پرویز تناولی (۳ فروردین ۱۳۱۶) مجسمه ساز، نقاش، پژوهشگر و مجموعهدار ایرانی است. او همچنین کارشناس فرشها و بافتههای عشایری است.
زندگی
پرویز تناولی در سوم فروردین ماه سال ۱۳۱۶ در تهران و در محله دروازه شمیران در یک خانواده متوسط بهدنیا آمد. وی از سنین ده تا یازده سالگی فعالیت هنری خود را با نوازندگی ویلن زیر نظر استادانی چون نیک نواز و ابوالحسن صبا آغاز کرد. تناولی تحصیلاتش را در دبیرستان ادیب ادامه داد. هنگام تعطیلی دبیرستان به هنرستان کمالالملک میرفت. در سال ۱۳۳۲ هنرستان هنرهای زیبا در تهران تأسیس شد و او در رشتهٔ مجسمهسازی نامنویسی کرد. وی پس از گذراندن دوره سه ساله مجسمهسازی در هنرستان هنرهای زیبا در سال ۱۳۳۵ به ایتالیا رفت و در آکادمی هنرهای زیبای شهر کارا مشغول به تحصیل شد. بعد از دو سال مقدار پولی که وی از طریق تدریس موسیقی و کمکهای مالی خانوادهاش پسانداز کرده بود تمام شد و در سال ۱۳۳۶ مجبور شد به ایران بازگردد.
او خود میگوید: « بازگشت به تهران گر چه ناشی از ضرورت فراهمکردن پول و یا شاید گرفتن یک بورس بود، اما عملاً فرصتهای خوبی برای من بهوجود آورد. در مدت چند ماهی که در تهران ماندم کارهای زیادی ساختم و دو نمایشگاه تشکیل دادم. در نمایشگاه اول طرحِها و حکاکیهایی که عمدتاً در ایتالیا اجرا کرده بودم نشان دادم. بیشتر این طرحها را از روی مدل کشیده بودم، اما تعدادی طرح هم که در تهران از دستههای سینهزنی تهیه کرده بودم، کنار آنها به نمایش گذاشتم. موضوع حکاکیها عمدتاً حمامهای عمومی و یا نوازندگان دورهگرد بود. علاوه بر آن کارهای منوچهر شیبانی شاعر و نقاش نیز در آنجا به نمایش درآمده بود.»
تناولی در دی ماه ۱۳۳۶، آثاری کاملاً متفاوت شامل حکاکیها، مجسمههای سفالی و مجسمههای ساخته شده از آهنقراضهها را در تالار به نمایش گذاشت. این نخستین بار در ابران بود که مجموعهای از آثار یک مجسمهساز به نمایش درمیآمد.
پس از برگزاری این نمایشگاه بود که در اواخر سال تناولی با وزیر فرهنگ آن زمان، مهرداد پهلبد، آشنا شد و توانست از وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) بورسی برای ادامه تحصیلاتش در ایتالیا بگیرد. این بار او به میلان رفت و قریب به دو سال در آکادمی بررا (Brera) نزد مارینو مارینی مجسمهساز برجسته ایتالیایی آموزش دید. او در سال ۱۳۳۸ دیپلم خود را با کسب مقام اول به لحاظ برتری نمرات تحصیلی از آکادمی بررا دریافت نمود و شانزده اثر او به عنوان بهترین آثار یک فارغ التحصیل مجسمهساز آن سال در گالری ری ماگل (Re Magl) شهر میلان به نمایش گذاشته شد.
در همین ارتباط رناتو گوتسونی Ronato Guzzoni درباره او نوشت : «پرویز تناولی مجسمهساز، صاحب نعمت خود شناسایی است که همه کس از آن برخوردار نیست. قصهٔ الهامات او ریشههایی دارد که به حکایات قدیم ایرانی مربوط میشود. مجسمهسازی در ایران طی قرنها متروک مانده بود و جای آن را هنرهای تزیینی مانند قالیبافی، گچبری، کاشیکاری و... گرفت. این هنرها با آن که به نهایت ظرافت خود رسید، جای مجسمهسازی را نتوانست پر کند. پرویز ایرانی جای خالی هزار سال را پر کرده است...»
پرویز تناولی از جمله کارشناسان فرش ایرانی و بافتههای عشایری نیز محسوب میشود. او سالهای زیادی برای شناخت گبه، میان عشایر وروستاییان رفت و آمد داشت و سرانجام با چاپ مقالهای پژوهشی در لندن در سال ۱۹۸۳م، آن را به جهانیان معرفی کرد.مجسمههای پرویز تناولی یک فرق عمده با مجسمههای دیگران دارد. مجسمه اساسا به معماری ظاهریاش متکی است، اما تناولی در مجسمههایاش به فضا و شکل درونی مجسمه اهمیت میدهد. یک فضای درونی راز آلود که بر شکل بیرونی مجسمه تأثیر میگذارد و نشان این رازآلودگی، قفل و بست و زبانههایی است که در اعضا و جوارح مجسمهها کار میگذارد یا به وجود میآورد.
او همچنین مجموعهای از جواهرات را طراحی و ساخته است که با استقبال خوبی مواجه بوده است.
آثار
مجموعه مجسمههای "هیچ"، "دست ها" و "قفل و قفس" را می توان در زمره معروفترین آثار تناولی قرار داد.
اثر پرسپولیس وی در حراج کریستی در دبی، به مبلغ دو میلیون و ۸۴۱ هزار دلار بفروش رفت که در تاریخ حراج کریستی در خاورمیانه، رکوردی بیسابقه است.
از دیگر آثار وی میتوان به اثر شاعر ایستاده اشاره کرد.
تالیفات
پرویز تناولی حاصل پزوهشهای خود را در مقالهها و کتابهای متعددی به چاپ رسانده است ازجمله:
منبع :ویکی پدیا .

زندگی
پرویز تناولی در سوم فروردین ماه سال ۱۳۱۶ در تهران و در محله دروازه شمیران در یک خانواده متوسط بهدنیا آمد. وی از سنین ده تا یازده سالگی فعالیت هنری خود را با نوازندگی ویلن زیر نظر استادانی چون نیک نواز و ابوالحسن صبا آغاز کرد. تناولی تحصیلاتش را در دبیرستان ادیب ادامه داد. هنگام تعطیلی دبیرستان به هنرستان کمالالملک میرفت. در سال ۱۳۳۲ هنرستان هنرهای زیبا در تهران تأسیس شد و او در رشتهٔ مجسمهسازی نامنویسی کرد. وی پس از گذراندن دوره سه ساله مجسمهسازی در هنرستان هنرهای زیبا در سال ۱۳۳۵ به ایتالیا رفت و در آکادمی هنرهای زیبای شهر کارا مشغول به تحصیل شد. بعد از دو سال مقدار پولی که وی از طریق تدریس موسیقی و کمکهای مالی خانوادهاش پسانداز کرده بود تمام شد و در سال ۱۳۳۶ مجبور شد به ایران بازگردد.

او خود میگوید: « بازگشت به تهران گر چه ناشی از ضرورت فراهمکردن پول و یا شاید گرفتن یک بورس بود، اما عملاً فرصتهای خوبی برای من بهوجود آورد. در مدت چند ماهی که در تهران ماندم کارهای زیادی ساختم و دو نمایشگاه تشکیل دادم. در نمایشگاه اول طرحِها و حکاکیهایی که عمدتاً در ایتالیا اجرا کرده بودم نشان دادم. بیشتر این طرحها را از روی مدل کشیده بودم، اما تعدادی طرح هم که در تهران از دستههای سینهزنی تهیه کرده بودم، کنار آنها به نمایش گذاشتم. موضوع حکاکیها عمدتاً حمامهای عمومی و یا نوازندگان دورهگرد بود. علاوه بر آن کارهای منوچهر شیبانی شاعر و نقاش نیز در آنجا به نمایش درآمده بود.»
تناولی در دی ماه ۱۳۳۶، آثاری کاملاً متفاوت شامل حکاکیها، مجسمههای سفالی و مجسمههای ساخته شده از آهنقراضهها را در تالار به نمایش گذاشت. این نخستین بار در ابران بود که مجموعهای از آثار یک مجسمهساز به نمایش درمیآمد.

تندیسهیچ اثر پرویز تناولی در کتابخانه کاخ نیاوران
پس از برگزاری این نمایشگاه بود که در اواخر سال تناولی با وزیر فرهنگ آن زمان، مهرداد پهلبد، آشنا شد و توانست از وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) بورسی برای ادامه تحصیلاتش در ایتالیا بگیرد. این بار او به میلان رفت و قریب به دو سال در آکادمی بررا (Brera) نزد مارینو مارینی مجسمهساز برجسته ایتالیایی آموزش دید. او در سال ۱۳۳۸ دیپلم خود را با کسب مقام اول به لحاظ برتری نمرات تحصیلی از آکادمی بررا دریافت نمود و شانزده اثر او به عنوان بهترین آثار یک فارغ التحصیل مجسمهساز آن سال در گالری ری ماگل (Re Magl) شهر میلان به نمایش گذاشته شد.
در همین ارتباط رناتو گوتسونی Ronato Guzzoni درباره او نوشت : «پرویز تناولی مجسمهساز، صاحب نعمت خود شناسایی است که همه کس از آن برخوردار نیست. قصهٔ الهامات او ریشههایی دارد که به حکایات قدیم ایرانی مربوط میشود. مجسمهسازی در ایران طی قرنها متروک مانده بود و جای آن را هنرهای تزیینی مانند قالیبافی، گچبری، کاشیکاری و... گرفت. این هنرها با آن که به نهایت ظرافت خود رسید، جای مجسمهسازی را نتوانست پر کند. پرویز ایرانی جای خالی هزار سال را پر کرده است...»
پرویز تناولی از جمله کارشناسان فرش ایرانی و بافتههای عشایری نیز محسوب میشود. او سالهای زیادی برای شناخت گبه، میان عشایر وروستاییان رفت و آمد داشت و سرانجام با چاپ مقالهای پژوهشی در لندن در سال ۱۹۸۳م، آن را به جهانیان معرفی کرد.مجسمههای پرویز تناولی یک فرق عمده با مجسمههای دیگران دارد. مجسمه اساسا به معماری ظاهریاش متکی است، اما تناولی در مجسمههایاش به فضا و شکل درونی مجسمه اهمیت میدهد. یک فضای درونی راز آلود که بر شکل بیرونی مجسمه تأثیر میگذارد و نشان این رازآلودگی، قفل و بست و زبانههایی است که در اعضا و جوارح مجسمهها کار میگذارد یا به وجود میآورد.
او همچنین مجموعهای از جواهرات را طراحی و ساخته است که با استقبال خوبی مواجه بوده است.
آثار
مجموعه مجسمههای "هیچ"، "دست ها" و "قفل و قفس" را می توان در زمره معروفترین آثار تناولی قرار داد.
اثر پرسپولیس وی در حراج کریستی در دبی، به مبلغ دو میلیون و ۸۴۱ هزار دلار بفروش رفت که در تاریخ حراج کریستی در خاورمیانه، رکوردی بیسابقه است.
از دیگر آثار وی میتوان به اثر شاعر ایستاده اشاره کرد.
تالیفات
پرویز تناولی حاصل پزوهشهای خود را در مقالهها و کتابهای متعددی به چاپ رسانده است ازجمله:
- «قالیچههای تصویری» که سال ۶۸ توسط انتشارات سروش منتشر شده است او درپیشگفتار این کتاب در باره آن نوشته: «وجه تشخص قالیچههای تصویری در مقایسه با سایر قالیهای ایرانی موضوع آنهاست. این قالیچهها به جای نقش و نگارهای سنتی و معمول، به انسان و گاه حیوان در قیاسهای غیرمعمول میپردازند که این شیوه در سنت فرشبافی ایران بیسابقه است.»
- «قفلهای ایران» این کتاب از مجموعه هنرهای از یاد رفته ایرانی و شامل ۷۰۰ قطعه عکس از قفلهای ایران از دوره ساسانیان تا دوره قاجار است. موضوع "قفلهای ایران" را به زبان انگلیسی نوشتم که در واشنگتن به چاپ رسید و با استقبال فراوانی روبرو شد. پس از آن، تحقیقاتم را در این باره تا امروز ادامه دادم که حاصل آن کتاب تکمیلشده و بسیار جامعی درباره قفلهای ایران شده است.» تناولی در سال ۱۳۵۶ خ/۱۹۷۷ م. به زبان انگلیسی کتابی نوشته بود به نام Locks from Iran که در واشنگتن به چاپ رسید این کتاب حاصل تکمیل تحقیقات او در این زمینه پس از ۳۴ سال است.





منبع :ویکی پدیا .
آخرین ویرایش: