ناو هواپیمابر

مهدي كياني

کاربر فعال مهندسی هوافضا
ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد







ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن (به انگلیسی: USS Abraham Lincoln) یک ناو هواپیمابر متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکاست.
فهرست مندرجات

[نهفتن]


تاریخچه کشتی


ساخت

قراداد ساخت این ناو هواپیمابر به شرکت Newport News Shipbuilding در تاریخ ۲۷ دسامبر سال ۱۹۸۲ اعطا شد، ساختمان اصلی آن در ۱۱ نوامبر ۱۹۸۴ در Newport News ویرجینیا به اتمام رسید. این ناو در تاریخ ۱۳ فوریه سال ۱۹۸۸ به آب انداخته شد و در ۱۱ نوامبر ۱۹۸۹ تحویل گردید. هزینه ساخت این ناو ۴٫۵ میلیار دلار به قیمت سال ۲۰۰۷ می‌باشد.

۱۹۹۰ تا ۱۹۹۹

آبراهام لینکن در سپتامبر سال ۱۹۹۰ به اقیانوس آرام فرستاده شد. اولین استقرا این ناو به طور ناگهانی به علت عملیات طوفان صحرا/حفاظت صحرا در تاریخ ۲۸ مه ‌سال ۱۹۹۰ انجام گرفت.
در راه اقیانوس هند، کشتی راه خود را برای پشتیبانی از عملیات تخلیه بعد از شورش Mount Pinatubo در جزیره لوزون واقع در فیلیپین تغییر داد. در حمایت از عملیات Fiery Vigil لینکون فرماندهی ۲۳ کشتی را عهده دار بود تا ۴۵٬۰۰۰ نفر را از Subic Bay Naval Station به بندر سوگبو در Visayas منتقل نماید. این کار بزرگترین تخلیه کادر فعال نظامی و خانواده‌های آنها در زمان صلح در تاریخ محسوب می‌شود.
بعد از عملیات Fiery Vigil لینکن به سمت خلیج فارس رهسپار شد، تا عملیات شناسایی و گشت هوایی را در عراق و کویت انجام دهد، و به سربازان کشورهای همپیمان و ایلات متحده که در عملیت طوفان صحرا شرکت داشتند یاری رساند.
در اوایل سال ۱۹۹۲ کشتی از عملیات Southern Watch که قسمتی از تحریم سازمان ملل موسوم به منطقه پرواز ممنوع در جنوب عراق بود پشتیبانی کرد.
در اکتبر سال ۱۹۹۳، به ناو هواپیمابر دستور رفتن به سواحل سومالی برای کمک به عملیات انسان دوستانه سازمان ملل داده شد. برای چهار هفته آبراهام لینکن گشتهای هوایی را برای پشتیبانی از عملیات Restore Hope بر روی مگادیشو انجام داد.
آبراهام لینکن اولین ناو هواپیمابری شد که بعد از انقضای قانون Combat Exclusion در تاریخ ۲۸ آوریل سال ۱۹۹۳ هوانوردان زن را با کادر پروازی یکپارچه ساخت. کشتی سن دیگو را در تاریخ ۲۴ اکتبر ۱۹۹۴ برای انجام آموزشهای جدید ترک کرد. روز بعد،Lieutenant، اولین خلبان زن هواپیمای F-۱۴ درهنگام نزدیکی نهایی برای فرود به علت ترکیبی از نقص فنی موتور و اشتباه خلبان در دریا سقوط کرد و جان سپرد.
استقرار سوم آبراهام لینکن در در آوریل سال ۱۹۹۵ در حالی شروع شد که به خلیج فارس فرستاده شده بود، جایی که کشتی در عملیتهای Southern Watch و Vigilant Sentine کمک کرده بود. در حین تجدید تدرکات در بین مسیر، ناو لینکن که سعی می‌کرد که خود را در موقعیت عملیات هوایی قرار دهد، باعث رویارویی ناگهانی و تصادم به پهلوی USS Sacramento و خرد کردن M-frames و تا قسمتی خرد کردن قسمت مادگی محل پیاده شدن خدمه شد و یک حفره بزرک در روساخت Sacramento ایجاد کرد(اتاق TACAN). لینکلن قادر بود که به عملیات خود ادامه دهد در صورتی که Sacramento مجبور بود در جبل علی در امارت متحده عربی به خاطر تعمییرات برای چند هفته لنگر اندازد.
آبراهام لینکلن چهارمین استقرار خود را در ژوئن ۱۹۹۸ شروع کرد. بار دیگر کشتی راه خود را به طرف خلیج فارس در برای پشتیبانی از عملیات Southern Watch در پیش گرفت. کشتی در خلیج در طی یکی از گرمترین تابستانهای آن سالهای اخیر برای سه ماه ماند. دما در عرشه پرواز تا ۱۵۰ درجه فارنهایت (۶۶ درجه سانتیگراد) گزارش شد.
در سال ۱۹۹۹ کشتی در چندین تمرین داخلی نیروی دریایی شرکت کرد و رهسپار یک بازدید کلی در کارخانه کشتی سازی Puget Sound Naval در Bremerton, Wash شد.

تا سال ۲۰۰۰


ناو هواپیمابر آبراهام لینکون در حالی که نشان پایان ماموریت را بر خود دارد در تاریخ ۲ مه ‌سال ۲۰۰۳ به بندر بر می‌گردد.


استقرا پنجم ناو هواپیمابر در اوت سال ۲۰۰۰ در حالی شروع شد که ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن دوباره برای پشتیبانی از عملیات Southern Watch به خلیج فارس عزیمت کرده بود. در این استقرار، ناو هواپیمابر، گروه پروازی، و گروه کشتی‌های جنگی نشان لیاقت و تقدیر نیروی دریایی را کسب کردند. علاوه بر آن کشتی نشان معروف Arleigh Burke Award را برای بهترین فرماندهی در ناوگان اقیانوس آرام کسب کرد.
ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن در ۱۱ سپتامر ۲۰۰۱ در بندر به سر می‌برد.



منابع


 

مهدي كياني

کاربر فعال مهندسی هوافضا
ناو هواپیمابر

ناوهاي هواپيمابر پيشرفته علاوه بر اينکه نمادي از قدرت هستند، نمايشگاهي باشکوه از فناوري هاي نوين بوده که پيشرفته ترين نوع دانش بشر در آن به کار رفته است.

ناوهاي هواپيمابر با ارتفاعي برابر با يک ساختمان 20 طبقه و طولي برابر با 333 متر در همان نگاه اول تعجب همگان را برمي انگيزند. اما دليل آن بزرگي و عظمت بي نظير خود ناو نيست بلکه توانايي اين فرودگاه کوچک در به پرواز درآوردن هواپيماهاي جنگي است که چنين حسي را به وجود مي آورد. از نظر نظامي، اين قدرت هوايي مستقر در ناو است که آن را در ميدان نبرد به يک کابوس تبديل مي کند. يکي از بزرگترين موانع در جنگ و لشگرکشي ها، رسانيدن هواپيماها به اهداف خود است. براي استفاده از پايگاه هاي نظامي يا حريم هوايي يک کشور براي حمله به کشوري ديگر موانع بزرگي وجود دارد و در مناطقي از جهان به اجرا درآوردن چنين سناريويي تقريباً غيرممکن است. ناوهاي هواپيمابر در آب هاي آزاد، به عنوان خاک يا قلمرو خودمختار محسوب مي شوند و خدمه آن مي توانند به مانند اينکه در کشور خود هستند، رفتار کنند. بنابراين نظاميان ايالات متحده بدون نياز به توافق با کشوري، گروه رزمي ناو هواپيمابر خود را که شامل يک ناو هواپيمابر و 6 تا 8 کشتي اسکورت ديگر است به منطقه مورد نظر اعزام کنند.

ناوهاي هواپيمابر مي توانند با سرعت 35 نات (65 کيلومتر در ساعت) بر روي آب حرکت کنند. اين توانايي يعني رسيدن به منطقه درگيري در عرض چند هفته. البته ايالات متحده در حال حاضر 6 پايگاه در سراسر جهان براي ناوگان ناوهاي هواپيمابر خود ايجاد کرده که با هدف واکنش سريع و اعزام ناوها از نزديک ترين پايگاه به منطقه درگيري مورد استفاده قرار مي گيرند. ناو هواپيمابر داراي يک عرشه پروازي براي نشست و برخاست هواپيماها، يک عرشه مستقل براي آشيانه هواپيماها، قسمت فرماندهي و کنترل، سيستم پيش رانشي، سيستم هاي گوناگون ديگر شامل آب، غذا، سيستم دفع زباله و فاضلاب، سرويس اينترنت بي سيم، راديو، تلويزيون، چاپ روزنامه داخلي و همچنين بخش اصلي از ناو هواپيمابر است که در داخل آب قرار مي گيرد.

بدنه ناو از ورقه هاي مقاوم و محکم فولاد چند اينچي ساخته شده است که مقاومت فوق العاده يي در برابر آتش سوزي و آسيب ديدگي هاي ناشي از ميدان نبرد دارد. تکيه گاه اصلي سازه يي کشتي از طريق سه تير افقي در طول بدنه ناو، تير حامل کشتي به عنوان ستون فقرات ناو، عرشه پروازي و نيز عرشه آشيانه تامين مي شود.

بدنه اصلي ناو در زير آب به صورت قوس دار و نسبتاً باريک است. بخش بالاي خط آب به طرف بيرون گسترده مي شود تا عرشه پروازي را تشکيل دهد. بخش زيري هم از دو قسمت تشکيل شده است که در واقع دو لايه مجزا بوده که در صورت اصابت اژدر )موشک دريا به دريا( به پوسته بيروني، پوسته داخلي به عنوان محافظ از درهم شکستن و غرق شدن کشتي جلوگيري مي کند. از دهه 50 تاکنون تقريباً همه سوپرناوهاي هواپيمابر ايالات متحده به وسيله شرکت «نورث روپ گرومن» واقع در نيوپورت امريکا ساخته شده اند. در فرآيند ساخت اين ناوها، براي سادگي ابتدا بخش هاي مختلف ناو که سوپرليفت نام دارند ساخته شده و سپس به يکديگر مونتاژ مي شوند. ناوهاي هواپيمابر مدرن از حدود 200 سوپرليفت که هر کدام بين 70 تا 800 تن وزن دارند، ساخته مي شوند. آخرين سوپرليفتي که در مونتاژ نهايي نصب مي شود همان عرشه ناو است که 575 تن وزن دارد. در داخل ناوهاي هواپيمابر مدرن، چندين رآکتور هسته يي قرار دارد که بخار مورد نياز براي به حرکت در آوردن توربين و در نتيجه پروانه کشتي را تامين مي کنند. قابل ذکر است که قدرت سيستم پيش رانشي يک ناو مدرن بيش از 280 هزار اسب بخار است. همچنين 4 توربين، برق مورد نياز سيستم هاي الکتريکي و الکترونيکي ناو را تامين مي کنند که شامل سيستم شيرين کننده آب دريا نيز بوده و اين سيستم روزانه بيش از 5/1 ميليون ليتر از آب دريا را به آب آشاميدني تبديل مي کند. برخلاف ناوهاي هواپيمابر قديمي با بويلرهاي سوخت فسيلي، ناوهاي هواپيمابر مدرن معمولاً تا 18 سال هيچ نيازي به سوخت گيري ندارند. البته رآکتورهاي هسته يي هم خطرات خاص خود را دارند و سوخت گيري مجدد ناو فرآيندي است که حدود دو سال به طول مي انجامد.

طول عرشه پروازي يا در واقع طول باند ناو به اندازه يي نيست که هواپيماها به طور معمولي از روي آن به هوا بلند شده يا بنشينند. بنابراين هواپيماهاي جنگنده نياز به کمک سيستم هاي خاصي براي برخاستن و نيز فرود آمدن دارند. براي اينکه پرواز هواپيماهاي ناو (هواپيماهاي F-14 و

F-18) ساده تر انجام شود، ناو هواپيمابر در خلاف جهت باد و با سرعت زيادي حرکت مي کند. با اين کار به دليل عبور جريان هاي هوا از روي بال، نيروي براندازي بيشتري ايجاد شده و به ميزان کمي موجب کاهش سرعت تيک آف هواپيماها مي شود. به جريان در آوردن جريان هاي هوا در راستا و مخالف جهت باند بسيار موثر است ولي براي به پرواز درآوردن هواپيماهاي F/A-18 ناکافي است، بنابراين از وسيله ديگري براي شتاب دادن به هواپيماها در مسافت کوتاه استفاده مي شود که کاتاپولت (منجنيق) نام دارد. هر ناو هواپيمابر داراي 4 کاتاپولت است. سيستم کاتاپولت که کاملاً با نيروي بخار عمل مي کند مي تواند سرعت يک جنگنده F-18 20 تني را در زماني حدود دو ثانيه از صفر به 300 کيلومتر در ساعت برساند. ضمن اينکه ناوهاي هواپيمابر مدرن توانايي به پرواز درآوردن يک هواپيما را در هر 20 ثانيه دارا هستند.

فرود روي عرشه ناو يکي از سخت ترين کارهايي است که يک خلبان مي تواند با آن مواجه شود. عرشه پروازي ناو فقط حدود 150 متر باند براي نشستن هواپيما دارد که براي فرود جنگنده هاي سريع نيروي دريايي ناکافي است و خلبان از امکانات ديگري هم استفاده مي کند. براي کمک به خلبان در فرود دقيق، فردي که افسر علايم فرود نام دارد، از طريق راديو و نيز چراغ هاي روي عرشه ناو، خلبان را راهنمايي مي کند. اگر هواپيما درست در مسير ناو باشد، افسر فرود چراغ سبز را به خلبان نشان مي دهد و در غير اين صورت از رنگ هاي ديگري استفاده مي کند يا حتي برنامه فرود را لغو مي کند. علاوه بر راهنمايي هاي افسر فرود، خلبان تقرب صحيح را با يک سيستم نوري به نام لنزهاي اپتيکي نيز انجام مي دهد. اين لنزها از يک سري چراغ و لنزهاي مخصوص تشکيل شده و بر روي يک سکوي پايدار روي ناو قرار گرفته اند.

در صورتي که خلبان با زاويه صحيحي تصميم به فرود بگيرد، چراغ زرد را هم رديف با سري چراغ هاي سبز مشاهده مي کند. اگر چراغ زرد بالاي چراغ هاي سبز باشد يعني زاويه پرواز هواپيما بالاتر از منطقه فرود است و اگر هواپيما پايين تر از زاويه فرود پرواز کند، چراغ زرد پايين چراغ هاي سبز قرار مي گيرد. در صورتي که خلبان در ارتفاع بسيار کمي از ناو پرواز کند هم يک سري چراغ هاي قرمز مشاهده خواهد کرد.

مرکز فرماندهي ناو و عرشه پروازي، ساختماني به نام جزيره است که حدود 45 متر ارتفاع دارد و روي عرشه ناو قرار گرفته است. روي سقف اين ساختمان، تعداد زيادي رادار و آنتن هاي مخابراتي وجود دارد که وظيفه شناسايي کشتي ها و هواپيماهاي خودي و دشمن و اختلال در سيستم هاي الکترونيکي دشمن را دارد. در بالاترين طبقه اين ساختمان، مرکز پرواز اصلي

(pri-fly) قرار دارد که بر فعاليت هاي پروازي کل عرشه تا شعاع 8 کيلومتري ناو نظارت دارد. در طبقه پايين مرکز کنترل پرواز، مرکز فرماندهي کشتي يا bridge (پل) قرار دارد. در اين طبقه کاپيتان، افسر سکاندار ناو، افسر کنترل موتور و سرعت ناو قرار دارند. طبقه زيري مرکز فرماندهي کشتي، اتاق آدميرال )فرمانده کل گروه رزمي ناو( است. آدميرال علاوه بر فرماندهي ناو، فرماندهي ناوشکن ها، ناوچه هاي موشک انداز، دو زيردريايي و يک کشتي لجستيکي را هم بر عهده دارد.

روي عرشه پروازي تعداد کمي هواپيما را مي توان پارک کرد و ساير هواپيماها به آشيانه ناو منتقل مي شوند. آشيانه تقريباً دو طبقه پايين تر از عرشه پرواز قرار گرفته و با 210 متر طول، 34 متر عرض و 8 متر ارتفاع مي تواند حدود 60 فروند هواپيما را در خود جاي دهد. ضمن اينکه ناو هواپيمابر تقريباً توانايي حمل 90 فروند هواپيما را دارا است. براي انتقال هواپيماها از آشيانه به عرشه پروازي هم از 4 بالابر سريع استفاده مي شود که اين بالابرهاي هيدروليکي نيروي کافي براي حمل دو هواپيماي 35 تني را دارند.

تيپ هوايي مستقر در ناو از حدود 9 اسکادران تشکيل شده و هواپيماهاي مستقر در ناو شامل انواع F/A-18 هورنت، F-14 تام کت، S-3B وايکينگ، F-2C هاوک و هلي کوپترهاي سي هاوک است. ناگفته نماند که ناو هواپيمابر در زرادخانه خود بيش از چهار هزار بمب دارد. سوپرناوهاي مدرن معمولاً به شهرهاي روي دريا معروفند و بين 5 تا 6 هزار نفر در آنها فعاليت مي کنند که حدود 2500 نفر از افراد مربوط به تيپ هوايي و 3 هزار نفر ديگر هم خدمه ناو هستند. جالب اينکه اکثر اين افراد، ماه ها پا به عرشه ناو نمي گذارند زيرا عرشه پروازي مي تواند مکان بسيار خطرناکي براي افراد ناآشنا به محيط باشد. افرادي هم که روي عرشه پرواز خدمت مي کنند تابع نظم فوق العاده يي هستند.


ناوهاي هواپيمابر مدرن، مجهز به موشک هاي زمين به هواي «sea sprrow» و موشک هاي ضدموشک RAM و انواع سيستم هاي اقدامات متقابل و منحرف کننده موشک و اژدر شامل chaff و flare و طعمه هاي يدک شونده، سيستم هاي جنگ الکترونيک و سيستم هاي پيشرفته راداري است. ناوهاي هواپيمابر کلاس نيميتز، بزرگترين کشتي هايي هستند که تاکنون ساخته شده اند. اکنون طراحي و ساخت کلاس جديدي از ناوهاي هواپيمابر در دست اقدام است که به «CVNX» معروفند. اولين نمونه اين ناوها به احتمال قوي CVN78 نام خواهد گرفت و در سال 2007 ساخت آن شروع شده و در سال 2013 عملياتي خواهد شد. اين کلاس از ناوهاي مدرن مجهز به سيستم هاي الکترونيکي و راداري و نيز پيش رانه اتمي بوده و نياز به خدمه کمتري خواهد داشت.

ماموريت يک ناو هواپيمابر حدود 18 ماه طول مي کشد که 6 ماه براي آماده سازي و تمرينات خدمه و 6 ماه هم براي عمليات اصلي در مناطق درگيري و 6 ماه هم براي اقدامات و پشتيباني هاي پس از عمليات و بازگشت به مقر اصلي است. اينکه يک ناو مدت زمان بيشتري را به عمليات اختصاص دهد بستگي به قابليت هاي نيروهاي لجستيکي در رساندن آذوقه و سوخت هواپيما دارد. در زمان صلح معمولاً 3 ناو هواپيمابر به صورت آماده باش در اقيانوس ها به سر مي برند ساخت و بهسازي هر ناو هواپيمابر هم در حدود هفت ميليارد دلار هزينه دارد.

-----------------------------------------------------------------------
منبع: www.popularmechanics.com (مترجم: عليرضا سزاوار)
 

مهدي كياني

کاربر فعال مهندسی هوافضا
ناو هواپیمابر

ناو هواپیمابر عبارت است از یک پایگاه هوایی کامل شناور که معمولاً برای انجام عملیات جنگی و تسلط بر دریاها و اقیانوس ها و منهدم کردن اهداف دریایی و ساحلی و انجام ماموریت های محاصره ی دریایی و حمایت راه ها ، گذرگاه هاوترابری دریایی وتامین امنیت عملیات پیاده سازی نیرو وحرکت آنها در ساحل استفاده می شود.​
تاریخچه


اولین کشتیی که برای به پرواز درآوردن هواپیما استفاده شد اساساً برای این کار ساخته نشده بود بلکه یک کشتی جنگی معمولی بوده که اولین آزمایش پرواز هواپیما در سال1910 درحالیکه سرعت آن 14 گره دریایی بود از روی آن با موفقیت انجام گردید .
درآغاز جنگ جهانی دوم آمریکا دارای 5 ناو هواپیمابر بود ، ولی از سال 1939 تا سال 1945 تعداد آنها به 143 رسید که 28 عدد ازآنها سنگین وبقیه ی آنها سبک بودند .
درسال 1961 با آغاز ساخت ناوهای هواپیمابری که با انرژی هسته ای کار می کنند تحولی در این زمینه ایجاد گردید و اولین این ناوها ناو هواپیمابر اینترپرایز بود که در سال 1968 وارد خدمت گردید.
در سال 1971 ساخت اولین ناو هواپیمابر چند منظوره وعظیم از سری نیمیتز با نام cnv – 68 آغاز گردید واین ناو در سال 1975 وارد خدمت گردید. پس از آن وبا فواصل زمانی 8 قطعه از این نوع به خدمت نیروی دریایی ارتش آمریکا در آمده وستون اصلی این نیرو را تشکیل می دهند که آخرین آنها در سال 2002 وارد اقیانوس ها گردید.​
یک ناو هواپیمابر از این قسمت ها تشکیل می شود :


کشتی : شامل بدنه وبخش های مربوط به پرسنل ، مخازن ، انبارها ، رستورانها ، وتمام بخشهای جانبی.
اتاقهای کنترل وعملیات .
هواپیماهای جنگنده ، پشتیبانی الکترونیکی پشتیبانی نزدیک ، شناسایی وهلیکوپتر.
واحدهای دفاع هوایی.
تفنگداران دریایی با تمام تجهیزاتشان.
ژنراتورهای برق.
موتوهای محرک .​
واحد های ناو


یک ناو هواپیما بر توسط ناخدای آن اداره می گردد که یک معاون ارشد دارد ونیز معاونینی که واحد- های زیر را اداره می کنند :
واحد عملیات
واحد تسلیحات
واحد پرواز
واحد دفاع هوایی
واحد ناوبران
واحد مخابرات
واحد موتور خانه
واحد الکترومکانیک
واحد امداد و امور پزشکی
واحد تعمیرات فنی
واحد اداری
ناو هواپیمابر هسته ی اصلی یک ناوگان تهاجمی است که علاوه بر این ناو دارای چند کشتی جنگی و دو یا چند زیر دریایی می باشد.​
قسمتهای مختلف ناو


منبع انرژی ناو هواپیمابر هسته ای (به عنوان مثال نیمیتز) متشکل از دو رآکتور هسته ای که تامین کننده ی انرژی برای تولید بخار جهت به حرکت درآوردن توربینهای موتور کشتی ونیز ژنراتورهای برق آن می باشند .
موتورهای این ناو غول پیکر آنرا تا سرعت 30 گره دریایی می توانند به پیش برانند.
این ناوها می توانند تا 78 هواپیما ، 4 واحد سیستم موشکی از نوع سی اسپارو ،4 واحد سیستم توپ از نوع ولگان ، 3 ایستگاه راداری ، 4 ایستگاه هدایت پرواز و ناوبری ،ایستگاه های ارتباط ماهواره ای و نیز ایستگاه های ایجاد پارازیت وجنگ الکترونیک و همچنین ایستگاه های هدایت موشکی .​
بدنه


بخش اصلی از بدنه کشتی که در داخل آب قرار می گیرد ، باشند . بخش بدنه در زیر خط آب بصورت قوس دار ونسبتا باریک است . بخش بالای خط آب به طرف بیرون گسترده می شود تا عرشه پروازی را تشکیل دهد . بخش زیری نیز از دو قسمت تشکیل یافته است که در واقع دو لایه مجزا بوده که در صورت اصابت اژدر به پوسته بیرونی ، پوسته داخلی بعنوان محافظ از درهم شکستن و غرق شدن کشتی جلوگیری می کند .​
کاتاپولت


برای اینکه به پرواز در آمدن هواپیماها از روی سطح ناو ساده تر انجام گیرد ، ناو هواپیمابر در خلاف جهت باد و با سرعت زیادی حرکت می کند . با این کار به دلیل عبور جریان های هوا از روی بال نیروی لیفت بیشتری ایجاد شده و به میزان کمی موجب کاهش سرعت تیک آف هواپیما می شود . اما این سرعت برای به پرواز در آوردن هواپیماهای سنگین نظامی ناکافی است بنابراین از وسیله ی دیگری بنام کاتاپولت ( منجنیق ) برای شتاب دادن به هواپیما در مسافت کوتاه استفاده می کنند . هر کدام از این کاتاپولت ها که تعداد آن روی عرشه ناوهای هواپیمابر کلاس نیمیتز به چهار دستگاه می رسد تشکیل یافته از دو پیستون درون دو سیلندر موازی در زیر عرشه که هر کدام طولی برابر با یک زمین فوتبال دارند . پیستون ها هر یک دارای برجستگی هایی هستند که از سیلندرها توسط بخار پر فشار تولید شده در راکتور ناو پر می شوند . این بخار نیروی پیش رانشی برای کاتاپولت کردن هواپیما و ادامه پرواز با سرعت ایمن را تأمین می کند .
ناوهایی که فاقد سیستم کاتاپولت هستند انتهای باند آنها دارای شیب به سمت بال هستند که به آن اسکای جامپ می گویند.​
فرود


فرود روی عرشه ای که فقط حدود 150 متر باند برای نشستن هواپیما دارد آن هم با سرعتی که جنگنده های سریع نیروی دریایی دارند یکی از سخت ترین کارهای خلبان است . برای فرود بر روی عرشه ناو هر هواپیما باید دارای قلاب دم باشد . خلبان هواپیما با تقرب و فرود دقیق سعی خواهد کرد یکی از چهار کابل نگهدارنده هواپیما روی عرشه ناو را با قلاب دم بگیرد . این کابل های فولادی که در عرض باند فرود و بموازات یکدیگر قرار گرفته اند ، به سیلندرهای هیدرولیکی زیر عرشه فرود متصلند که وقتی قلاب دم هواپیما با یک از این کابل ها در گیر می شود کابل مذکور بیرون آمده در نتیجه سیلندر هیدرولیکی انرژی هواپیما را جذب می کند. چنین سیستمی می تواند هواپیمایی با 24 تن وزن و 241 کیلومتر در ساعت سرعت را در مسافت حدود 96 متر متوقف کند.​
آشیانه ی هواپیما


روی عرشه پروازی تعداد کمی هواپیما پارک می شوند و هواپیماهایی که مورد نیاز نیستند به آشیانه فرستاده می شوند . آشیانه هواپیماها دو طبقه پایین تر از عرشه پروازی قرار گرفته است که با 209 متر طول ، 34 متر عرض و 8 متر ارتفاع امکان جا دادن به بیشتر انواع هواپیماها و هلیکوپترها را دارد . آشیانه می تواند حدود 60 فروند هواپیما ، مخازن سوخت و قطعات یدکی را در چهار بخش خود جای دهد . برای انتقال هواپیماها به عرشه پروازی از چهار بالابر سریع استفاده می شود که نیرو هیدرولیکی کافی برای بالا بردن دو هواپیمای 35 تنی را دارند.
تسلیحات تدافعی و تجهیزات راداری


موشک های زمین به هوای سی پارو و موشک های ضد موشک رم ؛ چهار توپ چرخان 20 میلیمتری با سرعت تیر اندازی 3000 تیر در دقیقه و برد یک و نیم کیلومتر ؛ سیستم های چف و فلر برای منحرف کردن انواع موشک ها و اژدرها ؛ سیستم های جنگ الکترونیک و سیستم های پیشرفته راداری باندهای سی و جی و همچنین شناسایی دوست از دشمن.
کشور های دارای ناو هواپیمابر در جهان :


1- ایالات متحده آمریكا: 11 ناو هواپیمابر فعال
2- بریتانیا: (6 ناو هواپیمابر، 4 در خدمت و 2 در حال ساخت )
3- فرانسه: یك ناو شارل دوگل
4- ایتالیا: كاووردر حال ساخت
5- روسیه: یك ناو فعال آدمیرال كوزنتسف
6- هند: یك ناو (آدمیرال كورشكوف) خریداری شده از روسیه
7- چین: (Varyag) غیرفعال، خریداری شده از اوكراین
8- اسپانیا: دو ناو هواپیمابر، یكی در حال خدمت و یكی در حال ساخت
9- برزیل (S?o Paulo) : خریداری شده از فرانسه
10- تایلند :: (HTMS Chakri Nareubet) خریداری شده از اسپانیا
همچنین كشورهای كره جنوبی، بریتانیا، كانادا، چین، هند، ژاپن، استرالیا، شیلی، سنگاپور و فرانسه از جمله كاربران ناوهای هلیكوپتربر به شمار می‏روند.

مصطفی کبیری بخش دانش و فناوری
 

مهدي كياني

کاربر فعال مهندسی هوافضا
همه چیز درباره ناوهای هواپیمابر

همه چیز درباره ناوهای هواپیمابر

همه چیز درباره ناوهای هواپیمابر




از اوایل جنگ جهانی دوم ناوهای هواپیمابر در نبرد های نقش یافتند بعنوان فرودگاه های متحرک که بر هر ناو یا زیر دریایی برتر بود البته هر ناو هوپیمابر توسط یک گروه رزمی متشکل از دو رزم ناو و ۳ ناوچه اسکورت میشه و عملا شکست ناپذیر و آسیب نا پذیر است تا ۱۹۶۰ از موتور های دیزلی در این ناو ها استفاده میشد تا در ۱۹۶۰ اولین ناو هواپیما بر اتمی به نام اینترپرایز را که بزرگترین ناو زمان خود بود آمریکا به آب انداخت.
این ناو گنجایش تا ۱۰۰ جنگنده را داشت و سرعتی بیش از ۳۰ گره ی دریایی داشت عرشه ی آن ۳۳۵ متر بود و ۵۰۰۰ خدمه داشت و از ۸ راکتور هسته ای استفاده می کرد این ناو میتوانست ۳ سال در سفر باشد بدون آنکه نیاز به سوخت گیری مجدد پیدا کند یا لنگر بگیرد البته این ناو ها ناوهای هواپیمابر سنگین محسوب میشوند بطور مثال انگلستان از ناو های هواپیمابر سبک استفاده میکند که برای هواپیما های عمود پرواز مناسب هستند و بسیار کوچک تر از ناو های آمریکایی هستند البته بیشتر آنها بجای سوخت هسته ای از موتور های گازی استفاده میکنند.
ناو های هواپیما بر امروزی گاها تا ۲۷۰ فروند جنگنده را با خود حمل میکنند این ناو ها از دو عرشه استفاده مینمایند یکی عرشه ی پارکینگ و پروازی و دیگر ارشه ی زیرین که پارکینگ تعمیراتی و انبارهای جنگنده ها محسوب می شود جنگنده ها توسط آسانسور های مخصوص به عرشه برده می شوند توجه داشته باشید جنگنده ها از ابزار های کمک برای پرواز یا فرود از این ناو ها استفاده میکنند بطور مثال برای فرود از یک قلاب نگهدارنده که بعد از فرود جنگنده باید هواپیما به آن گیر کند تا سرعت آن کاهش یابد.
اما دوران ناو های کنونی نیز در حال بسر رسیدن است ناو های کنونی نیز بزودی با ورود ناو های قرن ۲۱ از رده خارج خواهند شد ناوهای جدید که بیشتر از کلاس CVNX خواهند بود اولین ناو کلاس CVNX در سال ۲۰۱۳ جانشین اولین و سالخورده ترین ناو هواپیما بر اتمی جهان میشود(اینترپرایز) این ناو ها از ویژگی های پنهانک اری شگرفی برخوردارند نگهداری و تعمیر آسانتری دارند و مدت دوام بیشتری در دریا دارند همچنین از یک مجموعه زره جدید برای بقا در صحنه ی نبرد نیز بهره میبرند این ناوها می توانند۸۰ هواپیمای بزرگ ۶۰ فروند متوسط و ۴۰ فروند کوچک را با خود حمل کنند(نگهداری یک ناو هواپیمابر در یک سال ۱ میلیارد دلار هزینه دارد).
اما از نظر سیستم دفاعی بجز گروه قوی محافظ آن همیشه دو فروند جنگنده آماده ی واکنش سریع به هر تحدیدی هستند چه هوایی و دریایی سیستم جنگ الکترونیک این ناوها بقدری سنگین است که هر راداری را مختل میکنند این ناوها تا فاصله ی ۵۰۰ کیلومتری اطراف خود را همواره با رادار های خود و هواپیما های شناسایی زیر نظر دارند و به سیستم های کامل پرتاب تاماهاوک مجهز هستند که هر هدفی را در زمین هدف قرار میدهند آخرین ناو هواپیما بری که غرق شد مربوط به جنگ جهانی دوم بود و مربوط به ژاپن(کالا دو فروند ناو هواپیمابر در طول تارخ غرق شده).

نگاهی به ناوهای هواپیما بر آمریکا؛

ناوهای هواپیما بر با ارتفاعی برابر با یک ساختمان بیست طبقه بیرون از آب و طولی برابر با ۳۳۳ متر در همان نگاه اول تعجب همگان را بر می انگیزند ؛ اما دلیل آن بزرگی و عظمت بی نظیر ناو نیست بلکه توانایی این فرودگاه کوچک شناور در به پرواز در آوردن هواپیما های جنگی بوده که چنین حسی را بوجود می آورد . در آب های آزاد ناو های هواپیما بر بعنوان خاک یا قلمرو خود مختار محسوب می شوند و خدمه می توانند به مانند اینکه در کشور خود هستند رفتار کنند البته تا زمانی که به سواحل کشورهای دیگر نزدیک نشده اند . بنابراین نظامیان ایالات متحده بدون نیاز با توافق با کشوری ، گروه رزمی ناو هواپیما بر خود که شامل یک ناو هواپیما بر و شش تا هشت کشتی اسکورت دیگر است را به منطقه ارسال می دارند . جنگنده ها ، بمب افکن ها و سایر هواپیما های نظامی می توانند با پرواز به سمت اهداف دشمن دوباره به پایگاه تقریبا امن خود که همان گروه رزمی ناو هواپیمابر بوده باز گردند .
ناو USS Dwight D.Eisenhower

ناو های هواپیما بر می توانند با سرعت ۳۵ نات ( ۶۴ کیلومتر بر ساعت ) بر روی آب حرکت کنند . این توانایی یعنی رسیدن به منطقه درگیری در عرض چند هفته . البته ایالات متحده در حال حاضر شش پایگاه درسراسر جهان برای ناوگان ناوهای هواپیمابر خود ایجاد کرده که با فلسفه واکنش سریع و اعزام ناوها از نزدیک ترین پایگاه به منطقه درگیری مورد استفاده قرار می گیرند . با بیش از یک میلیارد قطعه سوپر ناو های هواپیما بر کلاس « نیمیتز » ایالات متحده در بین پیچیده ترین ماشین های ساخته شده توسط بشر قرار می گیرند اما در سطح مفهومی عملکرد و هدف از ساخت هریک از آن ها بسیار ساده است بطوریکه برای انجام چهار کار پایه طراحی و ساخته شده اند . ۱-حمل و نقا هواپیماهای نظامی دردریا ۲- عمل کردن به مانند یک فرودگاه کوچک برای به پرواز درآوردن و نشاندن هواپیماها ۳- استفاده به عنوان یک مرکز فرماندهی عملیات ۴- جا دادن به افراد و پرسنلی که برای انجام این کارها مورد نیاز می باشند .
برای به انجام رسانیدن این اهداف یک ناو هواپیمابر باید قابلیت های یک کشتی را با یک پایگاه هوایی و همچنین یک شهر کوچک ترکیب کند . ناو هواپیما بر باید دارای یک عرشه پروازی برای نشست و برخاست هواپیماها ، قسمت فرماندهی و کنترل ، سیستم پیش رانشی ، سیستم های گوناگون دیگر ( شامل آب ، غذا ، سیستم دفع فاضلاب و زباله ، سرویس پستی ، رادیو ، تلویزیون و چاپ روزنامه داخلی ) و همچنین بخش اصلی از بدنه کشتی که در داخل آب قرار می گیرد ، باشند . بخش بدنه در زیر خط آب بصورت قوس دار ونسبتا باریک است . بخش بالای خط آب به طرف بیرون گسترده می شود تا عرشه پروازی را تشکیل دهد . بخش زیری نیز از دو قسمت تشکیل یافته است که در واقع دو لایه مجزا بوده که در صورت اصابت اژدر به پوسته بیرونی ، پوسته داخلی بعنوان محافظ از درهم شکستن و غرق شدن کشتی جلوگیری می کند .
ناو USS Carl Vinson
از دهه پنجاه تا کنون تقریبا همه سوپر ناو های هواپیما بر ایالات متحده توسط شرکت « نورث روپ گرومن » واقع در نیوپورت نیوز ساخته شده اند . برای سادگی در پروسه ساخت ، این ناو ها بصورت مدولی ساخته شده و سپس مونتاژ می شوند که هر کدام ازاین مدول ها به سوپر لیفت معروفند.هر یک از این سوپر لیفت ها می توانند ۷۰ تا ۸۰۰ تن متریک وزن داشته باشند . ناوهای هواپیمابرمدرن ازحدود ۲۰۰ مدول یا سوپر لیفت تشکیل یافته اند . ناگفته نماند آخرین مدول که در پروسه ساخت ومونتاژ نهایی نصب می شود جزیره یا همان ساخنمان فرماندهی روی عرشه ناو است که ۵۷۵تن وزن دارد . مانند تمام کشتی ها ناوهای هواپیمابر هم در اقیانوس ها توسط نیروی پیش رانشی پروانه حرکت می کنند. البته با ۶/۴ متر پهنا هر کدام از چهار پروانه ناو هواپیما بر در کلاسی متفاوت از دیگر کشتی ها قرار می گیرند . هر یک از پروانه ها به یک شفت متصل بوده که توسط توربین بخار قدرت گرفته از راکتور هسته ای به گردش در می آیند . سیستم پیش رانشی ناو از دو راکتور هسته ای تشکیل یافته است که در محفظه ای زره پوش شده واقع در وسط ناو قرار دارند . این راکتورهای هسته ای بخار مورد نیاز برای بحرکت درآوردن توربین و در نتیجه پروانه کشتی را تأمین می کنند . قابل ذکر است که بنا به آمار منابع غیر رسمی قدرت سیستم پیش رانشی ناو بیش از دویست و هشتاد اسب بخار است . چهار توربین ناو همچنین برق مورد نیاز سیستم های الکتریکی و الکترونیکی ناو را تأمین می کنند که شامل سیستم شیرین کننده آب دریا نیز بوده و این سیستم روزانه بیش از یک و نیم میلیون لیتر آب دریا را به آب قابل شرب تبدیل می کند . ناوهای هواپیمابر پانزده تا بیست سال نیاز به سوخت گیری ندارند . البته راکتورهای هسته ای خطرات خاص خود را داشته و سوخت گیری مجدد ناو پروسه ای است که حدود سه سال به طول می انجامد.
ناو USS Abraham Lincoln
به ارقام زیر در مورد ناوهای هواپیمابر کلاس نیمیتز توجه کنید.
ارتفاع کلی برابر ۷۴ متر ؛وزن آب جابجا شده توسط ناو در حالت بارگیری کامل رزمی برابر با ۸۸۰۰۰ تن متریک ؛وزن فولاد سازه ای برابر با ۵۴۰۰۰ تن متریک ؛مساحت کل عرشه پروازی برابر با ۱/۸ هکتار ؛طول عرشه پروازی ۳۳۳ متر و عرض عرشه پروازی ۷۸ متر ؛تعداد بخش یا اتاق ها برابر با چهارهزار واحد ؛وزن هرکدام از لنگرها برابر با ۳۰ تن ؛وزن هریک از دانه های زنجیر لنگر برابر با یکصدوشصت کیلو گرم ؛وزن هر یک از پروانه ها سی تن ؛وزن هر یک از سکان ها ۴۱ تن متریک ؛ظرفیت ذخیره سوخت هواپیما ۱۲/۵ میلیون لیتر ؛تعداد تلفن های داخل کشتی برابر با ۲۵۰۰ دستگاه ؛تعداد تلویزیون های ذاخل کشتی برابر با ۳۰۰۰ دستگاه ؛طول کل کابل کشی داخل ناو برابر ۱۶۰۰ کیلومتر ؛ظرفیت هوای سیستم تهویه برابر با ۲۰۴۰ تن متریک ؛ظرفیت غذای ذخیره یخ زده و خشک شده در ناو برابر غذای ۶۰۰۰ نفر به مدت ۷۰ روز ؛میزان محموله پستی در یک سال چهارصد و پنجاه هزار کیلوگرم ؛تعداد ۶ پزشک و ۵ دندانپزشک با یک بیمارستان ۵۱ تخت خوابی
عرشه پروازی یکی از هیجان انگیز ترین و در عین حال خطرناک ترین محل ها برای کار است . از آنجا که بر خلاف باندهای معمولی ناوها طول باند کمتری دارند بنابراین برخاستن از آن و فرود آمدن بر آن در سرعت های بالایی انجام می پذیرد که برای خدمه روی عرشه می تواند بسیار خطر آفرین باشد و حتی ذره ای خطا از جانب خدمه یا خلبان ممکن است به مرگ و آسیب های جدی بینجامد.


منابع:
airnaval.blogfa.com
mph1.blogfa.com
 

مهدي كياني

کاربر فعال مهندسی هوافضا
ناو USS George Washington
تیک آف
برای اینکه به پرواز در آمدن هواپیماها از روی سطح ناو ساده تر انجام گیرد ، ناو هواپیمابر در خلاف جهت باد و با سرعت زیادی حرکت می کند . با این کار به دلیل عبور جریان های هوا از روی بال نیروی لیفت بیشتری ایجاد شده و به میان کمی موجب کاهش سرعت تیک آف هواپیما می شود . اما این سرعت برای به پرواز در آوردن هواپیماهای سنگین نظامی ناکافی است بنابراین از وسیله ی دیگری بنام کاتاپولت ( منجنیق ) برای شتاب دادن به هواپیما در مسافت کوتاه استفاده می کنند . هر کدام از این کاتاپولت ها که تعداد آن روی عرشه ناوهای هواپیمابر کلاس نیمیتز به چهار دستگاه می رسد تشکیل یافته از دو پیستون درون دو سیلندر موازی در زیر عرشه که هر کدام طولی برابر با یک زمین فوتبال دارند . پیستون ها هر یک دارای برجستگی هایی هستند که از شکاف روی عرشه بیرون آمده و به حامل کوچکی متصل می گردند . جهت آماده سازی هواپیما برای تیک آف خدمه عرشه پوازی آن را به محل مورد نظر پشت کاتاپولت هدایت می کنند سپس میله یدک کش روی چرخ دماغه را به شکافی روی حامل کاتاپولت نصب می کنند . خدمه میله ی نگهدارنده ای را نیز بین پشت چرخ جلو و حامل نصب می کنند که این قطعه در هواپیماهای اف-۱۴و اف-۱۸ روی چرخ دماغه بصورت یکپارچه ساخته شده است . همزمان با متصل کردن چرخ دماغه به حامل کاتاپولت خدمه ی عرشه پروازی صفحات منحرف کننده گازهای خروج اگزوز را نیز در پشت هواپیما بالا می برند . وقتی تمام این مراحل انجام گرفت افسر کاتاپولت معروف به شوتر که در یک گنبد شیشه ای کوتاه روی عرشه پروازی بر تمام مراحل نظارت دارد سوپاپ سیلندرهای کاتاپولت را باز کرده در نتیجه سیلندرها توسط بخار پر فشار تولید شده در راکتور ناو پر می شوند . این بخار نیروی پیش رانشی برای کاتاپولت کردن هواپیما و ادامه پرواز با سرعت ایمن را تأمین می کند . اگر میان این بخار که بستگی به نوع هواپیما دارد کم باشد نیروی لیفت کافی ندارد و هواپیما را به داخل اقیانوس پرتاب خواهد کرد و اگر زیاد باشد ، خیز برداشتن سریع کاتاپولت موجب شکستن چراغ دماغه خواهد شد . قبل از پرتاب ، خلبان هواپیما از تمام قدرت موتورهای آن استفاده می کند که در این زمان میله نگهدارنده مانع حرکت هواپیما به جلو می شود . در این زمان افسر کاتاپولت با اشاره به خلبان پیستون را رها کرده و هواپیما پرتاب می شود . در انتهای مسیر کاتاپولت ، میله یدک کش از حامل جدا شده و هواپیما به پرواز با نیروی موتورها خود ادامه می دهد . سیستم کاتاپولت می تواند یک جنگنده بیست تنی را در زمانی حدود دو ثانیه از صفر به سرعت ۲۷۰ کیلومتر در ساعت برساند . قابل ذکر است که ناو هواپیمابر توانایی به پرواز در آوردن یک هواپیما را در بیست ثانیه دارد .
ناو USS John C.Stennis
فرود
فرود روی عرشه ای که فقط حدود ۱۵۰ متر باند برای نشستن هواپیما دارد آن هم با سرعتی که جنگنده های سریع نیروی دریایی دارند یکی از سخت ترین کارهای خلبان است . برای فرود بر روی عرشه ناو هر هواپیما باید دارای قلاب دم باشد . خلبان هواپیما با تقرب و فرود دقیق سعی خواهد کرد یکی از چهار کابل نگهدارنده هواپیما روی عرشه ناو را با قلاب دم بگیرد . این کابل های فولادی که در عرض باند فرود و بموازات یکدیگر قرار گرفته اند ، به سیلندرهای هیدرولیکی زیر عرشه فرود متصلند که وقتی قلاب دم هواپیما با یک از این کابل ها در گیر می شود کابل مذکور بیرون آمده در نتیجه سیلندر هیدرولیکی انرژی هواپیما را جذب می کند . چنین سیستمی می تواند هواپیمایی با ۲۴ تن وزن و ۲۴۱ کیلومتر در ساعت سرعت را در مسافت حدود ۹۶ متر متوقف کند . این کابل های موازی به فاصله ۱۵ متری از هم قرار گرفته اند بنابراین منطقه بیشتری را برای تماس چرخ ها به خلبان می دهند . معمولا خلبان ها کابل سوم را هدف گیری می کنند که ایمن ترین حالت ممکن است ، هدف گیری کابل اول به دلیل لزوم نزدیک شدن به لبه ناو آن هم در حدی خطرناک کار درستی نیست . پروسه فرود با بازگشت هواپیماها به ناو و با اجرای طرح پرواز بیضی شکل ، با تنظیم زاویه دقیق تقرب از سوی خلبان ، انجام می شود و اولین اجازه فرود را هواپیمایی کسب می کند که کمترین ذخیره سوخت را داشته باشد . برای کمک به خلبان جهت اجرای یک فرود خوب افسر علایم از طریق رادیو و چراغ های روی عرشه ناو با ارسال علایم او را راهنمایی می کند . اگر هواپیما درست در مسیر باشد چراغ سبز به خلبان نشان داده می شود و در غیر این صرت از رنگ های دیگر استفاده می شود تا خلبان اقدام به اصلاح مسیر یا لغو و اجرای دویاره آن کند . سیستم نوری لنزهای اپتیکی فرسنل هم در کنار افسر علایم به خلبان برای فرود کمک می کند . این سیستم متشکل از یک سری چراغ و لنزهای فرسنل است که بر روی یک سکوی پایدار شده توسط ژیروسکوپ نصب شده اند . لنزها باعث تمرکز نور بصورت شعاع های باریکی با زوایای مختلفی در آسمان می شوند . درست زمانی که چرخ های هواپیما با عرشه ناو تماس پیدا کردند خلبان اهرم گاز را تا آخر فشار داده و قدرت موتورها را با پس سوز به حداکثر می رساند . چون در صورتی که هواپیما با قلاب ها درگیر نشود خلبان باید بتواند با حفظ سرعت دوباره از روی ناو برخیزد . ناگفته نماند که باند فرود ناو با چهارده درجه انحراف از محور طولی روی عرشه ناو قرار گرفته است .
ناو USS Harry S. Truman

آشیانه هواپپماها

روی عرشه پروازی تعداد کمی هواپیما پارک می شوند و هواپیماهایی که مورد نیاز نیستند به آشیانه فرستاده می شوند . آشیانه هواپیماها دو طبقه پایین تر از عرشه پروازی قرار گرفته است که با ۲۰۹ متر طول ، ۳۴ متر عرض و ۸ متر ارتفاع امکان جا دادن به بیشتر انواع هواپیماها وهلیکوپترها را دارد . آشیانه می تواند حدود ۶۰ فروند هواپیما ، مخازن سوخت و قطعات یدکی را در چهار بخش خود جای دهد . برای انتقال هواپیماها به عرشه پروازی از چهار بالابر سریع استفاده می شود که نیرو هیدرولیکی کافی برای بالا بردن دو هواپیمای ۳۵ تنی را دارند . قسمت انتهایی آشانه و عقب کشتی هم در اختیار بخش تعمیر و نگهداری است که دارای منطقه بازی نیز برای آزمایش موتورها با پس سوز می باشد . تیپ هوایی مستقر در ناو حدودا از ۹ اسکادران تشکیل یافته که جمعا هفتاد تا هشتاد فروند هواپیما را شامل می شود . این هواپیماها شامل انواع اف/ای-۱۸هورنت ، اف-۱۴تام کت ، ای-۲سی هاوک آی ، اس-۳بی وایکینگ ، ای آ-۶بی پراولر و هلیکوپتر اس اچ-۶۰سی هاوک می باشند . جالب است بدانید یک ناو هواپیمابر کلاس نیمیتز می تواند پنجاه جنگنده را جهت اجرای یکصدوپنجاه حمله در روز به پرواز درآورد و در زرادخانه خود بیش از ۴۰۰۰ انواع بمب را دارد .

خدمه عرشه

به جهت اینکه روی عرشه مشکلی پیش نیاید تمام افراد مسئول روی عرشه لباس رنگ مخصوص شغل خود را در بر می کنند . ارغوانی مسئولان سوخت هواپیما معروف به انگورها ؛ آبی جابجا کننده های هواپیماها، مسئولان بالابر ، راننده های یدک کش ، پیغام برها و مسئولان ارتباطات ؛ سبز مسئولان کاتاپولت و کابل های نگهدارنده ، مهندسان تعمیر ونگهداری ، مسئولان فرود هلیکوپتر ؛ زرد افسران کاتاپولت و کابل های نگهدارنده ، راهنمایان هواپیماها ، افسران جابجایی هواپیماها ؛ قرمز افسران مهمات ، مسئولان عملیات نجات ؛ قهوه ای افسران مسئول هواپیماهای تیپ هوایی ؛ سفید بازرسان اسکادران هواپیماها ، افسران علایم فرود ، افسران ناظر و پرسنل پزشکی .
ناو USS Ronald Reagan
تسحیلات تدافعی و تجهیزات راداری
موشک های زمین به هوای سی پارو و موشک های ضد موشک رم ؛ چهار توپ چرخان ۲۰ میلیمتری با سرعت تیر اندازی ۳۰۰۰ تیر در دقیقه و برد یک و نیم کیلومتر ؛ سیستم های چف و فلر برای منحرف کردن انواع موشک ها و اژدرها ؛ سیستم های جنگ الکترونیک و سیستم های پیشرفته راداری باندهای سی و جی و همچنین شناسایی دوست از دشمن ناوگان کلاس نیمیتز ایالات متحده به شرح زیرند :
USS Nimitz ( CVN 68 ) ( سال ورود به خدمت ۱۹۷۵ اکنون در حال سوخت گیری است )
USS Dwight D.Eisenhower ( CVN 69 ) ( 1977)
USS Carl Vinson (CVN 70) ( 1986)
USS Abraham Lincoln (CVN 72) (1989)
USS George Washington ( CVN 73) (1992)
USS John C.Stennis (CVN 74) (1995)
USS Harry S. Truman ( CVN 75) (1998)
USS Ronald Reagan ( CVN 76) (2003)
USS George H.W.Bush (CVN 77) ( در حال ساخت ، سال ورود به خدمت ۲۰۰۹ )
ناو USS George H.W.Bush
همچنین کلاس جدید ناوهای CVN 78 که احتمالا تا سال ۲۰۱۳ وارد خدمت می شوند که مجهز به سامانه های پیشرفته تری هستند و نیاز به خدمه کمتری هم دارند . البته ناگفته نماند که ناوهایی علاوه بر کلاس نیمیتز هم هم اکنون در حال خدمتند که به سن بازنشستگی رسیده اند مثل کلاس کیتی هاوک ، انترپرایز و جان اف کندی . خوب است بدانید مأموریت هر ناو ۱۸ ماه به طول وی انجامد . شش ماه برای آماده سازی و تمرین خدمه ، شش ماه عملیات اصلی و شش ماه بعد از بازگشت به بندر اصلی خود . البته در موارد ضروری بارهای کم حجم توسط هواپیمای باربری سی-۲ به ناو منتقل می شوند . معمولا حد اقل سه ناو هواپیمابر بصورت همزمان در حال آماده باش در اقیانوس ها بسر می برند . ساخت و بهینه سازی هر کدام از این ناوهای هواپیمابر بیش از شش میلیارد دلار برای یانکی ها تمام شده و هزینه عملیاتی نگهداشتن هر کدام از آن ها هم در سال به بیش از دویست میلیون دلار هزینه نیاز دارد.
شایعات؛ ایران در سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ بدنبال خرید ناو هواپیمابر گرچکف بود و بالاترین پیشنهاد قیمت را نیز داد ولی بدلیل ملاحظات سیاسی رد شد!
 

مهدي كياني

کاربر فعال مهندسی هوافضا
ناوهاي هواپيمابر

ناوهاي هواپيمابر

ناوهاي هواپيمابر

Aircraft Carriers


ناوهاي هواپيمابر، به طور معمول، بزرگترين كشتي نيروهاي دريايي محسوب مي‎‏شوند. يك ناو كلاس نيميتز، با دو رآكتور هسته‏اي و چهار توربين بخار به حركت در مي‏آيد و طولي معادل 333 متر و قيمتي در حدود 4.5 ميليارد دلار دارد. ايالات متحدهء آمريكا، بزرگترين كاربر ناوهاي هواپيمابر در جهان است كه تعداد 11 ناو هواپيمابر فعال و در حال خدمت در اختيار دارد. اتحاد جماهير شوروي نيز پيش از فروپاشي، يكي از قدرتهاي بزرگ در زمينهء استفاده از ناوهاي هواپيمابر محسوب مي‎شد كه امروزه به بدبختي و فلاكت افتاده است. ناوهاي هواپيمابر، اساس قدرت ايالات متحده محسوب می‏شوند.



جت بدون سرنشين X-47 Pegasus بر روي عرشهء ناو هواپيمابر​



ناوهاي هوايپمابر همواره با تعدادي از شناورهاي جنگي به منظور پشتيباني رزمي و محافظت همراهي مي‏شوند كه به اين گروه كشتي‏ها، به طور معمول «گروه نبرد» يا «گروه همراه» مي‏گويند كه در اصطلاح نام carrier battle group (گروه ضربتي ناوهواپيمابر) يا يك ناوگروه ضربتي (carrier strike group) را مي‏دهند. كشتي‏هاي پشتيباني كنندهء هر ناو هواپيمابر، به طور معمول شامل سه يا چهار شناور بدين شرح هستند: رزمناو مجهز به سامانهء دفاعي (نظير Aegis)، ناوشكن، يك يا دو ناوچه و دو يا سه زيردريايي تهاجي. وظيفهء اين گروه، محافظت ناو هواپيمابر در برابر حملات هوايي، موشكهاي ضدكشتي، تهديدات زيرآبي و هر خطري باشد كه ناو هواپيمابر و بقيهء گروه را مورد تهديد قرار دهد. پشتيباني لجستيكي اين گروه، با تركيبات گوناگوني از سلاح‏ها و مهمات، روغن‏هاي مورد نياز موتورها، و كشتي‏هاي آذوقه‏بر فراهم مي‏گردد.


ناو هواپيمابر 100 هزار تني يو‏ اس اس نيميتز



كاتاپولت چیست؟
محدوديت ايجاد شده براي هواپيماهايي كه قرار است در ماموريتهاي مختلف شركت نمايند و از عرشهء ناو به راحتي برخاست نمايند، به دليل فقدان پرتابگر ويژه (كاتاپولت) بر روي عرشهء اين ناوها بود. با توجه به كوتاه بودن نسبي طول عرشهء يك هواپيمابر نسبت به يك باند معمول زميني، و همچنين با عنايت به اينكه يك هواپيماي بازگذاري شده با بمب، بسيار سنگين‎تر از هواپيماي بارگذاري شده با موشك مي‏‎باشد، چنين هواپيمايي، هيچگاه به شتاب لازم جهت برخاست از عرشهء ناوهواپيما دست پيدا نخواهد كرد. هواپيماهاي عظيم‏الجثه‏اي نظير F/A-18E كه ويژهء عمليات ضربتي از طريق پرتابگر ويژهء ناو (كاتاپولت) به هوا فرستاده مي‎شوند، پس از خروج از عرشه، اندكي نزول ارتفاع پيدا مي‏كنند. كاتاپولت، به كمك موتورهاي هواپيما آمده و به هواپيما اجازه مي‏‎دهد كه قبل از برخورد به سطح دريا، به سرعتي بالاتر از سرعت واماندگي دست يابد. (هواپيماهاي بدون سلاح يا آنهايي كه سبك بارگذاري شده‏اند، به طور معمول نيروي كافي براي صعود دارند)

پرتابگر هواپيماي موسوم به كاتاپولت (Catapult) وسيله‏اي است جهت امكان‏پذير كردن برخاست هواپيماها بر روي عرشهء ناوهاي هواپيمابر و كم كردن فاصلهء‌ دويدن مورد نياز جهت برخاست.

در فيلم سينمايي Behind enemy lines (پشت خطوط دشمن) چند ملوان و خلبان در اوقات بيكاري خود، به بازي فوتبال آمريكايي مبارت مي‏ورزند به طوري كه توپ فوتبال را در داخل شيار روي عرشه و پشت زاندهء كاتاپولت قرار داده، سپس كاتاپولت را فعال مي‏كردند و بدين ترتيب توپ فوتبال به آسمان پرتاب مي‎شد.



كاتاپولت شامل شياري است كه در قسمت داخلي روي عرشه تعبيه شده و داخل آن، پيستون بزرگي تعبيه شده است و اين پيستون، به چرخ جلو (چرخ دماغهء هواپيما) متصل مي‏شود. به هنگامي كه هواپيما قصد ترك عرشه را مي‏كند، پيستون تعبيه شده در داخل شيار، با فشار بخار آب، چرخ جلوي هواپيما را هل مي‏دهد. آزاد شدن يكبارهء پيستون به همراه قدرتي كه از موتورهايي با پس‏سوز فعال در اختيار هواپيما قرار مي‏گيرد، باعث شتاب‏گيري بسيار پرسرعت هواپيما مي‏گردد. طي مدت تنها چهار ثانيه، سرعت هواپيما به سرعت باد مي‏رسد، (سرعت كشتي + سرعت باد) كه اين سرعت به هواپيما اجازهء برخاست از عرشه را حتا در صورتي كه يكي از موتورها نيز كار نكند، مي‏دهد. در اغلب برخاستهاي هواپيماها از روي عرشه، بخار آب متصاعد شده، قابل مشاهده است.


در اغلب برخاستهاي هواپيماها از روي عرشه، بخار آب متصاعد شده، قابل مشاهده است.




Ski-Jump چیست؟
براي كمك به برخاست هواپيما در ناوهاي هواپيمابر فاقد كاتاپولت، در انتهاي عرشه، از وسيله‏اي جهت كمك به پرش به نام Ski-Jump استفاده مي‎شود. هواپيما به هنگام برخاست، به سمت مقابل و بالا شتاب گرفته و با كمك پس‏‎سوز موتورها و سيستم Ski-Jump بلند مي‏شود. در نتيجه هواپيما به هنگام برخاست، داراي زاويهء بالاتر نسبت به حالتي خواهد بود كه از عرشه‏اي صاف و بدون زاويه بلند شود. با اين روش، هواپيماهايي كه با موشكهاي سبك‎وزن هوا به هوا بارگذاري شده‏اند، قادر به برخاست از ناوهاي فاقد كاتاپولت مي‏شوند. با اين حال، هواپيمايي كه با مهمات سنگين نظير انواع بمب بارگذاري شده باشد، پس از ترك عرشه، دچار واماندگي شده و زمان كافي براي شتاب‏‎گيري و عدم برخورد با دريا نخواهد داشت.



ناو هواپيمابر آدميرال كوزنتسف، متعلق به نيروي دريايي روسيه، مجهز به عرشهء زاويه دار




چه كشورهايي داراي ناو هواپيمابر هستند؟
امروزه در كل جهان، 21 ناو هواپيمابر فعال در اختيار 9 کشور قرار دارد، ضمن اینکه 10 کشور دارای ناوهواپیمابر هستند:

1- ايالات متحده آمريكا: 11ناو هواپيمابر فعال

2- بريتانيا: (6 ناو هواپيمابر، 4 در خدمت و 2 در حال ساخت)

3- فرانسه: يك ناو (شارل دوگل)

4- ايتاليا: (كاوور) (در حال ساخت)

5- روسيه: يك ناو فعال (آدميرال كوزنتسف)

6- هند: يك ناو (آدميرال كورشكوف) (خريداري شده از روسيه)

7- چين: (Varyag) (غيرفعال، خريداري شده از اوكراين)

8- اسپانيا: (دو ناو هواپيمابر، يكي در حال خدمت و يكي در حال ساخت)

9- برزيل: (São Paulo) (خريداري شده از فرانسه)

10- تايلند: (HTMS Chakri Nareubet) (خريداري شده از اسپانيا)

همچنين كشورهاي كره جنوبي، بريتانيا، كانادا، چين، هند، ژاپن، استراليا، شيلي، سنگاپور و فرانسه از جمله كاربران ناوهاي هليكوپتربر به شمار مي‏روند.

اكنون كه در اوائل قرن 21 ام قرار داريم، ناوهاي هواپيمابر فعال، در حدود 1250 فروند هواپيما را حمل مي‏كنند. از اين تعداد، 1000 فروند به ايالات متحده تعلق دارد. پس از آمريكا، بريتانيا و فرانسه از كاربران عمدهء اين ناوها به شمار مي‏روند، هرچند كه ايالات متحده با فاصلهء بسيار زيادي در صدر آنها قرار دارد.
 

مهدي كياني

کاربر فعال مهندسی هوافضا
ناو هواپیمابر نیمیتز و ناوشکن ها و رزمناوهای محافظ

ناو هواپیمابر نیمیتز و ناوشکن ها و رزمناوهای محافظ

ناو هواپیمابر نیمیتز و ناوشکن ها و رزمناوهای محافظ

یک تصویر زیبا از فرود





F/A-18 درحال فرود




یک فرود بد



اولین لحظات جدا شدن از ناو و کاتاپولت




هواپیمای عمود پرواز هاریر AV-8


 

مهدي كياني

کاربر فعال مهندسی هوافضا
زمین گلف بر روی ناو هواپیمابر

زمین گلف بر روی ناو هواپیمابر

زمین گلف بر روی ناو هواپیمابر


 

مهدي كياني

کاربر فعال مهندسی هوافضا
او هواپيمابر "شارل دو گل" تنها ناو هواپيمابر نبروي دريائي فرانسه ميباشد. اين ناو مجهز و مدرن ، اولين ناو اتمي فرانسه و اولين ناو هواپيمابر اتمي است كه در خارج از ايالات متحده ساخته شده.


اين ناو يادبود افتخار آميز فرانسويها براي ژنرال دوگل است


به همراه داشتن :: رافائل-ام / E-2C Hawkeye / سيستمهاي الكترونيكي بسيار پيشرفته و موشكهاي آستر قدرت تهاجمي فوق العاده اي به شارل دو گل بخشيده كه تاكنون در نيروي دريائي فرانسه مشاهده نشده.


رافائل بر فراز ناو هواپيمابر USS John C. Stennis​


ابعاد این تصویر کوچکتر شده است. برای مشاهده این تصویر در ابعاد واقعی اینجا را کلیک کنید. ابعاد واقعی این تصویر 749 در 454 پیکسل است.

رافائل (شماره 9) روي ناو هواپيمابر شارل دوگل​


شارل دو گل دومين ناو هواپيمابر بزرگ (خارج از آمريكا) بعد از آدميرال كوزنتسف روسي ، و قويترين در اروپا حداقل تا زمان ساخته شدن نسل جديد ناوهاي هواپيمابر محصول مشترك فرانسه و انگليس است.

شارل دوگل از همان سيستم كاتاپولتي كه در ناوهواپيمابر " Nimitz class " نصب شده استفاده ميكند. :CATOBAR مخفف Catapult Assisted Take Off But Arrested Recovery.فقط سه كشور از سيستم CATOBAR استفاده ميكنند كه عبارتند از: آمريكا در كلاس نيميتز/ USS INTERPRISE/ USS KITTY HAWK- فرانسه در شارل دو گل و برزيل در NAeL São Paulo.


F-14D در USS John C. Stennis​


شارل دوگل در سال 2001 جانشين ناوهواپيمابر قديمي فرانسه "فوشه" شد. ناوهاي هواپيمابر فوشه و كلمانسو به ترتيب در سالهاي 1961 و 1963 ساخته شدند و نيار به جانشيني براي آنها در اواسط دهه 70 احساس شد. ليست كامل ناوهاي هواپيمابر فرانسه:
1- Béarn: از سال 1927 تا 1948
2- كلمانسو: از سال 1961 تا 1997
3- فوشه: از سال 1963 تا 2000
4- شارل دو گل: 2001-(اتمي)



شارل دو گل به همراه USS ENTERPRISE​


بخشي از مهمترين مشخصات ناو 40.600 تني شارل دوگل و مقايسه ان با ناو هواپيمابر 102.000تنيNimitz (داخل پرانتز):
طول: 261.5 متر (317 متر)
پهنا: 64.36 متر (40.8 متر)
ابخور: 9.43 متر (11.9 متر)
نيروي محركه: K15 Pressurised Water Reactor × 2
PWR 150 MW هركدام
4 × Diesel-electric
2 × shafts
سرعت: 27 نات (30نات)
برد: نامحدود
حداكثر ماندگاري در دريا(غذا): 45 روز
ظرفيت: 800 كوماندو و 800تن مهمات
سيستمهاي الكترونيكي: ردياب ARBR 21 // سيستم جنگ الكتونيك ARBG2// ARBG2//
4 × Sagaie decoys launcher
SLAT (Système de lutte anti-torpille) torpedo countermeasures
رادار جستجوي هوائي سه بعدي DRBJ 11 B tridimensional
رادار جستجوي هوائي DRBV 26D
رادار جستجوي هوائي ارتفاع پائين DRBV 15C

تسليحات:
8×4 واحد لانچرهاي سيلور حامل موشكهاي سطح به هواي MBDA Aster 15
6×2 واحد لانچرهاي سادرال حامل موشكهاي بردكوتاه Mistral
8 × Giat 20F2 20 mm cannons

مجموعه هاي پروازي 40 فروند شامل: (نيميتز 90 فروند)
-- رافائل
-- سوپراتاندارد
-- E-2C Hawkeye
--هليكوپترهاي SA365


ابعاد این تصویر کوچکتر شده است. برای مشاهده این تصویر در ابعاد واقعی اینجا را کلیک کنید. ابعاد واقعی این تصویر 749 در 482 پیکسل است.

سوپر اتاندارد در آشيانه شارل دوگل​


ابعاد این تصویر کوچکتر شده است. برای مشاهده این تصویر در ابعاد واقعی اینجا را کلیک کنید. ابعاد واقعی این تصویر 800 در 539 پیکسل است.

E2C به همراه رافائل​



SA365​


ابعاد این تصویر کوچکتر شده است. برای مشاهده این تصویر در ابعاد واقعی اینجا را کلیک کنید. ابعاد واقعی این تصویر 748 در 483 پیکسل است.

پل فرماندهي​



20 mm modèle F2 gun​



لانچرهاي سيلور​



موشكهاي برد كوتاه ضد هواپيما و ضد موشك آستر​



موشكهاي بردكوتاه ميسترال​


منابع:
Charles de Gaulle Aircraft Carrier
"UK-French agreement on aircraft carriers
navweaps.com
wikipedia
 

مهدي كياني

کاربر فعال مهندسی هوافضا
ین تصویر ناو هواپیمابر {یو-اس-اس-وینسنس}است.
تصویر دیگری از این ناو وتوپ های آن مشاهده میکنید!




این هم تصاویری از ناو هواپیمابر معروف
{یو-اس-اس-آبراهام لین کولن}است.
امریکا همیشه روی این ناو حساب مخصوص باز میکرده!
(به تامکت ها دقت کنید)







ناو آیزن هاور! اینهم از ناوهای سرپای ایالات متحده است!



تصویر ناو تئودور روزولت رو میبینید!این ناو در زمان جنگ هم در خلیج همیشه فارس بود!

تصاویر ناوهای یو اس اس رونالد ریگان در بالا و ناو یو اس اس نیمیتز(وجان استنیس) هم ناوهای پیشرفته به حساب میان!



تصاویر زیر هم به ترتیب ناوهای هواپیما بر
{یو-اس-اس-کونستالیشن}
{یو-اس-اس-کریس ارج}
{یو-اس-اس-جان استنیس}
{یو-اس-اس-رانجرلیوینگ}
{یو-اس-اس-اینترپید_درکنارش کنکورد رو میتونید ببینید!؟}
{یو-اس-اس-کیتی هاوک}
و در آخر
{یو-اس-اس-اینترپریس}












 
بالا