mos_sadeghi
عضو
كمك كنيد برادران و خواهران ديني:
شتاب کن برادر وقت غذا رسیده است.
جزیره ای در قلب پاکستان
آب مایه حیات یا بد بختی!
بنــی آدم اعضــــای یکدیگــــرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چـو عضــوی به درد آورد روزگــار دگـــر عضـوها را نباشد قــرار
لحظه ها ازپس هم میگذرند تا به موعد مقرر خود برسند موعدی که شاید هیچ روزنه تردیدی در وقوعش نباشد.در زوایای خیالم افکارم به این سو می آمد که چه را در پس هر فعلی حکمت ها نهفته است.راستی حکمت چیست و برای چه هر کاری را به حکمت و تقدیر سنجاق میکنند.
گویند حکمتش این بود دیگه حرف نباشه تو کار خدا دخالت نکن وگرنه....
یا به قول شاعر:
تا شـــدی نزدیک دورت می کـــند تا خطا کردی عذابت می کــند
گج گشودی دست سنگت می کند کــج نهادی پای لنگت می کند
داشتم از وقوع حادثه میگفتم بله هر حادثه ای یه زمانی اتفاق می افته.اصلا بیایم روی حادثه بحث کنیم.اولا به من بگید حادثه چیه ثانیا حادثه غیر مترقبه دیگه چه جوریش هست نکنه از اون حادثه های با کلاس هست که ما از اون بی خبریم .
یا اینکه مثل بیماری های با کلاس و نوین هست که هم مرگ آوره و هم آخر عمری بهت یه حالی میده و همه اهل محل میگن فلانی آلزایمر داشت یا با اچ آی وی این دنیا را ترک کرد.
برگردیم به بحث حادثه به رخداد و اتفاقی گفته میشه که از اون بی اطلاع باشیم.
از بچگی به ما گفتن حادثه خبر نمی دهد!نمی دونم سیل کشور همسایه بود یا نبود حادثه رومیگم. اخبار هوا شناسی اون زمان به حضرت نوح گفتن بر تو است ساختن کشتی چرا که باران سیل آسایی در پیش است نمی دونم پیش بینی وضعیت آب و هوا چقدر سخت بوده که چنین فاجعه ای پیش اومده که هیچ جوری نمیشه جمعش کرد.
تازه باران های موسمی هم از خیلی خیلی هم معروف تر هست و هر ساله این موقع ها سر و کلش پیدا میشه.
یه چیز دیگم هست اونم اینه که ملتی که بی دولت باشه یا دولت بی کفایتی داشته باشه همیشه آواره و سرگردون هست.
تصاویر تی وی گویای این بود که اینها سال ها در فلاکت به سر می برند و منحصر به امروز نیست.
ای بابا ورنه ما که اهل دعوا نیستیم یا اگر هستیم حالا نیستیم
دوستان حقیقت تلخ هست اما بیایم خودمون رو بزنیم کوچه علی چپ شتر دیدی ندیدی
چه خوش گفت سهراب : چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید نمی دونم چه جوری ولی خوب ببینید.
چه خودخواهانه گفت آن شاعر دوست:
دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد
پس بیا دست در دست هم دهیم به مهر تا ملت مسکین شود آباد
در آن سو تو بینی بچه هایی را که خفته در آغوش پدر خواهر ولیکن نیست مادر ولیکن نیست مادر
در آن گوشه تو بینی مادرانی را که بینند پرپر زدن گلدسته هاشان
مادرانی آتشین و ملتهب مادرانی خسته از آوارگی
این طرف آن طرف هر طرف را بنگری بینی پدر آن همای خانه و کاشانه های بی کمر
با آن همه رنج و مشقت هنوز هستند همدرد و همساز.
چون کند امری ولی مسلمین خم کنم گردن در این امـر مــهین
من چو بینم آه و درد مسلمین کـی نشینم فــارغ از ایـن سائلین
یا علی برخیزآهنگ مدد کن
شتاب کن برادر وقت غذا رسیده است.

جزیره ای در قلب پاکستان

آب مایه حیات یا بد بختی!

بنــی آدم اعضــــای یکدیگــــرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چـو عضــوی به درد آورد روزگــار دگـــر عضـوها را نباشد قــرار
لحظه ها ازپس هم میگذرند تا به موعد مقرر خود برسند موعدی که شاید هیچ روزنه تردیدی در وقوعش نباشد.در زوایای خیالم افکارم به این سو می آمد که چه را در پس هر فعلی حکمت ها نهفته است.راستی حکمت چیست و برای چه هر کاری را به حکمت و تقدیر سنجاق میکنند.
گویند حکمتش این بود دیگه حرف نباشه تو کار خدا دخالت نکن وگرنه....
یا به قول شاعر:
تا شـــدی نزدیک دورت می کـــند تا خطا کردی عذابت می کــند
گج گشودی دست سنگت می کند کــج نهادی پای لنگت می کند
داشتم از وقوع حادثه میگفتم بله هر حادثه ای یه زمانی اتفاق می افته.اصلا بیایم روی حادثه بحث کنیم.اولا به من بگید حادثه چیه ثانیا حادثه غیر مترقبه دیگه چه جوریش هست نکنه از اون حادثه های با کلاس هست که ما از اون بی خبریم .
یا اینکه مثل بیماری های با کلاس و نوین هست که هم مرگ آوره و هم آخر عمری بهت یه حالی میده و همه اهل محل میگن فلانی آلزایمر داشت یا با اچ آی وی این دنیا را ترک کرد.
برگردیم به بحث حادثه به رخداد و اتفاقی گفته میشه که از اون بی اطلاع باشیم.
از بچگی به ما گفتن حادثه خبر نمی دهد!نمی دونم سیل کشور همسایه بود یا نبود حادثه رومیگم. اخبار هوا شناسی اون زمان به حضرت نوح گفتن بر تو است ساختن کشتی چرا که باران سیل آسایی در پیش است نمی دونم پیش بینی وضعیت آب و هوا چقدر سخت بوده که چنین فاجعه ای پیش اومده که هیچ جوری نمیشه جمعش کرد.
تازه باران های موسمی هم از خیلی خیلی هم معروف تر هست و هر ساله این موقع ها سر و کلش پیدا میشه.
یه چیز دیگم هست اونم اینه که ملتی که بی دولت باشه یا دولت بی کفایتی داشته باشه همیشه آواره و سرگردون هست.
تصاویر تی وی گویای این بود که اینها سال ها در فلاکت به سر می برند و منحصر به امروز نیست.
ای بابا ورنه ما که اهل دعوا نیستیم یا اگر هستیم حالا نیستیم
دوستان حقیقت تلخ هست اما بیایم خودمون رو بزنیم کوچه علی چپ شتر دیدی ندیدی
چه خوش گفت سهراب : چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید نمی دونم چه جوری ولی خوب ببینید.
چه خودخواهانه گفت آن شاعر دوست:
دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد
پس بیا دست در دست هم دهیم به مهر تا ملت مسکین شود آباد
در آن سو تو بینی بچه هایی را که خفته در آغوش پدر خواهر ولیکن نیست مادر ولیکن نیست مادر
در آن گوشه تو بینی مادرانی را که بینند پرپر زدن گلدسته هاشان
مادرانی آتشین و ملتهب مادرانی خسته از آوارگی
این طرف آن طرف هر طرف را بنگری بینی پدر آن همای خانه و کاشانه های بی کمر
با آن همه رنج و مشقت هنوز هستند همدرد و همساز.
چون کند امری ولی مسلمین خم کنم گردن در این امـر مــهین
من چو بینم آه و درد مسلمین کـی نشینم فــارغ از ایـن سائلین
یا علی برخیزآهنگ مدد کن
آخرین ویرایش: