معرفی ماشین آلات راهسازی (1)

عیدی امین

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دراین سری تاپیک تعدادی ازماشین آلات راهسازی(مشخصات کلی)ارائه میگردد
درصورت استقبال یا تمایل ادامه پیداکرده و روشهای نگهداری و مشخصات فنی و قیمت و ...هم ارائه خواهد شد
مدیر محترم تالار درصورت صلاحدید به جایی مناسب انتقال بدن چون من جامداتی هستم اینجا زدم ...
موفق باشید :gol:


شمع کوب ها جزء ماشین های سقوط وزنه می باشند مثل شمعکوب و تخماق کوب. تخماق وزنه سنگینی است که توسط یک جرثقیل بالا برده می شود و سپس یا به صورت نوسانی و یا به صورت سقوط آزاد به منطقه مورد نظر برخورد می کند. از تخماق برای شکستن سطح جاده ها و انهدام ابنیه و امثال اینها استفاده می شود.

شمعکوب های ساده هم از چنین اصلی برای کوبیدن شمعها استفاده می کنند. چکش شمعکوب بالا برده می شود و سپس بر روی کلاهک شمع انداخته می شود و این عمل باعث فرو رفتن شمع در خاک می گردد.
شمعکوب علاوه بر تیر اصلی جرثقیل، تشکیل شده از صفحات مخصوص فوقانی که برای اتصال لوله هادی وزنه به انتهای تیر اصلی جرثقیل به کار می رود.در شمع کوب ، لوله هادی برای تعیین امتداد بالا بردن و سقوط وزنه و همچنین کمک در حفظ راستای صحیح شمع در هنگام کوبیدن به کار می رود. این لوله به بدنه ماشین به توسط تیرهای افقی متصل است.


شمع کوبهای موتور دار

برای ازدیاد سرعت شمع کوبی، انواع متعددی موجودند که در آنها وزنه به وسیله موتور حرکت می کند. این نوع شمعکوبها عبارتند از شمعکوب هیدرولیکی، شمع کوب هوای فشرده، شمع کوب بخاری، دیزل و لرزه ای. در این نوع شمعکوبها، جرثقیل برای نگهداشتن صفحات هادی وزنه و نگهداشتن شمع و وزنه، در محل به کار می رود.

شمعکوب های بخاری و هوای فشرده تک عملی از نیروی مایع برای بالا بردن وزنه استفاده می کنند. سپس وزنه به طور آزاد بر روی شمع سقوط می کند. شمعکوبهای بخاری و هوای فشرده دیفرانسیلی از فشار مایع برای بالا بردن وزنه و پایین آوردن آن با فشار استفاده می کنند.

شمعکوب دیزلی به صورت یک موتور دیزل با پیستون آزاد کار می کند. وقتی پیستون در استوانه فرود می آید، هوای زیر آن فشرده شده و در ضمن گازوئیل وارد محوطه می شود. عمل احتراق هنگامی صورت می گیرد که فشار و دمای انتهای استوانه برای شروع احتراق مناسب باشد. وقتی انفجار صورت می گیرد، وزنه به سمت کلاهک شمع پرتاب می شود و در همان زمان پیستون برای شروع سیکل جدید بالا می رود.

شمع کوبهای لرزه ای و صوتی از نوسان کننده های مخصوص جهت ایجاد ویبراسیون و اعمال فشار قائم بر روی شمع استفاده می کنند. شمع در اثر وزن وزنه و شمع، در زمینی که بر اثر ویبراسیون شل شده است فرو می رود. وزنه های صوتی معمولاً از یک ویبراسیون زیاد نزدیک به فرکانس رزونانس سیستم خاک استفاده می کنند، ولی ویبراسیون شمع کوبهای لرزه ای معمولاً کمتر از شمع کوب صوتی است.


استفاده از شمع کوب
انتخاب صحیح و مؤثر شمعکوب تخصصی است که بحث آن در این کتاب نمی گنجد. اطلاعات مختصر زیر خواننده را با مسائل مربوطه به طور سطحی آشنا می نماید.
شمعکوببدون موتور روش نسبتاً آهسته ای برای کوبیدن شمع بوده و فقط در مواردی به کار می رود که شمع ها عمودی است. زیرا وقتی که لوله هادی وزنه عمودی نیست مقدار زیادی انرژی در اثر اصطکاک به هدر می رود. برای شمعکوبی مؤثر وزن وزنه باید حداقل مساوی وزن شمع باشد. بهترین نتیجه وقتی به دست می آید که وزن وزنه حدود دو برابر وزن شمع باشد. در مورد شمعکوبی شمع های مایل بهتر است از انواع موتوردار شمعکوب استفاده نمود. شمع کوب های هوای فشرده، هیدرولیک و بخاری معمولاً خیلی مؤثرتر از نوع یاد شده در فوق می باشند. استفاده از شمع کوب هیدرولیک بخاطر کم سر و صدا بودن آن خیلی رایج شده است. میزان انرژی وزنه باید با توجه به اندازه و نوع شمع انتخاب شود.

شمع کوبهای دیفرانسیلی را می شود جهت بیرون کشیدن شمع نیز به کار برد. شمع کوبهای دیزلی مورد استفاده زیادی پیدا کرده اند چون بدون دردسر کار می کنند، ولی از آنها نمی توان برای بیرون کشیدن شمع از زمین استفاده نمود.

روشهای مختلفی برای پیش بینی ظرفیت شمع پس از کوبیده شدن پیشنهاد شده اند. مهندسین متخصص مکانیک خاک و متخصصین شمع کوبی باید با توجه به شرایط خاص هر کار روش معینی را برای تعیین انرژی لازم برای کوبیدن شمع و ظرفیت شمع انتخاب کنند. معمولاً کدهای ساختمانی فرمول لازم برای محاسبه ظرفیت شمع را تعیین می کند.
اسکریپرها به دو دسته موتوردار و بدون موتور تقسیم می شوند. اغلب اسکریپرها فقط دارای یک محور بوده و قسمت دیگر اسکریپر و وزن بار توسط تراکتور حمل می شود. بعضی اسکریپرها توسط تراکتورهای چرخ لاستیکی یا چرخ زنجیری کشیده می شوند و بعضی دیگر قسمتی از یک تراکتور ـ اسکریپر را تشکیل می دهند. اسکریپرهایی که دو محور دارند به وسیله تراکتورهای زنجیردار کشیده می شوند زیرا اینگونه تراکتورها نمی توانند بار قائم را تحمل کنند و بنابراین نمی توانند اسکریپر یک محوری را بکشند. اسکریپرهایی که توسط تراکتورهای چرخ لاستیکی کشیده می شوند به انواع زیر تقسیم می شوند:
1- تک موتور دو محوری
2- سه محوری
3- دو دیفرانسیل (تمام چرخها گردان)
4- اسکریپرهای دو موتوره
5- اسکریپرهای دارای بالا بر
6- فشاری ـ کششی
7- چند جامی ، چند موتوری
. اسکریپرهای تک موتوری دو محوری از یک تراکتور تک محوری استفاده می کنند. این تراکتور که محاسن آن خواهد آمد دارای این عیب است که بدون اسکریپر مربوطه قادر به هیچ کاری نیست. اسکریپر ـ تراکتورهای سه محوری توسط یک تراکتور (نظیر همان ماشینهایی که در فصل گذشته شرح داده شد) کشیده می شوند. ماشینهای چند دیفرانسیلی، دارای چرخهای گردنده در اسکریپر بوده و چرخهای گردان می باشند. اسکریپرهای دارای بالا بر دارای یک بالابر نردبانی در جلوی جام بوده و در عمل کندن و انتقال مواد کنده شده به داخل جام تسهیل ایجاد می نمایند. اینگونه اسکریپرها معمولاً احتیاج به تراکتورهای کمکی در عمل بارگیری ندارند.
اسکریپرهای فشاری ـ کششی دارای قلابی در عقب و زائده ای در جلوی ماشین هستند که آنها را قادر می سازد با یک اسکریپر دیگر در بارگیری همکاری کنند. شرح این عملیات در این فصل خواهد آمد. اسکریپرهای چند جامی چند موتوری چنانکه از نامشان بر می آید تعدادی اسکریپرهای موتوردار متصل به هم هستند که نوعی قطار اسکریپر ایجاد می نمایند. این ماشینها قادرند مقدار زیادی مواد خاکی راتحت شرایط مناسب جابجا نمایند.
تیغه های برنده
تیغه های برنده اسکریپرها از قطعات تیز متعددی تشکیل می یابند که به انتهای جلویی جام (مخزن بارگیر) پیچ شده اند. در سیستم استینگر قسمت وسطی تیغه بیش از قسمتهای کناری بیرون آمده است. در سیستم برشی طراز تمام قسمتهای تیغه به یک اندازه امتداد یافته اند. سیستم استینگر بیشتر به کار می رود چون ایجاد نیروی نفوذ کننده و برشی بیشتر می نماید. بعضی اوقات به دلیل فوق از تیغه های منحنی استفاده می شود. سیستم تیغه طراز وقتی به کار می رود که امکان شکستن تیغه وجود دارد و همچنین از این سیستم برای تمیز کاری آخر کار استفاده می شود. تیغه های دندانه دار هم برای کارهای سنگین تر موجودند. اسکریپرهای دارای بالا بر، معمولاً دارای دندانه ای اضافی هستند که به انتهای تیغه عادی متصل شده است.
تولید اسکریپر
سیکل اسکریپر
مانند اغلب ماشین آلات خاکبرداری، تولید اسکریپر با تخمین بار متوسط اسکریپردر هر سیکل کار و ضرب آن در تعداد سیکلهای انجام شده در واحد زمان محاسبه می شود. برای تعیین تعداد سیکلهای انجام شده در واحد زمان مدت زمان هر سیکل باید تخمین زده شود. سیکل کار کلی عبارتست از مجموع سیکل متغیر و سیکل ثابت.
زمان بارگیری عبارت از زمان لازم جهت بارگیری اسکریپر می باشد. زمان شتاب دهی به اسکریپر مدت زمانی است که تراکتور پس از پایان عملیات بارگیری اسکریپر در تماس با اسکریپر باقی می ماند تا با فشار به آن به اسکریپر کمک کند تا شتاب لازم را جهت خروج از منطقه حفاری کسب کند. زمان برگشت، مدت زمان لازم برای بازگشت تراکتور به منطقه شروع بارگیری می باشد. زمان انتقال مدت زمان لازم برای تراکتور کمکی جهت ایجاد تماس با اسکریپر و آغاز یک سیکل بارگیری جدید می باشد.

دراگلاین تشکیل شده از یک اتاقک فرمان، یک تیر جرثقیل، یک جام دراگلاین و کابل های لازم جهت کنترل قسمتهای مختلف یاد شده. این ماشین موارد استفاده بسیار دارد. حفاری با دراگلاین در سطوح بالاتر از سطح اتکاء ماشین تا سطوح خیلی پایین تر از سطح اتکاء ماشین و زمینهای نرم تا زمینهای متوسط سخت امکان پذیر می باشد.

یکی از مهمترین موارد برتری دراگلاین بر سایر ماشین آلات ، همانا بازوی طویل آن برای حفاری و تخلیه مواد کنده شده بوده و سیکل کار آن نیز بسیار کوتاه است. کابل بالا برنده برای بالا و پایین بردن جام می باشد.

در دراگلاین حفاری از طریق کشیدن جام بر روی مواد حفاری توسط کابل کششی صورت می گیرد.


جام های مختلفی برای دراگلاین موجودند که در شرایط مخصوص به کار می روند. طبقه بندی جام ها بر حسب نوع خاک عبارتند از: نوع I (کارهای سبک) ، نوع II (کارهای متوسط)، نوع III (کارهای سنگین). در ضمن در هر نوع از انواع فوق دو نام جام مشبک (نوع P-perforated ) و غیر مشبک (نوع S-solid ) با دندانه و بدون دندانه وجود دارند. جامهای مشبک برای حفاری در زیر آب به کار می روند. وجود سوراخها باعث تخلیه آب و در نتیجه سبک شدن جاممی شود و راندمان کار را بالا می برد. با این همه در مواردی که به مواد ریز دانه در خاک حفاری نیازی باشد از جام غیر مشبک استفاده می گردد.
استفاده از دراگلاین

با این که دراگلاین قادر است در سطح بالاتر از سطح اتکاء خودش حفاری کند ولی استفاده از آن در سطوح پایین تر از سطح اتکاء مؤثرتر می باشد. دراگلاین دارای فشار مستقیم جام مثل جام بیل مکانیکی نبوده و بیشتر روی وزن جام و زاویه جام و زاویه حمله جام به مواد حفاری تکیه دارد. علاوه بر آن چون اتصال جام به سایر قسمتها به صورت صلب نبوده و متحرک است، زاویه حمله کاملاً ثابت نمی باشد. بنابراین، در هنگام حفاری، جام ممکن است نوساناتی در جهت جانبی بنماید. این حرکتها و تکانها با ازدیاد عمق منطقه حفاری و کاهش اندازه جام و وزن ماشین افزایش می یابد. با این همه یک راننده ورزیده می تواند به مقدار قابل توجهی از حرکات زائد جام بکاهد. به دلیل کمتر بودن کنترل روی حرکات جام دراگلاین (در مقایسه با بیل) مقدار سر ریز مواد در حفاری با دراگلاین بیشتر بوده و بهتر است از کامیونهای بزرگتری برای حمل مواد تخلیه شده استفاده نمود تا بدین وسیله هدف بزرگتری برای تخلیه جام دراگلاین به وجود بیاید.

بار مجاز وارد بر دراگلاین (که شامل وزن جام باضافه وزن مواد حفاری در جام می باشد) از روی جدول مخصوص مربوطه که توسط کارخانجات سازنده عرضه می شود، تعیین می گردد. برای تعیین ظرفیت دراگلاین نباید قدرت بالابری جرثقیل دراگلاین را ملاک قرار داد، بلکه باید با توجه به قدرت موتور ماشین، طول تیر اصلی و وزن مواد حفاری شده اندازه مناسب برای جام را تعیین نمود

بيل مکانيکي عبارت از اتاقک گرداني است که سوار بر چرخها بوده و در انتهاي جلويي آن بيل متصل شده است. بيل انتهايي عبارت است از تير اصلي بيل، ميله جام، جام و کابلهاي فلزي مورد لزوم که حرکات بيل را تأمين مي کنند.
در بیل های مکانیکی ، هيدروليکي عمل حفاري به وسيله فشار بيل و سپس بالا بردن آن با مواد کنده شده انجام مي گيرد. ميله جام به کمک دستگاه کنترل ماشین بیل مکانیکی ، جام را به داخل زمين فشار مي دهد يا آن را از منطقه حفاري بيرون مي کشد. پس از انجام حفاري و پر شدن جام، با استفاده از کابل بالا آورنده، جام بلند مي شود و سپس با حرکت افقي تير اصلي جام به منطقه تخليه منتقل شده و بار با آزاد کردن چفت در جام تخليه مي گردد. چون مي توان بيل مکانيکي را با فشار در خاک فرو برد لذا سخت ترين نوع خاک و حتي سنگ نرم يا ترک خورده را مي توان با بيل مکانيکي حفاري نمود.
با آنکه بيل مکانیکی قادر است چه در زیر سطح تراز ماشین و چه در بالای آن کار کند، معذالک بهترین راندمان برای بیل های مکانیکی وقتی به دست می آید که محل کار بالای سطح زمین و تا زیر لولای دوران میله جام shipper shaft باشد.
گرچه بیل مکانیکی قادر به حفاری در سطح پایین تر از سطح اتکاء ماشین می باشد، ولی عمق عملیات نمی تواند از طول میله جام تجاوز نماید. انواع دیگر قسمتهای الحاقی (جام معکوس یا دراگلاین) وجود دارند که برای این کار در سطحی پایین تر از سطح اتکای ماشین مناسبتر می باشند.
یکی از مزایای بیل مکانیکی این است که این ماشین در موقع حفاری در سطح زمین دارای راندمان بسیار بالاست بدین دلیل که می تواند در حین حفاری راه پیشروی خود را باز کند.
در ضمن بیل مکانیکی قادر است که دیواره های قسمت حفاری شده را شکل داده و شیب ترانشه را اصلاح کند. مواد حفاری شده بوسیله بیل مکانیکی را می توان در کامیون یا مستقیماً در محل خاکریز تخلیه نمود.
مانور با بیل مکانیکی
برای حفاری مؤثر، بیل مکانیکی باید یک سطح عمودی در مقابل داشته باشد. این سطح را جبهه حفاری می نامند. اگر حفاری در کنار یک تپه یا عوارض سطحی نظیر آن باشد، این جبهه به زودی ایجاد می شود. اما اگر حفاری قرار است در زیر سطح زمین صورت گیرد، بیل مکانیکی باید اول یک سطح شیبدار تا رسیدن به جبهه حفاری در زمین ایجاد نماید و سپس اقدام به حفاری در جبهه نماید.

در تاپیک ای بعدی انواع دیکر معرفی خواهند شد ...
 

Similar threads

بالا