

۲۶ساله بود که عکسهایش در مجلات جهان به چاپ رسید؛ عکسهایی با قالب سیاسی و اجتماعی. از جنگها و انقلاب “بیافرا” در آفریقا تا بنگلادش و ویتنام و خاورمیانه و شیلی و آفریقای جنوبی، همراه با روایتی از آپارتاید.
بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ “عباس” از پشت دوربین عکاسیاش به انقلاب اسلامی ایران نگریست و لحظات بهیادماندنی ایرانیها را روی کاغذهای عکاسی ماندگار کرد و همانطور که خودش میگوید، برای تاریخ عکس گرفت.


آژانسی که ورود به آن بسیار سخت تر و پیچیده تر از ورود به آکادمی های آن سوی آب است و همین را، پیش از هر چیزی، اعضای برگزیده و دست چین شده آن به ما می گوید. کسانی چون «جوزف کودلکا»، «ژیل پرس»، «مارتین فرانک»، «دیوید سیمور»، «فیلیپ هالسمن» و… که هر کدام یادآور گوشه ای از فوتوژورنالیسم معاصر دنیا هستند.

جالب آنکه این موفقیت عباس، بعدها جلوه دیگری نیز به خود می گیرد و او در انتخابات داخلی مگنوم (بزرگترین آرشیو عکسهای مستند قرن بیستم)، در فاصله بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ پرزیدنت (رئیس دوره ای) این آژانس می شود و همین امتیاز و افتخار دیگری برای او به حساب می آید.

یک سال پیش از آنکه او رئیس دورهای آژانس شود، بعد از ۱۷سال دوری از سرزمینش به ایران بازگشت. دستاورد این سفر، کتابی شد به نام “روزشمار ایران ۲۰۰۲-۱۹۷۱” که علاوه بر عکسها، شامل یادداشتهای روزانه عباس نیز هست و این یادداشتهای روزانه در ایام سفر کمک میکند تا زیباییشناسی شخصی عکسهایش برای بیننده شناسانده و معنی شود.

۱۴سال پژوهش تصویری درموضوع مذهب و درکشورهای مختلف مسلمان و مسیحی و برگزاری نمایشگاههای متعدد عکاسی درخارج از ایران و شرکت در چند نمایشگاه داخلی (“میراث معنوی ملل” و “هنر و نیایش” و…) . همینطور انتشار یازده مجموعه عکس مستند و خبری (“الله اکبر”، “چهره های مسیحیت”، “بازگشت به مکزیک”، “ایران”، “روزشمار ایران” و…) از مهمترین فعالیتهای عباس به شمار میآید.

منبع:beautiful-arts
آخرین ویرایش: