يه سوال از كسايي كه به مهدويت اعتقاد دارن

میقات

عضو جدید
بعد میرسید به این مرحله که برای خدا و بشریت و دنیا تعیین تکلیف کنید و با واژه های (قابل قبول نیست ،پس باید جوری باشد، فلان مسئله ارزش اشاره مستقیم دارد در قرآن، یا اینکه فلان مسئله مهم حتماً باید در قرآن اشاره مستقیم می شد) که در پایین به آن ها اشاره می شود :
الف)گفتید:"قرآن قرار بوده كتاب اين همه آدم شه كه بيشترشون مردم عام هستند، اصلا قابل قبول نيست كه پشت پرده حرف بزنه!"
ب) گفتید : " قبلا هم گفتم دين براي عوامه پس بايد جوري باشه كه هر كس بتونه با عقل و دانش خودش تصميم بگيره... حالا هر كس به اندازه دانش و عقل خودش ايمان میاره"
ج )گفتید: "دليلي پرسيدنم دقيقا تو همون قرآن بوده كه مي گيد اشاره غير مستقيم شده... كه خوب قبول كنيد مسئله ای به این مهمی که قراره دنیا نجات پیدا کنه و .... ارزش اشاره مستقیمو داره"
د) و باز قرآن را مورد سرزنش قرار دادید با این ادبیات که : "گفتم همه چيز رو شايد احتياج نباشه مستقيم بگن، ولي مسئله به اين مهمي رو حتما بايد مي گفتن"

بعد جای دیگر که من گفتم راه انبیاء و اولیا باید کامل شود و به نتیجه برسد و عقیم نشود ؛
در جواب من گفتید :"...عقل انسان هم بيشتر كرده نسبت به عرباي جاهل اون سالها، پس تصميم با خود مردمه."
وخود فتوا دادید که بیهوده است منجی آمدن و مردم خودشان میدانند چه کنند.
یک جا دیگه خودتان جواب خودتان را میدهید:
"منم اينو قبول دارم كه در بيشتر اديان به ظهور يك فرد اعتقاد دارن ولي امام زمان؟!! بحث سر اونه "
و اینکه قبول دارید که از لحاظ عقلانی وجود منجی امری اثبات پذیر و اثبات شده است چون در جای دیگر گفتید: " مسلما اگه قراره چيزي از لحاظ عقلي ثابت بشه وجود آخرالزمان يا اومدن يك نفر هست، ولي من اينو نخواستم"
راستی فکر نمی کنید که اگر قرار بود به این مرحله (موظف بودن هر کسی فقط به تبعیت از خودش و عقلش ختم بشه دیگر این همه انبیاء آوردن برای چی بود؟ این همه سفارش به انبیاء و اولیا برای صبر در برابر سختی ها برای چی بود؟این همه شهدا برای چی رفتند جان نثاری کردند؟
آیا همه اش برای این بود که بشر به قول شما به این نتیجه برسد که شده است عقل کل ؟
خوب خدا نمی دانست این را؟ از همان اول دیگر این همه رسول نمی فرستاد برای هدایت چون همه ، حرف شما رو از اون اول میزدند. و همه خود و جامعه خود را عقل کل می دانستند که احتیاج به چیز دیگری ندارند.
و آیا امروز دیگر بشر تمام احتیاجش به کلام خدا و پیامبر از بین رفته؟
آیا الان نیاز بشر به این نیست که منجی زودتر بیاید؟
آیا نمی بنید حتی آمریکا به عنوان یک مستکبر به این نتیجه نرسیده که مدیریت کل جهان باید دست یک قدرت باشد و باصطلاح یک قطب باشد؟

این نشان دهنده فطرت بشر هست که به دنبال یکدست شدن است . جامعه انسانی را وجود یک رهبر آرام میکنه و آن کسی نیست جز انسان کامل.

راستی فرموده بودید : "قبلا هم گفتم که دین برای عوام هست..."
این همه آیات خدا را که درونشان میفرماید که برای خردمندان تذکر است و خردمندان میدانند را نمی بینید؟
و آنقدر اصرار خدا در قرآن برای اینکه مردم سطح شعورشان را بالا ببرند نادیده میگیرید؟
بله مردم با هر سطح شعور وقتی بخواهند به سوی خدا بروند، خدا دستشان را می گیرد و هدایت می کند ولی باز در قرآن می فرماید آیا کسی که میداند با کسی که نمیداند یکی است، آیا بینا به حقایق مانند نابینا به حقایق است؟ و مردم را دستور می دهد به فکر کردن و تعقل کردن.
این دین دنبال تکامل انسان است نه اینکه حالا هر کسی را در همان سطح نگه دارد.

یادته گفتید:"هر كس به اندازه دانش و عقل خودش ايمان میاره"؟
آدم عاقل وقتی یک متخصص زبده که اصلاً تو کارش تک هست یه توصیه ای یا دستوری بهش میده سریع و با اطمینان آن کار را انجام می دهد. از بین هزاران قرص مختلف که مصرفشان شاید مضر باشد برای بیماری ما، دکتر متخصص یک قرص خاص را برای ما تجویز می کند و انسانهای عاقل با دکتر کلنجار نمی روند که چرا؟ و همچنین با دل چرکین آن قرص را نمی خورند. در بقیه مباحث تخصصی هم حکم آدم عامی و آدم متخصص همینطور است بین عقلا.


من گفتم حافظ و سعدی و مولانا، فردوسی کی حرف از فلاسفه زدم؟
که شما میخواهید کلی فیلسوف بیاورید که اسلام را از بیخ و بن قبول ندارند. خوب بروید چند تا عارف بالله بیاورید ببینم. فیلسوف تعریفش فرق دارد با عارف بالله
نه البته این عرفان های سوسول جدیدا. مثل حافظ بیاور ، برو مثل سعدی بیاور ، برو مولانایی رو پیدا کن.


بقیه صحبت هایم هم بماند برای بعد؛ انشا الله برای فردا شب به بعد
 
آخرین ویرایش:

المینا

عضو جدید
سلام. اين تاپيك رو به حساب توهين برداشت نكنيد. فقط چون اطلاعات شما در اين زمينه زياده دارم مي پرسم.
احيانا شما از كجا مي دونيد كه امام زماني وجود داره و مياد؟ تو قرآن كه ازش نامي نيومده، بقيه چيزا هم كه به قول خودتون تحريف شده است. چي جوري شما انقدر بهش اعتقاد داريد و هر روز منتظر فرجش هستيد. واقعا سندي داريد واسه مهدويت، يا حس تونه و حرف دلتون و ...؟
سلام
ببینید اگه قرآن رو قبول دارید پیامبر رو هم قبول دارید.
پیامبر وجود حضرت مهدی رو از همون زمان خودشون اعلام کردن.اون حدیث مشهور که اگر یه روز تا پایان دنیا باقی مونده باشه............رو که دیگه میدونید!!!
احادیثی هم که در این زمینه هستن همه معتبرن.
درثانی مساله منجی چیزی نیست که فقط مربوط به اسلام باشه.درتمام ادیان دیگه وجود منجی یه امر حتمیه ودر کتابهای آسمانی این موضوع آورده شده.
من یه لیست دارم که توش آسامی منجی بشریت در ادیان دیگه (که از نظر ما حضرت مهدی هستن)اومده.
الان جلوی دستم نیست ولی حتما براتون میفرستمش.
وبازم جملاتی که در کتابهای مقدس آورده شده ومربوط به ظهور منجی هست.
حتما اونم براتون میفرستم.
 

المینا

عضو جدید
راستش من تقریبا.......جوابای دیگران والبته جوابای شمارو خوندم.
تقریبا.......ولی از همون مقداری هم که خوندم.......:razz:
ببینید جدا اومدید که جواب بگیرید یا قانع کنید؟؟!!
اول لطفا توضیح بدید به چی اعتقاد دارید؟چقدر اعتقاد دارید؟
اگه شما به قران یا پیامبریاائمه اعتقاد ندارید این بحث کاملا بیهوده است!باید بحثتونو از جای دیگه وبا موضوع دیگه شروع کنید.
یه سوال دیگه!چرا پای اخوندا رو میارید وسط؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یا حتی احمدی نژاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کی اصلا از اونا حرف زد؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعد میرسید به این مرحله که برای خدا و بشریت و دنیا تعیین تکلیف کنید و با واژه های (قابل قبول نیست ،پس باید جوری باشد، فلان مسئله ارزش اشاره مستقیم دارد در قرآن، یا اینکه فلان مسئله مهم حتماً باید در قرآن اشاره مستقیم می شد) که در پایین به آن ها اشاره می شود :
الف)گفتید:"قرآن قرار بوده كتاب اين همه آدم شه كه بيشترشون مردم عام هستند، اصلا قابل قبول نيست كه پشت پرده حرف بزنه!"
ب) گفتید : " قبلا هم گفتم دين براي عوامه پس بايد جوري باشه كه هر كس بتونه با عقل و دانش خودش تصميم بگيره... حالا هر كس به اندازه دانش و عقل خودش ايمان میاره"
ج )گفتید: "دليلي پرسيدنم دقيقا تو همون قرآن بوده كه مي گيد اشاره غير مستقيم شده... كه خوب قبول كنيد مسئله ای به این مهمی که قراره دنیا نجات پیدا کنه و .... ارزش اشاره مستقیمو داره"
د) و باز قرآن را مورد سرزنش قرار دادید با این ادبیات که : "گفتم همه چيز رو شايد احتياج نباشه مستقيم بگن، ولي مسئله به اين مهمي رو حتما بايد مي گفتن"

بعد جای دیگر که من گفتم راه انبیاء و اولیا باید کامل شود و به نتیجه برسد و عقیم نشود ؛
در جواب من گفتید :"...عقل انسان هم بيشتر كرده نسبت به عرباي جاهل اون سالها، پس تصميم با خود مردمه."
وخود فتوا دادید که بیهوده است منجی آمدن و مردم خودشان میدانند چه کنند.
یک جا دیگه خودتان جواب خودتان را میدهید:
"منم اينو قبول دارم كه در بيشتر اديان به ظهور يك فرد اعتقاد دارن ولي امام زمان؟!! بحث سر اونه "
و اینکه قبول دارید که از لحاظ عقلانی وجود منجی امری اثبات پذیر و اثبات شده است چون در جای دیگر گفتید: " مسلما اگه قراره چيزي از لحاظ عقلي ثابت بشه وجود آخرالزمان يا اومدن يك نفر هست، ولي من اينو نخواستم"
راستی فکر نمی کنید که اگر قرار بود به این مرحله (موظف بودن هر کسی فقط به تبعیت از خودش و عقلش ختم بشه دیگر این همه انبیاء آوردن برای چی بود؟ این همه سفارش به انبیاء و اولیا برای صبر در برابر سختی ها برای چی بود؟این همه شهدا برای چی رفتند جان نثاری کردند؟
آیا همه اش برای این بود که بشر به قول شما به این نتیجه برسد که شده است عقل کل ؟
خوب خدا نمی دانست این را؟ از همان اول دیگر این همه رسول نمی فرستاد برای هدایت چون همه ، حرف شما رو از اون اول میزدند. و همه خود و جامعه خود را عقل کل می دانستند که احتیاج به چیز دیگری ندارند.
و آیا امروز دیگر بشر تمام احتیاجش به کلام خدا و پیامبر از بین رفته؟
آیا الان نیاز بشر به این نیست که منجی زودتر بیاید؟
آیا نمی بنید حتی آمریکا به عنوان یک مستکبر به این نتیجه نرسیده که مدیریت کل جهان باید دست یک قدرت باشد و باصطلاح یک قطب باشد؟

این نشان دهنده فطرت بشر هست که به دنبال یکدست شدن است . جامعه انسانی را وجود یک رهبر آرام میکنه و آن کسی نیست جز انسان کامل.

راستی فرموده بودید : "قبلا هم گفتم که دین برای عوام هست..."
این همه آیات خدا را که درونشان میفرماید که برای خردمندان تذکر است و خردمندان میدانند را نمی بینید؟
و آنقدر اصرار خدا در قرآن برای اینکه مردم سطح شعورشان را بالا ببرند نادیده میگیرید؟
بله مردم با هر سطح شعور وقتی بخواهند به سوی خدا بروند، خدا دستشان را می گیرد و هدایت می کند ولی باز در قرآن می فرماید آیا کسی که میداند با کسی که نمیداند یکی است، آیا بینا به حقایق مانند نابینا به حقایق است؟ و مردم را دستور می دهد به فکر کردن و تعقل کردن.
این دین دنبال تکامل انسان است نه اینکه حالا هر کسی را در همان سطح نگه دارد.

یادته گفتید:"هر كس به اندازه دانش و عقل خودش ايمان میاره"؟
آدم عاقل وقتی یک متخصص زبده که اصلاً تو کارش تک هست یه توصیه ای یا دستوری بهش میده سریع و با اطمینان آن کار را انجام می دهد. از بین هزاران قرص مختلف که مصرفشان شاید مضر باشد برای بیماری ما، دکتر متخصص یک قرص خاص را برای ما تجویز می کند و انسانهای عاقل با دکتر کلنجار نمی روند که چرا؟ و همچنین با دل چرکین آن قرص را نمی خورند. در بقیه مباحث تخصصی هم حکم آدم عامی و آدم متخصص همینطور است بین عقلا.


من گفتم حافظ و سعدی و مولانا، فردوسی کی حرف از فلاسفه زدم؟
که شما میخواهید کلی فیلسوف بیاورید که اسلام را از بیخ و بن قبول ندارند. خوب بروید چند تا عارف بالله بیاورید ببینم. فیلسوف تعریفش فرق دارد با عارف بالله
نه البته این عرفان های سوسول جدیدا. مثل حافظ بیاور ، برو مثل سعدی بیاور ، برو مولانایی رو پیدا کن.


بقیه صحبت هایم هم بماند برای بعد؛ انشا الله برای فردا شب به بعد
دوست عزیز صحبت کردن با ایشان همانطور که میبینید بی فایده است . ذهن طبقه بندی شده و منظم نیست و پر از تناقض است . از طرفی میگویند احادیث را قبول ندارم چون در انها تحریف صورت گرفته اما از طرفی از صحبتها میشه می فهمید که تاریخ را قبول دارند با اینکه در ان هم تحریف وجود دارد. قران را هم قبول ندارد به استناد همین حرفهایی که میبینید زده.
اگر ایه مستقیمی هم برایشان نازل میشد با این منطقشان میگفتند بعد از 1400 سال اینها به چه درد ما میخورد و این مال قدیمییا بوده و از کجا معلوم که تحریف نشده باشه.اینا رو اخوندا از خودشون در اوردن تا مارو سر کیسه کنند. :redface: خلاصه ایشون فقط خودش را قبول دارد.
باید ادمها به این مرحله برسند که بدانند رابطه شان با خدا بدون وجود یک کانال پاک مثل پیامبر یا معصوم قطع است. باید وجود شخص حیرت وگمراهی خود را در این عالم درک کرده باشد.در واقع ایشان هنوز در مساله ابتدایی تر نیاز بشر به وحی گیر دارد.ملتفتی.؟مشکلش امام زمان نیست. خیلی بالاتر از این را گیر است.به جملاتشون دقت کنید ایشان فکر میکند بشر با تکیه بر عقل خودش میتواند مسیرش را بیابدو نیازی به واسطه نیست.اول باید درباره نیاز بشر به وحی توجیه شود.

شاید هم تقصیر این بنده خدا نیست وقتی عالمی فاسد میشه میتونه ملتی رو به گمراهی بکشونه .انقدر عالم بی عمل دیده که توهم برش داشته اینا همشون کلکن .مصیبتی که کشیشان فاسد بر سر اروپاییها اوردند.
اما دلایل شما برای همهمون جالب و مفید بود دستتون درد نکنه.:gol::gol::gol:
 

میقات

عضو جدید
دوست عزیز صحبت کردن با ایشان همانطور که میبینید بی فایده است . ذهن طبقه بندی شده و منظم نیست و پر از تناقض است . از طرفی میگویند احادیث را قبول ندارم چون در انها تحریف صورت گرفته اما از طرفی از صحبتها میشه می فهمید که تاریخ را قبول دارند با اینکه در ان هم تحریف وجود دارد. قران را هم قبول ندارد به استناد همین حرفهایی که میبینید زده.
اگر ایه مستقیمی هم برایشان نازل میشد با این منطقشان میگفتند بعد از 1400 سال اینها به چه درد ما میخورد و این مال قدیمییا بوده و از کجا معلوم که تحریف نشده باشه.اینا رو اخوندا از خودشون در اوردن تا مارو سر کیسه کنند. :redface: خلاصه ایشون فقط خودش را قبول دارد.
باید ادمها به این مرحله برسند که بدانند رابطه شان با خدا بدون وجود یک کانال پاک مثل پیامبر یا معصوم قطع است. باید وجود شخص حیرت وگمراهی خود را در این عالم درک کرده باشد.در واقع ایشان هنوز در مساله ابتدایی تر نیاز بشر به وحی گیر دارد.ملتفتی.؟مشکلش امام زمان نیست. خیلی بالاتر از این را گیر است.به جملاتشون دقت کنید ایشان فکر میکند بشر با تکیه بر عقل خودش میتواند مسیرش را بیابدو نیازی به واسطه نیست.اول باید درباره نیاز بشر به وحی توجیه شود.

شاید هم تقصیر این بنده خدا نیست وقتی عالمی فاسد میشه میتونه ملتی رو به گمراهی بکشونه .انقدر عالم بی عمل دیده که توهم برش داشته اینا همشون کلکن .مصیبتی که کشیشان فاسد بر سر اروپاییها اوردند.
اما دلایل شما برای همهمون جالب و مفید بود دستتون درد نکنه.:gol::gol::gol:

سلام.
متشکرم از تفقدی که شما و دوستان به پست این حقیر کردید.
ما همه میدانیم که کسی که ساختمان و بنا فکریش به جز با تفکر خدایی و خدایی زندگی کردن و توجه به آیات خدا و دستورات ائمه معصومین و تبعیت ازاحکام شکل گرفته باشد ؛

بنای فکریش مانند بنای خانه ی عنکبوت است چنان که خدا می فرماید:


مثل الذين اتخذوا من دون الله اولياء كمثل العنكبوت اتخذت بيتا و ان اوهن البيوت لبيت العنكبوت لو كانوا يعلمون (41)
ان الله يعلم ما يدعون من دونه من شي‏ء و هو العزيز الحكيم (42)
و تلك الامثال نضربها للناس و ما يعقلها الا العالمون (43)

مثل كسانى كه غير از خدا را اولياى خود برگزيدند، مثل عنكبوت است كه خانه‏اى براى خود انتخاب كرده; در حالى كه سست‏ترين خانه‏هاى خانه عنكبوت است اگر مى‏دانستند! (41)
خداوند آنچه را غير از او مى‏خوانند مى‏داند، و او شكست‏ناپذير و حكيم است. (42)
اينها مثالهايى است كه ما براى مردم مى‏زنيم، و جز دانايان آن را درك نمى‏كنند. (43)

ما غیر خدا چیزی نداریم که . این بد است که بخواهیم به چیز دیگری غیر از نیروی الهی اتکا کنیم و آن را بیاوریم ودر کنار یا بالاتر از حکم خدا و آیات خدا قرار بدهیم. حالا میخواهد عقل باشد و یا چیز دیگر.

و لا حول و لا قوة الا بالله
 

المینا

عضو جدید
اسامي امام زمان در اديان مختلف
بسياري از اديان موجود در دنيا به رغم تحريفاتي که بدان مبتلا شده اند و از حقايق دور گشته اند با اين حال هنوز بخشهايي که بهره اي از حقيقت دارد در آنها يافته مي شود. منجي آخرالزمان موضوعي است که همگان بدان پرداخته اند و اوصافي را از او بيان کرده اند و او را به نامي خوانده اند ولي اگر روزي اين همه به کنار هم آيند و با هم به گفتگو پردازند مطمئنا بر آنها منکشف مي شود که همه در انتظار يک گلند و يک محبوب دوست داشتني را مي جويند.از جمله مطالبي که مي تواند اين ادعا را ثابت کند نامهايي است که براي موعود خوانده شده و لذا قسمتي از اسامي مبارک آن حضرت را که با الفاظ مختلفي در بسياري از کتب مذهبي اهل اديان و ملل مختلف جهان آمده است، از نظر خوانندگان گرامي مي گذرانيم.
1 - «صاحب» در صحف ابراهيم(عليه السلام;)
2 - «قائم» در زبور سيزدهم;
3 - «قيدمو» در تورات به لغت ترکوم;
4 - «ماشيع» (مهدي بزرگ) در تورات عبراني;
5 - «مهميد آخر» در انجيل;
6 - «سروش ايزد» در زمزم زرتشت;
7 - «بهرام» در ابستاق زند و پازند;
8 - «بنده يزدان» هم در زند و پازند;
9 - «لند بطاوا» در هزار نامه هنديان;
10 - «شماخيل» در ارماطس;
11 - «خوراند» در جاويدان;
12 - «خجسته» (احمد) در کند رال فرنگيان;
13 - «خسرو» در کتاب مجوس;
14 - «ميزان الحق» در کتاب اثري پيغمبر;
15 - «پرويز» در کتاب برزين آذر فارسيان;
16 - «فردوس اکبر» در کتاب قبروس روميان;
17 - «کلمه الحق» در صحيفه آسماني;
18 - «لسان صدق» هم در صحيفه آسماني;
19 - «صمصام الاکبر» در کتاب کند رال;
20 - «بقيه الله» در کتاب دوهر;
21 - «قاطع» در کتاب قنطره;
22 - «منصور» در کتاب ديد براهمه;
23 - «ايستاده» (قائم) در کتاب شاکموني;
 
آخرین ویرایش:

المینا

عضو جدید
24 - «ويشنو» در کتاب ريگ ودا;
25 - «فرخنده» (محمد) در کتاب وشن جوک;
26 - «راهنما» (هادي و مهدي) در کتاب پاتيکل;
27 - «پسر انسان» در عهد جديد (اناجيل و ملحقات آن;)
28 - «سوشيانس» در کتاب زند و هومو من يسن، از کتب زردتشيان;
29 - در کتاب «شابوهرگان» کتاب مقدس «مانويه» ترجمه «مولر» نام «خود شهر ايزد» آمده که بايد در آخر الزمان ظهور کند، و عدالت را در جهان آشکار سازد;
30 - «فيروز» (منصور) در کتاب شعياي پيامبر.
علاوه بر اين ها اسامي ديگري نيز براي حضرت مهدي(عليه السلام)در کتب مقدسه اهل اديان ذکر شده است که ما به جهت اختصار از نقل آنها خودداري نموديم.
اسامي مقدسي چون: «صاحب، قائم، قاطع، منصور و بقيه الله» که در کتب مذهبي ملل مختلف آمده است، از القاب خاص وجود مقدس حضرت حجت بن الحسن العسکري - عجل الله تعالي فرجه الشريف - است که در بيشتر روايات اسلامي، به آنها تصريح شده و ائمه معصومين(عليهم السلام) در اکثر روايات، از آن حضرت به عنوان «صاحب»، «قائم» و «بقيه الله» ياد کرده اند. و اين خود بيانگر اين واقعيت است که موعود همه امتها و ملتها همان وجود مقدس منتظر غايب، حضرت حجت بن الحسن العسکري (عليه السلام) است
 

المینا

عضو جدید
امام زمان در ادیان مختلف


صالحان را خداوند تایید می کند وارث زمین خواهند بود و در آن تا ابد سکونت خواهند نمود و عاقبت شریران منقطع خواهند شد.

(زبور حضرت داود مزبور ۲۷)
پادشاهی و دولت دنیا به فرزند سید خلایق دو جهان "کیشن" ( به لغت هندی نام پیامبر اسلام ) بزرگوار تمام شود وی کسی باشد که بر کوه های مشرق ومغرب دنیا حکم براند وفرمان کند وبرابرها سوار شود.
(کتاب شاکمونی هندوها)
دوردنیا تمام شود به پادشاه عادلی دراخرالزمان که پیشوای ملائکه و پریان و ادمیان باشد و حق و راستی با او باشد و آنچه در دریا و زمین ها وکوه ها پنهان باشد به دست آورده و از آسمانها و زمین و آنچه باشد خبر دهد و از او بزرگتر به دنیا نباشد.
(کتاب باسک هندوها)
از قول بودا: بعد از ةنکه مسلمانی به هم رسید در آخر میان آدمیان عالم از ظلم و فسق وگناه و ریای زاهدان خیانت امینان و حسودی بخیلان و عمل نکردن دانایان به آموخته خود دنیا از ظلم و جفا پر شود.از دین جز نام او نماند و رئیسان بی رحم و ظالم شوند و رعیت بی انصاف ونافرمان ومتقلب شود.همه در خرابی نظم دنیا بکوشند و همه جا را کفر و ناسپاسی فرا گیرد آن وقت "دست راستین" جانشین "مماطا" (محمد) ظهور کند وخاور و باختر عالم را بگیرد! آدمیان را به راه خوبی ها رهبری کند او فقط و تنها حق و راستی را قبول می کند وبس.
(کتاب دادنک بودائیان)
پسر انسان با ابر های آسمان آمد و سلطنت و جلال و ملکوت به او داده شد تا جمیع قوم ها و امت ها و همه او را خدمت نمایند.
(کتاب دانیال از کتاب مقدس باب ۷ )
ودر ایام آخر واقع خواهد شد...داوری میان امتها به سوی آن روان خواهند شد او امت ها را داوری خواهد نمود قوم های بسیاری را تنبیه خواهد کرد امتی بر امتی شمشیر نخواهد کشید وبار دیگر جنگ را نخواهند آموخت.
(کتاب اشعیاء نبی باب ۲ بند ۲و۴)
عصای قدرت و سلطنت یهود دور نخواهد شد و نه فرمانروایی از میان پاهای وی تا "شیلو" بیاید و او را اطاعت امت ها خواهد بود (شیلو کسی که دارای حق است و صلح و سلامتی می اورد)
(تورات سفر پیدایش شماره ۱۰و ۴۲)
 

المینا

عضو جدید
اگرچه تاخیر نماید برایش منتظر باش که التبه می آید و درنگ نخواهد نمود بلکه جمیع امت ها را نزد خود جمع می کند و تمامی قوم ها را برای خویشتن فراهم آورد.
(کتاب حبقوق نبی از کتاب مقدس)
اینک روز خداوند می آید و غنیمت تو در میانت تقسیم خواهد شد و جمیع امت ها را به ضد اورشلیم برای جنگ جمع خواهم کرد و شهر را خواهند گرفت و خانه ها را به تاراج خواهند نمود و آن یک روز معرفت خداوند خواهد بود "یهوه"(خدا) بر تمامی زمین پادشاه خواهد بود.
(کتاب زکریای نبی )
پیش از وقت به چیزی حکم می کند تا خداوند بیاید که خفایای ظلمت را روشن خواهد کرد و نیت هایدل ها را به ظهور خواهد آورد انگاه هر کس را مدح از خدا خواهد بود.
(انجیل رساله اول پولس بند ۵ )
راست می گویم که رفتن من برای شما مفید است زیرا اگر نروم "تسلی دهنده" نزد شما نخواهد آمد اما اگر بروم او را نزد شما می فرستم و چون او آيد جهان را بر گناه و عدالت داوری ملزم خواهد نمود.
(انجیل یوحنا باب ۱۶ شماره ۷)
آنگاه پسر انسان را می بیند که با قوت وجلال عظیم بر ابر می آید در آنوقت فرشتگان خود را از جهات اربعه از انتهای زمین تا اقصای فلک فراهم خواهد آورد.
(انجیل مرقس باب۱۳ شماره ۱۹و۳۲)
پس شما نیز مستعد باشید زیرا در ساعتی که گمان نمی برید پسر انسان می آید.
(انجیل لوقا باب۱۲ ص ۴۰)
 

pourghorban

عضو جدید
سلام من اطلاعات زیادی ندارم ولی اعتقاد م به حضور وظهورشون قویه.میخوام بدونم ما که برای پذیرفتن یا رد یک مطلب دنبال اینهمه دلیل و استدلال میگردیم چه جوری میتونیم باور کنیم خدا بی دلیل و بهانه دنیا رو افرید و گستراند و پرورید و با خلقت انسان به تکامل رساند.اگر اعتقاد به و جود یک منجی نباشه جز جنگ و نابودی بشر و بی هدفی و پوچی اهداف قدرت طلبانه اش چه حاصل خواهد شد.شما سالها درس میخوانی که بتوانی به مدارج بالا در بین اطرافیانت و اجتماع و تحصیل یک زندگی مناسب شان و مرتبه ات دست یابی ایا بدون دستیابی به اهدافت انگیزه ای برای تلاش داری من و شما که در برابر کهکشان تحریف نشده بسیار ناچیزیم بدون امید به اینده روشن hنگیزه ای برای تلاش نداریم بگو خدا به چه هدفی اندیشیده که این همه انکار ما راصبورانه و با رحمت نظاره میکند عجب صبری خدا دارد اگر من جای او بودم........
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
تازه گفتید:" عقل انسان هم بيشتر كرده نسبت به عرباي جاهل اون سالها"و بعد خود به عنوان نماینده یک انسان به اصطلاح عاقل (با تعریف خودتان) به نتیجه رسیدی و در ادامه اش گفتی : پس تصمیم با مردمه!!!!
کدوم عقل؟ خوب این عقلی که امروز شما و دوستانتان را به اینجا رسانده معلومه که عقل سلیم نیست .

میخواهید با این نوع نگاه تاسف بار بشینید برای خودتان برنامه سعادت و نزدیکی به خدا تنظیم کنید؟





دوست عزیز صحبت کردن با ایشان همانطور که میبینید بی فایده است . ذهن طبقه بندی شده و منظم نیست و پر از تناقض است . از طرفی میگویند احادیث را قبول ندارم چون در انها تحریف صورت گرفته اما از طرفی از صحبتها میشه می فهمید که تاریخ را قبول دارند با اینکه در ان هم تحریف وجود دارد. قران را هم قبول ندارد به استناد همین حرفهایی که میبینید زده.
اگر ایه مستقیمی هم برایشان نازل میشد با این منطقشان میگفتند بعد از 1400 سال اینها به چه درد ما میخورد و این مال قدیمییا بوده و از کجا معلوم که تحریف نشده باشه.اینا رو اخوندا از خودشون در اوردن تا مارو سر کیسه کنند. :redface: خلاصه ایشون فقط خودش را قبول دارد.

باید ادمها به این مرحله برسند که بدانند رابطه شان با خدا بدون وجود یک کانال پاک مثل پیامبر یا معصوم قطع است. باید وجود شخص حیرت وگمراهی خود را در این عالم درک کرده باشد.در واقع ایشان هنوز در مساله ابتدایی تر نیاز بشر به وحی گیر دارد.ملتفتی.؟مشکلش امام زمان نیست. خیلی بالاتر از این را گیر است.به جملاتشون دقت کنید ایشان فکر میکند بشر با تکیه بر عقل خودش میتواند مسیرش را بیابدو نیازی به واسطه نیست.اول باید درباره نیاز بشر به وحی توجیه شود.​



شاید هم تقصیر این بنده خدا نیست وقتی عالمی فاسد میشه میتونه ملتی رو به گمراهی بکشونه .انقدر عالم بی عمل دیده که توهم برش داشته اینا همشون کلکن .مصیبتی که کشیشان فاسد بر سر اروپاییها اوردند.
اما دلایل شما برای همهمون جالب و مفید بود دستتون درد نکنه.:gol::gol::gol:


ما همه میدانیم که کسی که ساختمان و بنا فکریش به جز با تفکر خدایی و خدایی زندگی کردن و توجه به آیات خدا و دستورات ائمه معصومین و تبعیت ازاحکام شکل گرفته باشد ؛

بنای فکریش مانند بنای خانه ی عنکبوت است


من يادم نمياد به شما توهيني كرده باشم. از اولش با اين كه خيلي از گفته هاتون از نظر بنده كاملا اشتباه بودم ولي حتي كوچكترين توهيني تو پستام به شما نكردم... حتي بابت چيزي كه قبولشم نذاشتم، صرفا واسه اينكه عقيده شما بوده بهش احترام گذاشتم و تشكر هم كردم! در هر صورت لحن شما درست نيست صرفا واسه اينكه با شماها مخالفم... اما اين مهم نيست. جوابتونو در اولين فرصتي كه پيدا كنم مي دم....​





راستش من تقریبا.......جوابای دیگران والبته جوابای شمارو خوندم.


تقریبا.......ولی از همون مقداری هم که خوندم.......:razz:

ببینید جدا اومدید که جواب بگیرید یا قانع کنید؟؟!!
اول لطفا توضیح بدید به چی اعتقاد دارید؟چقدر اعتقاد دارید؟
اگه شما به قران یا پیامبریاائمه اعتقاد ندارید این بحث کاملا بیهوده است!باید بحثتونو از جای دیگه وبا موضوع دیگه شروع کنید.
یه سوال دیگه!چرا پای اخوندا رو میارید وسط؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یا حتی احمدی نژاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کی اصلا از اونا حرف زد؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!​

ممنون المينا جان

من از اولشم گفتم به اعتقادات من كاري نداشته باشيد... چون من نمي خوام چيزي به من ثابت بشه... چون من اعتقادم و راهم رو انتخاب كردم. ولي نمي دونم چرا همتون گير دادين به اين قضيه؟ مي خوايد بشنويد مسلمون نيستم تا راحت بتونين جبهه بگيرين؟!
بله بنده مسلمون نيستم!​



من گفتم اعتقاد خودتونو بگيد چون داشتم يه تحقيقي انجام مي دادم در اين زمينه، واسه اين پرسيدم كه اگه كسي واسه اين ادعا دليل و مدركي هم داره بگه و وقتي اين رو پرسيدم صددرصد براي اين بوده كه قبول داشتم شماها اطلاعاتتون در اين زمينه بيشتر از منه!.. حالا اگه جايي جوابتونو دادم براي اين بوده كه متوجه منظورم بشيد... نخواستم با هم جنگ كنيم كه.... پس اين فقط تحقيقه نه من مي خوام شماها را تابع خودم كنم و نه برعكس
من ازتون خواستم بسته به اعتقادات خودتون (البته اونايي كه واسش توجيه و مدرك دارين) در مورد امام زمان حرف بزنيد.... براي همينم هست كه به نظرتون حرفاي من متناقض اومده چون مثلا من گفتم شما از قران به عنوان منبع قابل قبول استفاده كنيد ولي اين نشون نمي ده كه من قرآن رو قبول دارم يا ندارم يا اينكه معتقدم تحريف شده يا نه... (دليل اينكه من چيزي از اعتقادات خودم نمي گم اينه كه مي خوام راحت حرف بزنيد نه اينكه بگيد بناي فكري من مثل خانه عنكبوت مي مونه!!) چون اصلا اين قضيه يا اين تحقيق به اعتقاد شخصي من ربطي نداره اون وقت مي شينين جمع و تفريق مي كنين و مي گين حرفام متناقضه يا ذهنم طبقه بندي شده نيست و ...
شما لطفا فقط اعتقادات خودتونو بگيد و مطمئن باشيد كه داريد به من كمك مي كنيد و من از تك تكشون استفاده مي كنم.
بازم ممنون... فعلا​
 
آخرین ویرایش:

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
در جواب دوستی که از شما پرسید :
" مگه جواب نمیخواهی؟ اول بگو چی رو قبول داری تا جواب سوالت داده بشه."
گفتيد: "قرآن به عنوان يه سند ، شما از اون استفاده كن. و البته این رو قبول داری که قرآن تحریف نشده همچنان که گفتی:" خدا تضمين كرده قرآنشو از تحريف حفظ كنه"
1- یک جا دیگه گفتید :"بازم مي گم من نگفتم قرآن رو قبول دارم"
و بعد در آخر با ابراز احساس قلبیتان نسبت به قرآن اینگونه تکمیل میکنید : "در رابطه با قرآن من با بيشتر خودنش مثل شما عشق نكردم و فقط چيز جديد ياد نگرفتم بلكه متاسفانه يا خوشبختانه با خوندنش توش خيلي ايراداي جديد ديدم و از اونجايي كه هميشه نيمه خالي ليوانو مي بينم به نظرم ايراداش به حسناش غالب شد"
خوب شما که چنین حالت درونی نسبت به قرآن دارید . از ما دیگر نخواهید که از قرآن برای شما مطلبی بیاوریم چون به حال شما هیچ سودی ندارد .همچنان که خداوند در سوره بقره فرموده:


ذلك الكتاب لا ريب فيه هدى للمتقين (2)
الذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلاة و مما رزقناهم ينفقون (3)
و الذين يؤمنون بما انزل اليك و ما انزل من قبلك و بالآخرة هم يوقنون (4)
اولئك على هدى من ربهم و اولئك هم المفلحون (5)



آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد; و مايه هدايت پرهيزكاران است. (2)(پرهيزكاران) كسانى هستند كه به غيب (آنچه از حس پوشيده و پنهان است) ايمان مى‏آورند; و نماز را برپا مى‏دارند; و از تمام نعمتها و مواهبى كه به آنان روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند. (3)و آنان كه به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پيش از تو (بر پيامبران پيشين) نازل گرديده، ايمان مى‏آورند; و به رستاخيز يقين دارند. (4)آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند; و آنان رستگارانند. (5)
جواب اينو فكر كنم تو پست قبليم واضح گفتم... من نگفتم قرآن تحريف شده يا نه... فقط آيه اي از قرانو گفتم... نمي دونم يعني هنوزم متوجه نشدين كه من جوابهايي بر اساس اعتقادات خودتون مي خوام نه بر اساس اعتقادات خودم!!!
در ضمن لطفا شما به سود و ضرر من فكر نكن... باورتو بگو تا بقيه از جمله من هم بتونيم ازش استفاده كنيم... تهش خودمون براورد مي كنيم كه سود كرديم يا ضرر...
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
دارید سفسطه می کنید:
1- در جای میفرمایید :"در ضمن اگر چيزي خوب باشه چرا كه نه؟ چرا برنگرديم به بيش از 1400 سال پيش... و ازش استفاده كنيم يا حتي بهش افتخار"
2- بعد یکجا میفرمایید :" ايه قشنگي بود ولي بازم مي گم 1400 سال گذشته. اين تو هون زمان جواب مي داد ."
ویا جای دیگر در مورد آیه دیگر گفتید:" تا الان 1400 سال گذشته و اين واسه همون زمان بود كه محمد رو به پيامبري قبول نمي كردن."
اگر یک منطق خوب هست و خداوند به آن سفارش کرده و آن را نیکو میدارد که باید بسطش داد به زمان خودمان . یعنی منطق اون کار را که در آیه آمده و خداوند تایید کرده باید اون منطق را بیاوریم زمان خودمان اجرا کنیم. خدا همان خداست. و دستور همان دستور.
گفتم وقتي چيزي خوبه و باعث افتخاره چرا بهش برنگرديم و ازش استفاده نكنيم... ولي در جاي ديگه هم گفتم چيزي كه توش سود و ضرري براي كسي نباشه... چيزي مثل اخلاقيات كورش باعث منفعت تعدادي سودجو نيست پس مي توني ازش استفاده هم بكني. البته حتي همونم اگه كسي ازش استفاده نكنه و قبول نداشته باشه يا بگه تاريخ كورش هم تحريف شده من اجبارش نمي تونم بكنم چون ممكنه حق با اون باشه!
و در مورد جمله بعديتون بله هنوزم مي گم يه سري قوانين و دستورالعمل ها بود كه همون زمان جواب مي داد دليلي نداره بعد 1400 سال هنوزم تابعشون باشيم چون خيلي چيزا عوض شده.... مثلا همون نماز شكسته كه دليلشو از 2، 3تا آخوند پرسيده بودم... معتقد بودن چون مسافرا تو اون زمان وسط راه واميسادن و شتر و اسب و ...شونو به يه جا مي بستن تا نماز بخونن خدا مي خواسته سختشون نباشه!!! حالا اين فقط يه مثال بود كه روحانيون شما گفتن اما الان مردم مي رن خونه فاميلشون يه ذره اون ورتر نمازو شكسته مي خونن. مي ترسن شترشونو كسي ببره يا دزدگير ماشيناشون كار نكنه؟!! دستور براي هر زماني متفاوته... البته اگه يه كم قبل تر همين جمله اي كه ازش ايراد گرفتي رو نگاه كني گفتم حتي تو اون آيه هم نيومده كه در مورد همه چي بريد از علما سوال بپرسيد فقط براي پذيرش محمد بوده كه گفته از علما بپرسيد كه قبل من هم پيامبرايي بودن... حالا شما از كجاش در اوردي كه اگه اونا گفتن يه امام زماني هم هست بايد قبول كنيم من نفهميدم؟!



3- در جواب من که گفتم خداوند رنج و زحمت و خون انبیاء و اولیائش را عقیم نمی گذارد در این دنیا؛
شما گفتید :"عقيم نكرده، كتاباشو گذاشته"
شما قبلاً نگاهتان به قرآن را برای ما توصیف کرده اید و قبلاً با هم ابراز احساساتتان نسبت به قرآن به عنوان آخرین و کامل ترین کتاب آسمانی را دیدیم. واکنون نمی دانیم دُم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟؟

همونطور كه گفتم اون قسمت نظر شخصي من نسبت به قران بوده كه به بحث ربطي نداره. كتاب مسلمونا قرانه و قبولش هم دارن پس براي مسلمونا چيزي عقيم نشده چون كتابش هست... پس شما دست از سر دم خروس بردار و بچسب به همين قسم حضرت عباس

تازه گفتید:" عقل انسان هم بيشتر كرده نسبت به عرباي جاهل اون سالها"و بعد خود به عنوان نماینده یک انسان به اصطلاح عاقل (با تعریف خودتان) به نتیجه رسیدی و در ادامه اش گفتی : پس تصمیم با مردمه!!!!
کدوم عقل؟ خوب این عقلی که امروز شما و دوستانتان را به اینجا رسانده معلومه که عقل سلیم نیست .
چرا؟ چون عقل سلیم میگه این خدا خالق این موجودات از جمله انسان است و این دین رو هم به عنوان دین آخر قرار داده و گفته که اسلام دین کامل است .برای این دین یک کتاب به قلب نازنین رسولش نازل کرده به نام قرآن و خودش آن را حفاظت می کند..... الی آخر

شايد عاقل نباشم ولي اون قدر هم جاهل نيستم كه اگه بچم دختر بود برم چالش كنم. من نگفتم عاقل ولي مسلما نسبت به عرباي جاهل همه يه پيشرفتي داشتن... پس تصميم با خود مردمه!
در ضمن شما از كجا مي دوني كه من به چه جايي رسيدم كه مي فهمي عقل من سليم نيست و براي شما هست؟!! اصلا مگه شما چيزي از من مي دوني كه به خودت اجازه مي دي قضاوت كني در موردم؟ مگه من با 4 تا دونه پست از شما، قضاوتي در موردتون كردم؟ پس فقط به بحث برسيد و سعي نكنيد چون مخالفم ترورم كنيد...
در مورد جمله آخرتون هم پس به اين نتيجه مي رسيم كه هر كس مسلمون نباشه، عفلش سليم نيست؟!

 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعد میرسید به این مرحله که برای خدا و بشریت و دنیا تعیین تکلیف کنید و با واژه های (قابل قبول نیست ،پس باید جوری باشد، فلان مسئله ارزش اشاره مستقیم دارد در قرآن، یا اینکه فلان مسئله مهم حتماً باید در قرآن اشاره مستقیم می شد) که در پایین به آن ها اشاره می شود :

الف)گفتید:"قرآن قرار بوده كتاب اين همه آدم شه كه بيشترشون مردم عام هستند، اصلا قابل قبول نيست كه پشت پرده حرف بزنه!"
ب) گفتید : " قبلا هم گفتم دين براي عوامه پس بايد جوري باشه كه هر كس بتونه با عقل و دانش خودش تصميم بگيره... حالا هر كس به اندازه دانش و عقل خودش ايمان میاره"
ج )گفتید: "دليلي پرسيدنم دقيقا تو همون قرآن بوده كه مي گيد اشاره غير مستقيم شده... كه خوب قبول كنيد مسئله ای به این مهمی که قراره دنیا نجات پیدا کنه و .... ارزش اشاره مستقیمو داره"
د) و باز قرآن را مورد سرزنش قرار دادید با این ادبیات که : "گفتم همه چيز رو شايد احتياج نباشه مستقيم بگن، ولي مسئله به اين مهمي رو حتما بايد مي گفتن"

تعيين تكليف؟!! پس يهو بفرماييد اصلا حرف نزنيم ديگه؟ خدا هم حتما از رو بيكاري قدرت تعقل و زبان رو گذاشته؟! اينا واضحياته... اگه جوابي براشون داريد من سراپاگوشم ولي اگه نداريد دليلي نداره بگيد كلا نبايد مطرح بشن


بعد جای دیگر که من گفتم راه انبیاء و اولیا باید کامل شود و به نتیجه برسد و عقیم نشود ؛
در جواب من گفتید :"...عقل انسان هم بيشتر كرده نسبت به عرباي جاهل اون سالها، پس تصميم با خود مردمه."
وخود فتوا دادید که بیهوده است منجی آمدن و مردم خودشان میدانند چه کنند.
یک جا دیگه خودتان جواب خودتان را میدهید:
"منم اينو قبول دارم كه در بيشتر اديان به ظهور يك فرد اعتقاد دارن ولي امام زمان؟!! بحث سر اونه "
و اینکه قبول دارید که از لحاظ عقلانی وجود منجی امری اثبات پذیر و اثبات شده است چون در جای دیگر گفتید: " مسلما اگه قراره چيزي از لحاظ عقلي ثابت بشه وجود آخرالزمان يا اومدن يك نفر هست، ولي من اينو نخواستم"
راستی فکر نمی کنید که اگر قرار بود به این مرحله (موظف بودن هر کسی فقط به تبعیت از خودش و عقلش ختم بشه دیگر این همه انبیاء آوردن برای چی بود؟ این همه سفارش به انبیاء و اولیا برای صبر در برابر سختی ها برای چی بود؟این همه شهدا برای چی رفتند جان نثاری کردند؟
آیا همه اش برای این بود که بشر به قول شما به این نتیجه برسد که شده است عقل کل ؟
خوب خدا نمی دانست این را؟ از همان اول دیگر این همه رسول نمی فرستاد برای هدایت چون همه ، حرف شما رو از اون اول میزدند. و همه خود و جامعه خود را عقل کل می دانستند که احتیاج به چیز دیگری ندارند.
و آیا امروز دیگر بشر تمام احتیاجش به کلام خدا و پیامبر از بین رفته؟
آیا الان نیاز بشر به این نیست که منجی زودتر بیاید؟
آیا نمی بنید حتی آمریکا به عنوان یک مستکبر به این نتیجه نرسیده که مدیریت کل جهان باید دست یک قدرت باشد و باصطلاح یک قطب باشد؟

این نشان دهنده فطرت بشر هست که به دنبال یکدست شدن است . جامعه انسانی را وجود یک رهبر آرام میکنه و آن کسی نیست جز انسان کامل.
چرا سعي داري حرفا رو بپيچوني و ازشون چيزي در بياري؟
در رابطه با اين قسمت "
"منم اينو قبول دارم كه در بيشتر اديان به ظهور يك فرد اعتقاد دارن ولي امام زمان؟!! بحث سر اونه "
و اینکه قبول دارید که از لحاظ عقلانی وجود منجی امری اثبات پذیر و اثبات شده است چون در جای دیگر گفتید: " مسلما اگه قراره چيزي از لحاظ عقلي ثابت بشه وجود آخرالزمان يا اومدن يك نفر هست، ولي من اينو نخواستم" گفتم در بيشتر اديان به ظهور يك فرد اعتقاد دارن، نگفتم من اعتقاد دارم يا نه، در مورد جمله دوم گفتم "اگه" مي دونيد معني اگه چيه يا اونم بايد توضيح بدم، جمله رو شرطي كرده كه حتي اگرم قرار باشه چيزي ثابت بشه وجود آخرالزمانه نه امام زمان. كي من گفتم اثبات پذير و اثبات شده است؟ مي شه تموم كنيد اين حرف تو دهن من گذاشتنو؟!! خسته شدم انقدر توضيح اضافه دادم!
 

phalagh

مدیر بازنشسته
گفتم وقتي چيزي خوبه و باعث افتخاره چرا بهش برنگرديم و ازش استفاده نكنيم... ولي در جاي ديگه هم گفتم چيزي كه توش سود و ضرري براي كسي نباشه... چيزي مثل اخلاقيات كورش باعث منفعت تعدادي سودجو نيست پس مي توني ازش استفاده هم بكني. البته حتي همونم اگه كسي ازش استفاده نكنه و قبول نداشته باشه يا بگه تاريخ كورش هم تحريف شده من اجبارش نمي تونم بكنم چون ممكنه حق با اون باشه!
و در مورد جمله بعديتون بله هنوزم مي گم يه سري قوانين و دستورالعمل ها بود كه همون زمان جواب مي داد دليلي نداره بعد 1400 سال هنوزم تابعشون باشيم چون خيلي چيزا عوض شده.... مثلا همون نماز شكسته كه دليلشو از 2، 3تا آخوند پرسيده بودم... معتقد بودن چون مسافرا تو اون زمان وسط راه واميسادن و شتر و اسب و ...شونو به يه جا مي بستن تا نماز بخونن خدا مي خواسته سختشون نباشه!!! حالا اين فقط يه مثال بود كه روحانيون شما گفتن اما الان مردم مي رن خونه فاميلشون يه ذره اون ورتر نمازو شكسته مي خونن. مي ترسن شترشونو كسي ببره يا دزدگير ماشيناشون كار نكنه؟!! دستور براي هر زماني متفاوته... البته اگه يه كم قبل تر همين جمله اي كه ازش ايراد گرفتي رو نگاه كني گفتم حتي تو اون آيه هم نيومده كه در مورد همه چي بريد از علما سوال بپرسيد فقط براي پذيرش محمد بوده كه گفته از علما بپرسيد كه قبل من هم پيامبرايي بودن... حالا شما از كجاش در اوردي كه اگه اونا گفتن يه امام زماني هم هست بايد قبول كنيم من نفهميدم؟!





همونطور كه گفتم اون قسمت نظر شخصي من نسبت به قران بوده كه به بحث ربطي نداره. كتاب مسلمونا قرانه و قبولش هم دارن پس براي مسلمونا چيزي عقيم نشده چون كتابش هست... پس شما دست از سر دم خروس بردار و بچسب به همين قسم حضرت عباس


شايد عاقل نباشم ولي اون قدر هم جاهل نيستم كه اگه بچم دختر بود برم چالش كنم. من نگفتم عاقل ولي مسلما نسبت به عرباي جاهل همه يه پيشرفتي داشتن... پس تصميم با خود مردمه!
در ضمن شما از كجا مي دوني كه من به چه جايي رسيدم كه مي فهمي عقل من سليم نيست و براي شما هست؟!! اصلا مگه شما چيزي از من مي دوني كه به خودت اجازه مي دي قضاوت كني در موردم؟ مگه من با 4 تا دونه پست از شما، قضاوتي در موردتون كردم؟ پس فقط به بحث برسيد و سعي نكنيد چون مخالفم ترورم كنيد...
در مورد جمله آخرتون هم پس به اين نتيجه مي رسيم كه هر كس مسلمون نباشه، عفلش سليم نيست؟!

[/RIGHT]
جالبه شما براي چيزي كه ميخوايد بگيد براي 1400 سال پيش خوب بوده از حكمي گفتيد كه دقيقا همين الانم كاربرد داره.
دو سه ماه پيش رفته بودم مسافرت، وقتي برگشتيم هتل خيلي خيلي خسته بوديم، نماز رو كه خوندم رو كردم به داداشم گفتم خدا خودش يه چيزي ميدونست كه گفته نماز رو تو مسافرت شكسته بخونيد. وگرنه من با اينحالي كه به زور رو پام وايميستم كجا ميتونستم الان 8 ركعت نماز بخونم. اگه ميتونستم بخونم هم از فرط خستگي هيچي نميفهميدم.
ميبيني همين حكم نماز شكسته در سفر الان هم كاربرد داره.
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستی فرموده بودید : "قبلا هم گفتم که دین برای عوام هست..."
این همه آیات خدا را که درونشان میفرماید که برای خردمندان تذکر است و خردمندان میدانند را نمی بینید؟
و آنقدر اصرار خدا در قرآن برای اینکه مردم سطح شعورشان را بالا ببرند نادیده میگیرید؟
بله مردم با هر سطح شعور وقتی بخواهند به سوی خدا بروند، خدا دستشان را می گیرد و هدایت می کند ولی باز در قرآن می فرماید آیا کسی که میداند با کسی که نمیداند یکی است، آیا بینا به حقایق مانند نابینا به حقایق است؟ و مردم را دستور می دهد به فکر کردن و تعقل کردن.
این دین دنبال تکامل انسان است نه اینکه حالا هر کسی را در همان سطح نگه دارد.
دقيقا... مي گه تفكر و تعقل نمي گه تقليد كوركورانه... مسلما كسي كه مي داند با كسي كه نمي داند يكي نيست و اصلا جاي بحث نداره اما هركس به اندازه دانشش به خدا نزديكتر مي شه... ماجراي موسي و شبانو كه يادته.... اون خدا رو اونجور شناخته بود همونطوري هم باهاش حرف مي زد و مناجات مي كرد... خدا هم به موسي تذكر داد كه هر كس هرجور خدا رو شناخته بذار همونجور پيش بره قرار نيست همه مثل تو شن... پس خردمند نسبت به خرد بيشترش ممكنه بيشتر به خدا نزديك بشه يا معرفت بهتري داشته باشه ولي بازم دليل نمي شه كه همه دنبال اون خردمنده برن... تازه وقتي مشكل اصلي اين باشه كه نتوني به كسي به عنوان خردمند اعتماد بكني ديگه قضيه رو بدتر هم مي كنه...

QUOTE=میقات;1955067] .


من گفتم حافظ و سعدی و مولانا، فردوسی کی حرف از فلاسفه زدم؟
که شما میخواهید کلی فیلسوف بیاورید که اسلام را از بیخ و بن قبول ندارند. خوب بروید چند تا عارف بالله بیاورید ببینم. فیلسوف تعریفش فرق دارد با عارف بالله
نه البته این عرفان های سوسول جدیدا. مثل حافظ بیاور ، برو مثل سعدی بیاور ، برو مولانایی رو پیدا کن.



[/QUOTE]
ببخشيد اين افرادي كه نام بردين از امام زمان هم چيزي گفتن؟!!!
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز صحبت کردن با ایشان همانطور که میبینید بی فایده است . ذهن طبقه بندی شده و منظم نیست و پر از تناقض است . از طرفی میگویند احادیث را قبول ندارم چون در انها تحریف صورت گرفته اما از طرفی از صحبتها میشه می فهمید که تاریخ را قبول دارند با اینکه در ان هم تحریف وجود دارد. قران را هم قبول ندارد به استناد همین حرفهایی که میبینید زده.
اگر ایه مستقیمی هم برایشان نازل میشد با این منطقشان میگفتند بعد از 1400 سال اینها به چه درد ما میخورد و این مال قدیمییا بوده و از کجا معلوم که تحریف نشده باشه.اینا رو اخوندا از خودشون در اوردن تا مارو سر کیسه کنند. :redface: خلاصه ایشون فقط خودش را قبول دارد.
باید ادمها به این مرحله برسند که بدانند رابطه شان با خدا بدون وجود یک کانال پاک مثل پیامبر یا معصوم قطع است. باید وجود شخص حیرت وگمراهی خود را در این عالم درک کرده باشد.در واقع ایشان هنوز در مساله ابتدایی تر نیاز بشر به وحی گیر دارد.ملتفتی.؟مشکلش امام زمان نیست. خیلی بالاتر از این را گیر است.به جملاتشون دقت کنید ایشان فکر میکند بشر با تکیه بر عقل خودش میتواند مسیرش را بیابدو نیازی به واسطه نیست.اول باید درباره نیاز بشر به وحی توجیه شود.

شاید هم تقصیر این بنده خدا نیست وقتی عالمی فاسد میشه میتونه ملتی رو به گمراهی بکشونه .انقدر عالم بی عمل دیده که توهم برش داشته اینا همشون کلکن .مصیبتی که کشیشان فاسد بر سر اروپاییها اوردند.
اما دلایل شما برای همهمون جالب و مفید بود دستتون درد نکنه.:gol::gol::gol:

لطف كن پستاي منو كامل بخون بعد نظرتو يا توهينتو بگو....
در رابطه با كانال براي رابطه با خدا هم بايد بگم كه انقدر خدا قدرت داره كه براي ارتباط با بندش نياز به واسطه نداشته باشه.... يادت نره خدا از وجود خودش در ما دميده پس حرف هم ديگرو بايد خوب بفهمن ... واسطه براي وقتيه كه يه طرف يا دو طرف حرف همو نفهمن اين وسط يكي مياد تا حرف اين دو تا رو به هم بفهمونه!!
 

mkarimi

عضو جدید
همه اديان اعتقاد دارن كه يه روزي يه منجي مي ياد و اونا رو نجات ميده منتها در مصداقش با هم اختلاف دارن. حتي اون فقيري كه تو ... هستش و شايد رنگ پول و فرهنگ و اينارو نديده اميد داره كه يه روزي يكي بياد و نجاتش بده. ميخوام بگم اين حس تو فطرت آدما هستش
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
لطف كن پستاي منو كامل بخون بعد نظرتو يا توهينتو بگو....
در رابطه با كانال براي رابطه با خدا هم بايد بگم كه انقدر خدا قدرت داره كه براي ارتباط با بندش نياز به واسطه نداشته باشه.... يادت نره خدا از وجود خودش در ما دميده پس حرف هم ديگرو بايد خوب بفهمن ... واسطه براي وقتيه كه يه طرف يا دو طرف حرف همو نفهمن اين وسط يكي مياد تا حرف اين دو تا رو به هم بفهمونه!!
من حرفاتو نو کامل خوندم و همه چیزهایی که به شما نسبت دادم از میان حرفهای خودتان بود.نمیدانم کجایش توهین بود.ما فقط اشکالات بحث را بیان کردیم.اینکه در حرفهایتان تناقض وجود دارد در همان بحث تحریف پیداست تکرار نمیکنم برو بخوان.
در ضمن خودتان هم دارید میگید که نیازی به واسطه نیست این یعنی به وحی اعتقادی ندارید پس نه تنها امام زمان که ابراهیم و عیسی و زرتشت و ... را قبول ندارید. پس این بحث بیفایده است چون ما بر خلاف شما خودمان را نیازمند هدایت الهی میدانیم و معتقد بوجود رسول هستیم .دلیل ان هم واضح است خطاپذیری علم و تجربیات بشری.ما معتقدیم بشر به تنهایی و تنها به کمک عقلش نمیتواند مسیر درست را پیدا کند.تاریخ هم این را ثابت کرده است .مثلا همین هیتلر را ببین . او با عقل خودش به این نتیجه رسیده بود که نزاد او نزاد برتر هستند .و نوعی تصفیه نزادی راه انداخت .حتی کارشان به جایی رسید که برای ساختن یک نسل نمونه معلولان هم وطن خودشان را از بین ببرند تا یک نزاد برتر انسانی بوجود بیاورند والبته تمام این ایده ها را از تعدادی از فلاسفه گرفته بود مثلا اینها یکسری از صحبتهایش است


اصل تساوی حقوق و برابری نژادها و اقوام مختلف با یکدیگر حرف یاوه ای است .چگونه میتوان یک ملت با فرهنگ و یک نژاد اصیل را با نیمه میمون های آفریقایی در یک ردیف قرار داد.حکومت بر جهان حق نژاد اصیل و برتر است و برترین نژاد که تمدن و فرهنگ بشری مدیون اوست نژاد آریایی است......ما باید این نژاد را هم از آلودگیهایی که بر اثر اختلاط با نژادهای دیگر ،بخصوص یهودیان عارض آن شده پاک کنیم و برای پاکی نسل ،در امر ازدواج و تولید نسل کنترل دقیقی بعمل آوریم.[از نطق هیتلر در مونیخ-دوم آوریل1927]


صلح کلمه بی معنایی است.در روی زمین هرگز جنگ متوقف نشده و تا زمانی که ملل و اقوام مختلف در روی این کره خاکی زندگی میکنند نبرد ادامه خواهد یافت .اگر ملتها به انچه دارند قانع باشند حرکتی که لازمه پیشرفت در جهان است بوجود نخواهد آمد و تلاش هر ملت برای توسعه و پیشرفت خود طبعا با منافع ملتهای دیگر در تعارض قرار گرفته وو به جنگ منتهی خواهد شد .[از نطق هیتلر در مونیخ-15مارس1929]

اما هیتلر این عقاید را از کجا اورده بود ؟ او تحت تاثیر فیلسوفانی چون هگل و نیچه بود.


"هیچ فردی مانند نیچه (18)بر اندیشه های هیتلر اثر نگذاشت . فریدریش ویلهلم نیچه ( 1844- 1900) میل به قدرت را در آثار خود تبلیغ کرده و جنگ را ستوده بود . معروف ترین کتاب او چنین گفت زردتشت است . البته به هیچ وجه نباید تصور کرد که مندرجات این کتاب شباهتی به تعلیمات حقیقی زرتشت داشته است . مقصود از زرتشت در واقع خود نیچه بود.
اما اینکه زرتشت را حامل پیغام خود قرار داده به سبب آن است که معتقد بوده است ایرانیان نخستین قومی بوده اند که معنی حقیقی زندگی را درک کرده اند . او این کتاب را با نثری نگاشته است که آلمانی ها از خواندن آن لذت می برند و در آن جنگ را «مقدس» و « نیکو » می داند.
« این مرام نیکو بود که حتی جنگ را مقدس ساخت ؟ به تو می گویم : این جنگ نیکو بود که هر مرامی را مقدس گردانید . جنگ و دلیری ، بیش از خیرخواهی و دستگیری ، کارهای سترگ صورت داده است.
او پیش بینی می کند که گروه نخبه ای ظهور خواهد کرد و فرمانروای جهان خواهد شد و از میان آن « ابرمرد » پدید خواهد آمد . نیچه در کتاب خویش موسوم به خواست توانایی بانگ بر می دارد:
نژادی دلیر و فرمانروا اندک اندک پدید می آید .... هدف ما باید ارزیابی مجدد
ارزش ها به خاطر مرد نیرومند ویژه ای باشد که واجد هوش و خرد و اراده ای عالی است. این مرد و گروه زبده ی پیرامون او « خواجگان جهان » خواهند شد. »
چنین یاوه هایی که گوینده آن از جمله اصیل ترین متفکران آلمان بود ، در مغز آشفته هیتلر زمینه ی مساعدی برای پذیرش و قبول یافت . به همین جهت بود که هیتلر غالبا به «موزه ی نیچه » در وایمار می رفت و احترام خود را به فیلسوف بدین گونه نشان می داد که در برابر عکاسان « ژست » می گرفت و آنگاه عکاسان عکس او را در حالی که مجذوب تماشای مجسمه نیم تنه مرد بزرگ شده بود بر می داشتند . یک فرد نازی
می توانست با غرور و مباهات تقریبا درباره ی هر موضوعی که به تصور گنجد ، کلام نیچه را نقل کند و چنین نیز می کرد . او درباره مسیحیت گفته بود:
« مسیحیت ، لعنتی بزرگ ، ضلالتی عظیم و سخت ریشه دار است...
من آن را لکه ننگ ابدی بشریت می دانم ..."


واینها هم بخشی از عقاید هگل


از نظر هگل هیچ یک از مفاهیم قدیمی « اخلاق » و « علم اخلاق » نباید مخل کار دولت و مانع کار « قهرمانانی » که آن را رهبری می کنند شود « تاریخ جهان جایگاهی والا دارد ... خواست های اخلاقی نامربوط را نباید با کارهای تاریخی جهان و فضایل این کارها به تصادم وا داشت . کمالات فردی شرم ، تواضع ، نوع پرستی ، تحمل و گذشت – را نبایستی علیه کارهای تاریخی دنیایی بر انگیخت .یک چنان دستگاه نیرومندی [دولت] باید گل های بیگناه فراوانی را لگد مال نماید ، موانع بسیاری را در سر راه خود خرد کند.
هگل پیش بینی می کند که وقتی آلمان نابغه خداداده (!!) خود را به دست آورد ، صاحب چنین دولتی خواهد شد . او پیشگویی می کند که « نوبت آلمان » فرا خواهد رسید و آن وقت رسالت آن کشور این خواهد بود که حیات معنوی تازه ای به جهان بخشد . ولیام شایرر در این مورد می نویسد:
« هنگامی که انسان عقاید هگل را می خواند ، می فهمد که هیتلر تا چد حد از او ( هگل ) الهام گرفته است .



اگر علاقه مندید دراینباره بیشتر بدانید در این لینک مطالبی هست
http://madland.blogfa.com/post-47.aspx

http://www.centralclubs.com/topic-t48618.html

اینها مشتی بود از خروار.اینها ادمهایی بودند که از واسطه استفاده نکردند.مگه شما نمیگی روح الهی در انسانها دمیده شده . ایا این افراد روح الهی نداشتند.مگر از راه فلسفه و عقل پیش نرفتند پس چه شد؟؟ وقتی بشر بخواد با عقل خودش پیش بره بدون استفاده از تعالیم اسمانی کارش به کجاها که نمیکشه.
دوست من مشکل ما معتقدین به وحی با تجربه بشری اینهاست . ما فکر میکنیم بشر به وحی احتیاج دارد تا به این ازمون و خطاها و فجایع دچار نشه .درضمن ما فکر نمیکنیم که این خطاها فقط مخصوص این افراده بلکه همه ما در معرض این اشتباهات هستیم .این اشتباهات اول به صورت عمل که نبوده این افراد اول عقاید خطرناکی پیدا کردند و بعد در عمل جنگ جهانی اتفاق افتاد. پس باید دنبال باورهای درستی باشیم .ما ادیان الهی را راه حل این مساله میدانیم.
 
آخرین ویرایش:

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
من حرفاتو نو کامل خوندم و همه چیزهایی که به شما نسبت دادم از میان حرفهای خودتان بود.نمیدانم کجایش توهین بود.ما فقط اشکالات بحث را بیان کردیم.اینکه در حرفهایتان تناقض وجود دارد در همان بحث تحریف پیداست تکرار نمیکنم برو بخوان.
در ضمن خودتان هم دارید میگید که نیازی به واسطه نیست این یعنی به وحی اعتقادی ندارید پس نه تنها امام زمان که ابراهیم و عیسی و زرتشت و ... را قبول ندارید. پس این بحث بیفایده است چون ما بر خلاف شما خودمان را نیازمند هدایت الهی میدانیم و معتقد بوجود رسول هستیم .دلیل ان هم واضح است خطاپذیری علم و تجربیات بشری.ما معتقدیم بشر به تنهایی و تنها به کمک عقلش نمیتواند مسیر درست را پیدا کند.تاریخ هم این را ثابت کرده است .مثلا همین هیتلر را ببین . او با عقل خودش به این نتیجه رسیده بود که نزاد او نزاد برتر هستند .و نوعی تصفیه نزادی راه انداخت .حتی کارشان به جایی رسید که برای ساختن یک نسل نمونه معلولان هم وطن خودشان را از بین ببرند تا یک نزاد برتر انسانی بوجود بیاورند والبته تمام این ایده ها را از تعدادی از فلاسفه گرفته بود مثلا اینها یکسری از صحبتهایش است


اصل تساوی حقوق و برابری نژادها و اقوام مختلف با یکدیگر حرف یاوه ای است .چگونه میتوان یک ملت با فرهنگ و یک نژاد اصیل را با نیمه میمون های آفریقایی در یک ردیف قرار داد.حکومت بر جهان حق نژاد اصیل و برتر است و برترین نژاد که تمدن و فرهنگ بشری مدیون اوست نژاد آریایی است......ما باید این نژاد را هم از آلودگیهایی که بر اثر اختلاط با نژادهای دیگر ،بخصوص یهودیان عارض آن شده پاک کنیم و برای پاکی نسل ،در امر ازدواج و تولید نسل کنترل دقیقی بعمل آوریم.[از نطق هیتلر در مونیخ-دوم آوریل1927]

صلح کلمه بی معنایی است.در روی زمین هرگز جنگ متوقف نشده و تا زمانی که ملل و اقوام مختلف در روی این کره خاکی زندگی میکنند نبرد ادامه خواهد یافت .اگر ملتها به انچه دارند قانع باشند حرکتی که لازمه پیشرفت در جهان است بوجود نخواهد آمد و تلاش هر ملت برای توسعه و پیشرفت خود طبعا با منافع ملتهای دیگر در تعارض قرار گرفته وو به جنگ منتهی خواهد شد .[از نطق هیتلر در مونیخ-15مارس1929]

اما هیتلر این عقاید را از کجا اورده بود ؟ او تحت تاثیر فیلسوفانی چون هگل و نیچه بود.


"هیچ فردی مانند نیچه (18)بر اندیشه های هیتلر اثر نگذاشت . فریدریش ویلهلم نیچه ( 1844- 1900) میل به قدرت را در آثار خود تبلیغ کرده و جنگ را ستوده بود . معروف ترین کتاب او چنین گفت زردتشت است . البته به هیچ وجه نباید تصور کرد که مندرجات این کتاب شباهتی به تعلیمات حقیقی زرتشت داشته است . مقصود از زرتشت در واقع خود نیچه بود.
اما اینکه زرتشت را حامل پیغام خود قرار داده به سبب آن است که معتقد بوده است ایرانیان نخستین قومی بوده اند که معنی حقیقی زندگی را درک کرده اند . او این کتاب را با نثری نگاشته است که آلمانی ها از خواندن آن لذت می برند و در آن جنگ را «مقدس» و « نیکو » می داند.
« این مرام نیکو بود که حتی جنگ را مقدس ساخت ؟ به تو می گویم : این جنگ نیکو بود که هر مرامی را مقدس گردانید . جنگ و دلیری ، بیش از خیرخواهی و دستگیری ، کارهای سترگ صورت داده است.
او پیش بینی می کند که گروه نخبه ای ظهور خواهد کرد و فرمانروای جهان خواهد شد و از میان آن « ابرمرد » پدید خواهد آمد . نیچه در کتاب خویش موسوم به خواست توانایی بانگ بر می دارد:
نژادی دلیر و فرمانروا اندک اندک پدید می آید .... هدف ما باید ارزیابی مجدد
ارزش ها به خاطر مرد نیرومند ویژه ای باشد که واجد هوش و خرد و اراده ای عالی است. این مرد و گروه زبده ی پیرامون او « خواجگان جهان » خواهند شد. »
چنین یاوه هایی که گوینده آن از جمله اصیل ترین متفکران آلمان بود ، در مغز آشفته هیتلر زمینه ی مساعدی برای پذیرش و قبول یافت . به همین جهت بود که هیتلر غالبا به «موزه ی نیچه » در وایمار می رفت و احترام خود را به فیلسوف بدین گونه نشان می داد که در برابر عکاسان « ژست » می گرفت و آنگاه عکاسان عکس او را در حالی که مجذوب تماشای مجسمه نیم تنه مرد بزرگ شده بود بر می داشتند . یک فرد نازی
می توانست با غرور و مباهات تقریبا درباره ی هر موضوعی که به تصور گنجد ، کلام نیچه را نقل کند و چنین نیز می کرد . او درباره مسیحیت گفته بود:
« مسیحیت ، لعنتی بزرگ ، ضلالتی عظیم و سخت ریشه دار است...
من آن را لکه ننگ ابدی بشریت می دانم ..."


واینها هم بخشی از عقاید هگل


از نظر هگل هیچ یک از مفاهیم قدیمی « اخلاق » و « علم اخلاق » نباید مخل کار دولت و مانع کار « قهرمانانی » که آن را رهبری می کنند شود « تاریخ جهان جایگاهی والا دارد ... خواست های اخلاقی نامربوط را نباید با کارهای تاریخی جهان و فضایل این کارها به تصادم وا داشت . کمالات فردی شرم ، تواضع ، نوع پرستی ، تحمل و گذشت – را نبایستی علیه کارهای تاریخی دنیایی بر انگیخت .یک چنان دستگاه نیرومندی [دولت] باید گل های بیگناه فراوانی را لگد مال نماید ، موانع بسیاری را در سر راه خود خرد کند.
هگل پیش بینی می کند که وقتی آلمان نابغه خداداده (!!) خود را به دست آورد ، صاحب چنین دولتی خواهد شد . او پیشگویی می کند که « نوبت آلمان » فرا خواهد رسید و آن وقت رسالت آن کشور این خواهد بود که حیات معنوی تازه ای به جهان بخشد . ولیام شایرر در این مورد می نویسد:
« هنگامی که انسان عقاید هگل را می خواند ، می فهمد که هیتلر تا چد حد از او ( هگل ) الهام گرفته است .



اگر علاقه مندید دراینباره بیشتر بدانید در این لینک مطالبی هست
http://madland.blogfa.com/post-47.aspx

http://www.centralclubs.com/topic-t48618.html

اینها مشتی بود از خروار.اینها ادمهایی بودند که از واسطه استفاده نکردند.مگه شما نمیگی روح الهی در انسانها دمیده شده . ایا این افراد روح الهی نداشتند.مگر از راه فلسفه و عقل پیش نرفتند پس چه شد؟؟ وقتی بشر بخواد با عقل خودش پیش بره بدون استفاده از تعالیم اسمانی کارش به کجاها که نمیکشه.
دوست من مشکل ما معتقدین به وحی با تجربه بشری اینهاست . ما فکر میکنیم بشر به وحی احتیاج دارد تا به این ازمون و خطاها و فجایع دچار نشه .درضمن ما فکر نمیکنیم که این خطاها فقط مخصوص این افراده بلکه همه ما در معرض این اشتباهات هستیم .این اشتباهات اول به صورت عمل که نبوده این افراد اول عقاید خطرناکی پیدا کردند و بعد در عمل جنگ جهانی اتفاق افتاد. پس باید دنبال باورهای درستی باشیم .ما ادیان الهی را راه حل این مساله میدانیم.


ممنون بابت جوابت
در رابطه با تحريف و تناقص من هم جواب دادم، تكرار نمي كنم برو بخون!
در رابطه با اينكه شما ها خودتونو محتاج وحي مي دونيد، احيانا در حال حاضر خدا داره به كي وحي مي كنه كه شما بتوني راحتو پيدا كني؟ منظورت امام زمانه؟ يعني خدا داره الان به امام زمان وحي مي كنه؟ بعد احيانا شما الان با امام زمان در ارتباطي تا بتوني وحي رو ازش دريافت كني و راحتو انتخاب كني؟ يا شايد به روحانيون هم وحي مي شه؟!! چون اينطور كه شما گفتي، شما فقط به واسطه وحيه كه مي توني راحتو پيدا كني و به زندگيت ادامه بدي نه فقط با كمك عقل خودت....
در رابطه با هيتلر و هگل و نيچه، مطالبت خيلي جالب بود مرسي ولي با عرض شرمندگي كاملا بي ربط! ببخشيد اگه قرار بود همه ادما خوب باشن و همه چي خوب پيش بره كه اصلا واسه چي به دنيا ميومديم. انسان با حق اختيار آفريده شده... يعني شما اين همه آدم كه حتي پيرو اماماتون بودن رو نديدن كه دست به چه جناياتي زدن؟؟!!! تو همين احاديث و رواياتي كه انقدر بهشون معتقديد اسم اين همه آدم نيومده كه حتي به خود اماما هم ذحم نكردن با اينكه اولش خيلي هم به خدا و وحي و امام معتقد بودن... اشتباه واسه همس... يعني تاحالا حتي در موردشون چيزي هم نشنيدين؟!!! هر انساني تو هر موقعيتي ممكنه خطا كنه.... چه خطاي كوچيك چه خطاي بزرگ.... وجود چيزي كه ما اسمشو گذاشتيم "شيطان" براي همينه و تو همه نفوذ مي كنه حتي كسايي كه پيرو دين و مذهب و مسلكي خاص باشن.... حتي اونايي كه به وحي معتقدن.... همه و همه.... اين همه مسلمون و مسيحي و يهودي و بودايي و ... نديديد كه جه فجايعي به بار اوردن؟ مگه اونا به وحي معتقد نبودن و نيستن؟!!!
البته دوست خوبم، بحث ما هيچ ربطي به اينا نداشت ولي به اينجا كشيده شد... حالا من ازت مي خوام (باز هم مي گم بسته به اعتقادات خودت) اگه دليلي عقلاني و مستند براي وجود امام زمان داري بگو... دست خودم نيست هي مي خوام جواب ندم كه فقط شماها نظراتونو بگيد چون حقيقتا نمي خواستم بحثي باشه فقط مي خواستم جواباتونو ثبت كنم جواب هم ندم ولي نمي دونم چرا نمي شه!!.... درسته باهاتون كاملا مخالفم اما به گفته هاتون براي تحقيقم احتياج دارم... تا الان هم خيلي كمك كردن بقيه.... منتظر جواب شما هم هستم....
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام راستش نحوه بحث کردنتان مثل ادمهایی نبود که میخواهند نظرات دیگران را ثبت کنند و بدانند انها چه فکر میکنند .شما وارد بحث شدید و عقاید انها را رد یا تایید کردید . ان هم نه به صورت بی طرفانه. مثلا وقتی فلق برایتان کتابی ارائه کرد بلافاصله انرا کنار گذاشتید و گفتید قابل اعتماد نیست. در حالیکه نویسنده کتاب یک مرجع تقلید شیعیان بود . نمیدانم ان را خواندید یا نه.اگر یک فرد غیر مسلمان مثلا یهودی در زمان حاضر بخواهد درباره عقاید شیعه درباره امام زمان مطلبی بداند به نظرتان برای مستند بودن تحقیقش سراغ چه کسی یا چه کتابی باید برود ؟ باید بیاید بین مردم عادی و بپرسد ؟شما احادیث را قبول نداری . علما را هم قبول نداری . هر کتاب و سندی هم که در این رابطه باشد به نوعی مطالبش از کتابهای همین علما گرفته شده . اگر تفسیر قران را بخواهی ببینی خوب انرا هم همین اخوندها نوشته اند . تاریخ اسلام را بخواهی سند بگیری باز همین مساله پیش می اید.یعنی این دلایلی که دوستان اوردند "احساس " بود به نظر شما؟
موضوع تحقیق شما چیست؟ "عقاید رایج میان مردم درباره امام زمان"؟ یا "عقاید مکتب تشیع درباره امام زمان"؟
اگر اولی باشد راهتان خوب است اما بحث کردنتان با افراد بی مورد. اما اگر دومی باشد باید به کتب مرجع و اهل فن مراجعه کرد.

اما درباره پست قبلیم هم بحث کاملا به موضوع مربوط است . اما به درد کسی میخورد که هنوز نمیداند امام زمان وجود دارد یا نه ؟ نه کسی که تصمیم خودش را گرفته.
مثالهایی که زدید اتفاقا مربوط به کسانی بود که به وحی عمل نکردند اسمش را اوردند اما در عمل انرا زیر پا گذاشتند. شما بهترین قوانین عالم در دستت باشد انرا تا کن و توی جیبت بگذار و هر کاری دوست داشتی بکن . ایا اسم این را میگذاری اعتقاد . ان افراد دراثر پشت کردن به ایات الهی ان اعمال را مرتکب شدند . نه با عمل به ان.
 
آخرین ویرایش:

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام راستش نحوه بحث کردنتان مثل ادمهایی نبود که میخواهند نظرات دیگران را ثبت کنند و بدانند انها چه فکر میکنند .شما وارد بحث شدید و عقاید انها را رد یا تایید کردید . ان هم نه به صورت بی طرفانه. مثلا وقتی فلق برایتان کتابی ارائه کرد بلافاصله انرا کنار گذاشتید و گفتید قابل اعتماد نیست. در حالیکه نویسنده کتاب یک مرجع تقلید شیعیان بود . نمیدانم ان را خواندید یا نه.اگر یک فرد غیر مسلمان مثلا یهودی در زمان حاضر بخواهد درباره عقاید شیعه درباره امام زمان مطلبی بداند به نظرتان برای مستند بودن تحقیقش سراغ چه کسی یا چه کتابی باید برود ؟ باید بیاید بین مردم عادی و بپرسد ؟شما احادیث را قبول نداری . علما را هم قبول نداری . هر کتاب و سندی هم که در این رابطه باشد به نوعی مطالبش از کتابهای همین علما گرفته شده . اگر تفسیر قران را بخواهی ببینی خوب انرا هم همین اخوندها نوشته اند . تاریخ اسلام را بخواهی سند بگیری باز همین مساله پیش می اید.یعنی این دلایلی که دوستان اوردند "احساس " بود به نظر شما؟
موضوع تحقیق شما چیست؟ "عقاید رایج میان مردم درباره امام زمان"؟ یا "عقاید مکتب تشیع درباره امام زمان"؟
اگر اولی باشد راهتان خوب است اما بحث کردنتان با افراد بی مورد. اما اگر دومی باشد باید به کتب مرجع و اهل فن مراجعه کرد.

اما درباره پست قبلیم هم بحث کاملا به موضوع مربوط است . اما به درد کسی میخورد که هنوز نمیداند امام زمان وجود دارد یا نه ؟ نه کسی که تصمیم خودش را گرفته.
مثالهایی که زدید اتفاقا مربوط به کسانی بود که به وحی عمل نکردند اسمش را اوردند اما در عمل انرا زیر پا گذاشتند. شما بهترین قوانین عالم در دستت باشد انرا تا کن و توی جیبت بگذار و هر کاری دوست داشتی بکن . ایا اسم این را میگذاری اعتقاد . ان افراد دراثر پشت کردن به ایات الهی ان اعمال را مرتکب شدند . نه با عمل به ان.


سلام
حق با شماست... گفتم كه دست خودم نبود.... و بابتش معذرت خواهي هم مي كنم ... در اصل من فقط نظراتتون رو مي خواستم اما متاسفانه وقتي با موردي كاملا مخالف بودم نتونستم وارد بحث نشم. اشكال نداره با يه تير دو نشون زدم!
در رابطه با كتابي كه فلق گفت آره كنار گذاشتم چون فقط مي خواستم مدرك از قران بياريد نه از مرجع تقليد.
در رابطه با مردم عادي و .... صد البته نظر مردم عادي برام مهم بود... البته با اين حال با چند نفر از علما هم صحبت كردم.... و به مكتب تشيع هم كاري ندارم.
در رابطه با پاراگراف آخر هم بايد بگم كه منم حرفم همينه هر آدمي ممكنه خطا بكنه.... حتي يكي از علماي شيعه مي گفت خود امامها هم خطاهايي داشتند... به هر حال اين جز وجود ادمهاست. مگه الان اين همه مسيحي توي اروپا نمي بينين كه دست به فجايع بزرگ دارن مي زنن يا تو مملكت خودمون اين همه مسلمون كه دارن چه خرابكاريايي به بار ميارن. حالا اونايي كه تظاهر مي كنن رو كاري ندارم اما خيلياشون به وحي يا وجود پيغمبر و امام معتقد هم هستند ولي باز هم اشتباهاتي مرتكب مي شن ... پس گفتتون در رابطه با هيتلر و .... اصلا منطقي نيست.... همونطور كه اونا به وحي اعتقاد نداشتن و اونطوري شدن برعكسش هم ممكنه.... حالا هركس تا چه حد به دستورات گرفته شده از وحي عمل مي كنه يا نه ربطي به اين نداره چون در اصل اعتقاد به وجود وحي داره و اگه قرار بود همه عين دستورات رو بتونن انجام بدن كه خودشون مي شدن امام معصوم...
 

phalagh

مدیر بازنشسته
سلام
حق با شماست... گفتم كه دست خودم نبود.... و بابتش معذرت خواهي هم مي كنم ... در اصل من فقط نظراتتون رو مي خواستم اما متاسفانه وقتي با موردي كاملا مخالف بودم نتونستم وارد بحث نشم. اشكال نداره با يه تير دو نشون زدم!
در رابطه با كتابي كه فلق گفت آره كنار گذاشتم چون فقط مي خواستم مدرك از قران بياريد نه از مرجع تقليد.
در رابطه با مردم عادي و .... صد البته نظر مردم عادي برام مهم بود... البته با اين حال با چند نفر از علما هم صحبت كردم.... و به مكتب تشيع هم كاري ندارم.
در رابطه با پاراگراف آخر هم بايد بگم كه منم حرفم همينه هر آدمي ممكنه خطا بكنه.... حتي يكي از علماي شيعه مي گفت خود امامها هم خطاهايي داشتند... به هر حال اين جز وجود ادمهاست. مگه الان اين همه مسيحي توي اروپا نمي بينين كه دست به فجايع بزرگ دارن مي زنن يا تو مملكت خودمون اين همه مسلمون كه دارن چه خرابكاريايي به بار ميارن. حالا اونايي كه تظاهر مي كنن رو كاري ندارم اما خيلياشون به وحي يا وجود پيغمبر و امام معتقد هم هستند ولي باز هم اشتباهاتي مرتكب مي شن ... پس گفتتون در رابطه با هيتلر و .... اصلا منطقي نيست.... همونطور كه اونا به وحي اعتقاد نداشتن و اونطوري شدن برعكسش هم ممكنه.... حالا هركس تا چه حد به دستورات گرفته شده از وحي عمل مي كنه يا نه ربطي به اين نداره چون در اصل اعتقاد به وجود وحي داره و اگه قرار بود همه عين دستورات رو بتونن انجام بدن كه خودشون مي شدن امام معصوم...
عزيزم من كه گفتم اون كتاب رو بخون نه به خاطر اينكه يه مرجع تقليد اونو نوشته. گفتم اون كتاب رو بخون چون جواب سوالات توش هست.
اون مرجع تقليد هم از خودش كه حررف نزده. با سند و دليل و مدرك اون كتاب رو نوشته و اتفاقا از قرآن هم دليل آورده.
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
1- در سوره قدر خداوند مي فرمايد: «تنزل الملائکه والروح فيها بإذن ربهم من کل أمر ». تنزل فعل مضارع است و دلالت بر استمرار مي نمايد. يعني در هر سال، شب قدر ملائک و روح به زمين نزول مي فرمايند. در دوران رسول الله صلي الله عليه وآله به شخص پيامبر نازل مي شدند. و در هر عصري بايد کسي هم شأن پيامبر باشد تا بر او نازل شوند. و الان تنها شخصي که هم شأن پيامبر صلي الله عليه وآله است امام زمان عليه السلام است.


[/QUOTE]
سلام
من تقریبا تمام پستها رو خوندم و تا حدودی با جو اینجا اشنا شدم .
البته 100 % مطمئنم که حرفایی که میزنم هیچ تاثیری در سارای عزیز نمیزاره چون روند رو دنبال کردم و احساس کردم ایشون نیومده پاسخی بگیره و فقط میخاد اعتقادات بعضی رو زیر سوال ببره
تقریبا محکم ترین سندی که میشه بهش استناد کرد همینیه که ازش نقل قول گرفتم
ولی چون متاسفانه خیلی گنگ مطرح شده میخام یه توضیح کوچولو بدم
"تنزل" در ادبیات عرب در اصل "تتنزل"بوده(حالا حتما میگید یعنی چی ...چرا در اصل چیزه دیگه ای بوده و.....اینو برید از یه استاد ادبیات عرب بپرسید بهتون میگه.چون تلفظ تتنزل سقیله تبدیل به تنزل شده.از این اتفاقات تو زبان عربی زیاده)
تتنزل یک فعل استمراریه یعنی از زمان وقوع تا ابد ادامه داره(مثل نفس کشیدن که از زمان تولد تا مرگ ادامه داره)البته منظور از ابد زمانیه که ظهور صورت بگیره و وحی قطع بشه.
پس نزول در زمان پیامبر شروع شده و بعد از اون این نزول بر ائمه صورت میگرفته وتا حال هم ادامه داره که این نزول بر شخص ولی عصر صورت میگیره.
حالا بستگی به اعتقاداتتون داره که اصلا خدا و قران و.... رو قبول دارین یا نه
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
1- در سوره قدر خداوند مي فرمايد: «تنزل الملائکه والروح فيها بإذن ربهم من کل أمر ». تنزل فعل مضارع است و دلالت بر استمرار مي نمايد. يعني در هر سال، شب قدر ملائک و روح به زمين نزول مي فرمايند. در دوران رسول الله صلي الله عليه وآله به شخص پيامبر نازل مي شدند. و در هر عصري بايد کسي هم شأن پيامبر باشد تا بر او نازل شوند. و الان تنها شخصي که هم شأن پيامبر صلي الله عليه وآله است امام زمان عليه السلام است.

سلام
من تقریبا تمام پستها رو خوندم و تا حدودی با جو اینجا اشنا شدم .
البته 100 % مطمئنم که حرفایی که میزنم هیچ تاثیری در سارای عزیز نمیزاره چون روند رو دنبال کردم و احساس کردم ایشون نیومده پاسخی بگیره و فقط میخاد اعتقادات بعضی رو زیر سوال ببره
تقریبا محکم ترین سندی که میشه بهش استناد کرد همینیه که ازش نقل قول گرفتم
ولی چون متاسفانه خیلی گنگ مطرح شده میخام یه توضیح کوچولو بدم
"تنزل" در ادبیات عرب در اصل "تتنزل"بوده(حالا حتما میگید یعنی چی ...چرا در اصل چیزه دیگه ای بوده و.....اینو برید از یه استاد ادبیات عرب بپرسید بهتون میگه.چون تلفظ تتنزل سقیله تبدیل به تنزل شده.از این اتفاقات تو زبان عربی زیاده)
تتنزل یک فعل استمراریه یعنی از زمان وقوع تا ابد ادامه داره(مثل نفس کشیدن که از زمان تولد تا مرگ ادامه داره)البته منظور از ابد زمانیه که ظهور صورت بگیره و وحی قطع بشه.
پس نزول در زمان پیامبر شروع شده و بعد از اون این نزول بر ائمه صورت میگرفته وتا حال هم ادامه داره که این نزول بر شخص ولی عصر صورت میگیره.
حالا بستگی به اعتقاداتتون داره که اصلا خدا و قران و.... رو قبول دارین یا نه
اگه همه پستها رو خوندي مسلما نبايد اينو مي گفتي ولي من تلاشي نمي كنم ديدگاه شما را نسبت به خودم يا پستم يا رفتارم عوض كنم... فقط بدون كه اين سوال فقط اينجا مطرح نشده... تا حالا از بيشتر از 130 مسلمون (حالا كسايي كه مي گفتن مسلمونن، راست و دروغش با خودشون) اينو پرسيدم و همه ثبت شده و هيچ وقت نخواستم اعتقادات شما رو زير سوال ببرم...چون اعتقاد اصلا چيزي نيست كه بشه زير سوال بردش... فقط مي شه در موردش بحث كرد...
در رابطه با قضيه تنزل و تتنزل و ... اجازه بديد من يه تحقيقي بكنم بعد جوابتونو بدم...
ممنون بابت پستتون
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه همه پستها رو خوندي مسلما نبايد اينو مي گفتي ولي من تلاشي نمي كنم ديدگاه شما را نسبت به خودم يا پستم يا رفتارم عوض كنم... فقط بدون كه اين سوال فقط اينجا مطرح نشده... تا حالا از بيشتر از 130 مسلمون (حالا كسايي كه مي گفتن مسلمونن، راست و دروغش با خودشون) اينو پرسيدم و همه ثبت شده و هيچ وقت نخواستم اعتقادات شما رو زير سوال ببرم...چون اعتقاد اصلا چيزي نيست كه بشه زير سوال بردش... فقط مي شه در موردش بحث كرد...
در رابطه با قضيه تنزل و تتنزل و ... اجازه بديد من يه تحقيقي بكنم بعد جوابتونو بدم...
ممنون بابت پستتون
سارای عزیز من اصلا قصد توهین نداشتم
البته شما درست میگی .شاید منم یکم تند رفتم
چون حقیقتا خود من که به این مسئله اعتقاد دارم با دلایل دوستان قانع نشدم.چون به بیشترشون میشد ایراد گرفت.
بازم ببخشید اگه ناراحت شدی:gol::gol:
 

rashi

عضو جدید
با سلام
امروز به دنبال یافتن موضوعی به طور اتفاقی با این تالار-يه سوال از كسايي كه به مهدويت اعتقاد دارن-آشنا شدم و از اونجایی که سوال جالبی بود اکثر مطالب ارائه شده رو خواندم قبل از هرچیز از مطالب و دلایل ارائه شده توسط کاربرsara_hyperactive در پاسخ هایی که دادن بسیار لذت بردم و واقعا جای تحسین دارد.بهرحال باتوجه به وجود تبلیغ ها وگستردگی مطالب موجود که در طی سالیان گذشته در مورد مهدی و مهدویت نوشته شده ودر طرف مقابل عدم وجود نوشتجات و کتاب ها در مورد به نقد کشیدن مهدویت وبحث پیرامون دلایل عقلی و نقلی مهدویت ، واقعا پاسخ هایی که داده شده جای تحسین دارد.
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با سلام
امروز به دنبال یافتن موضوعی به طور اتفاقی با این تالار-يه سوال از كسايي كه به مهدويت اعتقاد دارن-آشنا شدم و از اونجایی که سوال جالبی بود اکثر مطالب ارائه شده رو خواندم قبل از هرچیز از مطالب و دلایل ارائه شده توسط کاربرsara_hyperactive در پاسخ هایی که دادن بسیار لذت بردم و واقعا جای تحسین دارد.بهرحال باتوجه به وجود تبلیغ ها وگستردگی مطالب موجود که در طی سالیان گذشته در مورد مهدی و مهدویت نوشته شده ودر طرف مقابل عدم وجود نوشتجات و کتاب ها در مورد به نقد کشیدن مهدویت وبحث پیرامون دلایل عقلی و نقلی مهدویت ، واقعا پاسخ هایی که داده شده جای تحسین دارد.
خیلی تازگی نداره این حرفا
هر کسی با هر چیزی که هم عقیده باشه ازش لذت میبره
 

Similar threads

بالا