رفیعی درمورد تمایلات جنسی ما دارد .
بنابراین نیازهایتان را بفمید، چه چیزی شما را خوشحال و راضی می‌کند . درباره حالات و تکرارها و اینکه کجا باید لمس شود و کجا نه صحبت کنید . به همدیگر این آزادی را بدهید که علايق خود را توضیح دهید . از تفاوتها لذت ببرید . نیازهای همسر شما بیان مناسب بودن یا نبودن شما نیست . وقتی شما نیازهای او را پذیرفتید شما آنطور که همسرتان می‌خواهد با او ارتباط برقرار می‌کنید . مهم است که بدانید اگر شما به روابط جنسی علاقه‌مند هستید نباید از آن به عنوان حربه یا جایزه استفاده کنید .
کلید کسب رضایت جنسی گذراندن زمانی برای ارتباط برقرار کردن در طول عشقبازی است این روندی مرحله به مرحله و با نشانه است .
آمادگی راهنمایی کردن و راهنمای شدن به سمت کسب خشنودی بخشی از این روند است، مهمترین راز در خشنودی جنسی خشنود کردن شریکتان است. اگر همراهتان را خشنود کنید او نیز شما را خشنود می‌کند . اگر هردوی شما چنین چیزی را در ذهن داشته باشید آنگاه همه چیز خوب پیش می‌رود . شما می‌فهمید که چه باید بکنید و چه نباید،چه کاری خوشایند است و چه کاری نیست .
مجددا در زیر لیستی از عبارات است که برای شما درست یا غلط است . آنها را تنها، جواب بدهید و سپس برای مقایسه گرد هم آیید . به یاد داشته باشید الآن زمان خجالت کشیدن یا تهمت زدن نیست.
ارتباط برقرار کردن با یکدیگر از طریق عشق :
1. در ازدواج ما، زن همیشه باید آماده برآورده کردن نیازهای جنسی همسرش باشد .
2. اگر من در طول ارتباط جنسی کاری کردم که ناخوشایند بود از همسرم انتظار دارم که به من بگوید .
3. من می‌خواهم که همسرم را خوشحال کنم بنابراین بی‌آلایش و صادقانه صحبت می‌کنم .
4. به نظر من مهم است که بدنمان تمیز باشد .
5. من فکر می‌کنم بعضی فعالیتهای جنسی ناپذیرفتنی است .
6. من اعتقاد دارم که بیشتر دانستن درباره نیازهای جنسی همسرم در غنی کردن ارتباط جنسیمان پس از ازدواج مؤثر است .
7. من معتقدم ما باید ارتباط برقرار کنیم پس باید بدانیم که چه چیزی برایمان خوشایند و چه چیزی ناخوشایند است .
8. من مثل یک بچه از نظر جنسی دست نخورده‌ام .
9. به نظر من مهم است بعد از یک روز جدایی، همدیگر را عاشقانه ملاقات کنیم.
10. من اندکی از *** می‌ترسم .
11. به نظر من برای زن اشکالی ندارد که مرد را در مسیری که او را خوشنود می‌کند هدایت نماید .
12. به نظر من روابط خارج از ازدواج در حالی که همسرم آنها را نمی‌داند اشکالی ندارد.
13. من معتقدم اگر همسرم از کارهای جنسیی که من انجام می‌دهم راضی نباشد به هر حال می‌توانم آنها را ادامه دهم .
14. من معتقدم که کتابها و فیلمهای شهوت‌انگیز برای زندگی زناشویی سالم، مضر است .
15. من از اظهار علاقه (جنسی) در جمع لذت می‌برم .
16. من باید وزن کم کنم .
17. برای زنان اشکال ندارد که فعالیت جنسی را آغاز کنند .
18. من از بوسیدن و در آغوش گرفتن عاشقانه لذت می‌برم .
19. مردان درباره اینکه چگونه همسرشان را خوشنود کنند بیشتر از زنان می‌دانند .
20. من معتقدم این وظیفه مرد است که فعالیت جنسی را کنترل کند .
21. من دوست دارم که گاهی اوقات بدون انجام آمیزش، رابطه داشته باشم .
22. من وقتی برهنه هستم خجالت می‌کشم .
23. من تظاهر به ارگاسم (برانگیختگی جنسی ) خواهم کرد .
24. من درباره اینکه واقعا چگونه همسرم را از نظر جنسی خوشنود کنم گیج هستم .
25. من مبتذل صحبت کردن را در طول *** دوست دارم .
26. *** فقط باید در حالاتی مورد تأیید مذهب صورت پذیرد .
27. من اگر از نظر جنسی خوشنود نشوم آن را ابراز نخواهم کرد .
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا نوبت سؤالات ساده و پيش پا افتاده ای است که گاهي عميق ترين زواياي شخصيت فرد را بيان مي كنند. حتي با طرح با چنين سؤالاتي مي توانيد از دروني ترين احساسات طرف مقابل با خبر شويد. اما مسئله اينجاست كه غالباً، از همديگر سؤال نمي كنيم.
زمان را از دست ندهيد. كارشناسان مشاوره درماني و خبرگان اهل فن با دقت تمام اين سؤالات را تنظيم كرده اند.
همه چيز به اختيار شماست. مي توانيد بي درنگ، پاسخ دهيد يا ساعتها بر سر هر سؤال بحث و گفتگو كنيد. ما فقط مي گوييم هيچ اجباري در كار نيست. لازم نيست سؤالي را كه نمي خواهيد بپرسيد!
خود را در كمال آرامش و راحتي قرار داده و شروع كنيد.
هيچكدام از طرفين نبايد حتي احساس كنند كه نوبت اعتراف است.
-به نظرت من خودم را خوب مي شناسم؟
-چرا از من خوشت مي آيد؟
-واقعاً چيزي از من ياد گرفته اي؟
-فكر مي كني اگر قرار باشه با هم سفر بريم، كجا را انتخاب مي كني؟
-قشنگ ترين خاطره اي كه از رابطه مون داري، چيه؟
-وقتي با هم دعوامون مي شه، چه حسّي داري؟
-به نظرت مشاوره چيه؟ واقعاً بهت كمك مي كنه؟ يا مي تونه به من كمك كنه؟ اصلاً شده تا به حال فكر مشاوره به سرت بزنه؟
-دوست داري چه لباسي بپوشي؟نظرت راجع به طرز لباس پوشيدنم چيه؟
-چكار بايد بكنم تا زندگي مون بهتر و راحت تر بشه؟ به نظرت چه تغييري بايد تو زندگي مون اتّفاق بيفته تا حال بيشتري داشته باشه؟
-به عقيده تو به عنوان شريك زندگي، چيزي هست كه به خاطرش فداكاري و گذشت كني؟
-فكر مي كني تو مواقع بحراني، چقدر از پي مشكلات برمي يام؟
-تا حالا تونستم به مشكلات بين خودمون غلبه كنم؟
-به نظرت چكار كنم كه زندگي لذّت بخش تر بشه؟ به عقيده ات تغييري هست كه لازم باشه؟
-چكار كنم كه از كارم بيشتر لذّت ببرم؟ خيال مي كني كار خاصي از دستم برمي ياد؟
-واقعاًراهي هست كه از رابطه مون بيشترو بهتر لذّت ببريم و آرامش بيشتري داشته باشيم؟
-موضوعي هست كه دلت نخواد با من در ميان بذاري؟چرا از اين موضوعات ناراحتي؟مي توني خيلي راحت اونارو با كسان ديگه اي در ميان يگذاري؟
-اصلاً موضوعي بوده كه دلت خواسته باشه بيشتر و راحت تر و آزادانه تر راجع به اون حرف بزنم؟
-يادت مي ياد اولين باري كه منو ديدي، از چي خوشت اومد؟
-اون جذابيت طي اين مدت تغييري كرده؟
-فكر مي كني چكار بكنيم كه رابطه مون بهتر بشه؟
-به نظرت بهتر نيست كمي به خودم برسم، بلكه جذابتر بشم؟
-فكر مي كني از خيلي جهات شبيه خونواده ام هستم؟ به نظرت بيشتر به كي رفتم؟بگو از چه لحاظ؟
-اگه فقط يك جمله فرصت داشته باشيم تا به هم بگيم، تو چي مي گي؟دلت مي خواد من چي بگم؟
-به نظرت رابطه مون چقدر ما را به اهدافمون نزديك مي كنه،يا دور مي كنه؟
-از شريك زندگي ات چه انتظارات اساسي داري؟
- خصوصيت من كه خيلي مجذوبت كرده رو بگو؟ 5 خصوصيتي كه باعث عصبانيت تو ميشه رو بگو؟
-واقعاً براي موفقيت هاي آينده بايد يبشتر تلاش كنيم، با اينكه فكر مي كني زندگي خودش روبراه مي شه و زمان همه چي رو درست مي كنه؟
-آيا تو شخصيت من، خصوصيتي هست كه در زندگي، مشكل ساز باشه؟ در مورد شخصيت تو چي؟
-اينقدر با من راحت هستي كه حتي جلوي من گريه كني؟ به نظرت اگر من گريه كنم تو هم گريه ات مي گيره؟ گريه من چقدر روي تو اثر داره؟
-اصلاً من تو رو ياد پدر يا مادرت ميندازم؟چيزي در شخصيت من مي بيني كه تو رو ياد گذشته بيندازه، مثلاًياددوستان نزديك يا عشق قديمي اي بيفتي؟
-چقدر گذشته، شبيه به هم هست؟ و اين مي تونه رابطه مون روبهتر و محكم تر كنه؟ و چيزي هست كه تفاوتش باعث بشه ما تو زندگي با هم مشكل پيدا كنيم، مثلاً تفاوت در ارزشها، اعتقادات ديني، فرهنگ، آداب و رسوم، علا ئق، تجربيات خانوادگي و يا فاميلي؟
-شده تا حالا پيش بياد كه دلت بخواد تنها باشي؟ تحت چه شرايطي؟
-اگه من بخوام به علا ئق خودم بيشتر برسم خوشحال مي شي؟ حتي با اين فرض كه باعث بشه رابطه مون كمتر بشه؟
-اگه تو زندگي با من موفق نشي، براي نجات زندگي مون چيكار مي كني؟ مشاوره درماني مي كني؟روش زندگي ات رو عوض مي كني؟شخصيتت رو تغيير مي دي؟چقدر انعطاف پذيري؟35
-مي توني از حركات من متوجه احساس من بشي؟ وقتي سكوت مي كنم، چه چيز من توجه تورو جلب مي كنه؟به نظرت من تو ارتباط با مردم موفقم؟ از چه لحاظي در برقراري ارتباط با ديگران موفق هستم و از چه لحاظي ضعف دارم؟
-به نظرت استعداد من تو چي بيشتره؟ آيا تو هم، همين استعدادها رو داري؟ اگه نداري، دلت مي خواست تو هم داشته باشي؟
-به نظرت چقدر من مي تونم در حل مشكلات و كشمكش هاي زندگي تو، مثمر ثمر باشم؟ تحت چه شرايطي براي حل مشكلت به من رجوع مي كني؟
-چطور مي توني كمكم كني تا آدم بهتري بشم؟
-نقش تو در زندگي من چقدر مهمّه؟ اصلاً ممكنه بدون تو هم زندگي من خوب و موفق از آب در بياد؟
-نظرت راجع تيپ من چيه؟ از چه لحاظ من جذاب هستم؟
-كدام كار من ممكنه باعث ناراحتي تو بشه؟
-فكر مي كني معمولاًحرفات رو مي گيرم؟ چقدر تو رو درك مي كنم و از چه لحاظ نقطه ضعف دارم و بايد بيشتر كار كنم؟
-اگه نتونيم بچه دار بشيم، دلت مي خواد بچه اي رو به فرزندي قبول كنيم؟اگه بتونيم بچه دار بشيم چي؟چطوره اگه حتي بتونيم بچه دار بشيم اين كار رو بكنيم و بريم از پرورشگاه بچه بياريم؟
-آيا ميتوني تنهايي سفر بري؟ مثلاً اگر پول كافي نداشته باشيم و علا ئق مون هم با هم فرق داشته باشه، تنهايي سفر مي ري يا سعي مي كني با هم به توافق برسيم؟
-از چه لحاظ ما به هم شبيه هستيم؟ از چه لحاظ با هم فرق داريم؟ دلت مي خواست بيشتر به هم شبيه بوديم يا اينكه بيشتر با هم فرق داشتيم؟
-به نظرت چه كتاب يا فيلمي رو من مي تونم بخونم يا ببينم؟ چرا اين كتاب يا فيلم رو به توصيه مي كني؟
-به نظرت اگه ديدگاههاي سياسي مون با هم كاملاًفرق داشته باشه، تو تحمل مي كني؟ موضوعي هست كه فكر كني جداً بحران ساز خواهد بود؟
-به نظرت آينده زندگي مون چطوره؟ خيال مي كني مي تونيم بيشتر و بهتر ادامه بديم؟چه خيالاتي براي آينده چه تنها و چه با من در سرت هست؟
-اگه مجرد باشي زندگي ات چقدر فرق مي كرد؟ اين اوقاتي را كه با هم سر كرديم، چطور سر مي كردي؟
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوالات در زمينه خاطرات
-در كودكي با چه كسي هم بازي بودي؟چه خاطره جالبي از اين رابطه به ياد داري؟
-برام از بهترين جشن تولّدت بگو.
-همچنان كه بزرگ و بزرگ تر مي شدي، روابت كودكانه ات چقدر تغيير مي كرد؟آيا از دوستان دوره كودكي هنوز با كسي رابطه داري؟
-بزرگترين دعوايي كه تا به حال تو زندگي كردي كي بوده؟ زدو خورد فيزيكي بئده يا يه جنگ احساسي؟ چطور از پس اون براومدي؟
-شده تا به حال غير منصفانه متهم به انجام كاري بشي؟ چطور از اين موضوع خلاص شدي؟
-آيا پدر، مادرت عاشق هم بودند يا هستند؟ عشقشون نسبت به هم چطور بود يا هست؟
-از چه لحاظ رابطه والدينت موفقيت آميز بود؟ چه كمبودهايي رو رد رابطه شون حس مي كردي؟
-نگاه تو نسبت به اندام و خصوصيتات فيزيكي ات از دوره كودكي تا به حال چقدر تغيير و رشد كرده است؟ نظرت راجع به خصوصيات جسماني خودت را طي دوره هاي مختلف زندگي به ياد داري ؟
-چه كار غرور آميزي تو زندگي ات انجام دادي؟
-به عنوان يه بچه اسباب بازي، عروسك و يا پوششي براي امنيت خودت داشتي؟ چي از اون به ياد داري؟
-به عنوان يك كودك، تا به حال دوست خيالي داشتي؟
-بازي مورد علاقه ات در دوران كودكي چهي بوده؟ شده بود كه بازي اسمي رو از خودت بسازي يا اينكه به بازي هايي كه بقيه بچه ها مي كردند مشغول مي شدي؟
-تا حالا قانون شكني كردي؟ اگه اينطوره، بازم اين كارو مي كني؟ فكر مي كني قانون ناعادلانه اي وجود داره؟ يا قانوني هست كه براي زير پا گذاشتن باشه؟
-بر آن از اولين خاطره اي كه بي مقدمه از دوران كودكي ات به ذهنت مياد بگو، مهم نيست چي باشه.
-خاطره اي از دوران كودكي ات راجع به حيوونا داري؟
-سخت ترين درس مدرسه ات چي بوده؟ چرا فكر مي كني با اون درس مشكل داشتي؟حالا نظرت چيه، الآن اون درس رو دوست داري؟
-سخت ترين درسي كه مجبور بودي بيرون از مدرسه ياد بگيري چي بود؟ آبا به يه امر ملموسي نظير ياد گيري مهارتي حرفه اي، درگير بودي يا موضوع مسأله اي ناملموس تر مثل ياد گيري اشتراك احساسي بود؟
-ترانه اي هست كه احساسات را برانگيزد؟ اين ترانه ها چه چيزي را به ياد تو مي اندازند؟
-بويي هست كه تورو ياد گذشته بيندازه؟ چه خاطره اي از اين رايحه داري؟
-بهترين خاطره اي كه از دوران دبيرستان داري، چيه؟
-برام از بدترين اوقات دوران جوانيت بگو.
-چي باعث شد، در مورد راه آينده ات پس از تموم شدن تحصيلات دبيرستاني تصميم بگيري؟ در اون مقطع از زندگي ات، كسي بود كه نقش به سزايي در انتخاب راه زندگي ات داشته باشي؟
-وقي كه بچه بودي دلت مي خواست كه چه كاره بشي؟
-بهترين هديه اي كه گرفتي چي بود؟ چند سالت بود؟ چرا اينقدر اون هديه رو دوست داري؟
-خاطراتت رو مرور كن و بهم بگو به كدوم يك از اولين خاطراتت، اعتقاد داري؟
-چيزي راجع به دعواي پدر و مادرت در دوران بچگي ات يادت مي ياد؟ چه حالي پيدا مي كردي وقتي شاهد جروبحث شون بودي؟
-در دوران كودكي به كدوم يك از والدينت نزديكتر بودي، پدريا مادر؟ آيا اين رابطه در طول زمان عوض نشده؟ حالا به كدومشون نزديكتري؟
-اولين دفعه اي كه سيگار كشيدي، اگه بوده، كي بوده؟ چي باعث شد اين كار رو بكني؟
-اولين دفعه اي كه لب به مشروب زدي كي بود و چه واكنشي داشتي؟
-به عنوان يه نوجوان تعطيلات آخر هفته رو چه كردي؟
-برخورد پدر و مادرت با هم چطور بود؟پدر و مادرت چند سالشون بود كه با هم ازدواج كردند؟ چي از عروسي شون مي دوني؟
-در دوران كودكي، چه كار جالبي دوست داشتي براي خانواده ات انجام بدي؟
-جذّاب ترين تعطيلاتي كه داشتي كي بود؟ از چه نظر اين تعطيلات برات جالب بود؟
-برام راجع به يه تجربه كه با يكي از اعضاي خانوادت داشتي حرف بزن. دلت مي خاد همين تجربه رو با بچه هات و يا بستگانت باز داشته باشي؟
-شرمسارترين اتفاقي كه برات افتاده چي بوده؟
-در چه مقطعي از زندگي ات خيلي راضي بودي؟ آيا در اون دوره هم متوجه اين امر شده بودي يا اينكه بعداً فهميدي؟
-تا حالا تئاتر بازي كردي؟ ازش لذّت بردي؟ اگه موقعيتش پيش بياد بازم دلت مي خوادبازي كني؟
-يه خاطره از مادر بزرگ يا پدر بزرگت برام بگو، چي از اونا ياد گرفتي؟
-چيزي هست كه خاطره اي احساسي را در تو زنده كنه؟
-به عنوان يك بچه از چه حيوون خطرناكي مي ترسيدي؟
-در كوكي چه خاطره اي از كتاب خواني به همراه پدرو مادر و يا ديگران تو ذهنت مونده؟ آيا كتاب خاصّي رو علاقه داشتي؟ چه نكته خاصي در اون كتاب بود؟
-وقتي ياد مادرت در دوران بچگي مي افتي چه حسّي داشت؟ آيا شاد بوديا اينكه غالباً افسرده؟ اين حس وحال طي زمان هم تغيير كرده؟
-احمقانه ترين كاري كه در دوره نوجوانيت كردي چه بود؟
-در طول دوران كودكي ات، پدرت چه برتري ذهني خاصي داشت؟ پيش اومده بود كه اين امتياز چه مثبت و يا منفي تو رو تحت تأثير قرار بده؟
-يكي از جذّابترين خاطره ها و يا داستانهايي كه درباره بستگانت داري رو برام تعريف كن.
-اگه پيش بياد و به اولين روز دبيرستان و يا كالج برگردي، براي بهتر شدن چه كاري مي كني؟ چه تغييري مي كني؟ چطور با اين تجربه كنار مي آيي؟
-آيا پيش اومده بود كه قصد فرار از خونه به سرت بزنه؟ آيا عملي هم كردي؟موضوع چطور فيصله يافت؟
-در اون دوره درگيري فيزيكي هم با كسي پيدا كردي؟ شرايط دعوا چطور بود؟ آخر قضيه چي شد؟
-برام از موقعيتي بگو كه حس كردي از جمع كنار گذاشته شدي، چه عاملي باعث شد كه به اين حس برسي؟
-به عنوان يك كودك، تعطيلات چه مفهومي برات داشتند؟ كدوم تعطيلات برات معنادارتر و بهتر بودند؟
-پدر و مادرت براي اينكه از زندگيت بهتر لذت ببري، چه كاري كردنند؟ و در دوره كودكي چه سرگرمي اي برات فراهم كردند؟ چقدر سعي كردند تا ذهنت را روشن كنند؟واكنش تو چطور بود؟
!
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوالات در زمینه عواطف و رویاها
-تا حالا شده ديوونه بشي و يا اينكه كنترلت رو از دست بدي؟
-بزرگترين ترس تو در زندگي چيه؟ از اين ترس، نگراني؟ به خاطرش گريه هم مي كردي؟
-تا به حال به صداي دروني خودت، چه مثبت يا منفي، گوش دادي؟ تحت چه شرايطي؟
-به من بگو تا حالا شده از شدّت عصبانيت آسيب پذير بشي؟ فكر ميكني چرا چه چيزي عامل اينهمه عصابانيت بوده؟
-وقتي كه احساس مي كردي عصباني هستي اي ناش ياز برداشت شخصي تو بوده يا خير؟ چه طور اين احساس بروز كرده و چطور به اين احساس غلبه كردي؟
-در كجا بيشتر احساس آرامش داري، در شهر يا روستا؟
-محيط اطرافت براي اين كه به تو آرامش ببخشد،بايد چه ويژگي هايي داشته باشد؟ به عنوان مثال در كنار دريا راحتتري يا در كوهستان؟
-كسي در زندگي تو بوده كه آنقدر به تو بدي كرده باشه كه نتواني او را ببخشي؟ تحت چه شرايطي؟
تا حالا شده ديوونه بشي و يا اينكه كنترلت رو از دست بدي؟
-بزرگترين ترس تو در زندگي چيه؟ از اين ترس، نگراني؟ به خاطرش گريه هم مي كردي؟
-تا به حال به صداي دروني خودت، چه مثبت يا منفي، گوش دادي؟ تحت چه شرايطي؟
-به من بگو تا حالا شده از شدّت عصبانيت آسيب پذير بشي؟ فكر ميكني چرا چه چيزي عامل اينهمه عصابانيت بوده؟
-وقتي كه احساس مي كردي عصباني هستي اي ناش ياز برداشت شخصي تو بوده يا خير؟ چه طور اين احساس بروز كرده و چطور به اين احساس غلبه كردي؟
-در كجا بيشتر احساس آرامش داري، در شهر يا روستا؟
-محيط اطرافت براي اين كه به تو آرامش ببخشد،بايد چه ويژگي هايي داشته باشد؟ به عنوان مثال در كنار دريا راحتتري يا در كوهستان؟
-كسي در زندگي تو بوده كه آنقدر به تو بدي كرده باشه كه نتواني او را ببخشي؟ تحت چه شرايطي؟
-نااميد كننده ترين و دلسر كننده ترين تجربه زندگي تو چي بوده؟ چطور به اون غلبه كردي؟
-يكر از مواقعي كه به گريه افتادي رو برام تعريف كن. معمولاً چقدر گريه مي كني؟
-چي به تو احساس امنيّت و اطمينان مي بخشه؟
-فكر مي كني خودت رو خوب مي شناسي؟
-آيا تا به حال به عقيده خودت، ميل بچه گانه ويا احمقانه اي داشته اي؟
-شده تا حالا به اين ميل و آرزو عمل هم بكني؟ مشكلي در زندگي داشتي كه نتوني به طور احساسي و يا فيزيكي از پس اون بر بيايي؟
-چطور با عصبانيتت كنار مي يايي؟ در شرايط مختلف فرق مي كنه؟
-تا به حال فكر و يا احساسي داشتي كه اگر بهش عمل مي كردي نتيجه خطرناكي داشت؟
-تا به حالا به خودكشي فكر كردي؟ چه احساسي داري؟ نظرت راجع به مردمي كه از اين راه را انتخاب مي كنند، چيه؟
-تا به حال پا روي احساسات گذاشتي؟ به نظرت كار درستي كردي؟ نتيجه اش چه بوده؟
-به راحتي و با آرامش مي توني در برابر جمعيت حرف بزني؟ به نظرت كدوم بهتره صحبت كردن در جمع چند نفر دوست و يا گروه كثيري از آدمهاي غريبه؟ تا حال تجربه اي هم در اين زمينه داشتي؟
-وقتي خيلي دلشوره داشتي، دست به كاري هم زده اي؟ چي شده؟
-عقيده ات راجع به عشق در طول اين سالها عوض شده؟ الآن چه تعريفي از عشق داري و قبلاً چه نظري راجع به عشق داشتي؟
-به نظرت، آيا هميشه بايد با واكنش فيزيكي ابراز عصبانيت كرد؟ تحت چه شرايطي؟
-تا حالا شكست رو تجربه كردي؟ چطور به درد ناشي از اين احساس غلبه كردي؟
-فكر مي كني در شرايط فوريتي چقدر اعتماد به نفس داري و مؤثر عمل كني؟ تا به حال درگير بحران شدي؟ چطور به اون غلبه كردي؟
-آيا تا به حال حيواني را كه دوست داشتي، مرده؟ چه احساسي از مرگش بهت دست داده؟
-تا حالا افسرده شدي؟ چه حالي پيدا كردي؟چقدر افسردگي ات طول كشيده؟
-تا حالا به چند نفر گفتي عاشقتم ؟ آيا نظرت بعداً عوض شده؟ يا اين كه همينطوري بهشون گفتي كه عاشقشوني؟
-در اين برهه از زندگي آيا فكر ميكني توانايي و بلوغ عاتفي يك ازدواج موفق را داري؟ اگر اينطوره كي به اين نتيجه رسيدي؟ و اگه اين طور نيست، كي فكر مي كني به اين احساس برسي؟
-نظرت راجع به مراجعه به دكتر چيه؟ آيا بيماري خاصي هست كه ازش بترسي؟
-از چه حيووني مي ترسي؟ از وقتي جون بودي تا حالا چقدر نظرت راجع به حيوونها عوض شده؟ وقتي بچه بودي از حيووني مي ترسيدي؟
-به نظرت آدم بهتره منطق داشته باشي يا احساس؟ چرا؟
-آيا شده تا حالا به آرزويي برسي و از اون پشيمون شده باشي؟
-آيا شده تا حالا با مشاهده تأثير كاري، از انجام اون كار احساس پشيموني كرده باشي؟
-خوابهاي رنگي رو بيشتر دوست داري يا خوابهاي سياه و سفيد را؟ چه رنگي در خوابهايت بيشتر تأثير گذار هست؟
-آيا روزها را هم رؤيا مي بيني؟ چه خواب و خيالي رو بيشتر دوست داري؟
-آيا خوابي هست كه مرتب ببيني؟ اي خوابها در طول زمان چه تأثير ي روي تو داشته اند؟ آيا اين خوابها را دوست داري يا اينكه آزار دهنده هستند؟
-تا حالا پيش اومده كه خوابهايت، درست از آب دربيان؟
-بدترين كابوسي كه تا حالا ديدي چي بوده؟ آيا فقط يك بار اين كابوس را ديدي يا اين كه تكرار شده؟
-ايا شده خوابهات درس مهمي راجه به زندگي و يا نتيجه اي به تو بدهند؟
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوالات در زمينه اهداف و خيالات
-اگر الآن فرصت تجربه داشته باشي، چه تجربه اي را مي پسندي؟ اگر شانس، ماجراجويي داشته باشي چه چيزي را ترجيح مي دهي سفر دور دنيا، پرش از آسمان يا پرواز با گلايدر؟ شايد هم دلت بخواهد كار فكري بكني مثلاً يادگيري زبان جديد و يا حتي تماشاي بازي؟
-اگر زندگي تو را به صورت تئاتر در بياورند چه خواهد بود؟ يك درام؟ يك نمايش موزيكال؟و يا كمدي؟
-چه آرزويي در دوران كودكي داشتي؟ آيا اين آرزو بيشتر شده يا اينكه ديگر آن را نمي طلبي؟به نظرت آدم بايد نسبت به آرزوهايش محتاط تر عمل كند؟
-دلت مي خواست چه استعدادي داشتي؟
-اگر فرصت رئيس جمهور به تو مي دادند، قبول مي كردي؟
-اگر تو انتخابات برنده مي شدي چه كاري براي كشور مي كردي؟
-اگه به تو مي گفتند يك سال از زندگيت رو داوطلبانه در يك مؤسسه خيريه كار كني، دلت مي خواست وقف چه كاري كني؟
-اگه مجبور مي شدي كارت را عوض كني، چه شغلي رو انتخاب مي كردي؟
-اگه مشهور مي شدي دلت مي خواست به چي شهرت داشته باشي؟ آيا از مشهور بودن لذّت مي بردي يا اينكه فكر مي كني مزاحم زندگي شخصي تو بشه؟
-از اهداف آينده ات برام بگو. واسه رسيدن به اين اهداف چه بايد بكني؟
-اگه خداي ناكرده كر، لال و يا كور بشي كدوم رو ترجيح مي دي؟ كدوم عادت برات خيلي سخته؟
-اگه در بستر مرگ باشي، دلت مي خواد چه كسي كنارت بياد و بهت آرامش بده؟
-اگه به اون دنيا اعتقاد داري، دلت مي خواست بعد از مرگت چه كسي رو اول ببيني؟ چرا؟
-اگه بگن خالكوبي كني؟ چه طرحي رو مي پسندي؟ احساست راجع به خالكوبي دائمي چيه؟
-اگه بهت بگن يه تغييرات دائمي تو فيزيك بدنت بدي، كجا رو دوست داري عوض كني؟
-چقدر ماديات برات مهمّن؟ چه نقشي تو زندگيت دارن؟ چقدر پول دلت مي خواد در آينده به دست بياري؟ به نظرت چقدر زمان و فرصت زندگي رو براي به دست آوردنش بايد فدا كني؟
-به جز نيازهاي اساسي مثل سر پناه و غذا و لباس، در آينده پولت رو خرج چه چيزهاي ديگه اي مي كني؟
-اگه قرار باشه به شهر ديگه اي بري، چه شهري رو انتخاب مي كني؟
-خونه ي رؤياي تو چه خصوصياتي بايد داشته باشد؟
-اگه مجبور باشي سه تا از تعلّقات رو براي نشون دادن شخصيّتت انتخاب كني، چه چيزي رو انتخاب مي كني؟به كدوم دوره تاريخي علاقه داري؟ اگه تو اون دوره تاريخي باشي دلت مي خواد كجا زندگي كني؟ جاي چه كسي باشي؟ چطور اوقاتت رو بگذروني؟
-اگه قرار باشه سر كلاس بري و درس بدي، چه موضوعي روانتخاب مي كني؟ اگه فقط يه روز ديگه زنده باشي، اون روز را چه مي كني؟
-اگه يه روز تماماً متعلق به خودت باشه و تنهايي بخواهي سر كني ، چيكار مي كني؟ آيا اين تجربه برات لذّت داره يا اينكه احساس تنهايي مي كني؟ فكر مي كني چند ساعت بتوني تنهايي رو تحمل كني؟
-اگه شانس اينو داشته باشي كه يك كارشناس خبره باشي، دلت مي خواد تو چه رشته اي باشه و چرا؟
-اگه خونه و تعلّقات رو از دست بدي چه حالي پيدا مي كني اگه فقط سه چيز رو بتوني حفظ كني، چه چيزهايي رو انتخاب مي كني؟
-اگه بهت بگن يك فيلمنامه بنويسي و كارگرداني كني، چه موضوعي رو انتخاب مي كني؟ چه بازيگري رو انتخاب مي كني و دوست داري ماجراها كجا اتفاق بيفته؟
-اگه فضاي كافي در اختيار داشته باشي، دوست داري چه حيووني رو نگهداري كني؟ كدوم حيوون اهلي رو دوست داري؟
-اگه يكسال بهت فرصت بدن دنبال چيزي كه مي خواي باشي، چه چيزي رو انتخاب مي كني؟
-اگه فرصت قهرماني در ورزشي رو داشته باشي، چه ورزشي رو انتخاب مي كني؟
-اگه حقوق تمام شغلها يكي بود، چه شغلي رو انتخاب مي كردي؟
-اگه يه فوق قهرمان بودي، دلت مي خواست چه هنري داشته باشي؟
-اگه قرار باشه واسه سال جديد تصميم جديد بگيري، چه تصميمي مي گيري؟
-يه روز تابستون رو چطور سر مي كني؟
-اگه پول و وقت كافي داشته باشي چه مهارت هنري رو انتخاب مي كني؟
-به نظرت بدترين نوع مرگ چيه؟ به نظرت راحت ترين مرگ چيه؟ اگه حق انتخاب داشته باشي، دلت مي خواد به همين صورت بميري؟
-اگه صد هزار دلار بهت بدن كه تو كاري سرمايه گذاري كني، چه كاري رو انتخاب مي كني؟ اگه پول برات مهم نباشه، روزت رو چطوري مي گذروني؟
-به نظرت چه ماشيني به تيپت مي خوره؟
-اگه پول واسه شروع يه كار جديد داشته باشي، به چه تجارتي مي زني؟ چرا؟
-اگه بدوني نمي گيرنت، واسه صد هزار دلار ،ماشين مي دزدي ؟ واسه يك ميليون دلار چطور؟
-اگه بدوني با دزديدن يه قطعه جواهر نفيس از يه خونه، تموم مشكلات مال ات براي هميشه حل مي شه، اين كارو مي كني؟
اگه خونه يكي از آشناهات باشه، چطور؟
-اگه پول كافي واسه به راه انداختن يه پارتي براي دوستانت داشته باشي چيكار مي كني؟ كجا مهموني مي گيري؟ براي چه موضوعي مهموني مي دي؟
-اگه پول برات مهم نباشه، آيا دست به عمل جراحي پلاستيك رو خودت مي زني؟ چرا؟ چرا نه؟
-اگه قرار باشه يه بار ديگه زندگي كني دلت مي خواد چه جور آدمي باشي؟ كجا اقامت داشته باشي؟ بازم همين تصميمات رو مي گيري؟
-اگه قرار باشه يه كتاب بنويسي، چه موضوعي رو انتخاب مي كني؟ دلت مي خواد رمان بنويسي يا يه كتاب غير داستاني؟
-چه رؤياهايي براي بچه هات در سر داري؟
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوالات در زمينه ارتباط با ديگران
-در مورد تربيت و نحوه بزرگ شدنت چه نظري داري؟ آيا پدر و مادرت تربيتت كرده اند يا نا موفق بوده اند؟
-دلت مي خواست شيوه زندگي ات شبيه پدر و مادرت باشه يا دوست داري خيلي فرق داشته باشه؟
-پدر و مادرت به خوبي از پس مشكلاتشون برمي اومدند؟
-مهمترين مشكلشون تو رابطه زناشويي چي بود؟تونستن مسأله رو حل كنند؟
-آيا عقايد پدر و مادرت رويت هم تأثير گذاشته؟ به نظرت تو با تعصب بزرگ شدي؟ اگه اينطوره چطور با اين مسئله كنار اومدي؟
-تو بيشتر به پدرت رفتي يا مادرت؟ از چه لحاظي شبيه پدرتي واز چه لحاظي شبيه مادرت؟
-چه نكات منفي از روابط خانوادگي در تو اثر گذاشته؟
-چه نكات مثبتي از روابط پدر ومادرت ياد گرفتي؟
-آيا پدر و مادر و فاميلتون رسم و رسومات خاصي داشتند؟تو بچه هات رو به ادامه اين رسم ورسومات ترغيب مي كني؟
-مهمترين درسي كه پدرت به تو آموخته چي هست؟ چه چيزهاي ديگه اي از اون ياد گرفتي؟
-چه چيز مهمي از مادرت آموختي؟ ديگه چي به تو ياد داد؟
-پدرت نسبت به مادرت تو رو بيشتر دوست داشت يا بر عكس؟
-وقتي رفتار ناشايستي از تو سر زد، پدر و مادرت چطوري ادبت مي كردند؟ فكر مي كني روش اونا درست بود؟نظرت راجع به تنبيه فرزندانت چيه؟
-به كي توي خونواده حسوديت مي شد؟چرا به اون حسات مي كردي؟
-وقتي بستگانت پير مي شوند، چرا بايد از اونا مراقبت كني؟ نظرت راجع به خانه سالمندان چيه؟ خودت اگه پير بشي، دلت مي خواد ببرنت خونه ي سالمندان؟
-رابطه ات با خواهر و برادرهات چطوره؟ به نظر تو ترتيب تولد بچه ها در شكل گرفتن شخصيت اونا داره؟ اگه اينطوره، از چه لحاظ؟
-به فرزندان و بستگانت چه نصيحتي مي كني؟
-در حال حاضر بهترين دوست تو كيه؟ چرا اينقدر با اون صميمي هستي؟
-فكر مي كني خصوصيات يك دوست چي بايد باشه؟ كدوم يك از دوستانت چنين خصوصياتي را دارند؟
-آيا از دوستانت كسي هست كه خصوصيتي داشته باشهد كه تو به آن رشك بورزي؟ و آيا فكر مي كني خودت بتوني چنين خصوصيتي را داشته باشي؟
-به نظرت موفق ترين دوست تو كيه؟ از چه لحاظ موفق هست؟ دلت مي خواست تو هم موفق بودي؟
-چي از دوستانت ياد گرفتي؟ اصلاً به نوعي دلت مي خواست عين اونا باشي؟ يا از اينكه عين اونا نيستي خوشحالي؟
-دوستي داري كه وقت مشكلات به اون اعتماد داشته باشي و بتوني به نظراتش اعتماد كني؟ چرا به اين فرد اعتماد داري؟ تا حالا چه نصيحتي به تو كرده كه مفيد بوده؟
-آيا با عشق قديمي خود هنوز رابطه دوستانه داري؟
-تا به حال مشكل روحي پيدا كردي؟ اين مشكل را چطور حل كردي و بر اون فائق شدي؟
-احمقانه ترين كاري كه در حق كسي كه دوستش داري انجام دادي چي بوده؟
-ضرب المثل دوري آدم رو عزيزتر مي كنه را قبول داري؟ اين كار رو هم تجربه كردي؟
-آيا بيشتر دلت مي خواد با كساني كه شبيه خودت هستند رابطه برقرار كني يا اونايي كه كاملاًبا تو فرق دارند؟
-آيا تا به حال رابطه دوستي برقرار كرده ايكه از آن پشيمان باشي؟
-بدترين كاري كه دوست تو در حقت انجام داده چي بوده؟
-به نظرت كساني كه واقعاً همديگر رو دوست دارند، هيچ وقت با هم دعواشون نمي شه؟
-اگه مجرد و تنها بودي براي پيدا كردن يك شريك زندگي خوب، چه قدمهايي برمي داشتي؟
-به نظر تو يه رابطه خوب چه نوع رابطه اي هست؟
-تا حالا براي جلب احساسات كسي، دست به بازي هم زدي؟
-براي اينكه به كسي اعتماد كني، طرف چه خصوصياتي بايد داشته باشد؟
-به نظر تو كساني كه عاشق هم هستند بايد كاملاً با هم روراست باشند؟
-اگه اينطور نسيت، بگو كي و چه مواقعي آدم مي تونه حقيقت رو پنهان كنه و يا تغيير بده؟
-قبول داري كه هر دو طرف يك رابطه دوستانه در تمامي مراحل نسبت به تمامي مشكلات و مسائل پيش آمده، مسئوول هستند؟تا به حال موقعيتي پيش آمده كه فقط طرف مقابل را مقصر بدوني؟ يا موقعيتي پيش اومده كه فقط خودت رو مقصر بدوني؟
-تا به حال اتفاق افتاده كه بفهمي از لحاظ احساس به من وابسته اي؟
-ازاون لحظه چه خاطره اي داري؟
-ميتوني تصور كني كه زندگي ات رو بايد براي كسي يا چيزي فدا كني؟ به عنوان مثال، به دنبال يك عشق واقعي حاضري تا دور دستهاي جهان سفر كني؟ يا حتي حاضري به خاطر يك شغل خوب خانه و زندگي ودوستانت را ترك كني و به جاي ديگري بروي؟
-اگه به تو بگويند آگهي راجع به خودت بنويسي، چه خواهي نوشت؟ به نظرت عيب وايراد فيزيكي در تو هست؟ اگه اينطوره، بگو چه ايرادي داري؟
-بدترين كاري كه براي جلب نظر ديگران و تأييد آنها انجام داده اي چه بوده؟
-بد نيست براي جواب دادن به اين سؤالات، خاطرات دوران دبيرستان را مرور كني.....
-به نظرت تو شايسته رسيدن به اون چه بهش اعتقاد داري هستي و اعتماد به نفس لازم را داري؟ بگو در چه موردي؟ در چه مواقعي بوده كه موفق نشدي؟
-قشنگ ترين گريه اي كه در عمرت كرده اي كي بوده؟ براي كس ديگري گريه مي كردي يا اينكه خودت تنها بودي؟
-دوست داري بچه هايت چگونه بچه هايي باشند؟
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوالات در زمينه تجربيات زندگي و اعتقادات
-بهترين جنبه شخصيتي تو چيه؟
-بدترين ويژگي شخصيتي تو چيه؟ چرا؟ به نظرت چه چيزي باعث مي شه كه زندگي ارزش داشتهباشه؟دلت مي خواد بعد از مرگ چي از خودت به جا بذاري؟ آيا چيز خاصي هست كه فكر كني به دنيا خدمت خواهد كرد؟ دوست داري بعد از مرگت مردم به چه خاطر تو رو به ياد داشته باشند؟
-آيا براي رسيدن به خواسته هايت، قانون شكني كردي؟ ارزشش رو داشت؟
-نظرت راجع به قمار چيه؟ اگه پات به يه قمار خونه برسه حاضري پولت رو هدر بدي؟
-آداب و رسوم خاصي تو زندگي روزمرّه ات داري؟ دلت مي خواست اين رسوم بيشتر بود؟
-رقص رو دوست داري؟شده تا حالا دلت بخوادبرقصي يا برعكس دلت نخواد برقصي ؟ تو عروسي ها و مهموني ها مي رقصي؟
-چه چيزي تو شغلت تو رو جذب مي كنه؟ در طول كار روزانه، از چه وقتي بيشتر لذّت مي بري؟
-تا حالا پول زيادي به كسي قرض دادي ؟ آيا تا به حال پول زيادي از كسي قرض گرفتي؟ با چه شرايطي؟
-آيا كار سختي كردي كه به اندازه اش حق و حقوقت رو نگرفته باشي؟
-براي جذاب بودن خودت چه فكر كردي؟ به نظرت چه موقع خيلي خوش تيپي؟
-بهترين كتابي كه تا به حال خوندي، چي بوده؟ از چه نظر اين كتاب تو رو تحت تأثير قرار داده؟
-به نظرت بيشتر مردم، آدماي خوبي هستند و به نيازمندان كمك مي كنند يا اينكه اساساً بيشتر به فكر خودشون هستند؟
-به نظرت طالع تو معرّف شخصيت تو هست؟ چه نشونه هايي از طالع سال تولدّت در تو هست؟
-به عقيده تو چيزايي هست كه مردان در اون مورد بهتر از زنان باشند؟ نظرت راجع به مواردي كه زنان نسبت به مردان موفقترند، چيه؟
-اگه درآمد شغلي كه تو رو ارضاء كند 10% كمتر از دريافتي فعلي ات باشد بازم اون شغل رو انتخاب مي كني؟ اگه 30% كمتر باشه چي؟
-فصلي از سال هست كه شاداب تر باشي؟ مي دوني چرا اين فصل رو بيشتر رو دوست داري؟ از دوران كودكي ات چه خاطره اي داري كه تو رو به اين فصل مي كشونه؟
-آيا محلي است كه برات خيلي معنا دار باشه؟ چرا اين مكان نقش مهمي در زندگي ات بازي مي كنه؟
-به نظرت داشتن فرزند چقدر مهمّه؟ دلت مي خواست كه بچه نداشته باشي؟
-از جمع هاي كوچك بيشتر خوشت مياد يا مهموني هاي پر جمعيت؟ نظرت در طول زمان عوض شده ؟
-يه عكس جذّاب و دلپسند از خودت داري؟ آيا به اين جهت از اين عكس خوشت مياد كه خوش تيپ افتادي يا اينكه ازش خاطره اي داري؟
-مهمترين درسي كه سالهاست در زندگي فرا گرفتي چيه؟
-برام از هنري كه داري حرف بزن. چه طور در اين هنر مهارت كسب كردي؟ از اينكه اين هنر رو داريبه خودت مي بالي؟
-به نظرت كدوم يك مهمه، اينكه آدم از لحاظ ذهني باهوش و زيرك باشه، يا اونكه در جامعه از خودش هوش به خرج بده؟ تو كدوم يك رو انتخاب مي كني؟
-از چه ويژگي فيزيكي خودت خوشت مياد؟
-دلت مي خواد چند سال عمر كني/ در اون سن زندگي ات چه جوري باشه؟
-به نظر تو لحظه زندگي مي كني يا بيشتر در گذشته ويا آينده سير مي كني؟ چرا دلت مي خواد اينجوري زندگي كني؟
-به ارواح اعتقاد داري؟ جذّابترين ماجر دراين مورد رو برام تعريف مي كني؟
-در مورد غذا چطور؟ ماجرا جو هستي؟ دلت مي خواد غذاهاي عجيب و غريب و جديد رو امتحان كني يا به غذاهايي كه امتحانشون رو پس دادن راضي هستي؟ عجيب ترين غذايي كه تا به حال خوردي چي بوده؟
-در يك گرده همايي دلت مي خواهد توجه همه رو جلب كني، يا اينكه تك به تك با مردم هم كلام بشي؟
-بزرگترين دروغي كه تا به حال گفتي چي بوده؟ بعدش چه حالي داشتي؟ نتيجه ي اون دروغ چي شد؟
-بهترين روزي كه در عمرت گذروندي كي بوده؟ راجع به احساست در اون روز برام بگو.
-فكر مي كني هر كسي رو به قيمتش مي شه خريد؟( فكر مي كني هر كس يه قيمتي داره؟)
-از اسمت خوشت مياد؟ هميشه اينطور بوده؟ اگه بخواي اسمت رو عوض كني، چي مي ذاري؟
-به خدا اعتقاد داري؟ چي باعث شده كه به دين فكر كني؟
-مذهب و دين كسي كه به عنوان شريك زندگي انتخاب مي كني برات مهمّه؟ اعتقادات شريك زندگي ات چقدر در استحكام و يا اضمحلال روابط زناشويي تون مهمّه؟
-به نظرت بعد از مرگ چي مي شه؟
-سخت ترين مريضي اي كه گرفتي و يا بدترين جراحتي كه بهت وارد شده بوده؟ چطور دردش رو تحمل كردي؟
-بهترين شغلي كه داشتي چي بوده؟ چرا اينقدر اين شغل رو دوست داشتي؟
-از بدترين تجربه ي شغلي ات برام بگو. شغلي داشتي كه به طور كلي ازش متنفّر باشي؟
-يا اينكه فقط از بعضي جهات برات نفرت انگيز بوده؟
-از بدترين رئيسي كه داشتي بگو. اين آدم چه خصوصيات تحمّل ناپذيري داشت؟
-نظرت راجع به سقط جنين چيه؟ شده تا حالا به اين موضوع معترض بشي و يا اينكه ازش چشم پوشي كني؟
-حفاظت از محيط زيست چقدر اهميت داره؟
-نقش هنر در زندگي ات چقدر مهمّه؟ به نظرت هنر درزندگي تو نقش فعالي داره يا اينكه غير فعّاله؟
-به تناسخ روح عقيده داري؟ در مورد احتمال وجودش، تجربه اي داشتي؟
-چيزي هست كه به علت كهولت سن از فراگيري اون مأيوس باشي؟براي مثال فكر مي كني واسه تحصيلات پزشكي و يا فراگيري پرش از ارتفاع پير شدي؟
-در دوران بچگي چه استعدادهايي داشتي؟ پدر و مادرت و يا دوستانت تو رو در تقويت اين استعدادها تشويق مي كردند؟
-بزرگترين ريسكي كه در زندگي كردي چي بوده؟ به نظرت ريسك عاقلانه اي بوده و طبق نظرت پيش رفته؟
-تا به حال در موقعيتي قرار گرفتي كه با خودت گفته باشي كاري رو كه كردي، كاش نكرده بودم؟ چه درسي ؟
-بهترين كلاسي كه رفتي چي بوده؟ چر از اين كلاس لذّت بردي؟ نقش معلم در ايجاد اين تجربه مثبت چقدر بوده؟
-سرگرمي خاصي داري؟دلت مي خواست وقت بيشتري صرف اون مي كردي و يا اينكه سرگرمي هاي بيشتري داشتي؟
-دوست داشتي به تنهايي اوقات فراغتت رو بگذروني يا اينكه با همسرت؟ سرگرمي اي هست كه بتونيم ما با همديگه ازش لذّت ببريم؟
-تنفّر انگيز ترين كارسخت و طاقت فرسا به نظرت چيه؟ فكر مي كني راهي است كه اين كار برايت كمتر سخت باشه؟
-تا حالا چه به عنوان ملاقات كننده و چه به عنوان مريض پات به بيمارستان كشيده شده؟ چه خاطره، صدا و يا حال و هوايي تو را به بيمارستان مي اندازد؟
-چقدر مهمّه كه ديگران به شغل تو به ديده ي احترام نگاه كنند؟ نظر خانواده ات راجع به شغل و كاري كه انتخاب كردي چيه؟ به نظرت ديدگاه جامعه چيه؟
-موفقيت به نظر تو چيه؟ خودت رو موفق مي دوني؟ براي موفقّيت در اهدافت چه قدم هايي برداشتي و چه قدم هايي بايد برداري؟
-ترفندهايي كه براي رسيدن به خواسته هات زدي رو برام بگو.
-از بزرگترين پروژه ي پول سازي ات برام يگو. دلت مي خواد برنامه ات را پيش ببري؟تا حالا اسلحه داشتي؟ اگر اسلحه داشته باشي تحت چه شرايطي از اون استفاده مي كني؟
-به نظرت زندكي متعادلي داري؟ اگه اينطوره، چطور بهش رسيدي؟ اگه فكر ميكني هنوز دنبال تعادلي، براي رسيدن به اون چه برنامه اي داري جوري كه به همه خواسته هات برسي؟
-زندگي ايده ال ده سال آينده ات چطور بايد باشه؟ بيست سال بعد چطور؟ سي سال ديگه چطور؟
-خاطره انگيزترين تعطيلاتي كه داشتي كي بوده؟ چرا؟
-دنبال چه شغلهاي ديگه اي هستي؟ فكر مي كني اگه يك كار ديگه داشتي بهتر ارضا مي شدي و راضي تر بودي؟
-نظرت راجع به قرص هاي مفرّح چيه؟ تا حالا مصرف كردي؟ اگه فرصتش پيش بياد مصرف مي كني؟
-نظرت راجع به مواد مخدّر چيه؟ اين نظر مطابق هم دوره اي هايشان هست و يا طبق نظر هم نسل هايشان امر نامعقولي به شمار مي ياد؟
-تو زندگي دنبال چي هستي؟ آيا در آينده نزديك و يا دراز مدت چيزي هست كه تو را به هيجان بياره؟
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا بايد ببينيم چقدر نظريات فرد با شناخت ديگران از او هماهنگي دارد.پس از تحقيقات استفاده مي كني.
كسانى كه مى‏شود از آن‏ها درباره فرد مورد نظر تحقيق كرد، عبارتند از:
1. همكاران و همكاران والدين او (در صورت شاغل بودن)؛
2. سرپرستان محل كار (رئيس، معاون و در صورت لزوم حراست)؛
3. هم‏كلاسى‏ها (درصورت اشتغال به تحصيل قبلا يا فعلا)؛
4. سرپرستان و مسئوولان مجتمع آموزشى؛
5. دوستان؛
6. آشنايان و دوستان خانوادگى؛ مى‏توانيد شماره تلفن و نشانى چند نفر از دوستان و آشنايان شخص را از خودش بگيريد. حتى اگر شماره يا نشانى‏هاى خاصى را هم بدهد مى‏توانيد از طريق گفت‏وگو با آنان به مطالب خوبى دست يابيد. از طرفى مى‏توانيد شماره و نشانى برخى ديگر از دوستان و آشنايان او را از همين دوستان بگيريد.
7. خويشان و فاميل؛
8. همسايگان؛ در صورت تغيير منزل، از همسايگان پيشين هم تحقيق كنيد.
9. افراد وابسته به خانواده از جمله عروس‏ها و دامادها؛ با ديدار وابستگان مى‏توانيد از لحن سخن و نوع نگاهشان مطالبى را متوجه شويد؛ حتى اگر به هر دليلى نخواهند اطلاعاتى به شما بدهند.
10. در صورت تجربه ازدواج قبلى، با همسر پيشين او؛ سعى كنيد با همسر پيشين شخص مورد نظر به صورت حضورى گفت‏وگو كنيد و به تماس‏هاى تلفنى بسنده نكنيد. ديدن چهره او وقتى درباره شخص مورد نظر سخن مى‏گويد، لازم است.
اولويت را در تحقيقات به 6 گروه اول بدهيد و بعد به ترتيب، سراغ خويشان، همسايگان و افراد وابسته به خانواده برويد تا در حد امكان، اصل مخفيانه بودن خواستگارى رعايت شود.
اينجا نکته اي قابل ذکر است و آن اين که، هر ازدواجي عليرغم تمامي دقت هايي که براي آن به عمل آيد و با رعايت کليه ملاک ها و معيارها باز هم حدود بيست درصد ريسک دارد. و اين ريسک به خاطر جنبه هاي ناشناخته آن است يا پيش بيني هايي که به وقوع پيوسته است يا خلاف تصور بوده است و به خاطر مسائلي بوده که قبل از ازدواج سؤال و مطرح نشده اند و يا اگر پرسيده شده اند جواب صحيحي براي آنها دريافت نکرده اند. بنابراين رعايت کردن معيارهاي ازدواج، تضمين صد در صد براي ازدواج موفق را همراه ندارد ولي در بسياري از مواقع از به وجود آمدن مشکلات پس از ازدواج جلوگيري مي کند و از تنش ها و ناراحتي هاي درون خانوادگي پس از ازدواج مي کاهد
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
يك ضرب‌المثل انگليسي مي‌گويد: زندگي مشترك 3 دوره دارد، در دوره اول يعني آشنايي و ازدواج مرد هرچه بگويد، همسرش پاسخ مثبت مي‌دهد. در دوره دوم زندگي اين بار زن هرچه بگويد مرد پاسخ مناسب ارائه مي‌كند، اما در دوره سوم زن و مرد باهم مي‌گويند، اما اين بار همسايه‌ها براي آرامش خود به آنها بله مي‌گويند!
پس بهتر است طرفين قبل از ازدواج اقدام به تهيه توافقي نامه ارتباط دو طرفه بنمايند.
پیمان نامه ارتباط:
ازدواج نوع خاصی از رابطه است، میثاقی دائمی است که باید در آن صادق، راستگو و بی‌آلایش باشید .
اول نام خود را در جای خالی روبروی مسؤولیتها یی که می‌پذیرید قرار دهید . البته شما می‌توانید هر نوع تغییری که می‌خواهید به آنها بدهید تا با روابط شخصیتان هماهنگ شود .
من می‌فهمم که ارتباط کلید ازدواج موفق است، بنابراین با مسؤولیتهای زیر موافقت می‌کنم:
1. من می‌فهمم که ارتباط کلید فهمیدن است وموافقت می‌کنم که تا حد ممکن شفاف و بی‌آلایش باشم .
2. من موافقت می‌کنم که زمان خاص مشترکی را برای همراهی با همسرم بیابم تا توجهم را تنها متوجه او کنم .
3. وقتی چیز مهمی برای بحث کردن وجود دارد، من موافقت می‌کنم که تلویزیون و دیگر عوامل حواس‌پرتی را خاموش کنم و تمام توجهم را به همسرم اختصاص دهم .
4. من موافقت می‌کنم که در افکارم بی‌آلایش و صادقانه با همسرم شریک شوم و برای او این امکان را فراهم کنم که در افکارش بی‌آلایش و صادقانه با من شریک شود .
5. من موافقت می‌کنم که در احساساتم بی‌آلایش و صادقانه با همسرم شریک شوم .
6. من موافقت می کنم که شنونده متوجهی باشم .
7. من موافقت می‌کنم که هیچگاه نام روی همسرم نگذارم ، او را آزار ندهم و به او نگویم دوستت ندارم .
8. من موافقم که عدم توافق در بعضی موارد اشکالی ندارد .
9. من موافقت می‌کنم نسبت به آنچه می گویم و انجام می‌دهم مسؤولیت پذیر باشم .
10. من موافقت می‌کنم که هیچگاه برا ی تو صحبت نکنم مگر اینکه با تو مشورت کرده باشم .
11. من موافقت می کنم که در برابر تو صادق باشم .
12. من موافقت می‌کنم که در هر روز زندگیت تو را در آغوش بگیرم .
13. من موافقت می‌کنم که در هر سالگرد ازدواجمان زمانی را با تو بگذرانم .
14. من موافقت می‌کنم اگر به هر دلیلی روبط ما با مشکل جدی مواجه شد به كمك هم اصلاح كنيم.
من با این پیمان‌نامه ارتباط موافقت می‌کنم زیرا تو را دوست دارم و به تو احترام می‌گذارم و فقط بهترین راه برای خودمان در زندگی زناشویی می‌خواهم .

امضا​
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا به نظرتون به چه روشی از دختر خانم محترم بخواهیم این پرسشنامه را تکمیل کنه؟
با دیدن این پرسشنامه که هنگ می کنه!
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
موضوعات گفتگوي قبل از ازدواج
در ازدواج شانزده موضوع اساسی وجود دارد که قبل از ازدواج لازم است درباره تک تک آن موضوعات صحبت شود و نظرات هر دو نفر با یکدیگر مبادله شود. این شانزده موضوع به عنوان موضوعات تفاهم در فصل چهارم نیز مورد بحث قرار خواهد گرفت. در اهميت اين موضوعات همين بس كه با توجه به درصد تفاهم دو نفر در اين موضوعات، پيش‌بيني طلاق آن دو، در آينده، امكان‌پذير مي‌شود. برخي از تست‌هاي روان‌شناختي، با توجه به نزديك بودن يا دور بودن نظرات و عقايد هر دو نفر در اين موضوعات، احتمال طلاق اين دو نفر را در آينده پيش بيني مي‌كنند. در صورتي كه تفاهم دو نفر در اين موضوعات زياد باشد احتمال طلاق كاهش مي‌يابد و اگر تفاهم دو نفر در اين موارد كم باشد، احتمال طلاق افزايش خواهد يافت. بنابراين موضوعات زير از اين جهت اهميت دارد كه با طلاق آينده و رضايت‌مندي ازدواج ارتباط دارد.
موضوعات گفتگو به قرار زیر است.
1 ـ سرگرمي‌ها و علايق
2 ـ باورها و ارزش‌هاي ديني
3-باورها و اصول اخلاقي
4 ـ دوستان
5ـ اهداف، رشد و پيشرفت شخصي
6ـ خویشاوندان
7 ـ رابطه‌ي صمیمانه با همسر
8 ـ خانواده‌ي خود
9 ـ خانواده‌ي همسر
10 ـ حل اختلاف
11 ـ پول و مسايل مالی
12 خواسته‌ها و توقعات
13 ـ رويارويي با هيجان
14 ـ وظايف زن و مرد در خانواده
15 ـ فرزند و تربیت فرزند
16 ـ موضوعات جنسي
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
1 ـ سرگرمي‌ها و علايق
1 ـ 1 ـ سرگرمي‌ها، علايق و اوقات فراغت من
2 ـ 1 ـ سرگرمي‌ها، علايق و اوقات فراغت ساير اعضاي خانواده.
3 ـ 1 ـ چگونه در مورد اوقات فراغت با ساير اعضاي خانواده، كنار مي‌آيم.

2 ـ باورها و ارزش‌هاي ديني
1 ـ 2 ـ انديشه‌ها، باورها و اصول ديني من
موضوعات بسيار متنوعي در مورد انديشه‌هاي ديني مي‌تواند موضوع گفتگو باشد براي مثال به موارد خدا ـ پيامبر ـ آخرت ـ ائمه ـ ظاهر مذهبي ـ باطن مذهبي ـ تجارب مذهبي ـ تقليد و… مي‌توان اشاره كرد.
2 ـ‌2 ـ رفتارهاي ديني من
رفتارهاي ديني شامل دو دسته واجبات و مستحبات است كه مي‌تواند به تفكيك موضوع گفتگو باشد.
3 ـ 2 ـ پرهيزهاي ديني من
موضوعاتي از قبيل «حلال و حرام» «محرم و نامحرم» و گناهان مي‌تواند موضوع گفتگو قرار گيرد.

3 ـ باورها و اصول اخلاقي
1 ـ 3 ـ انديشه‌ها، باورها و اصول اخلاقي من
شامل حقوق ديگران، حقوق من، آزادي، رعايت حقوق ديگري و حقوق خود، حقوق حيوانات، حقوق طبيعت و…
2 ـ 3 ـ رفتارهاي اخلاقي من
3 ـ 3 ـ پرهيزهاي اخلاقي من
4 ـ دوستان
1 ـ 4 ـ باورها و ارزش‌هاي من در مورد دوستي و رفاقت
اين موضوع شامل مواردي از قبيل اهميت دوستي، دوستي با جنس موافق و مخالف، دوست صميمي، معناي دوستي و رفاقت، در چه شرايطي رابطه‌ي دوستي را قطع مي‌كنم، رابطه‌ي همسرم با دوستانم، رابطه با دوستان همسرم، … مي‌شود.
2 ـ 4 ـ معرفي دوستانم و بيان كيفيت رابطه با آنها و كميت و مقدار رابطه با آنها
3 ـ 4 ـ دوست شخصي و دوست خانوادگي
دوستان شخصي شامل دوستي‌هايي مي‌شود كه وارد فضاي خانواده نمي‌شوند و دوستان خانوادگي دوستاني هستند كه وارد خانواده مي‌شوند و با اعضاي خانواده نيز دوستي مي‌كنند. طرح ديدگاه‌ها در مورد ويژگي افرادي كه مي‌توانند وارد خانواده شوند، اگر دوستي وارد خانواده شد نظر همسرم چقدر اهميت دارد، چه زماني دوستي خانوادگي محدود مي‌شود، اگر يكي از همسران به يكي از دوستان خانوادگي بد بين شد چه بايد كرد؟ !
4 ـ 4 ـ معرفي دوستاني كه از آنها دور شده‌ام و مايل به تداوم ارتباط دوستانه با آنها نیستم.

5 ـ اهداف، رشد و پيشرفت
1 ـ 5 ـ باورها و ارزش‌هاي من در مورد رشد و پيشرفت
2 ـ 5 ـ افرادي كه در زندگي براي من الگو بوده‌اند و آرزوي من نزديك شدن يا همانندي با آنهاست.
3 ـ 5 ـ اهداف من براي رشد و پيشرفت در حوزه‌هاي
ـ اقتصادي (آرزوهاي اقتصادي من، ايده آلهاي من، اهميت رشد اقتصادي براي من و…)
ـ تحصيلي (آرزوهاي تحصيلي من، ايده آلهاي من، اهميت رشد تحصيلي براي من و…)
ـ اجتماعي (شهرت اجتماعي، نفوذ اجتماعي، قدرت اجتماعي، مقام، موقعيت و…)
ـ شغلي (آرزوهاي شغلي من، شغل ايده آل من، چه شغل‌هايي را دوست دارم، از چه شغل‌هايي متنفرم و…)
ـ معنوي (آرزوهاي معنوي من، ايده آلهاي معنوي من، اهميت رشد معنوي براي من و…)
4 ـ 5 ـ برنامه‌هاي من براي رسيدن به اهدافم

6 ـ خويشاوندان
1 ـ 6 ـ باورها و ارزش‌هاي من در مورد روابط خويشاوندي و صله‌ي ارحام
شامل: اهميت خويشاوندان و فاميل، اهميت ارتباط با آنها، كيفيت و كميت يك ارتباط درست.
2 ـ 6 ـ معرفي خويشاونداني كه با آنها رابطه خوبي دارم و آنها را دوست دارم و بيان كيفيت و كميت رابطه.
3 ـ 6 ـ معرفي خويشاونداني كه با آنها رابطه خوبي ندارم و از آنها خوشم نمي‌آيد و بيان كيفيت و كميت رابطه.
4 ـ 6ـ معرفي خويشاونداني كه رابطه با آنها گاهي خوب و گاهي بد است و بيان كيفيت و كميت رابطه
5 ـ 6 ـ معرفي خويشاونداني كه با آنها ارتباطي نداريم و بيان دليل قطع رابطه.

7ـ رابطه‌ي صميمانه با همسر
1 ـ 7 ـ صمیمت در بین اعضای خانواده ما شامل چگونه صمیمیت خود را به یکدیگر ابراز می کنیم و…
2 ـ 7 ـ نشانه‌هاي كلامي صميميت از نظر من
شامل بيان كلمات و جملات محبت آميز، دوستت دارم، عزيزم، اسم مستعار، شوخي، بذله گويي، سر به سر گذاشتن، باهم حرف زدن، راز گفتن، خاطره گفتن، از خود گفتن، بيان وقايع روزانه، آيا در گفتن كلمات عاشقانه و ابراز محبت راحت هستم يا نه؟ ! و …
3 ـ 7 ـ نشانه‌هاي رفتاري صميمت از نظر من
1 ـ 3 ـ 7 ـ مناسبت‌هاي فردي و خانوادگي
از قبيل سالروز ازدواج، روز تولد، عيد نوروز، روز زن، روز مرد و…
2 ـ 3 ـ 7 ـ هديه
شامل باورها و ارزش‌هاي من در مورد قيمت هديه، ارزش هديه، اهميت هديه، ارزش معنوي آن، ارزش مادي آن، ماندگان آن، نظر ديگران و…
3 ـ 3 ـ 7 ـ نوازش
از قبيل دست يكديگر را در جمع گرفتن، كنار هم نشستن، خطاب كردن يكديگر در جمع و…
4 ـ 3 ـ 7 ـ راز داري
چه رازهايي را حفظ خواهم كرد، چقدر رازدار هستم، در چه شرايطي رازي را افشا خواهم كرد؟، در دعوا با رازها چه خواهم كرد؟،
5 ـ 3 ـ 7 ـ از خود گذشتگي
اهميت گذشت از نظر من،در چه مواردي معمولا گذشت مي كنم،كجاها تا كنون گذشت كرده ام،چه قدر برايم مهم است كه همسرم گذشت كند،گذشت در چه مواردي برايم مهمتر است و ...
6 ـ 3 ـ 7 ـ شگفت زده كردن
آيا سعي مي كنم صميميتم را از اين طريق نشان دهم،آيا دوست دارم همسرم مرا شگفت زده كند و ...
7 ـ 3 ـ 7 ـ كاري را باهم انجام دادن
از قبيل باهم غذا خوردن، باهم خريد كردن، باهم تفريح كردن باهم كار كردن، هم فكري، هم كلامي، هم‌دردي
4 ـ 7 ـ گذشته ی عاشقانه ی من و تجارب صميمانه ی قبلي من
زمان شروع رابطه، زمان پایان رابطه، چگونگی اتمام رابطه، آیا هنوز به او فکر می کنم، آیا او را می بینم، آیا از او عصبانی هستم؟ ،…
توجه: در این مورد نیازی نیست که جزء به جزء روابط صمیمانه قبلی را برای فرد فعلی افشا کنید. موارد مهم در این موضوع شامل این موضوعات است که رابطه کی شروع شده و کی تمام شده و از زمان پایان رابطه تا الان چقدر زمان گذشته است و چرا رابطه ی قبلی تمام شده و آیا واقعاً تمام شده است یا خیر؟ و احساسات و هیجانات مثبت یا حتی منفی وجود دارد یا نه؟ چرا که حضور هیجانات بسیار منفی موید این است که فرد هنوز به عشق قبلی فکر می کند.

8 ـ خانواده‌ي خود
1 ـ 8 - باورها و ارزش‌هاي خانوادگي ما
شامل مواردي كه براي خانواده مهم است، الگوهاي خانوادگي، ارزش‌هاي خانوادگي در مورد تحصيل، مذهب، حجاب، مسايل اقتصادي، كار، شغل، تلاش و…، آداب و آيين‌هاي خانوادگي، …
2 ـ 8 ـ استقلال و وابستگي اعضاي خانواده به يكديگر
شامل وابستگي‌هاي عاطفي اعضاي خانواده به يكديگر، وابستگي‌ها يا استقلال مالي اعضا به يكديگر، استقلال مسكوني اعضاي خانواده و نظر خودتان در مورد محل سكونت آينده در مورد نزديك يا دور بودن به خانواده‌ي اصلي، روابط و صميمت‌هاي بين اعضا، باندها و جناح‌هاي داخل خانواده و…
3 ـ 8 ـ تصميمات خانوادگي
شامل تأثير گذاري اعضاي خانواده در تصميمات آنها، نافذ بودن نظرات آنها، مهم بودن نظر آنها، توجه به نظرات آنها و…
4 ـ 8 ـ جايگاه اعضاي خانواده
شامل ميزان احترام، و موقعيت و نفوذ آنها در خانواده
5 ـ 8 ـ ارتباط من با اعضاي خانواده
ـ رابطه با پدر
ـ رابطه با مادر
ـ رابطه با خواهران
ـ رابطه با برادران

9 ـ خانواده‌ي همسر
1 ـ 9 ـ باورها و ارزش‌هاي خانوادگي ما در مورد رابطه با خانواده عروس يا داماد
2 ـ 9ـ ارتباط پدرم با خانواده مادرم
3 ـ 9 ـ ارتباط مادرم با خانواده پدرم
4 ـ 9 ـ تفاوت خانواده همسر با خانواده اصلي
تفاوت مادر همسر با مادر، پدر همسر با پدر، خواهر همسر با خواهر، برادر همسر با برادر.
5 ـ 9 ـ انتظارات من از خانواده همسر
مادر همسر، پدر همسر، برادرهمسر و خواهر همسر.

10ـ حل اختلاف
1 ـ 10 ـ باورها و ارزش‌هاي من در مورد اختلاف نظر همسران
اين مورد شامل بودن يا نبودن اختلاف، پنهان كردن اختلاف، انكار كردن آن، پذيرفتن آن، موارد مثبت اختلاف نظر، موارد منفي اختلاف نظر، فرصت‌هايي كه اختلاف نظر براي همسران ايجاد مي‌كند و فرصت‌هايي را كه از بين مي‌برد، گفتن اختلاف نظر به ديگران، رازداري و اختلاف نظر و… مي‌شود.
2 ـ 10 ـ تاريخچه اختلافات
ـ من با پدر و مادرم، برادر و خواهرم و دوستانم
3 ـ 10 ـ روش حل اختلاف (من با پدر، مادر، برادر و خواهرانم)
ـ قهر
ـ سكوت
ـ صحبت كردن و گفتگو
ـ داد و بيداد
ـ زد و خورد
ـ ترك منزل
ـ ميانجي كردن يك نفر ديگر
ـ كمك تخصصي
4 ـ 10 ـ اگر با خانواده همسرم اختلاف پیدا کنم.
چه انتظاری از همسرم دارم، برای حل اختلاف چه خواهم کرد؟ اگر به هیچ عنوان اختلافات حل نشد از همسرم چه انتظار دارم و رابطه او را با خانواده اش چگونه تنظیم خواهم کرد.
5 ـ 10 ـ اگر خانواده همسرم مرا آزار و اذیت کنند.
در برابر آزارهای خانواده همسر چه راه حلی را پیشنهاد می کنم، آِیا تجربه فرد دیگری را در نظر دارم، در برابر آزارهای خانواده همسر چه انتظاری از همسرم دارم، چه آزارهایی قابل تحمل است، چه آزارهایی قابل تحمل نیست، واکنشهای احتمالی من، اگر خانواده من همسرم را آزار دهند، چه خواهم کرد.


11 ـ پول و مسايل مالي
1 ـ 11 ـ باورها و ارزش‌هاي من در مورد پول
اين مورد شامل موارد زير مي‌شود: معناي پول براي من، اهميت پول براي من، مقدار كافي پول از نظر من، براي به‌دست آوردن پول حاضر به انجام چه كارهايي هستم و حاضر به انجام چه كارهايي نيستم، نگاه من به ثروتمندان، نگاه من به فقرا، آرزوها و روياهاي پولي و مالي من و…
2 ـ 11 ـ رفتار پولي من تاكنون
ـ درآمد
ـ منابع درآمدي
ـ پس‌انداز
ـ خرج كردن
ـ قرض يا وام گرفتن
ـ قرض يا وام دادن
ـ پول ربايي
3 ـ 11 ـ شراكت اقتصادي همسران
ـ تصميم‌گيري پولي و مالي در خانواده
ـ درآمد زن
ـ مالكيت زن
4 ـ 11 ـ مهريه
معناي مهريه براي من، اهميت آن، مقدار مناسب آن، معناي مهريه براي خانواده‌ي من، اهميت آن براي خانواده، مقدار مناسب آن از نظر خانواده، افراد تأثيرگذار در تعيين مقدار آن، در صورتي كه خانواده‌ها به توافق نرسند چه خواهم كرد.
5 ـ 11 ـ جهيزيه
معناي جهيزيه براي من، اهميت آن، مقدار مناسب آن، سهم مرد در تهيه‌ي جهيزيه
6 ـ 11 ـ مسكن
مسكن مناسب از نظر من، نظرم در مورد خريد مسكن، اجاره مسكن، محل مناسب، نزديك خانواده‌ها، دور از خانواده‌ها، سهم زن در تهيه‌ي مسكن.
7 ـ 11 ـ جشن
معناي جشن، اهميت آن، نحوه‌ي برگزاري آن خريد جشن، سهم هركدام از همسران در برگزاري و هزينه‌هاي جشن، هداياي جشن، مراسم و سنت‌هاي خانوادگي ما و…

12 ـ خواسته‌ها و توقعات
1 ـ 12 ـ تاريخچه خواسته‌ها و توقعات من از ديگران
خواسته‌ها و توقعات من از پدر و مادرم، برادر و خواهرم و دوستانم.
2 ـ 12 ـ روش من در بيان خواسته‌ها و توقعات
بيان كلامي:
رك و صريح به خود فرد بيان كلامي به ديگران و واسطه قرار دادن آنها
بيان غيركلامي:
به طور غيرمستقيم بيان كردن، از زبان ديگران گفتن، در مورد آن مساله بدون اشاره به خود صحبت كردن، سكوت، غر زدن، گلايه و شكايت، قهر كردن، نخواستن و برعكس عمل كردن
3 ـ 12 ـ وقتي خواسته‌ها و توقعات من برآورده نمي‌شود.
غصه خوردن و غمگين شدن، قهر كردن، سرزنش كردن، خشونت، بيان مجدد، پافشاري برخواسته، رها كردن و بي‌خيال شدن، عقب نشيني و دوباره بيان كردن و…
4 ـ 12 ـ خواسته‌ها و توقعات من از همسر آينده‌ام
5 ـ 12 ـ خواسته‌ها و توقعات من از ازدواج

13 ـ رويارويي با هيجان
1 ـ 13 ـ با هيجانات اصلي چگونه روبه‌رو مي‌شوم و چه مي‌كنم
ـ غم
ـ شادي
ـ خشم
ـ ترس
2 ـ 13 ـ چگونه هيجاناتم را بيان مي‌كنم و چگونه آن را بروز مي دهم.
ـ به پدر و مادر
ـ به برادر و خواهرانم
ـ به دوستانم
3 ـ 13 ـ وقتي ديگران درگير يكي از اين هيجانات هستند چه مي‌كنم.
ـ پدر و مادر
ـ برادر و خواهرانم
ـ دوستانم
4 ـ 13 ـ رفتارهايي را كه از اطرافيانم نمي‌پسندم و از آن رفتارها بدم مي‌آيد.
ـ وقتي غمگين هستند.
ـ وقتي شاد هستند.
ـ وقتي خشمگين هستند.
ـ وقتي ترسيده‌اند.

14 ـ وظايف زن و مرد در خانواده
1 ـ 14 ـ باورها و ارزش‌هاي من درباره‌ي وظايف زن و مرد در خانواده
شامل نظر من در مورد جايگاه زن و مرد و نقش آنها، برتري يكي بر ديگري، زن سالاري، مرد سالاري، تفاوت زن و مرد از نظر من به لحاظ نقش‌ها و وظايف خانوادگي و…
2 ـ 14 ـ وظايف پدر و مادرم در خانواده
شامل: جايگاه پدر و مادرم، نقش هركدام، وظايف هركدام، چه كارهايي را هركدام انجام مي‌دادند و چه كارهايي را انجام نمي‌دادند و…
3 ـ 14 ـ وظايفي كه بر عهده من خواهد بود.
ـ تصميم‌گيري و مديريت
ـ نظافت خانه
ـ كسب درآمد
ـ خريد
ـ آشپزي
ـ كارهايي كه مربوط به آمدن ميهمان است
4 ـ 14 ـ باورها و ارزش‌هاي من درباره‌ي زن در جامعه
ـ كار كردن زن ـ لباس مناسب
ـ بيرون رفتن زن ـ آرايش
ـ دوستان زن ـ حجاب
ـ روابط اجتماعي زن ـ ميهماني‌ها و مراسم مختلط
ـ تصميم‌گيري شخصي ـ مَحرم و نامَحرم
ـ و… ـ حجاب در برابر خويشاوندان نامَحرم

15 ـ فرزند
1 ـ 15 ـ تمايلات من
ـ تعداد فرزند
ـ اهميت جنسيت فرزند
2 ـ 15 ـ اگر بچه‌دار نشويم چه خواهم كرد.
ـ در حالي كه مشكل از من باشد.
ـ در حالي كه مشكل از من نباشد.
ـ فرزند خواندگي
ـ درمان پزشكي
ـ جدايي
ـ همسر دوم
ـ ادامه زندگي مشترك بدون فرزند
3 ـ 15 ـ سقط جنين
باورها و ارزش‌هاي من در مورد سقط جنين، در چه شرايطي حاضر به انجام آن هستم و در چه شرايطي حاضر به انجام آن نيستم.
4 ـ 15 ـ پيشگيري از حاملگي
شامل: وظيفه‌ي چه كسي است، اطلاعات من تا چه حد است
5 ـ 15 ـ زمان مناسب براي بچه‌دار شدن
6 ـ 15 ـ تربیت فرزند

16 ـ موضوعات جنسي
1 ـ 16 ـ باورها، ارزش‌ها و اصول من در مورد موضوعات جنسي
نگاه من به رابطه جنسي، گناه آلوده بودن يا نبودن آن، محدوده‌ها و مرزها، اخلاقيات و رابطه جنسي، باورهاي ديني و رابطه جنسي، معناي رابطه جنسي، اهميت رابطه جنسي
2 ـ 16 ـ رفتارها و پرهیزهای جنسي من
بينايي: نگاه كردن، فيلم ديدن، عكس ديدن، جستجوي افراد برهنه، حساسيت به رنگ و نور، روشنايي و تاريكي.
شنوايي: تمايل به سكوت، تمايل به شنيدن موضوعات جنسي، جك‌ها، قصه‌ها و…
لمسي: بوسيدن، دست دادن، نوازش‌هاي پوستي، شوخي‌هاي دستي، استمنا، گفتگوهاي جنسي
كلامي: هرزه گويي، جك گويي، لاس زدن، اشاره‌هاي جنسي، فحاشي
بويايي: استفاده از عطر و ادكلن‌هاي محرك، تأثيرپذيري از بو،...
تخيلي: استفاده از تخيل، فانتزي‌ها من، توجه به برخي اشيا، تخيل در مورد بچه‌ها، تخيل آزار ديدن، تخيل آزار دادن، تخيل برهنه شدن در برابر ديگران، تخيل، برهنه ديدن ديگران، تخيل رابطه با هم جنس.
رفتاري: رفتارهاي انفعالي، رفتارهاي تهاجمي، رفتارهاي نامتعارف، عجيب، رابطه با فاحشه، رابطه جنسي با بچه، رابطه جنسي با حيوان، آزار ديدن، آزارگري، نمايشگري (خود را برهنه نماش دادن) نظر بازي (سعي در تماشاي برهنگي ديگران)، هم جنس بازي
3 ـ 16 ـ دانش جنسي من
ـ مدرسه، كوچه، خيابان ،كتاب ،فيلم ،معلم ، مشاور و .....
4 ـ 16 ـ مشكلات جنسي و راه حل آنها از نظر من
پنهان مي‌كنم، گفتگو با دوستان، والدين، پزشك عمومي، درمانگران گياهي و سنتي، روان‌شناس، مشاور، درمانگر جنسي، استفاده از مواد مخدرو.....
5 ـ‌16 ـ انحراف جنسي يا اعتياد جنسي و راه حل آنها از نظر من
طلاق،گفتگو ،تهديد،درمان ،آيا قابل درمان شدن هست يا نيست؟ ،اگر اعتقاد به درمان داريد توسط چه كسي اينگونه مشكلات درمان مي شود؟ و ....
6 ـ 16 ـ شك و ترديد نسبت به همسر
چه خواهم كرد، با چه كساني مشورت خواهم كرد، به چه كساني اطلاع خواهم داد، چه توقعي دارم، چه واكنشي نشان خواهم داد، چه تأثيري بر من دارد، چه كساني در اطرافيان اين مسأله را تجربه كرده‌اند، واكنش آنها چه بوده است و…
7 ـ‌ 16 ـ خيانت همسر
چه واكنشي نشان خواهم داد، با چه كساني مشورت خواهم كرد، به چه كساني اطلاع خواهم داد، چه تأثيري بر من دارد، چه كساني در اطرافيانم اين مسأله را تجربه كرده‌اند (مواردي كه يك راز شخصي نباشد)، واكنش آنها چه بوده است، و افشاي آن منع اخلاقي نداشته باشد.
8 ـ‌16 ـ همسر دوم
نظر من در مورد همسر دوم، مي‌پذيرم يا نمي‌پذيرم، واكنش من خواهد بود، چه تأثيري بر من دارد، چه كساني در اطرافيانم اين مسأله را تجربه كرده‌اند، واكنش آنها چه بوده است.
9 ـ 16 ـ اگر مورد تعرض و آزار قرار گرفتم يا مزاحم داشتم
با چه كساني مشورت خواهم كرد، به چه كساني اطلاع خواهم داد، چه كساني در اطرافيانم اين مسأله را تجربه كرده‌اند، واكنش آنها چه بوده است، آيا به پليس اطلاع خواهم داد، آيا به همسرم مي‌تواند اعتماد كنم و جريان را به او بگويم، دوست دارم واكنش او چه باشد، اگر واكنش او چگونه باشد به او نخواهم گفت و…
 

Similar threads

بالا