sh@di
عضو جدید
قداست این عدد در آیین مهری سبب شده است كه مدارج رسیدن به كمال در این آیین، همانند تصوف دوره اسلامی و مذهب اسماعیلی، هفت تا باشد. بالاترین درجه آنها «پیر» نامیده شده است. این هفت درجه در ادبیات فارسی نیز بازمانده و «پیر هفت خط» یا «پیر مغان» در دیر مغان بالاترین درجه را میان آنها داراست.در تاریخ ایران و بناهای بازمانده از دورههای تاریخی گوناگون، جا به جا توجه به عدد هفت مشهود است. دور تا دور قلعه همدان (هگمتانه) پایتخت مادها، دارای هفت دیوار بوده است كه كنگرههایی به رنگهای مختلف داشته اند.داریوش با شش تن دیگر از نجبای ایران هفت تنی را تشكیل دادند كه دست به دست هم دادند و گئومات مغ كه در زمان كمبوجیه پادشاه هخامنشی قیام و سه ماه بر مردم حكومت كرد را از تخت پادشاهی سرنگون كردند.هفت یار در بین راه هفت جفت كركس دیدند و آنها را به فال نیك گرفتند. در دوره هخامنشی هفت قبیله معروف در فارس میزیستند. قبر كوروش در دشت مرغاب روی یك سكو قرار گرفته كه دارای هفت پله است. در نقوش نقش رستم بالای گور داریوش در دو طرف، شش نفر وجود دارند كه با خود مجسمه داریوش، هفت نقش را تشكیل دادهاند. در دوره ساسانی نیز هفت طایفه از نجبای ایران ممكلتداری را در اختیار داشتند . همچنین در نوروز روی خوانچهای، هفت شاخه از درختهای مقدس مثل زیتون، انار، بید و ... میگذاشتهاند و در هفت پیاله سكه سفید و نو میانداختند. هفت سین در سفره نوروز بازمانده این رسم كهن است. ایرانیان قدیم در آیین زرتشت، اهورامزدا را مظهر پاکی میدانستند و برای او هفت صفت را بر می شمردند و در مقابل او اهریمن را پدید آورنده ی پلیدیها می دانستند و می گفتند در پیرامون اهورامزدا فرشتگانی هستند که مظاهر صفات حسنه هستند و برای احترام به آن ها که اول هرکدامشان سین بود هنگام سال تحویل سفره می گستراندند و هفت قسم خوراکی که نام هریک با سین شروع می شود: سیر، سرکه، سیب، سماق، سمنو، سنجد، سکه، و سبزی را سر سفره می گذاردند که به سفره ی هفت سین معروف بود. هفت پیكر، كه عبارت است از افسانه هفت زن بهرام گور، در فرهنگ ایران معروف بوده و نظامی آن را به رشته نظم در آورده است.عدد هفت آنقدر با داستانها و افسانه های ایرانی آمیخته که کمتر افسانهای وجود دارد که در جائی از آن به عدد هفت برنخوریم و یا حداقل در داستان جمله هفت شبانه روز را می شنویم که به جشن یا اتفاقی اشاره می کند. معمولا قهرمان داستان هفت خواهر یا برادر دارد یا مثل سندباد هفت سفر برای او پیش میآید. یا اینکه قهرمان داستان باید هفت بار کاری را انجام دهد و یا مثلا دری را هفت بار بکوبد.داستانهای شاهنامه هم خالی از عدد هفت نیستند، فردوسی برای آن که قدرت و حقانیت قهرمانش را ثابت کند هفت خان یا هفت منزلگاه كه عبارتند از : كشتن شیر ، غلبه بر تشنگی ، كشتن اژدها ، از بین بردن زن ساحر ، مبارزه بااولاد پهلوان تورانی ، غلبه بر ارژنگ دیو ، غلبه بر دیو سپید ) او را از خطر میگذاراند و پادشاهان بزرگ داستانهایش را پادشاه هفت کشور میخواند.در منطق الطیر عطار نیز هفت وادی برای سیر به سوی خدا وجود دارد كه عبارتند از ( طلب ، عشق ، معرفت ، استغنا ،توحید ، حیرت ، فنافیالله ).