نه! تو نه می تونی کسی رو به زور دوست داشته باشی، نه می تونی کسی رو مجبور کنی دوستت داشته باشه. اما! بعضی وقتا گرفتار یه معادله می شی که نمی تونی حلش کنی.
یک نفر اسیر توست. تو اسیر کس دیگه و اون کس هم شاید اسیر کس دیگه!!! فکرش رو بکن. وحشتناکه! اگه بخوای بری سراغ اونی که دوستش داری، نمی تونی باهاش باشی چون اون دوستت نداره. تو هم نمی تونی مجبورش کنی که دوستت داشته باشه. اگه خودت رو بذاری جای اون می فهمی که نمی شه چون خود تو این حس رو تجربه کردی. از طرفی دوستش داری پس نمی تونی فراموشش کنی. وای تازه اگه بخوای بری با اون پس تکلیف اونی که دوستت داره چی میشه؟ آخه تو حس اون رو هم تجربه کردی و می دونی چقدر برای آدم سخت و درد آوره که عاشق کسی باشه ولی اون دوستش نداشته باشه. اما خوب تقصیر تو چیه؟ نمی تونی به زور دوستش داشته باشی دست خودت که نیست! پس چی کار باید کرد؟ اگر هم بخوای بی خیال همه چیز بشی و تا آخر عمر تنها بمونی بازم نمی شه. چون تو نمی تونی اونی رو که دوستش داری فراموش کنی و همیشه با یاد اون زندگی می کنی. اونی هم که تو رو دوست داره نمی تونه فراموشت کنه و همیشه با یاد تو زندگی می کنه. می گم اصلا چطوره بری سراغ کسی که نه دوستش داشته باشی و نه دوستت داشته باشه؟!!! آخه اینجوری هم نمی شه. چون نمی تونی تحملش کنی.
وای خدایا سرم گیج رفت!!!