از این رو من رو آوردم به آموزش نرم افزارها سخت افزارها وسیستم های کاربردی و آموزش آنها
ولی کیه که کار بده و پروژه!
گویا ایجاد ارتباطات نحوه حرف زدن و تبلیغات وتوانایی کرفتن کار خود درسهای ویژهای است که باید آموخت تا به شما اعتماد کنند وکاری به شما بسپارند!
دوستان لطفا در مورد جنبه های غیر فنی پروژه هایکه انجام دادهاند هم توضیح بدهند
اینکه پروژه را از کجا میگیرند؟ منظورم کلی است. (فرایند؟ )
چه گونه کارفرما به شما اعتماد می کند؟ (روشها؟)
چطور در میان رقیبان کار میگیرید و قیمت طلایی میدهید؟( مواد؟)
چطور با حداقل زمان و هزینه و امکانات پروژه را جمع می کنید که برایتان سود داشته باشد و کارفرماهم راضی؟(استراتژی؟)
چطور ...تحقق و اجرا ؟ و...!
آیا کتاب منبع کلاس جزوه ی برا ی یادگرفتن اینها وجود دارد؟
لطفا راهنمایی کنید
ممنون.
خیلی به نکته های جالبی اشاره کردی
اما جواب سوالات
جواب 1 :
ببين من تو شرکتی کار ميکنم که کارش اينه و پروژه های ميلياردی يا حداقل چند صد ميليونی ميگيره .
اونا هم پروژه ها رو ميدن به من تا اجرا کنم .
اولا اين جور پروژه ها رو به هر کسی نميدن چون ريسک بالايي ميخواد برای همين تکی نميشه اقدام کرد .
برای مثال ( قسمت مانيتورينگ و کنترل نيروگاه ها و پتروشيمي و از اين قبيل رو شرکت های ايرانی هيچ وقت قبول نميکنن و هميشه پای مناقصه شرکت های خيلي بزرگ مثل هيوندا و ميتسوبوشی ... هستند چون فقط کافيه يه اشتباه کنی . بازم شرکت های خارجی جرات نميکنن تکی کار کنن و اينجور کارها رو گروهی ميگيرن همين قضيه تو کارهاي کوچيک صدق ميکنه و ريسک خيلي بالايي ميخواد خودت بدونه پشتوانه مالی اين کار رو بکنی )
جواب 2 :
کارفرما به همين راحتی بهت اطمينان نميکنه بايد خودت رو نشون بدی
جواب 3 :
ببين من که قيمت نميدم ولی تا اونجا که ميدونم شرکت ما خفن ترين کارهاش ديگه 20 ميليون بيشتر خرج نداره . اگه يکم حرصت رو تو سود کم کنی راحت کار رو ميگيری
جواب 4 :
تجربه بهم نشون داده که هرچه پروژه ای که بهت ميدن رو تو ابعاد بزرگتر درست کنی گير کارفرما ها کمتره از درست کردن تو ابعاد کوچک واقعا پرهيز کن چون گيرهای بنی اسرائيلي ميدن . ( چون من تجربش رو دارم . )
پروژه های اول يکم برات سخته هم اينکه چطور شروع کنی و هم اينکه سر موعد تحويل بدی ولی بعدا برات راحت ميشه