نامهاي خاموش

daneshjoo_1361

عضو جدید
نامههایم چه کودکانه و چه زیبا بود چرا که اندیشه ای درونش یافت نمیشد چه زیبا بود وقتی به یک باره تمام وجودم را فکری در بر میگرفت و ان را به روی کاغذ می اوردم بدون اینکه بیندیشم از کجا و به چه منظور بیان میکنم سرو پای وجودم یک موج سردرگمی و التهاب فرا گرفته بود وبی انکه بدانم چرا مینوشتم نوشتم تا بفهمم که چه گفته ام و چه دردی در روحو بدنم فوران میکند ،سرانجام نفهمیدم این ترس است، اصطراب است، عشق است یا نفرت .نه عشق نبود نفرتم نه میتوان گفت اصطراب نه نه دلهره بهتر است ولی دلهره داشتن از چه؟ وقتی چیزی برای از دست دادن ندارم شاید پایان زندگی نزدیک است ولی ایا بودن یا نبودن من مهم است ایا کسی میفهمد من زنده ام یا مرده کسی مرا نمیشناسد پس این دلهره ام نیست ای خدا دیوانه ام کمکم کن نجاتم بده اه شاید اگر بمیرم از بوی بد لاشه ام بفهمند که کسی مرده پس خوشبحال جسمم ولی روحم سرنوشت او چه میشود ؟؟؟؟
 

پیوست ها

  • Holocaust Memorial Large.jpg
    Holocaust Memorial Large.jpg
    38.8 کیلوبایت · بازدیدها: 0
بالا