نترسید و بچه دار شوید!

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]نترسید و بچه دار شوید![/h]
طبیعت خسیس نیست و در ایران جا برای زندگی حداقل 150 میلیون نفر وجود دارد. طبیعت خسیس نیست و منابع موجود در ایران می توانند همه نیازهای یک زندگی ابتدایی را برای میلیونها نفر دیگر فراهم کند. پس ما هم نباید خسیس باشیم و بچه های بیشتر را از خود دریغ کنیم.

توجه به سرمایه نیروی انسانی به علت نقشی مهمی که این مقوله درپیشبرد اهداف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و توسعه همه جانبه کشورها دارد ازاهمیت ویژه ای برخورداراست.اما ازآنجایی که طی یکی دو دهه اخیر رشد جمعیت کشورمان نسبت به دهه شصت و ماقبل آن با سیرنزولی همراه شده جای بس تامل است، چرا که تداوم چنین رویه نامطلوبی می تواند آینده کشوررا با مخاطره روبرو کند. به عقیده کارشناسان سیاست افزایش و یا کنترل نرخ جمعیت هر کشورتابع مولفه های ومعادله هایی چون چگونگی اجرای برنامه های توسعه ای، بکارگیری تکنولوژی مدرن، فعال کردن سرمایه های طبیعی و منابع خدادای و درنهایت استفاده بهینه ازتمام ظرفیت های اقتصادی آن کشوراست با این وجود کشورهای برخوردارازچنین مزایا و قابلیت های هیچ گاه نباید بیم ازازدیاد زاد ولد و یا رشد جمعیت را داشته باشند، از سوی دیگر رشد منحنی رو به پایین شاخص جمعیت می تواند از زوایای مختلف و متعدد تاثیرات منفی خود را در هر جامعه ای بجای گذارد. متاسفانه تفکرغلط توجه به رویکرد سرمایه داری و زندگی راحت با خانواده کم جمعیت (تک فرزندی) همچنین روی گردانی ازکثرت زاد ولد که حدود 25 سال پیش درایران رایج شد، ضربه سنگینی را به آینده کشوروارد کرده تا ایران بعنوان کشوری سالمند در دنیا شناخته شود. درحالی که سالیان سال است بیشتر کشورهای پیشرفته توجه به توسعه سرمایه نیروی انسانی رامهمتر از هرسیاستی درپیشبرد اهداف عالیه خود می دانند و دربرنامه ریزی های توسعه ای اولویت نخست را بررشد و تربیت نیروی انسانی با هدف فعال کردن سایرسرمایه ها مدنظر قرارمیدهند، زیرامعتقدند بدون کثرت نیروی انسانی کارآمد و متخصص نمی توان دردنیای پیشرفته امروزی حرفی را برای گفتن داشت. البته برگشتن ورق توجه به توسعه نیروی انسانی زمانی اوج گرفت که سالها پیش "پروفسور آمارتیاسن" فیلسوف و اقتصاددان هندی تباردرانگلستان و برنده جایزه نوبل اقتصاد درسال 1998 تز توجه به توسعه نیروی انسانی و غالب بودن این بخش برهمه سرمایه ها را دردانشگاههای امریکا ارایه کرد و خیلی زود اقتصاد توسعه ای تنیده با نیروی انسانی متبحردرغرب و پس ازچندی دربیشتر کشورهای دنیا رواج یافت تا کشورها برخلاف گذشته بیشتر بر روی ارزش های اقتصادی زایده دست نیروی انسانی تمرکز کنند چرا که این روند بدون توجه به رشد جمعیت امکان پذیرنبود. تفکرغلط توجه به رویکرد سرمایه داری و زندگی راحت با خانواده کم جمعیت (تک فرزندی) همچنین روی گردانی ازکثرت زاد ولد که حدود 25 سال پیش درایران رایج شد، ضربه سنگینی را به آینده کشوروارد کرده تا ایران بعنوان کشوری سالمند در دنیا شناخته شود

چنین رویکرد علمی که توسعه نیروی انسانی مهم ترازسرمایه است ازدهه 1970 دردنیا متداول شد و همه به این نتیجه رسیدند که ادبیات توسعه ای درهربخش منوط به توسعه نیروی انسانی کارآزموده است. این درحالی است که ایران اکنون بیش از دو دهه است برخلاف دنیا با وجود داشتن قابلیت ها فراوان دربخش های مختلف و ظرفیت های کم نظیرگسترده، متاسفانه رویه کم فرزندی و یا تک فرزندی را درپیش گرفته تا درآینده نزدیک به کشوری پیر و ناکارآمد تبدیل شود. با این وجود خیلی ها اکنون بیم ازآن دارند که با تکثر اولاد آینده فرزندانشان برای ورود به بازارکاربا مشکل مواجه شود و یا این که درتامین رفاه و نیازهای خانواده خود کم بیاورند.همانطورکه می دانید، تصورغیرعلمی و نادرست خیلی ها اکنون براین است که چنانچه جمعیت چابک و زاد و ولد درکشورکم شود وفور نعمت بیشتر خواهد شد و رفاه عمومی جامعه را فرا می گیرد.
درحالی که چنین نیست چرا که این نیروی انسانی کارآمد است که با فعالیت خود درعرصه های مختلف تاثیرگذار بوده و بانی رفاه و تحرک اقتصادی و اجتماعی درکشورمی شود. ازسوی دیگر تجربه نشان می دهد خانواده هایی که دارای یک فرزند هستند هم خود وهم تنها فرزندشان دچاریاس و ناامیدی خواهند شد ومعمولا چنین فرزندانی درجامعه لوس و بی عرضه بارمی آیند و اکثر آنها به نسبت افرادی که درخانواده های تقریبا پرجمعیت زندگی می کنند تحصیلات بالایی ندارند. علاوه براین اگربه آثارسوء رواج تک فرزندی درکشوراشاره شود خواهیم دید که درچنین خانوادهایی تربیت بچه بسیارضعیف شده و فرزندسالاری غالب می شود. کما این که درتربیت فرزندان پس از والدین این نهادهای آموزشی هستند که اکنون ازمهد کودک ها گرفته تا دانشگا ها کمترین نفش را درسازندگی و تربیت فرزندان ایفا می کنند. ازطرفی اگربیوگرافی افراد مشهورچون فیلسوفها و دانشمندان را بخوانید خواهید دید که این گروه افراد درخانوادهایی پرجمعیت و بعضا ضعیف زندگی کرده و توانسته اند با محدودیت های فراوان و شرایط سخت زندگی شهره جهانی شوند.

به هر حال بهره گیری از نیروی انسانی متعهد و نقش ارزنده آن درفرهنگ واجتماع چون به پیروزی رساندن جمهوری اسلامی ایران، حضوردرصحنه های نبرد( 8 سال دفاع مقدس ) و انتخابات مجلس شورای اسلامی همچنین خلق حماسه های گوناگون نظیر برپایی راهپیمایی های 9 دی، 22 بهمن و روز قدس برکسی پوشیده نیست. درحقیقت باید گفت انقلاب ما انقلاب فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بود. و هرموقع به نیروی انسانی توجه و تکیه شده است موفق بوده ایم چراکه عامل پیروزی ها همیشه از وجود نیروی انسانی بوده است. بنابراین می توان گفت که پس ازپیروزی انقلاب اسلامی درحوزه اجتماع و سیاست به خوبی نتیجه گرفته ایم اما دربعد فرهنگ و اقتصاد با وجود پیشینه فرهنگی قوی و وجود ذخایر و منابع فراوان درکنارقابلیت های بالای کشورمتاسفانه به نسبت ناکارآمدی هایی به چشم می خورد که حل آن نیازمند تلاش وبرنامه ریزی اصولی است. به طورمثال با وجود ظرفیت های فراوان اقتصادی کشور، اما اکنون مناطق آزاد ما تبدیل به باراندازکالاهای چینی شده است تا علنا کمرتولید داخلی شکسته شود. البته هوشمندی رهبرمعظم انقلاب و نامگذاری چند ساله اخیربا ادبیات اقتصادی نشان دهنده آن است که ازتمام ظرفیت های اقتصادی نهایت استفاده لازم به عمل نیامده است و باید دراین عرصه تلاش جهادی شود.البته باید گفت این که سیاست دولتها و برنامه های اجرای آنها درهمه دوران بخصوص پس ازجنگ تحمیلی نسبت به قابلیت های که ایران اسلامی درهمه بخش های مختلف دارد، اما نتوانسته است بخوبی درپویایی اقتصاد کشور، رفع معضل بیکاری، ایجاد زمینه های اشتغال و درنهایت تضمین آینده فرزندان کاری کند، جایی هیچ تردیدی نیست چرا که کم کاریهای فراوانی شده است. به طورمثال، مقام معظم رهبری براجرای اصل 44 قانون اساسی با هدف فعال کردن اقتصاد کشورو سپردن آن به دست مردم درقالب خصوصی سازی تاکید کردند، اما اکنون پس از گذشت 10 سال از اجرای این قانون مهم وگسترده متاسفانه خروجی قابل قبولی ازآن به چشم نمی خورد.
ازسوی دیگرکم توجهی به توان نیروی انسانی متخصص و کاربلد ونبود یک ساختاراصولی و طبقه بندی شده برای بکارگیری آنها دربخش های مختلف به بازارکار متناسب با دانش، تخصص، حرفه وتبحری که دارند درایران کمتردیده می شود. درحالی که ظرفیت های فراوان اقتصادی ایران در پهنه جغرافیای این کشورغنی و ثروتمند توان جذب نیروی کاربرای 100میلیون را در صورت فعال کردن پتانسیل ها و ظرفیت های را داراست. درچنین شرایطی چون ایران زمینه رشد را دارد و ازمزایای بالای اقتصادی و نعمت های طبیعی خدادای برخورداراست پس نباید بیم ازرشد جمعیت داشته باشد هرچند توسعه نیروی انسانی و حرکت درمسیررشد جمعیت باید توام با توسعه اقتصادی صورت پذیرد.البته همانطوری رهبرانقلاب تاکید دارند باید اقداماتی در خورتوجه ای درجهت رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشكیل خانواده، برنامه ریزی برای تأمین هزینه‌های زندگی، توجه به مادران بویژه دردوره بارداری و شیردهی و پوشش بیمه‌ای هزینه‌های زایمان، بازتوزیع فضایی و جغرافیایی جمعیّت، حفظ و جذب جمعیّت درروستاها درصدربرنامه های دولت با همراهی و همگامی سایر قوا و نهادها قرارگیرد تا زمینه های رشد جمعیت کشوربا کمترین هزینه و مشکلی فراهم شود. تجربه نشان می دهد خانواده هایی که دارای یک فرزند هستند هم خود وهم تنها فرزندشان دچاریاس و ناامیدی خواهند شد ومعمولا چنین فرزندانی درجامعه لوس و بی عرضه بارمی آیند و اکثر آنها به نسبت افرادی که درخانواده های تقریبا پرجمعیت زندگی می کنند تحصیلات بالایی ندارند

از طرفی قوای سه گانه نیزتاکید دارند تا برنامه‌ریزی‌های جامع متناسب با سیاست‌های جمعیّتی انجام گیرد، چرا که کشوربه موجب رشد کند جمعیت در دوسه دهه گذشته اکنون بسمت سالمندی پیش می رود، بنابراین برای جبران كاهش نرخ رشد جمعیّت و باروری سال‌های گذشته باید به موضوع رشد جمعیت کشورتوجه ویژه شود. درچنین شرایطی باید سیاست گذاریها به گونه ای ترسیم وشکل عملی به خود گیرد تا با رشد تدریجی جمعیت کشورنیازها لازم نیز بی کم وکاست برآورده شود. البته هدفگذاری و ساخت جغرافیای 150 میلیونی برای ایران با توجه به ظرفیتی که این کشوردارد دوراز ذهن نیست اما برخی بدون تامل و با تفکری نامعقول طبیعت را خسیس می پندارند که توان تامین نیازهای را با رشد کثیر جمعیت بخوبی ندارد درحالی که چنین نیست و علم و تجربه ثابت کرده است که هرچه طبیعت با بشر فاصله بگیرد کم بهره تر و ناکارآمدترمی شود. ازطرفی خداوند درقرآن به بیشماری نعمات و فراوانی آنها اشاره می کند. علاوه براین چنانچه بخواهیم در مسیر رشد جمعیت حرکت کنیم باید درایجاد زیرساختهای اقتصادی کشوراقدامات لازم انجام شود و ملزومات و مقدمات رشد هرچه بیشتردربخش های مختلف صنعتی، کشاورزی، علمی و فنآوری، مهندسی و توسعه فنون وتکنولوژی مدرن گامهای بلندی برداشته شود. چرا که علم اقتصاد برپایه عرضه وتقاضا است درچنین شرایطی خواهیم دید با رشد جمعیت کشورتقاضا نیزبرای تامین نیازها بیشتر می شود پس بنابراین باید با تلاشی هایی که انجام می شود نیازها را نیز دریک خط موازی برآورده کرد.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]رشد جمعیت ایران صفر می شود![/h]
رئیس سازمان ثبت احوال با بیان تغییر سن ازدواج و نرخ باروری در کشور گفت: اگر این روند ادامه یابد، در سال 1425 یعنی 30 سال آینده، فوت و ولادت در کشور برابر و رشد جمعیت صفر خواهد شد و از آن سال به بعد با کاهش جمعیت روبرو هستیم.
محمد ناظمی اردکانی افزود: اکنون جمعیت کشور حدود 77 میلیون و 300 هزار نفر است.

وی ادامه داد: 71 درصد جمعیت در شهرها و نزدیک به 29 درصد در روستاها زندگی می کنند که به مرور زمان از جمعیت روستاها کاسته و متاسفانه به جمعیت شهرها افزوده می شود و سیر مهاجرت ایرانیان از روستا به شهر است.51 درصد جمعیت ایرانیان را مردان و 49 درصد را نیز زنان تشکیل می دهند.
ناظمی اردکانی خاطرنشان کرد: در کشور بطور متوسط در سال های اخیر نزدیک به یک میلیون و 400 هزار ولادت ثبت می شود که شیب آن نزولی بوده و همچنین ثبت 400 هزار فوت دارای شیب صعودی است.
وی با بیان اینکه نرخ باروری یک و هفت دهم و سن ازدواج در کشور برای مردان بطور متوسط 27 سال و برای زنان بطور متوسط 24 سال است، اضافه کرد: نرخ ازدواج در کشور به ازای هر یکهزار نفر 10.9 و به ازای هر یکهزار نفر دو طلاق در کشور است.
‌کاهش جمعیت اوج گرفته
مدیرکل دفتر آمار جمعیتی ثبت‌‌احوال با اشاره به اینکه در 3ماه‌‌نخست سال‌جاری جمعیت کشور به 76 میلیون و 700 هزار نفر رسیده، گفت: به‌طور متوسط هر مادر در کشور 1.7 فرزند به دنیا می‌آورد که این روند کاهش جمعیت فعال کشور را به‌دنبال دارد.
یک میلیون و 421هزار و 89 ولادت در سال گذشته ثبت شده است. وی بیان داشت: به‌طور متوسط در هر شبانه‌روز 3هزار و 884ولادت و در هر ساعت نیز 162نفر در کشور به دنیا می‌آیند.محزون خاطرنشان کرد: نرخ ثبت ولادت به نسبت هر هزار نفر 7.18در هزار است​

علی‌اکبر محزون تأکید کرد: در حال حاضر حدود 70درصد از جمعیت کشور بین 15تا 64 سال سن دارند که سن کار و فعالیت محسوب می‌شود.مدیرکل دفتر آمار جمعیتی ثبت‌احوال کشور خاطرنشان کرد: با روند کاهش باروری و موالید، چالش کاهش جمعیت به‌وجود می‌آید که اگر این روند که در حال حاضر زیر سطح جانشینی قرار دارد ادامه پیدا کند در آینده با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌شویم. وی تأکید کرد: سیاست‌های جمعیتی باید هرچه سریع‌تر اتفاق بیفتد تا در 25 تا 30سال آینده مشکلی نداشته باشیم و رشد جمعیت‌ منفی نشود.
وی در خصوص آخرین آمار وقایع حیاتی سال 1391اظهار داشت: یک میلیون و 421هزار و 89 ولادت در سال گذشته ثبت شده است. وی بیان داشت: به‌طور متوسط در هر شبانه‌روز 3هزار و 884ولادت و در هر ساعت نیز 162نفر در کشور به دنیا می‌آیند.محزون خاطرنشان کرد: نرخ ثبت ولادت به نسبت هر هزار نفر 7.18در هزار است.
وی با اشاره به اینکه استان‌های سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد و خراسان رضوی بیشترین نرخ تولد را دارند، افزود: استان‌های گیلان، مازندران و تهران نیز کمترین میزان ثبت ولادت را داشته‌اند.محزون گفت: میانگین سن مادران از 25تا 29سالگی است و در کمتر از 10سال گذشته سن مادران از 20تا 24سال به این میزان افزایش یافته است.
71 درصد جمعیت در شهرها و نزدیک به 29 درصد در روستاها زندگی می کنند که به مرور زمان از جمعیت روستاها کاسته و متاسفانه به جمعیت شهرها افزوده می شود و سیر مهاجرت ایرانیان از روستا به شهر است.51 درصد جمعیت ایرانیان را مردان و 49 درصد را نیز زنان تشکیل می دهند​

مدیرکل دفتر آمار جمعیتی ثبت‌احوال درباره ثبت ازدواج در سال گذشته بیان داشت: در سال گذشته 831هزار و 670ازدواج به ثبت رسیده است.محزون درباره استان‌هایی که بیشترین نرخ ثبت ازدواج را داشته‌اند، گفت: استان‌های زنجان با 5.17 در هزار، اردبیل 5.14در هزار و کردستان با 1.16در هزار بیشترین نرخ ثبت ازدواج را داشته‌اند.محزون درباره سن ازدواج افزود: برای مردها و زن‌ها سن ازدواج بین 20تا 24سالگی بوده که به‌ترتیب 312 هزار و 696مورد و 275هزار و 873 مورد بوده است.
وی همچنین درباره کارت هوشمند ملی افزود: این کارت به عنوان کلید ورود به دولت الکترونیک بوده که اساس آن شناسایی فرد در دولت الکترونیک و فضای مجازی است.
معاون وزیر کشور در زمینه کارتهای ملی کنونی نیز گفت: کارت های ملی قدیمی اکنون برای شناسایی استفاده می شود و طبق مصوبه هیئت دولت تا پایان سال 94 اعتبار دارند.
رئیس سازمان ثبت احوال تصریح کرد: افرادی که برای نخستین بار اقدام به دریافت کارت ملی می کنند و کسانی که شناسنامه آنان دارای تغییرات است در مرحله نخست، جامعه هدف دریافت طرح کارت هوشمند ملی هستند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]شاه کلید افزایش رشد جمعیت چیست؟[/h]
این که خانوارها تصمیم به افزایش جمعیت بگیرند، تصمیمی است که معلول محقق شدن گزاره هایی از این دست است: طی شدن مسیر توسعه و تمرکز بر هدف توسعه ی اقتصادی.
نمی توان رشد جمعیت را دستوری محقق کرد و اگر بخواهیم به این امر به صورت دستوری نگاه کرد نتیجه آن خواهد شد که کیفیت، فدای کمیت شده و از رشد جمعیت نتیجه ی مثبتی را که می خواستیم ببریم، نخواهیم برد.

اقتصاد ایران همواره دچار یک اشتباه می شده است و آن این بوده است که همواره کیفیت فدای کمیت می شده است به این معنا که توسعه فدای رشد اقتصادی، سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی فدای سرمایه فیزیکی و امروز اگر به صورت اصولی نخواهیم جمعیت را افزایش دهیم، کمیت انسانی فدای کیفیت آن خواهد شد.
کاهش رشد جمعیت نتیجه فدا شدن توسعه در راه رشد اقتصادی است، متاسفانه شاخص های اقتصاد ایران به جای آنکه بر اساس تنگناهای اقتصاد ایران تعریف شده باشند درست بالعکس آن تعریف شده اند و این سبب میشود که عملا هدف را گم کرده و تلاش و هدف در بالا بردن شاخص هایی که مبتنی بر تنگناهای اقتصاد ایران نیست گذاشته، و نتیجه آن شود که شاخص ها و آمار ها ما را فریفته و نه تنها حرکت رو به عقب ( توسعه نیافتگی) را نشانمان نمی دهد، بلکه باطل را حق جلوه داده و ما را در خواب خرگوشی فرو می برد.
و البته گاهی صداها و فریاد هایی از تشدید بی عدالتی، افزایش فقر و کاهش رشد جمعیت و غیره شنیده می شود که این سوال و علامت تعجبی را برای کسانی که دل به شاخص های رشد اقتصادی داده بودند ایجاد می کنند و آن سوال این است که چرا نتیجه ی رشد اقتصادی این شده است؟!
جواب این جاست که این رشد اقتصادی نیست که اقتصاد ایران آن را در آمار و ارقام خود نشان میدهد، رشد اقتصادی زمانی اصالت دارد که توام با بهره وری شود لذا رشد توام با بهره وری، رشد اقتصادی است که این میزان رشد، نزدیک به نیم درصد می باشد!
نمی توان رشد جمعیت را دستوری محقق کرد و اگر بخواهیم به این امر به صورت دستوری نگاه کرد نتیجه آن خواهد شد که کیفیت، فدای کمیت شده و از رشد جمعیت نتیجه ی مثبتی را که می خواستیم ببریم، نخواهیم برد​

البته مخدوش بودن آمار های رشد اقتصادی فقط محدود به آنچه ذکر شد نمیشود، اساسا روش های ارزش افزوده و روش مخارج که امروز در اقتصاد ایران مبنای محاسبه ی تولید شده است، روش هایی نیست که برای اقتصاد ایران مفید باشد، چرا که این روش ها برای کشورهایی که عنصر وابستگی درون تولیدشان نیست و دولت به صورت طبیعی مخارج تحقیق و توسعه ای اش را انجام می دهد، کاربرد دارد.( چرا که در این روش ها تحقیق و توسعه جایگاهی ندارد مگر آنکه به سرعت به فرایند و محصول ملموس منتهی شود و وابستگی را نیز جزء تولید داخلی حساب می کند!)
در کشور ایران که کسری بودجه دولت، اولین گام بودجه های تحقیقاتی را می خشکاند و بنیه های تولید ضعیف، وابسته و ناکارمد را ضعیف تر، وابسته تر و ناکارامدتر می کند، این روش ها ( ارزش افزوده و مخارج) به صورت صوری و کاذب رشد اقتصادی را بزرگ نشان می دهند و البته در درون این روش ها در صورتی رشد اقتصادی افزایش می یابد که بیشتر به سمت مونتاژ حرکت کنیم و جالب است که مخارج دولت در قالب سرمایه گذاری در امر تحقیق وتوسعه جزء پارامترهای رشد اقتصادی منظور نشده و فرصت سوء استفاده ی بسیاری را برای دولت هایی که کسری بودجه دارند و می خواهند از طریق آمار و ارقام خود را خوب جلوه دهند، فراهم می آورد. البته این تقصیر دولت ها نیست، این اقتصاددانان هستند که باید شاخص های اقتصادی را ردگیری کرده و متناسب باتنگناهای اقتصاد ایران طراحی کنند! به عبارت دیگر در یک اقتصاد توسعه نیافته هدف رشد بالا نیست و اگر به فرض هم هدف را رشد اقتصادی بالا در نظر گرفته ایم باید شاخص هایی را استفاده کنیم که افزایش آن به معنای کاهش وابستگی و افزایش سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه باشد یعنی شاخص که دست روی تنگناهای اقتصادی ایران بگذارد و بر اساس آن جایگاه ما را در مسیر توسعه اقتصادی تبیین کند.
در یک اقتصاد توسعه نیافته هدف رشد بالا نیست و اگر به فرض هم هدف را رشد اقتصادی بالا در نظر گرفته ایم باید شاخص هایی را استفاده کنیم که افزایش آن به معنای کاهش وابستگی و افزایش سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه باشد​

سخن این یادداشت مربوط به مشکلات طرف عرضه اقتصاد ایران نیست، سخن از نتایج مشکلات طرف عرضه و رشد واقعی پایین اقتصادی می باشد، ترس خانوارها از افزایش تعداد فرزاندان خود به دو علت مرتبط است، یک آنکه وضعیت امروز اقتصاد، داشتن فرزند بیشتر را از اذهان پاک می کند و دوم آنکه با توجه به شرایط امروز بازار کار و اقتصاد، خانوارها نگران آینده ی فرزندان خود خواهند بود و گاها درتصور آنند که وضعیت اینده از امروز بدتر خواهد شد...

بنابراین اگر می خواهیم رشد جمعیت اصلاح شود و در کنار آن کاهش بی عدالتی و افزایش توان تولید و ارتقاء سرمایه انسانی را داشته باشیم، راهی جزء طی کردن مسیر توسعه اقتصادی نداریم، مسیری که در آن نیاز به یک دولت مقتدر است، دولتی که جزء در امور توسعه ای قدم بر ندارد و با کمک گرفتن از نیروی جوان جامعه، قدم های خودکفایی در دانش و تکنولوژی را بردارد.
تجربه های امروز و دیروز اقتصاد ایران همه نقطه ی مشترکی داشته اند و آن این بوده است که مشکلاتی که در بلند مدت ایجاد شده است، عامل ایجاد مشکلات عدیده دیگر می شود و اگر میخواهیم مشکلاتی که نتیجه ی آن مشکل اصلی است را از بین ببریم باید به جنگ مشکل اصلی که در بلند مدت ایجاد شده است برویم و جنگ با مشکلی که در بلند مدت ایجاد شده است به صورت کوتاه مدت نمی باشد بلکه باید با مشکل ایجاد شده در بلند مدت با روش بلند مدت جنگید و اسیر معلول های این مشکل و فرار از درمان علت با سرگرم شدن به معول ها و درمان کوتاه مدت آنها نشد، چرا که روش های درمان کوتاه مدت، در کمتر از کوتاه مدت خاصیت خود را از دست داده و با تبدیل شدن به ضد خود علت ای که آنها را ایجاد کرده بود را تقویت می کنند و این فرایند چیزی جزء این نیست تشدید توسعه نیافتگی!
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]جنگ وسایل پیشگیری با جمعیت ایران![/h]
شنیدن نرخ انواع تورم نقطه ای و ماهانه و سالانه می تواند غوغایی چند روزه در میان رسانه ها و مسئولان ایجاد کند ولی هشدار رئیس مرکز آمار ایران درخصوص رسیدن نرخ رشد جمعیتی ایران به صفر کتر واکنشی را در پی دارد.
نرخ صفر رشد جمعیتی یعنی در مقابل هر تولد یک مرگ در جامعه اتفاق می افتد. نرخ رشدی موسوم به lag یا فاز ثابت که پس از آن شاهد پیشی گرفتن مرگ بر تولدها در جامعه و پیری در جامعه هستیم.

در این مطلب پیش فرض نرخ پایین ازدواج را کنار می گذاریم و به 2 مسئله مهمتر اشاره می کنیم که تهدیدی برای خانواده های نوپا هستند و مانع از تبدیل شدن زوج های 2 نفره به خانواده 3 نفره یا بیشتر می شود.
دو مسئله مهم در میان چندین پارامتری که در خصوص نرخ رشد جمعیتی منفی و پایین در کشور مطرح می شود را مورد بررسی قرار می دهیم.
1. توزیع وسایل پیشگیری رایگان در خانه های بهداشت
2. عمل جراحی سزارین
البته این 2 پارامتر و عامل نافی دیگر عوامل موثر در رشد جمعیت مانند ازدواج دیر هنگام نیست بلکه به نظر این 2 عامل برای خانواده ها و زوج های تازه شکل گرفته سد محکمی هستند.
[h=2]توزیع وسایل پیشگیری رایگان در خانه های بهداشت[/h]توزیع وسایل پیشگیری و قرص های ضد باروری در مراکز بهداشتی و درمانی اعم از خانه های بهداشت و مراکز بالادستی از اوایل دهه هفتاد رشد عجیب و فرا گیری داشت.
تعیین سهمیه برای بانوان و ارائه رایگان این وسایل و تاکید بر لزوم استفاده از آنها در کنار بار روانی که دهه هفتاد در خصوص رشد جمعیت ایجاد شده بود دلیلی شد تا زوج های جوان پیش از فراگرفتن نحوه رابطه عاطفی با یکدیگر نحوه استفاده از این وسایل و قرص ها را در دوره های اجباری یاد بگیرند. سیاست های فاصله سال های انتهایی دهه شصت و اوایل دهه هفتاد برای کنترل رشد جمعیت آنقدر چشم گیر بود که توانست حیرت مجامع علمی غربی را بر انگیزد و جوایز متعددی را نصیب مسئولان وقت وزارت بهداشت کند.
توزیع و استفاده وسایل پیشگیری به حدی رسید که ایران در حال حاضر یکی از بزرگترین کارخانه های تولید وسایل پیشگیری را در خاورمیانه دارد.
مادر سزارینی که دو فرزند دارد، برای به دنیا آوردن فرزند سومش به روش سزارین با خطراتی مانند خونریزی، چسبندگی جفت و هزاران مشکل بیهوشی مواجه می‌شود که این امر هم می‌تواند برای آینده کشور خطرناک باشد. این درحالیست که مادری که طبیعی زایمان کرده باشد این چنین محدودیت‌هایی را نخواهد داشت. امیدواریم به این سمت حرکت کنیم و طوری نباشد که عنوان شود ایران از نظر سزارین از رتبه دوم در دنیا برخوردار است​

بهانه ایدز بهترین دلیل بود تا به دست سودجویان داده شود که وسایل پیشگیری فیزیکی را به صورت گسترده توزیع کنند.
اما این توزیع هیچ ربطی به خانه های بهداشت و جوانان سالمی که تازه ازدواج کرده اند و هیچ کدام مبتلا به بیماری های STD (***ually Transmitted Diseases)نیستند، ندارد. پس چرا وسایل پیشگیری که در خارج از ایران بسته ای 12 دلار به فروش می رسند به صورت رایگان در اختیار تازه ازدواج کرده ها قرار می گیرد؟
جلوگیری از انتقال ایدز و بیماریهای مقاربتی دغدغه درستی از جانب متخصصان به ویژه متخصصان عفونی است اما در کشورهای غربی هم این وسایل را به افرادی پیشنهاد می دهند که سابقه انواع بیماری ها عفونتی دارند و یا جز افراد در حیطه رفتارهای پرخطر جنسی هستند.(همجنس بازان جز این دسته حساب می شوند.)

برای انتهای این بخش برای نشان دادن اوج فاجعه نمونه کوچکی را برای مثال استفاده می کنیم:
در آنچه به عنوان گزارش یکی از شهرستان های استان مازندران تحت عنوان "گزارش عملکرد برنامه مادر ایمن" آمده است در خصوص توزیع وسایل پیشگیری به صورت رایگان در خانه های بهداشت عدد 2015 بسته در نمونه ای ثبت شده است. با توجه به هر بسته این وسیله پیشگیری 12 تایی است و با یک حساب سر انگشتی 20 هزار مقاربت که می تواند در بدترین حالت آن 10 هزار مورد به باروری و تولد بچه بیانجامد پیشگیری شده است.شاید بد نباشد بدانیم که اهالی کاتولیک و مقلدان پاپ همچنان در خصوص استفاده از وسایل پیشگیری دچار ظن هستند.
[h=2]سزارین[/h]ازدواج دیر هنگام بهترین دلیل برای عمل سزارین است. عملی جراحی که نوزارد به جای عبور از کانال زایمان از راه جراحی سنگین به دنیا می آید.
اگرچه این عمل برای مادران با سن بارداری بالای 30 سال توصیه می شود اما نرخ عجیب رشد این عمل جراحی نشان می دهد که مادران فاصله سنی 20 تا 25 سال هم تن به تیغ جراح می دهند.سزارین یکی از دلایلی است که به دلیل سختی عمل علاوه بر اینکه مادر هراس حاملگی مجدد را دارد دیگر امکان تولد از راه طبیعی نیز به صفر نزدیک می شود.
بنابراین مادرانی که سنشان 23 تا 25 سال است و هنوز توانایی باروری دارند قید فرزند بیشتر را می زنند و به تک فرزندی که با قیمت های سرسام آور جراحی سزارین و عمل سنگین به دنیا آورده اند اکتفا می کنند.
ناهید خداکرمی رییس انجمن علمی مامایی ایران ضمن اشاره به اینکه ایران رتبه دوم در سزارین در جهان را داراست می گوید: اکنون بیش از 50 درصد زایمان‌های کشور به روش سزارین انجام می‌شود.مادر سزارینی که دو فرزند دارد، برای به دنیا آوردن فرزند سومش به روش سزارین با خطراتی مانند خونریزی، چسبندگی جفت و هزاران مشکل بیهوشی مواجه می‌شود که این امر هم می‌تواند برای آینده کشور خطرناک باشد. این درحالیست که مادری که طبیعی زایمان کرده باشد این چنین محدودیت‌هایی را نخواهد داشت. امیدواریم به این سمت حرکت کنیم و طوری نباشد که عنوان شود ایران از نظر سزارین از رتبه دوم در دنیا برخوردار است.
تعیین سهمیه برای بانوان و ارائه رایگان این وسایل و تاکید بر لزوم استفاده از آنها در کنار بار روانی که دهه هفتاد در خصوص رشد جمعیت ایجاد شده بود دلیلی شد تا زوج های جوان پیش از فراگرفتن نحوه رابطه عاطفی با یکدیگر نحوه استفاده از این وسایل و قرص ها را در دوره های اجباری یاد بگیرند. سیاست های فاصله سال های انتهایی دهه شصت و اوایل دهه هفتاد برای کنترل رشد جمعیت آنقدر چشم گیر بود که توانست حیرت مجامع علمی غربی را بر انگیزد و جوایز متعددی را نصیب مسئولان وقت وزارت بهداشت کند​

بر اساس تحقیقات علمی نوزادانی که با روش سزارین انتخابی به دنیا می‌آیند 50 درصد بیشتر به آسم، 20 درصد بیشتر به دیابت و 50 درصد بیشتر به چاقی مبتلا می‌شوند.نتایج مطالعات در انگلستان نشان داده است که خطر مرگ مادر ناشی از زایمان سزارین سه برابر بیشتر از زایمان طبیعی است. بر اساس نتایج مطالع های در سال 1380 میزان سزارین در 20 زایشگاه شهر تهران 5/ 66 % بوده است.
آمار وحشتناک سزارین و تاثیر منفی که بر رشد جمعیتی دارد شاید این سئوال را پیش آورد که چرا آمار سزارین در ایران به این میزان بالاست.
پاسخ این سئوال را می توان در داده های آماری به خوبی یافت. نتایج یک مطالعه نشان می دهد 6/ 63 % از زایمان انجام شده در مراکز خصوصی به شیوه سزارین بوده در حالی که این میزان در بیمارستانهای دولتی 32 % از کل موارد زایمان را تشکیل می‌دهد و از کل موارد زایمان طبیعی فقط 8/ 11 % آن در بیمارستا نهای خصوصی و مابقی آن در مراکز دولتی انجام شده است. آنچه در بررسی 2 عامل سزارین و وسایل پیشگیری مبرهن است آن که عده ای آینده وضعیت نیروی انسانی کشور را فدای سودهای مقطعی خود می کنند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]بچه‌های کم فردا[/h]
باهم بزرگ شدیم، مدرسه رفتیم، در کلاس‌های دونوبته، سه نفری در یک نیمکت نشستیم و روزهای بی‌امکانات جنگ را سپری کردیم. نوبت دانشگاه که شد، بعضی‌هامان چند سال پشت کنکور ماندیم و به دانشگاه‌های دولتی و تازه تاسیس آزاد رفتیم.


باهم بزرگ شدیم، مدرسه رفتیم، در کلاس‌های دونوبته، سه نفری در یک نیمکت نشستیم و روزهای بی‌امکانات جنگ را سپری کردیم. نوبت دانشگاه که شد، بعضی‌هامان چند سال پشت کنکور ماندیم و به دانشگاه‌های دولتی و تازه تاسیس آزاد رفتیم. بعد گفتند تعداد دختران زیاد‌تر از پسران است؛ بعضی‌ها ازدواج کردند و بعضی‌ها برای کسب مدارج عالی راهی دانشگاه‌ها شدند. هر چه بود گذشت و همچنان می‌گذرد. اگر مولفه‌هایی مانند افزایش سن ازدواج و تاخیر در سن زادآوری را درنظر بگیریم حالا دهه شصتی‌ها به مرحله‌ای رسیده‌اند که پس از ازدواج می‌خواهند بچه‌دار شوند.
روزبه‌روز برتعداد کسانی که آگاهانه می‌خواهند یک بچه داشته باشند بیشتر می‌شود. روند رو به کاهش موالید به‌جایی رسیده است که کارشناسان معتقدند زنگ خطر تجدید نسل به صدا درآمده است. میانگین نرخ باروری کل در کشور 1/ 8درصد است و این یعنی به ازای هر زن و مرد فقط 1/8 فرزند جایگزین می‌شود. وقتی این عدد دو و بیشتر باشد می‌توان امیدوار بود که همین تعداد از افراد تکرار شوند و جمعیت کم نشود. کاهش و یا افزایش جمعیت بسته به سیاست‌های کلان جامعه، تغییر می‌کند. این سیاست‌ها، به‌دنبال رفاه بیشتر برای نسل‌های بعدی، تامین امنیت و... هستند. در این گزارش نگاهی داشته‌ایم به مسئله جمعیت مطلوب و سیاست‌های جمعیتی پیش رو.
حرکت تند چرخ‌های صنعتی و زندگی مدرن، آهنگ رشد جمعیت را تغییر داد و برای همین مدت‌هاست جمعیت مطلوب، دغدغه سیاستمداران کشور‌ها شده. جمعیت مطلوب لزوما به معنای تعداد جمعیت کم نیست؛ چرا که جمعیت کم در برخی کشور‌هایی که وسعت زیاد دارند و یا جمعیت سالخورده‌شان بیشتر از نیروی کار است چندان مطلوب به‌نظر نمی‌رسد و در واقع نمی‌تواند کفاف امور جاری‌شان را بدهد. این کشور‌ها معمولا مجبور می‌شوند مهاجرانی را با تفاوت‌های فرهنگی فراوان بپذیرند که آن هم مشکلات خاص خودش را خواهد داشت.جمعیت مطلوب لزوما به معنای جمعیت زیاد هم نیست. اگرچه زیادبودن جمعیت می‌تواند تاثیرات مثبتی چون افزایش تولید، تداوم اقتدار ملی و نفوذ فرهنگی و اقتصادی در جهان و... به همراه داشته باشد اما زیادی بیش از حد جمعیت نیز باعث کاهش امکانات و نابرابری در تقسیم آنها و تضاد‌های طبقاتی و... می‌شود. مهم‌ترین مثال در این زمینه کشور چین است که با وجود جمعیت زیاد و افزایش تولید اقتصادی، همه افراد و بخش‌های کشور از توسعه یکسانی برخوردار نیستند.
جمعیت مطلوب لزوما به معنای جمعیت زیاد هم نیست. اگرچه زیادبودن جمعیت می‌تواند تاثیرات مثبتی چون افزایش تولید، تداوم اقتدار ملی و نفوذ فرهنگی و اقتصادی در جهان و... به همراه داشته باشد اما زیادی بیش از حد جمعیت نیز باعث کاهش امکانات و نابرابری در تقسیم آنها و تضاد‌های طبقاتی و... می‌شود


جمعیت مطلوب از کشوری به کشور دیگر نیز فرق می‌کند و عواملی مانند منابع انسانی، طبیعی و اقتصادی در آن تاثیر‌گذارند. به‌طور مثال برای کشور‌های غربی که در دوره کهنسالی و نرخ باروری منفی به‌سر می‌برند جمعیت مطلوب جمعیتی است که گروه‌های سنی مختلف و به‌خصوص جوان و میانسال در آن حضور چشمگیری پیدا کنند تا بتوانند بار تکفل افراد بالای 65 سال و زیر 15 سال کمتری را به‌راحتی برعهده بگیرند.
علی‌اکبر محزون، مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت‌احوال معتقد است که جمعیت مطلوب و مناسب نسبت معینی با کیفیت زندگی دارد. یکی از این شاخص‌ها شاخص توسعه انسانی است که در ایران همواره با رشد کمی جمعیت، روند رو به رشدی داشته است. سازمان ملل کشور‌ها را بر این اساس به چهار گروه پایین، متوسط، بالا و بسیار بالا دسته‌بندی می‌کند. از سال 1980 این شاخص ملاک دسته‌بندی کشور‌ها بوده است. برای ایران این رتبه از سال 1990 تا سال 2009 در حد متوسط بوده است اما در گزارش سال2010 وارد رده بالا شده‌ایم که نشان می‌دهد مدیریت کمیت و کیفیت جمعیت به‌خوبی صورت گرفته است.

وی معتقد است که حد مطلوب کیفیت با توجه به منابع موجود در کشور به راحتی قابل تامین است و به هیچ وجه محدودیت ندارد. محزون می‌گوید: کشور ما هیچ گاه با گره اقتصادی خاصی که نتواند از عهده برطرف کردن آن برآید مواجه نشده است؛ به این معنا که توانسته در ضمن دو برابر شدن جمعیت پس از انقلاب، کمیت و کیفیت را با هم مدیریت کند. علاوه بر منابع کافی، وسعت سرزمین نیز به ما اجازه گسترش جمعیت را می‌دهد. شاخص تراکم زیستی که براساس پایه‌های توسعه (آب و خاک) و یا همان اراضی کشاورزی تعریف می‌شود درایران وضعیت مطلوبی دارد. نسبت جمعیت به اراضی کشاورزی (هجده میلیون هکتار به جمعیت هفتاد و پنج میلیون نفر) چیزی حدود 4 نفر در هر ده هزار متر مربع است. اصلی‌ترین مشکل، مدیریت منابع است که در بحث‌های محیط‌زیستی خود را نشان می‌دهد. به‌طور مثال تجمیع حوزه آبریز داخلی مشکل کمبود آب برای اراضی را رفع می‌کند.
خانم علیزاده، کارشناس سازمان ثبت احوال در مورد جمعیت مطلوب می‌گوید: ایده حد مطلوب جمعیت به‌دنبال اعلام تعداد مشخص جمعیت نیست ولی بر این اساس است که جمعیت باید به‌گونه‌ای باشد که افراد جامعه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... تامین باشند. بایستی مراقب ساختار‌های سنی جمعیت باشیم تا بار تکفل افراد جامعه بر دوش تعداد کمی از افراد و یا دولت‌ها نیفتد. در واقع حد متناسب جمعیت با توجه به منابع و امکانات موجود، رشد اقتصادی، واردات و صادرات، ویژگی‌های فرهنگی و... تعریف می‌شود و بیشتر با رفاه اجتماعی و اقتصادی افراد سروکار دارد.
سیاستگذاری‌ها برای رسیدن به حد مطلوب جمعیت از اهمیت زیادی برخوردار است. این سیاست‌های تشویقی و تنبیهی است که باعث می‌شود جمعیت مانند دهه‌60 افزایش پیدا کرده یا مانند این سال‌ها به‌دلیل سیاست‌های کنترل موالید کاهش پیدا کند. خوب یا نامناسب بودن این سیاست‌ها را معضلات و مشکلاتی که 10 سال بعد از اعمال آنها در جامعه ایجاد شده می‌توان تشخیص داد. مشکلاتی مانند کار، مسکن، تعلیم وتربیت و... که گریبان نسل‌های متولد دهه‌های 60 و 70 را گرفته، ناشی از سیاست افزایش موالید در سال‌های بعد از جنگ است. از طرفی دیگر سیاستی که بعدها برای کاهش موالید استفاده شد منجر به کاهش نرخ باروری کل به 1/ 8 شده است.
حتی اگر نخواهیم به دو برابرشدن جمعیت در کوتاه مدت فکر کنیم، بایستی به‌طور حتم برای ترمیم ساختار سنی جمعیت کاری انجام بدهیم. به این معنا که جمعیت جایگزین که منجر به تامین نیروی جوان و میانسال برای کار در نسل‌های بعد می‌شود بایستی تامین شود​

علی‌اکبر محزون می‌گوید: سیاست‌های جمعیتی بیش از همه نیازمند متولی است. برنامه اول توسعه نخستین و آخرین برنامه‌ای بود که به سیاست‌های جمعیتی پرداخت. پس از آن این سیاست‌ها منحصر به بخش خاصی در وزارت بهداشت آن هم با رویکرد کنترل موالید شد درصورتی که این سیاست‌ها فراگیر‌تر از این مواردند. به‌نظر من زمان بازنگری در تنها سیاست موجود کنترل موالید رسیده؛ ضمن اینکه همان برنامه نیز از اهداف اصلی خود منحرف شده است. قرار بود در سال 90 به میانگین 4 فرزند برسیم درحالی‌که هم‌اکنون به حدود 1/ 8 رسیده‌ایم. این نشان می‌دهد که رصد جمعیتی در خلال این برنامه به هیچ عنوان صورت نگرفته است. سازمان ثبت احوال امکان رصد کردن لحظه به لحظه را در پایگاه داده‌های این سازمان فراهم کرده است و سیاستگذاران می‌توانند از آن برای برنامه‌ریزی استفاده کنند.

وی در مورد ویژگی سیاست‌های جمعیتی جدید می‌گوید: این سیاست‌ها بایستی به‌گونه‌ای باشد که کنترل موالید کنار گذاشته شود. مقام معظم‌رهبری نیز در آخرین جلسه خود در این زمینه، پیشنهادهایی ارائه داده‌اند. برای رسیدن به جمعیت مطلوب و متناسب با درنظر گرفتن ابعاد مختلف بایستی همه دستگاه‌ها را به همکاری طلبید. از خانواده‌ها حمایت‌های لازم صورت بگیرد و موانع اجتماعی، اقتصادی برای رسیدن به جمعیت مطلوب حذف شود. سیاست‌های مداخله‌ای مثبت می‌تواند در‌گذار سنی بعدی که براساس سالخوردگی تعیین می‌شود تاثیر بگذارد. جمعیت آمادگی باروری را دارد و از این قابلیت اگر الان استفاده شود می‌توان نتیجه آن را 25- 20سال دیگر، زمانی که جمعیت فعلی به سالخوردگی رسیده و ‌گذار جمعیتی جدید شکل می‌گیرد، مشاهده کرد.
علی‌اکبر محزون در این باره می‌گوید: حتی اگر نخواهیم به دو برابرشدن جمعیت در کوتاه مدت فکر کنیم، بایستی به‌طور حتم برای ترمیم ساختار سنی جمعیت کاری انجام بدهیم. به این معنا که جمعیت جایگزین که منجر به تامین نیروی جوان و میانسال برای کار در نسل‌های بعد می‌شود بایستی تامین شود. هر کشوری برای چرخاندن چرخ‌های اقتصادی نیاز به نیروی جوان و میانسال دارد و الا نسبت بار تکفل جامعه به‌شدت افزایش می‌یابد. به این معنا که در حال حاضر هر 100 نفر از جمعیت 15 تا 65 سال نیاز 43 نفر از افراد زیر 15 و بالای 65 سال را تامین می‌کنند. اما درصورت کاهش جمعیت جوان و میانسال این رقم بسیار بیشتر خواهد شد. با توجه به این روند فرزندآوری که از سال‌های قبل داشته‌ایم و همچنین پیش‌بینی‌های موجود درباره نرخ افزایش جمعیت در سال‌های آینده، وضعیت کسانی که 25- 20 سال دیگر سالخورده خواهند شد و بار تکفلشان را جامعه کم جمعیت آینده بر عهده خواهد داشت در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.
جمعیت باید به‌گونه‌ای باشد که افراد جامعه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... تامین باشند. بایستی مراقب ساختار‌های سنی جمعیت باشیم تا بار تکفل افراد جامعه بر دوش تعداد کمی از افراد و یا دولت‌ها نیفتد​

کاهش موالید و تک فرزندی تبعات خانوادگی بسیاری نیز دارد. علیزاده در مورد آینده‌ای که خانواده‌های تک فرزند تجربه خواهند کرد معتقد است: علاوه بر تاثیرات منفی که کاهش باروری بر جایگزینی جمعیت دارد باید به مشکلات فرهنگی آن نیز توجه کرد. تعداد زیادی از بچه‌های نسل تک‌فرزند‌ها معنای خاله، عمه، عمو و دایی را درست درک نخواهند کرد. در آن زمان فرد مناسب برای ازدواج کسی است که دارای خواهر و برادر باشد تا فرزند مفهوم فامیل و خاله و عمه و... را درک کند. همچنین باید مسئله فوت را هم درنظر گرفت چرا که علاوه بر تبعات روحی شدیدی که به همراه دارد امکان جایگزینی به‌راحتی وجود ندارد
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]آیا دو بچه کافی نیست؟
[/h][h=4]
[/h]

دکتر محمود احمدی نژاد از آن جنس سیاستمدارانی است که شنا کردن بر خلاف جریان آب را دوست دارد.از نگاه او بسیاری از موارد که برای عموم جامعه و یا نخبگان بدیهی فرض می شوند بدیهی نیستند و او آنها را مورد انتقاد قرار می دهد.انتقاداتی که نگاه متفاوت وی را نشان می دهد.در دوره ایتدای ریاست جمهوری ایشان مواردی مانند حذف سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و یا مخالفت با تغییر ساعت در ابتدای نیمه اول سال از مواردی بود که مباحث فراوانی را در پی داشت.رییس جمهور محترم نیز در این دوره با طرح سوالی درباره کنترل جمعیت و شعار دو فرزند کافی است باعث ایجاد مباحث فراوانی در عرصه جامعه شده است.اگرچه طی دو دهه اخیر شعار دو بچه کافی است سیاست کلی نظام بهداشتی کشور بود و در تمامی مقاطع کارشناسی درس تنظیم جمعیت وخانواده ارائه می شد و تنظیم خانواده جزو آموزشهای اجباری قبل از ازدواج بود، اما نگاه آقای احمدی نژاد نشانگر برنامه های متفاوت دولت دهم در ان زمینه است.برنامه پیشنهادی دولت دهم برای اعطای یک میلیون تومان در یک حساب بانکی به ازای هر کودک نشان دهنده سیاست تشویقی برای افزایش جمعیت ایران است.مهم ترین اظهارات رییس جمهور در این زمینه عبارتند از:
" یک مشت آدم خیال می‌کنند که آن‌ها روزی مردم را می‌دهند و به محض این‌که خانواده‌ای دارای سه فرزند و یا چهار فرزند می‌شود به آن خانواده اعتراض می‌کنند، انگار که آن‌ها می‌خواهند روزی این خانواده را بدهند. به شما چه که چند بچه کافی است؟ چرا قانون می‌گذارید که کسی از سه بچه بیشتر حق ندارد داشته باشد؟

" در سال 60 تا 64 رشد جمعیت ما بالا بود و متولدان آن سال الان مسکن و شغل می‌خواهند. از سوی دیگر فصل کارشان است باید پرسید که آیا الان وضع مردم بهتر شده و یا سال‌های 60 تا 64 ؟ در آن سال‌ها ما در چه خانه‌هایی زندگی می‌کردیم و چه خوراکی داشتیم؟ چقدر روستاها آب و برق و امکانات داشتند و الان چه وضعی داریم؟دکتر احمدی نژاد:مي‌گويند دو بچه كافي است. يعني اينكه 40 سال ديگر چيزي از ملت ايران وجود ندارد.


" غربي‌ها 40 سال پيش گفتند كه جمعيت را كنترل كنيد، بچه مزاحم است و بچه كمتر زندگي بهتر. اكنون ببينيد همان‌ها به كجا رسيدند به جايي رسيده‌اند كه جمعيت آنها پير شده‌اند و دارد از بين مي‌رود و چند سالي است كه خانواده‌ها را تشويق مي‌كنند كه فرزند بياورند و امكانات در اختيار خانواده‌ها قرار مي‌دهند، براي اين كه جمعيت داشته باشند و هرساله نيز مجبور هستند مقداري جمعيت وارد كنند. عده‌اي در كشور ما نيز پيدا شدند كه چشم بسته گفتند ببينيم آنها چكار مي‌كنند، ما نيز همان كار را بكنيم و گفتند دو بچه كافي است و در اين ارتباط قانون وضع كردند و گفتند سه بچه را بيشتر بيمه نمي‌كنيم، در صورتي كه نگاه و اعتقاد ما با آنها فرق مي‌كند و معيارهاي ما با آنها متفاوت است.

" من گفتم چرا مي‌گوييد كه مردم از ترس فقر بچه خود را از بين ببرند. خداوند مي‌فرمايد از ترس فقر بچه‌هاي خود را نكشيد، ما آنها و شما را روزي مي‌دهيم. مي‌گويند دو بچه كافي است. يعني اينكه 40 سال ديگر چيزي از ملت ايران وجود ندارد. دو نفر وقتي ازدواج مي‌كنند، دو بچه نيز بياورند حتما تا آخر اين دو بچه باقي نمي‌مانند، حادثه وجود دارد، بيماري وجود دارد. اكنون متوسط افراد خانوار در ايران زير 4 نفر آمده است يعني كمتر از دو بچه.[h=4]نگاهی به رشد جمعیت ایران در 50 سال گذشته:
[/h]در فاصله دهه 1330 تا دهة 1360 ايران با رشد بي‌سابقه و شتابان جمعيت مواجه بود. به طوري كه معدل رشد سالانه

جمعيت در اين چهار دهه به رقمي حدود 3 درصد بالغ مي‌شد. رشد سالانه 3 درصد، سبب شد جمعيت هر 23 سال يكبار دو برابر و در طول يك قرن بيش از شانزده برابر شود. رشد سالانه 3 درصد سبب شد، جمعيت ايران از رقمي كمتر از 19ميليون نفر در سال 1335 به رقمي در حدود 50 ميليون نفر در سال 1365 بالغ شود. پيشرفت بهداشت و گسترش آن و به تبع آن كاهش ميزان‌هاي مرگ ومير به ويژه مرگ ومير نوزادان و اطفال نقش اصلي و تعيين كننده در شتاب رشد جمعيت داشته‌اند.
چنين روندي ميزان سالانه رشد طبيعي جمعيت در فاصله سالهاي 1355 تا 1365 را به رقم بي‌سابقه3/2 درصد رساند. جالب آنكه با توجه به ورود مهاجرين و معاودين عراقي و هجوم آوارگان و پناهندگان افغاني در اين فاصله، مهاجرت هم حدود 8/. واحد ميزان رشد سالانه جمعيت را افزايش داد و رقم رشد مطلق سالانه جمعيت به 4 درصد بالغ شد.
چنين روندي ميزان سالانه رشد طبيعي جمعيت در فاصله سالهاي 1355 تا 1365 را به رقم بي‌سابقه3/2 درصد رساند.

پس از انجام سرشماري 1365 و وقوف به جمعيت 50 ميليوني كشور، و از آن مهم‌تر وقوف به روند بي‌سابقه رشد شتابان جمعيت،‌دولت ودستگاه هاي برنامه‌ريزي لزوم اتخاذ سياست هائي در جهت تعديل ميزان رشد جمعيت از طريق تشويق و ترغيب برنامه‌هاي تنظيم خانواده و كاهش سطح زاد ولد و باروري را اجتناب ناپذير دانستند، به طوري كه از سال 1367 اين

سياست ها در متن اولين برنامه توسعه اقتصادي و اجتماعي بعد از انقلاب اسلامي قرار گرفت.
خانواده‌ها و زوجين با آشنايي قبلي با برنامه‌هاي تنظيم خانواده و توجه به بهداشت و آموزش فرزندان و به طور كلي توسعه خواهي و توجه به كيفيت زندگي هم از برنامه‌هاي تنظيم خانواده و تحديد مواليد استقبال كردند. بدين ترتيب برنامه‌ريزي و مساعدت دولت و‌آمادگي و استقبال خانواده ها و زوجين، در دهة1370 سطح باروري را در ايران با سرعتي استثنائي كه در سطح بين‌المللي كم سابقه و شايد هم بي‌سابقه بود كاهش داد. ميزان رشد طبيعي سالانه جمعيت از 2/3 درصد در سال 1365 به كمتر از 5/1 درصد در حال حاضر تنزل يافته است.
اما از سال 1388 خورشیدی مجددا سیاست افزایش جمعیت در دستور کار قرار گرفت و سیاستهای تشویقی جایگزین سیاستهای تنظیم خانواده شد.البته همانگونه که خود رییس جمهور پیش بینی کرد این طرح دارای موافقان و مخالفان بسیاری بود که هر کدام دلایل خاص خود را داشتند که در ذیل به آن اشاره ی گردد:
[h=5]دلایل موافقان افزایش نرخ رشد جمعیت:
[/h][h=4]1-آیات وروایات:
[/h] از نگاه برخی طرفداران این طرح از لحاظ دینی ، تشویق فراوانی به ازدواج و خروج از تجرد شده است. بدیهی است که یکی از نتایج ازدواج در اغلب موارد تولید و احیانا تکثیر نسل است. روایاتی وجود دارد که فزونی جمعیت مسلمانان را یک معیار مهم هم در دنیا و هم در آخرت قرار داده است. فرزندان در دنیا زینت،مایه استعانت، امداد، قدرت و مایه غلبه مومنان و در آخرت مایه مباهات پیامبر اسلام(ص) معرفی شده اند. برخی محققان از مجموع این روایات اصل اولی را استحباب تکثیر نسل دانسته اند.
[h=4]2-افزایش قدرت ملی:
[/h]از نگاه بسیاری از صاحب نظران جمعیت در کنار وسعت از مهمترین عوامل ابتدایی قدرت ملی هستند.وفور منابع انسانی

شانس یافتن استعدادهای برتر را افزایش می دهد و باعث کاهش هزینه تولید و افزایش بازار می گردد.هم چنین در زمینه قدرت دفاعی جمعیت از فاکتورهای مهم محسوب می گردد.
[h=4]3-دلایل امنیتی و هم چنین حوادث غیر مترقبه:
[/h]از نگاه برخی صاحبنظران ، لحاظ تاریخی ایران کشوری است که همواره در معرض تهاجم و دست درازی قدرت های بزرگ بوده است. لذا نمی توان از جمعیت به عنوان یکی از مهترین فاکتورهای اقتدار ملی چشم پوشی کرد. به عنوان نمونه به واسطه اشغال نظامی ایران توسط انگلیسی ها در جنگ جهانی اول فاجعه قحطی سالهای (1917-1919 م) در سراسر کشور به وقوع می پیوندد و به تاوان آن بیش از10میلیون ایرانی به کام مرگ کشیده می شوند.طبق اسناد آمریکایی، در سال1914 جمعیت ایران20 میلیون نفر بود که در سال1919 به11 میلیون نفر کاهش یافت، یعنی حدود ده میلیون نفر از مردم ایران از گرسنگی و بیماری های ناشی از کمبود مواد غذایی و سوءتغذیه مردند.
[h=4]4-کنترل جمعیت طرحی استعماری و گونه ای از جنگ نرم است:
[/h]بر مبنای نظر برخی موافقن افزایش رشد جمعیت، طرح کنترل جمعیت حامل و حاوی ارزش های «جهانی سازی» برخاسته در دهه هفتاد میلادی و حاصل دو دهه فعالیت پژوهشی «دانشگاه جان هاپکینز» به عنوان طرف قرارداد ارتش آمریکا از سال ۱۹۴۸ برای ارایه یک برنامه هماهنگ جهانی برای کاهش جمعیت کشورهای کمتر توسعه یافته با منابع غنی و دارای ماهیتی استعماری بود. هدف این گونه سیاستها تضعیف منابع انسانی این کشورها به منظور تسلط بر آنهاست.
[h=4]5-به هم خوردن توازن جمعیتی مناطق شیعه نشین در مقابل رشدجمعیت سایر مذاهب:
[/h]از نظر برخی حامیان افزایش رشد جمعیت در کشور، اسناد و قراینی وجود دارد که در برخی مناطق به ویژه با حمایت عوامل سلفی، تشویق به ازدواج متعدد و تکثیر نسل دربرابر شیعیان به چشم می خورد.این حمایت با هدف تغییر بافت جمعیت این مناطق که اکثرا در مناطق مرزی است به ضرر شیعیان می باشد، در حال انجام است .برای مثال این فرق دارای رشد جمعیت 7 درصد در سال در مقابل رشد جمعیت یک و نیم درصدی کل جامعه می باشند.
[h=5]دلایل مخالفان افزایش نرخ رشد جمعیت:
[/h][h=4]1-جواز شرعی کنترل جمعیت:
[/h]آقای مرندی وزیر سابق بهداشت و نماینده اصولگرای فعلی مجلس می گوید: پيش از ارائه لايحه تنظيم خانواده از سوي دولت به مجلس، وي طي نامه‌اي به امام(ره) نظر ايشان را درباره اين قانون جويا شده و ايشان نظر مثبتشان را با توجه به احساس ضرورت اين مساله اعلام كردند. حتي پس از فوت امام در ديداري كه به همراه آقاي هاشمي با مقام معظم رهبري داشتم خطاب به ايشان پرسيدم كه اگر به نظرشان قانون تنظيم خانواده ذره‌اي اشكال شرعي دارد، به بنده اعلام كنند تا حال كه پايم لب گور است، خطايي مرتكب نشوم و فتيله اين كار را پايين بكشم. اما ايشان گفتند برويد و كارتان را بكنيد.هم چنین قانون تنظيم خانواده در سال 66 به تاييد شوراي نگهبان رسيده و اين شورا آن را مخالف شرع مقدس اسلام ندانسته است.
قانون تنظيم خانواده در سال 66 به تاييد شوراي نگهبان رسيده و اين شورا آن را مخالف شرع مقدس اسلام ندانسته است.

[h=4]2-کیفیت جمعیت مهمتر کمیت آن:
[/h]اگرچه نقش جمعیت در مولفه های قدرت ملی غیر قابل انکار است اما مساله کیفیت جمعیت دارای اهمیتی بنیادین تر است.برای مثال کشوری مانند ژاپن اگرچه دارای جمعیتی به مراتب پایین از هندوستان با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت

است اما به مراتب دارای قدرت بالاتری در عرصه بین المللی به علت کیفیت نیروی انسانی کشورش می باشد.آموزش ،بهداشت و تربیت نیروی انسانی از صرف وجود نیروی انسانی قدرت سازتر است.
[h=4]3- تردید جدی درباره توانایی دولت برای ایجاد امکانات برای جمعیت جدید:
[/h]با توجه به آمارها سال‌هاي اول انقلاب كه رشد مواليد، 3.2 بوده است. در اين دوران هم با كمبود مدرسه و هم با مشكل سوءتغذيه مواجه بوده‌ايم از اين رو اگر دولت به دنبال افزايش جمعيت است بايد پيش از آن سطح كيفي آموزش و حتي سطح كمي آن را افزايش دهد و نشان دهد كه پتانسيل لازم براي مقابله با سوءتغذيه را نيز دارد. دولت همچنين بايد برنامه‌هاي خود براي ايجاد اشتغال و مقابله با فقر و تامين امنيت در صورت افزايش جمعيت را هم در نظر بگيرد.با توجه به مشکلات جدی در زمینه بیکاری،تورم،بهداشت،مسکن و اشتغال وعدم بهبود چشمگیر شرایط در این حوزه ها نگرانی درباره برنامه عملیاتی دولت برای نسل بعد نیز وجود دارد.
[h=4]4-نگاه دولت صرفا به نیازهای مادی نسل جدید است نه تربیت آن:
[/h]برخی منتقدان معتقدند دولت با نگاه مادی به بچه دار نشدن را نکوهش کرده است ، وگفته است خدا روزی رسان است و نباید جلوی بچه دار شدن را گرفت اما فارغ از مسائل اجتماعی و سیاسی "جمعیت" ، دو نکته فردی در این خصوص نباید مورد غفلت قرار بگیرد: اول قدرت مالی والدین و دوم توانایی آنها در تربیت.متاسفانه نگاه دولت در این زمینه بر مبنای مسائل مادی و روزی بوده اما مساله مهم و فرهنگی تربیت را فراموش کرده است.آیا می توان در خانواده ای پرجمعیت امکانات و فرصتهای برابر و کافی تربیتی را فراهم کرد؟
[h=4]5-مرجع سیاستهای کلی نظام کجاست؟
[/h]برخی منتقدان بویژه در مجلس معتقدند :مشخصا سیاستهای جمعیتی از سیاستهای کلی نظام بوده و صرفا به یک فرد و یک دوره محدود نمی شود.قانون کنترل جمعیت در سال 1366 به تصویب رسیده و دارای تاییدات شرعی و فقهی مقامات عالی رتبه نظام هم هست.هم چنین بر این مبنا در قوانین دیگر مانند برنامه های توسعه نیز بدان تصریح شده است.تجدید نظر در این سیاست و برنامه دارای فرایندها و تشریفات قانونی خاصی است که نیاز به یک اجماع در نظام سیاستگذاری کلان کشور دارد.
[h=4]نتیجه گیری:
[/h]به نظر می رسد لزوم سیاستهای تشویقی برای افزایش جمعیت نیاز به کارشناسی بیشتر میان محققان و سیاستگذاران دارد.چرا که تجربه رشد جمعیت در دهه 60 که با عدم پیش بینی و تدارک ابزار کافی برای پاسخگویی نیازهای اولیه دینی ،آموزشی و دانشگاه،اشتغال،مسکن و ازدواج این نسل روبرو بود باعث شد که مشکلات زیادی برای سیاستگذاران و مجریان بوجود بیاید.در صورت پدید آمدن اجماع علمی میان نهاد مختلف پژوهشی،حاکمیتی و سیاستگذاری می بایست به برنامه ریزیهای میان مدت و بلند مدت در این زمینه دست زد و متون قانونی لازم را در این زمینه تدارک دید.مهم ترین مساله در این زمینه کارامدی و برنامه ریزی دولت برای افزایش جمعیت و تامین نیازهای آن است.به نظر می رسد هر گونه شتابزدگی و کار بی برنامه در این زمینه ضمن تحمیل فشار به کشور فرصت جمعیت زیاد را به تهدید تبدیل می کند.
 

it2015

عضو جدید
از قبل انقلاب تا یکی دو سه سال پیش همه میگفتن بچه دار نشید !
از رهبر و رییس جمهور و وزیر بهداشت گرفته تا مراجع و علما و بقیه ی مردم.
این همه مدت طبیعت خسیس بوده ولی الان از خواب بیدار شدن فهمیدن طبیعت خسیس نیست !
حداقل برای بچه ها یی که به دنیا میان یه سری امکانات و امتیازات قرار بدن مثل بقیه کشورها !
 

it2015

عضو جدید
شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه‌ای راهبردی مشوق‌های جدیدی برای افزایش نرخ باروری، زاد و ولد و بهداشت خانواده تصویب کرد که شامل مشوق‌های جدید اقتصادی از جمله هدیه سکه و وام‌های بلندمدت مسکن است.
شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه‌ای راهبردی مشوق‌های جدیدی برای افزایش نرخ باروری، زاد و ولد و بهداشت خانواده تصویب کرد که شامل مشوق‌های جدید اقتصادی از جمله هدیه سکه و وام‌های بلندمدت مسکن است.


بر اساس این گزارش، این مصوبه که در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است، برای اجرا به مجلس، دولت و سایر ارگان‌های ذی‌ربط ابلاغ شده است.

برخی بندهای تشویقی این مصوبه به شرح زیر است:

- پرداخت هدیه تولد فرزند به مادر به صورت سکه بهار آزادی به صورت ذیل است: برای فرزند اول والدین زیر 25 سال نیم سکه، برای فرزند دوم یک سکه، فرزند سوم یک و نیم سکه، برای فرزند دوم والدین 25 تا 29 سال نیم سکه، فرزند سوم یک سکه و فرزند چهارم یک و نیم سکه، برای فرزند سوم والدین 30 تا 39 سال نیم سکه، فرزند چهام یک سکه.

ـ حق عائله‌مندی در کلیه قوانین ‌و مقررات استخدامی به دو برابر افزایش می‌یابد.

ـ خانواده‌های دارای 4 فرزند و بیشتر براساس نتایج آمایش جمعیتی و در دهک‌های پایین درآمدی جامعه می‌توانند حسب مورد از یکی از دو امتیاز زیر بهره‌مند شوند:

1ـ دریافت وام خرید مسکن به میزان دو برابر سقف وام‌های اعطایی بانک مسکن، با باز پرداخت 30 ساله و حداقل سود بانکی بخش مسکن.

2ـ دریافت یک قطعه زمین مسکونی به مساحت 200ـ 150 مترمربع در شهرستان محل سکونت به شرط ساخت و حداقل 15 سال سکونت در آن به استثناي کلان‌شهرهای کشور.

http://www.shafaf.ir/fa/news/144216...ی-افزایش-زاد-و-ولد-از-سکه-گرفته-تا-مسکن-و-وام


 

it2015

عضو جدید
راهکارهای 8 کشور برای بچه دار شدن


سیاست های افزایش جمعیت، فقط مخصوص ایران نیست. بسیاری از کشورهای دیگر هم با توجه به شیب منفی جمعیتی شان به فکر افتاده اند تا سیاست های تشویقی برای فرزنددار شدن درپیش گیرند.
همین الان اگر سایت worldometers را باز کنید می توانید جمعیت جهان رابه صورت آنلاین ببینید. حدود 7 میلیارد و 235 میلیون. جمعیتی که میزان پراکندگی آن در سطح زمین به طور یکسان نیست.
در حال حاضر بسیاری از کشور‌های صنعتی و توسعه یافته با وجود امکانات بیشتر و بهتر میل کمتری به فرزندآوری دارند و حتی در خیلی از مواقع به ازدواج نیز رغبت نشان نمی‌دهند و این می‌تواند پیری را در آینده نزدیک به جمعیت این کشور‌ها تحمیل کند و چرخه اقتصاد را از حرکت بازدارد.به طور مثال کشورهای اروپایی در سال 1950 حدود21/7 درصد از جمعیت جهان را در اختیار داشتند که این مقدار در سال 1999 به 12/2درصد رسید و اگر آهنگ رشد جمعیت در این کشور‌ها به این منوال ادامه داشته باشد طبق پیش‌بینی‌ها در سال‌ 2050 به 7درصد و در سال 2150 به 5/3 درصد خواهد رسید.حالا دیگر شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» در هیچ جای دنیا کاربردی ندارد و رهبران کشور‌ها با تبلیغات بسیار و وضع قوانین مختلف سعی در تشویق خانواده‌ها به فرزند آوری دارند تا بتوانند چرخه اقتصادشان را همچنان روی پا نگدارند. این سیاست‌ها بسته به فرهنگ و وضعیت اجتماعی کشور‌ها باهم متفاوت است. جالب ترین سیاست های تشویقی دولت ها برای فرزندآوری را بخوانید:
روسیه: خانه ای برای فرزند سوم

جمعیت کشور روسیه 143 میلیون نفر و رشد جمعیت آن منفی است. بعد از روی کار آمدن پوتین در کشور روسیه سیاست‌های تشویقی برای افزایش جمعیت بیش از پیش قوت گرفت. خانواده‌هایی که دارای فرزند می‌شوند از پرداخت ماهیانه تا سقف معینی معاف می‌شوند و مورد حمایت‌های مالی برای تربیت و رشد فرزندشان قرار می‌گیرند. دولت این کشور برای فرزنداول 15 هزار دلار و برای تولد فرزند سوم یک خانه به پدر و مادر نوزاد هدیه می‌دهد. همچنین مادری که دارای فرزند می‌شود می‌تواند9 هزار و 600 دلار کمک هزینه دریافت کند.ژاپن: خوشبختی با کودوموتیت

ژاپن یکی از پیرترین کشور‌های جهان است که نرخ رشد جمعیت آن 0/03- درصد است. به گفته کارشناسان اگر این روال ادامه داشته باشد. در سال 3011 دیگر در ژاپن کودک زیر 15 سالی وجود ندارد. برای همین برای بهبود وضعیت هرم جمعیتی در این کشور، قانونی به نام « کودوموتیت» وضع شد که طبق این قانون، خانواده‌هایی که فرزند تا سن 15 سال دارند ماهانه تا 13 هزار ین کمک مالی دریافت می‌کنند. همچنین پدر و مادر یک به یک می‌توانند با دریافت نصف حقوق خود تا سقف تعیین شده به مرخصی بروند و این درحالی است که بعد از آن می‌توانند بدون هیچ تغییر به کار قبلی خود بازگردند.
در این کشور، قانونی به نام « کودوموتیت» وضع شد که طبق این قانون، خانواده‌هایی که فرزند تا سن 15 سال دارند ماهانه تا 13 هزار ین کمک مالی دریافت می‌کنند. همچنین پدر و مادر یک به یک می‌توانند با دریافت نصف حقوق خود تا سقف تعیین شده به مرخصی بروند و این درحالی است که بعد از آن می‌توانند بدون هیچ تغییر به کار قبلی خود بازگردند​
فرانسه: سالی 1000 یورو و البته سبد کالا

جمعیت کشور فرانسه حالا از مرز 67 میلیون گذشته است و میزان موالید آن بیشتر از باقی کشور‌های اروپایی است. در فرانسه نرخ باروری به ازای هر زن 2/08 است. با این حال دولت فرانسه امکانات رفاهی زیادی را برای بچه‌دار شدن خانواده‌ها در نظر گرفته است. مادران فرانسوی درصورت بچه دار شدن 16 هفته مرخصی با حقوق و مزایای کامل دارند. پس از این دوره والدین می‌توانند به مرخصی سه ساله و بدون حقوق بروند و بعد از آن بدون هیچ محدودیتی به شغل قبلی‌شان بازگردند. در فرانسه خانواده ها در صورت داشتن فرزند سوم مبلغ 1000 یورو دریافت می‌کنند. همچنین دولت تضمین می‌کند که از خانواده برای تامین مخارج فرزندان از سنین کودکی برای پیش دبستانی تا مدرسه و دانشگاه حمایت مالی کنند. اگر خانواده‌ها برای تولد فرزندشان خدمتکار استخدام کنند، دولت بخشی از این هزینه را می‌پردازد. از دیگر سیاست‌های افزایش جمعیت در کشور فرانسه می‌توان به اختصاص سبد کالا و کاهش مالیات اشاره کرد.
ایرلند: تا 1422 یورو حقوق ماهیانه

ایرلند کشوری 4 میلیون نفر است که با نرخ رشد جمعیت 2/25 درصدی و نرخ موالید 2/02 فرزند به ازای هر زن در شمال غرب اروپا قرار دارد. از سیاست‌های جمعیتی این کشور می‌توان به اختصاص حقوق ماهیانه به والدین براساس تعداد فرزندان اشاره کرد که به برای تک فرزند150 یورو، دو فرزند 300 یورو، سه فرزند 487 یورو، چهار فرزند 671 یورو، پنج فرزند 861 یورو، شش فرزند 1048 یورو، هفت فرزند 1235 یورو و هشت فرزند 1422 یورو است. البته این مقدار به فرزندان زیر 16 سال و یا 19 سالی که به صورت تمام وقت تحصیل می‌کنند تعلق می‌گیرد.
سوئد:ماهی 21 میلیون تومان برای فرزند چهارم

کشور سوئد کشور کم جمعیتی است که نرخ باروری به ازای هر زن در آن در حدود 1/67 نفر است. در این کشور مرخصی والدین 15 ماه است و آنها اجازه دارند بعد از این مدت تا 8 سالگی کودکشان به طور متناوب مرخصی بگیرند و در زمان مرخصی، 80 درصد حقوق خود معادل 480 روز کاری بهرمند شوند. همچنین خانواده‌هایی که بعد از 30 ماه برای فرزند بعدی اقدام می‌کنند، از امکانات ویژه‌ای برخوردار می‌شوند.دولت سوئد به ازای هر کودکی که متولد می‌شود تا سن 16 سالگی کمک هزینه مشخص و بلاعوضی به خانواده پرداخت می‌کند. میزان این مبلغ ماهیانه برای یک کودک در حدود یك هزار و 50 کرون، دو کودک 2 هزار و 200 کرون، سه کودک 3 هزار و 600 ‌کرون و چهارکودک 5 هزار و 500 کرون (حدود 21 میلیون تومان) تعیین شده است.
آلمان: وزارت خانواده و 14 ماه مرخصی

زنگ هشدار جمعیتی در آلمان خیلی وقت است که به صدا در آمده، از این رو آلمان دروازه‌های کشورش را رو به مهاجرین باز کرده تا بتواند اقتصادش را روی پا نگهدارد. چند سال پیش که میانگین تعداد بچه‌های خانواده در این کشور به 1/3 فرزند برای هرخانواده رسید. آنگلا مرکل صدراعظم آلمان حقوق قابل ملاحظه‌ای را برای مادرانی خودشان مسئولیت مراقبت از فرزندشان را برعهده می‌گیرند در نظر گرفت.همچنین وزیر امور خانواده آلمان چندی قبل دنبال طرحی بود که به پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها اجازه دهد برای نگهداری از نوه‌هایشان مرخصی بدون حقوق بگیرند و در خانه بمانند. همچنین پدر و مادر می‌توانند تا 14 ماه به مرخصی بروند و بعد از آن بدون هیچ مشکلی به شغلشان بازگردند. دولت آلمان برای افزایش نسل، به مهاجرانی که فرزندشان تا 17 سالگی در این کشور تحصیل کرده‌است کمک هزینه‌های تحصیلی پرداخت نماید و با سبد‌های حمایتی خود به این خانواده ها کمک مالی کند.
همچنین وزیر امور خانواده آلمان چندی قبل دنبال طرحی بود که به پدربزرگ‌ها و مادربزرگ ها اجازه دهد برای نگهداری از نوه‌هایشان مرخصی بدون حقوق بگیرند و در خانه بمانند. همچنین پدر و مادر می‌توانند تا 14 ماه به مرخصی بروند و بعد از آن بدون هیچ مشکلی به شغلشان بازگردند​
انگلستان: 3 سال مرخصی با حقوق برای مادران

این کشور جمعیتی 53 میلیونی دارد و میانگین موالید به ازای هر زن در آن 1/9 نفر است. از سیاست‌های این کشور در راستای افزایش جمعیت، اختصاص 52 هفته مرخصی زایمان برای زنان که 39 هفته آن با حقوق است به این صورت که 6 هفته اول مرخصی با 90 درصد حقوق است و مابقی آن حداقل دستمزد برای پرداخت است. در انگلستان برای خانواده‌ دارای فرزند حقوق هفتگی درنظر گرفته شده که فرزند اول 20/3 پوند و برای هر فرزند اضافه‌تر 13/4 پوند پرداخت می‌شود.
نروژ: بچه دارها در اولویت خدمات

این کشور با جمعیتی 5 میلیونی و نرخ رشد 1/3 درصدی است. میانگین نرخ موالید به ازای هر زن در این کشور هم 1/77نفر است. نروژ مدتهاست به فکر افزایش جمعیت است و از این رو سیاست‌های اجتماعی را مبتنی بر این موضوع طراحی کرده‌است.سیاست‌های این کشور نه فقط در خصوص افزایش جمعیت بلکه بیشتر حمایت از کودکان تازه متولد شده و وضعیت رفاهی آنان است. تخفیف ساعات کاری به همراه دریافت مزایای شغلی برای والدین، تصویب قوانینی در زمینه ایجاد مراکز رفاهی و حمایتی برای مراقبت روزانه از کودکان از سیاست‌های کشور نروژ برای افزایش جمعیت و میل هرچه بیشتر خانواده‌ها به فرزند آوری است.


http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=278591


 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش ها: etnn

Similar threads

بالا