babak fd
عضو جدید
سیره معصومان در مسأله پوشش
در آیات و روایات نکات فراوانی درباره رعایت پوشش و عفاف زنان آمده است، اما هرگز نکتهای که دلالت بر الزام و اجبار حجاب و مجازات بدحجاب هرچند به صورت تعزیری، داشته باشد، وجود ندارد؛ در حالی که در آن عصر در جامعه اسلامی زنان غیرمسلمانی بودند که مقید به رعایت حجاب نبودند. همچنین کنیزکان سرهای خود را برهنه میگذاشتند. قرآن کریم به زنان آزاده مسلمان دستور میدهد که خود را بپوشانند و در تعلیل آن میفرماید: «ذلک ادنی ان یعرفن فلایوذین» (احزاب،59) برای آن که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، یعنی کرامت آنان حفظ شود و مرزی میان آنها با دیگر زنان معین شده باشد تا کسی به بهانه اینکه گمان میکرده کنیز هستند، یا از زنانی هستـند که تقیدی به مسائل اخلاقی ندارند، متعرض آنها نشود (طبرسی، 1379ق: ج8 ، ص200، سیوطی، 1414ق: ج7، ص660؛ بحرانی، 1415ق: ج6، ص315؛ قمی، 1365: ج2، ص171). حتی در برخی از خبرها آمده که حتماً باید کنیزان با آن که مسلمان بودند و تکالیف الهی داشتند، سرخود را برهنه نگه دارند تا مانند زنان آزاده نباشند «فنهی الله الاماء ان یتشبهن بالحرائر» (همان). این سیره و روش پس از پیامبر نیز پیگیری شده و در تاریخ آمده است: «رأی عمر جاریة مقنعه، فضربها بدرته و قال القی القناع لاتشبهن بالحرائر» (همان). خلیفه دوم کنیزی دید که مقنعهای بر سر بسته بود با تازیانه او را زد و گفت: پوشش خود را بردار و خود را مانند زنان آزاد نکن و در روایات رسیده از اهل بیت نیز آمده اگر کنیزکان در حال نماز سر خود را پوشاندند، تنبیـه شـوند: «کن یضربن فیقال لهن لاتشبهن بالحرائر» (حرعاملی، 1414 ق: ج4، ص 412).[4]
از سوی دیگر، در آن عصر زنان اهل بوادی و مردم عراق و برخی شهرهای ایران به دلیل کار در مزارع و رفت وآمد، تقیدی به پوشش کامل نداشتند و اگر هم به آنها گفته میشد که در اسلام رعایت حجاب آمده، باز اثری نداشت: «اذا نهین لاینتهین» (همان، ج20، ص206). مستفاد از این روایات آن است که نگاه کردن به آنها اشکالی ندارد. اگر قرار بود الزامی از سوی معصومان باشد، باید کیفری بر عدم رعایت تعیین میشد. عدم وضع کیفر دالّ بر آن است که حکم حجاب با آن که واجب و ضروری است، اما از آن دسته احکامی نیست که شارع مقدس برای انجام آن مجازاتی تعیین کرده باشد و مانند حقوق عامه مردم نظیر سرقت، زنا، لواط و شرب خمر نبوده که حدی تعیین کرده باشد و همین دلیل بر آن است که موضوع حجاب در زنان به حدی نرسیده بود که شارع بخواهد از طریق الزام و اجبار وارد شود.
ادامه در تاپیکهای بعدی...
در آیات و روایات نکات فراوانی درباره رعایت پوشش و عفاف زنان آمده است، اما هرگز نکتهای که دلالت بر الزام و اجبار حجاب و مجازات بدحجاب هرچند به صورت تعزیری، داشته باشد، وجود ندارد؛ در حالی که در آن عصر در جامعه اسلامی زنان غیرمسلمانی بودند که مقید به رعایت حجاب نبودند. همچنین کنیزکان سرهای خود را برهنه میگذاشتند. قرآن کریم به زنان آزاده مسلمان دستور میدهد که خود را بپوشانند و در تعلیل آن میفرماید: «ذلک ادنی ان یعرفن فلایوذین» (احزاب،59) برای آن که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، یعنی کرامت آنان حفظ شود و مرزی میان آنها با دیگر زنان معین شده باشد تا کسی به بهانه اینکه گمان میکرده کنیز هستند، یا از زنانی هستـند که تقیدی به مسائل اخلاقی ندارند، متعرض آنها نشود (طبرسی، 1379ق: ج8 ، ص200، سیوطی، 1414ق: ج7، ص660؛ بحرانی، 1415ق: ج6، ص315؛ قمی، 1365: ج2، ص171). حتی در برخی از خبرها آمده که حتماً باید کنیزان با آن که مسلمان بودند و تکالیف الهی داشتند، سرخود را برهنه نگه دارند تا مانند زنان آزاده نباشند «فنهی الله الاماء ان یتشبهن بالحرائر» (همان). این سیره و روش پس از پیامبر نیز پیگیری شده و در تاریخ آمده است: «رأی عمر جاریة مقنعه، فضربها بدرته و قال القی القناع لاتشبهن بالحرائر» (همان). خلیفه دوم کنیزی دید که مقنعهای بر سر بسته بود با تازیانه او را زد و گفت: پوشش خود را بردار و خود را مانند زنان آزاد نکن و در روایات رسیده از اهل بیت نیز آمده اگر کنیزکان در حال نماز سر خود را پوشاندند، تنبیـه شـوند: «کن یضربن فیقال لهن لاتشبهن بالحرائر» (حرعاملی، 1414 ق: ج4، ص 412).[4]
از سوی دیگر، در آن عصر زنان اهل بوادی و مردم عراق و برخی شهرهای ایران به دلیل کار در مزارع و رفت وآمد، تقیدی به پوشش کامل نداشتند و اگر هم به آنها گفته میشد که در اسلام رعایت حجاب آمده، باز اثری نداشت: «اذا نهین لاینتهین» (همان، ج20، ص206). مستفاد از این روایات آن است که نگاه کردن به آنها اشکالی ندارد. اگر قرار بود الزامی از سوی معصومان باشد، باید کیفری بر عدم رعایت تعیین میشد. عدم وضع کیفر دالّ بر آن است که حکم حجاب با آن که واجب و ضروری است، اما از آن دسته احکامی نیست که شارع مقدس برای انجام آن مجازاتی تعیین کرده باشد و مانند حقوق عامه مردم نظیر سرقت، زنا، لواط و شرب خمر نبوده که حدی تعیین کرده باشد و همین دلیل بر آن است که موضوع حجاب در زنان به حدی نرسیده بود که شارع بخواهد از طریق الزام و اجبار وارد شود.
ادامه در تاپیکهای بعدی...