مقالات و تحقیقات معماری

سـعید

مدیر بازنشسته
دوستان عزیز این تاپیک ارتباط مستقیمی با معماری ندارد ولی خوب دیدم این موضوع رو برای افزایش اطلاعات عمومی به دوستان خوبم معرفی کنم....

مقدمه :
اگر سابقه ي صنعت و چگونگي رشد آن در كشورهاي جنوب شرقي آسيا را مورد مطالعه قرار دهيم به اين مطلب خواهيم رسيد كه در كمتر مواردي اين كشورها داراي ابداعات فن آوري بوده اند و تقريبا در تمامي موارد، كشورهاي غربي (‌آمريكا و اروپا) پيشرو بوده اند. پس چه عاملي باعث اين رشد شگفت آور و فني در كشورهاي خاور دور گرديده است؟
در اين نوشتار به يكي از راهكارهاي اين كشورها در رسيدن به اين سطح از دانش فني مي پردازيم.
در صورتي كه به طور خاص كشور ژاپن را زير نظر بگيريم، خواهيم ديد كه تقريبا تمامي مردم دنيا از نظر كيفيت، محصولات آنها را تحسين مي كنند ولي به آنها ايراد مي گيرند كه ژاپني ها از طريق كپي برداري از روي محصولات ديگران به اين موفقيت دست يافته اند.
اين سخن اگر هم كه درست باشد و در صورتي كه كپي برداري راهي مطمئن براي رسيدن به هدف باشد چه مانعي دارد كه اين كار انجام شود. اين مورد، به خصوص درباره ي كشورهاي در حال توسعه و يا جهان سوم به شكاف عميق فن آوري بين اين كشورها و كشورهاي پيشرفته دنيا، امري حياتي به شمار مي رود و اين كشورها بايد همان شيوه را پيش بگيرند (البته در قالب مقتضيات زمان و مكان و ساير محدوديت ها) به عنوان يك نمونه، قسمتي از تاريخچه ي صنعت خودرو و آغاز توليد آن در ژاپن را مورد بررسي قرار مي دهيم:
توليد انبوه خودرو در ژاپن قبل از جنگ جهاني دوم و در سال 1920 بوسيله ي كارخانه هاي "ايشي كاواجيما" آغاز شد كه مدل ژاپني فورد آمريكايي را كپي كرده و به شكل توليد انبوه به بازار عرضه نمود.
همچنين شورلت ژاپني AE جزو اولين خودرو هاي كپي شده آمريكايي توسط ژاپني ها بود كه به تعداد زياد توليد مي شد. سپس با تلاش هاي فراواني كه انجام شد (آنهم در شرايط بحراني ژاپن در آن دوره) مهمترين كارخانه‌ي خودروسازي ژاپن يعني "تويوتا" درسال 1932 فعاليت خود را با ساخت خودرويي با موتور "كرايسلر" آغاز نمود ، در سال 1934، نوع ديگري از خودرو را با موتور "شورلت" ساخته و وارد بازار نموده و از سال 1936، اولين تلاش ها براي ساخت خودروي تمام ژاپني آغاز شد. البته تا مدت ها ژاپني ها مشغول كپي برداري از اتومبيل هاي آمريكايي و اروپايي بودند.
آنها خودروي پاكارد و بيوك آمريكايي و رولزرويس، مرسدس بنز و فيات اروپايي را نيز توليد كردند كه همين توليدها زمينه ساز گسترش فعاليت خودروسازي ژاپن شد و سرانجام در دهه ي 1960 ميلادي پس از سعي و كوشش فراوان ، اولين اتومبيل تمام ژاپني كه ضمنا داراي استاندارد جهاني بود، توليد و به بازار عرضه شد.
در تمامي مطلب فوق رد پاي يك شگرد خاص و بسيار مفيد به چشم مي خورد كه "مهندسي معكوس"(Reverse Engineering ) نام دارد.
مهندسي معكوس روشي آگاهانه براي دستيابي به فن آوري حاضر و محصولات موجود است. در اين روش، متخصصين رشته هاي مختلف علوم پايه و كاربردي از قبيل مكانيك، فيزيك و اپتيك، مكاترونيك، شيمي پليمر، متالورژي،الكترونيك و ...جهت شناخت كامل نحوه ي عملكرد يك محصول كه الگوي فن آوري مذكور مي باشد تشكيل گروه هاي تخصصي داده و توسط تجهيزات پيشرفته و دستگاه هاي دقيق آزمايشگاهي به همراه سازماندهي مناسب تشكيلات تحقيقاتي و توسعه هاي R&D "سعي در به دست آوردن مدارك و نقشه هاي طراحي محصول فوق دارند تا پس از مراحل نمونه سازي (Prototyping) و ساخت نيمه صنعتي (Pilot plant) در صورت لزوم ، توليد محصول فوق طبق استاندارد فني محصول الگو انجام خواهد شد . همان گونه كه اشاره شد استفاده از روش مهندسي معكوس براي كشورهاي در حال توسعه يا عقب مانده روش بسيار مناسبي جهت دسترسي به فن آوري ، رشد و توسعه ي آن مي باشد. اين كشورها كه در موارد بسياري از فن آوري ها در سطح پاييني قرار دارند، در كنار روش ها و سياست هاي دريافت دانش فني، مهندسي معكوس را مناسب ترين روش دسترسي به فن آوري تشخيص داده و سعي مي كنند با استفاده از روش مهندسي معكوس، اطلاعات و دانش فني محصولات موجود ، مكانيزم عمل كرد و هزاران اطلاعات مهم ديگر را بازيابي كرده و در كنار استفاده ار روش هاي مهندسي مستقيم (Forward Engineering) و روش هاي ساخت قطعات ، تجهيزات ، تسترهاي مورد استفاده در خط مونتاژ و ساخت مانند قالب ها ،گيج و فيكسچرها و دستگاههاي كنترل، نسبت به ايجاد كارخانه اي پيشرفته و مجهز جهت توليد محصولات فوق اقدام نمايند. همچنين ممكن است مهندسي معكوس، براي رفع معايب و افزايش قابليت هاي محصولات موجود نيز مورد استفاده قرار مي گيرد. به عنوان مثال در كشور آمريكا ، مهندسي معكوس توسط شركت "جنرال موتور" بر روي محصولات كمپاني "فورد موتور" و نيز برعكس، براي حفظ وضعيت رقابتي و رفع نواقص محصولات به كار برده شده است.
بسياري از مديران كمپاني هاي آمريكايي، هر روز قبل از مراجعت به كارخانه، بازديدي از جديدترين محصولات عرضه شده در فروشگاه ها و نمايشگاه هاي برگزار شده انجام داده و جديدترين محصولات عرضه شده مربوط به محصولات كمپاني خود را خريداري نموده و به واحد تحقيق و توسعه (R&D) تحويل مي دهند تا نكات فني مربوط به طراحي و ساخت محصولات مذكور و آخرين تحقيقات ، هر چه سريع تر در محصولات شركت فوق نيز مورد توجه قرار گيرد.

جالب است بدانيد كه مهندسي معكوس حتي توسط سازندگان اصلي نيز ممكن است به كار گرفته شود . زيرا به دلايل متعدد، نقشه هاي مهندسي اوليه با ابعاد واقعي قطعات (مخصوصا زماني كه قطعات چندين سال پيش طراحي و ساخته و به دفعات مكرر اصلاح شده اند)مطابقت ندارد براي مثال جهت نشان دادن چنين نقشه هايي با ابعاد واقعي قطعات و كشف اصول طراحي و تلرانس گذاري قطعات، بخش ميكروسوئيچ شركت(Honywell) از مهندسي معكوس استفاده نموده و با استفاده از سيستم اندازه گيري (CMM Coordinate Measuring Machine) با دقت و سرعت زياد ابعاد را تعيين نموده و به نقشه هاي مهندسي ايجاد شده توسط سيستم CAD منتقل مي كنند.
متخصصين اين شركت اعلام مي دارند كه روش مهندسي معكوس و استفاده از ابزار مربوطه، به نحو موثري زمان لازم براي تعمير و بازسازي ابزارآلات ، قالب ها و فيكسچرهاي فرسوده را كم مي كند و لذا اظهار مي دارند كه "مهندسي معكوس زمان اصلاح را به نصف كاهش مي‌دهد."
مهندسين معكوس، اضافه بر اينكه بايد محصول موجود را جهت كشف طراحي آن به دقت مورد مطالعه قرار دهند، همچنين بايد مراحل بعد از خط توليد يعني انبارداري و حمل و نقل را از كارخانه تا مشتري و نيز قابليت اعتماد را در مدت استفاده ي مفيد مورد تجزيه و تحليل قرار دهند. چرا كه مثلا فرايند آنيلينگ مورد نياز قطعه،ممكن است براي ايجاد مشخصات مورد نظر در هنگام عمل كرد واقعي محصول يا در طول مدت انبارداري و حمل و نقل طراحي شده و لزوم وجود آن تنها در هنگام اجراي مراحل مذكور آشكار خواهد شد.
چه بسا كه بررسي يك پيچ بر روي سوراخي بر بدنه ي محصول (كه به قطعات و اجزاي ديگر متصل نشده) ، متخصصان مهندسي معكوس را ماه ها جهت كشف راز عملياتي آن به خود مشغول كند، غافل از اينكه محل اين پيچ، امكاني جهت تخليه ي هوا، تست آب بندي يا امكان دسترسي به داخل محصول جهت تست نهايي مي باشد. از سوي ديگر مهندسين معكوس بايد عوامل غير مستقيمي را كه ممكن است در طراحي و توليد محصول مذكور تاثير بگذارند، را به دقت بررسي نمايند. به دليل اينكه بسياري از اين موارد با توجه به خصوصيات و مقتضيات زماني و مكاني ساخت محصول مورد نظر، توسط سازندگان اصلي توجيه پذير باشد اما ماجراي آن به وسيله ي مهندسين معكوس فاجعه ساز باشد. مثلا فرايند توليد قطعات تا حدود قابل توجهي بستگي به تعداد محصولات مورد نياز و ... دارد . اگر تعداد محصولات مورد نياز جهت كشور ثانويه در بسيار كمتر از كشور اصلي كه در حد جهاني و بين‌المللي فعاليت نموده باشد پس به عنوان مثال تعيين فرايند يك قطعه با باكاليتي (نوعي مواد پليمري) از طريق ساخت قالب هاي چند حفره اي با مكانيزم عملكرد خود كار با توجه به معضلات پخت قطعه در داخل قالب ، مي تواند براي مجريان مهندسي معكوس فاجعه ساز باشد ( اگر كه اين مهندسان از فرايند هاي ساده تر با توجه به تيراژ توليد محصول و نيز خصوصيات تكنولوژيكي كشور خود استفاده نكنند.) بنابراين، مرحله ي بعد از كشف طراحي، تطبيق طراحي انجام شده بر مقتضيات زماني و مكاني كشور ثانويه مي‌باشد كه بايد به دقت مورد توجه متخصصين مهندسي معكوس واقع شود.
خلاصه اينكه مهندسي معكوس ممكن است يك كاربرد غير معقول و نامناسب از كاربرد هنر و علم مهندسي به نظر برسد، اما آن يك حقيقت از زندگي روزمره ي ما به شمار مي رود.
 

سـعید

مدیر بازنشسته
نگاهي به ساختمان سازي چندمنظوره در شهرسازيها

نگاهي به ساختمان سازي چندمنظوره در شهرسازيها

ترجمه مهندس امير فرج اللهي راد

دانشجوي دكتراي ساختمان از ونكوور كانادا
لینک مقاله: http://hamedanengineering.org/article-multibilding.htm



ساختمانهاي چندمنظوره پديده تازه اي نيستند , اگرچه آنها از فرهنگ لغات معماري كنار گذاشته شده اند.
عقيده موجود در باب تاثير مكتب عملكردگرايي به منظور حل مسائل شهري , همانگونه كه در منشور آتن بيان شده , ناقوس مرگ سازه هاي چندمنظوره را رسما به صدا درآورد. هدف نهايي , ايجاد انواع ساختمانهايي بود كه براي عملكرد مورد انتظار مناسب باشند. از آنجا كه عملكردها , مانند زندگي كردن , كاركردن و غيره با هم متفاوت هستند , منطقي به نظر مي رسد كه عناصر متشكله ساختمانهايي با عملكردهاي مورد بحث نيز متفاوت باشند و عناصر ايده آل مربوطه بدون سودمندي عملكردشان صرفا بتوانند در خدمت يك عملكرد قرار بگيرند.
نهايتا فلسفه معماري مدرن بر مقررات و آئين نامه هاي بيشتر شهرها آنچنان تاثيري گذاشته كه طبق قانون , ساختن يك ساختمان چند عملكرده دشوار گرديده است.
معماران مكتب مدرنيسم با اين فرض كه فرم ساختمان اساسا تحت تاثير منظور و هدف از بهره برداري آن را ارائه داده اند كه اهميت بسزايي در پاسخ به نيازهاي اساسي داشت . آنها براي مواردي نظير پاسخ به تاثير فرهنگ و يا انسجام در بافت شهري اهميت يكساني قائل نبودند.
معماري مدرن به سبب توسعه برج هاي مسكوني , اداري و مراكز خريد نتوانسته نيازهاي يك خانواده را براي زندگي در يك خانه مناسب برآورده سازد لذا در چنين معماري اگر آنها را بدون فكر در كنار يكديگر قرار بدهيم , نخواهند توانست يك شهر منسجم را بوجود آورند.
اين نمونه هاي اوليه , محيط جدا شده اي را بوجود آورده اند كه تنها در خدمت يك منظور قرار دارد و مردم , ساختمانهاي رفيع را بعد از انجام كارهاي بخصوصشان فوري ترك مي كنند. مناطق آپارتمان نشين در خلال روز خالي هستند و مناطق اداري بعد از ساعت 5 ترك مي شوند . مناطق شهري مدرن شامل ساختمانهاي تك عملكرده فاقد آن پيچيدگي و مشغوليت زندگي مي باشند كه هنوز در فضاهاي شهرهاي قديمي وجود دارد.
اكنون اين وظيفه ماست كه اين قسمتهاي جدا را كنار هم قرار بدهيم , تا فرم و فعاليت هاي آنها يكديگر را كامل كند و مجددا يك زندگي شهري زنده را ايجاد كند.
محدوديت هاي موجود در ساخت سازه هاي چندمنظوره
در چند سال گذشته در شهر تورنتو جدال بزرگي كه منشا آن تغيير آئين نامه هاي مربوط به اجازه ساخت ساختمانهاي چندعملكرده بود , جريان داشته است . جدال اصلي كه در مقابل اين حركت وجود داشت از اين قرار بود كه تركيب چند عملكرد , در درون يك ساختمان , غيراقتصادي است . ادعا مي شد كه تركيب فضاهاي مسكوني و تجاري نه تنها از ديد ساختمان سازي و از نظر اقتصادي مناسب نيست بلكه از ديدگاه مديريتي و عملياتي نيز فاقد سودمندي مي باشد.
اما آمار مورد استفاده در اين بحث فقط تخصصي شدن صنعت ساختمان را آنگونه كه امروز وجود دارد منعكس مي سازد. سالها روشهاي مرسوم ساختمان سازي , ساخت اقتصادي ساختمانهاي تك عملكرده را ممكن ساخته است . نبايد فراموش كنيم كه اولين نمونه هاي ساختمانهاي تك عملكرده مخصوصا باتوجه به نظريه هاي كارشناسي امروز , فاقد كارآيي بودند. فقط تجربه و رفع نواقص بوده است كه اكنون باعث سهولت در زمينه مسائل مالي ساختمان شده است , اما حتي بعد از زمانيكه تمام مناطق شهري توسط اين گونه ساختمانها اشغال شد و به ضرر شهر منجر گشت , آنگاه منافع اقتصادي از ديد اقتصاد شهري مورد سئوال قرار گرفت.
ساختمانهاي چندعملكرده مي توانند از سوددهي بيشتر و يا برابري برخوردار باشند , اما از يك طرف آئين نامه هاي ساختمان و از طرف ديگر طرز تفكرات مالي , مخالف اين ويژگي چند عملكردي هستند. مثلا بيشتر سرمايه گذاري ها در زمينه مسكن در كانادا از طريق شركت رهن و مسكن كانادا انجام مي شود. بدست آوردن مبلغ مورد نياز براي رهن از طريق اين شركت جهت پروژه هاي مسكن كه بعد اقتصادي آن بيشتر از ده درصد باشد , دشوار است.
بحث در اين مورد كه تك عملكردگرايي الگوي توسعه طبيعي است براساس اين فرض است كه انتظار مي رود ساختمانهاي تك عملكردي از كارآيي بيشتر برخوردار گردند. اگر ما اين موضوع را در زمينه شهري نگاه كنيم تشخيص مي دهيم كه چنين كارآيي حقيقتا وجود ندارند. ساختمان تك عملكردي و مناطق تحت پوشش آنها فقط طي قسمتي از روز يا هفته اشغال مي شود و در ساير اوقات خالي و بي استفاده باقي مي ماند. ليكن , ساختمانهاي چند عملكردي يا چند منظوره , مردم را در اوقات مختلف كنار هم جمع مي كند كه كاربرد بسيار مفيدتري از يك فضاي شهري مي باشد. حتي پس اندازهاي اقتصادي ناشي از ساختمانهاي تك عملكردي مانع بررسي دقيق نمي شود. گرچه ساختمانهاي چندعملكرده ممكن است در ابتدا هزينه بيشتري براي ساخت داشته باشند اما آنها در درازمدت باتوجه به استفاده فشرده تر از آنها در زمينه شهري بسيار ارزانتر خواهند بود
در ابتداي اين قرن , فلسفه هاي شهرسازي مدرن كه فقط شامل مكتب عملكردگرايي , سو تعبير شده بودند رواج يافت . آنها بعد از جنگ جهاني دوم در شهرهاي آمريكاي شمالي توسعه يافتند و خسارت جبران ناپذيري را بوجود آوردند. تجربه بزرگ شهري در باب جداسازي عملكردها تقريبا به زوال شهرهاي بزرگ دنيا منجر گشت
اين قضيه كه ساختمانهاي چندعملكرده مي توانند به بازگرداندن سلامت شهرها كمك كنند , به درك ما از روابط پيچيده دروني يك شهر بستگي دارد , همانطور كه در هر ارگانيسم زنده , وابستگي پيچيده اي بين قسمتهاي متعدد آن وجود دارد. همچنين در يك شهر نيز اين مطلب صادق است . گاهي اوقات چنين وابستگي هايي در نگاه اول در يك شهر سالم قابل مشاهده نيست , ولي اگر هر رابطه دروني حذف شود بزودي اين وابستگي ها ظاهر خواهند شد
زندگي جمعي , عمل متقابل ارگانيسم هاي مختلف و در جهت منفعت عمومي , در يك شهر عمل مي كند. نزديكي فيزيكي عملكردهاي متفاوت به عملكردهاي موجود كمك مي كند
باقرارگرفتن مغازه ها در مجاورت رستورانها , مردمي كه براي غذاخوردن به آن منطقه مي روند در فروشگاههايي خريد خواهند كرد كه به اين عملكردها نزديكند. از طرف ديگر اگر همه مكانهاي مسكوني را از يك منطقه اداري دور كنيم , در ساعت کار آن منطقه خلوت و بي روح مي شود . منطقه اداري بدون حمايت حيات بخش عملكردهاي شهري , بي روح و مرده است .
هزاران نفر در يك شهر سكونت دارند , هر كدام با يك سبك زندگي متفاوت , هر كدام در يك مرحله سني متفاوت , هر كدام با علائق احساسات , عادات و روابط گوناگون , آنها همه نياز به يك محيط شهري دارند كه با نيازهاي فيزيكي متفاوت با هم مرتبط شوند. بافت شهري بايد به اندازه كافي غني و پيچيده باشد تا بطور مناسب اين نيازهاي مختلف را تحقق بخشد و يك هم زيستي سودمند و متقابل بين آنها برقرار سازد. ساختارهاي چندعملكرده محيط مي توانند زمينه را براي چنين عملكردي مهيا سازند
به نظر مي رسد بسياري از مثالهايي كه معماري پست مدرن ناميده مي شوند , عملكرد و ساختار را انكار مي كنند , مجددا ممكن است بسادگي به سراشيبي يك فرماليسم متفاوت بلغزند و نتوانند يك معماري پرمحتواتر را خلق كنند. معماري فقط در صورتي مي تواند زنده شود كه همه نيازها را برآورده سازد , نيازهاي عملكرد و ساخت و همچنين نيازهاي عاطفي انسان را.
از آنجا كه ساختمان چندمنظوره بخشي از بافت شهر است , بنابراين تحت سيطره قوانين شهري است . اين كافي نيست كه يك ساختمان را تنها مطلق منافع آن ارزيابي كنيم و شهري را كه حياتش به ساختمانها بستگي دارد , فراموش كنيم . در نهايت نه تنها نيازهاي داخلي بلكه احتياجات خارجي يك شهر را بايد درون يك ساختمان تامين شده باشد. بنابراين ساختمان بايد با شهر هماهنگي داشته باشد تا يكي بشوند.
من سه حالت را انتخاب كرده و مورد نظر قرار داده ام تا ساختمان چند عملكرده را به عنوان جزئي از كل شهري بزرگتر ارزيابي مي كنم:
ساختمان چندمنظوره , پاسخي به عواطف انساني
عواطف انساني جايگاه مستقلي در ايجاد فرم يك ساختمان دارند. معماري مدرن , در عقايد فلسفي تعصب آميزش اين نيرو را و استقلالش را نفي مي كند و عواطف انساني را فقط به عنوان توسعه نيازهاي عملكرد و سازه مورد مشاهده قرار داد
معماري مدرن در قبال هر مصالحه اي كه مي توانست از انسجام اين سه وضعيت بدست آيد غيرحساس بود. مثلا نماي ورودي يك ساختمان فقط در صورتي از طرف معماران مكتب مدرنيسم قابل قبول بود كه عملكرد داخلي را به عنوان حقيقت دروني ساختمان منعكس كند. اين موضوع به صورت تنها بيان يا مصالحه اي است كه مي بايست در فرم ساختمان منعكس شود. عملكردهاي يك ساختمان اغلب در خلال عمر آن با الگوي دوره اي تغيير مي كند. احتمالا رابطه نيرومندي براي قسمت بيروني ساختمان به منظور ارتباط دادن آن با محيط شهريش نسبت به بيان حقيقت درونيش وجود دارد.
اين ارتباط با زمينه شهري دومين مصالحه اي است كه ساختمان چندعملكرده بايد در فرم معماريش منعكس سازد , در غير اين صورت نه مي تواند در شهر تاثير داشته باشد و نه به شهر كمكي نمايد.
نهايتا بايد به سومين مصالحه ضروري براي ساختمان چندعملكرده نزديك شويم كه نيازهاي عاطفي مربوط به ميراث فرهنگي و روانشناسي انساني , از نيازهاي داخلي و خارجي مستقلا در شكل دادن به ساختمانهاي ما عمل مي كند
نماي ورودي فقط قسمتي است كه در آن با اين سه موضوع مورد بحث را مشاهده مي كنيم . ما بايد بررسي كنيم و دريابيم كه چگونه ساختمان چندعملكرده بايد به اينها پاسخ دهد و چگونه مي توان بين آنها ارتباط برقرار كند تا بافت شهري ما را ترميم نمايد.
چنين پاسخ ظاهرا ساده اي , اما موثر به مركز شهر به عنوان خياباني كه فضاي خرده فروشي و فضاي زندگي را به هم مرتبط مي ساخت در تئوري هاي طراحي مدرن كنارگذاشته شد. آنها در ارتباط با نماي ممتد خيابان احيا شده اند.
اين ساختمان , نمونه آزمايشي آيين نامه مركز شهر جديد تورنتو بود كه مسكن سازي را دوباره در مركز شهر امكان پذير ساخت و ارتفاع ممتدي را براي ساختمانهاي كاتدرال و پارك آن تجويز كرد. ورودي خيابان در تقسيم بندي سه طرفه اش به صورت يك فضاي احاطه كننده واكنش نشان مي دهد و به وسيله تحميل دو مقياس , ريتم ايجاد کرده است.
 

سـعید

مدیر بازنشسته
طراحی داخلی چیست؟

طراحی داخلی چیست؟

طراحی داخلی چیست؟

طراحی داخلی (Interior Design) که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینه­سازی فضاهای داخلی ساختمان­ها به منظور انجام فعالیت­های روزمره یعنی زندگی و کار است.

بخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری می­شود. این فضاها محیطی را ایجاد می­کنند که پاسخ­گوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سرپناه بوده و بسیاری از فعالیت­های ما در آن صورت می­گیرد. همچنین آنچه به یک بنا روح می­بخشد، فضای داخلی آن است. بنابراین می­توان گفت کیفیت فضای داخلی از یک طرف تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام فعالیت­های ما در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت ما را تحت تأثیر قرار می­دهد. بر این اساس، هدف طراحی داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحت­سازی زندگی در آن است. فضای معماری بدون طراحی داخلی یا اصلاً قابل استفاده نیست و یا در صورت قابل استفاده بودن، کارآیی لازم و بهینه را نخواهد داشت.


طراحی داخلی زندگی همه آحاد جامعه را تحت تأثیر قرار می­دهد و تأثیرات آن در زندگی به وضوح قابل مشاهده است. از این­رو موضوع طراحی داخلی به هیچ وجه محدود به اقشار مرفه و خانه­های اعیانی نیست. طراحی داخلی می­تواند برای کل جامعه و طبقات کم­درآمد هم مفید باشد. اگر قناعت را اصل اساسی امروز جامعه بدانیم و قصد داشته باشیم امکان زندگی راحت را در فضای 40 یا 60 متری آپارتمان­ها فراهم کنیم، طراحی داخلی یک ضرورت گریزناپذیر خواهد بود. طراحی داخلی می­تواند به ما نشان دهد که در این فضای کوچک چطور و با چه وسایلی باید زندگی کنیم.

از آنجا که طراحی داخلی در ارتباط مستقیم با ویژگی­های روحی ـ روانی انسان قرار دارد، بایستی برای نیل به یک طرح مطلوب، ویژگی­های رفتارهای انسانی در فضاهای داخلی زیستی اعم از عمومی و خصوصی، در طراحی به دقت مورد توجه قرار ­گیرد. از این­رو طراح به هنگام طراحی فضای داخلی با دو مقوله سروکار دارد: کاربرد آن فضا، و احساس و تأثیری که می­خواهد آن فضا بر استفاده­کننده داشته باشد.
طراحی داخلی طیف گوناگونی از عناصر و مؤلفه­ها از قبیل فرم، نور، رنگ، بافت، کف، سقف، دیوار، عناصر کارکردی و تزیینی و مبلمان را در برمی­گیرد. این عناصر ابزارهای کار طراح هستند که همگی باید بطور هماهنگ و متناسب در یک طرح مرتبط و خوشایند قرار گیرند.


طراحی داخلی که در حد واسط میان معماری و طراحی قرار می­گیرد، به همان میزان که شامل جنبه­های کاربردی، ساختاری و فنی می­شود، طراحی تجسمی و جنبه­های بصری و زیبایی­شناسانه را نیز در بر دارد. از این­رو طراحی داخلی اغلب در ردیف هنرهای تجسمی به حساب آمده است و برای موفقیت در آن، بایستی تا حد نسبتاً زیادی با عناصر و اصول طراحی تجسمی و مبادی سواد بصری آشنا بود.
اگرچه طراحی داخلی امروزه به عنوان یک تخصص شناخته می­شود و محدوده بسیار وسیعی را در بر می­گیرد، اما از آنجایی که این رشته در ارتباط مستقیم با فضای داخلی خانه و زندگی روزمره می­باشد، شناخت الفبای طراحی داخلی و تبیین مبانی آن به زبان ساده برای عموم مردم و بویژه زنان خانه­دار، به قابل فهم کردن آن و برخوردی علمی با این پدیده خواهد انجامید و در نهایت تأثیری عمیق بر کیفیت فضاهای زیستی جامعه ما خواهد داشت. از این­رو بنا داریم طی یادداشت­هایی به مباحث مختلف طراحی داخلی بپردازیم و با بهره­گیری از اصول طراحی تجسمی و سواد بصری و نیز با استناد به نمونه­های موفق طراحی داخلی خانه در سطح جهان، دانش و آگاهی افراد خانواده را در این خصوص افزایش دهیم. در این یادداشت­ها سعی خواهیم نمود با ذکر نکات کلیدی و کاربردی در مورد کیفیت فضاهای داخلی خانه، شما را نسبت به محیط و فضای اطرافتان و عناصر موجود در آن حساس­تر کنیم و توانايي­هاي علمی و كاربردي شما را در زيباسازي محيط خانه و بهبود کیفیت فضاهای آن افزایش دهیم.
 

سـعید

مدیر بازنشسته
دانستنی‎های معماری

دانستنی‎های معماری

دانستنی‎های معماری

http://www.hamkelasy.com/content/view/152/44/
ویژه معماری دوره اسلامی ایران




برخی از محققان نظیر پروفسور ویلبر معتقدند كه اجرای هر طرح معماری به سه عنصر اجتماعی بستگی دارد. آیا می‎دانید این سه عنصر كدامند؟
þ 1. جامعه‎ای كه به آن طرح نیازمند است.
2. شخص یا اشخاصی كه از اجرای طرح حمایت می‎كنند و هزینه مالی آن را متعهد می‎شوند.
3. معمار یا استادكارانی كه طرح را اجرا می‎كنند.

o آیا می‎دانید نام كهن‎ترین مسجد ایران چیست و معماری آن از چه عناصر و ویژگی‌هایی برخوردار است؟
þ مسجد جامع فهرج (روستایی در دوازده كیلومتری شرق جاده یزد ـ كرمان) كه قدمت آن به قرن اول هجری می‎رسد، كهن‎ترین مسجد ایران است. شكل عمومی بنای این مسجد ساده می‌باشد و تنها نقوش ساده و زیبایی از هنر گچ‎بری زینت‎بخش دیوار شرقی آن است. عناصر اصلی معماری این مسجد عبارتند از: حیاط، شبستان، راهرو و مناره. میانسرای مسجد از جنوب به سه دهانه شبستان، از شرق و غرب هریك به دو دهانه ایوان و از سمت شمال به چهار صفه محدود می‎شود. پوشش صفه‎ها ساده و به شكل نیم‎گنبد است. مناره مسجد را در قرون بعد، احتمالاً قرن چهارم هجری ساخته‎اند. همچنین ورودی اصلی مسجد در كنار مناره، بعدها به مسجد اضافه شده است. ویژگی‎های خاص معماری این مسجد از قبیل شكل طاق‎ها و قوس‎ها، نوع جزییات تزیینی و نیز مصالح بكاررفته در آن كه خشت‎هایی به ابعاد 5×32×32 سانتی‎متر هستند، ثابت می‎كند كه معماری ساسانی و تزیینات آن، منبع الهام‎ معماران ایرانی قرون اولیه هجری در مسجدسازی بوده است.

o آیا می‎دانید طراحی و معماری بدیع‎ترین و زیباترین بناهای قدیمی نیمه دوم قرن سیزدهم هجری كاشان كه از ظرایف و دقایق چشم‎نوازی برخوردار هستند، بناهایی همچون خانه طباطبایی‎ها، خانه بروجردی‎ها، خانه و كاروانسرای امین‎الدوله، توسط چه كسی انجام گرفته است؟
þ استاد علی مریم كاشانی

o آیا می‎دانید تزیینات چهارگانه معماری دوره اسلامی ایران كدامند؟
þ سنگ‎كاری، آجركاری، گچ‎بری و كاشیكاری

o در معماری دوره اسلامی ایران، قرن پنجم هجری به بعد یادآور روی آوردن هنرمندان كاشیكار به شیوه‎های مختلف تزیینی كاشی در بنا بصورتی بسیار متنوع است. كاشی یكرنگ یكی از این شیوه‎هاست كه در اوایل دوره اسلامی زینت‎بخش بسیاری از بناها بوده است. آیا می‎دانید معماران ایرانی به چه صورت از كاشی یكرنگ در معماری این دوره استفاده كرده‎اند؟

þ معماران ایرانی از اوایل دوره اسلامی در پوشش آجر با لعاب یكرنگ پیشقدم و مبتكر بوده‎اند و در رنگ‎آمیزی، كاشی آبی‎رنگ فیروزه‎ای را بیش از سایر رنگ‎ها مورد توجه قرار داده و همراه با آجر از كاشی فیروزه‌رنگ استفاده كرده‎اند و به نحوی مانند نشانیدن نگین انگشتری، تكه‎های رنگین كاشی را به اشكال هندسی در اندازه‎های مختلف میان آجرهای قالب‌زده و یا در بین آجرهای تزیینی به صورت كتیبه‎های كوفی قرار داده‎اند. از نمونه‎های اولیه كاشی لعابدار یكرنگ می‎توان از دو قطعه كاشی باقیمانده از یك كتیبه یاد كرد كه از یكی از شهرهای معروف دوره اسلامی به نام «جرجان» به دست آمده و تاریخ آن اواخر قرن چهارم هجری است.
 

سـعید

مدیر بازنشسته
مركز جهاني شانگهاي چين

مركز جهاني شانگهاي چين

مركز جهاني شانگهاي چين



مركز مالي جهاني شانگهاي يكي از پروژه‌هاي بلندپروازانه چيني ها براي دستيابي به توسعه اقتصادي است . اين سازه در حال حاضر يكي از بلندترين آسمان‌خراشهاي جهان به شمار مي آيد.



مركز مالي جهاني شانگهاي كه به اختصار Shanghai WFC يا SWFC ناميده مي‌شود، يكي از پروژه‌هاي بلند پروازانه چيني‌ها به منظور دستيابي به توسعه اقتصادي است كه به عنوان يكي از بلندترين آسمان‌خراشهاي جهان به شمار مي آيد. اين برج در منطقه اي ساخته مي شود كه زماني مزرعه و مرداب بوده است.
اين مركز در منطقه تجاري و اقتصادي Lujiazui، در مركز ناحيه جديد Pudong شانگهاي، واقع است. توسعه ناحيه جديد Pudong شانگهاي بخشي از برنامه درازمدت دولت چين براي توسعه و عمران شهري سريع و در مقياس بزرگ محسوب مي‌شود.
تا پايان سال 2005 ميلادي، حدود سه هزار واحد مالي از جمله 87 مركز داد و ستد بانكي خارجي در شانگهاي ايجاد شده است.
عمليات ساختماني مركز مالي جهاني شانگهاي در آگوست سال 1997 شروع شد، اما از اكتبر سال 1998، اجراي پروژه به دليل بحران اقتصادي آسيا و ركود ناشي از آن، به حال تعليق درآمد، تا اينكه پروژه در سال 2003 دوباره به جريان افتاد و پس از اعمال تغييرات و اصلاحاتي در طرح نخستين آن، براي تطابق طرح با آخرين نيازمنديهاي تكنولوژيكي و كاركردي شركتهاي مالي فعال در بازارهاي آسيا، عمليات ساختماني مركز از نوامبر سال 2005 يك بار ديگر آغاز شد. ساختمان بلند، باريك و گوه ‌شكل اين مركز در 101 طبقه توسط شركت (KPF Kohn Pederson Fox Association) مستقر در نيويورك، طراحي شده است و ارتفاع نهايي آن 492 متر پيش بيني شده است.با سرعتي بسيار بالا (هر طبقه در 5/4 روز) و هزينه‌اي بالغ بر 1/1 بيليون دلار ساخته خواهد شد و بر اساس پيش‌بيني‌هاي اوليه، عمليات اجرايي آن در سال 2008 به پايان مي رسد.
فرم اصلي طرح ساختمان مركز مالي جهاني شانگهاي، يك مكعب است كه به وسيله قوسهايي كه به برافراشتگي ساختمان تأكيد مي‌كنند، قطع ‌شده است. شاخص‌ترين عنصر طرح كه موجب تقويت هندسه اصلي ساختمان مي‌شود و تحسين بسياري از معماران را برانگيخته است، فضاي خالي يا روزني مي‌باشد كه در ميان سطوح فوقاني ساختمان ايجاد شده است و به مثابه دروازه‌اي در آسمان عمل مي‌كند. در ضمن از نظر سازه‌اي، روزن ايجاد شده موجب كاهش فشار باد بر سازه مي‌شود. اين فضاي خالي كه گردشگران قادر خواهند بود در آن قدم بزنند، با افزايش ارتفاع ساختمان عريض تر شده و در انتهاي برج با يك پل كه دو طرف ساختمان را به هم وصل مي‌كند، بسته مي‌شود.
در طرح نخستين برج، فضاي خالي بالاي آن با اقتباس از دروازه مدور موجود در باغهاي چين باستان (موسوم به دروازه ماه)، دايره‌اي به قطر 50 متر پيش‌بيني شده بود، اما در اواسط سال 2005، KPF طرح جايگزين ديگري ارائه كرد كه بر اساس آن يك فضاي خالي مربع‌شكل جايگزين روزن دايره‌اي شكل قبلي شد. همچنين در طرح جديد، عرصه‌اي به مساحت 700 مترمربع در طبقه 101، جهت مشاهده شهر از بالا، پيش‌بيني شده است كه مرتفع‌ترين عرصه رصد و مشاهده در جهان خواهد بود.«آكيما يوشيمارا» Akio Yoshimura، مدير مركز مالي جهاني شانگهاي، از مزاياي طرح جديد به موجزتر بودن آن و نيز تسهيل عمليات ساختماني و كاهش هزينه‌ها و زمان ساخت‌وساز اشاره مي‌كند. او مي‌گويد: «من شخصاً طرح جديد را خيلي دوست دارم؛ فضاي خالي مربع‌شكل بالاي برج شبيه يك پنجره است كه از طريق آن مي‌توان به آينده‌اي پراميد نگريست.»
ساختمان مركز مالي جهاني شانگهاي بصورت يك مجتمع چندمنظوره طراحي شده و در طرح آن علاوه بر فضاهاي اداري هوشمند كه از بالاترين سطح كيفيت و كاركرد برخوردار هستند، تسهيلات جنبي فراوان از قبيل فضاهاي كنفرانس، يك هتل مجلل پنج ستاره، فضاهاي تجاري و رستوران‌ پيش‌بيني شده است.
طرح كلي، مقياس و ساختار جديد برنامه‌ريزي مركز مالي جهاني شانگهاي به گونه‌اي است كه اين ساختمان را در آينده به نشانه شهري جديد شانگهاي در قرن 21 و از آن مهم‌تر به نماد موفقيت اقتصادي آسيا تبديل مي كند و اين مركز منادي آغاز دوران جديد تجارت در آسيا خواهد بود.
نقل از پايگاه اطلاع رساني شهرسازي و معماري
 

سـعید

مدیر بازنشسته
طراحی اتاق و مهمانسرای گردشگران فضایی

طراحی اتاق و مهمانسرای گردشگران فضایی

طراحی اتاق و مهمانسرای گردشگران فضایی



یک شرکت معماری در بارسلونای اسپانیا و یک گروه مهندسین مشاور فضایی در ایالت فلوریدا به تعریفی کاربردی از اتاق و فضای استراحت برای مهمانسرایی در خدمت گردشگران فضایی و فضا نوردان دست یافتند. این مهمانسرا ساختاری مانند میوه ی انگور دارد با هسته ای مرکزی که اتاق ها از آن شاخه گرفته می شوند (منشعب می شوند). به گفته ی مسوول طرح، خاویر کلارامُنت، این پروژه دستاورد کوشش یک گروه سی نفره در یک سال مطالعه و طراحی مداوم است. اتاق ها هفت متر درازا و چهار متر بلندا دارند و در فضاهای داخلی هیچ زاویه یا خط مستقیمی دیده نمی شود، تنها دستگیره گونه هایی تعریف شدند که برای زمان غذاخوردن، خوابیدن و یا تماشای فضای بیرون به کار برده می شوند. این نوع طراحی برآمده از هدف اصلی این پروژه بوده است: رها شدن در آزادی مطلق و نظاره ی فضای بیرون بی هیچ شکستی در منظر ایجاد شده.


به گفته ی کلارامُنت: "ایده ی اصلی به بیش از یک سال پیش بر می گردد، یعنی زمانی که برای نخستین بار بحث گردشگری فضایی به میان آمد، چرا که معماری با مقوله ی گردشگری همسویی دارد. همسو با هماهنگ کردن طراحی با واقعیات موجود در یک ساختار فضایی، همکاری با گروه مهندسین ای یو آ برای دانستن درباره ی مواد و مصالح فضایی آغاز شد. این که چگونه یک هتل در فضا نگه داشته می شود و هر یک از واحد ها (کپسول ها) از چه ساخته می شوند، روند طراحی را تحت تاثیر قرار می داد."
"پروژه به طور کامل از طبیعت الهام گرفته است و ایده ی خوشه ای پس از بررسی برخی سیستم های زنده به دست شد. يكي از اصول کمک کننده در طراحی این بود که کاربر باید در دوران 360 درجه آزاد باشد، به دور از تعریف های سنتی بالا، پایین، چپ و راست." "شرکت هم اکنون همه ی ماکت ها و نقشه های ميهمان سرا را آماده دارد و در حال رایزنی و بررسی برای یافتن شرکت های سرمایه گذار در این زمینه است تا نتیجه ی مطالعات خود را به صورت عملی ببیند."


پژوهش هایی از این دست در حال حاضر در دانشگاه هیوستن ایالت تگزاس در حال انجام است. دانشگاه هیوستن با سرمایه گذاری اولیه ی سازمان فضایی ژاپن و نظارت مستقیم سازمان "ناسا" به انجام این دست مطالعات پرداخته است. "ناسا" پر سرمایه ترین سازمان در این زمینه است و مرکز اصلی آن در شهر هیوستن، ایالت تگزاس جای دارد. منتظر باشید تا پایان فصل گفتگویی را با یکی از پژوهشگران و استادان معماری فضایی برایتان بازگو کنیم.
 

سـعید

مدیر بازنشسته
اندکی واقع بینی پیرامون معماری معاصر ایران...!

اندکی واقع بینی پیرامون معماری معاصر ایران...!

اندکی واقع بینی پیرامون معماری معاصر ایران...!


بیایید کمی به قضاوت در مورد معماری کشورمان بپردازیم، ارزش‌گذاری درستی انجام بدهیم، معماری ایران در مقایسه با معماری دنیا، ببینیم که در چه سطحی قرار دارد و اینکه نقش معماران در سطح جامعه و دنیای حرفه‌ای چگونه تعریف شده است.
اگر کمی به عقی برگردیم و دهه‌های 40 و 50 را بررسی کنیم، خواهیم دید که چگونه معماران بزرگی در فاصله کمتر از سه چهار دهه توانسته‌بودند آثاری را خلق کنند که بدون اغراق تا سالیان درازی به عنوان نمادهایی از ورود مدرنیته و مواجهه آن با معماری ایران خواهند درخشید.
موارد بسیاری را می‌توان در عدم تداوم فکری و عملی، اندیشه‌های آن دوران برشمرد که بسیار حائز اهمیت بوده، هم‌اکنون نیز شاهد تاثیرگذاری گونه‌ای از اقدامات انجام گرفته در دهه‌های گذشته به خصوص دوران سازندگی هستیم؛ ولی اینبار نمی‌خواهیم به گذشته بازگردیم وخلاهای فکری معماران جامعه امروز ایران را با تخطئه گذشته، ارضاء کنیم! از طرف دیگر پرداختن به آینده نیز با شرایط حاکم بر معماری ایران بیهوده به نظر می‌رسد! همیشه رسم بر این بوده که دغدغه گذشته را به بلندپروازی‌ها و شعارهای آینده‌ گره بزنیم و از زمان و مکانی که در آن حضور داریم، بگریزیم. هیچ وقت سعی نکرده‌ایم که واقعیت جامعه خویش را باور کرده، در چارچوبی که اقتضای شرایط، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی ما است فعالیت کنیم.
سالهاست که در سایه تخت جمشید و میدان نقش جهان، آنهم با غروری بس گران، خود را به جهانیان عرضه می‌داریم و از هرگونه حرکت و بازاندیشی نو در روند معماری سر باز‌می‌زنیم و گروهی دیگر نیز با گونه‌ای دیگر از چنین خودباختگی، دست تمنا به دنیای غرب گشوده‌اند و ابزار و آرا ایشان را صحیح‌ترین مسیر نیل به یک معماری «درست» معرفی می‌کنند. اینها همه در شرایطی نقل و حتی استفاده می‌شوند که ما از شناخت جایگاهی که در آن مستقریم، عاجز و ناتوانیم؛ نمی‌توان بدون بررسی میزان توانایی‌های معماران امروز و بار معنایی که از معماری در ذهن کارگزاران و مردم موجود‌است به راهکارهای ارایه شده از خارج این جامعه چه از معماری سنتی ایران و چه از دنیای غرب پرداخته و به نتیجه مطلوبی دست یابیم.
دهه 80 معماری ایران همراه است با مشاورین بزرگ معماری و همکارانی از کشورهای اروپایی، معمارانی که تحصیلات گسترده‌ای را در کشورهای مختلف انجام داده‌اند، آثار مکتوب بسیاری در مورد معماری سنتی ایران موجود است، ورود تکنولوژی هاو مصالح جدید به بازار ایران و مهم‌تر اینکه هنوز چندی از معماران دهه های 40 و 50 ایران در قید حیاتند، در چنین بستر و با چنین امکاناتی که در دهه‌های گذشته کمتر شاهد آن بوده‌ایم، معماری ایران در چنین وضع اسف‌باری به سر می‌برد!
اگر واقع‌بینانه به اطراف خویش بنگریم، خواهیم دید که ره‌آورد سه دهه گذشته ما به جز چند اثر معماری که تنها در مقیاس کشوری می‌توانند مطرح شوند و شمارشان از انگشتان دست نیز تجاوز نمی‌کند چیزی در دست نیست و سایر ساخته‌ها حائز ارزش بالایی نیستند؛ هر چند که در همین چند اثر به جامانده نیز نمود آنچنانی از حضور اندیشه‌ای تاثیرگذار و یا رویکردی که بتواند کشتی شکسته معماری ما را ترمیم کند یافت نمی‌شود و صرفا به عنوان اثری «خوب» و نه «درست» ازآنها یاد می‌شود.
معمارن امروز ایران و کسانی که بر اریکه استادی و تعدد پروژه‌های دفاتر خویش تکیه زده‌اند و با غرور و تفاخری وصف‌ناپذیر (!) به مردم و جامعه می‌نگرند، کدامین مسیر و راهکاری را برای نجات از منجلاب سرگردانی و سرخوردگی پیشنهاد می‌کنند؛ باید قبول کرد که آنچنان اندیشه والایی در میان متفکران معماری امروز ما نیست و یا اگر هم هست به گونه‌های مختلف، خود خواسته و یا ناخواسته دستخوش تحکم قدرت‌های حاکم بر معماری شده و به انزوایی دفاعی پناهنده شده‌اند.
نه تخت جمشید و... نه مسجدمدرسه آقابزرگ و نه تک اثرهای معماری هلندی (که اینروزها دیگر حتی دانشجویان تازه‌وارد هم آن‌را کپی می‌کنند)، می‌تواند برای من الگوی خوبی باشند؛ من انسانی هستم که در جهان چهارم، با هزاران محدودیت و استعدادهای بزرگ زندگی می کنم... جامعه ما بسیار بسیار متاثر از دنیای مدرن و دستاوردهای آن است و ما را از آن گریزی نیست و نباید فراموش کنیم که معماری سرآمد همه علوم و فنون نیست که امروزه، به گونه‌ای اغراق شده جلوه می‌کند و سعی دارد مختصات جهان را عوض کند... امری ناممکن و تلاشی بیهوده!
باید واقع بین باشیم و بدانیم که جامعه و معماری ما بر اساس دستاوردهایمان می‌تواند شکل بگیرد و به پا خیزد نه بر اساس اندوخته‌هایی که از غرب و شرق بر ما تحمیل شده و هزاران بار در کلاس های درس و مجامع مختلف تکرار می‌شود! باید نقشی نو زنیم و قبل از همه امور به فکر تولید اندیشه و فکر معماری باشیم.
نه معمار و نه معماری درستی را در چنین فضای آشفته‌ای، هرچند که امکانات و ابزار بسیاری نیز موجود باشد، نمی توان یافت، مگراینکه جایگاه خودمان را بدون اغراق و بدون بهره‌گیری از مفاهیم و اندیشه‌های گذشتگان و غربیان، بشناسیم و با ذهنیتی درست – تاکید می کنم با ذهنیتی درست و به دور از تلقین ها و هیجانات معماری دنیا- شناخته، تحلیل درستی را ارایه دهیم.
 

سـعید

مدیر بازنشسته
برج پیزا ....

برج پیزا ....

برج پیزا ....

http://www.mohandesi-sakhteman.blogfa.com/8412.aspx

برج پیزا 300 سال دیگر کج می‌ماند........


در 27 فوریه 1964 دولت ایتالیا برای جلوگیری از سقوط این برج درخواست کمک کرد. یک گروه از مهندسان، ریاضیدانان و تاریخدانان در جزایر آزور گرد هم آمدند تا راه‌های پا بر جا نگه‌داشتن و استحکام برج را بررسی کنند.


گروه بین‌الملل: ساخت برج کج پیزا بدون هیچ تغییری در طرح اولیه آن دویست سال به طول انجامیده است. برج کج پیزا، برج ناقوس‌دار کلیسای جامع ایتالیاست. ساخت این برج از آگوست 1173 شروع شد و (با دو وقفه طولانی‌مدت) بدون هیچ تغییری در طرح اولیه حدود 200 سال به طول انجامیده است. در گذشته تصور می‌شد که کجی برج پیزا بخشی از طرح اولیه آن بوده است ولی امروزه می‌دانیم که این مساله صحت ندارد. ساخت این برج به صورت عمودی طراحی شده بود ولی در طول ساخت آن به تدریج کج شد (برخی معتقدند که اگر این برج کج نمی‌شد، بی‌شک یکی از فوق‌لعاده‌ترین برج‌های ناقوس‌دار دنیا می‌شد.این برج به دلیل کجی و زیبایی خاصی که دارد از سال 1173 تاکنون همیشه کانون توجه همگان بوده است. در طول ساخت این برج تلاش‌های زیادی انجام گرفت تا با بکارگیری مصالح ساختمانی خاص جلوی کج شدن آن گرفته شود. بعدها ستون‌ها و دیگر بخش‌های تخریب شده برج بیشتر از یک بار جایگزین شدند و امروزه زیرساخت‌های جدیدی برای کم کردن میزان کج شدن برج و افزایش طول عمر آن به کار گرفته می‌شود.برج کج پیزا با 863/55 متر ارتفاع در 8 طبقه ساخته شده است. قطر بیرونی این بنا 484/15 متر و قطر داخلی 368/7 متر است. ضخامت دیوارهای پایه آن 08/4 متر است و وزن آن حدود 500/14 تن برآورد می‌شود. جهت شیب این برج در فاصله سال‌های 1173 تا 1250 به سمت شمال و از سال 1272 تا سال 1997 به سمت جنوب متمایل بوده است تا سال 1997، این برج 2/5 متر نسبت به سطح افق کج شده است. ناقوس این برج 5/3 تن وزن دارد. این برج در پشت کلیسای بزرگ شهر پیزا واقع شده است.ساخت این برج در سه مرحله انجام گرفته است. ساخت اولین طبقه این برج ناقوس که سنگ‌های مرمر سفیدرنگ در آن به کار رفته است از نهم آگوست 1173 دوران پیروزی‌های نظامی و خوشبختی شروع شد اولین طبقه این برج از ستون‌هایی که به صورت دایره‌وار در کنار هم قرار گرفته بودند، تشکیل شده بود که در جهت مقابل تاق‌های بی‌روزنه خم شده بودند در مورد هویت معمار برج کج پیزا بحث‌های زیادی وجود دارد. سال‌ها تصور می‌شد که این بنا، کار «گوگلپلمو» و «بونانو پیزانو» بوده است. سنگ قبر بونانو پیزانو در سال 1820در پای این برج کشف شد.بعد از اینکه طبقه سوم این برج در سال 1178 ساخته شد به دلیل اینکه 3 متر در کارهای زیرساختی آن اشتباه شده بود، برج کج شد. البته طرح این برج از آغاز نقص داشت با درگیر شدن بیزانس در جنگ با جنوا، لوکا و فلورانس ادامه ساخت این برج به مدت 100 سال با تعلیق رو به رو شد. در سال 1198 چند ساعت به طور موقت روی این بنای ناتمام نصب شد. در سال 1272 ساخت این بنا توسط معماری به نام «جیوانی‌دی‌سیمونه» از سر گرفته شد. 4 طبقه بدین ترتیب ساخته شد. مجددا در سال 1284 با شکست بیزانس در جنگ ساخت بنا متوقف شد. در سال 1372 آخرین طبقه آن که محل قرار گرفتن ناقوس بود توسط توماسودی آندرا پیزانو ساخته شد و ناقوس در محل خود قرار گرفت. وی در تلفیق عناصر گوتیک به کار گرفته شده در جایگاه ناقوس با سبک رومانسک ( معماری اروپایی قرن‌های یازدهم و دوازدهم که به تقلید از معماری رومی دارای تاق‌های ضربی و دیوارهای ضخیم بود) برج موفق عمل کرد. در واقع در بالاترین نقطه این برج هفت ناقوس وجود دارد که هر کدام یکی از نوت‌های موسیقی را دارد و بزرگ‌ترین آنها در سال 1655 نصب شده است. در سال 1838 معماری به نام «الساندرو دلا گرادسکا» گذرگاهی در اطراف این برج حفر کرد که این امر موجب افزایش کج شدن این برج شد. «بنبتو موسولینی» دستور داد تا این برج را به حالت عمودی برگردانند به همین خاطر درپای آن بتون ریخته شد که این امر منجر به فرو رفتن برج در سطح زمین شد. در طول جنگ جهانی دوم ارتش آمریکا دستور تخریب تمامی برج‌های ایتالیا را داد که برج پیزا در دقیقه آخر از این خطر در امان ماند. در 27 فوریه 1964 دولت ایتالیا برای جلوگیری از سقوط این برج درخواست کمک کرد. یک گروه از مهندسان، ریاضیدانان و تاریخدانان در جزایر آزور گرد هم آمدند تا راه‌های پا بر جا نگه داشتن و استحکام برج را بررسی کنند. بعد از دو دهه کار و فعالیت روی این پروژه، برج در ژانویه 1990 به روی عموم بسته شد. در طول این مدت ناقوس‌های برج برای کم شدن از وزن‌شان از محل خودجا‌به‌جا شدند. ساختمان‌های اطراف برج برای رعایت نکات ایمنی تخلیه شدند. بعد از یک دهه بازسازی و تثبیت وضعیت آن برج در 15 دسامبر سال 2001 به روی عموم مردم باز شد. روش‌های بسیاری برای پا بر جا نگه‌داشتن برج پیشنهاد شده که از آن جمله می‌توان به استفاده از وزنه‌های 800 تنی سربی درپای آن اشاره کرد. راه‌حل نهایی برای پیشگیری از کج شدن بیشتر برج انتقال 38 متر مکعب از سطح بر آمده زیر آن بود. طبق آخرین اطلاعات این برج تا 300 سال دیگر پا بر جا خواهد بود.
 

سـعید

مدیر بازنشسته
مصرف انرژی و ساختمان های اداری

مصرف انرژی و ساختمان های اداری

مصرف انرژی و ساختمان های اداری




انرژي كه براي گرمايش، سرمايش، روشنايي فضاي كاري و خانه ها مصرف مي شود، حدود يك سوم مصرف انرژي در ايالات متحده امريكا را تشكيل مي دهد. خانه ها و فضاهاي كاري، با اين كه بزرگ ترين مصرف كنندگان انرژي در اين كشور هستند، قرار است بيشترين كاهش در مصرف انرژي را نيز به نام خود ثبت نمايند. برنامه هايي مانند Energy Star و «راهبري در طراحي زيست محيطي و انرژي (LEED)»، كاهش مصرف انرژي را از جنبه هاي سبز و پايايي ساختمان مورد هدف قرار داده اند. ANSI/ASHRAE/IESNA Standard 90.1 با نام «استاندارد انرژي براي ساختمان ها به استثناي ساختمان هاي كوچك مسكوني» و همچنين دستورالعمل هاي انرژي ايالتي، استانداردها و قواعد محرك اين حركت به شمار مي آيند. افزايش هزينه هاي انرژي نيز، اين حركت را از نظر جنبه هاي اقتصادي آن تسريع مي نمايد. بنابراين انتظار مي رود نتايج خوبي از اين برنامه ها حاصل گردد. در طول پانزده سال گذشته، تقاضاي برق مورد نياز براي روشنايي فضاهاي تجاري به نصف كاهش يافته است. استفاده از روشنايي روز، چراغ هاي كم نور شونده، حسگرهاي حضور افراد و غيره، توانسته اند اين كاهش قابل توجه را ايجاد نمايند. مصرف انرژي رايانه ها، نمايشگرها، دستگاه هاي كپي، فكس و ديگر لوازم اداري نيز كاهش چشم گيري يافته است. كاهشي چهل تا شصت درصدي نيز در ميانگين بارهاي سرمايش داخلي به چشم مي خورد. به عنوان مثال، بازسازي يك ساختمان اداري با مساحت 10000 فوت مربع با سن ده سال با به كارگيري تجهيزات روشنايي و اداري جديد، مي تواند 20 كيلووات از بار الكتريكي اوج و بيش از 5/5 تن بار تهويه مطبوع را كاهش دهد. مسلم است كه اين صرفه جويي هاي انرژي با گذشت زمان بيشتر مصرف انرژي را نيز به نام خود ثبت نمايند. اما عدم ارزيابي تاثيراتي كه بر روي سيستم هاي تهويه مطبوع رخ خواهند داد، مي تواند منجر به بروز مشكلاتي در زمينه ي آسايش ساكنين و كيفيت هواي داخلي ساختمان گردد. قواعد سرانگشتي كه براي دهه هاي متمادي تقريبا ثابت باقي مانده بودند، به نظر مي رسد كه ديگر صحت گذشته را از دست داده اند. در واقع، آنچه كه ممكن از نظر صرفه جويي در انرژي بسيار ايده آل به نظر برسد، شايد سيستم تهويه مطبوع ساختمان را تبديل به دستگاه توليد شكايات ساكنين نموده و در برخي موارد، كابوسي واقعي در مورد كيفيت هواي داخلي به شمار تهويه مطبوع ساختمان را تبديل به دستگاه توليد شكايات ساكنين نموده و در برخي موارد، كابوسي واقعي در مورد كيفيت هواي داخل آيد. تغيير الگوي مصرف داخلي بارهاي موجود در فضاي داخلي از قبيل روشنايي، تجهيزات و ساكنين، با پيدايش دفاتر كاري باز تا حدودي تغيير كرده اند. سطوح روشنايي در اين اماكن كمتر شده است (كه البته به دليل الزامات موجود در دستورالعمل هاي جديد است) ولي بار مصرف انرژي الكتريكي توسط دستگاه هاي جديد اداري تا حدودي افزايش يافته است. چگالي متوسط افراد حاضر در محل تقريبا بدون تغيير باقي مانده است.گرماي محسوس به ازاي هر نفر به ميزان 250 Btuh در اين محل، معادل w 73/0 بر هر فوت مربع تغيير باقي مانده است. بر روي سيستم هاي سرمايشي مي باشد. در اواسط دهه ي 1980، لامپ هاي داراي چگالي 2/2 تا 5/2 وات به ازاي فوت مربع، معمول بودند. استارت هاي الكترونيكي لامپ هاي فلوئورسنت نسبت به استارت هاي مغناطيسي داراي مزيت هاي زيادي هستند لامپ هاي چهل واتي T12 جاي خود را به لامپ هاي 34 واتي T8 و سپس لامپ هاي T5 داده اند. ميزان روشنايي در صفحات رايانه اي كاهش پيدا كرده و استفاده از روشنايي مستقيم/ غيرمستقيم با انرژي پايين، تبديل به روشي استاندارد شده است. برخي از دستورالعمل هاي انرژي در حال حاضر ميزان روشنايي در ساختمان هاي اداري را به 2/1 وات به ازاي هر فوت مربع محدود مي نمايند. طراحي دقيق (چراغ ها، طرح مبلمان، انتخاب رنگ ها و غيره، اين امكان را ايجاد مي كند كه بدون اين كه كيفيت روشنايي از دست رفته و يا هزينه هاي بالايي تحميل شود، مقدار 1.0w به ازاي هر فوت مربع به راحتي به دست آيد. برخي از مالكان ساختمان در حال كار بر روي روش هايي براي كاهش بار روشنايي ساختمانهايشان تا ميزان 0.5w در هر فوت مربع مي باشند. هر چند بار روشنايي پايين آمده است، اما استفاده از تجهيزات اداري به مراتب نسبت به گذشته افزايش داشته است. تعداد دستگاه هاي كپي، فكس، اسكنر، رايانه هاي شخصي و چاپگرها طي سال هاي اخير افزايش قابل توجهي نشان مي دهد. حتما به ياد داريد كه قبلا رايانه هاي معدودي در هر شركت وجود داشت، ولي حالا روي هر ميز يك رايانه وجود دارد. به همين قياس، قبلا از يك يا دو چاپگر مشترك در شركت ها استفاده مي شد، اما حالا تقريبا براي هر اتاق، حداقل يك چاپگر در نظر گرفته شده است. بار تجهيزات دفتري از 0.75 تا 1.0w به ازاي هر فوت مربع، به 1.5 تا 2.0w در هر فوت مربع افزايش يافته است.چاپگرهاي ليزري و همچنين دستگاه هاي كپي كوچك، دراين اواخر قيمت هاي بسيار مناسبي پيدا كرده اند. حتا بسياري از دستگاه هاي فكس نيز به صورت ليزري درآمده اند. نمايشگرهاي رايانه اي، از نوع تك رنگ سبز 12 اينچي به حداقل 17 اينچ رنگي ارتقا يافته و به همين دليل برق مصرفي اين نمايشگرها به مراب بالاتر رفته است. تحقيقات انجام شده نشان داده است كه تا سال 1994، نمايشگرهاي رايانه اي بيشترين انرژي كاركرد رايانه ها را تشكيل مي دهند. اين تحقيقات همچنين نشان داده است كه اطلاعات موجود بر روي برچسب مشخصات تجهيزات اداري، بسيار بالاتر از مصرف انرژي واقعي آن هاست. هر چند چگالي تجهيزات اداري در چند سال گذشته حدود 1.4 تا 1.8w بر فوت بوده است، اما اين مقدار در حال كاهش يافتن است. بهبودهاي صورت گرفته در مواردي مانند حالت آماده به كار (stand-by)، به خصوص حالات صرفه جويي كننده در انرژي، به اين مساله كمك زيادي نموده اند. تجهيزاتي كه داراي مشخصه ي Energy Star هستند، تبديل به تجهيزات استاندارد شده اند. استفاده از تجهيزات به صورت شبكه نيز در كاهش بارهاي مضاعف نقش بسزايي دارد. دستگاه هاي جديدي كه نقش دستگاه كپي، اسكنر، فكس و چاپگر را به طور همزمان بازي مي كنند، بسيار رايج شده اند. تونرهاي جديد دستگاه كپي، نياز به حرارت كمتري براي نشستن بر روي سطح كاغذ دارند. اين دستگاه هاي جديد، در عين اين كه فضايي نصف نفضاي تجهيزات ده سال گذشته اشغال مي كنند، مصرف انرژي بسيار كمتري نيز پيدا كرده اند. در حال حاضر، حداكثر چگالي تجهيزات به سمت 1.0w بر فوت مربع پيش مي رود و بزرگ ترين تغييري كه در اين رابطه قابل ذكر است، پيدايش نمايگرهاي كريستال مايع (LCD) است. اين نمايشگرها، مصرف برق بين 35 تا 50 وات دارند، در حالي كه نمايشگرهاي اشعه كاتدي (CRT) معمولي با همان اندازه، بين 120 تا 150 وات مصرف دارند. با پايين تر آمدن قيمت اين نمايشگرها، به نظر مي رسد كه در آينده به صورت نمايشگرهاي استاندارد در فضاهاي اداري و همچنين خانگي مطرح شوند .
 

سـعید

مدیر بازنشسته
در پست های پایین 7 عدد فایل زیپ شده وجود دارد که در مجموع 140 تا مقاله معماری در اونها قرار داده شده است...
البته خاطر نشان کنم که هرکدوم از مقاله ها میانگین بین 7-8 صفحه Word می شوند..
امیدوارم مورد استفادتون قرار بگیره..;)
ARTICLE.1
ARTICLE.2
ARTICLE.3
ARTICLE.4
ARTICLE.5
ARTICLE.6
ARTICLE.7
 

پیوست ها

  • ARTICLE.1.rar
    524 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • ARTICLE.2.rar
    1.5 مگایابت · بازدیدها: 0
بالا