وندالیسم
دکتر افشین خداشناس
"وندالیسم" به چه معناست؟
وندالیسم(Vandalism) به آن دسته از بزهکاری هایی گفته می شود که هدف اصلی در آن ها، ویرانگری عمدی، آگاهانه و خودخواسته ی اموال عمومی است. وندال ها کسانی هستند که به دلایلی در برابرهرآنچه زیبا و کاربردی است و متعلق به همهی مردم است ، نوعی گرایش تعمدی به رفتارهای نامسئولانه و تخریب گرایانه ، دارند. با وجود پیشینه ی کهن، در کاربرد روان شناختی و جامعه شناختی، به تنازع بیمارگونه با نشانه های امروزین تمدن، "وندالیسم" گفته می شود. مهم است که بدانیم در مواردی که فرد به تخریب اموال شخصی اش اقدام کند، این واژه صدق نمی کند.
وندالیسم فردی و گروهی هرکدام چه ویژگی هایی دارد؟
وندالیسم "گروهی" با برنامه و هدفی مشخص اجرا می شود، اما وندالیسم "فردی" اغلب بدون برنامه و هدف مشخص، و تکانشی است. اگرچه وندالیسم گروهی بیشتر و آشکارتر یا پررنگ تر جلوه می کند، اما درعمل، آسیب های پنهان اجتماعی واقتصادی وندالیسم شخصی بسیار گسترده تر و عمیق تراست. همچون ویروس ایدز، که پیش از بروزعلایم و نشانه ها در بدن، گسترش می یابد، در برابر ویروس آنفلونزا که علایم و نشانه های زودهنگام و پرسروصدایی دارد. یا همچون سوختگی های اسیدی، به که با تخریب سریع بافتی ، به سرعت در لایه های سطحی متوقف می شود، در برابر سوختگی های قلیایی، که با تخریب آرام بافتی،به همچنان پیش می رود و تا عمق بافت نفوذ می کند.
گستره ی آسیب و تخریب وندال ها چه چیزهایی را در برمی گیرد؟
باالطبع گستره ی اهداف آسیب و تخریب بسیار وسیع بوده و بیشتر شامل نمونه های زیر است:
نقاشی ها و مجسمه های گالری های هنری، آثار باستانی در موزه ها، بناهای تاریخی، اماکن مذهبی، مجسمه ها، نیمکت و صندلی های عمومی، فضاهای سبز، سطل های زباله و ... در جنگل ها، پارک ها و میادین، چراغ ها و باجه های تلفن های خیابانی، اموال رستوران ها و هتل ها، صندلی های سینما، مترو، قطار، اتوبوس، هواپیما و ورزشگاه ها، ریل های قطار، آسانسورها، کتابهای کتابخانه های عمومی، در و دیوارهای شهر، اموال مدرسه، تابلوهای راهنمایی و رانندگی، انبارها و استخرهای عمومی، دستشویی های عمومی، عابر بانک ها و...، آتش افروزی در جنگل ها و انبارهای عمومی، شکستن لامپ ها در گذرگاه های عمومی و پارک ها، شکستن شیشه های خانه های متروکه، بمب گذاری با هدف تخریب اموال عمومی( و نه آسیب های انسانی) و بسیاری موارد دیگر.دولت ها در سراسر دنیا- از هند و پاکستان و ایران گرفته تا فرانسه و انگلستان و آلمان- سالانه ناچار مبالغ هنگفتی را صرف بازسازی و ترمیم اموالی می کنند که وندال ها تخریب کرده اند.
ریشه ی کلمه ی وندالیسم چیست؟
وندال ها قومی از اقوام ژرمن – اسلاو بودند که در قرن پنجم میلادی در سرزمین های بین رودخانه های اودر و وسیتول زندگی می کردند. آن ها مردمی جنگجو، خونخوار و مهاجم بودند که بارها و بارها به هر بهانه ای به سرزمین های اطراف قلمروخود تجاوز می کردند و دارایی آبادی ها را تاراج، و تندیس ها و سازه ها را به شیوه ی وحشیانه ای ویران می کردند و به آتش می کشیدند. به سبب ویژگی خاص این چپاولگران، که شیفته ی ویران سازی آثار تمدن انسانی بودند، این گونه از ویرانگری را "وندالیسم" می نامند.
چرا یک فرد به سوی وندالیسم کشیده می شود؟
وندالیسم نوعی انتقام گیری است. در این فرآیند اجتماعی، افرادی که به گونه ی عام، "جامعه" و به گونه ی خاص، "دولت" را عامل کمبودهای رفاهی- تحصیلی- کاری یا در یک واژه کمبودهای اجتماعی خود می دانند با تخریب اموال عمومی ازجامعه انتقام می گیرند. در واقع، در اینجا معادله ای داریم که در یک سوی آن افرادی هستند که بر این باورند(به درستی یا نادرستی) که توزیع ثروت در جامعه توسط دولت حاکم در آن جامعه ناعادلانه و نابرابر است و چون توان و قدرت رویارویی با دولت را،که در سویی دیگر این معادله است، به گونه ی رودررو ندارند به اموال عمومی، که نماد و مایملک دولت هستند، به شیوه های مختلف آسیب می رسانند. چه این نابرابری عینی باشد و چه ذهنی (چرا که گاهی فرد ناکامی های شخصی اش را به اجتماع فرافکنی می کند)، با این کار وندال ها به نوعی خشم درونی شان را تخلیه می کنند و به گونه ای آرامش ناپایدار روانی دست می یابند.
وندالیسم در نیم قرن اخیر، که تغییرات تصاعدی سیاسی- اجتماعی- اقتصادی شتاب و توان فزاینده ای یافته است، ابعاد وسیع تری پیدا کرده است.
وندال ها چه ویژگی هایی دارند؟
به چند دلیل، از جمله آنکه پسران بیش از دختران به برون ریزی خشم خود می پردازند، وندالیسم بیشتردر بین پسرها دیده می شود و بین 10 تا 25 سال شایع تر است. ازسویی، وندالیسم بین شهرنشینها بیشتراز روستا نشینها دیده میشود، چراکه تلاقی و تعامل لایه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی واجتماعی و... در شهرها(به ویژه کلانشهرها) و تراکم و تنوع جمعیتی درآن، افزون تر، و فشارهای روانی ناشی از آن، بیشتر است. شدت بروز وندالیسم از خفیف (مانند دیوارنویسی، رنگ پاشی روی تابلوها، پنچر کردن و خط انداختن اتوموبیل های پارک شده و...) تا شدید (مانند شکستن شیشه های مغازه ها و غارت آنها در هرج و مرج ها، تخریب جایگاه ها و اتوبوس ها پس از مسابقات خشونت بار فوتبال و ...) تعریف می شود و درافرادی که از نظر تحصیلی و خانوادگی در سطح پائین تری هستند بیشتر دیده می شود.
زیرساخت روانی وندالیسم چیست؟
در وندال ها "پرخاشگری" اصلی ترین زیرساخت است. پرخاشگری یکی از مکانیزم های دفاع روانی برای تسلط بر محیط و کسب آرامش است. خشم و پرخاش زاده ی موقعیت های نامطلوب همانند ورشکستگی و فقر، دلتنگی و بی وفایی، درد و رنج، بیماری ها و ...است. پرخاشگری در رویارویی با افراد با کتک و تحقیر و توهین و شکنجه و سرزنش های افراطی و ... و در رویارویی با اشیاء با خرابکاری و ویرانگری نشان داده می شود. در صورت کسب معیارهای تعریف شده و تداوم و توالی کافی می توان در یک واژه پرخاشگری نسبت به افراد را "سادیسم" و پرخاشگری نسبت به اشیاء را "وندالیسم" نامید.
چرا وندالیسم در یک جامعه بروز و گسترش می یابد؟
وندالیسم رابطه ی نزدیکی با "اعتیاد" دارد و در چرخه ی معیوب اعتیاد، فقر فرهنگی- اقتصادی، اختلالات رفتاری روانی و ... قرار می گیرد.
از طرفی، در اجتماعی که مردم، به معنای عام، و بزرگان خانواده(پدر و مادر و ...)، به معنای خاص، به دلیل ضعف رابطه ی دو جانبه سیاسی- فرهنگی دولت و جامعه، خود را در برابر آنچه بیرون از درهای منزل و اتومبیل شان می گذرد به هیچ وجه مسئول و دلسوز نمی دانند این نگرش به کودکان و نوجوانان انتقال پیدا می کند و آن ها را به این گرایش می کشاند. به تعبیری، اگر مردم حس کنند که به تناسب هزینه ای که بابت مالیات و خدمات گوناگون اجبارا پرداخت می کنند، خدمات حمایتی و رفاهی اجتماعی کافی دریافت نمی کنند ناخودآگاه به قصد تلافی یا به گونه های مختلف به تخریب اموال عمومی دست می زنند یا دست کم در برابر آن واکنشی بازدارنده و دلسوزانه از خود نشان نمی دهند.
غول تمدن بشری روزبهروز تنومندتر و قدرتمندتر می شود و در تناوبی سرگیجه آور گه برده و گاه ارباب انسان می گردد و نسل جدید، که در کارگاه و کوره ی خانواده و اجتماع گل ناپخته اش شکل و قوام می یابد، خود را در تقابل با تحمیل الگوهای پیش ساخته ی درون و بیرون خانوادگی یافته و به صدها شیوه برمی آشوبد یا خمود می شود یا به ناچار خود را در این قالب ها(چه صواب و چه خطا) جای می دهد و افتخار لقب "شهروند خوب" را بر شناسه اش می افزاید یا اگر مایه ای از هوش و همت در چنته داشته باشد در علم و ادب و هنر و ورزش و سیاست به کار می بندد و افزون بر آن به "دانشمند، ادیب، هنرمند، ورزشکار یا سیاست مدار خوب" تعالی می یابد.
بر این اساس می توان ریشه های وندالیسم را در عوامل زیر دسته بندی کرد:
1.تجربه های تلخ یا تربیت غلط درکودکی: همچون طلاق پدر و مادر، تنبیه نامتناسب بدنی یا رفتاری و کلامی، بی بند و باری جنسی یا اعتیاد و به زندان افتادن پدر یا مادر(یا هر دو) ، کمبودهای عاطفی بین کودک و پدر و مادر یا کسی که از کودک نگاهداری می کند، ومهم تر از همه، عدم پایبندی پدر و مادر به مسئولیت دوجانبه ی خانواده و جامعه در برابر هم.
2.عوامل ژنتیکی و وراثتی: عقب ماندگی ذهنی و ...(بهره ی هوشی پائین)، نقص عضو جسمی، اختلالات شخصیت (ضداجتماعی،مرزی یا borderline و ...) یا سایر بیماری های روانی همراه پرخاشگری.
3.کاستی های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی: بیشترین موارد را در "مردان جوان مجرد غیرماهر از طبقه ی فقیر" یافته اند. بنابراین، سکونت درمحله های فقیر نشین و درحاشیه ی شهرها، داشتن رفقای بزهکار، تعصبات افراطی به یک باشگاه ورزشی(فوتبال، رزمی و ...)، اجاره نشینی درخانه های حقیرانه و ...در تشدید و ایجاد این روند نقش دارد.
4.رویارویی با بحران های زندگی: درگیری با خانواده و یا ترک آن، درگیری با همکلاسی ها ومعلمان، افت های تحصیلی و اخراج از مدرسه و ...
5.مکان های محرک: مکان های متروک و خلوت، نبود نیروهای امنیتی، خرابی وسایل رفاهی عمومی(تلفن عمومی، وسایل ورزشی پارک ها و...) که تشدید و تشویق کنندهی ایجاد خرابی بیشتر به قصد فرونشاندن خشم می شود.
6.نامتناسب بودن جرم و حکم: یکی از علل گسترش روز افزون وندالیسم فقدان مجازات های متناسب با آن است. از سویی، امکان اقدام مخفیانه و بدور از چشم قانون، چه در گیر و دار اغتشاشات سیاسی خیابانی و چه در مکان های عمومی، به وفور وجود دارد که ردیابی فرد خاطی را گاه ناممکن می کند.
پس می توان علل ایجاد کننده وندالیسم را در دو زمینه ی اصلی زیر جستجو کرد:
اول: عدم امکان تخلیه ی هیجانی مناسب برای مردم جامعه در یک توالی و تواتر منظم با حمایت و همراهی دولت (جشن ها و مراسم و مسابقات و گردهمایی ها ی همگانی به بهانه های مختلف، کارناوال های هنری، امکانات مناسب فرهنگی-علمی و ورزشی در پارک ها ، فرهنگسراها و مدارس و ...)
دوم: احساس تضاد بین منافع شخصی و دولتی
بالطبع اگر قرار باشد تنه ی قطور ناهنجاری های اجتماعی همانند وندالیسم رو به نابودی رود باید ریشه های آن را با یک برنامهی همه جانبه و دلسوزانه یک به یک خشکاند و گرنه به «آب در هاون کوبیدن» می ماند.
سه نمونه از جشن های ملی کشورهای مختلف:
در هند روزی است ملی و رسمی به نام "جشن رنگ" که در آن زن و مرد و کودک در فضایی سرشار از شادی به سر و روی همدیگر رنگ های گیاهی می پاشند.
در اسپانیا، در روز "جشن گوجه فرنگی" مردم در میدان اصلی شهر به سر و روی همدیگر گوجه هایی که با کامیون آورده اند می زنند و ساعات شادی با هم می سازند، یا در مراسم "گاوبازی همگانی"، گاو های وحشی مسابقه را در مسیرهای مشخصی آزاد می کنند و با تشویق و هلهله ی مردم، کسانی که پردل و جرات ترند، از ضربه ی شاخ گاوها می گریزند.
در ایران، در جشن ملی "سیزده به در" در پایان تعطیلات نوروزی، همه ی مردم از خانه هایشان بیرون می زنند و به گوشه و کنار طبیعت می روند و در کنار هم روز دل نشینی را می گذرانند.
نا گفته پیداست، که بسته به فرهنگ و عرف هر جامعه ای، کیفیت این مراسم، چه به ظاهرابلهانه وچه خردمندانه به نظربرسد، نشان از یک نگرش عمیق فرهنگی دارد که، اگر انرژی سرشار مردم در کار و تفریح مناسب هدایت نشود، در بیرون و درون خانواده به تخریب و آسیب می انجامد. در جنبه ای دیگر، بازیهای گروهی و رشته های ورزشی و هنرهای گوناگون نیز در حقیقت چنین نقشی را ایفا میکنند و سوای اثری که بر ساختار شخصیت و شکل دهی ارتباطات متقابل انسانی دارند، هیجانات و تفکرات درونی انسان ها را به گونه ای سازنده یا دستکم خوشایند سر و سامان می دهند. این روند به کارایی سدی می ماند که با مهار و هدایت جریان پرتوان رودی خروشان، انرژی بی هدف یا گاه مخرب آن را به انرژی هدفمند و سازنده تبدیل کند. درواقع، خازن روانی فرد از کودکی تا جوانی و... با ملیون ها واژه ی سلبی "نه" و "نکن" دایم پر می شود و اگر به تناوب درمسیر درستی تخلیه نشود، به جای روشنی بخشیدن به جامعه آن را در نهان و آشکار به آتش می کشد.
فروید عقیده دارد که انسان با غریزه ی مرگ زاده می شود. هنگامی که این غریزه ی قوی متوجه ی درون گردد به صورت تنبیه و مواخذه ظاهر می شود و هنگامی که متوجه برون گردد به صورت خصومت و خشونت و آزار و اذیت، یا تخریب و جنایت تجلی می یابد. اگر این نیروی پرخاشگرایانه بدرستی تخلیه نشود، انسان با کسالت و رخوت و ناآرامی روبهرو می گردد. "جامعه" ضرورتی حیاتی در کنترل و مهارغریزه ی خشم در انسان است و او را یاری می دهد تا از آثار مخرب این نیرو بکاهد و آن را به رفتاری پسندیده و مفید بدل نماید. غریزه ی مرگ یا "تاناتو"(Tanato) در برابر عشق به زندگی یا "لیبیدو"(Libido) قرار دارد.
نکته ی مهم این جاست که: پرخاشگری نیاز به پرخاشگری را کاهش نمی دهد و آسیب رساندن به انسان ، مکان یا وسایل، خشم و خشونت را نسبت به آن ها افزون می کند. به دیگر سخن، خشونت خود موجب خشونت خواهد شد و آن را در یک چرخه ی زیانبار به دورانی تصاعدی وا خواهد داشت.
آیا مدرنیته موجب بروز و تشدید پرخاشگری می شود؟
ناگفته پیداست که پرخاشگری در قالب هایی همچون وندالیسم در جامعه ای که به سوی مدرنیته می رود بیشتر است. اما اگر ریشه های این رفتار را دنبال کنیم گاه سراز زمین پر سنگ و کلوخ دگماتیزم سنتی و تعصبات آئینی درمی آوریم که شاخ و برگ های بالنده ی راست وناراست مدرنیته را تاب نمی آورد. به هر تقدیر، تغییر ساختارهای درون و برون خانوادگی، از همگرایی عاطفی به واگرایی عاطفی، و تقابل سنت و مدرنیته در نسل های سه گانه ی کنار هم در جامعه ی مدرن، به تشدید تنهایی و سرخوردگی منجر شده است، به گونه ای که همه خود را درقماری جهانی می یابند که برنده و بازنده را بر اساس داشته ها و نداشته هایشان اعتبار می بخشد، نه بود و نبودشان.
آیا پژوهش مستندی در ایران در باره ی وندالیسم انجام شده است؟
کتاب "مباني نظري وتجربي ونداليسم" توسط "دکترعلیرضا محسنی تبریزی" در این باره به رشته ی تحریر درآمده است که منبع مطمئن و جامعی برای این پدیده است.
گروه پژوهشی ایشان در سال های 1372- 74 در کلانشهر تهران به نتایج جالب توجهی دست یافته اند که فهرست وار شامل این موارد است:
1.بالاترین نرخ تخریب در تلفن های همگانی با 26.3% و پائین ترین آن در پل های عابر پیاده با 2% است.
2. بالاترین نرخ تخریب در متعلقات عمومی در منطقه ی(6) با 39.3% و پائین ترین آن در منطقه ی(5) با 3% است.
منطقه ی 5 درغرب کلانشهرتهران قرار دارد وشامل این محله هاست: شهران، آریا شهر، پونک، فرحزاد، شهرک اکباتان، شهرک آپادانا، شهر زیبا، جنت آباد و ... و اما منطقه ی 6 از شمال به بزرگراه همت، از غرب به بزرگراه چمران، از شرق به بزرگراه مدرس و از جنوب به خیابان انقلاب محدود میشود. شرایط خاصی نظیر مركزيت مكانی منطقه در پهنه کلانشهر تهران از يك سو، موقعيت گرهگاه ارتباطی و ترافيكی آن ما بين مناطق شمالي، جنوبي، شرقی و غربی از سوی ديگر، موجب استقرار فعاليت ها و كاربری های متعدد اداری- خدماتی با مقیاس كلان شهري، منطقه اي، ملی و حتی فراملی و نهايتاً مركزيت كاركردی آن در شهر تهران شده و آن را از نظر نوع، مقياس و شعاع عملكرد كاربری ها و تنوع فضایی به مهمترين بخش در هسته مركزی شهر تهران ( و به تعبیری پایتخت شهر تهران) تبدیل کرده است.
3. نرخ رفتارهای وندالیستی در مرداد ماه، که گرمای هوا شدید است، با تعطیلی مدارس و دانشگاه ها و نیاز افراد به امکانات لازم برای پرکردن اوقات فراغت به گونه ای مطلوب وموثر، با روند شتاب آلودی رو به صعود می رود و با خاتمه ی فصل تابستان روند نزولی آغاز می کند.
4. نزدیک به 60% مددجویان وندال مورد مطالعه تجربه ی تنبیه بدنی در مدرسه و نزدیک به 50% آنان تجربه ی فرار از مدرسه داشته اند.
5. 4/44% از مددجویان وندال والدین خود را بی بند و بار و سهل انگار دانسته و 9/48% آن ها احساس ستیز با والدین خود داشته اند.
آیا همه ی وندالها بهره هوشی متوسط یا پائینی دارند؟
به هیچ وجه. اخلاق یکی از قطعات گمشده ی پازل وندالیسم است و بسیاری از وندال های دنیای حقیقی و مجازی بسیار باهوشند، اما از اخلاق کم بهره اند. برای نمونه ویروس و کرم سازها و هکرها ی اینترنتی که جزو وندال های مدرن هستند.
آیا وندالیسم یک جرم است؟
همانند سایر نابهنجاری های اجتماعی (اعتیاد، بزهکاری، خودفروشی و ...)، وندالیسم در یک نگاه بسته، جرم و در نگاهی باز، بیماری است. در حقیقت، اگر قرار باشد که ازاین معادله ی پیچیده، نتیجه ای درست حاصل آید نیاز به گروهی است از روان شناسان، جامعه شناسان، کارشناسان علوم تربیتی گرفته تا کارشناسان نیروی انتظامی، مدیریت و طراحی شهری. و صد البته به زندان انداختن یک وندال، خاکروبه زیر قالی کردن است و بس.
برای دستیابی به جامعهای همگون، که انگیزههای وندالیسم را کمرنگ کند، باید چه کار کرد؟
اولین کار نظارت دقیق و فراگیر است. مقاوم سازی اموال عمومی مانند نیمکت های پارک ها و ایستگاه های اتوبوس، وسایل بدنسازی عمومی، باجه های تلفن عمومی و ...نصب دوربین های مداربسته، نگهبان های کارآزموده، حفاظهای محکم و ...
دومین کار مجازات است. ردیابی افراد خاطی، محکومیتهای متناسب، از حکم تامین مالی هزینه های تخریب تا زندان و محرومیت از امکانات اجتماعی، برای مدتی مشخص، مانند توقیف گواهی نامه ی رانندگی و ...
در ایران بر اساس ماده 677 قانون مجازات اسلامي، هر كس عمدا اشياي منقول يا غيرمنقول متعلق به ديگري را تخريب يا به هر نحو، كلا يا بعضا تلف كند يا از كار بيندازد، به حبس از 6 ماه تا سه سال محكوم مي شود. درباره ی تخریب اموال عمومی قانونگذار برای برخی انواع وندالیسم تا ۱۰ سال مجازات حبس در نظر گرفته است.
بدیهی است که هردوی این راه ها آنچنان ناکارآمد و ساده انگارانه است که سبب گستاخی و تلافی بیشتر وندال های حرفه ای می شود و روش های تخریب و آسیب را پیچیده تر و مخفیانه تر می کند.
سومین کار، که به مراتب دشوارتر اما بسیار کارآمدتر است، اقداماتی است همچون درونی کردن فرهنگ زندگی شهری با آموزش مستمر رسانهای و رودرو، بهبود استانداردهای زندگی در مناطق محروم شهری و حاشیهی شهری، فراهم آوردن امکان و انگیزهی کافی برای مشارکت گروههای مختلف جامعه در طبقات مدیریتی تا اجرایی در هرم زندگی شهری، تاکید بر آموزش و نه تنها تنبیه وندالها و سعی در شناسایی و جبران کم و کاستی های اجتماعی و روانی آنان، تقویت این باور که دوسوی صفحهی شطرنج جامعه، نه دولت و مردم در تقابل با هم، که دولت و مردم در یک سو و نابسامانیها و ناهنجاریها در سویی دیگر قرار دارند. و صد البته بیش و پیش از اینها ساز و کاری که در آن شهروندان و دولتمردان از داد و ستد مالیات و عوارض و...به نتیجه ی مطلوب و ملموسی دست یابند که در آن "اصل عدالت"، بی اگر و اما، به تمامی اعمال شده باشد. به حکایت «مشکی می ماند که خود ببوید نه این که عطار بگوید » و این یک روند دموکراتیک است که گرچه ممکن است سالها به درازا کشد اما همیشه- با وجود افت و خیزهای ناگزیر زمانه- هماره ارزشمند بوده و خواهد بود.
مقبره ی حافظ در شیراز/تیرماه/عکس از نگارنده90
در داخلی باغ ارم شیراز/تیر ماه 90/عکس از نگارنده
کاخ عالی قاپو در اصفهان/تیر ماه /عکس از نگارنده90
کاخ عالی قاپو در اصفهان/تیر ماه /عکس از نگارنده90
منبع

دکتر افشین خداشناس
"وندالیسم" به چه معناست؟
وندالیسم(Vandalism) به آن دسته از بزهکاری هایی گفته می شود که هدف اصلی در آن ها، ویرانگری عمدی، آگاهانه و خودخواسته ی اموال عمومی است. وندال ها کسانی هستند که به دلایلی در برابرهرآنچه زیبا و کاربردی است و متعلق به همهی مردم است ، نوعی گرایش تعمدی به رفتارهای نامسئولانه و تخریب گرایانه ، دارند. با وجود پیشینه ی کهن، در کاربرد روان شناختی و جامعه شناختی، به تنازع بیمارگونه با نشانه های امروزین تمدن، "وندالیسم" گفته می شود. مهم است که بدانیم در مواردی که فرد به تخریب اموال شخصی اش اقدام کند، این واژه صدق نمی کند.
وندالیسم فردی و گروهی هرکدام چه ویژگی هایی دارد؟
وندالیسم "گروهی" با برنامه و هدفی مشخص اجرا می شود، اما وندالیسم "فردی" اغلب بدون برنامه و هدف مشخص، و تکانشی است. اگرچه وندالیسم گروهی بیشتر و آشکارتر یا پررنگ تر جلوه می کند، اما درعمل، آسیب های پنهان اجتماعی واقتصادی وندالیسم شخصی بسیار گسترده تر و عمیق تراست. همچون ویروس ایدز، که پیش از بروزعلایم و نشانه ها در بدن، گسترش می یابد، در برابر ویروس آنفلونزا که علایم و نشانه های زودهنگام و پرسروصدایی دارد. یا همچون سوختگی های اسیدی، به که با تخریب سریع بافتی ، به سرعت در لایه های سطحی متوقف می شود، در برابر سوختگی های قلیایی، که با تخریب آرام بافتی،به همچنان پیش می رود و تا عمق بافت نفوذ می کند.
گستره ی آسیب و تخریب وندال ها چه چیزهایی را در برمی گیرد؟
باالطبع گستره ی اهداف آسیب و تخریب بسیار وسیع بوده و بیشتر شامل نمونه های زیر است:
نقاشی ها و مجسمه های گالری های هنری، آثار باستانی در موزه ها، بناهای تاریخی، اماکن مذهبی، مجسمه ها، نیمکت و صندلی های عمومی، فضاهای سبز، سطل های زباله و ... در جنگل ها، پارک ها و میادین، چراغ ها و باجه های تلفن های خیابانی، اموال رستوران ها و هتل ها، صندلی های سینما، مترو، قطار، اتوبوس، هواپیما و ورزشگاه ها، ریل های قطار، آسانسورها، کتابهای کتابخانه های عمومی، در و دیوارهای شهر، اموال مدرسه، تابلوهای راهنمایی و رانندگی، انبارها و استخرهای عمومی، دستشویی های عمومی، عابر بانک ها و...، آتش افروزی در جنگل ها و انبارهای عمومی، شکستن لامپ ها در گذرگاه های عمومی و پارک ها، شکستن شیشه های خانه های متروکه، بمب گذاری با هدف تخریب اموال عمومی( و نه آسیب های انسانی) و بسیاری موارد دیگر.دولت ها در سراسر دنیا- از هند و پاکستان و ایران گرفته تا فرانسه و انگلستان و آلمان- سالانه ناچار مبالغ هنگفتی را صرف بازسازی و ترمیم اموالی می کنند که وندال ها تخریب کرده اند.






وندال ها قومی از اقوام ژرمن – اسلاو بودند که در قرن پنجم میلادی در سرزمین های بین رودخانه های اودر و وسیتول زندگی می کردند. آن ها مردمی جنگجو، خونخوار و مهاجم بودند که بارها و بارها به هر بهانه ای به سرزمین های اطراف قلمروخود تجاوز می کردند و دارایی آبادی ها را تاراج، و تندیس ها و سازه ها را به شیوه ی وحشیانه ای ویران می کردند و به آتش می کشیدند. به سبب ویژگی خاص این چپاولگران، که شیفته ی ویران سازی آثار تمدن انسانی بودند، این گونه از ویرانگری را "وندالیسم" می نامند.

چرا یک فرد به سوی وندالیسم کشیده می شود؟
وندالیسم نوعی انتقام گیری است. در این فرآیند اجتماعی، افرادی که به گونه ی عام، "جامعه" و به گونه ی خاص، "دولت" را عامل کمبودهای رفاهی- تحصیلی- کاری یا در یک واژه کمبودهای اجتماعی خود می دانند با تخریب اموال عمومی ازجامعه انتقام می گیرند. در واقع، در اینجا معادله ای داریم که در یک سوی آن افرادی هستند که بر این باورند(به درستی یا نادرستی) که توزیع ثروت در جامعه توسط دولت حاکم در آن جامعه ناعادلانه و نابرابر است و چون توان و قدرت رویارویی با دولت را،که در سویی دیگر این معادله است، به گونه ی رودررو ندارند به اموال عمومی، که نماد و مایملک دولت هستند، به شیوه های مختلف آسیب می رسانند. چه این نابرابری عینی باشد و چه ذهنی (چرا که گاهی فرد ناکامی های شخصی اش را به اجتماع فرافکنی می کند)، با این کار وندال ها به نوعی خشم درونی شان را تخلیه می کنند و به گونه ای آرامش ناپایدار روانی دست می یابند.
وندالیسم در نیم قرن اخیر، که تغییرات تصاعدی سیاسی- اجتماعی- اقتصادی شتاب و توان فزاینده ای یافته است، ابعاد وسیع تری پیدا کرده است.
وندال ها چه ویژگی هایی دارند؟
به چند دلیل، از جمله آنکه پسران بیش از دختران به برون ریزی خشم خود می پردازند، وندالیسم بیشتردر بین پسرها دیده می شود و بین 10 تا 25 سال شایع تر است. ازسویی، وندالیسم بین شهرنشینها بیشتراز روستا نشینها دیده میشود، چراکه تلاقی و تعامل لایه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی واجتماعی و... در شهرها(به ویژه کلانشهرها) و تراکم و تنوع جمعیتی درآن، افزون تر، و فشارهای روانی ناشی از آن، بیشتر است. شدت بروز وندالیسم از خفیف (مانند دیوارنویسی، رنگ پاشی روی تابلوها، پنچر کردن و خط انداختن اتوموبیل های پارک شده و...) تا شدید (مانند شکستن شیشه های مغازه ها و غارت آنها در هرج و مرج ها، تخریب جایگاه ها و اتوبوس ها پس از مسابقات خشونت بار فوتبال و ...) تعریف می شود و درافرادی که از نظر تحصیلی و خانوادگی در سطح پائین تری هستند بیشتر دیده می شود.

زیرساخت روانی وندالیسم چیست؟
در وندال ها "پرخاشگری" اصلی ترین زیرساخت است. پرخاشگری یکی از مکانیزم های دفاع روانی برای تسلط بر محیط و کسب آرامش است. خشم و پرخاش زاده ی موقعیت های نامطلوب همانند ورشکستگی و فقر، دلتنگی و بی وفایی، درد و رنج، بیماری ها و ...است. پرخاشگری در رویارویی با افراد با کتک و تحقیر و توهین و شکنجه و سرزنش های افراطی و ... و در رویارویی با اشیاء با خرابکاری و ویرانگری نشان داده می شود. در صورت کسب معیارهای تعریف شده و تداوم و توالی کافی می توان در یک واژه پرخاشگری نسبت به افراد را "سادیسم" و پرخاشگری نسبت به اشیاء را "وندالیسم" نامید.
چرا وندالیسم در یک جامعه بروز و گسترش می یابد؟
وندالیسم رابطه ی نزدیکی با "اعتیاد" دارد و در چرخه ی معیوب اعتیاد، فقر فرهنگی- اقتصادی، اختلالات رفتاری روانی و ... قرار می گیرد.
از طرفی، در اجتماعی که مردم، به معنای عام، و بزرگان خانواده(پدر و مادر و ...)، به معنای خاص، به دلیل ضعف رابطه ی دو جانبه سیاسی- فرهنگی دولت و جامعه، خود را در برابر آنچه بیرون از درهای منزل و اتومبیل شان می گذرد به هیچ وجه مسئول و دلسوز نمی دانند این نگرش به کودکان و نوجوانان انتقال پیدا می کند و آن ها را به این گرایش می کشاند. به تعبیری، اگر مردم حس کنند که به تناسب هزینه ای که بابت مالیات و خدمات گوناگون اجبارا پرداخت می کنند، خدمات حمایتی و رفاهی اجتماعی کافی دریافت نمی کنند ناخودآگاه به قصد تلافی یا به گونه های مختلف به تخریب اموال عمومی دست می زنند یا دست کم در برابر آن واکنشی بازدارنده و دلسوزانه از خود نشان نمی دهند.
غول تمدن بشری روزبهروز تنومندتر و قدرتمندتر می شود و در تناوبی سرگیجه آور گه برده و گاه ارباب انسان می گردد و نسل جدید، که در کارگاه و کوره ی خانواده و اجتماع گل ناپخته اش شکل و قوام می یابد، خود را در تقابل با تحمیل الگوهای پیش ساخته ی درون و بیرون خانوادگی یافته و به صدها شیوه برمی آشوبد یا خمود می شود یا به ناچار خود را در این قالب ها(چه صواب و چه خطا) جای می دهد و افتخار لقب "شهروند خوب" را بر شناسه اش می افزاید یا اگر مایه ای از هوش و همت در چنته داشته باشد در علم و ادب و هنر و ورزش و سیاست به کار می بندد و افزون بر آن به "دانشمند، ادیب، هنرمند، ورزشکار یا سیاست مدار خوب" تعالی می یابد.
بر این اساس می توان ریشه های وندالیسم را در عوامل زیر دسته بندی کرد:
1.تجربه های تلخ یا تربیت غلط درکودکی: همچون طلاق پدر و مادر، تنبیه نامتناسب بدنی یا رفتاری و کلامی، بی بند و باری جنسی یا اعتیاد و به زندان افتادن پدر یا مادر(یا هر دو) ، کمبودهای عاطفی بین کودک و پدر و مادر یا کسی که از کودک نگاهداری می کند، ومهم تر از همه، عدم پایبندی پدر و مادر به مسئولیت دوجانبه ی خانواده و جامعه در برابر هم.
2.عوامل ژنتیکی و وراثتی: عقب ماندگی ذهنی و ...(بهره ی هوشی پائین)، نقص عضو جسمی، اختلالات شخصیت (ضداجتماعی،مرزی یا borderline و ...) یا سایر بیماری های روانی همراه پرخاشگری.
3.کاستی های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی: بیشترین موارد را در "مردان جوان مجرد غیرماهر از طبقه ی فقیر" یافته اند. بنابراین، سکونت درمحله های فقیر نشین و درحاشیه ی شهرها، داشتن رفقای بزهکار، تعصبات افراطی به یک باشگاه ورزشی(فوتبال، رزمی و ...)، اجاره نشینی درخانه های حقیرانه و ...در تشدید و ایجاد این روند نقش دارد.
4.رویارویی با بحران های زندگی: درگیری با خانواده و یا ترک آن، درگیری با همکلاسی ها ومعلمان، افت های تحصیلی و اخراج از مدرسه و ...
5.مکان های محرک: مکان های متروک و خلوت، نبود نیروهای امنیتی، خرابی وسایل رفاهی عمومی(تلفن عمومی، وسایل ورزشی پارک ها و...) که تشدید و تشویق کنندهی ایجاد خرابی بیشتر به قصد فرونشاندن خشم می شود.
6.نامتناسب بودن جرم و حکم: یکی از علل گسترش روز افزون وندالیسم فقدان مجازات های متناسب با آن است. از سویی، امکان اقدام مخفیانه و بدور از چشم قانون، چه در گیر و دار اغتشاشات سیاسی خیابانی و چه در مکان های عمومی، به وفور وجود دارد که ردیابی فرد خاطی را گاه ناممکن می کند.
پس می توان علل ایجاد کننده وندالیسم را در دو زمینه ی اصلی زیر جستجو کرد:
اول: عدم امکان تخلیه ی هیجانی مناسب برای مردم جامعه در یک توالی و تواتر منظم با حمایت و همراهی دولت (جشن ها و مراسم و مسابقات و گردهمایی ها ی همگانی به بهانه های مختلف، کارناوال های هنری، امکانات مناسب فرهنگی-علمی و ورزشی در پارک ها ، فرهنگسراها و مدارس و ...)
دوم: احساس تضاد بین منافع شخصی و دولتی
بالطبع اگر قرار باشد تنه ی قطور ناهنجاری های اجتماعی همانند وندالیسم رو به نابودی رود باید ریشه های آن را با یک برنامهی همه جانبه و دلسوزانه یک به یک خشکاند و گرنه به «آب در هاون کوبیدن» می ماند.
سه نمونه از جشن های ملی کشورهای مختلف:
در هند روزی است ملی و رسمی به نام "جشن رنگ" که در آن زن و مرد و کودک در فضایی سرشار از شادی به سر و روی همدیگر رنگ های گیاهی می پاشند.

در اسپانیا، در روز "جشن گوجه فرنگی" مردم در میدان اصلی شهر به سر و روی همدیگر گوجه هایی که با کامیون آورده اند می زنند و ساعات شادی با هم می سازند، یا در مراسم "گاوبازی همگانی"، گاو های وحشی مسابقه را در مسیرهای مشخصی آزاد می کنند و با تشویق و هلهله ی مردم، کسانی که پردل و جرات ترند، از ضربه ی شاخ گاوها می گریزند.


در ایران، در جشن ملی "سیزده به در" در پایان تعطیلات نوروزی، همه ی مردم از خانه هایشان بیرون می زنند و به گوشه و کنار طبیعت می روند و در کنار هم روز دل نشینی را می گذرانند.

نا گفته پیداست، که بسته به فرهنگ و عرف هر جامعه ای، کیفیت این مراسم، چه به ظاهرابلهانه وچه خردمندانه به نظربرسد، نشان از یک نگرش عمیق فرهنگی دارد که، اگر انرژی سرشار مردم در کار و تفریح مناسب هدایت نشود، در بیرون و درون خانواده به تخریب و آسیب می انجامد. در جنبه ای دیگر، بازیهای گروهی و رشته های ورزشی و هنرهای گوناگون نیز در حقیقت چنین نقشی را ایفا میکنند و سوای اثری که بر ساختار شخصیت و شکل دهی ارتباطات متقابل انسانی دارند، هیجانات و تفکرات درونی انسان ها را به گونه ای سازنده یا دستکم خوشایند سر و سامان می دهند. این روند به کارایی سدی می ماند که با مهار و هدایت جریان پرتوان رودی خروشان، انرژی بی هدف یا گاه مخرب آن را به انرژی هدفمند و سازنده تبدیل کند. درواقع، خازن روانی فرد از کودکی تا جوانی و... با ملیون ها واژه ی سلبی "نه" و "نکن" دایم پر می شود و اگر به تناوب درمسیر درستی تخلیه نشود، به جای روشنی بخشیدن به جامعه آن را در نهان و آشکار به آتش می کشد.
فروید عقیده دارد که انسان با غریزه ی مرگ زاده می شود. هنگامی که این غریزه ی قوی متوجه ی درون گردد به صورت تنبیه و مواخذه ظاهر می شود و هنگامی که متوجه برون گردد به صورت خصومت و خشونت و آزار و اذیت، یا تخریب و جنایت تجلی می یابد. اگر این نیروی پرخاشگرایانه بدرستی تخلیه نشود، انسان با کسالت و رخوت و ناآرامی روبهرو می گردد. "جامعه" ضرورتی حیاتی در کنترل و مهارغریزه ی خشم در انسان است و او را یاری می دهد تا از آثار مخرب این نیرو بکاهد و آن را به رفتاری پسندیده و مفید بدل نماید. غریزه ی مرگ یا "تاناتو"(Tanato) در برابر عشق به زندگی یا "لیبیدو"(Libido) قرار دارد.

نکته ی مهم این جاست که: پرخاشگری نیاز به پرخاشگری را کاهش نمی دهد و آسیب رساندن به انسان ، مکان یا وسایل، خشم و خشونت را نسبت به آن ها افزون می کند. به دیگر سخن، خشونت خود موجب خشونت خواهد شد و آن را در یک چرخه ی زیانبار به دورانی تصاعدی وا خواهد داشت.
آیا مدرنیته موجب بروز و تشدید پرخاشگری می شود؟
ناگفته پیداست که پرخاشگری در قالب هایی همچون وندالیسم در جامعه ای که به سوی مدرنیته می رود بیشتر است. اما اگر ریشه های این رفتار را دنبال کنیم گاه سراز زمین پر سنگ و کلوخ دگماتیزم سنتی و تعصبات آئینی درمی آوریم که شاخ و برگ های بالنده ی راست وناراست مدرنیته را تاب نمی آورد. به هر تقدیر، تغییر ساختارهای درون و برون خانوادگی، از همگرایی عاطفی به واگرایی عاطفی، و تقابل سنت و مدرنیته در نسل های سه گانه ی کنار هم در جامعه ی مدرن، به تشدید تنهایی و سرخوردگی منجر شده است، به گونه ای که همه خود را درقماری جهانی می یابند که برنده و بازنده را بر اساس داشته ها و نداشته هایشان اعتبار می بخشد، نه بود و نبودشان.

آیا پژوهش مستندی در ایران در باره ی وندالیسم انجام شده است؟
کتاب "مباني نظري وتجربي ونداليسم" توسط "دکترعلیرضا محسنی تبریزی" در این باره به رشته ی تحریر درآمده است که منبع مطمئن و جامعی برای این پدیده است.
گروه پژوهشی ایشان در سال های 1372- 74 در کلانشهر تهران به نتایج جالب توجهی دست یافته اند که فهرست وار شامل این موارد است:
1.بالاترین نرخ تخریب در تلفن های همگانی با 26.3% و پائین ترین آن در پل های عابر پیاده با 2% است.
2. بالاترین نرخ تخریب در متعلقات عمومی در منطقه ی(6) با 39.3% و پائین ترین آن در منطقه ی(5) با 3% است.
منطقه ی 5 درغرب کلانشهرتهران قرار دارد وشامل این محله هاست: شهران، آریا شهر، پونک، فرحزاد، شهرک اکباتان، شهرک آپادانا، شهر زیبا، جنت آباد و ... و اما منطقه ی 6 از شمال به بزرگراه همت، از غرب به بزرگراه چمران، از شرق به بزرگراه مدرس و از جنوب به خیابان انقلاب محدود میشود. شرایط خاصی نظیر مركزيت مكانی منطقه در پهنه کلانشهر تهران از يك سو، موقعيت گرهگاه ارتباطی و ترافيكی آن ما بين مناطق شمالي، جنوبي، شرقی و غربی از سوی ديگر، موجب استقرار فعاليت ها و كاربری های متعدد اداری- خدماتی با مقیاس كلان شهري، منطقه اي، ملی و حتی فراملی و نهايتاً مركزيت كاركردی آن در شهر تهران شده و آن را از نظر نوع، مقياس و شعاع عملكرد كاربری ها و تنوع فضایی به مهمترين بخش در هسته مركزی شهر تهران ( و به تعبیری پایتخت شهر تهران) تبدیل کرده است.
3. نرخ رفتارهای وندالیستی در مرداد ماه، که گرمای هوا شدید است، با تعطیلی مدارس و دانشگاه ها و نیاز افراد به امکانات لازم برای پرکردن اوقات فراغت به گونه ای مطلوب وموثر، با روند شتاب آلودی رو به صعود می رود و با خاتمه ی فصل تابستان روند نزولی آغاز می کند.
4. نزدیک به 60% مددجویان وندال مورد مطالعه تجربه ی تنبیه بدنی در مدرسه و نزدیک به 50% آنان تجربه ی فرار از مدرسه داشته اند.
5. 4/44% از مددجویان وندال والدین خود را بی بند و بار و سهل انگار دانسته و 9/48% آن ها احساس ستیز با والدین خود داشته اند.
آیا همه ی وندالها بهره هوشی متوسط یا پائینی دارند؟
به هیچ وجه. اخلاق یکی از قطعات گمشده ی پازل وندالیسم است و بسیاری از وندال های دنیای حقیقی و مجازی بسیار باهوشند، اما از اخلاق کم بهره اند. برای نمونه ویروس و کرم سازها و هکرها ی اینترنتی که جزو وندال های مدرن هستند.

آیا وندالیسم یک جرم است؟
همانند سایر نابهنجاری های اجتماعی (اعتیاد، بزهکاری، خودفروشی و ...)، وندالیسم در یک نگاه بسته، جرم و در نگاهی باز، بیماری است. در حقیقت، اگر قرار باشد که ازاین معادله ی پیچیده، نتیجه ای درست حاصل آید نیاز به گروهی است از روان شناسان، جامعه شناسان، کارشناسان علوم تربیتی گرفته تا کارشناسان نیروی انتظامی، مدیریت و طراحی شهری. و صد البته به زندان انداختن یک وندال، خاکروبه زیر قالی کردن است و بس.
برای دستیابی به جامعهای همگون، که انگیزههای وندالیسم را کمرنگ کند، باید چه کار کرد؟
اولین کار نظارت دقیق و فراگیر است. مقاوم سازی اموال عمومی مانند نیمکت های پارک ها و ایستگاه های اتوبوس، وسایل بدنسازی عمومی، باجه های تلفن عمومی و ...نصب دوربین های مداربسته، نگهبان های کارآزموده، حفاظهای محکم و ...
دومین کار مجازات است. ردیابی افراد خاطی، محکومیتهای متناسب، از حکم تامین مالی هزینه های تخریب تا زندان و محرومیت از امکانات اجتماعی، برای مدتی مشخص، مانند توقیف گواهی نامه ی رانندگی و ...
در ایران بر اساس ماده 677 قانون مجازات اسلامي، هر كس عمدا اشياي منقول يا غيرمنقول متعلق به ديگري را تخريب يا به هر نحو، كلا يا بعضا تلف كند يا از كار بيندازد، به حبس از 6 ماه تا سه سال محكوم مي شود. درباره ی تخریب اموال عمومی قانونگذار برای برخی انواع وندالیسم تا ۱۰ سال مجازات حبس در نظر گرفته است.
بدیهی است که هردوی این راه ها آنچنان ناکارآمد و ساده انگارانه است که سبب گستاخی و تلافی بیشتر وندال های حرفه ای می شود و روش های تخریب و آسیب را پیچیده تر و مخفیانه تر می کند.
سومین کار، که به مراتب دشوارتر اما بسیار کارآمدتر است، اقداماتی است همچون درونی کردن فرهنگ زندگی شهری با آموزش مستمر رسانهای و رودرو، بهبود استانداردهای زندگی در مناطق محروم شهری و حاشیهی شهری، فراهم آوردن امکان و انگیزهی کافی برای مشارکت گروههای مختلف جامعه در طبقات مدیریتی تا اجرایی در هرم زندگی شهری، تاکید بر آموزش و نه تنها تنبیه وندالها و سعی در شناسایی و جبران کم و کاستی های اجتماعی و روانی آنان، تقویت این باور که دوسوی صفحهی شطرنج جامعه، نه دولت و مردم در تقابل با هم، که دولت و مردم در یک سو و نابسامانیها و ناهنجاریها در سویی دیگر قرار دارند. و صد البته بیش و پیش از اینها ساز و کاری که در آن شهروندان و دولتمردان از داد و ستد مالیات و عوارض و...به نتیجه ی مطلوب و ملموسی دست یابند که در آن "اصل عدالت"، بی اگر و اما، به تمامی اعمال شده باشد. به حکایت «مشکی می ماند که خود ببوید نه این که عطار بگوید » و این یک روند دموکراتیک است که گرچه ممکن است سالها به درازا کشد اما همیشه- با وجود افت و خیزهای ناگزیر زمانه- هماره ارزشمند بوده و خواهد بود.
مقبره ی حافظ در شیراز/تیرماه/عکس از نگارنده90
کاخ عالی قاپو در اصفهان/تیر ماه /عکس از نگارنده90
کاخ عالی قاپو در اصفهان/تیر ماه /عکس از نگارنده90
نویسنده: | دکتر افشین خداشناس |
منبع