نقل قول از مدل

boyboy

عضو جدید
تاريخچه هواپيماي مدل
الف : هواپيماي مدل پرواز آزاد


اختراع اولين مدل قابل پرواز روز تولد هوانوردي است. (1976-1894)
دكتر الكساندر ليپيش


هواپيماي مدل نطفه علم هوانوردي است و تاريخچه آن تاريخچه علم پرواز است. اولين آشنايي دانشمندان با قوانين ايروديناميك و پرواز از آزمايش بر روي مدلها حاصل شده است.
سرجرج كيلي (1857-1773) يكي از نوابغ انگلستان را همگان به عنوان پدر علم هوانوردي مي‌شناسند. وي در خلال آزمايشات خود براي اولين بار در تاريخ هواپيمايي ساختمان اساسي هواپيما را به صورت تئوري مشخص كرد. كيلي روابط بين جريان هوا و خميدگي سطوح را كه پيدايش نيروي “ برا ” را اثبات مي‌كند، كشف كرد. او همه اين يافته‌ها را با استفاده از يك هواپيماي گلايدر مدل كه در سال 1807 ساخته بود به دست آورد و با استفاده از تجربيات بدست آمده كتاب ناوبري هوا را در سال 1809 منتشر كرد. در سال 1842 دو نفر انگليسي ديگر به نامهاي ويليامز هنسون و جان استرينگ فيلو با استفاده از نظرات و تجربيات كيلي يك هواپيماي مدل با طول بال 3 متر و طول بدنه 167 سانتي‌متر مجهز به يك موتور بخار و دو ملخ چهار پره را تكميل كردند كه موتور آن مخصوص اين كار ساخته شده بود. اين هواپيما در پرواز آزمايشي اول از تعادل كافي برخوردار نبود و پس از مهاجرت هنسون به آمريكا ، استرينگ فيلو به تنهايي و با پشتكار آن هواپيما را بهينه كرد. جان استرينگ فيلو اولين پيشگام پرواز بود كه موفق شد يك هواپيماي مدل موتوردار را پرواز دهد. هواپيماي مدل او هم اكنون در موزه علمي لندن نگهداري مي شود.
در حدود سالهاي 1870 علم هوانوردي از مرزهاي انگلستان پا فراتر نهاد و در كشور فرانسه اينگونه فعاليتها آغاز شد. الفونس پنو در فرانسه از مشهورترين دانشمندان هوانوردي زمان خود بود كه با استفاده از هواپيماي مدل گلايدر و بالزن و همچنين پرواز آزاد و سپس موتوركشي توانست اين علم را به پيش ببرد. او در سال 1872 در انجمن هوايي پاريس مدلي را ارائه كرد كه در محيط بسته به مدت 11 ثانيه مسافتي حدود چهل متر را طي كرد و باعث حيرت اعضاء انجمن شد. چرا كه هواپيماي او به خوبي متعادل بود. او در خلال ساخت و پرواز و آزمايشات پروازي مدلهايش به اهميت زاويه هفتي و زاويه نصب بال پي برد.
در كشور آلمان اتوليلينتال به همراه برادر خود گوستاو آزمايشات مختلفي را روي مدلهاي قابل پرواز انجام دادند و سپس كايتهاي با سرنشين مشهور خود را پرواز دادند. در حوالي سال 1886 در شهر واشنگتن آمريكا ، ساموئل لانگلي براي اولين بار مدلهاي قابل پروازي را ارائه كرد. او در سال 1891 يك هواپيماي مدل پرواز آزاد با موتور بخار ساخت كه بر اساس گزارش شاهدان عيني پرواز بسيار متعادلي را انجام داد و پس از حدود 5/1 دقيقه به سلامت فرود آمد. لانگلي از تجربيات بدست آمده مانند اتوليلينتال براي ساخت هواپيماي با سرنشين استفاده كرد اما برادران رايت بودند كه از لانگلي پيشي گرفتند. آنها با استفاده از تجربياتي كه ليلينتال بدست آورده بود و نيز هواپيماي مدل گلايدري كه خودشان ساخته بودند، توانستند هواپيماي موتوردار با سرنشين خود را براي اولين بار در تاريخ در سال 1903 پرواز دهند.


ب : هواپيماي مدل راديو كنترل

اولين نمونه بسيار ابتدايي راديو كنترل در شهر نيويورك، در سال 1898 به نمايش درآمد. اين دستگاه را نيكولا تسلا به عنوان يكي از 113 اختراعش به ثبت رسانيد. در پي اين تحقيقات ارتش به حمايت مالي تسلا برآمد و او طرحهاي تحقيقاتي بسياري را در زمينه راديو كنترل و سيستمهاي مخابراتي براي ارتش انجام داد. او در اواسط سال 1930 يك هواپيماي كوچك راديو كنترل ابتدايي با موتور گازوئيلي ساخت.
در سال 1936 اولين مسابقه هواپيماي مدل راديو كنترل برگزار شد كه هنوز زود بود. در سال 1937 مسابقات هواپيماي مدل راديويي 6 شركت كننده داشت كه فقط يك هواپيما توانست سالم به زمين بنشيند. در سال 1938 يك بار ديگر مسابقات توسط انجمن موتور سيتي آمريكا برگزار شد. اين بار تعداد شركت كنندگان به 26 نفر افزايش يافت. اما فقط 6 شركت كننده توانستند قابليت پرواز هواپيمايشان را به نمايش بگذارند. در مسابقات سال 1939 داوران به عملكرد راديو كنترل، چه بر روي زمين، چه در پرواز اهميت بيشتري داده بودند. در اين مسابقات برادران گود ( والت و بيل ) با بدست آوردن 89 امتياز از 100 امتياز مقام اول را بدست آوردند. در حالي كه نفر دوم تنها 11 امتياز را بدست آورده بود. برادران گود قبل از مسابقات 1939 بيش از 60 دستگاه راديو كنترل را آزمايش و بكار گرفته بودند. آنها بعد از سال 1940 چندين بار مقام اول مسابقات را بدست آوردند و اين موفقيتها بعد از جنگ جهاني هم ادامه داشت.
تاريخ، تكامل راديو كنترل و هواپيماي راديويي را مديون تلاش و فداكاري بسيار اين دو برادر است. هواپيماي موفق آنها به نام گوف هم اكنون در موزه هوافضاي واشنگتن نگهداري مي‌شود.
يكي ديگر از افراد پيشگام در زمينه هواپيماي مدل راديو كنترل ، ژوزف راسپانته مي‌باشد. او يك طراح و سازنده استثنايي بود. او خيلي زود تكنولوژي الكترونيك و هواپيماي مدل موتوردار را با هم تركيب كرده و بكار گرفت. سيستم راديو كنترل او كه از مكانيسم شماره‌گير تلفن الهام گرفته بود، داراي عملكرد بهتري نسبت به رقبا بود. او مقام دوم مسابقات سال 1939 و 1940 را بدست آورده بود و سرانجام در سال 1946 مقام اول را بدست آورد.
با پيشرفت علم در زمينه نيمه هادي‌ها و بوجود آمدن ترانزيستورها و مدارات كوچك الكترونيكي، راديو كنترلها نسبت به گذشته پيچيده‌تر شده‌اند. با نظر به گذشته پي مي‌بريم كه پيشگامان راديو كنترل هديه بسيار بزرگي را با تلاش و پشتكارشان به ما هديه كرده و كاري به مراتب بزرگتر از چيزي كه بتوان آن را فقط تركيبي از سيستمهاي الكترونيكي و مكانيكي دانست، انجام داده‌اند و بدون اين تلاشها امروزه بدون شك نمي‌توانستيم به سيستمهاي پيشرفته فرستنده و گيرنده‌هاي راديو كنترل دست يابيم. راديو كنترلهاي پيشرفته ديجيتالي، قابليتهاي بسياري را پيش روي ما قرار داده‌اند و با تنظيمات و تركيبات نرم‌افزاري مي‌توان بازده بسيار بيشتري را با رعايت سادگي و سبكي مجموعه بدست آورد.

ج : هواپيماي راديو كنترل در ايران

اين هنر و صنعت در سال 1964 ( 1343 ) در محل فرودگاه مهرآباد توسط دو نفر انگليسي به نامهاي پيتر كابرول و فيل اسميت عملاً پا به كشور ايران نهاد.
نمايش ياد شده در حضور خانواده شاه مخلوع و نيز شماري از اسراي وقت ارتش از جمله رفعت و خاتمي صورت گرفت. از آن به بعد باشگاه هواپيمايي كشوري متولي گسترش اين فن و ارائه خدمات به جوانان علاقمند شد كه برخي فعاليتهاي اين بخش تاكنون ادامه دارد؛ با اين تفاوت كه بعد از انقلاب اسلامي بودجه و فعاليت آن به ميزان قابل توجهي كاهش يافت و اشخاص عادي علاقمند به اين رشته هم اكنون فعاليت بيشتري نسبت به اعضاء باشگاه هواپيمايي كشوري انجام مي‌دهند.



... استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع مجاز می باشد ...
 

boyboy

عضو جدید

انواع هواپیمای مدل

هواپیماهای مدل نیز از چند جنبه مختلف تقسیم بندی می شوند.

دسته بندی هواپیماهای مدل از نظر نوع هدایت:

1- هواپیمای مدل رادیوکنترل (Radio Control Airplane)
هواپیمایی که از سیستم فرستنده و گیرنده رادیوکنترل برای هدایت آنها استفاده می شود.

2- هواپیمای مدل کنترل لاین (Control Line Airplane)
هواپیمایی که از سیم یا ریسمان مستحکم برای کنترل آنها استفاده می شود. این هواپیماها فقط می تواند در سطح یک نیمکره به شعاع ریسمان و به مرکز شخص هدایتگر پرواز کند.

3- هواپیمای مدل پرواز آزاد (Free Flight Airplane)
این هواپیماها پس از پرتاب، بطور آزادانه در هوا پرواز می کنند مانند گلایدرهای مدل پرواز آزاد و هواپیماهای موتور کشی.


دسته بندی هواپیماهای مدل از نظر نوع موتور:

1- هواپیمای مدل موتور پیستونی(Piston Engine Airplane)
هواپیمای مدلی که از موتورهای پیستونی اعم از دو زمانه ، چهار زمانه ، الکلی و بنزینی استفاده می نماید.

2- هواپیمای الکتریک (Electric Airplane)
هواپیمای مدلی که از موتورهای الکتریکی استفاده می نماید.

3- هواپیمای داکتد فن (Ducted fan Airplane)
هواپیمای مدلی که از موتورهای داکتد فن نیرو می گیرد.
توضیح: موتور داکتد فن موتور پیستونی است که به جای ملخ از فن استفاده نموده و در یک داکت یا مجرای استوانه ای قرار می گیرد تا نقش موتور جت را ایفا کند.

4- هواپیمای جت (Jet Airplane)
هواپیمای مدلی که از موتورهای مینی جت استفاده می کند.



دسته بندی هواپیماهای مدل از نظر نوع کیت:

1- کیتهای آر-تی-اف (RTF - Ready To Fly)
کیتهایی که پس از خرید ظرف مدت ناچیزی ( 20 تا 30 دقیقه) سرهم شده و آماده پرواز می شوند. در این کیتها ، موتور - سرووها و گیرنده - لینکهای ربط - تانک سوخت و بسیاری از جزئیات قبلاً سوار شده اند.


2- کیتهای ای-آر-اف (ARF -Almost Ready to Fly)
کیتهایی که تقریبا آماده پروازند. شما باید یک تا دو روز روی این کیتها کار کنید تا آماده پرواز شوند. نصب موتور، سرووها، گیرنده و باطری، تانک سوخت از مهمترین کارهایی است که شما باید انجام دهید.





دسته بندی هواپیماهای رادیوکنترل

1- هواپیمای ترینر (آموزشی) (Trainer airplane)
این هواپیماها برای افرادی که می خواهند یادگیری پرواز را شروع کنند ، مناسب است. معمولا این هواپیماها با موتورهای سایز 40 و 60 عرضه شده و استحکام نسبتا خوبی دارند. بال این هواپیماها در بالای بدنه (High wing) و دارای زاویه هفتی (Dihedral) زیاد است. معمولا در این هواپیماها از ایرفویل نا متقارن (Non symmetrical) استفاده می شود. تعادل آنها در هوا بسیار خوب است بطوری که در صورت انحراف بطور خودکار به حالت اولیه خود باز می گردند. ضمناً برای ایمنی بیشتر فرود، در این هواپیماها از سه چرخ (دو چرخ اصلی و یک چرخ دماغه) استفاده میشود. به علت احتمال زیاد سانحه در هنگام آموزش، این هواپیماها را ساده و ارزان تولید می کنند.

هواپیمای ترینر NexSTAR


2- هواپیمای ترینر - ایروباتیک یا اسپورت ترینر (Trainer-Aerobatic airplane)
این هواپیماها هم دارای قابلیتهای هواپیماهای ترینر است و هم میتوان از آنها برای انجام مانورهای ساده ایروباتیک استفاده نمود. بال این هواپیماها روی سطح فوقانی بدنه سوار می شود و از ایرفویلهای نیمه متقارن (Semi symmetrical) استفاده می کند.

هواپیمای اسپورت ترینر Easy Sport 40 MKII


3- هواپیماهای ایروباتیک (Aerobatic airplanes)
هواپیماهایی هستند که قابلیت انجام مانورهای ایروباتیک را دارا هستند که بنا به شخصیت پروازی ، به چند نوع تقسیم میشوند:

الف) اسپورت ایروباتیک (Sport Aerobatic)
معمولاً دارای نسبت قدرت موتور به وزن بالا (بیش از 1/1 ) هستند. ایرفویل متقارن دارند. بال آنها باریک شونده (Taper) و مستقیم (Straight) بوده و در زیر یا وسط بدنه نصب میشوند. بدنه این هواپیماها معمولاً کوتاه و قطور است. از معروفترین آنها:

هواپیمای اسپورت EDGE 540


هواپیمای اسپورت CAP 232
هواپیمای اسپورت Sukhoi 29
ب) هواپیماهای ایروباتیک- پَترن (Aerobatic Pattern)
این هواپیماها دارای بدنه باریک و کشیده و نیز دم بلندی بوده و بال آنها نسبتاً نازک است. بنابراین پسای کمتری داشته و سرعت بالاتری به نسبت دیگر هواپیماهای ایروباتیک دارند. بال آنها معمولا از لبه حمله دارای زاویه پسگرایی (Sweep back) و از لبه فرار مستقیم یا کمی زاویه پیشگرایی (Sweep Forward) دارد.

ج) هواپیماهای 3D Aerobatic
از مهمترین زیر شاخه های آن هواپیماهای 3D Fun Flyer هستند که فوق العاده مانور پذیر بوده و تقریباً تمام مانورهای ایروباتیک را انجام میدهند. دارای سرعت پایین و قدرت موتور بالا هستند. ایرفویل بال آنها متقارن و نسبتاً ضخیم است. ضمن اینکه بال آنها دارای نسبت منظری (Aspect Ratio) پایین است یعنی دارای طول کم و پهنای زیاد است. بدنه آنها بسیار سبک و شکننده بوده و اگر از بالا به آن نگاه کنیم بسیار باریک و از زاویه جانبی نگاه کنیم نسبتاً پهن می باشد. این شکل باعث می شود این هواپیماها حول محور عمودی مانورهای جالب و خاصی از جمله Knife Edge - Knife Edge loop - Knife Edge flat circle - Knife Edge slow flight انجام دهند.
4- هواپیمای مقیاسی (Scale airplane)
هواپیماهایی هستند که نمونه واقعی داشته و بنا به دقت به دو دسته کلی نیمه مقیاسی (Semi scale) و مقیاسی دقیق تقسیم می شوند. در هواپیماهای نیمه مقیاسی برخی جزئیات و ابعاد و اندازه ها و حتی نوع ایرفویل بال تغییر می یابند تا پرواز آنها راحت تر شود. اما در هواپیماهای مقیاسی دقیق ، تمامی جزئیات و اندازه ها دقیقاً پیاده می شوند.

هواپیمای مقیاسی B-52


5- هواپیمای پارک فلایر (Park Flyer airplane)
این هواپیماها معمولا از موتور الکتریکی استفاده نموده و بسیار سبک و کوچک هستند. بنابراین شما می توانید آنها را در حیاط منزل یا پارکها پرواز دهید.

هواپیمای پارک فلایر Stik EP ساخت Great planes




6- هواپیمای گلایدر (Glider)
هواپیماهای گلایدر رادیوکنترل معمولا دارای موتور الکتریکی کوچکی هستند که هنگام بالا رفتن از آنها استفاده شده در حالی که هنگام گلاید کردن ملخ آنها بواسطه فنر ، بسته شده و به فرم یک گلایدر بی موتور در می آیند. به این گلایدر ها موتور گلایدر می گویند. برخی گلایدر های رادیوکنترل بوسیله هواپیمای مدل دیگری وینچ شده تا به ارتفاع مناسب برسند. سپس رها شده و پرواز طولانی و حتی بالا رونده تحت جریان هوای گرم ، انجام می دهند.

هواپیمای موتور گلایدر رادیوکنترلSpectra

 

boyboy

عضو جدید
تکنیکها و نکات ساده ساخت:



بعضی اوقات لازم است یکی از سرووهای هواپیمایتان را تعویض کنید. اما اغلب رد کردن سیم سروو از میان قابهای بدنه (Former) یا مجراهای داخل بال مشکل و پر دردسر است. بنابراین از این روش استفاده کنید:
1- قبل از در آوردن سروو یک تکه نخ یا سیم نازک بلند به سر سیم سروو ببندید.
2- سپس سروو را به آرامی از جای خود درآورید.
3- حال نخ را از سیم سروو جدا کرده و به سر سیم سرووی جدید ببندید.
4- سر دیگر نخ را بکشید تا سیم سرووی جدید از مسیر خود حرکت کرده تا به گیرنده برسد.
5- حالا با خیال راحت سروو را در جای خود پیچ کنید.


Idea: Sta Zdon, Con Rapids,MN
Mode Airplane News Magazine AUGUST 2006

برای دور نگهداشتن سروو موتور(Servo Motor) از ارتعاش بدنه، نباید قاب پلاستیکی سروو (Servo Case) با تخته سه لایی سینی سروو (Servo tray) تماس داشته باشد. چون پایه نگهدارنده سرووها دارای لاستیک انعطاف پذیر بوده و ارتعاشات بدنه را به سروو منتقل نمی کنند. اگر سینی سروو تنگ و هم اندازه قاب سروو باشد، قرار دادن سروو و سوراخکاریِ جای پیچهای نگهدارنده بطوریکه بدنه سروو با تخته سینی سروو تماس نداشته باشد بسیار مشکل است. بنابراین می توانید دور بدنه سروو را چند لایه نوار چسب برق بپیچید تا سطح نرم و منعطف ایجاد نماید. سپس آن را در محل مورد نظر قرار داده و جای پیچها را سوراخ نمایید.

Clay L.Price, Weatherford,TX
Mode Airplane News Magazine AUGUST 2006
احتمالا در بعضی از مدلها به این مسئله برخورد کرده اید که بستن پیچ بال بسیار پر دردسر و نا امید کننده می شود. چون نوک پیچ باید پس از گذر از فضای خالی زیر بال به مهره یا چوب رزوه شده برسد در حالی که مهره داخل بدنه قرار داشته و قابل دیدن نیست. لذا ممکن است نتوان سر پیچ را دقیقاً در موقعیت مهره قرار داد. به روش ساده ذیل برای رفع این مشکل توجه نمایید:
1- ابتدا یک تکه چوب سخت داول (تیرک چوب با مقطع دایره – Dowel ) به قطر سه برابر قطر پیچ انتخاب نمایید.
2- به اندازه نصف قطر داول از طول چوب بریده و وسط آنرا سوراخ نمایید.(2 عدد)
3- با مته خزینه یا ابزار دلخواه خودتان، شکل یک مخروط را از درون یک سر تکه بریده شده خالی کنید.
4- حال آنها را مطابق شکل در محل مورد نظر از سمت صاف با چسب دوقلو یا اپوکسی بچسبانید.
5- در این حالت سر پیچ در مخروط قیف مانند قرار گرفته و به سمت سوراخ هدایت می شود.

George E.Cooper, St.Charles, MO
Mode Airplane News Magazine AUGUST 2006
 

boyboy

عضو جدید


سروو چیست؟
سرووها وظیفه تبدیل سیگنال و جریان الکتریکی به کار مکانیکی به هدف حرکت دادن سطوح و قطعات متحرک را دارند که در صنایع گوناگون کاربرد دارند.
در مدلها نیز سرووهای سبک و کم حجم با مشخصات و قیمتهای گوناگونی جهت حرکت سطوح متحرک هواپیما ، هلیکوپتر ، ماشین ، قایق و ... تولید و عرضه شده اند. در ادامه مطلب به ویژگیهای اصلی سرووها خواهیم پرداخت.

اجزاء سروو:

- قاب بیرونی Servo case
- موتور Servo motor
- مجموعه چرخدنده ها Gear train
- شفت اصلی Output shaft
- پتانسیومتر Potentiometer
- سیمهای سیگنال و تغذیه Control wire
- مدارهای الکترونیکی Control circuitry
- سَرسِروو Servo Arm


چرخ دنده فلزی در مقابل چرخ دنده پلاستیکی (METAL GEAR vs. PLASTIC GEAR)
سرووها از لحاظ جنس چرخدنده های داخلی در دو نوع فلزی(Metal Gear) و پلاستیکی(Plastic Gear) ساخته می شوند. سرووهای چرخدنده فلزی دارای دوام بسیار بیشتر، قدرت بالاتر و در عوض قیمت بالاتر هستند. چرخدنده های پلاستیکی معمولا در سرووهای استاندارد یا معمولی که از لحاظ قدرت ، سرعت و قیمت در سطح پایینی قرار دارند استفاده می شوند. چرخدنده های فلزی معمولاً از فولاد و برنج ساخته می شوند اما در برخی سرووها از فلز گرانقیمت و مستحکم تیتانیم استفاده می شود که آنها را (Titanium Gear) می نامند.

سروو موتورهای بدون هسته در مقابل موتورهای استاندارد (CORELESS MOTORS vs. STANDARD MOTORS)
سرووها از نظر نوع موتور به سروو موتورهای استاندارد و سروو موتورهای بدون هسته تقسیم می شوند.
یک سروو موتور استاندارد دارای هسته آهنی متراکم و چگال بوده که روی آن سیم پیچی و سپس آهن ربا قرار داده شده است . با ورود جریان الکتریکی به موتور ، آهنربا ها بطور متناوب باردار شده و هسته به چرخش در می آید.
اما در یک سرووی بدون (Coreless) هسته یک آهنربای استوانه ای (بسیار سبکتر از هسته آهنی) در مرکز موتور قرار داشته و سیم پیچ به شکل یک استوانه تو خالی پیچیده شده که نهایتاً هسته آهنربایی را درون خود جای می دهد (به شکل توجه کنید).
موتورهای بدون هسته سبکتر ، دارای پاسخ دهی سریعتر ، حرکت نرم ، پیوسته و دقیقتر از موتورهای استاندارد بوده و در سرووهای پرقدرت و پرسرعت از آنها استفاده می شود. اما بعلت پیچیده تر بودن ساخت از سرووهای استاندارد گرانتر می باشند.


سروو های دیجیتال در مقابل سروو های آنالوگ (Digital vs. Analog)
یک سرووی دیجیتال دارای یک مدار کنترل کننده فرکانس بالا بوده که باعث می شود سروو دقیقتر در زوایای مختلف حرکت کرده و به مرکز باز گردد. ضمنا حرکت این نوع سرووها نرمتر و سریعتر است. اما متاسفانه برخی ار این نوع سرووها برای افزایش و کاهش گاز موتور در نقش سرووی تراتل (Throttle) عمر کمی دارند. چرا که آمپلی فایر دیجیتال سروو هنگامی که سروو در موقعیت بیشینه (Full Throttle) یا کمینه (Idle) قرار دارد، بطور پیوسته جریان الکتریکی را پمپ می کند که این عمل باعث سوختن زود هنگام سروو می گردد.
سرووهای آنالوگ با وجود اینکه نسبت به سرووهای دیجیتال دقت و نرمی کمتری دارند، جهت استفاده بعنوان سرووی تراتل بسیار مناسبتر و با دوام تر می باشد. قیمت سرووهای آنالوگ نیز بطور قابل توجهی نسبت به سرووهای دیجیتال کمتر است.


 

boyboy

عضو جدید
تاريخچه گلايدر:
تاريخچه ی ساخت گلايدر از تاريخ پيدايش و سير تکاملي هواپيما مجزي نيست. بشر همواره تلاش کرد تا هواپيمايي مناسب با نيازهاي ماموريتي خويش طراحي کرده و بسازد. هواپيمايي براي حمل مسافر, پرنده اي براي جاسوسي, جنگنده اي براي دفاع از حريم هوايي و . . . هواشناسي نيز ماموريتي قابل اهميت بوده که براي انجام آن راههاي فراواني پيشنهاد و طراحي شده است. يک هواپيماي بدون موتور براحتي مي تواند ازعهده اين ماموريت برآيد. بنابراين در برخي از نيازهاي بشر به پرنده هاي دست ساز خويش، سيستم پيش برندگي کارايي خويش را از دست داده و وجودش لازم نخواهد بود. حتي تفريح با اين نوع خاص از هواپيما(گلايدر) امکان پذير مي باشد.

شرکت هواپيماسازي شوايزر (Schweizer) ،که از قديمي ترين شرکتهاي هواپيمايي در دنيا مي باشد و شصت و هفتمین سال عمر خود را طي مي کند، سازنده ی يکي از نخستين گلايدر ها در سال 1930 مي باشد. اين گلايدر که (SGP1-1) نامگذري شد، در19 ژوئن به پرواز درآمد. ساخت اين گلايدر 135 دلار هزينه در بر داشت. مدل بهبود يافته ی آن (SGP1-2) نيز بلافاصله بعد از نمونه اوليه ساخته شد. درسال 1937 گلايدر(SGP1-7) جهت فروش به باشگاه آلتسکروس (Altosqurus glider club ) به قيمت 595 دلار ساخته شد. در سال 1940 گلايدر (SGS2-8) مسافت 219 مايل را پيمود و اين اولين رکورد مناسب براي يک هواپيماي بدون موتور بود. در سال 1942 اين شرکت جهت حمايت از نيروي هوايي ارتش امريکا شروع به ساخت گلايدرهاي آموزشي (TG-2) کرد و در سال 1943 اولين پرواز گلايدر آموزشي (TG-3A) انجام شد. سطح بالها و دم اين پرنده از چوب ساخته شده بود.
در هفدهم سال 1946 مدرسه تجاري گلايدر توسط اين شرکت افتتاح شد که همچنان تا به امروز به کار خود ادامه مي دهد و قديميترين مدرسه گلايدر تجاري در دنيا است. اين آشنايي مختصر تنها در مورد بخشي از تاريخچه ی گلايدر مي باشد . اطلاعات بيشتر در اين زمينه نيازمند صرف زمان و منابع بيشتري مي باشد که علاقمندان مي توانند آنرا دنبال کنند.

جمعه 14/7/85 - امیر کریمی


اما قبل از آن...
بی شک یکی از باهوش ترین شخصیتهای دورۀ رنسانس، لئوناردو داوینچی، هنرمند، موسیقی دان، مهندس ودانشمند آن دوره می باشد. وی با نقاشیهایش بسیار شهرت یافت. شام آخر و مونالیزا از آثار برجسته این نقاش بزرگ می باشد. البته به اندازۀ آثار هنریش ، در زمینۀ مطالعات پروازی پیشرفتی نداشت. لیکن از سال 1486 اولین کوششهایش را جهت دستیابی به علم پرواز آغاز کرد. یادداشتهای تحقیقاتی وی شامل بیش از 35000 کلمه و نزدیک به 150 طرح است که بیانگر تئوریهای اودر این زمینه می باشد. نمودارها و طرحهای او عقاید فوق العاده اش را بویژه در مورد چترها و هلی کوپترها نشان می دهد. داوینچی پرنده ای بنام "اورنیتوپتر"را طراحی کرد.
وسیله ای با مجموعه ای ازاهرمها و قرقره ها جهت استفاده از قدرت عضلات انسان،که بتواند بالهای پرنده را به حرکت درآورد. طرح دم بر مبنای مشاهداتش از پرنده ها و قایقها شکل گرفت که بطور دستی قابلیت حرکت بسمت بالا و پایین و نیز چپ وراست را داشت. این سطوح با طناب به کلاهی بر روی سر خلبان متصل می شد که به این ترتیب، وی با حرکت سرش، پرنده را کنترل می کرد. ایرادی که در طرح اورنیتوپتر وجود داشت، این بود که داوینچی معتقد بود، ماهیچۀ انسان قدرت کافی در تامین نیروی "برا"را دارد. اگر چه هیچ کسی هنوز نتوانسته با این پرنده پرواز کند، لیکن مفاهیم و یافته های وی در دورانی که تُهی از علم هوایی بود، شگفت انگیز است. دست نوشته های وی تا سال 1797 پیدا نشده بود.
از مدارک اندکی که بدست آمده است، اینطور بر می آید که در سال 1709 شخصی بنام "Bartolomeo Gusmao" اولین مدل گلایدر را ارائه داد و حق امتیاز ساخت آنرا در اندازة واقعی ، ویژة حمل یک سرنشین گرفت. گلایدر "Passarola"به معنای پرندة بزرگ، ساخته شد ولی به دلایل نامعلومی زمین گیر ماند.
شکل دقیقی از این پرنده در اختیار نیست، اما تصویر مبهمی از آن توسط نقاشی که در همان سالها می زیسته، کشیده شده است. این تصویر شامل یک دم، بالهای متحرک و نیز سری به شکل یک پرنده می باشد. گزارشی از تجربیات گاسمائو بدست نیامده است.
پس از داوینچی، افرادی به جمع آوری دست نوشته ها و نظریه های وی روی آوردند. "George Cayley "يك بارونت انكليسي كه به او لقب "مخترع حقيقي هواپیما" و نیز "پدر علوم هوایی" داده اند، یکی از آنان بود.
جاي هيچ بحثی نیست که او اصول اساسی را فرمول بندی و اثبات کرده است که علم مدرن آیرودینامیکی امروزه به آن رسیده است.
کیلی، ده ساله بود که برادران" مونت گلفایر " اولین بالن با هوای داغ خود راساختند. در سال 1799 وی تحقیقاتش را جمع آوری کرده و در مسیری کاملا متفاوت از طرح های معمول سبک تر از هوا گام برداشت. کیلی پذیرفت که انسان توان تولید نیروی برا با استفاده از عضلاتش را ندارد. بنابراین به سمت اختراعی رفت که بیش از 2000 سال در جلو دید انسان قرار داشت: "کایت!"
مخترع چینی ناشناسی در حدود 500 سال قبل از میلاد کایت را ساخت. این وسیله همچون یک بادبان می تواند از عبور جریان بر روی خود، نیروی برا تولید کند. از کایت در چین و نیز در هند بمنظور فراری دادن ارواح شیطانی و در جنگهای نمایشی استفاده می شد.
در سال 1804، او کایتی را بر روی اسکلت بدنه ای به طول 5 فوت سوار کرده و آنرا با زاویه نصب مناسبی محکم کرد. در انتهای بدنه دمی که شامل رادر و الویتور بود نصب کرد. با تنظیم دم، مسیر پروازی قابل کنترل بود. او ناخواسته طراحی داوینچی را بر روی پرنده اش بکار برده بود. در انتهای کارش، با استفاده از وزنه ای متحرک، مرکز ثقل را تنظیم کرده و وسیله هوایی را پایدار ساخت. پرواز موفقیت آمیز مدل او برای نخستین بار، ثابت کرد که طرحهای بال ثابت سنگین تر از هوا نسبت به بالن ها پر کاربرد تر بوده ودرحقیقت فرست مناسبتری برای پیشرفت در آینده خواهند داشت. کیلی بیش از 50 سال یافته های خود را برای کنترل بهتر سرش در هوا بهبود بخشیده و تکمیل کرد. وی مقاومت هوا را مورد مطالعه قرار داده و زاویه ی صحیح قرار گیری بال در جریان هوا را(زاویه حمله) تعیین نمود. او کشف کرد که بخاطر ایجاد فشار هوای کمتر در روی بال، سطوح خم شده روی بال نیروی برای بیشتری نسبت به بالهای مسطح ایجاد می کنند. همچنین ثابت کرد که پایداری گلایدر با قرار دادن بالها به شکل هفتی، افزایش می یابد. وی پیشنهاد داد که بالهای اضافه شده مانند طرح های دو باله و سه باله، نسبت برا به وزن را افزایش می دهند. بیشترین برا با کمترین وزن، مناسبترین حالت است.
در سن 80 سالگی کارش را با اثبات عملی تئوریهایش به اوج رساند. در سال1853 گلایدری در اندازه های واقعی ساخت و شاگردش را ترغیب به پرواز با آن کرد.سپس گلایدر را از بالای تپه ای پرتاب کرد. پرنده با سرعت زیاد در عرض دره به حرکت در آمد. مدتی نگذشته بود که سرنشین آن از شدت ترس، خود را به بیرون انداخت.
اما كيلي کاملا راضی بود. او اولین پرنده سنگین تر از هوای دست ساز در تاریخ را ساخته بود و تغییر بزرگی در عقاید علاقمندان به پرواز، ایجاد نمود.








متن کامل طراحی گلایدر به فرمت PDF
Size: 980 Kb
 

boyboy

عضو جدید
لغات تخصصی هلیکوپتر و اتوجایرو
Helicopter - Autogyro Glossary
Advancing Blade
وقتي يك هليكوپتر يا اتو‌جايرو در حال حركت به جلو باشد بعضي از پره ها هم جهت با مسيرو بعضي خلاف جهت مسير پرواز ، حركت مي‌كنندكه آن پره اي كه در جهت مسير پرواز حركت مي‌كند را پره پيشرو مي‌گويند.

Aerodynamics
ديناميك سيالات علمي است كه حركت سيالات را مورد مطالعه قرار مي‌دهد و به دو قسمت هيدروديناميك و آيرو ديناميك تقسيم مي‌شود .
هيدروديناميك‌ که حركت سيالات تراكم ناپذير( مثلأ مايعات ) و آيروديناميك که حركت سيالات تراكم پذير هوا را مورد بررسي قرار مي‌دهد .
از ابتداي قرن حاضر آيروديناميك اين امكان را به صنعت داد كه منجر به پديد آمدن وسايل پرنده شد .

Airfoil
شكل دوكواري است كه از اشكال مورد پسند آيروديناميك است مانند مقطع بال هواپيما كه اگر در جريان هوا قرار داده شود نيروي برا و متناسب با آن پسا توليد مي‌كند اما مزيت آن نسبت به شكلهاي ديگر اين است كه نيروي براي زيادي نسبت به پسا ايجاد مي‌كند .

Autogyro
وسيله پرنده اي است كه همانند هواپيما ، موتورِ پيشرانه داشته اما نيروي برا يا بالا برنده را از چرخش پره هايي كه در بالاي آن به طور تقريبأ افقي مي‌چرخند ( همانند هليكوپتر ) تأمين مي‌كند .

Autorotation
وقتي هوا از روي پره هاي يك اتو جايرو حركت مي‌كند باعث چرخش پره ها مي‌شود و چون پره ها از موتور نيرو نمي‌گيرد اين چرخش را چرخش خودكار مي‌گويند در هليكوپترها مخصوصأ هليكوپترهاي مدل نيز هنگام از كار افتادن موتور از اين حالت براي جلوگيري از سانحه و يا كم كردن خسارت استفاده مي‌شود .

Blade Loading
بارپره روتور ؛ عبارت است از نسبت وزن اتو جايرو يا هليكوپتر به مجموع مساحت پره هاي موتور . ( در رابطه بار پره روتور مساحت ديسك پره ملاك نيست بلكه بايستي مساحت يك پره از نماي بالا ضربدر تعداد پره در رابطه قرار داده شود ) .

Balance
بالانس يعني بر قرار كردن تعادل. در وسايل پرنده دو نوع بالانس مطرح است.
1ـ بالانس وزني (استاتيكي) 2ـ بالانس آيروديناميكي(ديناميكي)
در اتو جايروها بالانس پره ها براي جلوگيري از ارتعاش مهم است و بايستي مركز ثقل مجموع پرها دقيقأ با نقطه وسط ديسک چرخش منطبق باشد .

Bank
قسمتي از پرواز كه يك وسيله پرنده به يك طرف مي‌چرخد و گردش انجام مي‌دهد .

Ceiling
ارتفاع يا سقف پرواز يك وسيله پرنده است كه به دلایلی از جمله كم شدن فشار هوا و محدوديتها ي موتور نمي‌توان ازآن ارتفاع بالاتر رفت.

Center of Gravity
ـ مركز ثقل يك جسم است و برایند نيروهاي جاذبه به تك تك مولكولهاي آن جسم در آن نقطه اعمال مي‌شود. تعيين CG در يك وسيله پرنده يكي از الزامات بالانس وزني مي‌باشد.

Centrifugal Force
ـ نيروي گريز از مركز؛ هنگام چرخش پره ها نيروی گريز از مركز به پره ها وارد می‌شود كه همگی به نگهدارنده پره ها انتقال داده می‌شود و نگهدارنده و لولاها بايستی اين مقاومت را داشته باشند كه پره را نگهدارند و از رها شدن پره جلوگيري كنند .

Chord
ـ وترايرفويل پره يا خطي كه لبه حمله ايرفويل را به لبه فرارآن متصل مي‌كند .

Chord wise Balance
ـ بالانس پره در جهت وتر ايرفويل آن

Compressibility
ـ هنگامي كه سرعت نوك پره به سرعت صوت نزديك مي‌شود نيرويي بر آن اعمال مي‌شود كه ناشي ازتراكم پذيري هوا در سرعتهاي نزديك صوت است .

Coning
ـ وقتي پره ها در حال ايجاد برا هستند تمايل دارند به سمت بالا خم شوند و زاويه بگيرند ، اين حالت را Coning گويند .

Cruise Speed
ـ سرعتي است كه در آن مصرف سوخت نسبت به مسافت و زمان پرواز اقتصادي است و معمولأ در اين حالت قدرت موتور در محدوده مینیمم منحنی توان کل است .

Rotor Disc
ـ دايره اي است كه نوك پره ها برآن منطبقند .

Disc Loading
ـ عبارت است از نسبت وزن اتوجايرو به مساحت ديسك ملخ . هرچه Disk loadingبيشتر شود شيب سرش بيشتر مي‌شود

Dissymmetry of Lift
ـ نيروي براي نامتقارن ؛ چون ملخ پيشرو نيروي براي بيشتري نسبت به در حال عقب نشيني ،توليد مي‌كند.

Dynamic Roll Over
- ايجاد رول بر روي زمين به علت عدم فلپينگ پره . پره ها بايستي بتوانند حول محور لولاي خود تا زواياي محدوده آزادانه حركت كنند و اين حالت به هنگام پروازكمك مي‌كندكه ممان غلطشي ديسك ملخ به بدنه منتقل نشود.

Downwind
ـ حركت هم‌جهت باد ؛ كه در نزديكي زمين مي‌تواند خطرناك باشد.

Endurance
ـ ماكزيمم زماني كه با يك تانك سوخت پر مي‌توان پرواز كرد.

Flapping
- حركت به بالا و پايين پره هاي روتورحول لولا ؛

Flare
ـ مانوري است هنگام نشستن هواپيما يا اتوجايرو كه باعث مي‌شود كمترين ضربه به ارابه هاي فرود وارد شود و بدين صورت است كه اتوجايرو با يك شيب ثابت به زمين نزديك مي‌شود و در يك ارتفاع خيلي كم دماغه بالا مي‌رود و در همين ارتفاع ثابت مي‌ماند تا سرعتش كم شده و به نرمي ارابه هاي فرود را بر روي زمين مي‌گذارد.

Flutter
ـ حركت ارتعاشي نا منظم كه ممكن است در پره ها يا كل هلیکوپتر و اتوجاير پديد آيد .

Ground Effect
ـ هواي روي سطح زمين هنگام نشستن هواپيما همانند بالشتكي عمل مي‌كند كه از نشستن هواپيما ممانعت مي‌كند كه آن را تأثير زمين مي‌گويند . اين تأثير در مورد اتوجايروها و هلیکوپترها وقتي‌حس مي‌شود كه ارتفاع آن از سطح زمين كمتر از شعاع ديسك ملخ باشد .

Gyroplane
ـ از خانواده اتوجایرو؛ وسيله پرنده ای است كه نيروي براي خود را از يك پره چرخنده هرز گرد همانند هليكوپتر و يك بال كوچك تأمين مي‌كند .

Horsepower Loading
ـ نسبت وزن خالص به قدرت موتور بر حسب اسب بخار

Induced Velocity
ـ سرعت القایی جريان هوايي كه از روي پره هاي اتوجايرو حركت مي‌كند و مي‌تواند اثرات مهمي بر كارآیی پره ها بگذارد .
 

boyboy

عضو جدید
Laminar Flow and Turbulent Flow
دو نوع جريان سيال ممكن است به وجود آيد :
1 ـ جريان آرام 2 ـ جريان مغشوش
درجريان آرام هوا بر روي پهناي پره ها به صورت آرام و متوالي و به هم پيوسته جريان دارد ولي در جريان آشفته، هوا بر روي سطح پره در هر جهتي حركت مي‌كند و به صورت اغتشاشي از پره عبور مي‌كند كه باعث افزايش درگ مي‌شود . جريان آرام معمولأ در پره پيشرو و جريان آشفته در پره پسرو اتفاق مي‌افتد.

Laminar Flow Blades
ـ پره هاي صیغلی معمولا از جنس فايبرگلاس یا فایبر کربن هستند كه هنگام چرخش نيروي درگ خيلي كمي ايجاد مي‌كنند و هوا از روي سطح آنها به صورت كاملأ آرام عبور مي‌كند.

Load Factor
ـ عبارت است از نيروي براي ديسك پره به وزن اتوجايرو كه در حالت پرواز نسبت مستقيم الخط اين نسبت (1) مي‌باشد.

Parasite Power
ـ نيروهاي درگ ناشي از اجزاء بدون تواني است كه صرف غلبه برپساي پارازيت مي‌شود . پساي پرازيت نيروي مخالف تراست بوده و در قسمتهايي به وجود مي‌آيد كه نيروي برا ايجاد نمي‌كنند مانند چرخ ـ بدنه ـ ميله هاي اتصالي و

Period
ـ زماني كه يك سيستم نوساني يك نوسان كامل را انجام دهد ودر هلیکوپتر یا اتوجايرو زماني است كه يك پره از يك نقطه حركت كرده و يك دور كامل بزند و به همان نقطه برسد .

P.I.O.( Pilot induced Oscillation )
ـ نوساناتي كه توسط خلبان القاء مي‌شود .
و به سبب تأخير در اعمال يك حركت ياحركت زياد از حد فرمان توسط يك خلبان كم تجربه ايجاد مي‌شود .

Pitch
ـ گام پره ها ؛ عبارت است از زاويه بين‌خط وتر ايرفويل پره وصفحه‌ چرخش ملخ .

Pull Out
ـ يك مانور پروازي است كه در آن يك شيرجه و كاهش ارتفاع اتفاق مي‌افتد .

Radius of Action
ـ شعاع عملياتي :
ماكزيمم فاصله اي است كه يك وسيله پرنده مي‌تواند با يك تانك سوخت پر و بدون سوخت گيري رفته و برگردد .

Range
ـ ماكزيمم مصافتی‌ است‌ كه يك‌ وسيله پرنده می‌تواند بدون‌ سوخت گيری و نشستن طی كند .

Redundancy
ـ يك طراحي ايمن با در نظر گرفتن قطعات است كه در اين حالت هنگام از كار افتادن يك قطعه يا يك سيستم ، عضو دومي وجود دارد كه كار آن را انجام مي‌دهد .

Retreating Blade
ـ پره در حال عقب نشيني
پره اي است كه در طرف مقابل پره پيشرو قرار دارد ودر جهت خلاف مسير پرواز يا در جهت باد نسبي حركت مي‌كند .

Roll
ـ چرخش يك وسيله پرنده حول محور طولي را،‌ رول يا غلت مي‌گويند .

Rotor
ـ مجموعه چرخنده و نگهدارنده اصلي پره ها و مکانیزم تغییر گام در هلیکوپتر یا اتوجایرو .

Service Ceiling
ـ ارتفاع سرويس دهي ؛ ارتفاعي كه ماكزيمم نرخ سعود 100 پا بر دقيقه باشد .

Side Force
ـ نيروي جانبي يا نيرويي كه به هر دليل در راستاي محور عرضي وارد شود.

Solidity Ratio
ـ عبارت است از نسبت مساحت مجموع پره ها به مساحت ديسك ملخ .

Speed Stability
ـ پايداري يك اتوجايـرو حول محور عرضي در هنگـام افزايش و كاهش سرعت ؛ ‌

Stall
ـ جدايي جريان از روي سطح سطوحي كه توليد برا را بر عهده دارند را واماندگي يا استال گويند . در اين حالت نيروي برا به طور ناگهاني افت مي‌كند و متـعاقبأ نيروي پسا به طور چشمگيري افزايـش پيدا مي‌كند .

Static Stability
ـ پايداري استاتيكي
پاسخ اوليه يك وسيله پرنده براي برگشتن به حالت پايدار هنگامي كه تحت اغتشاشات قرار می‌گيرد .

Teetering Rotor
ـ سيستم روتور با دو پره روبروي هم

Thickness Ratio
ـ نسبت ماكزيمم ضخامت ايرفويل به وتر ايرفويل

Thrust
ـ نيرويي است رو به جلو و در راستاي محور طولي كه توسط موتور ايجاد مي‌شود ودر خلاف جهت نيروي پسا مي‌باشد .

Tip Path Plane
ـ صفحه اي است كه محيط آن مسير حركت نوك پره روتور مي‌باشد و ممكن است مسطح نباشد .

Tip Speed
ـ سرعت نسبي نوك پره روتور

Tip Stall
ـ واماندگي نوك پره در حال عقب نشيني در هنگامي كه سرعت رو به جلوي اتوجايرو یا هلیکوپتر زياد باشد .

Torque
ـ گشتاور ملخ كه به بدنه منتقل مي‌شود . در اتوجايرو بر خلاف هليكوپتر پره هاي روتور هيچ گونه گشتاوری را به بدنه منتقل نمي‌كند . به همین دلیل در اتوجايروها ملخ دم وجود ندارد .

Tracking
- مسير حركت نوك پره هاي روتور كه بايستي بر يكديگر منتبق باشند تا از ارتعاشات روتور كاسته شود .
... استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع مجاز می باشد ...
 

boyboy

عضو جدید
هلیکوپتر چیست؟؟

هليكوپتر از دو كلمه يونانی هليكويد (Helicoid) به معنای ساختار مارپيچی و پْـترون (Ptron) به معنای بال تشكيل شده است و مجموعاً يعنی بالي كه بطور مارپيچی حركت مي‌كند. در واقع هليكوپتر وسيله پرنده‌ای است كه نيروي بالابرنده و جلوبرنده خود را از بال چرخان به دست می آورد. همان‌طور كه می‌دانيد هواپيما براي بلند شدن از زمين و بالارفتن به نيروی برا (Lift) نياز دارد كه اين خود مستلزم عبور جريان هوا از روی بال است. به دليل اين‌كه بال روی هواپيما نصب و ثابت است بايد هواپيما نسبت به هوای مجاور حركت و سرعت داشته باشد تا بال بتواند در آن سرعت نيروی بالابرنده توليد كند. اين ايده از ديرباز در فكر بسياری از مخترعين وجود داشت كه مي‌توان بال را در هوا حركت داد بدون اين كه بدنه از جای خود تكان بخورد. يعنی بال در هوا بچرخد و نيروی برا ايجاد كند. اين انديشه را مي‌توان در آثار لئوناردو داوينچی و طرح معروف خود كه بر اساس پيچ ارشميدوس طراحی شده بود و يك اسباب بازی چينی بسيار قديمي ديد كه داراي چهار پره تاب خورده در طرفين يك تيرك چوبی باريك بود و با كوك كردن پره‌ها در خلاف جهت يكديگر و رها كردن آن، می‌توانست در هوا بالا ‌رفته و مدتی پرواز كند. اين اسباب بازی به ظاهر كوچك يكی از عوامل اصلی ظهور صنعت هوانوردی بود؛ چرا كه مخترعين با استناد به اين وسيله بر كار خود پافشاری مي‌كردند و با خود می‌گفتند چون اين اسباب بازی می‌تواند در هوا پرواز كند پس نوع بزرگ آن هم بايد بتواند پرواز كند.


جالب است بدانيد برادران رايت بواسطه اين اسباب بازي كه پدرشان به عنوان سوغاتي از مسافرت آورده بود، به دنيای هوانوردی و پرواز علاقمند شدند. از قرن 18 ميلادي تا اوايل قرن بيستم تلاشهای بسياری برای ساخت وسيله پرنده بال چرخان كه بتواند انسان را با خود حمل كند انجام شد تا اينكه در 26 ژوئن 1935 هليكوپتر Breguet-Dorand 314 ساخت مشترك ouis Breguet و Rene Dorand اولين هليكوپتری بود كه توانست با موفقيت پرواز كرده و خواسته‌های مشتريان را برآورده كند. در تكامل طرح هليكوپتر پژوهشگران متعددی مانند خوان‌دي‌لا سيروا (Juan de la Cierva) اسپانيايی به عنوان مخترع اتوجايرو در سال 1920 و ايگور سيكورسكی (Igor Sikorsky) روسی تبار نقش زيادی داشتند.



بخشهای اصلی هلیکوپتر (Helicopter parts)

قسمتهای اصلی هلیکوپترهای متعارف (conventional) به شرح ذیل می باشند:
1- بدنه (Body or Fuselage)
بدنه بخش اصلی هلیکوپترها بوده که دیگر قسمتها به آن متصل شده یا روی ان سوار می شوند. کابین مسافر، کاکپیت خلبان، مخازن سوخت و سیستمهای الکترونیکی نیز در بدنه جای می گیرند.
2- موتور (Engine)
واحد تولید کننده نیرو برای چرخش ملخهای اصلی، ملخهای دم، پمپهای هیدرولیک و پنوماتیک، ژنراتورهای برق و ... می باشد که به دو نوع پیستونی و جت (توربوشفت) بر بالای یا طرفین بدنه نصب می گردد.
3- مجموعه دم (Tail)
جهت قرار دادن روتور دم در موقعیت و وضعیت مناسب
4- روتور اصلی (Main Rotor)
مجموعه ملخهای اصلی و مکانیزمهای تغییر دهنده زاویه آنها که وظیفه تولید نیروی بالابرنده (برا) را به عهده دارند
5- روتور دم (Tail Rotor)
مجموعه ملخهای دم و مکانیزمهای تغییر دهنده زاویه گام آنها که وظیفه خنثی سازی گشتاور روتور اصلی را به عهده دارند.
6- ارابه فرود (Landing gear)
به دو نوع اسکیت و چرخ در زیر بدنه نصب شده و وظیفه آن گرفتن ضربه های وارده هنگام فرود، ثابت نگه داشتن هلیکوپتر بر روی زمین (و حرکت هلیکوپتر بر روی زمین در هلیکوپترهای دارای چرخ) می باشد.



هلیکوپترهای مدل رادیوکنترل ( R/C Helicopters)

تعریف: هلیکوپترهای بدون سرنشین که توسط سیستم فرستنده گیرنده رادیویی کنترل می شوند.

به طور كل هليكوپتر مدل راديوكنترل به دو دسته Scale (مقياسی يا مشابه واقعی ) و Pod & Boom تقسيم می‌شوند. مشخصه هليكوپتر‌های مقياسی، شكل بدنه آنها است كه مشابه يك نوع هليكوپتر واقعی می‌باشد. اين هليكوپتر‌ها اغلب گران قيمت بوده و براي پرواز‌هاي ايروباتيك طراحی نشده‌اند. اما ظاهر زيبای آن‌ها لذت پرواز را دو‌چندان می كند. ضمن اينكه پوشش كامل بدنه آن‌ها باعث ديد بهتر از فواصل دور می‌شود. در هليكوپتر‌های Pod & Boom بهترين مشخصه‌ها، دم باريك و بلند (Boom) و پوشش آيروديناميك و نيمه كامل بدنه (Pod) ‌بوده كه باعث هر چه سبكتر شدن هليكوپتر و افزايش قابليت مانورپذيری مي‌شوند. هليكوپتر‌های مقياسی Scale) از لحاظ ساختمان داخلی بسيار مشابه نوع Pod & Boom بوده كه با پوسته كاملی از يك بدنه مشابه نمونه اصلي پوشش داده شده‌اند.



انواع هلیکوپترهای رادیوکنترل از نظر نوع موتور:

1- هلیکوپترهای رادیوکنترل موتور الکتریکی (Electric R/C helicopter)

اين هليكوپتر‌ها مجهز به يك موتور الكتريكی هستند كه به واسطه چرخ‌ دنده كاهنده به شفت اصلی متصل شده و انرژی خود را از باطری های قابل شارژ تأمين می‌كنند.


2- هلیکوپترهای رادیوکنترل موتور پیستونی (Piston engine R/C helicopter)
این هلیکوپترها مجهز به موتورهای پیستونی می باشند که معمولاً تک سیلندر بوده و از سوخت الکل متیلیک (متانول) تغذیه می شوند. نوع دوسیلندر و بنزینی این موتورها نیز برای هلیکوپترهای رادیوکنترل سایز بزرگ نیز استفاده می شود.



2- هلیکوپترهای رادیوکنترل موتور جت (Jet engine R/C helicopter)
اين هليكوپتر‌ها مجهز به موتور توربوشفت با هسته ميني جت بوده كه باعث شده فوق‌العاده پر قدرت و مطمئن عمل كنند. اما آنها هنوز در حال تکامل بوده و فوق العاده گرانقیمت می باشند.




اجزاء هلیکوپترهای رادیوکنترل (R/C helicopter parts):


هلیکوپترهای رادیوکنترل به دو بخش کلی سازه و سیستمهای الکترونیکی تقسیم شده که هر یک دارای زیرمجموعه هایی می باشند.

1- سازه (Structure):
سازه هلیکوپترهای رادیوکنترل متشکل است از: بدنه - مجموعه دم - موتور - ارابه فرود - روتور اصلی و روتور دم.

2- سیستمهای الکترونیکی (Electronic system):
که خود به دو بخش سیستمهای اصلی و انتخابی (Option) تقسیم می گردند.

الف) سیستمهای الکترونیکی اصلی از لوازمی هستند که استفاده از آنها در هلیکوپتر رادیوکنترل اجباریست که شامل موارد ذیل می باشد:
- فرستنده رادیوکنترل + باطری مربوطه (R/C Transmitter & Batteries)
- گیرنده رادیوکنترل + باطری مربوطه (R/C Receiver & Batteries)
- سرووها (Servos)
- جایرو (Gyro)
- اسپید کنترل (Speed control) (در هلیکوپترهای الکتریکی)

ب) سیستمهای الکترونیکی انتخابی جهت عملکرد بهتر، بهینه سازی و ایمنی بیشتر بکار می روند مانند:
- گاورنر (کنترل کننده سرعت چرخش ملخ)
- نشان دهنده باطری گیرنده (Battery checker)
- دما سنج موتور (Thermometer)


توضیحات:

سیستم رادیوکنترل (Radio control system)
سيستم راديو كنترل متشكل است از فرستنده، گيرنده، باطري‌ها و سرووها. شما با حركت اهرم‌هاي كنترلي فرستنده فرامينی را كه به صورت رمز شده روی امواج الكترومغناطيس سوار مي‌شوند، ارسال می‌كنيد. اين فرامين پس از رسيدن به گيرنده رمزگشايی شده و سپس به سرووی مورد نظر مي‌رسد. سرووها الكتروموتورهايی هستند كه برای تحريك سطوح متحرك، سيگنال الكتريكی را به كار مكانيكي تبديل مي‌كنند. سرووها و گيرنده معمولاً توسط باطری قابل شارژ 8/4 ولت و فرستنده از باطریهای قابل شارژ 6/9 ولت تغذيه مي‌شوند.


فرستنده (Transmitter)
همانطور که در شکل مشاهده می کنید فرستنده رادیوکنترل دارای دو اهرم کنترل (Stick) بوده که هرکدام به دو جهت عمودی و افقی و ترکیبات آنها می توانند حرکت کنند. در پایین و کنار هر یک از استیکها اهرم تریم قرار داشته که حرکت آنها منجر به تغییر نقطه خنثای سرووی مربوطه می گردد. فرستنده ها به گونه های مختلفی مانند تک دسته، دو دسته، آنالوگ، دیجیتال، عددی، گرافیکی و نیز از لحاظ مدولاسيون امواج (Modulation) در انواع PCM(ZPCM,QPCM) ,PPM ,FM ,AM با طبقه فركانسی 35 ، 40 ، 72 و 75 مگاهرتز مورد استفاده قرار می‌گيرند. برخي از راديوكنترل‌ها فقط مخصوص هواپيما بوده و براي هليكوپتر مناسب نيستند. يكي از موارد مهم در انتخاب راديو كنترل تعداد كانال آن‌ها است. تعداد كانال راديو مشخص كننده آن است كه چند فرمان می‌تواند بطور جدا از هم توسط فرستنده ارسال شود. بنابراين در راديو‌های 3 كانال شما فقط 3 فرمان مجزا برای 3 سرووی مختلف می‌توانيد ارسال كنيد.





گیرنده (Receiver)
گیرنده رادیوکنترل مدار الکترونیکی کوچک و سبکی است که در داخل یک قاب پلاستیکی جای داده شده و نقش رمزگشایی امواج ارسالی از فرستنده و انتقال فرامین به سروو ها می باشد. گیرنده ها دارای یک ورودی باطری و به تعداد کانالهای سیستم رادیوکنترل خروجی برای سروو ها دارند.


سروو (Servo)
سرووها شامل قسمت‌هاي موتور الكتريكی (Electro Motor) ، مدار الكترونيكی (Electronic Board)، مجموعه چرخ‌دنده كاهنده دور (Gear Box)، بدنه (Servo Case)، شفت اصلی(Main Shaft) و سَرسِروو (Servo Arm) بوده و در انواع و اندازه‌های مختلفی از قبیل ميكرو، ميني، استاندارد و بزرگ تولید شده اند. سرووها دارای مشخصه‌های متفاوتی از قبيل ديجيـتال (Digital)، غير ديجيتال (Non Digital)، پر سرعت(High speed)، بدون هسته(Coreless) ، بلبرينگی ( Ball bearing)، گشتاور بالا (High torque)، عايق در برابر آب و گرد و غبار (Dust & Water resistant)، چرخ‌دنده فلزی (Metal Gear) و… می باشد. سرعت سرووها در واقع سرعت پاسخگويی به فرمان اعمال شده را نشان مي‌دهد كه بر واحد ثانيه بر 60 درجه (S/60º)محاسبه می‌شود. به عنوان مثال سرووی S9251 ساخت شركت فوتابا با سرعت 07/0 يكی از پرسرعت‌ترين سرووهای موجود است در حالی كه سرعت يك سرووی معمولی حدود 22/0 ثانيه بر 60 درجه می باشد. یکی دیگر از مشخصه های مهم سرووها قدرت آنهاست که در واقی بیشترین گشتاور قابل تحمل توسط سروو بوده و بر حسب کیلوگرم بر سانتیمتر محاسبه می گردد.



جایرو (Gyro)
جايرو دستگاه كوچكي است كه معمولاً شامل دو قسمت حس كننده (Sensor) و پردازشگر (Processor) بوده و رفتار ارتعاشي و ناخواسته دم را بر اثر عوامل مختلف نظير باد جانبي، بد كاركردن موتور (و متعاقباً افزايش و كاهش گشتاور ملخ اصلي) خنثي مي‌سازد. جايرو بر سر راه گيرنده و سرووي رادِار قرار گرفته و فرمان ارسالي به رادار را تصحيح مي‌كند. در واقع جايرو براي كنترل رادِر همانند كمك خلباني است كه از خود خلبان بهتر عمل مي‌كند. جايروهـا از لحاظ مكانـيزم داخلي به دو نـوع‌جايـروي مكانيكي (Mechanical Gyro) و پيزو جايرو (Piezo Gyro) و از نظر عملكرد به دو نوع Heading Hold و Non Heading Hold (يا Rate Gyro) تقسيم مي‌شوند.


 

boyboy

عضو جدید
گاورنر (Governor)
کنترل کننده دور ملخ (گاورنر) دستگاهی است شامل حسگر مغناطيسي و واحد تنظيم كننده که كار آن كنترل سرعت چرخش ملخ‌ها است. اگر RPM ملخ از حد تعريف شده بيشتر باشد، ممكن است باعث از هم پاشيدگي سازه روتور و در رفتن ملخ‌ها و حتي رسيدن سرعت نوك ملخ به سرعت صوت شود كه در اين صورت ملخ بازده خود را از دست داده و درگير مسائل مربوط به امواج شوك خواهد شد. این دستگاه همچنین در کاهش مصرف سوخت تاثیر بسزایی دارد. سيستم گاورنر بين فرمان ارسالی از گيرنده و سرووی تراتل قرار گرفته و با افزايش و كاهش گاز موتور، سعي می‌كند سرعت چرخش ملخ را مطابق عددی كه توسط كاربر تنظيم می‌شود، كنترل كند.



نشان دهنده باطری گیرنده (Battery checker)
اين دستگاه كوچك و سبك روی هليكوپتر نصب شده و انرژی باطری گيرنده را نشان می‌دهد. Battery Checker در مدل‌ها و كاركردهاي متفاوتی ساخته شده‌اند كه بعضی از آن‌ها داراي نمايش‌گر LCD و برخی داراي لامپ‌های LED بوده و برخي از آن‌ها هنگام ضعيف شدن باطري با به صدا در آوردن آژير، هشدار مي‌دهند.


دماسنج موتور (Thermometer)
دستگاه الکترونیکی کوچکی است که روی بدنه هلیکوپتر نصب شده، دمای موتور و دمای محیط را بصورت دیجیتالی نمایش می دهد. بجای این دستگاه می توان از دماسنجهای مادون قرمز دستی استفاده کرد که در دست کاربر قرار گرفته و دمای نقطه ای که دستگاه به سمت آن نشانه رفته را نمایش می دهد.





موتور (Engine)

همانطور که قبلاً اشاره شد سه نوع موتور به عنوان مولد نیرو برای چرخش ملخهای اصلی و دم، در هلیکوپترهای رادیوکنترل استفاده می گردد.
1- موتور الکتریکی
2- موتور پیستونی
3- موتور جت (توربوشفت)

موتور‌های متعارف در هليكوپتر‌های مدل از نوع پيستونی با سوخت الكل می‌باشند. بنابراين تمركز ما دراين مبحث روی اين نوع موتور‌ها خواهد بود. موتورهاي الکلی مجهز به شمع تابشی (Glow plug) بوده كه با سوخت متانول (متيل الكل) تغذيه می شوند. تفاوت شمع‌های تابشی با شمع‌های جرقه‌زن موتورهای بنزينی (Spark plug) در اين است كه شمع‌های تابشی حين كار موتور به منبع انرژی متصل نيستند و فقط هنگام استارت موتور از باطری 2/1 ولت انرژی می‌گيرند. اين باطری كه با گيره مخصوص به شمع متصل می‌شود پس از روشن شدن موتور جدا می‌شود. شكل زير اجزاء اصلی اين موتور‌ها را نشان می‌دهد.


اندازه و طبقه موتورهای الکلی (Engine Size)
سایز موتورها فاکتوری است که هلیکوپترهای رادیوکنترل بر اساس آن طبقه بندی می شوند. این موتورها بر اساس حجم سوخت جابه‌جا شده درون سيلندر يا بطور عمومی حجم سيلندر بر حسب اينچ مكعب نامگذاري مي‌شوند. سايز 30 يعني موتوری كه حجم سيلندر آن 30/0 اينچ مكعب است. هلیکوپترها معمولاً بر حسب اندازه موتور به سایزهای 30 ، 50 ، 60 و 90 تقسیم می شوند. عموماً در هليكوپترهاي سايز 30 از موتورهاي دسته 30 يعني 30 ، 32 ، 37 ، 39 و حتی 46 ، در هليكوپتر‌های سایز 50 از موتورهاي سايز 50 ، در هليكوپتر‌های سایز 60 از موتورهای 60 ، 61 و 75 و در هليكوپتر‌های سایز 90 از موتور 90 استفاده می گردد. جدول ذيل حجم سيلندر موتورها را بر حسب سی سی و اينچ مكعب نشان می‌دهد.



موتورهای پیستونی الکلی از لحاظ طراحی داخلی به انواع ABC - AAC و Ringed engine و از لحاظ مراحل کار به دو زمانه و چهار زمانه تقسیم می شوند. سوخت آنها متانول (الکل متیلیک) بوده که با 10 تا 20 درصد نیترو متان به عنوان مکمل سوخت (اختیاری) و حدود 20 درصد روغن کرچک و یا سنتتیک ترکیب می شود.



 

boyboy

عضو جدید
جدول سایز ملخهای روتور اصلی و استفاده آنها در هلیکوپترهای مختلف
(سایز ملخها بر حسب میلیمتر)

Helicopter Name (30 Size)
530
550
Concept 30,46VR / SR / SRT / SRX, Nexus, Nexus 46, Legato
X

Hawk(all model), Phoenix, Ninja(all models), Shuttle Plus/ Z / ZXX / TS /SXX/ RG, Ergo 30 & CCPM, X-Cell 30, Raptor (30 Models), Ergo 30, Sceadu 30. Caliber 30/50

X



Helicopter Name (46/50 Size)
560/570
580
600
Hawk SE, X-Cell 40, Ergo 46,CCPM, TSK46, Kalt46, Raptor(46 conversion)
X
X

Falcon 46/50 (all models), X-Cell 46, Moskito, Conquest, Ergo46(conversion), Ergo 46 & CCPM, Voyager50. Raptor50. Sceadu 50.

X

Falcon 46/50(all models), GPH 346 & GPH350 (50 size), Raptor 50. Voyager 50. Sceadu 50


X


Helicopter Name (60/90 size & Gasoline)
660
690
710
Concept 60 / SR, X-Cell ST, CT, X-Cell Custom, Graphite SE, 4-C, XL-Pro & Gas, Ergo 60,Gas, Vigor & CS, Superio, Eagle, Futura, Millenium, Kalt60, Intrepid 60, Raptor 60 V2.
X
X

Fury, X-60 ST, CT, SE, Xl-ProII K, Gas, Ergo 60, Vigor & CS, Ergo gas, Eagle gas. Millenium, Futura.

X

All FAI/F3C, X-Cell Gas, Ergo Z230, Eagle Gas, Xl-Pro II k, Intrepid Gas.

X
X

... استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع مجاز می باشد ...
 

Similar threads

بالا