به یه سکوت مطلق
همین الان داری به چی فکر میکنی؟
- شروع کننده موضوع n_roshan
- تاریخ شروع
دو هفته پیش به لباس اینترنتی سفارش دادیم سایز ۴۰ سفارش ما بود سایز ۵۲ فرستاد .کیفیت لباس هم که نگم افتضاح بود .بعد از کلی بحث و دلیل بالاخره پس گرفتن .یعنی مونده بودم با این لباس چکار کنمبه جریان این سفارش دادن وسایل، نمیفهمم مگه کارخونه‌ها کنترل کیفی ندارن؟ بعد از تولید محصول نمیره کنترل کیفیت برای گرفتن تاییدیه نهایی؟
یا اینکه محصولی که داره فرستاده میشه، قبلش متن سفارش مشتری رو نمیخونند تا محصول اشتباه نفرستن؟
بعد از بیست روز که لوستر سفارش داده بودیم،تازه دیروز دستمون رسید.
سه‌تا لوستر شبیه همدیگه برای قسمت پذیرایی، از این سه تا یکیش کلا فرق داشت با دوتای دیگه و اون دوتای شبیه به همدیگه هم یکیش کمی زدگی و مشکل داشت
واقعا مردم رو چی فرض کردن اینا؟
حالا امروز بردم اون دوتا رو تحویل دادم، گفته سه چهار روز دیگه آماده میشه، منکه بعید میدونم، پولش رو گرفته و نگرانی بابت پول هم نداره، حالا بعد از هر چند روز فقط امیدوارم آخرش سالم تحویل من بدم
آخه 40 کجا، 52 کجا؟
.
به اینکه دیروز ذکر و خیر تب‌خال مجلسی بود، ایشون امروز تشریف فرما شدن روی صورت بنده
به اینکه خونه‌ی ما از 8 شب به بعد همه توی مود خوابیم
پسرم 8 میخوابه،ما هم تا 9، 9.5کم کم میریم میخوابیم،همین الانشم من قاچاقی بیدارم، شوهرم و پسرم خوابن
ب اینکه این ساعت خیلی عالیهبه اینکه خونه‌ی ما از 8 شب به بعد همه توی مود خوابیم
پسرم 8 میخوابه،ما هم تا 9، 9.5کم کم میریم میخوابیم،همین الانشم من قاچاقی بیدارم، شوهرم و پسرم خوابن
من بعد از ۶ ماه که شبها اصلا خوابم نمیبرد و واقعا زندگیم مختل شده بود ( یعنی هر ۲۴ ساعت کلا ۴ ساعت میخوابیدم)
الان سه شب هست ۱۰ میخوابم ۴ بیدار میشم ،فوق العاده است
اینقدر حس خوبیه ک کل روز اینجوری ام
به حساب‌های ارزیم
به غذای توی راه
سلام عزیزم بله خیلی عالی بود خدارو شکربه بهار جون و مراسم خواستگاری دیشب
امیدوارم همه چی خوب پیش رفته باشه
به اینکه عروسی ساوه با تولد ساری توی هم نیفته
به اینکه چند روز هستش که اینجا جشنواره انگور برپا شده اما شما دوستان نیومدید
به اینکه چه مراسم قشنگی
درضمن یادم نمیاد کسی دعوتمون کرده باشه،وگرنه خودمون علم غیب که نداریم
به هیچی هیچی...
به اینکه ولی خواب صبح یه چیز دیگه‌ست
!austenite
کاربر حرفه ای
به اینکه این آزاده خانم محترم کیه؟
به اینکه:
همون دوستم که از طریق همین باشگاه با هم دوست شدیم.
به صبحانه 
به این شانس خوشگلم
داشتم دعا میکردم که پسرم قاچ آخر پیتزاش رو نخوره و این قاچ یکی مونده به آخری که داره میخوره آخریش باشه و بگه سیر شدم و من اون آخری رو بخورم، در همین لحظه پیتزای توی دستش از دستش افتاد توی لیوان آبش
اونم رفت قاچ آخری رو بخوره
داشتم دعا میکردم که پسرم قاچ آخر پیتزاش رو نخوره و این قاچ یکی مونده به آخری که داره میخوره آخریش باشه و بگه سیر شدم و من اون آخری رو بخورم، در همین لحظه پیتزای توی دستش از دستش افتاد توی لیوان آبش
اونم رفت قاچ آخری رو بخوره
ب اینکه امشب مهمون داشتم تنظیم خوابم رو بهم زدبه اینکه ولی خواب صبح یه چیز دیگه‌ست
!austenite
کاربر حرفه ای
به اینکه چقد اخلاقت مث منهبه این شانس خوشگلم
داشتم دعا میکردم که پسرم قاچ آخر پیتزاش رو نخوره و این قاچ یکی مونده به آخری که داره میخوره آخریش باشه و بگه سیر شدم و من اون آخری رو بخورم، در همین لحظه پیتزای توی دستش از دستش افتاد توی لیوان آبش
اونم رفت قاچ آخری رو بخوره
منم همیشه نگاه میکنم دخترم از پیتزاش یکم بهم بده اونم نمیده
به قهوه روبروم
من دوست دارم دعوت کنم اما شما بیکار که نیستی بیای تیران برای یه جشنوارهبه اینکه چه مراسم قشنگی
درضمن یادم نمیاد کسی دعوتمون کرده باشه،وگرنه خودمون علم غیب که نداریم
به اینکه اگه خانم مهندس یه روزی بیاد تیران سوغاتی چی میاره
اصلا و ابدا اینطور نیستبه علیرضا که از پشت اون موبایلش همه رو سر کار گذاشته و به ریش نداشته‌مون میخنده
من همه شما عزیزان را دوست دارم و دلم میخواد لبتون خندون باشه
اگه از حرفای من اذیت میشین میتونم دیگه حرفی نزنم
فقط بگین بنده لال میشم
به ساری و ساوه و قزوین
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
:•:•:•: فکر کن همین الان زنگ در خونتون رو بزنن ... :•:•:•: | زنگ تفريح | 132 | |
|
همین الان دلتون چی میخواد ؟ | زنگ تفريح | 1618 | |
|
|
همین الان چکار میکنید ؟! | زنگ تفريح | 2736 | |
| P | همین الان دلتون واسه کدوم دوست هم باشگاهی تنگ شده؟؟ | زنگ تفريح | 239 | |
|
همین الان دوست داشتی کنار چه کسی بودی؟ | زنگ تفريح | 264 |
Similar threads
-
:•:•:•: فکر کن همین الان زنگ در خونتون رو بزنن ... :•:•:•:
- شروع شده توسط MARIA RED
- پاسخ ها: 132
-
-
-
-