مستند زغال

vahid_jam

عضو جدید

ذات زغال سوزاندن است و هنگامی که زغال گر می گیرد و سرخ می شود به نهایت گرمای خود رسیده است، به طبع به نهایت سوزانندگی خود هم می رسد.در این هنگام زغال سرخ همه ی چیز های اطرافش را می سوزاند و جدای از چیستی و چگونگی آن جسم این کار را انجام خواهد داد.چون زغال نه مغز دارد و نه دل ، در درونش جز سیاهی چیزی نیست.درک مستقلی از هیچ چیزی ندارد و تنها با نهایت دقت کاری رو که برای اون به وجود آمده است را انجام می دهد، یعنی سوختن و سوزاندن.
در این حالت تنها می بیند که گر گرفته است و باید بسوزاند بدون اینکه بفهمد چرا سرخ شده و چه چیزی باعث گر گرفتنش شده است. حتی اینکه چه کسی آتشش زده است. بله زغال ممنون است از اینکه به او اجازه داده اند که سرخ شود و با سوختن و سوزاندن خودشثابت کند و بگوید هستم.
با چنین موجودی چه معامله ای می توان انجام داد؟
یا باید او را سرخ نکرد که به دست ما نیست. یا باید اون رو از چیزهای دیگر دور نگه داشت که این هم همیشه ممکن نیست. یا اینکه محیطش را از جنسی ساخت که نسوزند و حرارت زغال تنها باعث آبدیدگی بیشترش بشود. امیلیانو اندیشه رو پیشنهاد می کند، شما چه جنسی رو پیشنهاد می دهید؟

پ.ن 1:
زغال کنایه از امنیتی ها است.
پ.ن 2:
این نوشته را جدی بگیرید و در باره اش بیاندیشید.
پ.ن 3: تازه مدارکش هم موجود است.​
 
بالا