همسويي راهبردهاي كسب و كار با فناوري اطلاعات

moein_13

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چكيده
در محيط پر تلاطم كسب و كار امروز ، موفقيت سازمان ها در گرو جهت گيري همه بخشهاي سازمان ، در راستاي مسير استراتژيك آن است. در چنين محيطي كه بيشترين سرمايه گذاري سازمانها بر روي فناوري اطلاعات و سيستم هاي اطلاعاتي صورت مي گيرد ، سازمانها در جهت رسيدن به اهداف استراتژيك خود چاره اي جز استفاده از فناوري اطلاعات به عنوان يك منبع استراتژيك ندارند و اينجاست كه مفهوم همسويي استراتژي هاي فناوري اطلاعات و كسب و كار (‌همسويي استراتژيك ) ، معني پيدا مي كند .
همسويي استراتژيك ، به بكارگيري فناوري اطلاعات به شيوه اي شايسته و بهنگام و در توازن با استراتژي ها ، اهداف و نياز هاي كسب و كار اشاره دارد. تحقيقات انجام شده در زمينه همسويي استراتژيك ، وجود ارتباط مثبت و مؤثر بين استراتژي هاي رقابتي ، فناوري اطلاعات و عملكرد سازماني را نشان مي دهد و مديراني كه در سازمانهايشان موفق به ايجاد همسويي استراتژي هاي كسب و كار وفناوري اطلاعات شده اند، تاكيد مي كنند كه ايجاد يكپارچگي براي بقا و موفقيت سازمانها ضروري به نظر مي رسد.
اما متاسفانه باوجود اينكه واژه همسويي استراتژيك از سال 1970 در محافل علمي خارج از كشور مطرح بوده است و تحقيقات مختلف نشان دهنده ارتباط بين همسويي استراتژيك و عملكرد سازماني است، تاكنون اين مطلب كمتر در سازمانها و محافل علمي كشورمان مورد توجه قرار گرفته است . پس اميدواريم كه با ارائه اين مقاله علاوه بر بيان مفاهيم مرتبط با همسويي استراتژيك و معرفي يكي از مشهورترين مدل هاي ارائه شده در زمينه همسويي استراتژيك، راهكار هاي عملي جهت سنجش ميزان همسويي استراتژيك ارائه دهيم و زمينه را براي بحث بيشتر پيرامون اين مقوله فراهم آوريم .در اين مقاله ابتدا تعاريفي از همسويي استراتژيك ارائه مي شود و پس از بيان تاريخچه و اهميت اين موضوع به ارائه مدلهايي در زمينه همسويي استراتژيك مي پردازيم.در ادامه گامهاي لازم براي رسيدن به همسويي استراتژيك، چالشهاي رسيدن به همسويي و در نهايت مراحل رفع همسويي نداشتن استراتژيك را بيان مي كنيم.
مقدمه همسويي استراتژيك چيست؟
وقتي صحبت از همسويي استراتژيك مي‌شود، اصطلاحاتي مانند توازن وهم آهنگي، به هم پيوستگي، ائتلاف و تركيب ، يكپارچگي و تطابق به عنوان عباراتي مترادف با عبارت همسويي به كار مي‌روند. در اين قسمت با هدف آشنايي بيشتر با مفهوم همسويي استراتژيك به ارائه تعاريفي از اين واژه مي پردازيم .
-1 به عقيده لوفتمن همسويي بين استراتژي فناوري اطلاعات و كسب و كار بر بكارگيري فناوري اطلاعات به شيوه‌اي شايسته و بهنگام و در توازن با استراتژي‌ها، اهداف و نيازهاي كسب و كار سازمان اشاره دارد.ضمن آنكه همسويي استراتژيك حدي است كه در آن حد ، استراتژي هاي فناوري اطلاعات ، از استراتژي هاي كسب و كار حمايت مي كنند و توسط استراتژي كسب و كار نيز حمايت مي شوند(Luftman, 2002, P.3)
-2 تالون همسويي استراتژيك را در قالب 2 مبحث «نقصان فناوري» و «نقصان استراتژي» مورد بررسي قرار مي دهد. همانگونه كه در نمودار يك، نشان داده شده است، نقصان فناوري وقتي مطرح مي‌شود كه قابليتها و تواناييهاي موجود فناوري اطلاعات در پشتيباني مناسب از استراتژي كسب و كار سازمان دچار شكست مي‌شوند. نقصان استراتژي زماني مطرح مي‌شود كه استراتژي كسب و كار سازمان در كسب مزاياي كامل از قابليتها و تواناييهاي موجود فناوري اطلاعات سازمان دچار شكست مي‌شود.
بر اساس نمودار بالا مي‌توان همسويي استراتژيك را اين‌گونه تعريف كرد:
همسويي استراتژيك عبارت است از ميزان پشتيباني استراتژي سيستم‌هاي اطلاعاتي از استراتژي كسب و كار سازمان و ميزان پشتيباني استراتژي كسب و كار سازمان از استراتژي سيستم‌هاي اطلاعاتي سازمان (Tallon, 1999, P.3) .
-3 «ريچ و بند بست» نيز، در تعريف همسويي استراتژيك ، دو نوع همسويي را ذكر مي كنند .
-1 همسويي استراتژيك كوتاه مدت : در اين نوع همسويي ، مديران اجرايي كسب و كار و فناوري اطلاعات ، علاوه بر اينكه درك روشني از اهداف و برنامه هاي يكديگر دارند، در تدوين اهداف و برنامه هاي كوتاه مدت يكديگر نيز مشاركت مي كنند .
-2 همسويي استراتژيك بلند مدت : در اين نوع همسويي ، مديران اجرايي كسب و كار و فناوري اطلاعات ، در تدوين اين چشم‌انداز كه چگونه فناوري اطلاعات بايد در موفقيت كسب و كار مشاركت كند، سهيم مي شوند.(Walker,2003,p.20)
تاريخچه و اهميت موضوع
همسويي فناوري اطلاعات و كسب و كار سازمان مفهومي است كه از سال 1970 مطرح بوده است؛ مك لين و سودن در سال 1977، آي‌بي‌ام در سال 1981، ميلز در سال 1986، پاركر و بنسون در سال 1988، برانچو ودرب در سال 1987، ديكسون و ليتل در سال 1989، نيدرمن در سال 1991، چان و هاف در سال 1993، هندسون و ونكاترامن در سال 1996، لوفتمن و برير در سال 1999 به آن اشاره كرده‌اند. در طي اين سالها اين موضوع همواره از مهمترين مسائل مديران كسب و كار سازمانها بوده است و اكنون نيز جزء مهمترين دغدغه‌هاي مديران كسب و كار و فناوري اطلاعات سازمان محسوب مي‌شود. از آنجا كه سازمانها تلاش مي‌كنند تا فناوري اطلاعات و كسب و كار را با توجه به پويايي استراتژي‌هاي كسب و كار و رشد سريع و مداوم فناوري اطلاعات به هم ارتباط دهند، به نظر مي‌رسد اهميت اين موضوع روز به روز بيشتر شود، اما جدا از اهميت رسيدن به همسويي، حفظ آن نيز از اهميت ويژه اي برخوردار است.
سازمانهايي كه توانسته‌اند به صورت موفقيت‌آميز استراتژي‌هاي فناوري اطلاعات و كسب و كار خود را يكپارچه كنند سودآوري كسب و كار بسيار خوبي را داشته‌اند. در عصري که تأمين کردن خواست و نظر مشتريان مطرح است، ايجاد مزيت رقابتي، بهبود كيفيت، اتوماسيون و مهندسي مجدد فرايندهاي کسب و کار از مهمترين عواملي است كه استراتژي‌هاي كسب و كار را توانمند مي‌سازند.
مديراني كه در سازمانهايشان موفق به ايجاد همسويي استراتژي هاي كسب و كار وفناوري اطلاعات شده اند، تأكيد مي‌كنند كه ايجاد يكپارچگي براي بقا و موفقيت سازمان ضروري است. بخشهاي فناوري اطلاعات به عنوان عامل تغيير با تمركز بر اصول كسب و كار سازمان باعث ايجاد ارزش افزوده در آن شده‌اند و كارايي و اثر‌بخشي را براي سازمان به ارمغان آورده‌اند. تحقيقات انجام شده در زمينه همسويي استراتژي‌هاي فناوري اطلاعات و كسب و كار، وجود ارتباط مؤثر و مثبت بين استراتژي‌هاي رقابتي، فناوري اطلاعات و عملكرد سازماني را نشان مي‌دهند.
مدل هاي همسويي استراتژيك-1 مدل كلارك
كلارك در سال 1994 مدلي را ارائه كرد كه بر مبناي نظرات اسكات مورتون در سال 1991 شكل گرفته بود. در اين مدل پنج عامل اساسي كه بر اهداف استراتژيك سازمان اثر مي‌گذارند و همسويي را تحت تأثير قرار مي‌دهند، بيان شده است. اين پنج عامل عبارتند از ساختار، فرايند‌هاي مديريت، افراد و نقشها، فناوري و استراتژي.
اين مدل نشان مي‌دهد كه رابطه بين فناوري و استراتژي به صورت ساده يا مستقيم نيست و اين رابطه مي‌تواند تحت تاثير فرهنگ‌ سازماني قرار گيرد. روابط ممكن است توسط عوامل فناوري و محيط اقتصادي- اجتماعي داخلي و خارجي تحت تأثير قرار گيرد. به دليل پويايي بسيار زياد محيط‌هاي داخلي و خارجي يك سازمان، همسويي بايد به طور مداوم مورد بررسي و نظارت قرار گيرد.
عامل محوري و مركزي مدل « فرايند‌هاي مديريت» است. اين فرايندها بين فناوري اطلاعات و استراتژي كسب و كار قرار مي‌گيرد. بنابراين مدل به اين موضوع اشاره مي‌كند كه اگر فرايندهاي مديريتي مناسبي وجود نداشته باشد، همسويي بين فناوري اطلاعات و استراتژي كسب و كار دچار مشكل خواهد شد.
مدل فوق همچنين بر اهميت ساختار سازماني، افراد و نقشهايي كه در فرايند همسويي دارند، تأكيد مي‌كند. رابطه بين فناوري اطلاعات و ساختار ممكن است مستقل از فرايندهاي مديريت و به صورت مستقيم باشد.
-2مدل همسويي BITAM
مدل (BUSINESS IT ALIGNMENT METHODOLOGY = BITAM) به همراه متدولوژي آن در سال 2002 توسط كازمن و مي‌چن ارائه شده است. آنها مدلها و چهارچوبهاي قبلي همسويي را مورد انتقاد قرار مي دهند و اشاره مي‌كنند كه اين مدل‌ها اغلب فقط در قالبي مفهومي به سطح استراتژيك همسويي و ارتباط بين بخشهاي مختلف مدل پرداخته‌اند. آنها عقيده دارند كه اين مدل‌ها چگونگي سنجش و اصلاح عدم همسويي، كه همواره بسيار مهم بوده است را بيان نمي‌كنند. همچنين آنها عقيده دارند كه با گذشت زمان فناوري اطلاعات تغييرات شگفت‌انگيزي را بر محيط ايجاد كرده است و پس از انقلاب اينترنت و جهاني شدن آن فناوري اطلاعات عاملي ضروري براي موفقيت كسب و كار و بخشي جدا‌ ناپذير از برنامه‌ريزي كسب و كار است. با توجه به پيشرفتهاي فناوري و تغييرات محيط كسب و كار، سازمانها نيازمند جستجو و مطابقت شيوه‌هايي براي نوآوري مداوم در فرايند همسويي هستند.
آنها بر اين عقيده‌اند كه مدل‌هاي قبلي همسويي با توجه به تغييراتي كه در محيط كسب و كار اتفاق افتاده است، چندان مناسب نيستند. در واقع اين مدل‌ها اغلب به بيان سطح استراتژيك و مفهومي همسويي و ارتباط بخشهاي مختلف مدل پرداخته‌اند و مباحث همسويي را در سطح معماري فناوري اطلاعات كه امري ضروري براي همسويي است، بررسي نكرده‌اند. كازمن و مي‌چن مدل همسويي فناوري اطلاعات و كسب و كار زير را بر مبناي معماري فناوري اطلاعات بيان مي‌كنند.
اين مدل لايه هاي مدل‌هاي كسب و كار، معماريهاي كسب و كار و معماري هاي فناوري اطلاعات را مشخص كرده است.
-3 مدل C4 همسويي
تحقيقي در سال 2004 در زمينه راهكارهاي همسويي انجام شده است كه طي آن 21 مدير ارشد فناوري اطلاعات و كسب و كار در 15 سازمان بزرگ مورد بررسي و مصاحبه قرار گرفته‌اند. تحليل نتايج حاصل از اين بررسيها بيان مي‌كند كه اغلب پاسخ‌دهندگاني كه سازمانهايشان داراي درجه همسويي بيشتري بوده‌اند، 4 مبحث اساسي جهت رسيدن به همسويي را در صحبتهايشان و نظراتشان تكرار كرده‌اند كه عبارتند از:
جهت‌گيري واضح و روشن سازمان (CLEAR DIRECTION)، وجود تعهد (COMMITMENT)، ارتباطات (COMMUNICATION)، و يكپارچگي بين بخشها (CROSS-FUNCTIONAL INTEGRATION).
- جهت‌گيري مشخص به معناي ارائه يك استراتژي روشن و معين براي آينده نزديك و دور است. استراتژي‌هاي فناوري اطلاعات و كسب و كار سازمان بايد در مشاركتي نزديك با يكديگر و در كنار هم ايجاد شده و با هم هماهنگ شوند. بسياري از سازمانها به منظور افزايش همسويي برنامه‌هاي استاندارد معيني را تدوين و معماري كلان يكپارچه‌اي را ايجاد كرده‌اند.
- تعهد شامل پشتيباني بالاترين سطح مديريت سازمان از فناوري اطلاعات است. بخشي از اين فرايند شامل مشاركت مديران فناوري اطلاعات در برنامه‌ريزي سازمان در كنار مشاركت مديران كسب و كار در برنامه‌ريزي فناوري اطلاعات است. به منظور پياده‌سازي يكپارچگي مورد نظر در سازمان نيازمند ايجاد احترام و اعتماد متقابل در سازمان هستيم.
- ارتباطات به عنوان يك عامل كليدي در موفقيت يا شكست همسويي در سازمان مطرح شده است. اين موضوع با بيان روشن و دقيق انتظارات اصلي سازمان از همسويي آغاز مي‌شود. سپس استراتژي، اهداف و انتظارات سازمان به مديران كسب و كار و كاركنان انتقال داده مي‌شود.
به نظر مي‌رسد تا زماني كه مباحثات دوطرفه بين مديران فناوري اطلاعات و كسب و كار سازمان انجام نپذيرد، تلاشهاي بخش فناوري اطلاعات براي همسويي از طرف مديران كسب و كار مردود شمرده شود. وقتي مديران كسب و كار به طور مشخص دلايل بخش فناوري اطلاعات براي تلاش در جهت ايجاد همسويي را درك كنند، هر دو بخش، ريسك‌هاي فرايند همسويي را مي پذيرند و در آن سهيم مي شوند.
- يكپارچگي بين بخشها مي‌تواند يكي از نتايج همسويي باشد. به منظور موفقيت در همسويي استراتژي‌هاي فناوري اطلاعات و كسب و كار سازمان، بايد مرزهاي بين بخشها و وظايف سازمان حذف شود. كاركنان بايد تشويق شوند تا شيوه‌هاي مناسب به كارگيري فناوري به منظور ايجاد ارزش در سازمان و رسيدن به اهداف سازماني را ايجاد كنند. در نهايت بايد به منظور رسيدن به همسويي يك ساختار نظارتي گسترده در سراسر سازمان ايجاد و پياده‌سازي شود. بايد يك هسته مركزي و تيم‌هاي چند‌وظيفه‌اي و چند‌بخشي ايجاد شوند تا همسويي فناوري اطلاعات و كسب و كار را سرپرستي نمايند و استراتژي يكپارچه تدوين شده را اجرا كنند.
 

moein_13

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گامهاي همسويي فناوري اطلاعات و كسب و كار سازمان-1 تعيين ارزشهاي سازمان
البته بايد توجه كرد كه ارزشهاي سازمان ممكن است در طول زمان تغيير كنند و با آنچه در گذشته ارزش محسوب مي‌شد، متفاوت شوند. در اين مرحله ما نيازمند فرايندي جهت تعريف و تعيين مهمترين اولويتها، استراتژي‌ها و اهداف سازماني هستيم. بايد بررسي شود که مديران ارشد تلاش مي‌كنند تا سازمان را به چه سمتي هدايت ‌كنند. با بررسي و بازبيني مستندات استراتژي كسب و كار مي‌توان به نتايج مد نظر دست يافت و با انجام مصاحبه‌ها با مديران ارشد كه استراتژي‌ها را ايجاد و اجرا مي كنند، يافته‌ها را تكميل كرد.
نتايج نهايي اين بررسي‌ها ليستي از ارزشهاي كنوني سازمان خواهد بود.
-2 رتبه‌بندي اولويت‌هاي ارزش‌هاي كسب و كار
در اين مرحله از روشهاي وزن‌گذاري، امتياز‌بندي و غيره جهت رتبه‌بندي اولويت‌هاي استراتژيك شناخته شده استفاده مي‌شود. اين فرايندها منجر به رتبه‌بندي هر استراتژي مي‌شوند. ليست رتبه‌بندي تهيه شده مورد بازنگري نهايي و سپس در سراسر سازمان مورد توافق قرار مي‌گيرد. . (Coetzee, 2001, P.46)
-3 تخصيص مجدد منابع به اولويتها
اين كار شايد به نظر ساده بيايد، ولي در سازمانها با دشواري انجام مي‌گيرد، زيرا حدود 70 تا 80 درصد منابع سازماني درگير فرايندهاي توليد جاري و فعاليتهاي نگهداري تكراري در سازمان هستند. بنابراين براي عملي كردن اولويتهاي جديد سازمان نيازمند آزاد‌سازي منابع هستيم. بنابراين بايد برنامه‌اي تدوين شود كه:
-1 منابعي را كه در حال حاضر به اولويتهاي كليدي تخصيص داده شده‌اند، شناسايي شوند؛
-2 برنامه زمانبندي شده براي انتقال منابع از پروژه‌هاي داراي اولويت پايين‌تر به پروژه‌هاي داراي اولويت بالاتر معين شود؛
-3 اين برنامه اجرا شود. .
-4 اطلاع رساني وضعيت فعلي همسويي در سازمان و ارائه برنامه‌اي براي افزايش آن .
از آنجايي كه ممكن است مديران فناوري اطلاعات در برابر تخصيص مجدد منابع مقاومت نمايند، ضروري است كه مديريت ارشد اجرايي وضعيت همسويي را در سازمان و چگونگي افزايش آن را در طي زمان درك كند. با توجه به اينكه مديران فناوري اطلاعات انعطاف‌پذيري كمي در برابر تخصيص مجدد منابع در كوتاه مدت نشان مي‌دهند، تدوين برنامه‌اي براي انجام آن و انتقال و ارائه آن به مديران فناوري اطلاعات ضروري مي‌نمايد.
-5 سازماندهي جهت حفظ همسويي.
رسيدن به همسويي خود يك وجه از كار است و حفظ اين همسويي وجه ديگر كار. اين امر با ايجاد گروهي متشكل از كميته‌ هدايت فناوري اطلاعات و مديران ارتباطات ميسر مي‌شود. نقش كميته هدايت، آگاه كردن مديران اجرايي در مورد نواقص و اشتباهات به کارگيري فناوري اطلاعات مانند راهکارهاي نامناسب استفاده از فناوري اطلاعات و همچنين اولويت‌بندي نادرست پروژه‌هاي فناوري اطلاعات مطابق با اهداف كسب و كار سازماني است. نقش مديران ارتباطات ايجاد ارتباطات نزديك و صميمانه با مشتريان كليدي سازمان و تهيه برنامه‌ريزي روزانه در سازمان است. اين دو مجموعه در كنار هم مكانيسمي براي برنامه‌ريزي، ارتباطات و همسويي مداوم را ايجاد مي‌كنند.
مراحل رفع عدم همسويي
سه مرحله اساسي در توانمندسازي سازمان جهت برخورد با عدم همسويي (همسويي نامناسب) وجود دارد كه هر مرحله بر پايه مرحله قبلي بنا مي‌شود. اين مراحل عبارتند از: كشف و شناسايي عدم همسويي، اصلاح و پيشگيري از آن. به منظور اصلاح عدم همسويي بايد در ابتدا آن را كشف و شناسايي ، ميزان عدم همسويي را اندازه گيري و پس از آن يك استراتژي همسويي مجدد كارآمد تعيين كرد.
اگر سازمان به دنبال پيشگيري از عدم همسويي باشد بايد فرايندهاي كشف و شناسايي و همچنين اصلاح عدم همسويي را به طور مداوم و پيگير انجام دهد و آن را جزئي از فرايند توسعه خود تلقي كند.
-1 كشف و شناسايي
سازمانها به منظور كشف و شناسايي مشكلات همسويي بايد بتوانند اهداف كسب و كار سازمان و روابط بين اين اهداف و نيازمنديهاي فناوري اطلاعات را به طور دقيق مشخص كنند. در برخي موارد بخشهاي فناوري اطلاعات مستندات رسمي مشخص كننده اهداف كسب و كار را در اختيار ندارند. اهداف كسب و كار به شيوه مشاركتي تدوين نمي شوند و اغلب فرايندهاي مورد نياز بخش فناوري اطلاعات مبهم و نادرست هستند. به علاوه بخش فناوري اطلاعات نيازمند فرايندهاي مشخصي براي رديابي نيازمنديهاي معماري كسب و كار و معماري فناوري اطلاعات سازمان است. اين مراحل و فرايندها بايد مورد بررسي قرار گيرند تا عدم همسويي مشخص شود.
-2 اصلاح
هنگامي كه عدم همسويي مورد شناسايي قرار گيرد، سازمانها بايد تكنيك‌هايي جهت تشخيص ماهيت عدم همسويي و ميزان عدم همسويي سه سطح مدل ارائه شده بيايند. پس از تشخيص، ‌امكان به كارگيري اقداماتي جهت اصلاح عدم همسويي ميسر خواهد بود. بايد به اين نكته توجه كرد كه هر اقدام اصلاحي ممكن است اثرات و نتايجي را به همراه داشته باشد. بنابراين در ارائه هر راهكاري براي رفع مجدد عدم همسويي بايد موارد زير را لحاظ نمود:
ـ مجموعه‌اي از استراتژي‌هاي اصلاحي را مورد بررسي و توجه قرار دهد؛
ـ استراتژي‌هاي مختلف را از جنبه هاي مختلف مورد مقايسه قرار دهد؛
ـ استراتژي‌هاي بهينه را بر اساس اثرات و نتايجي كه بر روي سه سطح مدل دارند ، انتخاب كند.
وقتي يك استراتژي همسويي مجدد انتخاب مي‌شود، مشكلاتي را نيز به همراه دارد. به طور مثال اقدامات اصلاحي ريسك‌هايي را با خود به همراه دارد. براي كاهش اين ريسك‌ها مي‌توان همه افرادي كه از اين اقدامات تأثير مي‌پذيرند را در فرايند اصلاح مشاركت داد. همچنين مي‌توان از اين افراد جهت شناسايي نيازمنديها و ارزيابي راهكارهاي ارائه شده استفاده كرد.
3 - پيشگيري
همانگونه كه در مدل كازمن و مي‌چن نشان داده شده است، سه سطح همسويي وجود دارد كه نيازمند مديريت است. همسويي مدل كسب و كار با معماري كسب و كار، همسويي معماري كسب و كار با معماري فناوري اطلاعات و همسويي مدل كسب و كار با معماري فناوري اطلاعات . كازمن و مي‌چن اعتقاد دارند كه تنها راه پيشگيري از عدم همسويي يا برهم خوردن توازن همسويي، مديريت مداوم اين سه سطح همسويي است. بدين منظور موارد زير را بايد لحاظ كرد:
_ همسويي مدل كسب و كار با معماري كسب و كار با تدوين سناريوهاي عملياتي آزمايشي كه نيازمنديهاي كسب و كار را برآورده كند؛
_ همسويي معماري كسب و كار با معماري فناوري اطلاعات با تدوين سناريوهاي عملياتي آزمايشي كه نيازمنديهاي معماري كسب و كار را برآورده كند؛
_ همسويي مدل كسب و كار با معماري فناوري اطلاعات با تدوين سناريوهاي عملياتي آزمايشي كه پاسخگوي محركهاي كسب و كار باشند.
نتيجه گيري
با توجه به مباحث گفته شده به نظر مي‌رسد دستيابي به همسويي بين استراتژي فناوري اطلاعات و استراتژي كسب و كار براي هر سازماني ضروري است. اين امر بخصوص زماني اهميت بيشتري پيدا مي كند كه بدانيم در عصر حاضر سرمايه گذاريهاي عظيمي بر روي فناوري اطلاعات صورت مي پذيرد و شكست در اين سرمايه گذاريها، لطمات جبران ناپذيري را بر سازمانها وارد مي كند. بنابراين مديران بايد علاوه بر شناخت مفهوم همسويي استراتژيك و عوامل تاثير گذار برآن ، گامهاي رسيدن به همسويي را شناسايي و دنبال كنند. در اين راه كشف و شناسايي عواملي كه مانع رسيدن به همسويي استراتژيك در سازمان هستند، كمك فراواني در اصلاح و رفع عدم همسويي مي كند و البته پس از آن هم بايد براي حفظ همسويي استراتژيك در سازمان ، بازبيني و نظارت مستمر صورت گيرد . لازم به توضيح است كه همانند بسياري از مواردي كه مديران سازمانها با آن برخورد مي كنند رسيدن به همسويي نيز داراي چالشهايي است. چالشهايي نظير فرهنگ ، ساختار و سلسله مراتب سازماني كه مديران بايستي آماده رويارويي با اين چالشها باشند و كليد موفقيت در اين راه همكاري و مشاركت مديران كسب و كار و مديران فناوري اطلاعات در سازمان
است.
فهرست مراجع و ماخذ
1- Kazman , R and H.M.Chen. " Aligning Business models , Business Architectures , and IT
 
بالا